لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 29 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
ازدواج................................................................................................ & 2
ازدواج از نگاه قرآن و سنت
همهی پیامبران(صلواتاللهعلیهم) الهی در آموزههای خود بر سعادت بشری پای فشردهاند. هم چنین به دلیل نقش ویژه ازدواج در این راه، پیامبران، اصولی برای آن در نظر گرفتهاند . ازدواج آخرین و کاملترین دین الهی ، یعنی اسلام، رنگ ویژهای به خود گرفته است. به گونهای که در قرآن و احادیث ، بحثهای مفصلی دربارهی آن به چشم میخورد.
پیشتر دیدیم که همهی دینها ـ با وجود انحرافهای رخ داده در آنها ـ و تمدنها بر پایه دیدگاه خود دربارهی زن و رابطه جنسی، دیدگاههایی دربارهی ا زدواج ارایه کردهاند. اینک باید دید اسلام درباره اهداف ازدواج و ملاکهای همسریابی و... چه دیدگاهی دارد و چه برنامههایی برای امر زناشویی تنظیم کرده است. با نگاهی گذرا به قرآن و روایات اهل بیت(علیهالسلام) میتوان دریافت که اسلام برای همه مراحل ازدواج ـ همانند: خواستگا
ازدواج................................................................................................ & 2
ریء عقد، زفاف، تولید نسل، مهریه و... ـ برنامه در نظر گرفته و همه جنبههای این امر پسندیده الهی را روشن ساخته است. اینک در آغاز بحث به دیدگاه قرآن درباره ازدواج و احکام آن میپردازیم.
ازدواج از دیدگاه قرآن
قرآن، کتاب هدایت و سعادت بشری و منبع شایستهای برای درک مفاهیم و مسایل ازدواج است. بر خلاف دیگر کتابهای مقدس که رهبانیت و تجرد را مقدس میشمارند یا آزادی و بیبند و باری در اخلاق جنسی را پیشنهاد میکنند، قرآن راه میانه را برگزیده است. خداوند متعال میفرماید:
« وَابْتَغِ فِیمَا آتَاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیَا وَأَحْسِن کَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِی الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ ؛ و به آنچه خدایت داده است، برای آخرت را بجوی و سهم خود را از دنیا فراموش مکن و هم چنان که خدا به تو نیکی کرده است، نیکی کن و در زمین فساد مجوی، زیرا خدا، فسادگران را دوست نمی
ازدواج................................................................................................ & 3
دارد».[1]
بر اساس همان قاعده کلی ـ وابستگی دیدگاه هر دین و ملتی درباره ازدواج به دیدگاه آن دربارهی زن ـ هرگاه در جامعهای زن جایگاه حقیقی خود را به دست آورده، ازدواج نیز از اهمیت فراوانی برخوردار شده است. بر عکس، هرگاه در جامعهای، انسانیتی برای زن فرض نشود و تنها مانند کالای قابل خرید و فروش بدان بنگرند، میتوان حدس زد که جایگاه ازدواج در آن جامعه چگونه خواهد بود. نمونه آن را در گفتارهای پیشین دیدیم.
بنابراین، در آغاز بحث، دیدگاه قرآن و اسلام را نسبت به زن بررسی میکنیم.
1ـ خداوند هیچ گاه در قرآن میان زن و مرد، تفاوت نگذاشته و تنها به مردان خطاب نکرده است، بلکه با جملهی «یا ایها الناس» با آدمی سخن گفته است. هم چنین اگر در دایره محدودتر، به مؤمنان ندا داده است که: «یا ایهاالذین آمنوا» باز منظور، زن و مرد مؤمن بوده است نه تنها مرد، البته تاریخ نشان داده است که گاهی این زنان بودهاند که زودتر از مردان به این ندای الهی، پاسخ مثبت داده
ازدواج................................................................................................ & 4
اند. برای نمونه، حضرت خدیجه نخستین زن مسلمان تاریخ است.
2ـ سخن در این است که: مرد و زن از یک مبدأ آفریده شدهاند یا از دو مبدأ گوناگون؟ آیا زن به تبع مرد ـ و نه به دلیل اصل وجودیاش ـ آفریده شده است؟ قرآن به این پرسش چنین پاسخ میدهد:
« یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً کَثِیرًا وَنِسَاء ؛ ای مردم! از پروردگارتان که شما را از «نفس واحدی» آفرید و جفتش را [نیز] از او آفرید و از آن دو، مردان و زنان بسیاری پراکنده کرد، پروا دارید».[2]
از این گفته درمییابیم که همهی انسان ها اعم از زن و مرد از یک مبدأ و گوهر آفریده شدهاند ودر این زمینه، مردان بر زنان هیچ گونه برتری ندارند. پس قرآن به این نظریه که وجود زن، اصلی نبوده و تابع وجود مرد است، پاسخ منفی میدهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 27 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب النساء
کتاب النساء
در اخلاق و سرشتشان و آنچه از میانشان بر می گزینندوآنچه ناخوش میدارند از مجاهد از ] قول[ یحیی بن جعده روایت شده است که گفت:رسول خدا (ص) گفت: با زن به خاطر سیرت و شرافت و جمال و خوبیاش ازدواج می کند . پس بر تو است که این روش را در پیش بگیری – که امیدوارم به خیر نرسی - نفرین است ولی در اینجا عکس آن باید اراده شود یعنی دعای خیر.
– سپس گفت: هیچ مردی بعد از اسلام آوردن ،به اندازهی ]خیری که [ از زنی – که دارای این سیرت باشد که اگر بدو بنگرد از او شاد شود و آن گاه که بدو فرمان دهد از او اطاعت کند و اگر از او دور شود از وجود خویش و مال او محافظت کند ]دیده[ - کسب خیر نکرده و خوبیای ندیده است.
و از عایشه رضی الله عنها روایت شده که گفت : زن با همسرش نباید در کمتر از ده سالگی رویا روی شود.
عایشه گفت : و با رسول خدا (ص) در حالی که رویاروی شدم که دختری نه ساله بودم.
اصمعی گفت: پیری از بنی العنبر به ما روایت کرد و گفت : می گویند : زنان سه دستهاند : ] یک دسته [ فرمانبردار نر مخوی پاکدامن مسلمان که خانواده و همسرش را بر زندگی یاری می کند وبه زندگی علیه خانوادهاش یاری نمی رساند( زندگی و آسایش زندگی را بر همسر و خانوادهاش ترجیح نمی دهد) و دیگری، ظرفی برای فرزند ودیگری طوقی آهنی شپشو که خداوند آن را در گردن کسی که می خواهد ،می گذارد و از ]گردن [کسی که می خواهد باز کند.
ومردان ، سه دسته اند : فرمانبردار نرمخوی پارسای مسلمان که کارها را از جایی که باید پایان پذیرد به پایان می برد و از جایی که باید آغاز کند ، آغاز می کند.و دیگری ]کسی است که [ به رأی و اندیشه صاحب خرد و توانا می رسد
]دست مییابد[ و ]خود را [ ملزم به انجام آن کار می کند و به گفتارش می رسد. و دیگری ،فرد گمراه سر گشتهای است که برای هدایت شدن ، ]با دیگران[ مشورت و از ارشاد کننده، فر مانبرداری نمی کند.
از جعفر بن محمد از ]قول [ پدرش ] واوهم[ از ]قول[ علی ابن ابی طالب ( ع)
روایت شده است که گفت: بهترین زنانتان ]زنی است که [ در مورد فرجش پاک باشد ( پاکدامن باشد) و نسبت به همسرش ، تیز شهوت .
و از عروة بن زبیر روایت شده است که گفت : هیچ کسی پس از ایمان به خدا با چیزی مانند ازدواج درست ] و بنا شده بر صدق و راستی [ خودش را بالا نبرده وپس از کفران نسبت به حق با چیزی مانند ازدواج بد ، خودش را خوار نکرده است. سپس گفت : خداوند آن زنی را که با مردان سفید پوست بلند قامت الفت ایجاد می کند وسپس در دگرگون کرد نشان می کوشد و آن را سیاه و کوتاه می گرداند ، لعنت کند.
یکی از شعرای بنی أسد گفته است :
و آغاز آلودگی آب ، آلودگی خاک آن است * و سرآغاز پلیدی مردم ، پلیدی زنان است .
اصمعی گفته است : ابن زبیر است : نباید کوتاهی زن ،شما از ازدواج با زنی کوتاه قامت باز دارد . چرا که زن بلند قامت ، فرزندی کوتاه قد می زاید و زن کوتاه قد فرزندی بلند قامت ؛ و از زنی که شبیه مرد است پرهیز کنید چرا که او فرزند نجیب و گرامی نمیآورد .
أبو عمرو بن العلا گفت:مردی گفت : با هیچ زنی تا آن زمان که به پدرو مادرش نگاه کنم ، ازدواج نمی کنم :به او گفتند : آن چگونه است ؟ گفت : به پدر و مادرش نگاه می کنم چرا که او ،به یکی از آن دو کشیده می شود .
از ابن ابی ملیکه ]روایت شده است که [ عمر گفت : ای بنی سائبهمانا فرزندان ضعیف و لاغری برایتان زاده شده است (صاحب فرزندان ضعیف و لاغری میشوید)، پس با زنانی که
با غیر از قبیلهی خود ازدواج می کنند ، از دواج کنید.
اصمعی گفت : مردی گفت : دختر عمو ها ، شکیبا ترند و غریبه ها (دختران غیر فامیل و قبیله ) نجیب تر . وهیچ کسی مانند پسر غیر عرب ،بر سر قهرمانان ] ضربه[ نزده است . از أوفی بن دلهم نقل شده که می گفت : زنان چهار دستهاند ، یکی از آنان ، تیز هوش است که همه چیز هایش از آن ]خود[ اوست ]نه همسرش[ . و یکی از آنها عاشق و دنباله روی اوست که زیان می رساند و سود نمی دهد . و یکی از آنان زیبای چالاکی است که پراکنده می سازد و جمع نمی کند و یکی از آنها ]مانند[ ابری بارنده است که هرگاه به شهری می رسد ، آن جا سبز و خرم می شود.
اصمعی گفت : بخش هایی از این روایت را برای ابی عوانه ذکر کردم گفت : عبدالله ابن عمیر بدان می افزوید : و یکی از چشمانش سرمه می کشد و دیگری را وا می گذارد (به چشم دیگرش سرمه نمی کشد ).
از علی ابن زید روایت شده است که گفت : عمر بن خطاب ( رض) گفت : سه گروه، از بلاهای سخت به شمار می آیند :1- همسایه محل اقامت ، ]همسایهای که [ اگر خوبیای ببیند آن را بپوشاند و اگر بدیای ببیند ، آن را ] بین مردم [ پخش کند ؛ 2- وزنی که اگر داخل شود،تو را دشنام دهد و بد بگوید و اگر از او دوری شود ، از جانب او ایمنی نباشی ؛ 3- و پادشاهی که اگر نیکی کنی ، تو را سپاس نگزارد و اگر بدی کنی ، تو را بکشد .
اصمعی گفت : جمیع بن أبی غاصره – که پیری بود مسن از بادیه نشینان و از فرزندان زبرقان بن بدر از سوی زنان – به ما روایت کرده و گفته است : زبرقان می گفت : دوست داشتنی ترین عروسانم در نظرم ،] عروسی است که [ خودش را خوار بدارد و در میان قوم و قبیلهی خود ، عزیز باشد؛ و زن پاکدامن و پارسای با خرد و اندیشهی استوار و کم رو و شرم گینی است که در شکمش پسری باشد و آن بسر از او فرمانبرداری کند . و منفور ترین عروسانم در نظرم زنی است که شوهرش اورا راضی نکند
و خود را بر مردان دیگر بنمایاند ]و [ زن پنهان شودنده و خانه نشینی ]است[ که مانند ماده شتر تیز رو راه می رود و بر روی پاشنه های پا می نشیند به طوری که بر سر انگشتانش پا استوار باشد ]و[ در میان قوم خود خوار باشد و در نظرخودش غزیز ، که در شکمش دختری باشد و آن دختر از او پیروی کند.
]روایتی[ از خالدبن صفوان به من رسید که گفته است : هر که قصد ازدواج با زنی را داشته باشد ، باید با زنی ازدواج کند که در میان قوم خود ،عزیز باشد و در وجود خود ، خوار. (خودش را خوار به شمارد) ، و بی نیازی ، اخلاق و سلوک اورا متین گردانیده و بدو ادب آموخته باشد و فقر و بی چیزی او را خوار کرده باشد . زن شوهردار عفیف و پارسا باشد و خود را از همسایهاش نگاه بدارد و نسبت به همسرش ، شوخ و کم حیا باشد.
و فرزدق ، در حالی که زنان را توصیف می کند ، گفته است:
نزد شو هرانشان آنگاه که خلوت می کند نرم خوی و خوش طبع می شوند و آن گاه که شوهرانشان بیرون می روند، زنان کم رو و شرم گین هستند.
و خالدبن صفوان به دلال گفت : برای من با کرهای مانند زن بیوه و شوی دیده یا بیوهای همانند باکره بجوی ]که[ نه کم سن و کوچک باشد و نه پیر و بزرگسال]و[ در]نازو[ نعمت زندگی کرده و نیاز و حاجتی بدو رسیده باشد . و خلق و خوی طبیعت نعمت ]یافتن[ ، با او باشد و خواری حاجت در او . و بی نیاز کنندهی من از جمالش این باشد که از دور ، درشت جثه و تنومند باشد و از نزدیک ملیح . و بی نیاز کنندهی من از شرافت و بزرگواریاش این باشد که در شمار برگزیدگان قوم خویش باشد ]و[ بنابر سنت از من خشنود ؛ اگر زنده بمانم اورا گرامی می دارم و اگر بمیرم ، او را وارث خود می گردانم .
و مردی به دوستش گفت : برای من زنی را به جوی و طلب کن که سفیدیاش سفید باشد و سیاهیاش سیاه و درازیاش دراز و کوتاهی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 36 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
ازدواج از دیدگاه اسلام و قرآن
طبق آمار سازمان ثبت احوال، میزان ازدواج از سال 75 تا 82، 42 درصد رشد داشته است.در همین مدت میزان طلاق 3/91 درصد افزایش یافته است.تعداد هر ازدواج به ازای یک طلاق در سال 75، 6/12درصد بوده که همین تعداد در سال 82 به 4/9 درصد کاهش یافته است.طبق همین آمار در سال 82 ،میزان ازدواج با نرخ 680934 نسبت به سال 75 رشد 42 درصدی داشته است.در همین مدت آمار طلاق از 37817 فقره در سال 75 به 72359 فقره در سال 82 رسیده است.
اما آمار رسمی طلاق نشان دهنده میزان ناکامی زوجین در زندگی زناشویی نیست. این آمار شامل افرادی که از یکدیگر جدا زندگی می کنند اما بطور قانونی طلاق نگرفته اند، نمی شود. علاوه بر آن افراد زیادی وجود دارند که از زندگی مشترک خود راضی نیستند اما به دلایل مختلف از هم جدا نمی شود. آنها نگران پیامدهای عاطفی، مالی، اجتماعی و فرهنگی طلاق هستند و ترجیح می دهند به خاطر فرزندانشان به زندگی مشترک ادامه دهند. به این ترتیب آمار رسمی طلاق در جامعه درصد ناچیزی از تعداد خانواده هایی که در شرایط “طلاق عاطفی” به سر می برند را نشان می دهد. کارشناسان معتقدند عوامل مختلف اجتماعی در افزایش میزان طلاق نقش دارد.به اعتقاد آنها به تدریج که زنان از نظر اقتصادی مستقل می شوند آمار طلاق نیز افزایش می یابد. با افزایش سطح درآمدها زنان مجبور به تحمل نارسائیهای زندگی مشترک برای تامین مایحتاج اولیه زندگی خود نیستند.
2
طبق اظهارات کارشناسان افزایش میزان طلاق نشان دهنده نارضایی زوجین از نفس زندگی مشترک نیست بلکه بیانگر عزم آنها برای تبدیل ازدواج به رابطه ای ثمربخش و ارضا کننده (از نظر عاطفی ، روحی و روانی و جنسی) می باشد.در واقع با افزایش سطح آگاهی افراد از حقوق انسانی و اجتماعی خود و استقلال مالی زنان ،دیگر تمایلی برای تحمل نابسامانیهای زندگی مشترک وجود ندارند.
جدایی زوجین و عبور از مرحله “با هم زیستن” به وضعیت “تنها زیستن” شرایط متفاوتی را برای آنها به همراه دارد. در بسیاری از طلاق ها(و حتی خانواده هایی که به زندگی مشترک ادامه می دهند) قبل از “جدایی فیزیکی و طلاق” یک دوره طولانی “جدایی اجتماعی و عاطفی” وجود داشته است.در حال حاضر زوجهایی که تصمیم به جدایی می گیرند مراحل مختلفی را باید سپری کنند که این مراحل عوارض و تاثیرات سوء مختلفی بر زن و شوهر و خانواده آنها دارد.
روانشناسان معتقدند پس از رسیدن زوجین به وضعیت “طلاق عاطفی” که بیانگر زوال روابط زناشویی در خانواده است آنها به مرحله “طلاق اجتماعی” می رسند که به تغییرات در دوستیها و قطع رابطه زن و شوهر با خانواده همسر منجر می شود. پس از آن آنها در وضعیت “طلاق اقتصادی” به تقسیم ثروت و دارایی های خانوادگی می پردازند و زن دادخواست مهریه به دادگاه می دهد ، در این فرصت زوجین در مورد وضعیت نگهداری از کودکان به تفاهم می رسند در غیر این صورت دادگاه در مورد حضانت
3
کودکان تصمیم می گیرد. پس از صدور حکم طلاق و جدایی رسمی زن و شوهر ، آنها وارد مرحله “طلاق روانی” می شوند که بر اساس آن فرد باید پیوندهای عاطفی گذشته را قطع کند و با الزامات تنها زیستن رو به رو شود.این فرآیند در ایران تنش زا و زمان بر است و تاثیر مضاعفی در تخریب روحیه زوجین دارد.
به اعتقاد روانشناسان احترام و علاقه ای که زوجین نسبت به هم احساس می کنند مدتها قبل از جدایی از بین می رود و دشمنی و بی اعتمادی جای آن را می گیرد. مراحل دشوار جدایی و صدور حکم طلاق تنش فزآینده ای در زندگی زوجین ایجاد می کند که در تشدید دشمنی و تنفر آنها از یکدیگر موثر است. در این حالت آسیب اصلی به فرزندان خانواده وارد می شود.
سنجش اثرات جدایی والدین بر کودکان دشوار است. میزان ستیزه جویی پدر و مادر قبل از جدایی ، سن کودکان در آن زمان، تعداد فرزندان ، وجود عوامل تعدیل کننده ای چون پدربزرگ و مادربزرگ و عوامل بسیار دیگری در این امر نقش دارند. بر اساس اظهار نظر روانشناسان ،در خانواده هایی که والدین در وضعیت طلاق عاطفی بسر می برند کودکان بطور دائم در معرض تنش ناشی از دعوای پدر و مادر قرار دارند .در این وضعیت جدایی والدین تاثیر مثبتی بر بهبود وضعیت روانی فرزندان دارد.
5
در ایران بیشترین عوارض جدایی را زن خانواده متحمل می شود. به دلیل نوع نگاه جامعه به قشر زن ، محدودیتهای اجتماعی و نوع نگاه مردان به زنان مطلقه،آنها بعد از طلاق در وضعیت دشواری قرار می گیرند. در این شرایط بسیاری از زنان ترجیح می دهند به زندگی مشترک ادامه دهند و با ناامنیهای روانی و اجتماعی بعد از طلاق مواجه نشوند.
جامعه شناسان معتقدند جدا از “طلاق قانونی” ، ”طلاق عاطفی” پدیده ای فراگیر در کشور است.به دلیل محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی ،مشکلات مالی، اجبار خانواده ها و عوامل دیگری که اجازه جدایی زن و شوهر را نمی دهد، خانواده های زیادی وجود دارند که زن و مرد از نظر روانی علاقه ای به ادامه زندگی مشترک ندارند، آنها پس از یک دوره طولانی دعوا و کشمکش، از مرحله دشمنی و تنفر عبور می کنند و به وضعیت “بی تفاوتی” می رسند. به اعتقاد روانشناسان بی تفاوتی آخرین مرحله روابط بین زن و شوهر است که در آن اصل “بود و نبود” همسر فرقی برای زوجین نمی کند بلکه مسایل جنبی زندگی چون مسایل مالی، امنیت اجتماعی(زن) و غیره است که احساس نیاز به همسر را شکل می دهد در این شرایط میزان ناهنجاریهای اجتماعی افزایش می یابد و افراد ارتباطاتی خارج از چهارچوب خانواده برقرار می کنند.
دکتر “مصطفی اقلیما” آسیب شناسان اجتماعی می گوید: همانطور که ازدواج وجود دارد، طلاق نیز اتفاق می افتد. زن و مردی که به راحتی ازدواج می کنند باید بتوانند به آسانی نیز جدا شوند. اما در حال حاضر مشکلات زیادی در زمینه طلاق زوجین وجود دارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 40 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
ازآستین طبیبان ، قولی درمسئوولیت مدنی پزشکان
چکیده: درباره مسئوولیت مدنی پزشکتن درحقوق کنونی ایران ، دو متن قانونی مهم وجود دارد : مواد319 و322 قانون مجازات اسلامی درحالی که متن نخست ، مسئوولیت طبیب را دربرابر بیمار مسوولیتی محض معرفی می کند ، متن دوم به پزشک اجازه می دهد تا با اخذ برائت از بیمار از هرگونه ضمانی مبرا شود.
دراین مقاله باتوجه به سابقه فقهی این دو ماده، اغراق درمسئوولیت مطلق وبی مسوولیتی طبیبان تعدیل شده است.
مقدمه
1.سنت گریز ازدرمان مادی
پزشکان ، این جغرافی دانان عالم صغیر انسان (1) بوالفضولان نظام جاری طبیعت اند که با گریزی وجسوری، اسرای پنهانی را به عالم سمر کرده اند که قرن هاست نزد عامه مردم درپیله هایی از تقدسی مبهم ، منطوی ودرهاله ای از حرمتی مرموز مندمج است . مومنان همواره چنین ا((اسفصای دراسباب)) را دخالت درسیر طبیعی جهان به سوی مقصد خود می دانستند وعارفان آنرا مغایر با اصل ((توکل))می دیدند، پروردگار برای هروکالت وتوکلی کافی است (2) پس توکیل طبیب ودرمان خواستناراو ، چیزی جز عملی فضولی نیست . (( طبیبان طبیعت )) (3) خود اسبابی هستند دربندسبب هایی دیگر همچون سرکنگبین وروغن بادام:
آن طبیبان آنچنان بنده سبب گشته اند ازمکر یزدان محتجب
(مثنوی شریف 6/3679)
سبب را می بینند اما ازدیدن (( سبب گردان )) عاجزند . به همین دلیل گاه تدبیرشان با تقدیر الهی سازگارنمی افتد وعلاجشان برصفرا وقبض می افزاید . بدین ترتیب همواره عارفان ترجیح می دادند که درد خود را از چنین طبیبان مدعی نهفته دارند ، باشد که از خزانه غیب ، دوایشان کنند.(4) پس گروهی به حرمت استعلاج از پزشک باور یافتند (5) ودسته ای اگر چه دررجوع به حکیم ، گناهی نمی دیدند اما مومن بیماررانیز به تداوی خود از طریق طب مکلف نمی دانستند
ازآستین طبیبان ، قولی درمسئوولیت مدنی پزشکان
چکیده: درباره مسئوولیت مدنی پزشکتن درحقوق کنونی ایران ، دو متن قانونی مهم وجود دارد : مواد319 و322 قانون مجازات اسلامی درحالی که متن نخست ، مسئوولیت طبیب را دربرابر بیمار مسوولیتی محض معرفی می کند ، متن دوم به پزشک اجازه می دهد تا با اخذ برائت از بیمار از هرگونه ضمانی مبرا شود.
دراین مقاله باتوجه به سابقه فقهی این دو ماده، اغراق درمسئوولیت مطلق وبی مسوولیتی طبیبان تعدیل شده است.
مقدمه
1.سنت گریز ازدرمان مادی
پزشکان ، این جغرافی دانان عالم صغیر انسان (1) بوالفضولان نظام جاری طبیعت اند که با گریزی وجسوری، اسرای پنهانی را به عالم سمر کرده اند که قرن هاست نزد عامه مردم درپیله هایی از تقدسی مبهم ، منطوی ودرهاله ای از حرمتی مرموز مندمج است . مومنان همواره چنین ا((اسفصای دراسباب)) را دخالت درسیر طبیعی جهان به سوی مقصد خود می دانستند وعارفان آنرا مغایر با اصل ((توکل))می دیدند، پروردگار برای هروکالت وتوکلی کافی است (2) پس توکیل طبیب ودرمان خواستناراو ، چیزی جز عملی فضولی نیست . (( طبیبان طبیعت )) (3) خود اسبابی هستند دربندسبب هایی دیگر همچون سرکنگبین وروغن بادام:
آن طبیبان آنچنان بنده سبب گشته اند ازمکر یزدان محتجب
(مثنوی شریف 6/3679)
سبب را می بینند اما ازدیدن (( سبب گردان )) عاجزند . به همین دلیل گاه تدبیرشان با تقدیر الهی سازگارنمی افتد وعلاجشان برصفرا وقبض می افزاید . بدین ترتیب همواره عارفان ترجیح می دادند که درد خود را از چنین طبیبان مدعی نهفته دارند ، باشد که از خزانه غیب ، دوایشان کنند.(4) پس گروهی به حرمت استعلاج از پزشک باور یافتند (5) ودسته ای اگر چه دررجوع به حکیم ، گناهی نمی دیدند اما مومن بیماررانیز به تداوی خود از طریق طب مکلف نمی دانستند
– یعنی (( وجوبی)) دردرمان پزشکی مرض، احساس نمی کردند.(6)
بدین گونه ، دست کم درزمانهای گذشته وجاهت شرعی طبابت ، امری مسلم نبوده است . مصلحان بزرگی چون غزالی ومولوی می کوشیدند تا با بیان حقیقت توکل ونیز تقسیم انواع داروها ودرمان های دنیایی، استعمال برخی از آنها را چنان توجیه کنند که به مذاق مومنان تلخ نیاید ، چنانکه مولانا اگر چه توکل را رهبر می داند اما توسل به سبب رانیز سنت پیامبر معرفی می کندوکاهلی درآن را گناهی بزرگ می شمارد (7) وغزالی نیز میگوید : (( بدان که پنهان داشتن بیماری، شرط توکل است بلکه اظهار کردن وگله کردن مکروه است الا به عذری ، چنانکه به طبیب گوید.(8) و (( بدان که علاج بر سه درجه است :یکی قطعی، چون علاج گرسنگی به نان وعلاج تشنگی به آب وعلاج آتش که درجایی افتد بدانکه آب بروی زنی، دست بداشتن این از توکل نیست بلکه حرام است دوم آنکه نه قطعی بود ونه ظنی مگر آنکه محتمل باشد که اثر کند چون افسون وداغ وفال وشرط توکل دست به داشتن این است چنانکه درخبراست ،چه کردن این ، نشان استقصا بود دراسباب واعتماد برآن ..درجه سوم میان این هردو درجه است تاآنکه قطعی نبود لکن غالب ظن بود، چون قصد (رگ زدن ) وحجامت ومسهل خوردن وعلاج گرمی به سردی وسردی به گرمی ودست بداشتن این حرام نیست ولکن شرط توکل نیز نیست وبود که دربعضی احوال، کردن از ناکردن اولی تر ودلیل بر آنکه شرط توکل ، ترک این نیست قول رسول( ص) (9) وفعل وی است
.)) (10)
2.مواجهه حقوق وپزشکی
بدینسان پزشکی دارای چهره دوگانه ای است : هم محترم است وهم مغضوب ، هم فعلی است الهی ومظهر شافی بودن پروردگار(11) وهم دخالت فضولی مآبانه درکارخداوند. از سویی بیمار در آرزوی چشیدن نوش بهبود، رضایت مندانه به داما ن پزشک چنگ میزند واز سوی دیگر، قانون واخلاق به سختی می تواند نیش چاقوی طبیب را نادیده بگیرد واز خونی که از آستینش می جکد (12) بگذرد واین تصرف درتن شریف آدمی را قانونمند نکند به همین دلیل همواره قانونگذاران سهم خود را درامر طبابت بجّد ایفا کرده اند اگرچه بیماررا نیز آزاد گذاشته اند تا با طیب خاطر ، خاطر طبیب را از هرمسئوولیتی آسوده بگذارد . پادافرهان شدیدی از دیر باز برای پزشکان مقرر شده است ، قانون نامه حمورایی ، قدیمی ترین قانون مدون بشری ، جراحی را که بایک نیشترمفرغی ، جراحی مهمی را بر روی شخص انجام داده وباعث مرگ وی شده یا گودی چشم کس را باز کرده وچشم اورا نابود نموده ، به قطع دست محکوم می کند.(ماده 218)ماده 319قانون مجازات اسلامی ( مصوب 1375) نیز با لحنی غلیظ می گوید: هرگاه طبیبی ، گرچه حاذق ومتخصص باشد، درمعالجه ای که شخصا انجام می دهد یا دستور آن را صادر می کند، هرچند با اذن مریض یا ولی اوباشد، باعث تلف جان یا نقص عضو یا خسارت مالی شود ضامن است .)) به نظر می رسدکه این ماده ، یکی از نمونه های بارز اعمال نظریه مسئوولیت محض درحقوق ایران است ، نظریه ای که مبنای جبران خسارت را نه تقصیر شخص که صرف بروز زیان درنتیجه فعل او میداند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 33 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
ازت در چغندرقند ? 1
8
فصــل اول
مقدمه
چغندرقند گیاهی است از خانواده Chenopodiacea و همانند بسیاری از اعضای دیگر این خانواده مقاوم به تنش و شوری است(1).
ازت در چغندرقند ? 3
8
تغذیه چغندرقند به طور جامع از بیست سال گذشته گزارش شده است (1972). در آن گزارش، برای اولین بار حاصل نیمقرن تحقیق در اروپا و آمریکا روی نیازهای گیاه به عناصر میکروماکرو بوده است. در هرکجا که گیاه چغندرقند وارد شده است و اقدام به کشت شده، تحقیقات آن از اولویت بالایی برخوردار بود. مهمترین دلیل این اقدامات، این بود که اضافه کردن صحیح مواد مغذی به خاک بیشترین تاثیر را بر تثبیت عملکرد زارع قرار داده است(1).
همانند سایر محصولات کشاورزی، چغندرقند نیز تنها جزئی از نیازهای خود را از خاک تامین مینماید و بقیه را بایستی از کودهای شیمیایی، حیوانی و محلولپاشی بر روی سطح برگ تامین کند(1).
در میان کودهای شیمیایی، ازت در تمامی خاکهای زراعی به مقدار کم وجود دارد و از مهمترین عناصری است که بایستی در هر جا چغندرقند کشت میگردد، به صورت کود داده شود. هنگامی که برای اولین بار فسفر مصرف شد پس از سالهای متوالی مزارع غنی از فسفر شدند و افزودن این عنصر به زمین تاثیر آن چنانی بر روی عملکردشان نداد. در نتیجه مصرف آن ناچیز شد و در نهایت در طول بیست سال گذشته بیشتر فعالیتهای تحقیقاتی بر روی نیاز گیاه به ازت متمرکز شده و از تحقیقات روی فسفر کاسته شده است(1).
ازت در چغندرقند ? 3
8
کار بر روی سایر عناصر ماکر، نظیر پتاسیم، منیزیم و سدیم ادامه دارد، زیرا نیازهای چغندرقند به این عناصر بیش از سایر محصولات است. کاشت چغندرقند در خاکهای سبک، فراهم شدن امکانات مکانیزه نیاز چغندرقند به سه عنصر مورد اشاره را که اغلب به مقدار کم در خاک وجود دارد، بیشتر نموده است.
نیاز غذایی چغندرقند به کودهای اصلی هم اکنون مشخص شده. لیکن علاقه به مصرف کودهای فرعی به مراتب بیشتر شده است. جذب عناصر فرعی با افزایش محصول به طور موازی افزایش یافته است. علت آن، نیاز این عنصرها حتی در مناطقی است که بیشتر ذخایر طبیعی خاک کافی بوده است(1).
ازت در چغندرقند ? 5
8
فصل دوم
1-2 ازت در چغندرقند:
ازت از مهمترین عناصری است که بایستی در هرکجا که چغندرقند کشت میگردد، به صورت کود به زمین داده شود، چرا که کمتر خاکی دارای مقدار کافی ازت در فرم قابل دسترس نیترات یا آمونیوم برای تولید حداکثر رشد میباشد. جایی که این عنصر به مقدار کم مصرف شود، محصول به شدت کاهش یافته و ممکن است حتی در بعضی خاکها به نصف برسد. کود به طور قابل ملاحظهای در وضعیت ظاهری زراعت مخصوصاً در رنگ