دسته بندی | کشاورزی و زراعت |
بازدید ها | 48 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 185 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 174 |
مقدمه:
از بسیاری از مناطق دنیا به منظور تامین آب لازم برای رشد محصولات از آبیاری استفاده می شود. در مناطق خشک چون خاورمیانه، هند، غیر آمریکا و استرالیا یا بارندگی نیست و یا مقدار آن کم است و آب لازم برای محصولات به طور کلی از طریق آبیاری تامین می شود. در نقاط مرطوب و معتدلی چون آفریقای مرکزی و اروپا گرچه محصولات با بارندگی طبیعی رشد می کنند ولی غالبا آب باران کافی نیست و به خوبی توزیع نمی شود. در این مناطق برای افزایش محصولات و بالا بردن کیفیت آن گاهی از آب اضافه به عنوان مکمل باران استفاده می شود. در بسیاری از کشورها آبیاری به روش سنتی یعنی با استفاده از سطحی انجام می شود و توزیع آب به وسیله کرت، نوار و شیار صورت می گیرد. با این وجود در سال های اخیر پیشرفتی سریع در استفاده از آبیاری مشاهده شده است.
بخش عمده ایی از منابع آب قابل استفاده جهان صرف امور کشاورزی می گردد. با توجه به محدودیت روزافزون این منابع لزوم استفاده، بهینه از آنها اجتناب ناپذیر باشد شناخت خصوصیات خاک، توجه به وضعیت زمین از نظر پستی و بلندی و به کارگیری روشهای مناسب آبیاری از عواملی هستند که در استفاده مطلوبتر از منابع آب نقش بسیار مهمی دارند.
آبیاری برای چندین هزار سال توسط انسان آبیاری شده ولی فقط در قرن حاضر مطالعات زیادی در مورد روابط آب و خاک و گیاه صورت پذیرفته است. این روابط که
معمولا تحت عنوان مدیریت آبیاری شناخته شده شامل عملیات آبیاری در مزارع وسیع و یا کوچک می شود. آبیاری نامناسب ممکن است باعث اتلاف مقادیر زیادی آب شود مواد غذایی نشسته و حاصلخیزی خاک را خراب کند و یا اگر به اندازه کافی داده نشود کاهشی در محصول پدید آید آب جهت آبیاری و سایر مصارف هر روز ارزش بیشتری پیدا می کندو این بدان علت است که هزینه پروژه های آبیاری افزایش یافته و همچنین امکان تهیه آب با کیفیت خوب محدود می گردد. بنابراین باید یاد بگیریم که چگونه از تلف شدن آب آبیاری جلوگیری نموده و از تغییر زمین در اثر مصرف آب اضافی جلوگیری کرده و جهت بدست آوردن حداکثر تولید در اصلاح آن بکوشیم، ( تشنگی زمین همان و گرسنگی فلاح همان) ( ازژان دیوا)آبیاری نه فقط در مناطق خشک بلکه در مناطق دیگرند که خشکسالی در آنها نادر بود. و سابقا توجهی به امر آبیاری نمی شد به طور قابل ملاحظه ای گسترش پیدا کرده است. سابقا آبیاری در مناطقی با آب و هوای مرطوب که خشکسالی در آنها به اندک اتفاق می افتد ضروری تشخیص داده نمی شد. لذا در چنان شرایطی تغییر راندمان محصول از سالی به سال دیگر که ناشی از بی نظمی بارندگی ها بود اقتصاد کشاورزی منطقه را به شدت مختل می ساخت. به همین دلیل است که امروزه آبیاری به عنوان عامل تنظیم کننده مطمئن درآمد که از سقوط قیمت ها در سال های فراوانی محصول و همچنین از پایین آمدن درآمد کشاورزی در سال هایی که محصول کم است جلوگیری می نماید این جنبه آبیاری دولتها را ملزم می سازد تا با سرمایه گذاری های بزرگ در بخش تعاونی توام با
کمک به کشاورزان از قبیل کمک هیا بلاعوض، دادن وام، کمک های فنی و غیره توجه خاصی به مسئله آبیاری مبذول دارند.
با افزایش جمعیت کره زمین به ویژه در چند سال اخیر مقدار غذای مورد نیاز جهت تغذیه این جمعیت انبوه افزایش یافته است این امر باعث بیشتر شدن تقاضا برای محصولات کشاورزی گردیده و با توجه به محدود بودن منابع آب مورد استفاده در ابیاری وقتی شرب روشهای مختلفی جهت صرفه جویی در استفاده از اب ابداع و روز به روز تکامل یافته اند تا راندمان آب آبیاری افزایش یابد.
دسته بندی | برنامه نویسی |
بازدید ها | 29 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 15 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
تاریخ شاهان ایران از مادها تا عصر پهلوی
سلسله مادها
(708-550 قبل از میلاد)
مادها اولین حکومت و دولت مستقل ایرانی را تشکیل دادند. اینکه بطور دقیق چه زمانی دولت مادها تشکیل شد معلوم نیست اما آنچه مشخص شده آن است که در زمان اقتدار آشوریان، مادها دولت تأسیس کردند. در ابتدا قبیله های ماد 6 تا بودند که از این میان «پارتاکن ها» جنگجو و دلیر بودند و بر عکس آنها مغ ها، صلح جو و آرام. شش قبیلة مادها همواره در حال نزاع با یکدیگر بودند به همین علت آشوریها می توانستند به راحتی بر آنها تسلط داشته باشند.
مادها دامپرور و کشاورز بودند. این شش قبیله مادی تا زمانی که دیااکو پا به عرصه گذاشت همچنان اختلاف داشتند اما دیااکو آنها را متحد کرد و مقام قضاوت آن ها را بر عهده گرفت. در واقع دیااکو اولین دولت مادها را بنیان نهاد. دیگر پادشاهان ماد به شرح زیر هستند:
فرورتیش (655-633 قبل از میلاد)، هووخ شتر (633-585 قبل از میلاد)، ایخ توویگو (585-550 قبل از میلاد).
سرانجام پارسی ها به فرماندهی کوروش سپاه ایخ توویگو را شکست داد و بدین گونه حکومت مادها به پایان رسید و دوران پادشاهی هخامنشیان آغاز گردید. از پادشاهان ماد کتیبه و دست نوشتة مستقلی بدست نیامده. آنچه دربارة مادها می دانیم از میان کتیبه های بابلی و آشوری استخراج شده است.
دیااکو (دیوکس)
(708-655 قبل از میلاد)
قبیله های مادها شش قبیله بودند که هیچگاه با هم اتحادی نداشته و زیر سلطة آشوریها بودند. مادها توسط آشوریها زمانی طولانی استثمار شدند. سرانجام یکی از بزرگان مادی به نام دیااکو که مقام قضاوت را در میانشان بر عهده داشت، قبایل شش گانه را با هم متحد کرد و اولین دولت مادها را بنیان نهاد. بعد از مدتی دیااکو از کار قضاوت کناره گرفت. بعداز آن دزدی و نا امنی همه جا را فرا گرفت و مادها از وی خواستند تا ریاست را بر عهده بگیرد. دیااکو بعد از اینکه اختیارات تام از آنها گرفت ریاست قبیله اش را بر عهده گرفت. وی ابتدا سربازانی برای حفاظت خود و خانواده اش استخدام کرد سپس در دامنه کوه الوند، شهری بنام اکباتان که همان همدان امروزی (هگمتانه) است را ایجاد کرد. و آن را پایتخت خود قرار دادند، او هفت دیوار که هر کدام یک رنگ داشت در اطراف همدان ایجاد نمود. برجهای دیوارها طلایی رنگ بودند. دوران پادشاهی دیااکو با پادشاهی «سناخریب» سلطان آشوریها مصادف بود. سناخریب که سرگرم جنگ با عیلامی ها و بابلی ها بود به مادها توجه ای نداشت.
از طرفی بدلیل طبع آرامی که دیااکو داشت، با دادن باج و خراج سرزمینش را از حملة آشوریها محفوظ نگاه می داشت.
از کارهای مهم دیااکو متحد کردن قبیله های شش گانة مادها بود. علاوه بر آن به آبادانی شهرها و مناطق مختلف سرزمینش همت گماشت و از میانشان به جمع آوری سپاه مشغول شد تا در صورت لزوم بتواند با دشمنانش جنگیده و آنها را نابود کند. او می خواست دشمن اصلی مادها یعنی دولت آشوری را نابود کند ولی قبل از اینکه بتواند کاری انجام دهد دار فانی را وداع گفت.
در واقع نخستین مردمی که به سرزمین ایران آمدند آریائی ها بودند. آنها حدود 3500 سال پیش به این سرزمین آمدند و در دشتهای سرسبز و سرزمینهای آباد کوهستانی مسکن گزیدند. از آن زمان سرزمین ما، ایران نامیده شد، آریائی ها چند دسته بودند که یکی از آن دسته ها مادها بود. مادها در غرب و شمال غربی ایران ساکن شدند.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
بازدید ها | 24 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 35 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 30 |
ظهور و بروز آیین های مختلف و نمادهای پرستش در طول تاریخ
صلیب شکستهswastika یکی از کهنترین وپیچیده ترین نمادها- نمادهای ما قبل تاریخی وجهانی که به جز درآفریقا وسومردرتمام آسیا وتمدن دره سند پیش از ورود آریاییان دیده شده است و پیروان آیین های جین و بودا و هواداران ویشنو vishnu از آن بسیار استفاده کرده اند. در امریکا اعم از شمالی و جنوبی قبل از ورود کلمب نمادی اصلی بود هیتیتها آنرا به کرّات بکار برده اند ،در کوزه گری سیپروسcyprus و ترویا دیده شده است،تقریباً در اروپای مرکزی وغربی و شمالی ،ایسلند و اسکاتلند،فنلاند و ایرلند پیش از مسیحیت و راهزنان مقیم انگلستان نیز این نماد وجود داشته است.
این نماد به معنی خورشید گردان،چرخ مشعشع خورشید نیمروزی،ارابه خورشید،قطب و گردش ستارگان گرد آن،چهار جهت اصلی،چهار حالت ماه،چهار باد و چهار فصل،حرکت گرد باد،حرکت چرخشی جهان،مرکز،قوه فعال متحرک ،تکثیر دوایر،و گردش چرخ حیات بکار رفته است.(کوپر1379،صص225-224)
احتمالاً این نشان واره شکل ساده انسان نیز هست با دو پا ودو بازو. ویا اتحاد نرینه و مادینه یا دو چوب آتش زنه و حرکت چرخشی چرخ آتش.
این نماد هم درکنار ایزدان وهم درکنار ایزد بانوان هر دو ظاهر می شود. وجودش همراه با اصل مؤنث این حدس را به ذهن متبادر می سازد که مظهر چهار راهله قمر است،اما دراصل تداعی گر نمادهای مولد و شمسی مانند،شیر،قوچ،آهو،اسب،پرندگان و نیلوفرآبی است. این نماد درمحرابها،حرکت های نمایشی،جامه های مذهبی،خاکستردان های جسد،سبوها ،ظروف ،کوزه ها ، سلاح ها،سپرها،لباس ها و سکه ها دیده شده است. همینطور روی چرخهای نخ ریسی ،جایی که احتمالاً محل حرکت چرخشی دوک نخ ریسی را نشان می دهد. این نماد به دو صورت،که نمادهای نرینه و مادینه ،شمسی و قمری ،حرکت عقربه های ساعت و حرکت عکس آن ،و نیز دو نیمکره ،نیروهای آسمانی وجهان زیرین ،خورشید طالع و بهاری ،خورشید نازل و پاییزی را نشان می دهد.(کوپر،1379،ص246)
آنگونه که ازشواهد پیداست سابقه زیست ایرانیان باستان از000/100 سال بیشتر تجاوزمی کند.
آن مردمان به طور کامل به خدای یگانه معتقد نبودند وبه تدریج وبا ظهورزرتشت به پرستش خدای یگانه روی آوردند یعنی با ظهوری به یکتاپرستی گرویدند.لیکن دانشمندان ومحققین چنین نظر می دهند که :
(مردم فلات ایران که درابتدا بصورت روستایی زندگی می کردند طبیعت را ستایش می کردند وبرای هرکدام ازمظاهرطبیعت خدائی قائل بودند، خدایانی مانند:آسمان،خورشید،ماه،ستاره،آب،خاک).
آنان خدایانی معنوی را نیز می پرستیدند ازجمله:عدل،انصاف،مهر،صلح، خرد،وجدان.
خدای درجه اول آنان خدای آسمان بود،" اهورامزدا " " خدای دانا " که با اهریمن می جنگید برای رستگاری انسانها . خدای درجه دوم آنان " میترا " یا " مهر " بود که مظهر خورشید بود.
مهر خدای چراگاه های پهناور و نگهدارنده ستون های خانه ها بود.
همچنین خدای دیگری نیز ستایش می شد بنام " آناهیتا " که مظهرآن ستاره ناهید بود.
یکی دیگرازاعتقادات انسان روستانشین ماقبل ازتاریخ ایران که اهمیت درجه دوم داشته " توتم پرستی " بوده است .که هرطایفه به یک نوع حیوان یا گیاه که آنها را سرمنشأ قدرت وخیروبرکت می دانستند معتقد بودند.
البته اعتقاد به طبیعت توسط زرتشت دراوستا منعکس شده است. ازجمله مهروآناهیتا که از دوران ماقبل تاریخی به زرتشت رسیده وهم پس ازاو ازطریق اوستا برجای مانده ودرسراسر تاریخ باستان نیزستایش می شده است.دین عامه مردم ایران دردوره باستان عملاً همان آئینی بود که درکتب "ودا " ملاحظه می شود.یعنی اکثرخلایق قوای طبیعت را می پرستیدند وآنها را " دیو " می گفتند وآنها تجسم نیروهای طبیعی اند مانند: آفتاب وماه وستارگان وخاک وآتش وآب وباد.(بدنبال روشنائی،1365،ص92)
ایرانیان قبل اززرتشت را مجوس می گفتند و عقایدشان بیشتربردوگانه پرستی بوده است.آنان معتقد بودند که هرمزواهریمن ازخدای قدیم تری که موسوم به " زروان " است و کنایه از روزگارمی باشد متولد شده اند واین خدا وقتی حس کرد دوبچه درشکمش می جنبد پادشاهی زمین وآسمان رابرای موردیکه زودترظاهرشود نذرکرد.
بنابراین اهریمن باحیله و نیرنگش راهی یافت وقبل ازهرمزبوجود آمد.ازاینرو مستحق پادشاهی آسمان و زمین شد.پدرش گفت به مدت 9000 سال پادشاهی ازآن توست و بعد ازآن پادشاهی به هرمز می رسد.مجوسها مدعی شده اند که تمام خیروخوبی وروشنائی راکه هرمزمنتشر می کرد اهریمن تباه می کرد،و بین آن دو جنگ بود.
نام این دو خدا دلالت واضحی دارد که نظریه وعقیده به خدا طبقه ودوره به دوره گشته تا ازصورت تجسم به صورت روحانیت وپاکیزگی درآمده است.زیرا هرمزمأخوذ از " اهورا " است که به معنای بزرگ وسرور و "مازداو" به معنای حکیم وداناست و" اهریمن " مأخوذ از " انگره یا انکرو " است که به معنی بد می باشد .اما بعد از کلمه " اورمزد " مرادف روح القدس شده و کلمه " اهریمن " روح شروبدی وآزاروفساد گردیده است.
به عقیده زرتشت خوبی ونیکی همیشه پیروز وبدی مغلوب وعمرش محدود است.(همان،ص94)
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 13 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 29 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 27 |
تحقیق در مورد تئوری بین المللی
ایالت بندی مناطق غیر مسکونی:
لازم است پیشاپیش ، مناطق غیر مسکونی قاره نیز با نام هر یک از بزرگان تاریخ به ویژه (بزرگان عهد باستان یونان ) ایالت بندی بشوند.
اما به طور فشرده درباره پر کردن قاره از انسان ، نباید شتاب به خرج داد. چون این امر با موجودیت دلایلی که ممکن است در کتاب ویژه استرالیا انعکاس یابند ، نیازمند یک تأمل فزاینده است.
و نهایتاً اینکه قاره استرالیا ، طی یک دوره کوتاه ، نیازمند رسیدن خود به عرصه تمدن ایالات متحده است. از خدا می طلبم این قاره ، به ویژه از جهات ترکیب انسانی و ملکات بشری ممتاز و یک تاریخی با شکوه ، سر آمد روزگار قرار گیرد. انشاء الله.
هستی ؛ علت العلل :
از نظر من ، درک علت العلل ( = سیرت ) چنان بسیط و فراگیر و نا منتها است که هیچ ذرّه ای فارغ از آن و فارغ از قانون مندی آن نمی باشد . و من به چنین حقیقتی ، که متّصف به آغاز و پایانی نباشد ، اتلاق خدا میکنم .
متغیّرات ؛ طبیعت :
من ، طبیعت و اجزای آن را ، اندام ( سیرت ) اتلاق می کنم ؛ یعنی معّرف همیشه ماندگار آن ( صورت ) .
خاستکاه انسان :
انسان ، گونه تکامل یافته میمون است میمونی که ذاتاً بهره مند از صفات انسانی بوده و در مسیر انسانیت برای دگرگونیهایی اندامی و ذهنی خویش می شتافته است. و من ، این واقعیت را طی مقاله ای زیر عنوان ( نظریه ی خلقت ) در کتاب زیر نگارش خود ( فدرالیزم بین الملل / جهانی / متحّد ) به تفصیل ابراز داشته ام . بیولوژیستها ، سعی کرده اند برخی از دسته های میمون را به عنوان نیاکان انسان به اثبات رسانند ولی من منکر این طرز تفکر هستم زیرا چون دسته های اولیه میمون در سراسر جهان ( حتی دردو قارّه آمریکا و استرالیا ) نیز به طور همزمان به صورتی تمام نما به تکامل رسیده است .
انسان و دین :
( الف ) دین : به اعتقاد من دین ، پیش از انکه زیر یک نامی خاص به توسط کسی بیاید تکلیف بشر را بسنجد ، شئون آن ، به ویژه به صورتی جاذبه های تهذیب و تکلّف و اعتدال و مهرورزی در سرشت او موجود بوده و به تکامل رسیده است.
( ب ) مذهب : به اعتقاد من مذهب ، پیش از آنکه نفساً ، متنی به صورتی (دین) باشد ، مفسر چنین متنی در موقعیت (حواشی) قرار می گیرد. چنانکه در یک چنان موضعی ، به همان مقدار که ناشر اصل متن دینی تلقی می شود ، تحریف کننده ی چنین متنی برای آشفته گیهای عمیق روحی نیز به شمار می آید .و در واقع مذهب ، به ویژه مذهب (شرقی) به جام شوکرانی میماند که چون ، مانند دین ، یک اصل الهی نیست و (شخصی و غیظی) است ، هر که به مخالفتش برخیزد ، به پیشباز غول بی منطق مرگ شتافته است . و اما اینکه تئولوژیستها ، مذهب را با دین یکی انگاشته ، از عدم صلاحیت آنها برای تفسیر درست چنین مسئله ای بوده است ؛ چون ، مذهب در واقع نه تنها دین نمی باشد ، که به اعتقاد من سرکوبگر نصوص دینی در طول تاریخ نیز تلقی می شده است.
( ج ) دین اختیاری: پیکر زیبای انسان و ودیعه یزدانی خرد او ، هم زمان به تکامل رسیده اند. و لهذا معرف (اشرفیت) آن فطرتاً همراه با انگیزه هایی (در نیک و بد)بوده و تفاوت حلال با حرام برای او ، از همین جهت ناشی شده است. و من ، به اصل جریان حلال گرایی انسان ، شعار (دین) را عنوان نموده و به این (شعار) ، زمانی که به شهوت بی بند و باری انسان فایق آید ، نامی به صورت (دین) را اتلاق میدارم. یعنی اینکه دین در واقع ، اصل کاملی سرشته شده با نهاد آدمی است که نیازی ندارد به اجبار وانمود و تحمیل کسی گردد.
( د ) دین اجباری: مصیبت بشر در طول تاریخ این بوده واست ، که عناصری دین گردان (کاهن و مرتاض و مرشد و اسقف و در کل آیت های خدا) همواره تلاش ورزیده اند دین را به ( زور ) القا کنند. و علتش هم این بوده که این طیف ، بدون استثنا فاقد مهارت هایی تخصصی در امور اجتماعی ( روان شناختی ) بوده و در جبر زمان و مکان ، همواره نیاز تحول پذیری روزگار بنی آدم را انکار میکرده اند. و چنین است که اشتباه این طیف در طول تاریخ ، چه بسیار میلیاردها نسل بشر را که در اعماق جنگ های روانی و آشفتگیهای زندگی و هلاکت های گروهی بر نیفکنده است.در دوره ی ما ، ملا عمر و اسامه بن لادن ، از مجاهدین افغانی (به ویژه از ترکیب حکمت یار و پیروان مودودی) زاده شده و این ها از حجله گاه. سیاست بین المللی خام در بستر خاور میانه به وجود آمده اند.
( ر ) دین سیاسی: اگر فرض کنیم که دین ، نفساً شایان مقایسه با یک تخم مرغ است ، محتوای این تخم مرغ در صورتی سالم خواهد بود ، که از پوسته واز قالب طبیعی خود به در نرفته باشد . دین هم همینطور است ؛ دین نفساً تا زمانی طبیعی و سالم است ، که با روح سیاست نیامیخته باشد. هر گاه با سیاست نزدیک و آلوده شد ، طبیعی است که پرده عصمت آن دریده شده و شأن رباّنیت (= وجدانیت) آن به یغما رفته و در ظرفیت او چیزی جز عوام فریبی باقی نمی ماند.
جهان در مسیر قطب بندی:
تاریخ تکامل بشر در عصر خود ما ، نشان داد که قطب های غرب و شرق در بیداری ملتهاً نقش فزاینده ای بازی کرده اند. گرچه که این قطب بندی ، به بیراهگیهای هول انگیزی هم منجر شدند ولی خب ، در یک چنین جبری ، استفاده های مفید آن بیشتر از زیانهایی بود که در سراسر جهان به ظهور رسید.
اما به اعتقاد من موقف بشر ، زمانی میتواند به اعتدال بین المللی خود نزدیک بشود ، که ذهنیت قطب بندی (قطب بندی یک جناحه یا چند جناحه= تک قطبی یا چند قطبی ) به یک ذهنیتی ( فدرالیته شدن سیستم سیاسی بین المللی ) تبدیل بشود و در راس آن ( به جایی قطب بندی ) = (جهان مداری) اختیار گردد.
البته شرح مفصل یک چنین تئوری ، در کتاب من (فدرالیزم بین الملل / جهانی / متحد) به خوبی بیان شده است. اما متأسفانه عجیب اینکه در حال حاضر ، اینکه ما فکرمی کنیم جهان در کام یک ابر قدرت(= و تک قطبی) است ، نه تنها چنین نیست ، که بر خلاف شرایط جهانی پیش از 1992 ، امروزه ، خار برخی از ابرقدرتهایی نورسته از نوع (ارتجاع) به شدت دارد قلب نظم عمومی جهان را می خلد چنانکه آنها دارند در جوّی آشوب طلبی ، بسیاری از ملتهایی عقب افتاده را فریب میدهند و آنها را با خود هم نوا میگردانند و غبار چنین وضعیتی امنیت جهان را نیز زیر سئوال قرار میدهند.
فهرست مطالب:
نمادی از برخی دیدگاههای من
پاراگراف اول
هستی ؛ علت العلل :
متغیّرات ؛ طبیعت
خاستگاه انسان
انسان و دین
پاراگراف دوم
از کجا برخاسته ام ؟
عواطف من نسبت به شرق و غرب
تفسیر من از شرق و غرب
یادداشت پرونده 2275
جناب آماندا وانستون
پاراگراف سوم
جهان در مسیر قطب بندی
چکیده هایی از نقطه نظرات من در مورد استرالیا
نژاد بومی استرالیا
کاشفین و بنیانگ
مشکلات ساختار طبیعی و جوّی
نمادی از مشکل قاره ای
جهت و غایت مقابله با این مشکل
رواج پدیدارهای درختی و گیاهی
نکته ای هم در باره سازمان های سیاسی و نقش آنها
سیستم سیاسی
ایالت بندی تمام نقاط قاره
پاراگراف چهارم
نیاز دگرگونی ساختمان جهانی سازمان ملل:
سازمان ملل آینده در یک تئوری مقدماتی
سازمان ملل آینده در یک تئوری عملی
اصول عملی مورد نیاز بین المللی قاره ها
بودجه سازمان ملل آینده
میروهای ضربتی (= تعلیقی)
مراکز بر پای سازمان ملل مرکزی و قاره ای