لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 8 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
بنام خدا
ریاضی اول دبستان
مبحث : تم 17
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 17 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
بنام خدا
زمینه های انقلاب مشروطیت ایران
درس 17
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
مقدمه :
بعد از چندین دهه از پیشرفت ،اقتصاد آلمان با افت مواجه می شود. آلمانی ها رهبری قوی را در بخش های اصلی بازار جهان نشان داده اند. و از اشتغال ثابت و موقعیت اجتماعی برخوردار بودند. سال 1990 تغیری ایجاد شد. اقتصاد آلمان خیلی کمتر از دیگر کشورهای پیشرفت کرده است و موقعیت بازار کار به طرز چشمگیری باقی ماند. آلمالنی ها هنوز در زمینه های بازار سنتی ثابت قدم و قوی هستند. اما به موقعیت دیگر کشورها در بازسازی اقتصادی که بر مبنای دانش باشد نبوده است به خصوص آمریکا خیلی بیشتر در عمق بخشیدن نیازهای جهانی سازی موفق بوده است . در مقایسه با آلمان ،اقتصاد آمریکا نسبت رشد بتالا و کاهش بیکاری در طی دهه پیش نشان داد. آمریکا نه تنها موقعیتش را در زمینه های زیادی در بازار جهانی بهبود بخشید بلکه قادر شد کهد روند بازار جهانی را تعیین کند و یکی از بهترین فروشنده ها در بخش های مختلف در نظام اقتصادی جدید شود.
هنگامی که به دلایل پیشرفت آلمان در طی دهه گذشته می نگریم ،نه تنها از آمریکا ،بلکه از چندین کشور اروپایی دیگر هم عقب افتاده است که این دلایلی آشکار است که ما می تعوانیم به روشنی ببینیم . برای نمونه فشار زیاد جریان پیوند دوباره انعطاف پذیری بازار کار و مقدار زیاد کاغذ بازی بعضی از دلایل تحلیلی از موقعیت اقتصادی جدید نشان می دهد که آلمان مشکلاتی در تغییر علاوه بر این دلایل ،تحلیلی از موقعیت اقتصادی بازار اقتصادی جدید نشان می دهد که المان مشکلاتی در تغییر نظام اقتصادی از یک مشکل سنتی بر مبنای صنعت به مشکلی که به داشتن مدرن و تحقیق و توسعه دست یافته است ،داشته است. یک توضیح برای این مشکلات در سیاست تکنولوژی برای کارخانه های کوچک و متوسط یافت می شود. در همه نظام های اقتصادی پیشرفته در طول دهه گذشته شرکت های کوچک و متوسط نقشی را برای شکوفا کردن عقاید نو آوری شده و ایجاد شغل بدست آوردند.
سیاست نظام اقتصادی پیشرفته باید این نقش جدید و منافعی را که این کارخانه ها در رشد و نوآوری دست آورده اند را تشخیص دهند. اما سیاست این حقیقت را باید تشخیص دهد که کارخانه ها ی کوچک و متوسط نسبت به کارخانه های کوچک و متوسط نسبت دارند.
بعد از توضیح تغییرات کارخانه های کوچک و متوسط درگذشته و اهمیتش در اقتصاد پیشرفته ،من فاصله بین آمریکا و آلمان را بوسیله حقایق اقتصادی نشان می دهم. بعد از آن من نشان می دهم که نه بازارهای سنتی و نه بازار سرمایه گذاری مخاطراه آمیز هیچکدام قادر نیستند تا سرمایه لازم را برای پروژه های تحقیق و پیشرفت بارینک بالا مخصوصا در بازارهای کوچک و متوسط فراهم کنند.
در گذشته آمریکا برنامه هایی را ایجاد کرد تا ورشکست شدن این بازار (صنف بازار ) را اصلاح کند . نوآوری کار کوچک و برنامه تحقیق و برنامه تکنولوژی پیشرفته نمونه های هستند که نشان می دهد که چطور دولت مرکزی می تواند کمک کند. این برنامه ها با فراهم آوردن بودجه برای پروژه های که بار سیک انجام می شوند قادر نیستند که بودجه های خصوصی را به سمت خود جذب کنند.
اما هنوز ،منافع اجتماعی زیادی در آینده انتظار می رود که به فعالیت های نو اوری شده آمریکا و به ثروت کشور کمک می کند. در مقایسه با ان سیاست رایج آلمان شکست و ضعف بازار مالی خصوصی را اصلاح نکردند . این نشان خواهد داد که سیاست رایج درباره ی کارخانه های کوچک و متوسط با نیازهایش در تکنولوژی پیشرفته و زمینه های ریسک بالا همخوانی ندارد. برای اینکه بر مشکلات اقتصادی انها غلبه کند و هم در داخل و هم در خارج ،بخش های اقتصادی جدید به طوربین المللی موفق شود. سیاست آلمان ممکن است منافع خود را با نگاه کردن به نمونه های آمریکا بدست آورد . نتیجه گیری از این مقاله این است که لازم است برای بررسی کردن و اینکه چه حدی از درخواست هدف ها و عقیده های برنامه آمریکا درباره ی نو آوری های پررسیک ممکن است برای اقتصاد آلمان در برگرداندن آن به موقعیت قبلیش در بازار جهانی و افزایش رشد و ثروت بلند مدت مفید باشد.
اثرات جهانی سازی کردن کارخانه های کوچک و متوسط در امریکا و المان
یک اثر جهانی سازی این بوده است که این امکان بوجود می اید که کارخانه هایی که شعاع جغرافیایی بزرگ دارند. و به اندازه کافی قوی و نیرومند هستند بتوانند در سراسر جهان کار کنند . در دسترس بودن اطلاعات جدید و تکنولوژی های ارتباط بهبود حمل و نقل بنیادی سرمایه انسان به خوبی شرایط تولید دیگر در تعدادی از کشورهای پیشرفته است . علاوه بر این در دسترس بودن این عوامل مصرف شده با هزینه کمتر در جهان صنعتی شده این امکان را بوجود اورد به تغییر دادن مکان تولید و بازار به مناطقی مثل اسیا و آمریکای جنوبی کمتر شدن ارتباط بین کشورهای اروپای غربی و سوسیانیست قبلی این پیشرفت را از بین بردند.
در آمریکا در اواخر دهه 1970 فرصت استفاده کردن از منابع نسبی بیرون کشور بوجود آمد اما افزایش رقابت کارخانه های مخصوصا کارخانه های تولید کننده بزرگ را مجبور کرد. اگر می خواهند موقعیت بازاری خود را افزایش و نگه دارنده مکان خود را تغییر دهند. این به کاهش دسترس بودن کار در شرکت های بزرگ و تقریبا از دست دادن 43 میلیون کار بین 1995 تا 1979 منتج می شود.
توجه کردن به سیاست اقتصاد در امریکا روی بازارهای کوچک ومتوسط تاثیر می گذارد . در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 بازارهای کوچک و بزرگ در این زمان قادر نبودند تا فاصله کاری که بوسیله کارخانه های بزرگ ایجاد شده بود را پر کنند.
دو سوال مهم بوجود امد :
چطور موقعیت ضعیف رقابتی را افزایش دهم؟
چطور کار بیشتری در بازار کوچک و متوسط به وجود بیاوریم؟
در مقایسه با اقتصاد آلمان در اواخر دهه 80 داستان موفقی مورد توجه قرار داده شد ،مخصوصا راجع به ترکیب کامل کارخانه های کوچک و بزرگ و متوسط و بزرگ و در بازار داخلی و بین المللی خیلی موفق بودند و نسبت رشد ثابت را نشان داد. آلمان به نظر می رسد که به طور منفی توسط اقتصاد جدید تاثیر نپذیرند و مخصوصا تعداد زیادی از صادرات محوری کارخانه های کوچک ومتوسط موقعیت رقابتی قوی ، عمدتا بوسیله سرمایه گذاری کردن در سرمایه های واجد شرایط زیاد انسان نگهداشتند. رشدشان کم ولی دائمی بود.
عمدتا با ورود اروپای شرقی به بازار جهانی فشار برای از هم گسیختگی کارهای داخلی کارخانه های بزرگ که تا قبل از سال 1990 به آلمان رسید ایجاد شد. نه تنها کارخانه های بزرگ به مکان هایی در اسیا و اروپای شرقی حرکت کردند. بلکه کارخانه های کوچک قبلی خود را در مو قعیتی در شرایط رقابتی جدید در بازار سنتی بین المللی پیدا کردند.
محصولات از کشورهای دیگر کیفیت بالای کالاها با هزینه های تولید کم ،شرایط رقابتی قابل چشمگیری در بازار جهانی ایجاد کرد . فراهم کردن کالاها و تولیدات از کشورهای دیگر ،کارخانه های کوچک و متوسط را حتی از بازار داخلی آلمان بیرون کرد. نه تنها کارخانه های بزرگ کارها را از بین برد بلکه تعدادی از کارخانه های کوچک و متوسط مجبور شدند جلوی تولید را بگیرند .
در آلمان می توانیم موقعیت مشابهی را که آمریکا در اواخر دهه 70 داشت را مشاهده کنیم امروزه کارخانه های بزرگی در اقتصاد کشور ،مخصوصا برای نگهداشتن رشد سراسری و شغل ثابت بازی می کنند . اما اقتصاد دان ها موافقت کردند که کارخانه های کوچک .و متوسط موتورهای جدیدی از تکنولوژی پیشرفته در اقتنصاد مدرن هستند..
به خاطر اندازه کوچکشان ،آنها خیلی سریع تربه تغییرات بازار عکس العمل نشان می دهند . آنها تقریبا به طور شدیدتری با مشتری هایشان و شرکای کاری خود ارتباط برقرار می کنند کهد باعث می شود که این امکان به وجود بیاید که با تغییرات و شرایط تولید سریع تر سازگار شوند . کارخانخه های کوچک و متوسط دستور العمل هایی که وابسته به سلسله ای است را نشان ندادند.که اغلب ارتباط بین دانشمندان و مدیران را راحت تر می کنند.
اشخاص با عقاید وسیع شانس بیشتری دارند تا به کارخانه های کوچک و متوسط برده شوند. منظورش این است که کارخانه های کوچک و متوسط یک آغاز و شروع مهمتری را پیشنهاد کردند تا کاملا عقاید انتظار نرفته و جدید را پیشرفت دهند و این را به یک نو آوری تبدیل کنند که کازرخانه های بزرگ این کار را انجام می دهند.
بنابر این اقتصاد مدرن باید دو هدف اصلی داشته باشد ،اولین هدف برای وارد شدن به زمینه های بازار که تحقیق و پیشرفت است به خاطر اینکه تولیدات رقابتی می تواند دستمزد و استخدام بالا را در طول دراز مخدت پیشرفت دهد. دومین هدف :محیط کاری خوب را برای موفقیت کارخانه های کوچک ومتوسط را ترذغیب کند. به خاتطر اینکه آنها اصلی ترین نو اوران هستند
فاصله اقتصادی بین آمریکا و آلمان
تفاوت شدید از نظر موقعیت اقتصاد کلی نمی تواند بوسیله تفاوت های بزرگ در شمار رشد و نسبت بیکاری نشان دهد. راجع به تبدیل ضروری از مشکل صنعتی سنتی به شکل اقتصادی بر مبنای دانش ما باید نگاه کنیم که چه حدودی از کشور قادر است تا مبادله کند با تولید هایش در بازار بین المللی برای تکنولوژی بالا و اطلاعاتی که بر اساس کالا است .
جدول شماره 1 نشان می دهند که چطور آمریکا به طور فوق العاده ای اجرای صادراتش را در طی 1995 تا 2000 پیشرفت داد. مخصوصا در زمینه های که با اقتصاد پیشرفته ربط دارد و یا اینکه معمولا قسمتی از فعالیت های تحقیق و پیشرفت را دارد . آلمانی ها یک بهبود کمی صادراتشان در بیشتر زمینه ها نشان داده اند.
در بعضی زمینه ها آلمانی حتی یک کاهش در صادراتشان نشان دادند.
با نگاه کردن به بخش های کلی بازار بین المللی ما می توانیم ببینیم که آمریکا بخش های بازاری خود را افزایشز دادند در حالی که کارخانه های آلمان موفقیت کمتری داشتند و بخش های بازاری خود را ازدست دادند.(جدول دو) .جدول 3 کاهش بخش بازاری آلمان را در 12 بازار که بزرگترین وارد کننده در بازار بودند را نشان می دهد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 22 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
2
توسعه اقتصادی و جهانی شدن
نظری به تجارب کشورها
تجارب کشورهای جهان نشان داده است که استفاده از کشورهای دیگر بعنوان مدل میتواند مفید باشد و در ضمن پیاده کردن کور کورانه هر مدل میتواند اوضاع کشور را مختل و احتمالا برای سالها از مسیرمعقول و مقبول منحرف سازد. برای مثال میتوان تجارب شوروی و کشورهای امریکای جنوبی از یک طرف و تجارب چین، هند، کره جنوبی و تایوان را از طرف دیگر مقایسه کرد.
در جریان فرو پاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق به ملتهای آن وابسته به آن قول میدادند که اگر سیستم کاپیتالیستی امریکائی را انتخاب و نهادینه کنند بزودی به ردیف ممالک پیشرفته دنیا خواهند رسید و مانند آمریکائیانی که در فیلمها میدیدند در رفاه خواهند زیست. امروز میبینیم که در شوروی فقر در تمام نقاط کشور وفور یافته و واقعیات ترسیم شده در کتابهای چارلز دیکنز و تنسی ویلیامزدر آن کشورها بوقوع پیوسته است. بطور تقریبی 15 در صد مردم شوروی با درآمدی کمتر از یک دلار در روز زندگی میکنند. مردم خوشبختی که شاغلند، یا باید بین غذا و لباس یکی را انتخاب کنند و یا باید بین سوخت و دارو یکی را انتخاب کنند. کارگران و کارمندانی که قبلا ازنظراقتصادی راحت زندگی میکردند حالا باید مواظب بودجه ناچیز خود باشند تا بتوانند برای خود و خانواده خود شام شب داشته باشند.
در سال 1990 چین کشوری عقب مانده و از شوروی عقب تر بود. فقر بوفور دیده میشد. درآمد ناخالص ملی چین حدود %60 شوروی بود. چین راه خود را انتخاب کرد و بدون عجله ای که گریبان گیر بسیاری از آنهائی که میخواهند یکشبه ره صد ساله را بپیمایند مدل خود را که به مدل چینی مشهور شده است پیاده کرد. دراین مدل، هر چند مکانیزم بازار آزاد تعیین کننده روابط اقتصادی است، ولی دولت جهت کلی اقتصاد و وظایف بنیادهای اقتصادی خصوصی را در جهت رفاه کلی تعیین میکند. بدین معنی که سیستم سرمابه داری چین مانند سیستم لجام گسیخته امریکائی نیست و بنیادهای اقتصادی (شرکتها) برای رفاه کارکنان خود و در قبال مملکت مسئولت دارند. در چین نتیجه با رشد سالیانه بین 5 تا 10 در صد از شوروی جلو زد و موازنه را بر عکس کرد تا جائیکه در آمد نا خالص شوروی در حال حاضر حدود %60 چین است. بر عکس آنچه در کشورهای بلوک روسیه شوروی سابق رخ داده است، میزان فقر در چین کاهش قابل توجهی کرده است. باید توجه کرد که برای دولت چین آزادیهای فردی، سیاسی، اجتماعی، مذهبی، و غیره تقدم ثانوی دارند و دولت ملت را با زور گزنه زیر یوغ خود نگه داشته است. تجربه اتحاد جماهیر شوروی سابق نشان میدهد که این سیستم غیر دموکتراتیک نیز، هر چند از نظر اقتصادی تاکنون بارور بوده است، بی دوام و از پا افتادنی است. این مقوله ایست که احتیاج به بحث جداگانه دارد و ازحوصله این نوشته کوتاه خارج است.
2
علاوه بر شوروی، کشورهائی که درهای مملکت را بروی تجارت خارجی باز کردند و هم اکنون در حال رکود نسبی و یا در رشد رکودی (رشدی که نرخ آن برای اشتغال کامل کافی نیست) قرار دارند، کشورهای آمریکای مرکزی و لاتین هستند. این کشورها در حال حاضراز رشدی کمتر از رشد دهه های قبل، که از سیاست جانشین سازی واردات با تولیدات داخلی استفاده میکردند برخوردارندد. بنابراین امروزه می بینیم که آنهائی که جهانی شدن را برای توسعه لازم میدانستند و توسعه، بدون جهانی شدن را غیر ممکن قلمداد میکردند، تغییر موضع داده و میگویند که جهانی شدن شرط لازم و کافی نیست. برای تحقق همزمان توسعه و جهانی شدن، باید:
1- دولت سیستم مالیاتی خود را بنحوی تغییر دهد تا کمبود بودجه ناشی از کاهش تعرفه های گمرکی را خنثی کند. در غیر این صورت بودجه دولت دچار کسری خواهد شد و اگر این کسری را با چاپ پول جدید حل کنند، کاری که کشورهای در حال توسعه که بازار پولی مترقی ندارند انجام میدهند، منتج به تورم خواهد شد که عوارض نا خواسته و نا مطلوبی برای تمام بخشهای مختلف اقتصاد خواهند داشت. در این حالت قیمتها افزایش خواهند یافت و در نتیجه یخشهائی که در بازار جهانی رقابت میکنند ممکن است که مزیت نسبی خود را از دست بدهند. واردات افزایش خواهد یافت و کسری تراز پرداختها مملکت را دچار مشکلات ارزی خواهد کرد و گرفتار دور معیوب تورم-رکود خواهد کرد.
3
2- د ولت سیستمی برای تعلیم و کارآموزی مجدد و اشتغال کارگرانی که شغل خود را در روال جهانی شدن از دست میدهند نهادینه کند. بطور کلی، صرف نظر از جهانی شدن اقتصاد، تعلیم و کارآموزی مجدد و اشتغال کارگران احتمالا مهمترین وظیفه دولت برای توسعه است. بدین معنی که صرف نظر از اینکه کشوری بخواهد وارد بازارجهانی بشود یا تصمیم بگیرد که در خارج سیستم سازمانهای رسمی جهانی فعالیت کند باید کارآموزی مجدد کارگران را در بالای تقدمهای خود قرار دهد چون استخدام تکنولوژیهای جدید (چه خانه زاد و چه وارداتی) دائماً باعث جابجائی کارگران خواهد شد. بنابراین تعلیم و تربیت و کارآموزی مجدد کارگران لازمه رشد و توسعه اقتصادی است و بستگی به جهانی شدن یا نشدن مملکت ندارد. برای افزایش اشتغال و افزایش کارآئی باید تکنولوژی جدید استخدام کرد و این روند احتیاج به کارگران جدید با تخصصهای جدید دارد و این وظیفه دولت است که احتیاجات مملکت را پیش بینی و برای رفع موانع پیش بینی شده برنامه ریزی کند. علاوه بر جلو گیری از بیکاری هویدا یا مزمن یکی از مزایای جانبی تعلیم و تربیت نیروی انسانی برای تکنولوژی جدید جلوگیری ازافزایش فقر است. بدین ترتیب، آنهائی که تخصص مورد تقاضای بازار را دارند کمتر بیکار میشوند و همچنین حقوق و مزایای بالاتری را برای زندگی فراهم میآورند.
5
3- موسسات آموزشی خود را برای تعلیم و تربیت نیروی ورزیده انسانی لازم برای رقابت با کارگران بازارهای جهانی آماده سازند. این نکته متکمل نکته قبلی است. موسسات تعلیم و تربیت باید موازین علمی خود را با توجه به احتیاجات بازار جهانی تعیین کنند. بدین معنی که دبیرستانها و دانشگاهها باید فارغ التحصیلان خود را برای فعالیت در شرکتها و موسساتی که در بازار جهانی رقابت میکنند آماده کنند در غیر این صورت شرکتها و موسسات نمیتوانند تولیدات خود را با معیارهای جهانی تطبیق داده و بزودی از دور خارج خواهند شد.
4- دولت سیستمی برای نقل و انتقال کارگران به نقاط و بخشهائی که مورد احتیاج هستند ایجاد کند. سیستمهائی که دارای اقتصادی پویا هستند همگی دارای این وجه مشترکند که کارگران به یک شهر یا یک کارفرما (در اروپا حتی به یک مملکت) پایبند نیستند. کارگران به جائی که کار بهتر با حقوق بیشتر به آنها میدهند میروند و در نتیجه بیکاری و یا کم کاری را به حداقل میرسانند. آنهائی که تحرک ندارند، آنهائی که پایبند مکان و شغل بخصوصی هستند، آنهائی هستند که با بیکاری و کارهای پست تر با حقوق کمتر راضی هستند. بنابراین دولتها باید سیستم مالی و اطلاعاتی سراسری ایجاد کنند که بر اساس آن سرمایه داران و کارگران سراسرجامعه متحرک و دینامیک شوند تا منابع بطور صحیح در جائیکه بهتر و بیشتر قابل استفاده هستند بکار گماشته شوند.
5 - دولت سیستمی برای کمک به شرکتهائی که نمیتوانند با شرکتهای جهانی رقابت کنند بوجود آورد که یا به بخش دیگری انتقال یابند و یا با نظمی که لطمه نا مطلوب و بی حساب به اقتصاد محلی و ملی وارد نشود به آنها کمگ کند از بازار خارج شوند. آنها که به جهانگرائی معتقدند کمتر به جهات منفی آن توجه میکنند. باید توجه کرد که توسعه و جهانی شدن مستلزم باز سازی و دوباره سازی پی در پی اقتصاد مملکت است. این باز سازیها و دوباره سازیها یک امر پی در پی و دائمی و همیشگی هستند وجنبه ترمیمی دفع الوقتی ندارند. برای بر جا ماندن، موفقیت، و پویائی هر شخص، هر شرکت، و یا هرکشوری، آن شخص، شرکت، و یا کشور باید بطور پیوسته خود را بازسازی و نوسازی کند. آنها که خود را باز سازی و نو سازی نمیکنند فسیل و حذف میگردند. دولت باید سیستمی نهادینه کند که بتواند صنایع خوب را از بد تشخیص داده و صنایع و شرکتهائی را که با توجه به معیارهای بین المللی قابل نجات هستند کمک کند و آنهائی که امیدی به نجاتشان نیست را کمک به تعطیل کنند تا منابع مملکت به هرز نروند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
مقدمه
سال 1385 همچون سالهای دیگری که بر اقتصاد ایران گذشته است مملو از تحولات و پدیدهها و حوادث امیدوارکننده یا در مواردی مخرب و مأیوسکننده بود، تحولاتی که هر چند برای اولین بار یا چندمین بار اتفاق افتادند ولی آثار ناشی از وضع و همچنین پیامدهای اجرای خود را برای سالها بر پیکره اقتصاد ایران باقی خواهند گذاشت در جغرافیای وسیع ایران اسلامی هم اقدامات اقتصادی معطوف به رونق و پیشرفت اقتصادی از ناحیه بخشهای دولتی و خصوصی و تعاونی صورت میگیرد و هم کاستیهای زیادی به اقتصاد ایران تزریق میشود.
هدف از این تحقیق، گردآوری مهمترین تحولات و تصمیمگیریهایی است که در اقتصاد ایران در سال 1385 اتفاق افتاده است و به عبارتی با فراز و فرود اقتصاد ایران در سال 85 آشنا شویم و تحولات مهم اقتصادی در سال 85 عبارتند از :
1- افزایش حقوق و دستمزد کارگران 2- تغییر نکردن ساعت رسمی کشور
3-کاهش نرخ سود بانکی 4- افتتاح پروژههای عمرانی 5- تغییر ساعت بانک
6- تغییر ساختار سازمان مدیریت 7- ابلاغ سیاستهای اصل 44
8- بخش مسکن 9- رونق بازرگانی 10- شرکت ارتباطات سیار
11- تغییر قراردادهای دولتی 12- قانون بودجه سال 85
13- افزایش حجم نقدینگی 14- واگذاری سهام عدالت
15- بررسی لایحه بودجه 86 16- موفقیت در جذب سرمایههای خارجی
1- افزایش حقوق و دستمزد کارگران
مطمئناً زمانی که دولت در اواخر اسفند 84 در راستای تحقق بخشیدن به شعارهای خود در افزایش سطح رفاه و زندگی اقشار کم درآمد و طبقه کارگر اقدام به افزایش حداقل حقوق کارگران کرد، هیچگاه فکر نمیکرد که این تصمیم آثاری بعضاً معکوس اهدافش را تحقق بخشد و به موجی از اخراج کارگران از سوی کارفرمایانی بیانجامد که از افزایش حقوق کارگران بدون رونق تولید، ناراضی بودند. البته وزیر کار نهایتاً مجبور شد با ابلاغیه جدید سعی در حل معضلی نماید که بر اثر دوگانه نمودن دستمزدها به وجود آمده بود. تصمیم دولت به افزایش حداقل حقوق کارگران در واقع، نخستین
تصمیم بزرگ اقتصادی دولت بود که در راستای شعار دولت در حمایت از اقشار کم درآمد صورت گرفت. تصمیم شورای عالی کار در اواخر سال جاری برای افزایش محتاطانهتر حقوق و دستمزد کارگران برای سال 86 و دفاع وزیر کار از اولویت داشتن رونق تولید و کنترل تورم بر افزایش دستمزد کارگران، خود گویای درستی یا نادرستی افزایش حقوق کارگران در سال جاری است.
2- تغییر نکردن ساعت رسمی کشور
طرح تغییر نکردن ساعت رسمی کشور در نیمه اول سال، از دیگر تصمیمات مهم و جنجال برانگیزی بود که دولت در سال رو به پایان 1385 اتخاذ کرد. در حالی تا پایان سال نیز آماری دقیق و رسمی از آثار و نتایج اتخاذ این تصمیم دولت ارائه نشد، این مسئله در سال آینده نیز به بحث و چالش میان دولت و مجلس تبدیل شده است و جلسات رایزنی دو قوه برای ساعت رسمی کشور در سال 86 هنوز به نتیجه نرسید. نمایندگان مجلس با استناد به نتایج بررسیهای کارشناسی مرکز پژوهشهای مجلس معتقدند جلو کشیدن ساعت رسمی کشور در نیمه نخست سال، صرفهجویی غیرقابل انکاری در پی خواهد داشت.
3- کاهش نرخ سود بانکی
دولت سیاست محوری خود را را در بخش بانکی کاهش نرخ سود بانکی اعلام کرد. این برنامه در ابتدا با مخالفت ضمنی بانک مرکزی مواجه بود، مخالفتی که با ورود مجلس به این مبحث و ارائه طرح منطقی کردن نرخ سود بانکی، رنگ رسمی به خود گرفت و بانک مرکزی با انتشار اطلاعیه
ای 17 دلیل خود برای مخالفت با کاهش سود بانکی را اعلام کرد. اما حتی پس از آنکه بانک مرکزی در قبال کاهش سود بانکی کوتاه آمد و شورای نگهبان نیز با رفت و برگشتهایی طرح منطقی کردن سود بانکی را تصویب کرد، آن انتظاری که از این طرح میرفت تحقق نیافت. مردم عموماً از اینکه کاهش سود بانکی، دسترسی به تسهیلات را دشوارتر ساخته گلایهمند هستند.
بانکهای خصوصی با تغییر فرمول محاسبه سود بانکی و افزودن گزینهای به عنوان کار فرد (علاوه بر سود) با زیرکی خاصی با چشمپوشی ضمنی بانک مرکزی از زیان دیدن خود جلوگیری کردند. اما بانکهای دولتی در این رابطه فشار فزایندهای را تحمل کردند.
4- توجه به پروژههای عمرانی
دولت نهم نخستین لایحه بودجه خود را بر مبنای افزایش فراوان بودجه عمرانی تدوین کرد و مصرانه تأکید داشت که درآمدهای بالای نفتی کشور، باید حتماً در وضعیت اقتصاد داخلی نمود داشته باشد. امری که برخی اقتصاددانها آن را به این دلیل نادرست میدانستند و میدانند که ظرفیت جذب دلارهای نفتی ایران در سطح همان رقمی است که در قانون بودجه برنامه چهارم ذکر شده است (که رقمی کمتر از 20 میلیارد دلار است). امری که البته با بیتوجهی دولت مواجه شد و رئیسجمهوری با شعار توسعه مناطق محروم، بر استفاده حداکثری از دلارهای نفتی برای توسعه مناطق شهری و روستایی تأکید کرد. اجرای بودجه 85 و تزریق دلارهای نفتی به اقتصاد کشور (هر چند با نیت توسعه عمرانی مناطق محروم) موجب رشد شدید نقدینگی در سطح کشور گردید و نقدینگی سرگردانی که از زمان رکود بورس به دنبال محل امن و زودبازدهی میگشت، بازار مسکن را فلج کرد و قیمتها در این بخش سربه فلک زد. در شرایطی که نرخ تورم در ماههای ابتدایی سال روندی نزولی داشت و رئیس جمهوری را بر آن داشته بود که در مصاحبههای مطبوعاتی خود از تک رقمی کردن نرخ تورم تا پایان سال سخن بگوید، اما با پدیدار شدن آثار بودجه متورم در سطح اقتصاد کشور به تدریج منحنی تورم را برخلاف خواست دولت، صعودی کرد و گرانیهای گاه و بیگاه در اقلام مختلف اعتراضاتی را به دنبال داشت.
5- تغییر ساعت کار بانک
تغییر ساعت بانک دیگر تصمیم (به تعبیر منتقدان) عجولانه و (به تعبیر دولت) کاملاً کارشناسی شدهای بود که از اول مهرماه به منظور سازماندهی حمل و نقل شهری شهرهای بزرگ کشور خصوصاً تهران آغاز شد. اجرای این طرح با نارضایتی عمومی مردم، کارمندان بانک و کارشناسان و شهرداری و در عین حال، مقاومت و یا به تعبیر دقیقتر بیتفاوتی دولت همراه بود. در اینباره هم، دولتمردان بر منطقی بودن تصمیم خود اصرار میورزیدند اما منتقدان را از نتایج کارشناسیهای خود آگاه نمیکردند. مصوبه دولت برای تغییر ساعت کار بانکها برای یک دوره آزمایشی سه ماهه از اول مهرماه سال جاری اجرا شد به طوری که ساعت آغاز به کار بانکها از 30/7 صبح به 9 صبح تغییر کرد، این دوره سه ماهه اول دیماه پایان یافت. در این دوره سه ماهه خبرنگاران گزارشهای متعددی از طرح تغییر ساعت کار بانکها تهیه کردند که اکثریت این گزارشها، از نارضایتی مردم و کارمندان حکایت داشت. تشکیل صفهای طویل در مقابل درب بانکها در حوالی ساعت 9 صبح در همین مدت کوتاه، بسیار نمایان بود. در حالی که، دولت نیز معتقد بود که طرح تغییر ساعت کار بانکها در روان شدن ترافیک بسیار تأثیرگذار بود.
سرانجام پس از کشمکشهای فراوان، در حالی که دولت بر نظر قبلی خود اصرار داشت، مجلس طرح دو فوریتی بازگشت ساعت آغاز به کار بانکها به قبل از ادارات دولتی را به تصویب رساند و شورای نگهبان نیز آن را تأیید کرد.
6- تغییر ساختار سازمان مدیریت