لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 27 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب النساء
کتاب النساء
در اخلاق و سرشتشان و آنچه از میانشان بر می گزینندوآنچه ناخوش میدارند از مجاهد از ] قول[ یحیی بن جعده روایت شده است که گفت:رسول خدا (ص) گفت: با زن به خاطر سیرت و شرافت و جمال و خوبیاش ازدواج می کند . پس بر تو است که این روش را در پیش بگیری – که امیدوارم به خیر نرسی - نفرین است ولی در اینجا عکس آن باید اراده شود یعنی دعای خیر.
– سپس گفت: هیچ مردی بعد از اسلام آوردن ،به اندازهی ]خیری که [ از زنی – که دارای این سیرت باشد که اگر بدو بنگرد از او شاد شود و آن گاه که بدو فرمان دهد از او اطاعت کند و اگر از او دور شود از وجود خویش و مال او محافظت کند ]دیده[ - کسب خیر نکرده و خوبیای ندیده است.
و از عایشه رضی الله عنها روایت شده که گفت : زن با همسرش نباید در کمتر از ده سالگی رویا روی شود.
عایشه گفت : و با رسول خدا (ص) در حالی که رویاروی شدم که دختری نه ساله بودم.
اصمعی گفت: پیری از بنی العنبر به ما روایت کرد و گفت : می گویند : زنان سه دستهاند : ] یک دسته [ فرمانبردار نر مخوی پاکدامن مسلمان که خانواده و همسرش را بر زندگی یاری می کند وبه زندگی علیه خانوادهاش یاری نمی رساند( زندگی و آسایش زندگی را بر همسر و خانوادهاش ترجیح نمی دهد) و دیگری، ظرفی برای فرزند ودیگری طوقی آهنی شپشو که خداوند آن را در گردن کسی که می خواهد ،می گذارد و از ]گردن [کسی که می خواهد باز کند.
ومردان ، سه دسته اند : فرمانبردار نرمخوی پارسای مسلمان که کارها را از جایی که باید پایان پذیرد به پایان می برد و از جایی که باید آغاز کند ، آغاز می کند.و دیگری ]کسی است که [ به رأی و اندیشه صاحب خرد و توانا می رسد
]دست مییابد[ و ]خود را [ ملزم به انجام آن کار می کند و به گفتارش می رسد. و دیگری ،فرد گمراه سر گشتهای است که برای هدایت شدن ، ]با دیگران[ مشورت و از ارشاد کننده، فر مانبرداری نمی کند.
از جعفر بن محمد از ]قول [ پدرش ] واوهم[ از ]قول[ علی ابن ابی طالب ( ع)
روایت شده است که گفت: بهترین زنانتان ]زنی است که [ در مورد فرجش پاک باشد ( پاکدامن باشد) و نسبت به همسرش ، تیز شهوت .
و از عروة بن زبیر روایت شده است که گفت : هیچ کسی پس از ایمان به خدا با چیزی مانند ازدواج درست ] و بنا شده بر صدق و راستی [ خودش را بالا نبرده وپس از کفران نسبت به حق با چیزی مانند ازدواج بد ، خودش را خوار نکرده است. سپس گفت : خداوند آن زنی را که با مردان سفید پوست بلند قامت الفت ایجاد می کند وسپس در دگرگون کرد نشان می کوشد و آن را سیاه و کوتاه می گرداند ، لعنت کند.
یکی از شعرای بنی أسد گفته است :
و آغاز آلودگی آب ، آلودگی خاک آن است * و سرآغاز پلیدی مردم ، پلیدی زنان است .
اصمعی گفته است : ابن زبیر است : نباید کوتاهی زن ،شما از ازدواج با زنی کوتاه قامت باز دارد . چرا که زن بلند قامت ، فرزندی کوتاه قد می زاید و زن کوتاه قد فرزندی بلند قامت ؛ و از زنی که شبیه مرد است پرهیز کنید چرا که او فرزند نجیب و گرامی نمیآورد .
أبو عمرو بن العلا گفت:مردی گفت : با هیچ زنی تا آن زمان که به پدرو مادرش نگاه کنم ، ازدواج نمی کنم :به او گفتند : آن چگونه است ؟ گفت : به پدر و مادرش نگاه می کنم چرا که او ،به یکی از آن دو کشیده می شود .
از ابن ابی ملیکه ]روایت شده است که [ عمر گفت : ای بنی سائبهمانا فرزندان ضعیف و لاغری برایتان زاده شده است (صاحب فرزندان ضعیف و لاغری میشوید)، پس با زنانی که
با غیر از قبیلهی خود ازدواج می کنند ، از دواج کنید.
اصمعی گفت : مردی گفت : دختر عمو ها ، شکیبا ترند و غریبه ها (دختران غیر فامیل و قبیله ) نجیب تر . وهیچ کسی مانند پسر غیر عرب ،بر سر قهرمانان ] ضربه[ نزده است . از أوفی بن دلهم نقل شده که می گفت : زنان چهار دستهاند ، یکی از آنان ، تیز هوش است که همه چیز هایش از آن ]خود[ اوست ]نه همسرش[ . و یکی از آنها عاشق و دنباله روی اوست که زیان می رساند و سود نمی دهد . و یکی از آنان زیبای چالاکی است که پراکنده می سازد و جمع نمی کند و یکی از آنها ]مانند[ ابری بارنده است که هرگاه به شهری می رسد ، آن جا سبز و خرم می شود.
اصمعی گفت : بخش هایی از این روایت را برای ابی عوانه ذکر کردم گفت : عبدالله ابن عمیر بدان می افزوید : و یکی از چشمانش سرمه می کشد و دیگری را وا می گذارد (به چشم دیگرش سرمه نمی کشد ).
از علی ابن زید روایت شده است که گفت : عمر بن خطاب ( رض) گفت : سه گروه، از بلاهای سخت به شمار می آیند :1- همسایه محل اقامت ، ]همسایهای که [ اگر خوبیای ببیند آن را بپوشاند و اگر بدیای ببیند ، آن را ] بین مردم [ پخش کند ؛ 2- وزنی که اگر داخل شود،تو را دشنام دهد و بد بگوید و اگر از او دوری شود ، از جانب او ایمنی نباشی ؛ 3- و پادشاهی که اگر نیکی کنی ، تو را سپاس نگزارد و اگر بدی کنی ، تو را بکشد .
اصمعی گفت : جمیع بن أبی غاصره – که پیری بود مسن از بادیه نشینان و از فرزندان زبرقان بن بدر از سوی زنان – به ما روایت کرده و گفته است : زبرقان می گفت : دوست داشتنی ترین عروسانم در نظرم ،] عروسی است که [ خودش را خوار بدارد و در میان قوم و قبیلهی خود ، عزیز باشد؛ و زن پاکدامن و پارسای با خرد و اندیشهی استوار و کم رو و شرم گینی است که در شکمش پسری باشد و آن بسر از او فرمانبرداری کند . و منفور ترین عروسانم در نظرم زنی است که شوهرش اورا راضی نکند
و خود را بر مردان دیگر بنمایاند ]و [ زن پنهان شودنده و خانه نشینی ]است[ که مانند ماده شتر تیز رو راه می رود و بر روی پاشنه های پا می نشیند به طوری که بر سر انگشتانش پا استوار باشد ]و[ در میان قوم خود خوار باشد و در نظرخودش غزیز ، که در شکمش دختری باشد و آن دختر از او پیروی کند.
]روایتی[ از خالدبن صفوان به من رسید که گفته است : هر که قصد ازدواج با زنی را داشته باشد ، باید با زنی ازدواج کند که در میان قوم خود ،عزیز باشد و در وجود خود ، خوار. (خودش را خوار به شمارد) ، و بی نیازی ، اخلاق و سلوک اورا متین گردانیده و بدو ادب آموخته باشد و فقر و بی چیزی او را خوار کرده باشد . زن شوهردار عفیف و پارسا باشد و خود را از همسایهاش نگاه بدارد و نسبت به همسرش ، شوخ و کم حیا باشد.
و فرزدق ، در حالی که زنان را توصیف می کند ، گفته است:
نزد شو هرانشان آنگاه که خلوت می کند نرم خوی و خوش طبع می شوند و آن گاه که شوهرانشان بیرون می روند، زنان کم رو و شرم گین هستند.
و خالدبن صفوان به دلال گفت : برای من با کرهای مانند زن بیوه و شوی دیده یا بیوهای همانند باکره بجوی ]که[ نه کم سن و کوچک باشد و نه پیر و بزرگسال]و[ در]نازو[ نعمت زندگی کرده و نیاز و حاجتی بدو رسیده باشد . و خلق و خوی طبیعت نعمت ]یافتن[ ، با او باشد و خواری حاجت در او . و بی نیاز کنندهی من از جمالش این باشد که از دور ، درشت جثه و تنومند باشد و از نزدیک ملیح . و بی نیاز کنندهی من از شرافت و بزرگواریاش این باشد که در شمار برگزیدگان قوم خویش باشد ]و[ بنابر سنت از من خشنود ؛ اگر زنده بمانم اورا گرامی می دارم و اگر بمیرم ، او را وارث خود می گردانم .
و مردی به دوستش گفت : برای من زنی را به جوی و طلب کن که سفیدیاش سفید باشد و سیاهیاش سیاه و درازیاش دراز و کوتاهی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 33 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
ازت در چغندرقند ? 1
8
فصــل اول
مقدمه
چغندرقند گیاهی است از خانواده Chenopodiacea و همانند بسیاری از اعضای دیگر این خانواده مقاوم به تنش و شوری است(1).
ازت در چغندرقند ? 3
8
تغذیه چغندرقند به طور جامع از بیست سال گذشته گزارش شده است (1972). در آن گزارش، برای اولین بار حاصل نیمقرن تحقیق در اروپا و آمریکا روی نیازهای گیاه به عناصر میکروماکرو بوده است. در هرکجا که گیاه چغندرقند وارد شده است و اقدام به کشت شده، تحقیقات آن از اولویت بالایی برخوردار بود. مهمترین دلیل این اقدامات، این بود که اضافه کردن صحیح مواد مغذی به خاک بیشترین تاثیر را بر تثبیت عملکرد زارع قرار داده است(1).
همانند سایر محصولات کشاورزی، چغندرقند نیز تنها جزئی از نیازهای خود را از خاک تامین مینماید و بقیه را بایستی از کودهای شیمیایی، حیوانی و محلولپاشی بر روی سطح برگ تامین کند(1).
در میان کودهای شیمیایی، ازت در تمامی خاکهای زراعی به مقدار کم وجود دارد و از مهمترین عناصری است که بایستی در هر جا چغندرقند کشت میگردد، به صورت کود داده شود. هنگامی که برای اولین بار فسفر مصرف شد پس از سالهای متوالی مزارع غنی از فسفر شدند و افزودن این عنصر به زمین تاثیر آن چنانی بر روی عملکردشان نداد. در نتیجه مصرف آن ناچیز شد و در نهایت در طول بیست سال گذشته بیشتر فعالیتهای تحقیقاتی بر روی نیاز گیاه به ازت متمرکز شده و از تحقیقات روی فسفر کاسته شده است(1).
ازت در چغندرقند ? 3
8
کار بر روی سایر عناصر ماکر، نظیر پتاسیم، منیزیم و سدیم ادامه دارد، زیرا نیازهای چغندرقند به این عناصر بیش از سایر محصولات است. کاشت چغندرقند در خاکهای سبک، فراهم شدن امکانات مکانیزه نیاز چغندرقند به سه عنصر مورد اشاره را که اغلب به مقدار کم در خاک وجود دارد، بیشتر نموده است.
نیاز غذایی چغندرقند به کودهای اصلی هم اکنون مشخص شده. لیکن علاقه به مصرف کودهای فرعی به مراتب بیشتر شده است. جذب عناصر فرعی با افزایش محصول به طور موازی افزایش یافته است. علت آن، نیاز این عنصرها حتی در مناطقی است که بیشتر ذخایر طبیعی خاک کافی بوده است(1).
ازت در چغندرقند ? 5
8
فصل دوم
1-2 ازت در چغندرقند:
ازت از مهمترین عناصری است که بایستی در هرکجا که چغندرقند کشت میگردد، به صورت کود به زمین داده شود، چرا که کمتر خاکی دارای مقدار کافی ازت در فرم قابل دسترس نیترات یا آمونیوم برای تولید حداکثر رشد میباشد. جایی که این عنصر به مقدار کم مصرف شود، محصول به شدت کاهش یافته و ممکن است حتی در بعضی خاکها به نصف برسد. کود به طور قابل ملاحظهای در وضعیت ظاهری زراعت مخصوصاً در رنگ
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 38 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
ارتباطات................................................................................................ & 2
از ارتباطات سنتی تا ارتباطات جمعی
. نقش سنت با ظهور نوگرایی و جوامع مدرن بدون شک تغییراتی یافته و برخی وجوه آن تحت تاثیر شرایط جدیدجهانی قرار گرفته است. تعیین این دگرگونیها بسته به خصوصیات فرهنگی هر جامعه متفاوت می باشد ، اما نمیتوان گفت که لزوماً این تحولات سبب تضعیف سنت شد، چرا که بسیاری سنتها همچنان نقش مهمی در زندگی افراد و حیات اجتماعی ایفا میکنند و حتی اگر تمامی راهها برای انتقال آنها به نسلهای بعد مسدود باشد، انتقال شفاهی و سینه به سینه را نمیتوان مانع شد. حقایق اجتماعی نشان داده است که عناصر مدرن و سنتی زندگی با یکدیگر مانع الجمع نیستند، بلکه مردم چنان زندگی خود را سازماندهی میکنند که عناصر سنتی با شیوههای جدید زندگی یکپارچه شود. در این سازماندهی لزوماً نه سنتها کنار گذارده میشوند و نه شیوههای جدید مطرود میگردند، بلکه در تعامل آنها برخی از سنتها و عناصر مدرن هیئتی نو مییابند و برآیند آنها سبب تحکیم زندگی فردی و اجتماعی خواهد شد. هر چند برخی شرایط اجتماعی سبب حذف عناصری از سنت یا مدرنیسم از مدار حیات جامعه شده است، اما این امر نباید سبب صدور احکام عمومی و علی و معلولی گردد.
ارتباطات................................................................................................ & 2
پدیده جهانی شدن را باید دارای پیشینه تاریخی طولانی در حیات بشری و تعالیم ادیان الهی بدانیم ، اما مشخصههای جهانشمولی برای گونه قدیمی آن با مشخصههای امروزین آن دارای تفاوتهای اساسی است.آشکارترین مشخصه امروزین جهانی شدن را در سرعت گیجکننده تحولات جدید، فراگیری و همه جانبه بودن مبادلات ،تنوع ابعاد موضوع و فرآیند پیچیده این پدیده میتوان قلمداد نمود
همچنین در میان انواع نگرشهای جدید به این موضوع قدیم، نگرشهای مبتنی بر تکامل صنعت و مدرنیسم در ادبیات بحث غلبه چشمگیری یافته و در میان دستاوردهای مختلف اجتماعی مدرنیته گسترش ورشد شتابان فنآوریهای ارتباطی نقش بیبدیلی در تسریع جهان داشتهاند. رشد چشمگیر فنآوریهای ارتباطی همچون ماهوارهها ،شبکههای رایانهای ، ریز کامپیوترها ، کابلهای نوری و چند رسانهایها و رسانههای متعامل اسباب تبادل سریع اطلاعات را در گستره جهانی مهیا ساخته است. فاصلههای زمانی ومکانی در نوردیده شده و جهان روز به روز کوچک و بهم فشردهتر از قبل مینمایاند.
بر این اساس، برخی تا آنجا پیش رفته اند که در تحلیل علتها و معلولهای واقعیتهای حاضر جامعه جهانی به ابعاد ارتباطی موضوع بسنده کرده
ارتباطات................................................................................................ & 3
اند.([3]) بدون تردید تحلیل ارتباطگرای جهانی شدن فارغ از توجه به زیست محیط فرهنگی و تاثیرات بحث برانگیز آن نمیتواند فرآیند پیچیده واقعیت مذکور را تبیین نماید. از این رو ، محور توجه این نوشتار ، بعد فرهنگ و ارتباطات جهانی شدن خواهد بود.
سنتها در جریان جهانی شدن
برخی صاحبنظران جهانی شدن را با سنت زدایی از فرهنگ ها همراه می دانند وآن را فرآیندی میشمارند که در مسیر انحلال مختصات فرهنگی جوامع بهنفع نظم جهانی فرهنگی نوین حرکت نموده است . از جمله آنتونی گیدنز پیشبینی میکند که در چنین فرآیندی تاریخ محلی و فرهنگ ملی یا محو شود یا از نو ابداع گردد([4]).
اما آنگاه که در عصر حضور و سلطه وسایل ارتباط جمعی و شکلگیری غولهای رسانهای جهانی، واقعهای بزرگ و شگرف بدون اتکا به این دستاوردهای دنیای مدرن تحقق یافت و حتّی در برابر هجوم ارتباطی و اطلاعاتی رسانههای جدید ایستادگی کرد و محصول سالها تلاش و برنامهیزی دست اندرکاران آنها را یکباره بر هم زد، ذهن بسیاری از اندیشمندان علوم اجتماعی و ارتباطی متوجه واقعیتی فراموش شده یعنی قدرت سنت وارتباطات سنّتی گردید و ناکارآمدی الگوهای نوسازی
ارتباطات................................................................................................ & 4
و توسعه غربی در کشورهای در حال توسعه را به اثبات رسانید.
انقلاب اسلامی ایران، بار دیگر نقش رسانههای سنّتی را در اطلاع رسانی، بسیج افکار عمومی و تأثیرگذاری عمیق بر رفتارهای جامعه به معرض نمایش گذارد و علاوه بر آن جایگاه ویژه رسانههای سنّتی دینی را در معادلات نوین مربوط به جهان اسلام وارد نمود.
اورت راجرز در کتاب " تکنولوژی ارتباطات: رسانههای جدید در جامعه" در سال 1986 یعنی، پس از گذشت هفت سال از رخداد انقلاب اسلامی ایران، بیان میکند که رژیم شاه علیرغم در اختیار داشتن رسانههای فراگیر نوشتاری و الکترونیک نتوانست در برابر شبکه ارتباطات سنّتی ایستادگی کند. وی سپس میافزاید " درسی که کشورهای جهان سوم باید از انقلاب ایران بگیرند، این است که اهمیت بیشتری به کانالهای بین فردی به رسانههای این چنین کوچک بدهند".([5]) الوین تافلر نیز معتقد است که امام خمینی رسانه موج اول یعنی موعظههای شفاهی و چهره به چهره روحانیون را با تکنولوژی موج سوم یعنی نوارهای صوتی و دستگاههای ساده تکثیر تلفیق کرد.([6])
حضور برجسته نظامهای سنتی در جهان امروز، خیزشهای مردمی در برابر تأثیرات زندگی مدرن و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 43 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
مقدمه
سال 1966 به عنوان نقطه عطفی در تاریخ تمدن بشری شناخته می شود. در این سال، سفینه آپولو نخستین تصاویر کره زمین را از فضا مخابره کرد. این تصاویر دو دیدگاه متفاوت را نسبت به نظام زیست جهانی در کنار هم مطرح نمود. نخست این که "جهان زیستی، پدیده ای کوچک و آسیب پذیر" و دوم این که "جهان زیستی پدیده ای قابل مدیریت و برنامه ریزی است." این تصاویر نمادی برای جنبش جهانی محیط زیست گردید و عزمی جهانی را برای نیل به نظام پایدار زمین برانگیخت.
پایداری به عنوان رویکرد انسان به جهان زیستی، یک نگرش اخلاقی را مطرح می کند که در آن نحوه زیست و عمل انسان در رابطه با سایر ارکان هستی مورد توجه قرار می گیرد. دیدگاه پایداری به مهمترین چالش امروز تمدن بشری می پردازد: "بقای تمدن در این سیاره". (1997 Buchanan,) آسایش مانای انسان در گرو برقراری و تداوم رابطه متعادل زیستی میان تمام ارکان نظام زیست جهانی است. این معنای پایداری به عنوان نحوه نگرش انسان به جهان زیست است. خطاب این دستور اخلاقی به تمام جوامع انسانی است و نمی توان آن را مختص و محدود به کشور یا منطقه ای خاص از زمین دانست، چرا که بحران های کنونی محیط زیست از مقیاس کشور و یا منطقه ای خاص فراتر رفته و به مساله تمام زمین بدل شده است.
از محافظت تا سازگاری با طبیعت
انسان در طول تکامل فرهنگی خویش، فعالیت های مختلفی را برای رفع نیازهای روز افزون نو شونده اش آغاز کرد همه آنها مستلزم تغییر در محیط بود. محیط زیست برای موجودات زنده حاصل مجموعه ای از تعادل هاست که بر هم برخوردن هر کدام از آن تعادل ها، ضمانت دوام زندگی را تضعیف می کند. وقتی می گوییم «محیط زیست» مقصود آن فضایی است که طبیعت و انسان و فرهنگ و شرایط اجتماعی و تاثیرات متقابل آنها را دربر می گیرد. تحولات عصر صنعت اگر چه بسیاری از معضلات بشر را حل کرده ولی متاسفانه رابطه انسان را با محیط بریده است، این در حالی است که مشکلات زیست محیطی می تواند مسائل اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی مهمی را برای دولت ها اجاد کنند. کمبود منابع قابل تجدید در اختلافات خشونت بار در بسیاری از مناطق در حال توسعه نقش دارد، منابع و ذخایر طبیعی محدودند و چنانکه انسان بی رویه از آن استفاده کند هه چیز برهم خواهد ریخت. خطر به حدی است که برای نسل آینده بحران های بسیار جدی پیش بینی شده است.
نگرانی از ادامه روند موجود منجر به آن شد که الگوهایی از توسعه دنبال شود که آسیب های کمتری به محیط وارد کرده و قابلیت تداوم و استمرار داشته باشد. لذا می باید در پی ایجاد شرایطی در جهت هماهنگی با محیط زیست و بوجود آوردن محیط زیستی پایدار بود. از این رو مباحثی همچون سازگاری با محیط زیست و پایداری مصنوعات و فعالیت های انسان در راس برنامه های سازندگی ددولتها در آمده است و موضوع
«پایداری» به این معنی که نیازهای نسل های کنونی تامین شود، بی آنکه نیازهای نسل های آتی نادیده بماند، اکنون یک «ضرورت» است؛ و بنیاد «توسعه» محسوب می شود. معماری نیز از این ضرورت بنیادی بر کنار نیست. چرا که ساختمانها اصلی ترین، وسیع ترین و ماندگارترین تغییراتی هستند که انسان در روی کره زمین به وجود آورده است.
لرد را جرز 1 در نشریه انگلیسی (Architecture Design) در مورد طرح پایدار چنین می گوید:
«طرح پایدار به دنبال برآورده کردن نیازهای امروز بدون به خطر انداختن ذخیره منابع طبیعی، و باقی نهادن آن برای نسل های آینده است. این طرح می بایست با سازگاری با اصول پایداری اجتماعی و اقتصادی، توجه ویژه یی به مصرف انرژی و تاثیر زیست بومی ساختمان ها و شهرها داشته باشد. موارد عمده برای این منظور عبارتند از: انرژی کم، سازگاری مناسب ، بهره گیری مطلوب از منابع.»
«معماری پایدار» و «معماری سبز» موضوع یا پدیده ای است که اکنون در بیشتر کشورهای جهان، و توسط بسیاری از معماران با سلیقه ها و دیدگاههای متفاوت، به آن توجه می شود. ایده ی «معماری سبز» ضمن اینکه مفهوم جهانی است،
«محلی» هم هست. یعنی این مفهوم ضمن برخورداری از نکته های مشترک و جهان شمول، در هر موقعیت اجتماعی – فرهنگی مفهوم خاص و متمایز خود را دارد. در این دیدگاه ، با توجه به موضوع «پایداری» نه تنها برای مشکلات جهانی (مثل آلودگی و تغییر آب و هوا) بلکه برای مسائل محیطی محلی (مثل حفاظت از آب و خاک و احیای شهر کوچک) راه حل هایی ارائه می شود. راه حل هایی مبتنی بر فن آوری پیش رفته و فن آوری های ساده و بومی که اغلب در یک پروژه واحد با هم تلفیق می شود. روشی که «فضا» را به عنوان ابزار بیان معماریع با مفهوم «پایداری» تلفیق و آن را متحول می کند.
معماری پایدار: تعاریف و مفاهیم
شالوده اخلاق پایداری بر نظام اخلاق زیست محیطی بنا شده است و بر مبنای گرایش های مختلف آن، نگرش های متفاوتی در رابطه انسان با دیگر ارکان نظام زیست جهانی تبیین می شود. بر این اساس، بخشی از رویکردهای اخلاقی مبتنی بر پایداری – به خصوص در حیطه توسعه اقتصادی – از موضع اخلاقی سطحی زیست محیطی – محیط زیست گرایی سطحی – برخوردارند که در آن انسان محور اصلی توجهات در تصمیمات است و سایر ارکان محیط زیست به عنوان منابع مورد نیاز برای فعالیت های انسانی می بایست در جهت «تداوم و ارتقای بهره مندی» و «سلامت» جامعه انسانی ، «حفظ، نگهداری و مدیریت» می شوند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 35 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
از ژرفای نماز
سوره حمد
بسم الله الرحمن الرحیم -به نام خداى رحمان و رحیم.
به نام خداوندى که دارنده رحمتى همگانى و بخشنده رحمتى همیشگى است.
این جمله، سرآغاز همه سوره هاى قرآن، سرآغاز نماز، سرآغاز همه کارها و فعالیتهاى یک مسلمان است.یعنى شروع همه کارها فقط به نام خداست، همه چیز انسان، آغاز زندگى اش و تمامى جلوه هاى زنده بودنش به نام خداست.مسلمان به نام خدا روزش را شروع مى کند و به نام او بر تلاش روزانه خود نقطه پایان مى گذارد.با یاد او به بستر مى رود و با استعانت او سر از بستر برمى دارد و فعالیت روزانه خود را از سر مى گیرد و سرانجام با نام او و یاد او چشم از این جهان برمى گیرد و رهسپار سراى جاویدان مى شود.
الحمد لله رب العالمین -ستایش و سپاس مخصوص خداست که مدبر جهانیان و جهانهاست. همه ستایشها و سپاسها مخصوص اوست، چون همه عظمتها از آن او و همه رحمتها از سوى اوست.او مجمع همه خصلتهاى ستوده است و همه نیکیها و نیکوکاریها از سرچشمه وجود اوست.پس ستایش او ستایش نیکى و نیکوکارى است و جهت دهنده به همه کوششهایى که به هواى نیکى و نیکوکارى انجام مى گیرد.
هر کس در خود چیزى از خصلتها و رفتارهاى قابل ستایش مى بیند باید آن را از فیض رحمت و لطف خدا بداند، زیرا خداست که در انسان، مایه هاى نیکى را به کار برده و ذات و سرشت او را آماده و جویا و پذیراى نیکى و فضیلت ساخته و به او قدرت تصمیم-که
2
ابزار دیگرى است در راه نیکو شدن و نیکویى کردن-بخشیده است.
این بینش راه خودبینى و خودشگفتى را بر انسان مى بندد همچنان که از بى مصرف گذاردن یا بیهوده مصرف کردن خصلتهاى نیک و توانهاى نیکى آفرین در وجود آدمى جلوگیرى مى کند.
در عبارت رب العالمین (پروردگار و مدبر جهانیان و جهانها) هم وجود عوالم و جهانهاى دیگر و هم خویشاوندى و پیوستگى این همه باهم احساس مى شود.نمازگزار در مى یابد که بجز این عالم و در ماوراى نظرگاه تنگ و محدود او و پشت این حصارى که او براى زندگى خود فرض کرده، گیتیها و گردونها و عالمها و جهانهاى دیگر هست و خداى او خداوندگار سراسر این پهنه عظیم است.این احساس، تنگ نظریها و کوته بینیها را در او از بین مى برد، به او جرئت و حس تکاپو مى بخشد، از عبودیت خدا احساس غرورى در او پدید مى آورد و در بندگى خدا عظمت و شکوهى عجیب بدومى نمایاند.
از سوى دیگر مى بیند که همه موجودات، انسانها و حیوانات و گیاهان و جمادات و آسمانها و عوالم بیشمار هستى، بندگان خدایند و رب و مدبر و پروردگار این همه، اوست.مى فهمد که خداى او تنها خداى نژاد او یا ملت او یا خداى انسانها نیست، خداى آن مورچه خرد و آن گیاه ضعیف نیز هست، خداى آسمانها و کهکشانها و اخترها نیز هست. با درک این حقیقت احساس مى کند که تنها نیست، مى فهمد که با تمام ذرات عالم و با تمام موجودات ریز و درشت خویشاوند است، با همه انسانها پیوسته و مرتبط است. همگان برادران و همسفران اویند و این کاروان عظیم یکسره راهى یک هدف و در رکت به سوى یک جهت است.
3
این رابطه و پیوستگى او را نسبت به همه موجودات مکلف و متعهد مى سازد.نسبت به انسانها تعهد هدایت و کمک، و نسبت به دیگر موجودات تعهد شناختن و در راه درست و مناسب با هدف آفرینششان به کار افکندن.
الرحمن الرحیم -خداى رحمان و رحیم.
رحمت عام او-به صورت نیروهاى پدیدآورنده و قوانین حیاتبخش و انرژیهاى ادامه دهنده-بر سر همه موجودات گسترده است و همه چیز و همه کس تا دم مرگ و نابودى از این رحمت برخوردار است (رحمان) .و از سویى، رحمت اختصاصى اش، رحمت هدایت و اعانتش، و رحمت پاداش و عطوفتش بندگان شایسته و انسانهاى صالح را شامل مى شود. این رحمت از همین نشاة، مانند خط روشنى در مد وجود این موجودات ارزنده و شریف تا مرگ و از پس مرگ تا رستاخیز و تا سرمنزل نهایى وجود انسان با آنها هست (رحیم) .پس خدا بخشنده رحمتى همگانى و موقت، و رحمتى همیشگى و اختصاصى است.
یاد کردن از صفت رحمت پروردگار در دیباچه قرآن و در آغاز نماز و در آغاز هر سوره نشانه آن است که مهر و رافت پروردگار، نمایانترین صفت او در عرصه آفرینش و وجود است و برخلاف قهر و نقمت او که مخصوص است به معاندان و لجوجان و مفسدان و تبهکاران، رحمت او شامل و همه گستر و همه گیر مى باشد (1) .
مالک یوم الدین -خدایى که مالک و صاحب اختیار روز جزاست.
روز جزا، روز پایان و فرجام و عاقبت است.همه تلاش براى عاقبت مى کنند.مادى بى خدا و خداپرست در این شریکند که هر دو در راه فرجام و عاقبت به تکاپویند.تفاوت در این است که هر یک عاقبت را به نوعى فهمیده اند.
5
مادى، عاقبتش ساعتى دیگر، روزى و سالى و چند سالى دیگر، پیرى و فرسودگى و سالخوردگى است، اما خداپرست دیدش وسیع و مد نگاهش بسى از این دورتر است.از نظر او دنیا بسته و محدود و حصاردار نیست.جهان او وسیع و آینده اى نامحدود است و این مستلزم امیدى بى پایان و تلاشى خستگى ناپذیر است.کسى که مرگ را موجب قطع امید نداند و انتظار پاداش و نتیجه کار را با مردن از دست ندهد، مى تواند تا آخرین لحظه زندگى نیز با همان شور و تحرک آغاز کار به عمل و تلاش خداپسند خود ادامه دهد.
یادآورى اینکه در هنگامه رستاخیز و جزا مالک و صاحب اختیار خداست به نمازگزار توان جهت گیرى درست مى بخشد، به اعمال و تلاشهاى او جهت و سمت خدایى مى دهد.زندگى و همه جلوه هاى زنده بودنش براى خدا و در راه خدا مى شود، همه چیز و همه کار او در راه تکامل و تعالى بشریت-که تنها راه خداپسند است-به کار مى افتد.از سوى دیگر تکیه بر پندارهاى بیهوده و امیدهاى بى اساس را از او باز مى گیرد و امید راستین به عمل را در او تقویت مى کند.
اگر در این نشاة، رویه ها و نظامهاى غلط و منحرف کننده به سست عنصران و فرصت طلبان اجازه داده است که با لاف و ریا و دروغ و فن و فریب، سامانى براى خود فراهم آورند و بى عمل و بى تلاش، پاداش عمل و تلاش را غاصبانه تصرف کنند، در آن نشاة و آن عالم که همه کاره و سررشته دار همه امور، خداى دانا و عادل است دغلکارى و فریب ممکن نیست و کس را بى عمل مجال بهره و پاداش دست نخواهد داد.
در اینجا نیمه اول از سوره حمد که متضمن ستایش پروردگار جهانهاو جهانیان، و ذکر برخى از مهمترین صفات خدا بود سپرى شد.نیمه دوم که مشتمل بر اظهار عبودیت و طلب