دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 52 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 61 |
مقاله بررسی شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت علیه زنان در 61 صفحه ورد قابل ویرایش
فهرست مطالب
مقدمه ?
بیان مسئله ?
اهمیت موضوع ?
هدف از انجام تحقیق ?
فایدة عملی تحقیق ?
ادبیات موضوع ?
تاریخچه خشونت علیه زنان در جهان ??
خشونت علیه زنان به یونان ??
خشونت علیه زنان در اسپانیا ??
جایگاه زن در میان اعراب ( خشونت علیه زنان ) ??
خشونت علیه زنان در فرانسه ??
خشونت علیه زنان در انگلستان ??
خشونت علیه زنان در آمریکا ??
تاریخچه خشونت در ایران ??
جامعه کنونی ایران ??
? ـ حوزه خصوصی ??
? ـ حوزه عمومی ??
پژوهشهای خارجی انجام شده در زمینة خشونت ??
مطالعات و تحقیقات داخلی ??
مطالعات و تحقیات نظری ??
تحقیقات عملی داخلی ??
نگرش نسبت به زنان ??
نگرش نسبت به ازدواج و تشکیل خانواده ??
تحقیقات دانشگاهی ??
بررسی وضعیت خشونت نسبت به زنان در خانواده های تهرانی ??
نتیجه گیری از تحقیقات داخلی ??
نظریه های مربوط به تحقیق ??
?-نظریه فرهنگی ( هماهنگی فرهنگی ) ??
? ـ نظریه خرده فرهنگ خشونت ??
? ـ نظریه نظارت اجتماعی ??
?-نظریه کارکرد گرایی ??
? ـ نظریه یادگیری اجتماعی ??
? ـ نظریه ساختار قدرت ??
نظریه های فمینیستی ??
نظریه ستمگری جنسی ??
نظریه نابرابری جنسی ??
نظریه فمینیستم رادیکال ??
چار چوب نظری ??
روش تحقیق ??
جامعة آماری ??
فرد مورد مشاهده ??
نحوه نمونه گیری ??
ابزار جمع آوری اطلاعات ??
پایایی و اعتبار پرسشنامه ??
تکنیک تحلیل داده ها ??
سؤالات تحقیق ??
تعاریف نظری ??
گویه ها ??
تعاریف نظری و عملی مفاهیم ??
تعاریف نظری و عملی متغیرها (مشخصات فردی ) ??
تعریف نظری تحصیلات ??
مقدمه
آسیب ناشی از خشونت شوهران از فشارهایی است که بر زنان وارد می شود . نگاهی سریع و گذار به به تاریخ نشان دهندة عظمت آلام و مصائبی است که به واسطه خشونت مردانه ایجاد شده است . اینگونه خشونت در جنگها ، شکنجه ها و ارتکاب ضرب و شتم مردان در حق مردان زنان ، و کودکان نمود دارد . ضرب و شتم زنان در عین ارزش تلقی شدن در جوامع متداولترین شکل خشونت فیزیکی ، خشونت روانی ، خشونت اجتماعی ، خشونت اقتصادی و خشونت جنسی ، برداشتهای خشونت آمیز نسبت به زن بازتابی است از ارزشها و عقاید اعضا اجتماع که اغلب چندین نسل را در بر می گیرد . و محصول سنتها ، آداب و رسوم : عقاید مذهبی ، قوانین حقوقی و به عبارتی دیگر محصول فرهنگ جامعه است . از عواملی که تبیینهای خشونت مردانه مورد توجه قرار گرفته است . اقتصاد ، مذهب ، خانواده عوامل شخصی بیولوژیکی می باشد .
الگوهای فرهنگی تاریخی نه تنها خشونت مردان را تحریم نکرده بلکه آن را تشویق نموده است هر چه از نظر فرهنگی خشونت پذیرفته تر باشد و مورد تشویق قرار گیرد در نتیجه این نگرش در مردان برای اعمال خشونت تقویت می شود و نتیجه آن اعمال خشونت توسط مردان در انواع گوناگون علیه زنان می باشد . تا زمانی که فرهنگ جامعه تغییر نکند و نگرش مردان نسبت بر خشونت علیه زنان تغییر نکند پدیدة خشونت علیه زنان ادامه خواهد داشت .
متأسفانه در جامعه کنونی ما هنوز خشونت علیه زنان به وسیلة آداب و رسوم ، نگرشهای سنتی و تفاسیر مذهبی توجیه می شود تا حد زیادی این واقعیت پنهان نگه داشته می شود . حتی خود زنان نیز بر اثر فشارهای سنتی هزاران ساله این واقعیت را به عنوان سرنوشت گریز ناپذیر خود پذیرفته اند و برای بسیاری از زنان این مسئله عادی تقلی می شود .
بنابراین در درجة اول باید فرهنگ ما تغییر کند و بالتبع آن نگرش افراد نسبت به خشونت علیه زنان تغییر کند .
در این تحقیق به این سؤال پرداخته شده است که نگرش مردان معلم شاغل شهر تویسرکان نسبت به خشونت علیه زنان چگونه است ؟
بیان مسئله
پدیدة خشونت علیه زنان در خانواده بخشی از مجموعه عناصری است که در جامعه شناسی تحت عنوان رویة تاریک زندگی خانوادگی مورد بحث قرار می گیرد . از واژه تاریک دو مفهوم مستفاد می شود . اول مجموعه عناصری نامطلوب در این نهاد بنیادی جامعة بشری که در مقابل مزایای بی شمار خانواده قرار می گیرند و متأسفانه آنها نیز بی شمارند ، به همین علت یک رویة سکّة درخشان خانواده را تاریک می کنند . مواردی چون تبعیضهای ناشی از جنسیت بالحاظ کردن جنبه های فیزیولوژیک ، بیولوژیک ، فرهنگی ، اجتماعی شامل بی مهری ، پیمان شکنی ، مشاجرات مزمن ، اعمال خشونت به طرق مختلف من جمله ضرب و شتم فیزیکی زنان در این زمره اند . مفهوم دوم واژة تاریک در سایه قرار گرفتن و دور از دید واقع شدن این پدیده های نامطلوب است . به طور نسبی از خانواده به عنوان حریم مقدس و کانون گرم یاد می شود که پاسخگوی بسیاری از نیازهای اساسی بشر است و شاید به سبب همین ویژگیها « حرمت و تقدس » جنبه های آزار دهندة آن در مقایسه با دیگر معضلات بشری کمتر بیان شده است و در نتیجه کمتر مورد بحث قرار گرفته است .
عوامل گوناگون به خشونت علیه زنان دامن می زند .
بسیاری از بدرفتاریها نه برای مردان و نه برای زنان و نه حتی برای قانون گذاران ، بدرفتاری محسوب نمی شود . بلکه حق مرد بر زن به حساب می آید . از جمله اجازه کار زن و تحصیل و ازدواج بیرون رفتن از خانه و … که چنین نگرشی از عوامل موثر در گسترش بدرفتاری و خشونت علیه زنان می باشد . چرا که بر اساس چنین نگرشی مرد حق دارد که مانع از کار تحصیل رفت و آمد زن با سایرین شود و زن حق مخالفت با مرد را ندارد چرا که تصمیم گیرنده اصلی مرد خانواده ا ست . هر چه او بگوید باید اجرا شود و اگر به حرفهایش گوش داده نشود و از اوامر او سرپیچی شود مرد حق دارد اعمال خشونت کند . و هیچ کس او را از این کار منع نمی کند چرا که از دید دیگران زن مقصر است . زن باعث عصبانیت شوهر شده و مجازات او اشکالی ندارد . چنین نگرشی در طی قرنها به مردان اجازه داده است که بر سونوشت زن حاکم باشند و اگر زن خلاف ارادة او رفتار کرد مستحق کتک است و باید آن را متحمل کند و دم بر نیاورد و آبروی شوهر را حفظ کند و به حرفهای شوهر اگر چه ظالمانه باشد گوش دهد . تقویت نگرشهای سوختن و ساختن و تقبیح مقابله زن با شرایط تحمیلی زندگی و نافرمانی در برابر مرد باعث افزایش قدرت مرد و تشویق و تأیید او برای اعمال خشونت می باشد که ریشه این نگرشها را باید در فرهنگ جامعه جستجو کرد . فرهنگها از جمله عواملی هستند که در تقویت این نگرشها مؤثرند .
در این تحقیق به بررسی نگرش مردان نسبت به خشونت علیه زنان پرداخته شده است تا مشخص شود که آیا نگرش مردان جامعه آماری ( معلمان ) نگرشی خشونت آمیز است یا خیر . به این دلیل جامعه آماری معلمان را در نظر گرفته ایم چرا که معلّمان قشر تحصیل کرده جامعه می باشند و انتظار می رود که نگرش آنان نسبت به خشونت نگرشی منفی باشد یا دست کم نگرشی معتدل باشد .
اهمیت موضوع
از آنجا که خانواده هسته اصلی تشکیل دهندة جامعه می باشد و از آنجائی که سلامت و بقاء جامعه بستگی به سلامت و بقاء خانواده دارد . پس محیط خانواده باید محیطی سالم و عاری از خشونت نسبت به زنان و کودکان باشد چرا که زنان پایه و بقای زندگی خانوادگی می باشند و آسیب رساندن به آنان به معنای تقویت پایة خانواده و بالتبع جامعه خواهد بود خشونت نسبت به زنان ناشی از نگرشهای سنتی و اقتدار گرایانه می باشد و تا زمانی که این پدیده ناشناخته باشد نمی توان به حل خشونت علیه زنان کمک کرد . شناخت و آگاهی نسبت به نگرش مردان دربارة خشونت علیه زنان به ما کمک می کند که بفهمیم که آیا هنوز جامعه ما فرهنگ ما ساختار اقتصادی و آموزش و پرورش ما این نگرش را در مردان تقویت می کنند و تأیید می کنند یا این نگرش را تعدیل
کرده اند .
هدف از انجام تحقیق
شناخت پیدا کردن نسبت به نگرش مردان در مورد خشونت نسبت به زنان
فایدة عملی تحقیق
آگاهی از نگرش مردان در مورد خشونت علیه زنان به ما تصویری از نگرش فرهنگی حاکم بر جامعه می دهد که در واقع نگرش حاصل اعتقادات و ارزشها ، آداب و رسوم و عرفهایی هستند از نسلی به نسل دیگر منتقل شده اند . بنابراین با شناخت نگرش مردان در جهت ارائه الگوهای جدید فرهنگی به ایجاد نگرشهای مثبت نسبت به زنان و از بین بردن پدیدة خشونت می توان کمک کرد .
تاریخچه خشونت علیه زنان در جهان
این واقعیت تلخ ریشه در اعماق تاریخ بشریت دارد . تاریخ زندگی انسان گویای آن است که در طی قرون و اعصار متمادی ، زنان همواره قربانیان اندیشة « پست نگری » در همة ادوار و در نزد ملل و جوامع مختلف بوده اند و همیشه تلاش بر این بوده است که با انکار نقش محوری زنان در جامعه و ارزیابی نادرست از تواناییها و قابلیتهای او ، با تقسیم کار ناعادلانه و ساختاری ، زنان را به سوی مشاغل پست یا درجه دوم سوق دهند . بدون تردید ریشه تمام این تبعیضها و سنتها، عقاید قالبی و پیشداوریهای نادرست را باید در تکوین جوامع اولیه جستجو کرد که متکی بر قاهریت توان جسمی و نوعاً عاری از تفکر و ظرافت و احساس بوده است . بدیهی است که در این روند ، زنان با ویژگیهای خاص جسمی ، رفتاری و عاطفی از جایگاه چندان مستحکمی برخوردارنبودهاند .
تحقیر و کوچک شمری زن که داستانی دراز دارد ، منحصر به منطقه فرهنگ خاص نیست و بسیارند جوامع پدرسالار که زن را شرّی می دانند که از بخت بد قابل اجتناب نیست و به همین علت که نمی توان از او گذشت مردان می کوشند تا حوزة اقتدار ویرا هر چه تنگتر کنند و از زن تصویری معکوس تصویر خود بسازند تا آنجا که مرد ، آفریدة خداوند و تجسّم خیر می شود و زن مخلوق شیطان معرفی می شود .
در ادوار گذشته همواره این اصل مطرح بوده است که زن موجب شقاوت و بدبختی است و هیچ نقش مثبتی در جامعه ندارد . ارسطو را ناقص می دانست و معتقد بود آنجا که طبیعت از آفریدن مرد ناتوان است ، زن را می آفریند و زنان و بندگان از روی طبیعت ، محکوم به اسارت هستند .
اقوام یهود نیز زن را مایه بدبختی و مصیبت می دانستند و وجود او فقط از آن رو قابل تحمل بود که یگانه منبع تولید سرباز به شمار می رفت . یهودیان قدیم به هنگام تولد دختر شمع روشن نمی کردند و مادری که دختری به دنیا می آورد ، می بایست دو بار غسل کند ، اما پسر که به عهد خود با یهود ( که آفریننده تصوّر و خیال قوم یهود بود ) می بالید ، همیشه در نماز خود تکرار می کرد : « خدایا ترا سپاسگزارم که مرا زن و کافر نیافریده ای » . در سرتا سر شرق زنان تا پسری نزاده بودند منفور بودند و اگر پسری می زادند ، تا در میدان جنگ کشته نمی شد ، مورد احترام واقع نمی شدند حتی افلاطون که با جدیّت و تهوّر فراوان از ورود زن به هر کاری و از برابری زن و مرد در همة موقعیتها پشتیبانی می کرد ، خدا را شکر می کرد که مرد آفریده شده است . »
در شریعت بودا زن موجودی شریر معرفی شده است که برای فاسد ساختن مرد در درون وی نیرویی تعبیه گردیده است و در آیین هندو ، زن ملک افراد مذکر بوده و پس از مرگ شوهر نیز همواره سوزانیده می شده است .
خشونت علیه زنان به یونان
زن در نظر یونانیها پست ترین موجود به شمار می آمد به طوری که آقای گوستاولوبون فرانسوی در کتاب تاریخ تمدن اسلام و عرب به آن اشاره می کند : « یونانیان عموماً زن را موجودی پست می دانستند که تنها برای ادامه نسل و کارهای خانه به درد می خورد زن در قوانین یونان اصلا از خود اختیار نداشت در کوچکی مطیع پدر و در نوجوانی مطیع شوهر و در بیوگی مطیع پسران و اگر پسری نداشته باشد باید مطیع خویشان باشد یعنی نمی شود اختیارش را به دست خودش واگذار نمود . در قوانین یونان هیچ گونه حق وارثی برای زن منظور نشده است . وی در مورد مظلومیت زن در طول تاریخ و حقوق مدنی زوجین این طور می نویسد : زن به هیچ وجه شریک زندگی مرد محسوب نمی شد چون او را دارای قوای کامل بشری نمی دانستند و بیشتر متفکران یونانی معتقد بودند که زن دارای روح جاوید انسانی نیست و بدین جهت حق ندارد بعد از وفات شوهر زندگی کند .
تحقیقات عملی داخلی
1 ـ خانم شهلا اعزازی در یک تحقیق کیفی به بررسی وضعیت زنان کتک خورده در شهر تهران ( 77 ـ 1376 ) پرداختند . این تحقیق که با روش کیفی انجام شد بر اساس مصاحبه نیمه استاندارد و با زنانی صورت گرفت که از شوهران خود کتک می خوردند و جامعه آماری از زمانی که بیشترین مراجعه به مراکز مشاوره و پیش گیری بهزیستی در زمینه مسائل خانوادگی داشتند انتخاب گردید . با 53 نفر از زنان یک مصاحبه عمیق 2 تا 3 ساعته انجام گرفت چارچوب نظری تحقیق با توجه به نظریة ساختار اقتداری مطرح شده است به طور خلاصه به شرح زیر است : ساختار جوامع کنونی بر اساس اقتدار پدرسالارانه بنا شده است . در این ساختار اجتماعی مرد بیشتر از زنان به منابع کمیاب اجتماعی مانند ثروت ، قدرت ، اعتبار دسترسی دارند ، در نتیجه سلسله مراتبی در جامعه بوجود آمده و جهان بینی های حاکم بر جامعه نیز به نوعی شکل گرفته اند که تضمین کنندة سلسله مراتب برتری مردان بر زنان اند . این جهان بینی ها بر سازمانهای گوناگون جامعه حاکم است ، در قوانین آن وجود دارد و مدارس و رسانه ها نیز در مورد آن تبلیغ میکنند و به این ترتیب ، اعضای جامعه نیز به برتری مردان نسبت به زنان عقیده پیدا کرده اند و بازتاب این تفکر را در زمینه برقراری رابطه با فرزندان از طریق جامعه پذیری، مشاهده می کنیم . مردان در جامعه اقتدار بیشتری دارند و این رابطه باید در خانواده هم پا بر جا بماند . حال اگر در خانواده وضعیتی تنش آفرین به وجود آید که سبب شود رفتار زن و فرزند از نظارت خارج شود و یا رفتاری از آنها سر بزند که تهدیدی برای اقتدار مرد باشد او باید برای حفظ اقتدار خود اقدام کند . از آنجا که ساختار جامعه دارای خشونت است ارزش گذاری اجتماعی و فردی نیز آن را تا حدودی تحمل کرده است و در مواردی جایز می شمارد ، یکی از ساده ترین راهها برای حفظ و مقام و موقعیت مرد در سلسله مراتب اقتداری خانواده و اعمال نظارت بر رفتار دیگران ، توسل به خشونت است . از اینها گذشته مردان از طریق خانواده های جهت یاب خود دریافته اند که ساده ترین راه پایان بخشیدن به تعارضات خانوادگی ، بهره گیری از خشونت است . خانم اعزازی در پایان تحقیق خود به این نتیجه گیری می رسد که خشونت خانوادگی در برگیرنده ، طیف گسترده ای از افراد با ویژگیهای متفاوت اجتماعی ، اقتصادی است . در میان زنان هم زنان با سواد هم بیسواد کم سواد خانه دار یا دارای شغل پایین زنان دیپلمه و لیسانسه وجود داشت . زنان شاغل بیشتر در مشاغل میانی جامعه و در سطوح معلمی و کارمندی فعالیت می کردند . مردان خشن بی سواد و کارگر تا دیپلمه و لیسانسه و فوق لیسانس و پزشک متخصص بودند .
از نظر درآمد ، درآمد مردان به مراتب بیشتر از زنان بود . خصوصیات دیگر فردی مانند پرخاشگری عمومی اعتیاد به مواد مخدر یا مصرف مشروبات الکلی در مردان و خانه دار بودن یا شاغل بودن زنان و حاملگی آنان نشان دهندة ارتباط خاصی با خشونت خانوادگی نبود سن ازدواج زنان و مردان را می توان در ردیف ازدواج در سنین پایین ، متوسط و بالا رده بندی کرد .
در ایجاد خشونت عوامل متعددی دخالت دارند که شامل موارد زیر است :
نگرشهای احتمالی در مورد خشونت : برخی موقعیتهای اجتماعی یا خانوادگی امکان استفاده از خشونت را به افراد می دهد .
- استفاده از خشونت در جهت نظارت بر رفتار دیگری ( تربیت) مجاز است .
- اگر خشونت خیلی شدید نباشد جامعه آن را می پذیرد .
- آشنا نبودن با راه حلهای دیگر حل تعارضات خانوادگی سبب استفاده از خشونت می شود .
- قربانی در ایجاد خشونت مقصّر قلمداد می شود .
نگرش نسبت به زنان
- موقعیت زنان در خانواده پایین تر از مردان است .
- زن باید تحت سرپرستی مرد قرار بگیرد .
- اعتبار اجتماعی برای زن از طریق وابستگی او به مرد حاصل می شود .
- زنان باید خود را با خصوصیات اخلاقی و درخواستهای شوهران منطبق سازند و یا در جهت خواست آنها تغییر کنند .
نگرش نسبت به ازدواج و تشکیل خانواده
- ازدواج به خودی خود مهم است .
- در خانواده مرد مسئول مسائل اقتصادی و زن مسئول فراهم آوردن امکاناتی برای رفاه و آسایش خانواده است .
- خانواده مکانی خصوصی دور از دخالت دیگران است .
شرایط اجتماعی موجود در ایران
- ناتوانی سازمانهای رسمی برای کمک رسانی
- ساختار مردانة سازمانهای رسمی
- نبود حمایتهای اقتصادی اجتماعی
- ناآگاهی زنان از امکانات
- گروه نظر سنجی روزنامه ایران یک نظر سنجی تحت عنوان « بررسی ناهنجاری همسر آزاری » در سال 1378 در شهر تهران که پاسخگویان آن را زنان تشکیل می دادند انجام دادند و به نتایج زیر دست یافتند :
46 درصد از پاسخگویان مورد آزار و اذیّت همسر خود قرار گرفته بودند و 54 درصد مورد آزار قرار نگرفته بودند که در میان قربانیان خشونت 24 درصد آزار روانی ، و فیزیکی و 5 درصد مورد آزار فیزیکی قرار گرفته بودند .
در مورد دلایل همسر آزاری 43 درصد از پاسخگویان نداشتن دید درست و منطقی مردان نسبت به همسرانشان ، 20 درصد حس خود خواهی و برتری جویی ، 14 درصد عدم تربیت صحیح و آگاهی ناکافی مردان ، 5 درصد عدم برخورد جدی مسئولان ، 4 درصد باور غلط مردسالاری ، 5 درصد فقر اقتصادی و 9 درصد سایر موارد را ذکر کردند .
در مورد اقدامات لازم برای جلوگیری از بروز همسر آزاری از سوی مردان ، 39 درصد از پاسخگویان عدم محدودیت قانونی و حمایت از زنان و برخورد با مردان ، 30 درصد از آنان به آگاهی از حقوق مردان و همسرانشان ، 27 درصد به داشتن ایمان و اعتقادات مذهبی و 4 درصد به سایر موارد اشاره کرده اند .
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 28 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 35 |
مقاله بررسی شرایط ضمن عقد یا عقد خارج لازم در 35 صفحه ورد قابل ویرایش
شرایط ضمن عقد یا عقد خارج لازم
1- ضمن «عقد نکاح/ عقد خارج لازم» زوجه شرط نمود هر گاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نبوده، زوج موظف است تا نصف دارائی موجود خود را که در ایام زناشویی با او بدست آورده یا معادل آن را طبق نظر دادگاه بلاعوض به زوجه منتقل نماید.
2- ضمن «عقد نکاح/ عقد خارج لازم» زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل غیر داد که در موارد مشروحه زیر با رجوع به دادگاه و اخذ مجوز از دادگاه، پس از انتخاب نوع طلاق، خود را مطلقه نماید و نیز به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل غیر داد تا در صورت بذل از طرف او قبول نماید.
مواردی که زن میتواند حسب مورد تقاضای صدور اجازه طلاق نماید به شرح زیر است:
1) استنکاف شوهر از دادن نفقه به زن به مدت 6 ماه به هر عنوان، و عدم امکان الزام او به تأدیه نفقه، و همچنین در موردی که شوهر سیر حقوق واجبه زن را به مدت 6 ماه وفا نکند و اجبار او به ایفاء هم ممکن نباشد.
2) سوء رفتار و یا سوء معاشرت زوج بحدی که ادامه زندگی را برای زوجه غیرقابل تحمل نماید.
3) ابتلاءزوج به امراض صعبالعلاج، به نحوی که دوام زناشویی برای زوجه مخاطره آمیز باشد.
4) جنون زوج در مواردی که فسخ نکاح شرعاً ممکن نباشد.
5) عدم رعایت دستور دادگاه در مورد منع اشتغال زوج به شغلی که طبق نظر دادگاه صالح منافی با مصالح خانوادگی و حیثیت زوجه باشد.
6) محکومیت شوهر به حکم قطعی به مجازات 5 سال حبس یا بیشتر یا به جزای نقدی که بر اثر عجز از پرداخت منجر به 5 سال بازداشت شود یا به حبس و جزای نقدی که مجموعاً منتهی به 5 سال یا بیشتر بازداشت شود و حکم مجازات در حال اجراء باشد.
7) ابتلاء زوج به هر گونه اعتیاد مضری که به تشخیص دادگاه به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و ادامه زندگی بری زوجه دشوار باشد.
8) زوج زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه ترک کند، تشخیص ترک زندگی خانوادگی و تشخیص عذر موجه با دادگاه است؛ و یا شش ماه بدون عذر موجه از نظر دادگاه غیبت نماید.
9) محکومیت قطعی زوج در اثر ارتکاب جرم و اجراء هر گونه مجازات اعم از حد و تعزیر در اثر ارتکاب جرمی که مغایر با حیثیت خانوادگی و شئون زوجه باشد. تشخیص اینکه مجازات مغایر با حیثیت و شئون خانوادگی است با توجه به وضع و موقعیت زوجه و عرف و موازین دیگر با دادگاه است.
10) در صورتی که پس از گذشت 5 سال زوجه از شوهر خود به جهت عقیم بودن و یا عوارض جسمی دیگر زوج، صاحب فرزند نشود.
11) در صورتی که زوج مفقودالاثر شود و ظرف 6 ماه پس از مراجعه زوجه به دادگاه پیدا نشود.
12) زوج همسر دیگری بدون رضایت زوجه اختیار کند، یا به تشخیص دادگاه نسبت به همسران خود اجرای عدالت ننماید.
جهیزیه
در زمانهای قدیم، خانوادهها به شدت معتقد و پای بند به جهیزیه بودند و حتماً برای دختران خودشان در حد بضاعت و توانائی، جهیزیه تهیه میکردند اما در عین حال توجه داشتند که جهیزیه پیش از حمل به خانه داماد، صورت برداری بشود و به اصطلاح رایج در آن زمانها، جهیزیه را سیاهه میکردند و سیاهه را در جای امن، مثلا لای اوراق قرآن مجید قرار میدادند تا اگر احتمالا بین زن و شوهر اختلافی پیش آمد و مخصوصاً اگر زوج به جدائی منجر گردید، جهیزیه زن را به هر صورتی که درآمده بود، به موجب سیاهه از پیش تهیه شده، به خانه پدر برگرداندند.
متاسفانه در زندگی امروزی، به ویژه در شهرهای بزرگ با آنکه گاهی جهیزیه هنگفت به دختر میدهند، اما از تهیه لیست و فهرست دقیق جهیزیه خودداری میکند. و از آن بدتر، چنانچه احیانا خانواده دختر، لیستی هم تهیه کرده باشد، لیست را به امضا داماد و شهود و مطلعین نمیرساند. . . . ، و شاید که رودبایستی ها مانع از این اقدام درست و به جا شده است.
به هر حال زنانی که جهیزیه با خود به خانه شوهر میبرند وقتی با اختلافات زناشوئی برخورد میکنند و خانه شوهر را پیش از طلاق ترک، نموده و به خانه پدر باز میگردند، یکی از نگرانیهای و مشکلاتی که فوراً با آن مواجه میشوند احتمال حیف و میل جهیزیه توسط شوهر است.
البته در این موقعیت، زنان میتوانند به دو گونه عمل کنند:
1- چنانچه شوهر جهیزیه را انکار نمیکند و آماده تحویل آن است، بهتر است به همراهی افراد مورد وثوق هر دو خانواده به خانه شوهر مراجعه کنند و ضمن بازگردان جهیزیه، صورت جلسه لازم را نیز تهیه نموده و به امضا شوهر و سایر شهود برسانند، تا این شک و شبه در شوهر و خانواده او ایجاد نشود که گویا مال و اموال مرد تحت عنوان جهیزیه زن ربوده شده است. در این موارد بهتر است زنان راساً و بدون همراهی افراد مورد اعتماد، اقدام به حمل جهیزیه نکنند، چون ممکن است اتهام سرقت بر آنها وارد آید و اختلافات زناشوئی وارد مجرای دیگری بشود و مسائل فیمابین را پیچیدهتر کند.
همچنین زن میتواند کتبا از نیروهای انتظامی بخواهد مأموری را با وی همراه سازند تا با حضور شوهر در خانه و تحت نظر مأمور زن جهیزیه خود را منتقل سازد و صورت جلسه را به امضاء شوهر و مامور انتظامی برساند.
اما چون بسیاری از شوهرها در حال اختلاف شدید با همسرشان، برای استرداد جهیزیه زن، آمادگی ندارند، لذا زنها در اینحال باید، راه دوم را انتخاب کنند که چنین است:
2- در شرایطی که مرد در حال اختلاف با همسر، تحویل جهیزیه او را نپذیرد، زن باید لیست جهیزیه خود را ه به امضاء مرد (در تاریخ انتقال جهیزیه به خانه مرد) رسیده است، مستند دعوی قرار دهد و از دادگاه مدنی خاص یا دادگاهها حقوقی یک دو استرداد جهیزیه را بخواهد. چنانچه جهیزیه در معرض حیف و میل باشد زن میتواند مقدمتا تقاضای تأمین خواسته نماید و پس از صور قرار دادگاه به اتفاق مأمورین مربوطه به خانه شوهر برود و جهیزیه خود را تأمین کند. در این حالت از حیف و میل جهیزیه تا صدور حکم قطعی دادگاه مینی بر استرداد جهیزیه، جلوگیری میشود و جهیزیه را یا به زن تحویل میدهند یا در اختیار شخص امین دیگری میگذارند که «حافظ» جهیزیه باشد با این تکلیف که جهیزیه را تا زمانی که حکم قطعی صادر بشود حفظ و نگهداری کند.
زنانی که لیست جهیزیه دارند و لیست را شوهرشان، امضاء کرده است در جریان دعاوی استرداد جهیزیه کمتر با مشکل و درگیری مواجه میشود.
معمولاً زنانی در این باره دچار مسئله میشوند که لیست جهیزیه آنها را شوهر امضاء نکرده است.
در این موارد، هر چند استرداد جهیزیه غیرممکن نیست، ولی احتمال این که جهیزیه حیف و میل بشود.
پاسخ به سوالات حقوقی شما
حق اختیار مکان
سؤال : جوانی هستم که برای تشکیل خانواده، آمادگی دارم و اخیراً به دختری علاقمند شدهام که او نیز از هر حیث واجد شرایط است اما خانواده این دختر شرط عجیبی پیش پای من گذاشتهاند که از عوارض حقوقی آن بیخبرم و شرط چنین است: «باید ضمن عقد، به دختر ما حقالاختیار مکان بدهی. در غیر این صورت دختر نمیدهیم . . . » نظر به این که شیفته دختر مذکور هستم و برای افراد خانواده او نیز احترام بسیار قائلم، من را در خصوص شرط اختیار مکان راهنمایی کنید تا آگاهانه ذیل شرط ضمن عقد را امضا کنم.
جواب: «شرط اختیار مکان» یعنی «تفویض حق انتخاب مکان زنگی به زن» اگر در عقد نکاح یا بعد از عقد نکاح، شرط شود که زن اختیار تعیین مکان را دارد، به معنی آن است که زن میتواند هم شهر محل زندگی مشترک را انتخاب کند و هم محل سکونت را، و به عبارت دیگر حق تعیین «مسکن» با زن است.
بنابراین چنانچه شما ذیل یک چنین شرطی را ضمن عقد نکاح یا بعد از آن امضاء کنید، دیگر نمیتوانید از همسر خود طبق قانون بخواهید تا به تبعیت از سلیقه در شهر یا خانه خاصی اقامت گزیند. زیرا پس از تفویض حق الاختیار مکان به زن، در مزنه انتخاب شهر و مسکن و محل زندگی ، سلیقه و عقیده زن حاکم است.
قانون مدنی در ماده 1114 موضوع مورد سؤال شما را به دقت پاسخ داده است، بدین نحو: «زن باید در منزلی که شوهر تعیین میکند سکنی نماید مگر آنکه اختیار تعیین منزل به زن داده شده باشد». بنابراین در صورت امضاء ذیل شرط مزبور، زن مجبور نیست در خانه و شهری که شوهر تعیین میکند زندگی کند.
بنابراین در مواردی که زن دارای حق اختیار مکان است، چنانچه خانه را ترک کند، شوهر نمیتواند به لحاظ ترک خانه، از دادگاه مدنی خاص تقاضای صدور حکم تمکین علیه همسر خود را بکند.
امیدوارم با این توضیح کوتاه نسبت به آثار و عوارض حقوقی مترتب بر شرط اختیار مکان، آگاهیهای لازم را کسب کرده باشید.
نفقه حق مسلم است
سؤال: زن میان سالی هستم که مدتی است شوهرم از پرداخت نفقه و هزینه زندگی خودداری میکند. سخت در مضیقه هستم و شوهرم کمترین اعتنایی نسبت به وضع موجود ندارد. شوهرم مرد متمکن و ثروتمندی است که به اندرزها و نصایح بزرگترها توجه نکرده، و من و فرزندان مشترک را در موقعیت بسیار دشواری قرار داده است. با آنکه میدانم مقصود او از عدم پرداخت نفقه و آزار و اذیت افراد خانواده این است که زندگی مشترک را ترک کنم، و خواهان طلاق بشوم، ولی تا جائی که ممکن باشد مقاومت کرده و از مراجعه برای طلاق خودداری خواهم کرد. اما ادامه وضع موجود هم ممکن نیست. آیا طبق قانون میتوانم بدون آنکه تقاضای طلاق کن، شوهرم را به پرداخت نفقه، و تأمین رفاه مالی خانواده ملزم سازم؟
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 25 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 25 |
مقاله بررسی شرایط ازدواج و عقد در 25 صفحه ورد قابل ویرایش
و از نشانه های خدا بر شما این است که از جنس خودتان برایتان همسرانی آفرید تا به واسطه آن آرامش یابید . ((قران کریم ))
به طور یقین شیرین ترین حادثه ای که در زندگی همه اتفاق می افتد ازدواج است و برای دختر و پسری که با هم ازدواج می کنند پرداختن به وظایف همسری و جلب رضایت همسر از مهمترین مسائل است . ما در مجموعه حاضر سعی داریم به صورت ساده و مختنصر به موضوعاتی نظیر انتخاب همسر مناسب , گذر از دوران نامزدی و عقد و همچنین تداوم زندگی زناشوئی با موفقیت و کامیابی اشاره نمائیم . اکثر افراد جامعه در طول زندگی به خصوص اوایل زندگی با مشکلات زیادی روبرو می شوند به خصوص مشکلات اقتصادی مثل نداشتن مسکن , مخارج زندگی , نداشتن شغل دائم و ... . اما با این وجود بسیاری از اختلافات زوج ها و حتی بسیاری از طلاق ها به خاطر مسائل اقصادی نبوده است بلکه ندانستن راه و رسم زندگی و نشناختن همدیگر باعث این جداییها گردیده است .
هدف ما این است که شما با ملاک های انتخاب همسر مناسب , نحوه گذر از دوران عقد و اصول زندگی مشترک اشنا شوید و فضای زندگی را برای همدیگر ارام بخش کنید . با خواندن و بکار بردن این اصول و کمک گرفتن از مشاوران مسائل خانوادگی مطمئن هستیم به موفقیت هایی در زندگی خواهید رسید و احساس خوبی از انتخاب همسر خود و از کنار هم بودن خواهید داشت .
ضمن اینکه به شما می گوییم : مطالب این جزوات با یک بار خواندن ممکن است فراموش شوند و یا مدت زیادی طول بکشد تا بتوانید انها را بکار بگیرید پس این مطالب را بارها بخوانید تا فراموش نکنید و همچنین صبور باشید تا بتوانید آنها را در زندگی بکار گیرید و اگر باز هم مشکل داشتید با یک مشاوره یا روانشناس مسائل خود را در میان بگذارید .
امیدواریم با بکار بستن مواردی که توصیه خواهد شد همیشه زندگی شما با سعادت و شادکامی همراه باشد .
راهکارهایی برای ایجاد روابط صمیمانه تر شوهر با زن
1- به حرف های همسرتان گوش کنید و سئولاتی از او بپرسید .
2- بکوشید بدون ارائه توصیه های نا خاسته , به مدت 20 دقیقه به حرف های او گوش کنید .
3- سعی نکنید در قبال مشکلات او راه حل ارائه دهید , در عوض با او هم فکری و همدلی کنید.
4- علاوه بر مناسبت های ویژه , در مواقع دیگر نیز برای تنوع به او شاخه گلی هدیه کنید .
5- از قیافه و ظاهرش تعریف و تمجید کنید .
6- وقتی ناراحت است به احساساتش احترام بگذارید .
7- وقتی خسته است به او پیشنهاد کمک بدهید .
8- وقتی می خواهید دیر تر به منزل بروید , به او زنگ بزنید و خبر دهید .
9- از محل کار به او زنگ بزنید و حالش را جویا شوید یا موضوع هیجان انگیزی را برای او تعریف کنید یا بگوئید که او را دوست دارید . کاری کنید که بداندوقتی ازاو دورمی شوید , دلتان برایش تنگ می شود .
10-در حضور دیگران محبت خود را بیشتر به او نشان دهید .
11-برای او بیشتر از فرزندان اهمیت قائل شوید و کاری کنید که بچه ها بدانند شما اول از همه به همسرتان توجه دارید .
12- با او به گونه ای رفتار کنید که در اوایل ازدواج رفتار می کردید .
13- به شیوه ای با گفت و گو کنید که نشان دهید که شما خواهان رسیدن به خواسته های او هستید .
14- فرصت خاصی را فراهم کنید که با هم تنها باشید .
15- وقتی آرایشگاه می رود و مدل موهایش را تغییر می دهد , از فرم جدید او تعریف کنید.
16- وقتی به حرف های او گوش می دهید , تماس چشمی خود را با او حفظ کنید .
17- اگر از شما در خواست کمک و حمایت کرد , بی آنکه در خواست او را نا بجا تلقی کنید به او پاسخ مثبت دهید .
مهارتهای ارتباطی
روابط خوب و سالم هنگامی ایجاد می شود که زن وشوهر بتوانند خواسته ها و نیازهای خود را به یکدیگر بگویند وحتی گاهی به درخواستهای یکدیگر نه بگویند .
از عواملی که در روابط زن و شوهر ایجاد مشکل می کند این است که آنها نمی توانند با هم درست صحبت کنند . اگر حرفهای امروز باعث ایجاد شمکل شد باید از خود پرسید علت چیست و نحوه حرف زدن را عوض کرد .
معمولاً نحوه حرف زدن از کلمه هایی که استفاده می کنید تاثیر بیشتری دارد . نحوه حرف زدن نشانه اعلان جنگ یا صلح است . لذا زن و شوهر باید از لحن کلام مناسب در ارتباط با یکدیگر استفاده کنند . البته در اکثرمواقع لحن کلام و نحوه حرف زدن در اول ازدواج محبت آمیز و دوستانه است اما متاسفانه این طرز حرف زدن حفظ نمی شود و به تدریج فراموش می شود .
بیشتر وقتها زن و شوهرها از صحبت کردن در مورد احساسات و مسائلی که باعث دل نگرانی آنهاست ترس دارند و فکر می کنند اگر این حرفها را بزنند باعث بحث ومشاجره خواهد شد اما بدانید وقتی که بتوانید راجع به احساسات خود حرف بزنید باعث می شود که نحوه حرف زدن و قیافه تان عوض شود . مثلاً اگر شما به همسرتان بگوئید از دست تو عصبانی هستم ، او می پرسد چرا ؟ زیرا دلش نمی خواهد عصبانیت شمار را مشاهده کند اما اگر بگوئید ناراحت نیستم و احساس خود را بیان نکنید و درعوض صدای خود را بلند کنید یا درها را به هم بکوبید ،همسرتان این رفتار را نمی پذیرد و خشمگین شده و باعث بحث و دعوا می شود.
یکی از مشکلات زن و شوهرها که به صورت عادت شده این است که وقتی مشکلی بوجود می آید معمولاً دنبال مقصر می گردند و هر کدام دیگری را مقصر میداند در حال که چون زن و مرد هر دو یک طرف مشکل هستند نمی توانند قاضی خوبی باشند و قضاوت کنند پس در موقع ایجاد مشکل از متهم کرد دیگری خودداری کنید و با هم سعی و کنید تا مشکل را حل کنید .
یکی دیگراز توانایی ها در ارتباط ، نشان دادن علاقه واحساس مسئولیت در قبال همسر است .در هر فرصتی که پیش می آید به ویژگی های خوب همسرتان اشاره کنید و از او تشکر کنید . هر از چند گاهی بگوئید : به تو علاقه دارم ،هیچکس در زندگی مثل تو نمی تواند یار و یاور من باشد ، من به تو احتیاج دارم و یا احساس می کنم بدون تو زندگی کردن برایم دشوار است . حتماً لازم است این کلمات به زبان آورده شود نه اینکه در دل نگه داری شود .
نشستن با هم ، مسافرت به اتفاق همسر ،تماشای تلوزیون ، قدم زدن با همسر، شستن ظروف به طور مشترک و … می تواند ارتباط بین شما و همسرتان را نزدیک تر کند . با هم صحبت کردن ، گوش دادن به حرفهای یکدیگر ، احترام گذاشتن به هم دیگر و آرام کردن همسر در هنگام ناراحتی از مهارتهای برقراری ارتباط خوب است .
در برقراری ارتباط خوب یک نکته که باید به ان توجه کنید این است که حرفهایتان را با طعنه و کنایه مطرح نکنید . این گونه صحبتها باعث بحث ودرگیری بیشتربین شما و همسرتان می شود .
گاهی اوقات زن و مرد حرفهایی می زنند که شاید منظور شان یکی باشد اما درست متوجه منظور یکدیگر نمی شوید در نتیجه مشکلات ارتباطی به وجود می آید . پس سعی کنید با هم ساده و با محبت صحبت کنید.
از نسبت دادن القاب ناگوار و زشت به یکدیگر خودداری کنید . عناوینی مانند بدقول ، زرنگ شلخته ، بی عاطفه ، یک دنده ، بی انصاف ،زور گو ، خودخواه و این قبیل القاب که ممکن است در موقع ناراحتی و عصبانیت و بدون هیچ نیتی گفته شود ولی اثرات آن در ذهن او می ماند و از بین بردن آن از ذهن دشوار است .
از موراد دیگر این است که زن و مرد باید توجه داشته باشند که اشتباهات یکدیگر را در حضور دیگران مانند دوستان ، فرزندان ، آشنایان و فامیل مانند پدر و مادر شوهر ، پدر زن ، یا مادر زن بیان نکنند بلکه این اشتباهات را با یکدیگر و در یک محیط دوستانه و بدون حضور دیگران مطرح کنید و هدف از گفتن آن حل مشکل باشد .
زن و شوهر باید دلایل اختلاف خود را به سرعت بشناسد و به دست زمان نسپارند و به جای گله و شکایت و سرزنش یکدیگر به حل مشکلات بین خود بپردازند و پیش ازاینکه مشکل خود را با کسی در میان بگذارند با همسر خود در میان بگذارند و سعی کنند به عنوان دو انسان عاقل و بالغ مشکل و مسئاه را بین خود عادلانه حل کنند و اجازه ندهند که دیگران در این امر دخالت کنند .
مهمترین علت ایجاد مسائل و مشکلات بین زن و شوهرها ، سوء تفاهم و بدگمانی نسبت به همسر است . هم زن و هم مرد به یک نسبت باید از ایجاد سوء تفاهم ها جلوگیری کند . مثلاً اگر سکوت همسر را به عنوان قهر یا اعتراض معنی کنید مشکل ایجاد می شود و یا اگر خواسته خود را نگوئید و سکوت کنید معلوم نیست چه شده و مشکل چیست و این می تواند باعث کدورت شود . بنابراین وقتی از رفتار یا حرف همسرتان رنجیده می شوید و یا تحت تاثیر حرف کسی قرار می گیرید بهتر است آن را معلوم کنید و فرصت پاسخ گویی به همسر خود بدهید .
دسته بندی | فنی و مهندسی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 15 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 14 |
مقاله بررسی شاخه نرمتنان در 14 صفحه ورد قابل ویرایش
شاخه نرمتنان (Phylum Mollusca)
اعضای شاخه نرمتنان بدن نرم و بدون تقسیمی دارند. معمولاً سر آنها در قسمت جلو است و یک پای شکمی و تودة احشایی پشتی نیز در بدن آنها وجود دارد. بدنشان کم و بیش از یک روپوش (Mantle) نازک احاطه شده است اغلب در یک صدف آهکی خارجی محفوظ اند. این شاخه از پنج رده تشکیل میگردد که از لحاظ ظاهر، طرز زندگی و رشد با یکدیگر اختلاف دارند.
1- رده دو عصبیها مانند کیتونها
2- رده ناوپایان مانند دنتالیوم
3- رده شکمپایان مانند حلزونهای صدفدار و بیصدف.
4- رده تبرپایان مانند صدفهای خوراکی دو کفهای
5- رده سرپایان مانند نوتیلیها
6- اسکوئیدها ، هشتپایان و غیره
فسیل شناسی نرم تنان:
یکی از مهمترین بخش های بیمهرگان خصوصاً از نظر مطالعه فسیل شناسی نرم تنان است. نرم تنان در دریا، آبهای شیرین، دریاچهها و بالاخره خشکی زندگی میکند.
نام نرمتنان اصولاً برای انواع به کار برده شده که قسمت سخت ندارند و لذا به دو دسته تقسیم شدند: دستهای دارای قسمت سخت و دستةدیگر بدون قسمت سخت می باشند.
اساسی تقسیم بندی جدید به وسیلة دانشمندی فرانسوی پایه گذار شد و او بر اساس شباهت قسمتهای نرم و قسمتهای سخت، نرم تنان را به سه رده تقسیم بندی کرده که عبارتند از: گاستروپودار، سفالوپودا و دو کفهایها .
صور مشخصة نرم تنان عبارت است از:
1- عدم بند بند بودن بدن
2- تقارن ارگانیسم بدن نسبت به یک صفحه
3- مرکزیت عضو حساس در سر (به استثناء پلسی پودا)
4- پوشیده شدن بدن به وسیله پوست
5- خواص اختصاصی دستگاه گوارش و سیستم عصبی
6- صور مشخص در حالات لاروی
پوست دارای سلولهایی است که غشاء را ترشح میکند. غشاء در کلیة نرم تنان از کربنات کلسیم ساخته شده و تمام یا قسمتی از آن به صورت کلیست یا آراگونیت است. معمولاً غشاء خارجی گاهی کاملاً داخلی است.
ردة گاستروپودا: بدن معمولاً در یک غشاء مارپیچ غیرمتقارن قرار دارد. سر مشخص و دارای یک یا دو زوج Tentacle و یک زوج چشم است. پا عریض و مسطح است ولی در انواع شناگر به شکل بال مانندی در میآید.
ردة شکم پایان
ردة شکم پایان بزرگترین و متنوعترین گروه از نرم تنان است و دربرگیرندة بعضی از ابتداییترین نرم تنان (بعضی از شکم پایان دریازی) و بعضی از تکامل یافتهترین آن ها (بعضی شکم پیان خشکی زی) است. صدف این جانوران یک تکه و معمولاً مخروطی شکل است که تودة احشایی را احاطه کره است. سر و پای عضلانی معمولاً تقارن دو طرفی دارد ولی این تقارن به علت پنج خوردن تودة احشایی، در تودة احشایی به چشم نمی خورد.
شکم پایان از طریق جلد (جبه) و یا حفرة جبه که نقش شش را بازی می کند، تنفس میکند. جداش و یا تک جنس و هر مافرودیت هستند و در عدهای چرخة زندگی مستقیم است.
در شکمپیان (به یوننی Gaster = شکم + Podos= پا) سر که در قسمت جلو بدن است، پای شکمی، که طویل است تقارن دو جانبی دارد. تودة احشایی معمولاً درون یک صدف پشتی جای میگرد و هر دو بطور مارپیچی پیچیده و غیر متقارن میباشد. سر تودة کم و بیش استوانهای شکلی است که بدون آنکه از بقیة بدن مشخص باشد بطرف جلو ادامه دارد. بر روی سر زواید حسی موجود است که شاخک نامیده میشود و بر حسب نوع حیوان متفاوت میباشد. دهان در انتهای قدامی بدن واقع است و در داخل دهان زبانةکوچکی وجود دارد بنام سوهانک. در این عضو دندانهایی وجود دارد که تعدادش در انواع مختلف متفاوت است و در بعضی نمونهها بالغ بر چندین هزار است.
چین خوردگی پوست بدن یا روپوش حفرة وسیعی را تشکیل می دهد که آنرا حفرة روپوشی مینامند.
دستگاه دم زدن، مجرای مواد دفعی و مجرای دستگاه تناسلی، در حفرة روپوشی قرار دارد.
در شکمپایان اجدادی شاید در همة قسمتها تقارن دو جانی وجود داشته است.
ولی در گونههای زنده قرینة دو طرفی کامل از بین رفته است زیرا بدن جانور در حول محوری که از رأس صدف عبور مینماید 180 درجه یا کمتر دوران حاصل نموده است و در اثر این دوران حفرة روپوشی در نزدیک سر جانور قرار گرفته است.
شکمپایان معمولاً دارای یک جفت چشم هستند که بر روی سر و احیاناً در انتهای قدامی بدن روی شاخکها قرار گرفته است.
ساختمان چشم در این جانوران فوقالعاده ساده میباشد و اغلب از حفرة کوچکی تشکیل مییابد که روی آن جسم شفافی که عمل عدسی را انجام میدهد، وجود دارد. در داخل حفرة مزبور چند سلول که دارای ذرات رنگین است یافته میشود؛ از هر سلول حفرة چشمی رشته عصبی نازکی جدا میگردد که اجتماع آنها عصب چشمی را تشکیل میدهد. در تروکوس کناره حفرة مزبور یکدیگر نزدیک میشود و در نتیجه چشم شکل حفره بستهای را به خود میگیرد که در داخل آن جسم شفافی که عمل عدسی را انجام میدهد یافته میشود و در توریو و مورکس کنارههای چشمی بهم متصل میگردد.
حس بویایی بوسیله دو زایده کوچک که بر روی سر قرار دارد صورت میگیرد و بالاخره مابین سایر اعضاء حسی که در جانوران مزبور یافته میشود میتوان از عضو تعادلی یا استاتوسیست نام برد. این عضو بوسیلة رشته عصب نازکی به عقدة مغزی جانور مربوط میشود.
دستگاه وازنشی شکمپایان کلیهها میباشد. در بدن عدهای از آنها دو کلیه یافته میشود ولی فقط یکی از آنها با حفرة دور قلبی مربوط میگردد مثلاً در هالیوتیس کلیة چپ و در فیسورلا کلیةراست با حفرة دور قلبی مربوط میگردد پاتلا دارای دو کلیه غیرمساوی میباشد که هیچیک از کلیهها با حفره دور قلبی ارتباط ندارد.
در نزدیک بیشتر شکمپایان یکی از کلیهها از بین رفته است. در این دسته از جانوران علاوه بر کلیه اندامهای دیگری یافته میشود که در عمل ترشح مواد زاید شرکت دارد مانند غدهای که بر حسب نوع جانور مجاور دهلیز و یا حفره دورقلبی قرار دارد بنام غده دور قلبی و سلولهایی که در بین سلولهای بافت هم بند جانور یافته میشود.
دستگاه عصبی این جانوران از عقدههای عصبی مغزی، پایی، احشایی و غیره تشکیل یافته است که بوسیلة رشتههای یکدیگر مربوط میگردد.
در نزد اغلب شکمپایان قسمتی از قلب لوله گوارش را احاطه میکند، گاهی قلب طوری اطراف لوله گوارش را احاطه کرده است که بنظر میرسد لوله گوارش قلب را سوراخ کرده و از آن عبور نموده است.
عمل دم زدن در شکمپایان متفاوت است و بیشتر بوسیله آبشش تنفس مینمایند ولی در ششداران عروق زیادی از جدار حفرة روپوشی عبور میکند و این قسمت از بدن را به ریه تبدیل می نماید.
مورفولوژی شکم پایان:
سیستم گوارش:
از دهان شروع میشود که به صورت شیاری در سمت زیری در سمت زیری منتهیالیه جلویی بدن به حفرة دهانی راه دارد. در سقف حفرة دهانی یک میلة سخت شده به نام فک و در کف آن زبان وجود دارد که در سطح فوقانی آن سوهانک یا رادولا یافت میشود. سوهانک مرکب از ردیفهای عرضی دندانه های (از جنس کیتین و پروتئین سخت شده)است و به یک کیسة بن بست یا کیسة سوهانکی راه دارد. حرکت این دندانهها علیه فک بالا، باعث خرد کردن غذا میشود. بعد از حفرة دهانی مری باریک قرار دارد که به یک قسمت حجیم یعنی چینهدان منتهی میشود. درست به موازات چینهدان دو غدة بزاقی یافت میشود که ترشحات آنها به قسمت جلویی مری راه مییابد. این غدد، ترشح کنندة موکوسی هستند که تقریباً آبکی و در بردارندة آنزیمهای متعدد است. چینه دان همچنین ترشحات غدد گوارشی را دریافت میکند. این ترشحات به عقب سیر می کنند و حاوی یک آنزیم قهوهای رنگ و آنزیمی مانند سیتاز هستند که هضم کنندة سلولز است. محل ترشح این آنزیم هنوز مورد بحث است و اینکه آیا از ترشحات غدة گوارشی است یا جزء آنزیمهای مترشحه از موجودات هم زیست چینهدان است، مشخص نیست. بعد از چینهدان، معده و سپس رودة پیچ خورده قرار دارد که به مخرج در نزدیکی توموستوم در حفرة جبه منتهی میشود. این وضعیت سیستم گوارشی، منفعلت بزرگی است برای جانوران که خود را در پوستهای محفوظ می کند که تنها از راه یک منفذ به بیرون راه دارد. در بسیاری از شکم پایان در اطراف روده، یک غدة گوارشی بزرگ و قهوهای رنگ وجود دارد که عبارت از یک توده از لولههای منشعب است که به خوشههای یاختهای ختم می شوند. یاختههای مورد نظر بر سه دستهاند: دستهای آنزیم های مخصوص گوارش خارج یاختهای را ترشح میکنند. دستهای دیگر با جذب مواد غذایی مایع و محلول، گوارش داخل یاخته ای را انجام می دهند و دستة آخر ترشح کنندة کلسیم هستند. همة سیستم گوارشی در هموسل غوطهور است.
سیستم گرد خون
شکم پایان در سیر تکاملی خود، یک دهلیز را از دست دادهاند؛ قلب یک دهلیز و یک بطن دارد. خون سیاهرگی اکسیژن دار (از سیاهرگهای ششی یا حفره جبهای) به دهلیز می آید، از دهلیز به بطن و از بطن به و آئوریت اصلی جریان مییابد: یک آئورت به جلو امتداد دارد که ابتدا به سر و سپس عقب بدن از جمله با خون میرساند و آئورت دیگر به عقب امتداد دارد و تودة امعاء و احشا را مشروب میکند. مویرگ وجود ندارد. از سمت دیگر هموسل، سیاهرگهای اصلی خون را جهت تصفیه به حفره جبه انتقال می دهد . رنگیزه تنفسی هموسیانین نام دارد و خون آبی رنگ است. یک پردة دور قلبی مشتق از سلوم نیز دو قلب یافت میشود.
دسته بندی | فنی و مهندسی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 11 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 8 |
مقاله بررسی سیمان و عوارض ناشی از آن در 8 صفحه ورد قابل ویرایش
بینالمللی سیمان 1383
به مناسبت پنجاهمین سال تأسیس سیمان تهران
بیماریهای ریوی از جمله آسم، برونشیت و پنوموکونیوز
بیماریهای پوستی از جمله درماتیتها، سرطانهای پوستی و واکنشهای حساسیت نوری
بیماری عضلانی- اسکلتی از جمله کمردرد و سندرم تونل کارپال
در این مقاله سعی میشود با ذکر علل، فیزیوپاتولوژی، علائم و درمان بیماریهای شغلی در صنعت سیمان به اهمیت، چگونگی و پیشگیری از این بیماریها با نگرشی ویژه بپردازیم.
بیماریهای شغلی دستگاه شنوایی
بطور کلی سروصدا شایعترین عامل زیانآور فیزیکی در محیط کار میباشد.
تقریباً در تمام صنایع سروصدا را میتوان یافت و کاهش شنوائی شغلی ناشی از صدا جزو قدیمیترین بیماریهای شغلی میباشد چنانچه در قرن 18 میلادی رامازینی این بیماری شغلی را شناخته و به جامعه معرفی نمود.
امروزه با پیشروی سریع تکنولوژی و صنعت در جوامع مختلف و توسعه شهرها شاهد:
تراکم وسایل نقلیه، افزایش و ازدحام جمعیت، نزدیکی فرودگاهها و ایستگاههای راهآهن و کارخانجات به شهرها و در مواردی احداث اماکن فوقالذکر در دل شهرها میباشیم البته اینگونه تماسهای محیطی معمولاً به اندازة تماسهای شغلی شدید نیستند ولی میتوانند بر روی سیستم شنوائی و دیگر سیستمهای بدن اثر بگذارند.
بطور کلی اثرات صدا بر روی سلامتی به 3 دسته تقسیم میشود.
1- آثار حاد شنوائی مانند انفجارها یا سروصداهای ضربه ای که میتواند به نقص شنوائی و سرگیجه (Vertigo) بیانجامد.
2- آثار مزمن شنوائی که با تماس مداوم و مزمن با صدای بالاتر از حد مجاز ظاهر میشود و شامل کاهش شنوائی حسی- عصبی و وزوز گوش میباشد.
3- آثار غیرشنوائی که عبارتند از افزایش فشار خون hypertension و تشدید هیپرلیپیدی و تشدید بیماری دیابت.
ریسک فاکتورها و عوامل خطر
بطور کلی رابطه میان عوامل شغلی و کمردرد کار آسانی نیست چون کمردرد به راحتی مشخص و طبقهبندی نمیشود. از طرف دیگر غیبت ناشی از کمردرد تنها از درد تأثیر نمیپذیرد بلکه عوامل جسمی، روحی، روانی، اجتماعی و سیستمهای بیمه نیز بر آن اثر میگذارد.
انگیزه کارگر برای انجام کارش از دیگر عواملی است که غیب از کار را تحت تأثیر قرار میدهد.
میزان مواجهه کارگر با عوامل خطر در مورد اختلالات اسکلتی- عضلانی به آسانی دیگر عوامل خطر تعیین نمیگردد.
در این موارد از سیستمهای OWAS و RULA کمک میگیریم.
Ovakuo Work Analysis System.
Rappid UPPer Limb Assesment.
که در بحث در مورد آنها خود نیازمند جلسات متعدد میباشد.
بطور کلی عوامل خطر شغلی کمردرد عبارتند از :
کار جسمانی سنگین (حمل بار سنگین)
وضعیت کاری ایستا (Static) و بدون تحرک
خم شدن و چرخیدن مکرر
بلند کردن و هل دادن و کشیدن اجسام
کار تکراری
ارتعاش
مطالعات مختلف نشان میدهد که در میان کارگران شاغل در صنایع سنگین میزان کشیدگی (Straom) و آسیب (injury) عضلات و لیگمانهای پشت و کمردرد بیشتر است. برخی مشاغل کم تحرکت و ایستا که عمدتاً به صورت نشسته و طولانی مدت انجام میگیرند. از جمله تایپیستها یا کارگران مونتاژ کار، خطر کمردرد را افزایش میدهند.
در مشاغلی مانند رانندگی که با ارتعاش در کل بدن همراه هستند خطر فتق دیسک افزایش مییابد. وضعیتهای غیر قرینه و خم شدن و چرخیدن مکرر معمولاً همراه با بلند کردن اجسام میباشند. تشکرتهای بیمه تأئید کردهاند که افرادی که بلند کردن اشیاء سنگین را بعهده دارند نسبت به کارگرانی که کارهای سبک انجام میدهند به کمردرد مستعدترند.