دسته بندی | معارف اسلامی |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 96 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 101 |
مقدمه
تقوا به معنای حفظ کردن خویشتن از چیزی است که انسان از آن می ترسد. این واژه از ریشه وقی گرفته شده است که به معنای حافظ و سپر است. انسان برای آن که خود را از زیان جنگ حفظ کند و آثار شمشیر و نیزه و تیر را از خود دفع سازد تن را به سپر می سپارد تا وی را نگه دارد و آسیبی به او نرسد. تقوا در اصطلاح شرعی به معنای نگه داری نفس از چیزی است که موجب گناه می شود و گرفتار خشم و غضب الهی می گردد. برای دست یابی به مقام تقوا و رهایی از خشم الهی شخص می بایست از هر آن چه خداوند از آن بازداشته است پرهیز کرده و به هر چه فرمان داده انجام دهد.
بنابراین تعریف تقوا به ترک و پرهیز از آن چه نهی کرده و بازداشته است، تعریف جامعی نیست؛ چنان که ترجمه آن به پرهیز و پرهیزگاری بیانگر معنا و مفهوم قرآنی آن نمی باشد؛ اگر چه حتی در این تعریف پرهیزگاری را به معنای ترک برخی مباحات نیز معنا کرده و ترک آن را کمال تقوا قرار دهیم؛ زیرا تقوا درحقیقت، چیزی جز حرکت در راه راست و صراط مستقیم نیست که این راه دربردارنده همه آن چیزی است که ما از آن به دین یاد می کنیم؛ از این رو می توان تقوا را در اصطلاح و فرهنگ قرآنی به معنای عمل به دین دانست و یا پا از این فراتر نهاده و تقوا را به معنای دین داری در حوزه ایمان و عمل دانست. بنابراین می توان گفت که در مفهوم قرآنی تقوا در همان معنای دین داری به کار رفته است و متقی همان دین دار است که در حوزه های مختلف خود را به اشکال گوناگونی نشان می دهد.
تقوای واقعی همان است که انسان را نجات می دهد، انسان را آزاد و رها می کند. انسان در زیر امتحانها (چه امتحان به نعمتها و چه امتحان به نقمتها) باید تقوا داشته باشد که این تقواست که او را نجات می دهد و آزاد و رها می کند و انسان باید با همه اینها درگیری پیدا کند منتها باید خود را آزاد کند.
تاکنون به منظور تبیین لغات و الفاظ قرآن، تألیفات ارزشمندى از سوى اندیشه وران و محققان ارائه شده است که هرکدام از ویژگیهایى برخوردار بوده و نقش بسزایى در تفسیر وبیان آیات قرآن داشته است، ولى ازآن جا که قرآن دریاى بیکران معارف و گنجینه بى نهایت دانش است، بسنده کردن به تحقیقات موجود با توجه به محدودیت آنه، مانع دریافت بهتر و درک ژرف تر کلام خداست و شایسته است پژوهشگران و محققان اسلامى در هرزمان به میزان توان خود، در جهت توسعه ورشد تحقیقات قرآنى گام برداشته و با تبیین بهتر و رساتر فرهنگ ومعارف قرآن و ارائه آن به جامعه انسانى، رسالت خویش را به انجام رسانند.
پایان نامه حاضر که پژوهشى است درباره واژه(تقوا) و کلمات هم خانواده آن در قرآن، به همین هدف تدوین شده و محتواى اصلى آن تبیین مفهومى و بررسى جنبه هاى صرفى تقوا در قرآن است. و درصدد اثبات این مطلب که مراد از (تقوا) در قرآ ن، همواره یک معنى و مفهوم مشخص و قالبى نیست، بلکه زمینه هاى گوناگون و جنبه هاى کاربردى آن در تبیین مراد، نقش مؤثرى داشته و به معنى و مفهوم آن شکل خاص مى بخشد.
بیان مساله
طبیعت آدمی منفعت جو و طالب سود و فایده است و تا فایده کاری را نداند به آن دست نمی زند. از این رو داشتن انگیزه نخستین گام برای حرکت در یک مسیر است. قرآن و روایات علاوه بر آن که به ارزش و اهمیت تقوا، تفسیر آن و عوامل و موانع خویشتنداری و اوصاف و ویژگی های متقین اشاره می کند به طور گسترده به تبیین آثار و ثمرات تقوا در زندگی فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی این مساله پرداخته و از این طریق در راستای تحریک انگیزه ها قدم برمی دارد. شناخت مفاهیم اخلاقی قرآن باید مبتنی بر مقدّمات علمی باشد؛ زیرا، متن پژوهی براساس شناخت مفاهیم صورت میگیرد و اگر واژگان و مفاهیم کلیدی یک متن به درستی معنا نگردد، دستیابی به مفهوم و پیام متن میسّر نخواهد شد. از دیگر سو قرآن کریم و روایات ائمّهی طاهرین : به زبان عربی است، اوّلین گام برای پژوهشهای قرآنی و روایی، شناخت مفاهیم قرآنی - روایی است و شناخت مفاهیم قرآنی - روایی ارتباطی بس تنگاتنگ با تفسیر قرآن، فقه الحدیث و استنباط مفاهیم ژرف و بالا بلند دینی دارد، و از آنجا که در قرآن و روایات مفاهیم دیگری با تقوا مرتبطاند، بحثی لغوی، قرآنی و روایی در این باره راهگشاست.
سوالات تحقیق :...
دسته بندی | حقوق |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 88 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 47 |
در مقوله جرایم اقتصادی باید بیشتر سراغ از روابط اقتصادی گرفت تا دانست آیا به واقع در روابط اقتصادی میان افراد با هم یا میان افراد با نهادهای عمومی دولتی، هستی جرم اقتصادی را می توان یافت. دانستن این نکته منوط به درک رابطه بین مرتکب و رفتار مجرمانه است که در این جا ضروری است تا به نظریه های جرم اقتصادی نیز اشاره شود. تئوری های اقتصادی در این زمینه تأثیر عمده ای در حقوق و از جمله در حقوق کیفری داشته است. جرایم اقتصادی جرایمی هستند که علیه امنیت اقتصادی و امنیت بین المللی کشور رخ می دهد و همچنانکه در فصل قبلی بررسی شد تعریف جامع از جرایم اقتصادی ارائه نگردیده است. نی زا توجه به اینکه بیشترین جرایم اقتصادی، از افراد مجرمین به اصطلاح یقه سفیدان که دارای ارتباط با مسولان و کسانی هستند که دارای نفوذ بین حکومت ها و دارای امکانات فراوان هستند نیز به نوعی دارای یک وجهه اجتماعی هستند. در فصل حاضر مهمترین جرایم اقتصادی موجود با توجه به قوانین و حقوق موضوعه ایران مورد بررسی قرار گرفته است.
شاید به جرأت بتوان ادعا نمود که با آغاز پیدایش مفهوم مالکیت در جوامع بشری، بشر با پدیدههای مجرمانهی سرقت، خیانت در امانت، کلاهبرداری و... رو به رو شد که وجود اینگونه ناهنجاریها و چالشها در واقع نوعی جرم و اخلال در حق مالکیت خصوصی قلمداد می شود. قدیمی ترین مفهوم جرم اقتصادی در ارتباط با تجاورز علیه نظم خانه و سرایداری توصیف شده است. جرم اقتصادی عبارت است از هر فعلی که نقض کننده روابط اجتماعی خانه و خصوصاً نظم پدر سالاری باشد. ارااستربرگ، از افزایش موارد نقض مقررات اقتصادی در سوئد پس از قرن 16 نام می برد. در این زمان جرم اقتصادی تعریف و طبقه بندی دقیقی نداشت و تخلفات مالیاتی، عوارض یا نقض مقررات تجاری که هم اکنون ممکن است جرم اقتصادی تلقی شوند، مشمول سایر عناوین جرایم علیه مقامات یا نقض مقررات دولتی یا جرایم مالی قرار می گرفتند. برخی نیز جرم اقتصادی را طبقه ای خاص از جرایم می دانند که تا اواسط قرن 16، چهارو نیم درصد جرایم ثبت شده را تشکیل می داد.[1] همچنین باید توجه داشت که تمایز روشنی بین جرایم اقصادی و جرایم مربوط به ضدیت با قدرت حاکمه وجود ندارد. مفهوم جرم اقتصادی و مصادیق آن، در کشور هایی که دارای سیستم اقتصاد دولتی یا سوسیالیستی هستند متفاوت است و این تفاوت در شدت و ضعف مراتب یک جرم یا میزان مجازات موثر است.
سیر شکل گیری جرم اقتصادی در مفهوم حاضر را باید از قرن 19 جستجو کرد. سیاست اقتصادی در این قرن بر مبنای آزادی بازار و عدم دخالت دولت در امور اقتصادی و تجاری قرار داشت. اقتصاد در مبنای رقابت آزاد هدایت می شد و بر این اساس همان رفتار های غیر اخلاقی که در حیطه حقوق جزایی جرم بود در قلمرو اقتصادی نیز جرم محسوب می شد. بنابراین تا اوایل قرن بیستم، همچنانکه در قوانین جزایی اروپایی نمود و ظهور داشت، جرایمی مانند ولگردی، گدایی، سرقت و نظیر اینها و نیز جرایم علیه اموال، به عنوان جرایم اقتصادی منظور می شدند. از این رو به جرم اقتصادی جرم فقرا گفته می شد در کنار اینها ورشکستگی به تقلب و دیگر سوء استفاده های اقتصادی نظیر تقلب در خوارو بار نیز صورت می گرفت. بر این اساس سایر تخلفات و جرایم اقتصادی، همچنین سایر اشکال جرایم، غیر اخلاقی محسوب می شد و تحت عنوان خاصی قرار نداشت. بعد از جنگ جهانی اول نظرات شگرفی در قلمرو امور اقتصادی به وجود آمد که این تغییرات سر منشاء تحولات در سیاست اقتصادی و سیاست جزایی گردید. شرایط بحرانی اقتصادی زمان جنگ، مداخله دولت در امر اقتصاد را به یک ضرورت تبدیل کرده بود این خط مشیء در برخی از کشور های اروپایی حتی در دوران بعد از جنگ نیز حفظ شد که منجر به تغییرات موازی در خط مشیء سیاسی و کیفری گردید. نتیجه آن که در این دیدگاه، منافع افراد در مقابل منافع و مصلحت عموم در درجه دوم اهمیت قرار گرفت و در مورد آنها، همان قوانین جزایی سنتی اعمال می شد، حال آنکه در مقررات مربوط به فعالیتهای اقتصادی افراد، نه ضابطه رفتار های غیر اخلاقی، بلکه منافع عامه مورد نظر بود، ....
[1] خدادادیی، لیلا، مفهوم جرم اقتصادی و تحولات آن، تعالی حقوق، سال دوم، شماره 6، مرداد و شهریور 1389، ص 49