لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 53 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
فصل دوم
ادبیـات و پیـشینه تحقیـق
2-1-مقدمه
یک ازمهم ترین بخش های اقتصاد کشورها، بازار سرمایه است ، این بازار نقش بسیار مهمی در تأمین مالی بنگاهها و فعالیتهای تجاری دارد. استفاده از بازار سرمایه برای تأمین مالی مخارج دولت از قدیمی ترین و متداول ترین مبادلات مالی است.
در کشورهای توسعه یافته،بازار سرمایه و بورس اوراق بهادار جایگاه ویژه ای در تأمین سرمایه واحدهای تجاری و صنعتی دارد، در حالیکه در کشورهای کم تر توسعه یافته مثل ایران، تمرکز تأمین مالی بر سیستم بانکی است.
بازار بورس سبب کنترل نقدینگی در جامعه می شود یعنی یک فرصت سرمایه گذاری مطلوب برای سرمایه گذاران با هر میزان سرمایه ایجاد می کند و توزیع عادلانه ثروت را مهیا می کند.
بورس دماسنج اقتصاد کشورهاست یعنی وضعیت بورس در اقتصاد هر کشور، روند تغییرات اقتصادی هر کشور به شمار می آید. از جمله مزایای بازار بورس را در سطح کلان می توان به رشد تولید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 374 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
«آئین اوستا»
ایران هفت هزار سال پیشینه تمدن
انسان آفریدهای ناشناخته؟
به گواهی تاریخ و دانشمندان تمامی عصرها، انسان همواره موجودی ناشناخته بوده است. فلاسفه و اندیشمندان و پیامبران در طی هزارهها آمدهاند، طرحها، نظریات و برنامههایی را هم ارائه نمودهاند. اما هرگز کسی نتوانسته است این عنصر مرموز و مشکوک را بشکافد و دریابد که انسان چیست، کیست و در این جهان چه میکند؟
درجهان کنونی ، پیشرفت سریع تمدن و تکنولوژی مدرن که تماماٌ آفریده انسان است، وی را به مرحلهای فراتر از آفریدههایش کشانده است. یعنی گنجایش و حجم آفریدگی انسان کنونی در رابطه با ماهواره و انفورماتیک و اینترنت و دیگر تکنولوژیهای مدرن بحدی گسترده است که تا سالیان سال برنامههایی را آماده دارد و هرروز هم بر آن افزوده میشود و امکان کاربرد تمامی آنها برای همه میسر و شناخته نیست. این انسان که امروز بر روی زمین چون خداوندی زندگی میکند و هر غیرممکن را ممکن و یا هر آرزویی را به واقعیت تبدیل میکند، باز در مرزهایی از ناتوانی گیر میکند و از راه می ایستد.
همین انسان پیشرفته و دانشمند، امروز دچار تنگدستی، فقر و سقوط مادی است که روز به روز بر آن افزوده میشود.
مشکلات بیکاری، بیخانمانی، شکست کمپانیها و شرکتهای بزرگ و کوچک و از بین رفتن قداست اندیشمندان و رهبران سیاسی جهان امروز، دردهایی هستند که همه با هم دست به دست میدهند تا این انسان خداوند زمین را به مرحله سقوط بکشانند. بی شک همزمان با این سقوط بخشهای فراوانی از بشریت که در رفاه، آرامش، آسودگی و بی دردسری زمانه را سپری میکنند، کوشندگان و آفرینندگانی هستند که هربامداد که از خواب برمیخیزند برنامه و طرحی برای آفرینشی نوین دارند و در همین آفریدن و یا ماندن و درجا زدن است که انسان امروزی چون انسان دیروزی به دو دسته و گروه تقسیم میشود. البته بسیاری داشتن و نداشتن شانس را در بهبود اوضاع آدمیان دخیل میدانند، این شانس را هم کسی نتوانسته است تاکنون کالبدشکافی کند تا دریابد براستی شانس یعنی چه؟ و گوهر این کلام و سخن چیست؟
آنانکه باور مذهبی دارند، خدارا جایگزین شانس نموده اند و هرخوب و بدی را از او میدانند و آنانکه اندیشمند هستند همه رفتها و آمدها و فراز و نشیبهای بشر را از اندیشه و خرد او میدانند.
درنگاهی واقع گرایانه به این سه نوع طرز تفکر و اندیشه، براستی میتوان این را گواهی داد که پیشرفت و ترقی و تمدن سازی بشر، همواره تکیه بر اندیشه فعال و باور داشتن به آفریدن و آفرینندگی بوده است و از آن طرف هر گاه انسان در پی پیروزی شانس و یا یاری رسانی غیبی بوده است، به هدف رسیدنش قدری دچار مشکل گشته و اندیشه از فعالیت و نوآوری دور شده است.
از سویی کسانیکه به اندیشههای محکم دینی باور دارند، دو نوعند:
نخست کسانی هستند که از این نوع باور برای خلاقیت و آگاهی بیشتر بهره میگیرند و اینگونه اندیشه را کوهی محکم و استوار پشت سرخود مییابند تا راه ترقی، پیشرفت و آفرینندگی را طی کنند و این گروه به فرهیختگی و خردمندی میرسند و عادتا هستی را با بینشی خردگرا مینگرند.
گروهی دیگر با داشتن تفکرات دینی خود را بخواب برده و هر آمد ورفتی را از سوی عنصری دیگر دانسته و یا به طرف بنیادگرایی و تعصب ورزی میروند و یا به سمت انفعال و راکد بودن یعنی مرده در تلاش! و ایستا در عقیده. و عادتا «تفکردینی» برای این افراد به منزلـه مواد مخدر میباشد که آنها را از خود بیخود مینماید…
درخشش ایران در هزارهها و تاریخ هفت هزار ساله ایران
سالنامههای جهان
بزرگترین و قویترین ادیانی که امروز مردم جهان را بخود مشغول نموده است، «ادیان ابراهیمی» و بگفتهای پیامبران از نسل « آدم» میباشند. « اسلام»، « مسیحیت و یهودیت» ادیانی هستند که از یک جایگاه، یک منشاء و یک مرکز برخاسته اند و هرکدام از اینها، تاریخی برای خود دارند.
«تاریخ اسلام» که به تقلید از «تاریخگذاری پارسیان» در زمان خلافت «عمر» بثبت رسیده است اکنون سال 1424 میباشد این تاریخ از هنگامه هجرت(گریز) « پیامبر اسلام»، از « مکه» بسوی «مدینه» در نظر گرفته شده است که بر اساس ماه تنظیم گردیده و بعنوان هجری قمری مشهور است.
« سالنامه هجری قمری» بعلت متغیر بودن ماهها فقط یک تاریخ سمبلیک برای مسلمانان است و هیچ کشور اسلامی، تاریخ اداری- سیاسی خود را براساس آن تنظیم نکرده و نمیکند، بجز « ایران» که سالنامه خویش را با « هجرت پیامبر اسلام» تطبیق داده است و بجای ماه، بر اساس خورشید آنرا تنظیم نموده است و با « نوروز» و«بهار» آغاز میشود.
- بخش وسیع و گسترده دیگری از ساکنان کره زمین « تاریخ میلادی» را استفاده میکنند که از هنگامیکه « میلاد عیسی مسیح» تا به امروز سال 2003 می شود.
« سالنامه یهودیان» از هنگامیکه زندگی و یا « میلاد آدم» تعیین شده است. این سالنامه از سپتامبر امسال وارد 5763 میشود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 32 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
پیشینه (دوره ی قاجاریه)
محبوبی اردکانی در کتاب «تاریخ موسسات تمدنی جدید» ، در مورد تأسیس دارالفنون در دوره ی قاجاریه می نویسد:
«نام مدرسه ای که به فرمان امیرکبیرتأسیس شد دارالفنون بود و این نام بالصراحه در روزنامه وقایع اتفاقیه مکرر دیده می شود ولی خود امیرکبیر در نامه ای که برای استخدام معلم به (جان داود) نوشته است آن را مکتب خانه پادشاهی خوانده و در نخستین خبر تأسیس آن هم(تعلیم خانه) نام برده شده است. و محتمل است که گذراندن نام دارالفنون تقلیدی از دارالفنون عثمانی و اساساً تأسیس آن هم، به همان اسم و روش کار، یکی از نتیجه های هم چشمی مخصوص امیر با اولیای دولت عثمانی بوده است.
محل دارالفنون همان جا بود که (الآن) دبیرستان دارالفنون هست. در سال 1266 هجری قمری در این محل که در شمال شرقی ارگ شاهی و قبلاً سربازخانه بود شروع به ساختمای مدرسه کردند. تا یکسال کار چندان پیشرفت نداشت و چون امیر می خواست زودتر به نتیجه برسد از سال 1267 میرزا رضای مهندس باشی را که در زمان فتحعلیشاه به لندن اعزام شده بود و درآنجا درس خوانده بود مأمور تهیه ی نقشه ی ساختمان کرد. میرزا رضا ظاهراً از روی نقشه سربازخانه و عمارت (وولیچ) انگلستان نقشه ساختمان را تهیه نمود. (محمد تقی خان معمار باشی) ساختمان آن را به عهده گرفت و در همان سال قسمت شرقی آن خاتمه یافت و این عمارت که به قول روزنامه وقایع اتفاقیه بنایی عالی و طرحی جدید مشتمل بر پنجاه حجره ی منقشِ مذهبِ وسیع بود، در سال 1269 هجری قمری به اتمام رسید.»
تجدید بنای دارالفنون
در نقشه ی عبدالغفار که به سال 1309 هجری قمری یعنی به فاصله بیش از 40 سال از ساخت مدرسه [در دوره ی قاجاریه] تهیه شده، ورودی اصلی دارالفنون از جنوب و از طریق معبری متصل به خیابان الماسیه است. قورخانه مبارکه و مسجد مهد علیا نیز در این خیابان قرار دارند. در این نقشه خیابان الماسیه از شمال به میدان توپخانه و از جنوب به خیابان درب اندرون متصل می شده است. تأتر و تماشاخانه ی مدرسه در شمال شرقی بنا و در لبه ی خیابان ناصرخسرو و در حدود شمالی موقعیت فعلی ورودی مدرسه قرار دارد. دکتر عیسی صدیق در کتاب
2
پیشینه (دوره ی قاجاریه)
محبوبی اردکانی در کتاب «تاریخ موسسات تمدنی جدید» ، در مورد تأسیس دارالفنون در دوره ی قاجاریه می نویسد:
«نام مدرسه ای که به فرمان امیرکبیرتأسیس شد دارالفنون بود و این نام بالصراحه در روزنامه وقایع اتفاقیه مکرر دیده می شود ولی خود امیرکبیر در نامه ای که برای استخدام معلم به (جان داود) نوشته است آن را مکتب خانه پادشاهی خوانده و در نخستین خبر تأسیس آن هم(تعلیم خانه) نام برده شده است. و محتمل است که گذراندن نام دارالفنون تقلیدی از دارالفنون عثمانی و اساساً تأسیس آن هم، به همان اسم و روش کار، یکی از نتیجه های هم چشمی مخصوص امیر با اولیای دولت عثمانی بوده است.
محل دارالفنون همان جا بود که (الآن) دبیرستان دارالفنون هست. در سال 1266 هجری قمری در این محل که در شمال شرقی ارگ شاهی و قبلاً سربازخانه بود شروع به ساختمای مدرسه کردند. تا یکسال کار چندان پیشرفت نداشت و چون امیر می خواست زودتر به نتیجه برسد از سال 1267 میرزا رضای مهندس باشی را که در زمان فتحعلیشاه به لندن اعزام شده بود و درآنجا درس خوانده بود مأمور تهیه ی نقشه ی ساختمان کرد. میرزا رضا ظاهراً از روی نقشه سربازخانه و عمارت (وولیچ) انگلستان نقشه ساختمان را تهیه نمود. (محمد تقی خان معمار باشی) ساختمان آن را به عهده گرفت و در همان سال قسمت شرقی آن خاتمه یافت و این عمارت که به قول روزنامه وقایع اتفاقیه بنایی عالی و طرحی جدید مشتمل بر پنجاه حجره ی منقشِ مذهبِ وسیع بود، در سال 1269 هجری قمری به اتمام رسید.»
تجدید بنای دارالفنون
در نقشه ی عبدالغفار که به سال 1309 هجری قمری یعنی به فاصله بیش از 40 سال از ساخت مدرسه [در دوره ی قاجاریه] تهیه شده، ورودی اصلی دارالفنون از جنوب و از طریق معبری متصل به خیابان الماسیه است. قورخانه مبارکه و مسجد مهد علیا نیز در این خیابان قرار دارند. در این نقشه خیابان الماسیه از شمال به میدان توپخانه و از جنوب به خیابان درب اندرون متصل می شده است. تأتر و تماشاخانه ی مدرسه در شمال شرقی بنا و در لبه ی خیابان ناصرخسرو و در حدود شمالی موقعیت فعلی ورودی مدرسه قرار دارد. دکتر عیسی صدیق در کتاب
2
«یادگار عمر» در مورد شکل اولیه و تغییرات مدرسه که به دستور او انجام شده است، می نویسد:
«درسال 1327 عمارت دارالفنون در اساس همان بود که در سال 1268 به دستور امیرکبیر ساخته شده بود و تا سال 1348 باقی بود و در وسط یک حیاط وسیع مشجر حوض بزرگی قرار داشت که قسمتی از آب شاه دائماً از آن می گذشت. در چهار طرف حیاط مذکور اطاق های درس بود و جلوی تمام آنها دور تا دور ایوان یک سره با گنبدهای آجری که از سمت حیاط بر ستون های عریض و ضخیم آجری تکیه داشت. عرض ایوان سرتاسری بیش از 5 متر بود و به همین سبب تمام اتاق های درس کمی تاریک بود.اتاق های ضلع جنوب را بر مجرای قنات بزرگ شاه آب شاه- قنات آبی که به دارالخلاف(دوره قاجاریه) منتهی می شد.
ساخته بودند و همیشه مرطوب بود. در موقع تحصیل من [ عیسی صدیق ] در اتاق های نمناک جنوبی کلاس نقاشی و زبان انگلیسی و مقدمات طب دائر بود.
در موقع تجدید این بنا تجدید بنای دارالفنون 6 سال طول کشید و بنای جدیدی در محل بنای قبلی توسط مارکف ساخته شد.
در سال 1348 هجری قمری مطابق با 1307 شمسی ریاست تعلیمات عمومی کشور با من بود و به مهندس مارکف خاطر نشان شد که ساختمان جدید دارالفنون باید تالار اجتماعات داشته باشد. بنابراین اضلاع شمالی، شرقی، غربی اختصاص به کلاس درس داده شود و تالار اجتماعات در جنوب حیاط قرار گیرد. مهندس مارکف این نظر را به کار بست ولی با وسایل و مصالح آن روز نتوانست مانع رطوبت کف دیوارهای تالار شود.» در مورد چگونگی و مراحل ساخت دارالفنون روزنامه ها و نشریات وقت از سال 1307 شمسی اطلاعاتی در اختیار قرار می دهند: «ساختمان قسمت غربی مدرسه ی دارالفنون که دارای 12 کلاس و دو طبقه است خاتمه یافته و فقط جزئی تعمیری باقی دارد... و قرار است اول فروردین 1308 شاگردان به قسمت جدید انتقال یابند. برای نصب یک دستگاه بزرگ در مدرسه نیز دستور داده شده مناره ی ساعتی در حیاط مدرسه ساخته شود. مخارج این ساختمان تاکنون در حدود 16 هزار تومان شده. همچنین دستور داده شده که عمارت شمالی مدرسه را خراب و از اول سال 1308 شروع به ساختمان جدید نمایند.» روزنامه ی اطلاعات ش 576، 1307 هـ.ش
3
«از چندی به این طرف وزارت معارف شروع به تعمیرات و ساختمان جدید عمارت مدرسه ی دارالفنون نموده و عملیات ساختمان بنای جدید به جدیت تعقیب گردیده که زودتر تمام شود و به قرار معلوم پس از تکمیل عمارت و ساختمان های جدید مدرسه ی عالی طب به آنجا منتقل می شود.»
در سال 1313، دو تالار بزرگ جهت نمایش و خطابه ساخته شد.
خصوصیات معماری:
سنگ بنای دارالفنون در اوائل 1266 ق در زمینی واقع در شمال شرقی ارگ که پیش از آن سربازخانه بود نهاده شد. نقشه آن را میرزا رضای مهندس از شاگردانی بود که زمان عباس میرزا برای تحصیل به انگلیس رفته بود کشیده شده و محمدتقی خان معمارباشی آن را ساخت و شاهزاده بهرام میرزا به کار بنایی آن رسیدگی می کرد.
ساختمان بخش شرقی دارالفنون تا اواخر 1267 به انجام رسید و مورده بهره برداری قرار گرفت و بقیه آن تا اوائل 1269 پایان یافت. چهار طرف مدرسه را پنجاه اتاق (منقش مذهب) که هر کدام به طول و عرض چهار ذرع ساخته و در جلوی آنها ایوان های وسیعی را بنا نمودند. در گوشه شمال شرقی محوطه تالار تأتر احداث شد، در پشت دارالفنون کارخانه شمع کافوری و آزمایشگاه فیزیک و شیمی و دواسازی برپا نمودند، چاپخانه ای هم ضمیمه آن گردید، به علاوه کتابخانه و سفره خانه ای نیز ساخته شد. در ورودی دارالفنون به طرف خیابان ارگ "باب همایون" باز می شد لیکن به سال 1292 ورودی مدرسه به خیابان ناصریه منتقل گردید که تا به امروز نیز این درب استفاده می گردد. ساختمان دارالفنون دارای پنجاه اتاق در چهارطرف بود که قسمتی از دیوارهای آن به گچبری و نقش ها و تذهیب های بدیع آراسته گردید، این اتاق ها هم سان و هم اندازه بوند میان حیاط دارالفنون حوض بزرگی قرار گرفته بود، در ضلع شرقی و در کنار خیابان ناصریه چند مغازه ساخته بوند و بر بالای آنها سربازخانه های چند که سال ها هرچند در طی روزگاران بر کالبد این بنای فرهنگی آسیب ها و تغییرات فراوانی وارد گردیده لیکن بسیاری از علما و دانشمندان از این کانون تعلیم و تربیت سر بیرون آورده و خود مسبب تعلیم شاگردانی ممتاز گردیده تا نام دارالفنون را چون نگینی درخشان در صفحات تاریخ فرهنگی ایران به ثبت برسانند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
تربت حیدریه
پیشینه تاریخی
نام اولیه آن زاوه بوده است واین شهر در سال 540 هـ ق تجدید بنا شد و چون مزار مولانا قطب الدین حیدر در این شهر می باشد به نام تربت حیدریه مشهور گشت .
ابن بطوطه و حمدالله مستوفی از این دیار یاد کرده اند .
حمدالله مستوفی می گوید : پنجاه پاره از توابع آن است و با طلوع دولت صفویان نام تربت حیدریه در تاریخ رخ می نماید .
طول و عرض جغرافیایی شهرستان تربت حیدریه در پایان سال 1384
شهرستان تربت حیدریه در طول شرقی حداقل و در حداکثر می باشد و در طول شمالی نیز دارای در حداقل و درحداکثر می باشد
مشخصات عمومی شهرستان در پایان سال 1384
این شهرستان دارای مساحتی بالغ بر 029/622 کیلومتر مربع و دارای 5 بخش ، 5 شهر و 11 دهستان می باشد .
مساحت به کیلومترمربع
تعداد بخش
تعداد شهر
تعداد دهستان
029/622
5
5
11
بخش کشاورزی شهرستان تربت حیدریه :
وسعت کل زمینهای کشاورزی استان معادل 000/500/1 هکتار تخمین زده می شود . سالانه از مجموع زمینهای کشاورزی 31 درصد آن به زیر کشت محصولات سالانه به صورت آبی و 5/6 درصد آن به زیر کشت سالانه به صورت دیمی می باشد .
2
در شهرستان تربت حیدریه از کل اراضی زراعی و باغات 82 درصد به صورت آب و 18 درصد این اراضی به صورت دیم کشت می شود .
اراضی مستعد کشاورزی
وسعت آبی
وسعت دیم
اراضی زیر کشت سالانه
150896
32920
باغات
10250
2650
آیش
60000
120000
بر اساس اطلاعات به دست آمده از اراه ی کل منابع طبیعی شهرستان در سال 1383 کاربری اراضی کشاورزی شهرستان تربت حیدریه به شرح زیر بوده است .
باغ و قلسمتان دیم 8/0 درصد ، باغ و قلسمتان دیم 7/2 درصد . آیش دیم 8/31 درصد . آیش آبی 16 درصد زیر کشت آبی 40 درصد زیر کشت دیم 7/6 درصد
وسعت مراتع : وسعت اراضی مراتعی درحدود 21 هکتار برآورد شده است که از نوع مراتع درجه 2 و 3 پائین تر می باشد در حدود 90 دصد از این مراتع غیر مشجر و 10 درصد مرتع را اراضی مشجر تشکیل داده است .
توزیع مراتع در سطح شهرستان
نام بخش
وسعت به هکتار
درصد از کل مراتع
مرکزی
000/90
2/9
بایگ
000/100
2/10
کدکن
000/130
2/13
3
زاوه
000/200
4/20
فیض آباد
000/180
4/18
رشتخوار
000/280
6/28
مهمترین جریانات سطحی و رودخانه های شهرستان
نام رودخانه
سرچشمه
طول به کیلومتر
وسعت حوزه آبریز
متوسطه دبی پایه لیتر به ثانیه
کال سالار
روستای کامه بالا
140
2070
200
شصت دره
کوههای شصت دره
125
152
90
رود معجن
کوههای چهل تن
336
81
کاهیچه
ارتفاعات کوه سماق
150
روان آب های سطحی شهرستان تربت حیدریه به تفکیک بخش و دهستان
بخش
دهستان
رودخانه قلئه
رودخانه ضعی
کدکن
بالارخ
1
1
پایین رخ
2
3
میان رخ
1
2
کدکن
4
9
بایگ
بایگ
4
35
مرکزی
بالا ولایت
2
5
4
پایین ولایت
1
2
رشتخوار
آستانه
-
6
جنگل
1
2
رشتخوار
-
3
فیض آباد
ازغد
1
5
مه ولات
-
-
زاوه
زاوه
5
15
سملیان
5
20
صفائیه
-
10
جمع
27
118
تعداد دشت شهرستان و پراکندگی آن
نام دشت
تعداد صاتها
تخلیه سالانه به هزارمترمکعب
رخ
زاوه
رشتخوار
جنگل
ازعقد
فیض آباد
145
209
58
1
140
32
20527
67834
20119
567
61669
17660
جمع
585
198376
چاه های عمیق و نیمه عمیق دایر در شهرستان