لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
مقدمه:
سر منشأ اصلی مسائل گوناگون عدل قرآن است:
چرا کلام اسلامی بیش از هر چیز به مسأله عدل پرداخته است ؟ و چرا فقه اسلامی قبل از هر چیزی مسأله عدل برایش مطرح شد ؟ و چرا در جهان سیاست اسلامی بیش از هر کلمه ای کلمه عدل به گوش
میخورد ؟ اینکه در همه حوزهها سخن از عدل بود باید یک ریشه و سر منشأ خاص داشته باشد. آیا جریان اصلی دیگری در کار بوده که همه این جریانها را او بر میانگیخته و تغذیه میکرده است ؟
از نظر ما ریشه اصلی و ریشه ریشههای طرحهای علمی و عملی مسأله عدل را در جامعه اسلامی ، در درجه اول ، در خود قرآن کریم باید جستجو کرد . قرآن است که بذر اندیشه عدل را در دلها کاشت و آبیاری کرد و دغدغه آن را چه از نظر فکری و فلسفی و چه از نظر علمی و اجتماعی در روحها ایجاد کرد .
این قرآن است که مسأله عدل و ظلم را در چهرههای گوناگونش : عدل تکوینی ،عدل تشریعی ، عدل اخلاقی ، عدل اجتماعی طرح کرد .
قرآن تصریح میکند که نظام هستی و آفرینش ، بر عدل و توازن و بر اساس استحقاقها و قابلیتها است . گذشته از آیات زیادی که صریحا ظلم را از ساحت کبریائی بشدت نفی میکند ، و گذشته از آیاتی که ابلاغ و بیان و اتمام حجت را از آن جهت از شؤون پروردگار میشمارد که بود اینها نوعی
عدل ، و هلاک بشر با نبود آنها نوعی ظلم و ستم است ، و گذشته از آیاتی که اساس خلقت را بر حق - که ملازم با عدل است - معرفی مینماید ، گذشته از همه اینها در برخی از آیات ، از مقام فاعلیت و تدبیر الهی بعنوان مقام قیام به عدل یاد میکند :
"شهد الله انه لا اله الا هو و الملائکة و اولوا العلم قائما بالقسط " آل عمران.
و یا عدل را ترازوی خدا در امر آفرینش میداند :
و السماء رفعها و وضع المیزان ».
در ذیل همین آیه است که رسول خدا فرمود :
" بالعدل قامت السموات و الارض »
" آسمانها و زمین به عدل برپا است " .
عدل تشریعی یعنی اینکه در نظام جعل و وضع و تشریع قوانین ، همواره اصل عدل ، رعایت شده و میشود نیز صریحا مورد توجه قرآن قرار گرفته است . در قرآن کریم تصریح شده که حکمت بعثت و ارسال رسل این است که عدل و قسط بر نظام زندگانی بشر حاکم باشد :
3
" لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم
الناس بالقسط ».
" همانا فرستادگان خویش را با دلائل روشن فرستادیم و همراه آنها کتاب و مقیاس ( قانون ) فرستادیم تا مردم بدینوسیله عدل را بپا دارند " .
بدیهی است که برقراری اصل عدل در نظامات اجتماعی ، موقوف به این است که اولا نظام تشریعی و قانونی ، نظامی عادلانه باشد ، و ثانیا عملا به مرحله اجرا در آید .
علاوه بر این اصل کلی که قرآن در مورد همه پیامبران بیان کرده است ، در مورد نظام تشریعی اسلامی میگوید : « قل امر ربی بالقسط ». یا در مورد برخی دستورها میگوید : « ذلکم اقسط عند الله »
قرآن کریم ، امامت و رهبری را " پیمان الهی " و مقامی " ضد ظلم " و " توأ م با عدل " میداند . قرآن آنجا که درباره شایستگی ابراهیم برای امامت و رهبری سخن میگویند ، برداشتن چنین است : " آنگاه که ابراهیم از همه کورهها خالص در آمد به او ابلاغ شد که تو را به امامت و رهبری برگزیدیم . ابراهیم درخواست کرد و یا استفهام نمود که این موهبت الهی در نسل او ادامه یابد . به او پاسخ داده شد که : امامت و رهبری ، پیمانی است الهی و ستمکاران را در آن نصیبی نیست : « لا ینال عهدی الظالمین » .
قرآن ، انسان اخلاقی را به عنوان " صاحب عدل " نام میبرد . در چند جای قرآن که سخن از داوری و یا گواهی انسانهایی است که از نظر تربیتی و اخلاقی و روحی قابل اعتماد باشند ، آنها را به همین عنوان که گفتیم نام میبرد ، مثل اینکه میفرماید : « یحکم به ذوا عدل منکم ». یا میفرماید : « و اشهدوا ذوی عدل منکم ».
پس از ترجمه آثار یونانی در جهان اسلام ، این جمله افلاطون معروف شد که " عدالت ، مادر همه فضائل اخلاقی است " ولی در حدود دو قرن پیش از آنکه سخن افلاطون در میان مسلمین شناخته بشود ، مسلمین از زبان قرآن این سخن را شنیده بودند .
بیشترین آیات مربوط به عدل ، در باره عدل جمعی و گروهی است اعم از خانوادگی ، سیاسی ، قضائی ، اجتماعی . در قرآن ، از توحید گرفته تا معاد ، و از نبوت گرفته تا امامت و زعامت ، و از آرمانهای فردی گرفته تا هدفهای اجتماعی ، همه بر محور عدل استوار شده است . عدل قرآن ، همدوش توحید ، رکن معاد ، هدف تشریع نبوت ، فلسفه زعامت و امامت ، معیار کمال فرد ، و مقیاس سلامت اجتماع است .
عدل قرآن ، آنجا که به توحید یا معاد مربوط میشود ، به نگرش انسان به هستی و آفرینش ، شکل خاص میدهد ، و به عبارت دیگر ، نوعی " جهان بینی “است ، آنجا که به نبوت و تشریع و قانون مربوط میشود ، یک " مقیاس “ و " معیار " قانون شناسی است ، و به عبارت دیگر جای پایی است برای عقل که در ردیف کتاب و سنت قرار گیرد و جزء منابع فقه و استنباط بشمار آید ، آنجا که به امامت و رهبری مربوط میشود یک " شایستگی "