هزار فایل: دانلود نمونه سوالات استخدامی

دانلود فایل, مقاله, مقالات, آموزش, تحقیق, پروژه, پایان نامه,پروپوزال, مرجع, کتاب, منابع, پاورپوینت, ورد, اکسل, پی دی اف,نمونه سوالات استخدامی,خرید کتاب,جزوه آموزشی ,,استخدامی,سوالات استخدامی,پایان نامه,خرید سوال

هزار فایل: دانلود نمونه سوالات استخدامی

دانلود فایل, مقاله, مقالات, آموزش, تحقیق, پروژه, پایان نامه,پروپوزال, مرجع, کتاب, منابع, پاورپوینت, ورد, اکسل, پی دی اف,نمونه سوالات استخدامی,خرید کتاب,جزوه آموزشی ,,استخدامی,سوالات استخدامی,پایان نامه,خرید سوال

تحقیق بررسی ورود اشعار عارفانه به ادبیات فارسی 41 ص

تحقیق بررسی ورود اشعار عارفانه به ادبیات فارسی 41 ص

تحقیق-بررسی-ورود-اشعار-عارفانه-به-ادبیات-فارسی-41-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 42 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

1
‏تجلی قرآنی ‏در اشعار عارفانه ایرانی
2
‏حکیم ‏ابوالمجد، مجدود بن آدم سنایی غزنوی از عارفان و شاعرانی است که علاوه بر مهارت ‏بالا در شعر و شاعری؛ با قرآن و حدیث و معارف دینی نیز، هم آشنایی بسیاری داشت و هم ‏ایمان و اعتقادی استوار. از این روی نشانه‌های بسیاری از تجلّی قرآن، حدیث و معارف ‏دینی به زبانی شیوا و ساختاری هنری، در سروده‌های او دیده می‌شود.
‏اینک نمونه‌هایی از اثر پذیرهای ‏قرآنی او:
‏غفلت خوش همی‌نمایاند
‏مهر جاه و زر و زن و فرزند
‏کی بود ‏کاین نقاب بردارند تا بدانی تو طعم زهر از قند
‏دیوان، ص‌154
‏ابیات، ‏گویای این نکته قرآنی هستند که: مهر جاه، زن، زر، فرزند و دیگر دل بستگی‌های ‏دنیایی، نقاب غفلت بر چهره و چشم آدمی می‌زند و او را از هدف اصلی زندگی بی‌خبر ‏می‌سازد و پس از مرگ است که این نقاب را از چهره و چشم او بر می‌دارند و تازه ‏می‌فهمد که در چه غفلت و خسارتی بوده است.
‏این نکته، آشکار را در آیه شریفه ذیل آمده است:
«‏لَقَد کُنتَ فی غَفلَةً مِن هذا فَکَشَفنا عَنکَ غِطاؤَکَ ‏فَبَصَرُکَ الیومَ حَدید؛ [به او خطاب می‌شود:]‌ تو از این صحنه [و دادگاه بزرگ] ‏غافل بودی و ما پرده را از چشم تو کنار زدیم و امروز چشمت کاملاً تیز بین است.»‏(‏سوره ق، آیه‌22‏)
‏طمع و حرص و بخل ‏و شهوت و خشم حسـد و کبر و حفد به پیوند
‏هـفـت در دوزخـنــد در تــن تـو ساخته نفسـشان در و ‏دربند
‏همین که در دست تو است قفل ‏امروز در هر هفت محکم اندر بند
‏دیوان، ص‌153
3
‏در این ‏ابیات؛ طمع، حرص، بخل، شهوت، خشم، حسد و کبر؛ هفت در دوزخ شمرده شده‌اند که در وجود ‏آدمی جای گرفته‌اند و باز کردن آن درها و وارد شدن بدان‌ها سر‌انجام، آدمی را به ‏دوزخ می‌کشاند و راه رهایی از دوزخ قیامت، بستن و قفل زدن به این درها در همین ‏دنیاست.
‏هفت در داشتن دوزخ، ‏نکته‌ای است که در آیه شریفه ذیل آمده است:
«‏وَ إِنّ جَهَنَّمَ لَمَوعِدُهُم أَجمَعینَ . لَها سَبعَةُ اَبوابً ‏لِکُلِّ بابً مِنهُم جُزء مَقسُوم؛ و همانا که دوزخ وعدگاه همه آنان (گمراهان) است. ‏هفت در دارد و برای هر دری، گروه معینی از آنها تقسیم شده‌اند.» (سوره حجر، آیات‏43و44)
‏نبینی طبع را طبعی چو کرد انصاف رخ پنهان نیابی دیو را ‏دیوی چو کرد اخلاص رخ پید
‏دیوان، ‏ص‌56
‏بیت بالا بیانگر این واقعیت ‏است که چون انصاف و راستی در کار نباشد، طبیعت و فطرت آدمی دگرگون می‌شود و کار خود ‏را به درستی انجام نمی‌دهد، ولی هنگامی که اخلاص و انصاف در کار باشد، دیو (شیطان، ‏نفس) کار خویش را از دست می‌دهد و وسوسه‌های او در مخلَصان نمی‌گیرد (اثر ‏نمی‌کند‏.)
‏این نکته دوم (بی‌تأثیری ‏وسوسه‌های نفسانی و شیطانی در مخلَصان) برگرفته از آیه کریمه زیر است. آیه‌ای که ‏بیانگر پاسخ انتقام جویانه و کینه توزانه ابلیس به خداوند است، آن گاه که به گناه ‏سجده نکردن بر آدم، از درگاه الهی رانده شد:
«‏لاَغوینَّهُم أَجمَعینَ . إلاّ عِبادَکَ مِنهُمُ المُخلَصینَ؛ همانا که ‏همه آدمی زادگان را گمراه و گرفتار می‌کنم، جز بندگان مخلَص تورا.» (سوره حجر، آیات ‏39و40)
‏گفتنی است که از این آیه به ‏آیات دیگری می‌رسیم که عبارتند از:
«‏إنَّ عِبادی لَیسَ لَکَ عَلَیهِم سُلطان‏…‏؛ ای ابلیس! تو بر بندگان من ‏سلطه و نفوذی نداری‏…‏.» (سوره حجر، آیه 42‏)
4
«‏اِنَّهُ لَیسَ لَهُ سُلطان عَلَی الَّذینَ آمَنُوا وَ عَلی رَبِّهِم ‏یتَوَکَّلُون؛ همانا که ابلیس را سلطه و نفوذی نیست بر آنان که ایمان آوردند و به ‏خدای خویش توکّل نمودند.» (سوره نحل، آیه 99‏)
‏آشکارا بر می‌آید که پاره‌ای از بندگان از راه ایمان، ارادت، عبادت و ‏طاعت خویش و نیز با لطف، کرامت و عنایت او، به چنان پایگاهی از قدرت روحی و توان ‏معنوی می‌رسند که از وسوسه‌های نفسانی و شیطانی ایمن و آسوده می‌مانند و راهی برای ‏نفوذ آن‌ها باز نمی‌گذارند. این نکته در سخنی از پیامبر(ص) نیز آمده است که فرمود: ‏هر یک از شما شیطانی دارید و چون پرسیدند: و شما نیز یا رسول اللّه؟ فرمود: آری، ‏ولی من به یاری خداوند آن را تسلیم، فرمانبر، رام و آرام ساخته‌ام.
«‏و لکنّ اللّه أعاننی فَاَسلَم»؛ «‏انّ شیطانی أسلم علی یدی»
‏(‏احادیث ‏مثنوی، ص 148‏)
‏این نکته را مولانا ‏نیز چنین گزارش کرده است:
‏نفس ماده ‏کی است تا ما تیغ خود بروی زنیم زخم بر دستم زنیم و زخم از رستم خوریم
‏کل‏ی‏ات شمس، 3/289
‏رَستـم از این نفـس و هوا ‏مرده بلازنده بل
‏مرده و زنده و طنم ‏نیست بجز عشق خدا
‏همان، 1/31
‏در این باره سخن عین القضاة ‏نیز خواندنی است:
«‏اغلب آدمیان ‏مسخّر تقدیرند به واسطه هوا و شهوات عاجل (زود گذر) و این سلاح شیطان است. پس این ‏قوم، همه در اقطاع (تصرف) ابلیس‌اند که «فَبِعِزَّتکَ لَأُغوِینَّهُم اَجمَعینَ» ‏الاّ بعضی که هوا و شهوت در ایشان مقهور و مغلوب شده است به حبّ خدا و رسول‌(ص) و ‏طلب این؛ پس این قوم، سلاح شیاطین در درون ندارند و ایشان از اقطاع شیاطین نیستند ‏که «اِلاّ عِبادَکَ مِنهُمُ المُخلَصینَ»

 

دانلود فایل

تحقیق در مورد گنجوی و دیگران شاعران

تحقیق در مورد گنجوی و دیگران شاعران
دسته بندی تاریخ و ادبیات
بازدید ها 30
فرمت فایل doc
حجم فایل 8 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 9
تحقیق در مورد گنجوی و دیگران شاعران

فروشنده فایل

کد کاربری 4152
کاربر

*تحقیق در مورد گنجوی و دیگران شاعران *


گنجوی

حکیم جمال الدین ابو محمد الیاس بن یوسف بن زکی بن موید نظامی گنجوی از استادان بزرگ وازارکان شعر فارسی است . مولد او گنجه و تاریخ ولادت وی معلوم نیست امابا دقت در بعضی از اشعار او می توان آن را حدود سال 530 یا اندکی بعد از آن دانست و در سال 614 هجری فوت کرده است وی در خمسه گرانقدر خود مرثیه های بسیاری سروده است از جمله در سوگ دارا و در مرگ خسرو و شیرین و در وفات لیلی و جز آنها ... علاوه بر آنها چون در میان شاعران معاصر خود تنها با خاقانی ارتباط داشته است ، بعد از فوت آن استاد در سال 595در مرثیت او گفت :

همی گفتم که خاقانی دریغا گوی من باشد دریغا من شدم آخر دریغا گوی خاقانی

30- عطار:

فریدالدین ابوحامد محمد بن ابوبکرابراهیم بن اسحق (و به قولی مصطفی بن شعبان)عطار

کدکنی نیشابوری شاعر و عارف نام آور ایران درقرن ششم و آغاز قرن هفتم است کنیه او را ابوطالب نیزنوشته اند ولادتش به سال 537 در کدکن از توابع نیشابور اتفاق افتاده است و در سال 627 فوت کرده و یا به دست یکی از کفار مغول به قتل رسیده است مقبره او در قرب شهر نیشابورباقیست وی از شاعران بزرگ متصوفه و از مردان نام آور تاریخ ادبیات ایران است . از وی مرثیه ای در مرگ عزیزان باقی مانده است :

ندارد درد ما درمان دریغا بماندم بی سر و سامان دریغا

درین حیرت فلکها نیزدیریست که میگردند سرگردان دریغا

رهی بس دورمی بینم درین راه نه سر پیدا و نه پایان دریغا

چونه جانان بخواهدماند نه جان زجان دردا و از جانان دریغا

. . .

چو دوران جوانی رفت بر باد بسی گفتم درین دوران دریغا

نشد معلوم من جز آخر عمر که کردم عمرخودتاوان دریغا

مرا گر عمر بایستی خریدن تلف کی کردمی زین سال دریغا

31 – کمال الدین اسماعیل :

خلاق المعانی کمال الدین اسماعیل بن جمال الدین محمد بن عبد الرزاق اصفهانی آخرین قصیده سرای بزرگ ایران در اوان حمله مغول تمامی دوره وحشتناک آن حمله را درک نموده است و به چشم خویش قتل عام مغول را به سال 633 در اصفهان دید و دو سال بعد خود نیز به دست مغولی به قتل رسید. وی در قتل عام مغول به سال 633 درسوگ وطن چنین میگوید:

کس نیست که تا بروطن خود گرید بر حال تباه مردم بد گرید

دی برسر مرده ای دو صد شیون بود امروز یکی نیست که برصد گرید

وی قصیده ای بلند در مرگ فرزندش که در سفر از دنیا رفته است دارد که قسمتی از آن ذکر میگردد :

همرهان نازنینم از سفر بازآمدند بد گمانم تا چرا بی آن پسر باز آمدند

ارمغان حنظل آوردند و صبر از بهرما گرچه خود با تنگهایی ارشکر باز آمدند

و چند مرثیه ای دیگر که ازذکر آن خودداری میگردد .