لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 25 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
تعیین وزن اتمی منیزیم
تعیین وزن اتمی منیزیم منیزیم : منیزیم عنصری فلزی به رنگ سفید نقره ای است که در گروه 2 جدول تناوبی قرار دارد .این عنصر در سال 1808 توسط humphrey davy دانشمند انگلیسی کشف گردید.از الکترو لیز نمک کلرید منیزیم و همچنین از آب دریا بدست می آید. منیزیم و ترکیبات آن مدت زمان مدیدی است که شناخته شده هستند .منیزیم هشتمین عنصر از نظر فراوانی در پوسته زمین به حساب می آید .این عنصر در نهشته های عظیم در کانیهای مگنزیت ،دولومیت ودیگر کانی ها یافت می شود. این عنصر از الکترولیز کلرید منیزیم ناشی از اب های نمک دار ،چاه ها و آب دریا ها حاصل می شود . منیزیم عنصری سبک به رنگ سفید نقره ای است این عنصر به راحتی در درجه حرارت بالا می سوزد و شعله سفید رنگ وتابناکی در موقع سوختن نمایان می کند . موارد استفاده این عنصر شامل مواد محترقه و منفجره شامل بمب های آتش زا می باشد . حدود یک سوم ترکیبات الو مینیومی و آلیاژهای ضروری برای هواپیما ها و موشکها از این عنصر استفاده می شود .این عنصر دارای خاصیت جوش خوردگی بهتر از آلومینیوم می باشد که برای عناصر آلیاژی مورد استفاده قرار می گیرد . همچنین برای تولید گرافیتهای حلقه ای چدنی کاربرد دارد. همچنین این عنصر یک عامل کاهنده در تولید اورانیوم خالص و نمکهای فلزی است. هیدروکسید ،کلرید،سولفات و سیترات منیزیم در دندانپزشکی استفاده می شود . به علت اشتعال پذیری بالای این عنصر برای سوخت کوره های کارخانه ها استفاده می شود . ترکیبات آلی منیزیم نقش حیاتی در زندگی گیاهی و جانوری دارند . کلرفیل گیاهان دارای منیزیم است. به علت اشتعال پذیری بالای منیزیم موقع استفاده از این عنصر باید دقت لازم را به عمل بیاوریم. در موقع سوختن منیزیم نباید از آب استفاده کرد. روش کار : ابتدا درون یک ارلن تمیز،به مقدار کمی آب می ریزیم وسپس در حدود 15ml Hcl غلیظ به آن اضافه میکنیم (باید توجه داش که در هنگام برداشتن Hcl غلیظ از عینک ایمنی استفاده کنی) و سپس به ارلن آب اضافه کرده تا ارلن پر شود(تا وسط گردنه ارلن) . سپس یک تکه نوار منیزیم را وزن کرده،(m=0.024 gr ) آن را درون بشر انداخته و درپوش ارلن را که لوله ی شیشه ای از وسط آن می گذرد ،می گذاریم. در انتهای لوله شیشه ای یک بشر می گذاریم .در درون ارلن واکنش زیر اتفاق می افتد: 2HCl + Mg MgCl2 + H2 با پیشرفت واکنش حجم گاز H2 موجود در ارلن بیشتر شده ،با بالا رفتن فشار به سطح مایع درون ارلن فشار می اید، از لوله شیشه ای بالا آمده و درون بشر می ریزد.واکنش تا جایی پیش می رود که منیزیم به طور کامل با HCl واکنش دهد. یک دما سنج درون بشر می گذاریم تا دمای مایعی که از ارلن به بشر می ریزد بدست آید.دما را یادداشت می کنیم (
2
T1=297.5k ) . مایع موجود درون بشر را به یک استوانه مدرج منتقل کرده تا حجم مایع بدست آید(V1=138ml ).این حجم در واقع همان حجم گاز هیدروژنی است که از واکنش منیزیم با محلول HCl تولید شده است. فشار آزمایشگاه را نیز (p1=750 mmHg ) در نظر می گیریم .شرایط استاندارد را نیز در نظر می گیریم،(T2=273 K وp2=760 mmHg ). مقادیر فوق را در فرمول زیر جایگزین کرده تا حجم گاز H2 در شرایط استاندارد بدست آید (v2 ). P1 V1 / T1 = P2 V2 / T2 750×138/297.5 = 760×V2/273 V2=124.96 ml با توجه به اینکه 1 mol از هر گازی 22.4L حجم دارد تعداد مول H2 بدست می آید: mol H2 = 0.12496L .(1mol / 22.4L) = 5.578×10-3 mol H2 از آنجایی که در فرمول واکنش ضرایب H2 وMg برابر هستند ،در نتیجه: Mol H2 = mol Mg = 5.578×10-3 با استفاده از فرمول زیر وزن اتمی منیزیم بدست می آید: M = m / n = 0.24 / 0.005528 = 43.021 محاسبه ی درصد خطا: 100 × مقدار واقعی /مقدار تجربی - مقدار واقعی=درصد خطا 24.3050-43.021/24.3050 × 100 = 77% =درصد خطا دلایل خطای آزمایش: عواملی که باعث خطا در ازمایش شده 1. مقداری از محلولی که از ارلن بالا امده در لوله باقی مانده که در اندازه گیری حجم گاز H2 محاسبه نشده.(هوای درون لوله در اندازه گیری حجم H2 لحاظ نشده). 2. بشر بر روی میز کار که از جنس سنگ است قرار داده شده بود که از نظر دما عایق نبود در نتیجه دمای محلول ما دارای خطا شده است. 3. اشکال فنی ترازویی که با آن وزن Mg را اندازه گیری کردیم.
آزمایش تیتر کردن اسید و باز
تئوری آزمایش
4
در روش تیتر کردن سلولی با غلظت مشخصی به محلول دیگر اضافه میشود تا واکنش شیمیایی بین دو ماده حل شده کامل گردد. محلولی که غلظت آن مشخص باشد، محلول استاندارد است. در عمل تیتر کردن ، محلول استاندارد را از یک بورت به محلولی که باید غلظت آن اندازه گرفته شود، میافزایند و این عمل تا وقتی ادامه دارد که واکنش بین محلول استاندار تیتر شونده کامل شود. پس با استفاده از حجم و غلظت محلول استاندارد و حجم محلول تیتر شونده ، غلظت محلول تیتر شونده را حساب میکنند.
وسایل لازم
* بورت 50 میلی لیتر
* بالون ژوژه 100 میلی لیتری و 50 میلی لیتری
* ارلن مایر 250 میلی لیتری
* بشر 100 میلی لیتری
* ترازوی دقیق
مواد شیمیایی لازم
* تیتر ازول کلریدریک اسید 0،1 نرمال
* سود
* اگزالیک اسید خالص
* فنل فتالئین
روش آزمایش
بخش اول : تعیین نرمالیته سود مجهول
نمونه مجهول سود (NaOH) در بالون ژوژه 100 میلی لیتری را با آب مقطر به حجم رسانده ، هم میزنیم. پس یک بورت 25 میلی لیتری را ابتدا با آب مقطر سپس با محلول سود تهیه شده شستشو میدهیم و توسط گیره به پایه متصل میکنیم. داخل بورت ، محلول سود ریخته ف محلول را در صفر تنظیم میکنیم.
* در نوک بورت نباید حباب هوا وجود داشته باشد. در صورت وجود داشتن هوا در نوک بورت باید شیر بورت را کمی باز کرد تا نوک بورت از مایع پر شود.
* در موقع خواندن بورت ، چشم باید در امتداد سطح مایع بوده و عدد مقابل خط زیر سطح مقعر مایع خوانده شود.
4
حال یک ارلن مایر که پیپت 10 میلی لیتری و با کلریدریک اسید 0،1 نرمال شستشو داده ایم، 10 میلی لیتر کلریدریک اسید 0،1 نرمال می ریزیم. سپس 2 قطره فنل فتالئین اضافه میکنیم. ارلن را زیر بورت قرار داده ، با دست چپ بشر بورت را باز میکنیم تا قطره قطره محلول سود به محلول اسید اضافه شود و با دست راست ، ارلن را بهآهستگی حرکت دورانی میدهیم. طی این عمل ، محلول داخل ارلن ، رنگ ارغوانی (صورتی رنگ) میشود و این نشانگر بازی شدن محلول داخل ارلن است. افزایش سود را متوقف کرده و حجم سود مصرفی را از روی بورت میخوانیم.
از فرمول زیر نرمالیته سود مجهول بهراحتی محاسبه میشود:
اسید V * اسید N = سود V * سود N
اسید V * اسید N /سود N = سود N
بخش دوم : تعیین نرمالیته اگزالیک اسید
یک گرم اگزالیک اسید را داخل بشر 100 میلی لیتری ریخته و کمی آب مقطر به آن اضافه میکنیم تا حل شود و سپس محلول را به یک بالون ژوژه 50 میلی لیتری انتقال داده و به حجم میرسانیم. توسط پیپت ژوژه ، 10 میلی لیتر از این محلول را داخل ارلن مایر 250 میلی لیتری میریزیم و دو قطره فنل فتالئین به آن اضافه میکنیم. سپس بورت را از سود با نرمالیته معلوم پر میکنیم و محلول داخل ارلن را با آن تیتر میکنیم.
روش تیتر کردن به این صورت است که طبق بخش اول ، سود را قطره قطره به محلول داخل ارلن افزوده تا صورتی کمرنگ ایجاد شود. سپس حجم بورت را یادداشت میکنیم. نرمالیته اسید با استفاده از رابطه زیر بهسادگی حاصل میشود.
سود V *سودN = اسید V * اسید N
سود V *سود N / اسیدN = اسید N
نتایج آزمایش
1. با استفاده از رابطه فوق با داشتن حجم اسید ، حجم و نرمالیته باز میتوان نرمالیته اسید را بدست آورد.
2. با معلوم بودن حجم باز و نرمالیته و حجم اسید بهراحتی میتوان نرمالیته باز را محاسبه کرد.
3. در رابطه فوق برای حجم از هر واحدی میتوان استفاده کرد، مشروط بر اینکه هر دو حجم ( یعنی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 22 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
بنام خدا
تعیین علامت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
پروژه:
تعیین نیاز آبی گیاه چغندر قند در شرایط مشهد در طول فصل رشد
رابطه بین آب، خاک، گیاه و اتمسفر را میتوان به این صورت توصیف کرد که گیاه برای زنده ماندن نیاز به آب دارد و آب به صورت ذخیره در خاک موجود است. اتمسفر انرژی لازم برای گیاه را تامین میکند تا بتواند آب مورد نیاز خود را از خاک دریافت کند. این فرآیند به ظاهر ساده در یک سیستم بسیار پیچیده و مرتبط به هم صورت میگیرد که به آن زنجیره آب – خاک – گیاه – اتمسفر گفته میشود. هر یک از عناصر این زنجیره متاثر از اجزای دیگر بوده و بر سایر عناصر نیز اثر میگذارند. به طوری که هیچ فرآیندی از آن رانمی توان به صورت ساده و مستقل در نظر گرفت و اگر عملا گاهی اوقات از فرآیندهای جداگانه ای مانند تعرق، جذب، تبخیر و یا امثال آن بحث میشود فقط از نظر ساده کردن موضوع و تبیین آن میباشد.
گیاه، در مناطق خشک و نیمه خشک که مساله کمبود آب یکی از معضلات کشاورزی میباشد، تعرق یکی از اساسی ترین فرآیندی است که در زنجیره آب – خاک – گیاه – اتمسفر صورت میگیرد. حدود 90% اجزاء فعال گیاه از آب تشکیل شده و بیش از 99% آب معرفی گیاه صرف تعرق میشود. تعرق فرآیندی است که طی آن آب از طریق روزنه های گیاه تبدیل به بخار شده و از آن خارج میشود. تعرق زمانی انجام میشود که فشار بخار آب در داخل روزنه گیاه بیشتر از فشار بخار آب در هوای مجاور بوده و روزنه ها نیز باز باشند تا دی اکسید کربن بتواند برای انجام عمل فتوسنتز وارد گیاه شود. بنابراین هرزمان که روزنه ها باز باشند ولو این که در داخل خود برگ و یا در حد فواصل برگ و هوای مجاور مقاومت هایی صورت بگیرد، عمل تعرق انجام میپذیرد.
خاک: در زنجیره آب – خاک – گیاه – اتمسفر، خاک را میتوان مخزنی دانست که آب را موقتا در خود ذخیره کرده و سپس به تدریج در اختیار گیاه قرار میدهد. نیروهای
موئینه ای و جاذب خاک که به نام نیروهای ماتریک (matric) معروفند مقدار قابل توجهی آب را در داخل منافذ خاک نگهداری میکنند. نیروی موئینه ای به دلیل چسبندگی ذرات خاک با آب واکنش سطحی مولکولهای آب به وجود میآید و نیروی جاذبه ای به دلیل بار منفی سطح ذرات رس است که بخش مثبت مولکولهای قطب قطبی آب را به خود بچسباند. برای این که آب بتواند در خاک جریان پیدا کند باید نیرویی که آب را به طرف ریشه کشاند به این نیروها غلبه نماید. حداقل نیروی لازم برای استخراج آب بستگی به رطوبت و نوع خاک دارد. منحنی مشخصه رطوبتی خاک که رابطه بین درصد رطوبت خاک و پتانسیل آب
2
میباشد، نشان دهنده آن است که با یک نیروی معین چه مقدار آب میتوان از خاک استخراج کرد.
اتمسفر: انرژی لازم برای گیاه به منظور تامین آب مورد نیاز از خاک توسط اتمسفر تامین میشود. چنانچه روزنه ها باز باشند و آب نیز محدود نباشد وضعیت اتمسفر عامل کنترل کننده سرعت تعرق است. مهمترین پارامتر در این مورد دما و رطوبت است. بالا بودن دما باعث میشود بخار آب تجمع یافته در سطح برگها از محیط خارج شده و اختلاف فشار بخار بین گیاه و هوا را تشدید نماید. البته باید توجه داشت که اتمسفر خود فاقد انرژی است و کلیه انرژی های آن توسط تابش خورشید تامین میشود که از طریق اتمسفر به گیاه اعمال میگردد.
تبخیر و تعرق: در زنجیره آب – خاک – گیاه – اتمسفر، آب مستقیما از سطح خاک و یا توسط گیاه به داخل اتمسفر وارد میشود. انتقال آب از سطح خاک به هوا را تبخیر (evaporation) و خارج شدن آن از گیاه را تعرق (transpiration) گویند. این دو پدیده هر دو ماهیت تبخیری داشته و چون تفکیک آنها از یکدیگر امکان پذیر نمیباشد مجموعا به نام تبخیر – تعرق evapo-transpiration در نظر گرفته شده و با علامت ET نشان داده میشود. در کشاورزی آب مورد استفاده زراعت (consumptive use, cu) به مجموع مقدار تبخیر از سطح خاک و مقدار آبی گفته میشود که توسط ریشه های گیاه از خاک جذب میشود بنابراین اختلاف ET و CU تنها در مقدار آبی است که صرف فتوسنتز و انتقال مواد در داخل گیاه میشود و در ساختمان اسکلت گیاه بکار رفته است چون این مقدار در قیاس با تعرق بسیار ناچیز است عملا تبخیر و تعرق با آب مورد مصرف در زراعت برابر در نظر گرفته میشود.
منظور از تعیین تبخیر - تعرق به آمرد مقدار آبی است که باید با یک پوشش زراعی داده شود تا در طول دوره رویش صرف تبخیر و تعریق نموده و بدون آنکه با تنش آبی مواجه شود رشد خود را تکمیل نموده و حداکثر مقدار محصول را تولید کند. از جایی که عوامل بسیار زیادی در تبخیر - تعرق دخالت دارند به آورد دقیق تبخیر - تعرق اگر نتوان که غیر ممکن است کاری است بسیارمشکل. روشهایی که برای تخمین تبخیر - تعرق بکار برده میشود دردو گروه اصلی قرار میگیرند که عبارتند از : روشهای مستقیم و روشهای محاسبه ای. در روشهای مستقیم بخش کوچک و کنترل شده ای از مزرعه ای مجزا کرده و مقدار تبخیر و تعرق در یک دوره زمانی مستقیما از اندازه گیری استفاده میشود. حال آنکه در روشهای محاسبه ای که میتوان آنها را روشهای غیر مستقیم
3
دانست از عوامل مختلف اقلیمی گیاهی استفاده شده و از روی ارتباط آنها با تبخیر - تعرق و معادله هایی که قبلا با روشهای مستقیم و اسفنجی شده اند تبخیر - تعرق پوشش گیاهی مورد نظر تخمین زده میشود و همانطور که گفته شد هیچ کدام ازاین روشها نمیتواند تبخیر - تعرق را بطور دقیق برآورد نمایند ولی برخی ازآنها در بعضی مناطق نتایجی را بدست میدهند که بیشتر با واقعیت مطابقت دارد. از نظر عملی روشهایی مطلوب است که اولا آسان بوده و ثانیا نتایج حاصل از آن واقعی تر باشد.
روشهای غیر مستقیم تعیین تبخیر - تعرق
در عملیات طراحی سیستم های آبیاری برای تعین تبخیر - تعرق عملا از روشهای غیر مستقیم یا روشهای محاسبه ای استفاده میشود. این روشها براساس فرمول زیر استوارند:
ET=KC*ET0
که درآن
ET تبخیر - تعرق گیاه مورد نظر
ET0 تبخیر - تعرق پتانسیل (تبخیر - تعرق گیاه مورد مرجع)
Kc ضریب گیاهی
درفرمول فوق ET0 ممکن است تبخیر - تعرق پتانسیل و یا تبخیر تعرق گیاه مرجع باشد. تبخیر - تعرق پتانسیل (potential ET )حداکثر مقدار آبی است که اگر بدون محدودیت وجود داشته باشد میتوان توسط سطوح آب و گیاه از خاک خارج شود. تبخیر - تعرق پتانسیل بستگی به مقدار انرژی موجود برای عمل تبخیر داشته و از روزی به روز دیگر متغیر است تبخیر - تعرق گیاه مرجع (reference ET )همان تبخیر - تعرق پتانسیل برای یک پوشش گیاهی به خصوص است که معمولا چمن یا یونجه انتخاب میشود. تعریفی که برای گیاه مرجع چمن شده است این است که ارتفاع این گیاه 8تا15سانتی متر بوده سطح وسیعی را دربر گرفته و بطور کامل و یک نواخت زمین راپوشش داده باشد سبز و شاداب بوده و بدون محدودیت آب تبخیر - تعرق آن صورت گیرد. برای گیاه مرجه یونجه نیز تعریف مشابهی شده است. بدین معنی که به طور یکنواخت مساحت وسیعی را در بر گرفته بوته ها سبز و شاداب باشند و قائم با ارتفاع 20 سانتی متر باشند و بدون محدودیت آب تبخیر و تعرق نمایند. بنابراین تبخیر تعرقی که ازیک سطح پوشیده از گیاه فرضی فوق صورت میگیرد، به نام تبخیر - تعرق گیاه مرجع معروف است. گرچه انتخاب یونجه از نظر مشابهت با گیاهان زراعی بیشتر مورد علاقه دانشمندان است. اما در عمل هنوز هم چمن بعنوان گیاه مرجع کاربرد بیشتری دارد. کاربری گیاه مرجع برای ت
4
بخیر - تعرق پتانسیل این است که تبخیر - تعرق پتانسیل به دلیل متفاوت بودن گیاهان مختلف از نظر زبری سطح پوشش و ضریب بازتاب انرژی و یا متغیر بودن مکانهای مختلف ازنظر انرژی دریافتی از خورشید و گرمای نهان و محسوسی که از اطراف میرسد متفاوت است و درصورتی که گیاه مرجع نوع گیاه و شرایط محیطی آن ثابت در نظر گرفته شده است.
روشهایی که برای محاسبه ET0 پیشنهاد شده است هر کدام از نظر داده های مورد لزوم نیازهای متفاوتی دارند. در برخی از آنها لازم است آمار روزانه وجود داشته باشد حال آنکه برای تعدادی از روشها داشته آمار ماهانه هواشناسی کفایت میکند.برخی از روشها علاوه بر دما به آمار رطوبت نسبی و سرعت باد نیز نیاز دارند و برخی از روشها باید آمار تابش نور خورشد یا ساعات آفتابی روز هم وجودداشته باشد. به طور خلاصه تعدادی از روشها اساس فیزیکی دارند و تعدادی فقط از روی تجربه به دست آمده اند این روشها را میتوان کلا در 4 گروه تقسیم کرد که عبارتند از:
روشهای موسوم به آیرودینامیک
روشهای موسوم به توازن انرژی
روشهایی که از ترکیب دو روش فوق حاصل شده و به نام روشهای ترکیبی معروفند.
روشهای تجربی
پس از آنکه ET0 با یکی از روشهای فوق محاسبه شد لازم است برای هر دوره ای که ET0 محاسبه شده است ضریب گیاهی نیز محاسبه شده و با ضرب کردن آنها در یکدیگر ET برای گیاه مورد نظر مجاسبه شود.
پیش از آنکه در مورد روش تجربی که از جمله روشهای غیر مستقیم تعیین تبخیر و تعرق است بپردازیم مختصری از گیاه زراعی چغندر (که بحث تامین نیاز آبی این گیاه در پروژه مد نظر است) میپردازیم.
Beta volgaris عضوی از خانواده ؟ بسیاری از اعضای دیگر این خانواده گیاهی شور پسند است. چغندر قند گیاهی دوساله است. در سال اول، به طریق برون زمینی سبز شده و به فرم زرت تکوین مییابد. گیاه زرت شامل برگهای کرکدار، سبز تیره، براق، دارای رگبرگهای مشخص و دمبرگ های فری ست. تولید برگ در سال اول انجام شده و در همان حال ریشه نیز حجیم شده و ساکارز در آن تجمع مییابد. ریشه معمولا قبل از شروع یخبندان های زمستان برداشت میشود و ممکن است عملکرد آن تا 83 و عملکرد قند تا 15 تن در هکتار برسد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
1
تعیین موقعیت بهینه مهار بازویی در ساختمان های بلند
چکیـده
سازه های بلند دارای فرم های سازه ای مختلفی می باشد.یکی از این فرمهای سازهای، سازههای با مهار بازویی میباشد این فرم سازهای دارای یک هسته مرکزی که متشکل از دیوارهای برشی و یا قابهای مهاربندی شده میباشد، که هسته مرکزی توسط خرپاهای بازو مانند یا شاه تیرهایی به نام مهار بازویی به ستونهای خارجی متصل میشود.این مهارها از چرخش هسته جلوگیری می کنند و باعث می شوند که تغییر مکان های جانبی و لنگر های هسته از حالتی که به تنهایی بارها را تحمل می کند کمتر گردد.از سازههایی که این فرم سازهای را دارا بودند میتوان به ساختمان WTC در آمریکا اشاره نمود.
در این پژوهش موقعیت بهینه مهار بازویی با استفاده از روشهای متعارف موجود درحالت های استفاده از یک و دو مهار بازویی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است.همچنین تاثیر انواع بارگذاری جانبی بر این موقعیت بهینه نیز مورد ارزیابی واقع شده است.
پارامتری که مبنای تعیین این موقعیت بهینه قرارگرفته شده است،تغییر مکان جانبی بالای سازه می باشد.
کلمات کلیدی:مهار بازویی،قاب محیطی،هسته،موقعیت بهینه
مقدمـه
هنگامی که فرم سازهای،شامل قاب محیطی و هسته میباشد، جهت انتقال نیروها از قاب محیطی به هسته بایستی از یک تیر عمیق به نام مهار بازویی استفاده نمود. هنگامی که ساختمان تحت اثر بار افقی قرار میگیرد، مهارهای بازویی از چرخش هسته جلوگیری میکنند و باعث میشوند که تغییر مکانهای جانبی و لنگرهای هسته از حالتی که به تنهایی بارها را تحمل میکند کمتر گردد.یکی از مهم ترین مسا یل در این فرم سازه ای تعیین موقعیت بهینه مهار بازویی
می باشد.در این پژوهش سعی شده است این موقعیت با استفاده از روش های متعارف موجود تعیین گردد.هم چنین اثر انواع بارگذاری بر موقعیت بهینه مهار بازویی مورد بررسی قرارگرفته شده است.نرم افزار استفاده شده جهت آنالیز ETABS می باشد.
10
شایان ذکر است، پارامتری که مبنی تصمیمگیری در تعیین موقعیت بهینه مهار بازویی در این پژوهش قرار گرفته است، تغییر مکان افقی بالای سازه میباشد.
فرضیات آنالیـز
1ـ رفتار سازه الاستیک خطی در نظر گرفته شده است.
2ـ از سختی خمشی کفها صرفنظر شده است.
3ـ مهارهای بازویی به صورت صلب، به هسته
و هسته به صورت صلب، به پی متصل شده است.
4ـ خواص هندسی مقطع هسته، ستونها و مهارهای بازویی، در راستای ارتفاع یکنواخت
در نظر گرفته شده است.
5ـ مهار بازویی صلب در نظر گرفته شده است.
با فرضهایی انجام شده، مدل تحلیلی برای مثال مزبور، یک تیره طره مقید بوده، که میتوان
از روشهای کلاسیک موقعیت بهینه مهار بازویی
را تعیین نمود.
تعیین موقعیت بهینه مهار بازویی
در ابتدا، روابط کلی جهت تعیین موقعیت بهینه مهار بازویی ارائه شده است. و سپس این موقعیت بهینه در حالتهای مختلف و براساس روابط ارائه شده تعیین میگردد.
تعیین لنگرگیرداری اعمالی از مهار بازویی به هسته
برای نشان دادن روش آنالیز، از یک سازه با دو مهار بازویی استفاده شده است (شکل1). آنالیز سازههایی با کمتر یا بیشتر از دو مهار بازویی را نیز میتوان براساس همین روش محاسبه نمود.
جهت بدست آوردن لنگر گیرداری اعمالی از مهار بازویی به هسته، از روابط سازگاری تعادل بین چرخش هسته و چرخش مهار بازویی در هر تراز مهار بازویی استفاده میشود. چرخش هسته برحسب تغییر شکل خمشی آن، و چرخش مهاربازویی برحسب تغییر شکلهای محوری ستونها و خمش مهار تعریف میگردد. [1]
شکل1ـ سازه با دو مهاربازویی
میزان چرخش هسته را میتوان با استفاده از روش لنگر ـ سطح در ترازهای مختلف تعیین نمود.
(1)
(2)
در روابط فوق:
EI = صلبیت خمشی کل هسته
H = ارتفاع کل هسته
= چرخش هسته در تراز 1
= چرخش هسته در تراز 2
= شدت بار افقی
و = فاصله مهارهای بازویی 1 و 2 از بالای هسته
3
و = لنگرهای گیرداری مهارهای بازویی 1 و 2 در اتصال به هسته.
چرخش مهارهای بازویی شامل دو مولفه میباشد: یک چرخش ناشی از تغییر شکلهای محوری ستونها و یک چرخش، ناشی از خمش مهار بازویی. با توجه به فرض صلبیت مهار بازویی، چرخش ناشی از خمش مهار بازویی صفر میباشد. [2]
در نتیجه چرخش انتهای داخلی مهار بازویی
در ترازهای مختلف را میتوان از روابط زیر تعیین نمود:
(3)
(4)
که در روابط فوق K عبارت است از
(5)
حال با مساوی قرار دادن چرخش هسته و مهارهای بازویی در ترازهای مختلف خواهیم داشت:
چرخش در تراز 1
(6)
چرخش در تراز 2
پس از سادهسازی روابط (6) و (7) و حل همزمان آنها میتوان مقادیرM1 و M2 را نیز محاسبه نمود
پس از تعیین لنگرهای گیرداری، لنگر موجود
در هسته به صورت زیر بدست میآید:
(8)
تعیین تغییر مکان افقی
تغییر مکان افقی سازه را میتوان با استفاده
از نمودار لنگر خمشی مربوط به هسته و از روش
لنگر ـ سطح محاسبه نمود.
با توجه به اینکه محاسبه رابطه عمومی تغییر مکان در ارتفاع سازه بسیار پیچیده خواهد بود، لذا، تنها جابهجایی بالای سازه تعیین میشود. [3]
(9)
لازم به ذکر میباشد، جمله اول رابطه (9)، تغییر مکان بالای هسته ناشی از بار گسترده یکنواخت میباشد، و چنانچه نوع بارگذاری تغییر نماید، آن عبارت نیز تغییر خواهد نمود.
تعیین موقعیت بهینه مهار بازویی
برای تعیین موقعیت بهینه مهار بازویی بایستی محلی را پیدا نمود، که چنانچه مهار بازویی در آن محل قرار گیرد، تغییر مکان افقی بالای سازه کمترین مقدار خود را داشته باشد. تعیین این محل با حداکثر نمودن میزان کاهش جابهجایی[ دومین جمله سمت راست رابطه (9)] صورت میگیرد. [4]
برای یک سازه با دو مهار بازویی، دومین جمله رابطه تغییر مکان(رابطه 9) با مشتقگیری، ابتدا نسبت به و سپس نسبت به به حداکثر مقدار خود میرسد، در نتیجه:
(10 الف)
(10 ب)
4
با حل همزمان روابط(10) مقادیر و که مبین ترازهای بهینه مهارهای بازویی میباشند تعیین میشود.
تعیین موقعیت بهینه مهار بازویی دریک سازه تحت بار جانبی گسترده یکنواخت
بر طبق آنچه قبلاً توضیح داده شد میتوان موقعیت بهینه مهار بازویی در یک سازه تحت بار جانبی گسترده یکنواخت ( شکل2) را به صورت زیر تعیین نمود:
شکل 2 سازه با یک مهاربازویی تحت بار جانبی گسترده یکنواخت
با توجه به روابط ذکر شده تغییر مکان بالای سازه در این حالت برابر است با:
(11)
با مشتق گرفتن از رابطه (11) نسبت به x و برابر صفر قرار دادن آن، موقعیت بهینه مهار بازویی محاسبه میگردد.
(12)
حال جهت بررسی نتیجه بدست آمده از حالت تئوری و مدل واقعی، یک قاب صلب 50 طبقه،
که در دهانه وسط آن یک دیوار برشی به عنوان هسته قرار دارد به وسیله نرمافزار مدل گردیده، و مهار بازویی در طبقات مختلف قرار داده شده و در هر یک
از حالات تغییر مکان افقی بالای سازه اندازهگیری شده است. نتایج حاصل از این اندازهگیریها را میتوان
در شکل (3) مشاهده نمود. جهت سهولت در مقایسه، نمودار برحسب تغییر مکان افقی بالای سازه هنگامی که مهار بازویی در آن تراز واقع شده باشد، مقیاس شده است در ادامه با توجه به اینکه از سختی خمشی کف صرفنظر شده است، یک مهار بازویی در بالای سازه قرار داده شده است، و مهار بازویی دیگر در ترازهای مختلف جابه جا شده است. که میتوان نتایج حاصل
از این آنالیز را نیز در شکل (3) مشاهده نمود.
شکل 3 موقعیت بهینه مهار بازویی در یک سازه تحت بار جانبی یکنواخت
تعیین موقعیت بهینه مهار بازویی در سازه
غیر یکنواخت
در مبحث قبل موقعیت بهینه مهار بازویی هنگامیکه سطح مقطع اعضا ثابت بود مورد بررسی واقع شد، ولی با توجه به اینکه استفاده از سطح مقطع ثابت باعث غیراقتصادی شدن سازه میگردد. به منظور مقایسه و درک اثر تغییر در سطح مقطع ستونها، در این قسمت همان سازه در نظر گرفته
6
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 43 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
فصل 5- آشکارسازی اطلاعات بد و تعیین هویت
یکی از کارهای اساسی یک برآورد کننده عبارت اند از تعیین خطاهای اندازه گیری و تعیین و حذف آنها است اگر ممکن باشد، اندازه گیری ها ممکن است حاوی خطاهای ناشی از دلایل مختلف باشد. خطاهای تصادفی معمولاً در سنجش های ناشی از دقت محدود مترها و وسایل ارتباطات وجود دارند. اگر redundancy زائده های کافی در بین سنجش ها وجود داشته باشد، چنین خطاهایی توسط برآورد کننده حالت، فیلتر
می شود. طبیعت این عمل فیلتر کردن بستگی به روش برآورد بکار رفته دارد. خطاهای اندازه گیری بزرگ می توانند وقتی رخ دهند که مترها دارای بایاس ها، یا اتصالات (یا ارتباطات) غلط باشد. خرابی های سیستم ارتباطات از راه دور یا نویز ایجاد شده توسط تداخل پیش بینی نشده نیز منجر به انحرافات زیاد در سنجش های ثبت شده می شود. قطع نظر از این موارد، یک برآورد کننده ممکن است با اطلاعات توپولوژیک غیرصحیح فریب داده شود که بعداً بصورت اطلاعات بد توسط برآورد کننده تفسیر می شود. چنین موقعیتهایی (حالتهایی) به سختی کنترل می شوند و برطرف کردن خطاهای توپولوژی بعدا در فصل 7 بحث می شوند. بعضی اطلاعات بد آشکار هستند و می توانند توسط کنترل های ساده، آشکار شده یا حذف شوند. اندازه گیری مقادیر ولتاژ منفی از اندازه گیری بزرگتر یا کوچکتر از مقادیر پیش بینی شده اند از آن جمله است. یا تفاوت های زیاد جریانهای ورودی و خروجی در یک گره ارتباطی در یک ایستگاه فرعی از جمله مثالهای چنین اطلاعات بد می باشند. متأسفانه تمام انواع اطلاعات بد به آسانی قابل آشکار شدن توسط این دستگاه ها نمی باشند. بنابراین، برآورد کننده های حالت باید مجهز به ویژگی های پیشرفته تری باشند که آشکارسازی و تعیین هویت هر نوع از اطلاعات بد را آسان می کند. عملیات اطلاعات بد بستگی به روش برآورد حالت بکار رفته در اجرا دارد. این فصل بر روی آشکار سازی اطلاعات بد و روش های تعیین هویت تمرکز دارد که با روش WLS مرتبط هستند. سایر روش های برآورد حالت از قبیل روش هایی که در فصل 6 بحث می شوند، پردازش اطلاعات بد را بصورت روش برآورد کننده حالت ترکیب می کند و بنابراین بحث آنها شامل جنبه های عملیات اطلاعات بد نیز می باشد هنگام استفاده از روش برآورد
WLS، آشکار سازی و تعیین هویت اطلاعات بد فقط پس از فرایند برآورد توسط پردازش باقیمانده های اندازه گیری انجام می شوند. تحلیل بر اساس خواص این باقیمانده ها است که شامل توزیع احتمالات پیش بینی شده آنها می باشد. اطلاعات بد ممکن است به راههای مختلفی ظاهر شود که بستگی به نوع، محل و تعداد اندازه گیری هایی دارد که در خطا هستند. آنها می توانند به این شرح طبقه بندی شوند :
اطلاعات بد واحد : فقط یکی از سنجش ها در کل سیستم دارای یک خطای بزرگ است.
اطلاعات بد چندگانه : بیش از یک اندازه گیری در خطا خواهد بود.
اطلاعات بد چندگانه ممکن است در سنجش هایی ظاهر شود که باقیمانده های آنها بطور قوی یا ضعیف مرتبط هستند، سنجش های مرتبط بطور قوی آنهایی هستند که خطاهای آنها بر روی مقدار برآورد شده از یکدیگر تاثیر زیادی می گذارند و باعث می شوند که مورد خوبی در خطا ظاهر شود هنگامی که سایر موارد حاوی یک خطای بزرگ باشد. برآوردهای اندازه گیری ها با باقیمانده های مرتبط تحت تاثیر خطاهای یکدیگر نمی باشند، وقتی که باقیمانده های اندازه گیری قویاً مرتبط باشند، خطاهای آنها ممکن است برابر باشند، خطاهای انطباقی / خطاهایی هستند که با یکدیگر بطور منطقی و سازگار ظاهر می شوند. اطلاعات بد چندگانه می توانند بعداً به یکی از این سه گروه طبقه بندی شوند :
اطلاعات بد غیر- تراکنشی چندگانه : اطلاعات بد در سنجش های دارای بقایای اندازه گیری مرتبط ضعیف
اطلاعات بد غیر- انطباقی ولی تراکنشی چندگانه : اطلاعات بد غیر انطباقی در سنجش ها با بقایای مرتبط قوی.
اطلاعات بد انطباقی و تراکنشی چندگانه : اطلاعات بد سازگار در سنجش های با بقایای مرتبط قوی.
تعیین مقدار تراکنش بین سنجش ها و تحلیل خطاها می توانند براساس حساسیت های بقایای اندازه گیری برای خطاهای اندازه گیری انجام شوند. خواص بقایای اندازه گیری ای که توسط روش برآورد حالت 6 ساله بدست می آیند از قبل برای این منظور، بازنگری می شوند. عملیات اطلاعات بد بستگی به روش برآورد حالت بکار رفته در اجرا دارد. این فصل برروی آشکار سازی اطلاعات بدو روش های تعیین هویت های تمرکز دارد که با روش WLS بکار رفته متداول مرتبط است، سایر روش های برآورد حالت از قبیل مواردی که در فصل 6 بحث می شوند، پردازش اطلاعات بد را بصورت بخشی از روش برآورد حالت ترکیب می شوند و بحث آنها شامل
جنبه های عملیات آنها بر روی اطلاعات بد نیز می باشد. هنگام استفاده از روش برآورد WLS ، آشکار سازی و تعیین هویت اطلاعات بد فقط پس از فرایند برآورد توسط پردازش باقیمانده های اندازه گیری انجام می شوند. تحلیل بر اساس خواص این باقیمانده ها است که شامل توزیع احتمالات پیش بینی شده آنها است، اطلاعات بد ممکن است به روش های مختلفی ظاهر شوند که بستگی به نوع، محل و تعداد اندازه گیری هایی دارد که که در خطا هستند. اطلاعات بد چندگانه ممکن است در اندازه گیری هایی ظاهر شوند که بقایای آنها بطور قوی یا ضعیف مرتبط می شوند، اندازه گیری های مرتبط شده قوی آن اندازه گیری هایی هستند که خطاهای آنها بر روی مقدار برآورد شده یکدیگر تاثیر چشمگیری می گذارند که باعث می شود که موارد خوب نیز در خطا ظاهر شوند هنگامی که دیگری حاوی یک خطای بزرگ است، برآوردهای اندازه گیری ها با باقیمانده های مرتبط بطور چشمگیری تحت تاثیر خطاهای یکدیگر نمی باشند. وقتی که باقیمانده های اندازه گیری با خطاهای آنها مرتبط باشند، خطاهای آنها ممکن است مطابقت نداشته باشد. خطاهای انطباقی، خطاهایی هستند که با یکدیگر سازگار بنظر می رسند. اطلاعات بد چندگانه می توانند بعداً به سه گروه طبقه بندی شوند. 1- اطلاعات بد غیر تراکنشی چندگانه : اطلاعات
بد در اندازه گیری ها با باقیمانده های اندازه گیری مرتبط ضعیف.
2- اطلاعات بد غیر انطباقی ولی تراکنشی چندگانه : اطلاعات بد غیر انطباقی در اندازه گیری ها با باقیمانده های مرتبط.
3- اطلاعات بد انطباقی و تراکنشی چندگانه : اطلاعات بد منطقی در اندازه گیری ها با باقیمانده های مرتبط قوی.
تعیین کیفیت میزان تراکنش بین اندازه گیری ها و تحلیل خطاها می تواند بر اساس حساسیت های باقیمانده های اندازه گیری برای سنجش خطاها، انجام شود. خواص باقیمانده های اندازه گیری که توسط روش برآورد WLS بدست می آیند در زیر بازنگری میشود.
1-5 خواص باقیمانده های اندازه گیری
معادلات اندازه گیری خطی شده را در نظر بگیرید:
بطوری که E (e)=0 و COV (e) = R است که یک ماتریس قطری براساس این فرض است که خطاهای اندازه گیری مرتبط نمی باشند. توجه کنید که باقیمانده های اندازه گیری ممکن است هنوز مرتبط باشند. حتی اگر خطاهای مستقل درنظر گرفته شوند. آنگاه برآورد کننده WLS از بردارها حالت تغییر داده شده چنین می شود :
و مقدار برآورد شده چنین است:
(3-5)
در جایی که و گاهی اوقات موسوم به ماتریس hat بخاطر قرار دادن یک کلاه (hat ) بر روی ∆z نامیده می شود. یک ایده درباره اندازه گیری موضعی در اطراف یک متر مفروض می تواند بدست آید، که توسط کنترل کردن ورودی های