لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 48 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام دانای توانا
کار آفرینی و ایده پردازی خلاق
یک سؤال اساسی :
چرا با افزایش
نسبی تعداد دانش آموختگان
دانشگاه های کشور
با بیکاری آنان مواجه شده ایم ؟؟؟
سرگذشت ها و شخصیت ها
- ماجرای Edward Lloyd در سال 1688 م .
- ماجرای Clarence Birdseye و گوشت یخ زده .
- ماجرای Townsend Speakman و نوشابه گازدار (کولا) .
- ماجرای خانم بت گراهام و “Liquid Paper”
- ماجرای خانم فریده مشکوه و حمل و نقل بین المللی
مفاهیم کلیدی
ایده سوداگرایانه : Enterprising Idea
کارآفرین Entrepreneur
کارآفرینی Entrepreneurship
کسب و کار کوچک Small Business
خلاقیت Creativity
رشته فعالیت Business Definition
Enterprise
Entrepreneurship
Small
Business
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
تفکر خلاق
شاید عمده ترین تفکر ویژه آدمی «تفکر خلاق» باشد که نوع و سطح عالی تفکر و خالق فلسفه،علم، هنر و صنعت است.
تفکر خلاق نوعی از تفکّر است که در آن ذهن به طوری عمیق با یک مسأله درگیر می شود؛ به تجسم و واضح سازی آن می پردازد و به منظور تنظیم کردن نتیجه تفکّر یا دریافت مفاهیم جدید، مبادرت به جرح و تعدیل آن می کند.
آن چه تفکّر خلّاق را از تفکّر عادی جدا می کند، مربوط به اصالت و تازگی نظر یا فرضیه ای است که فرد مبتکر عرضه می دارد. در تفکّر عادی، فرد معمولاً از تجربیات قبلی خود استفاده می کند؛ آن ها را در زمینه و طرح جدیدی قرار می دهد و با تغییر شکل و سازمان آن ها در حل مسائل، از آن ها استفاده می کند.
در تفکّر خلّاق، راه های غیر عادی و معمولی،نظر فرد را به خود طلب می کند. ممکن است فرد، مسأله تازه ای را مطرح کند یا فرضیه های کاملاً غیر عادی که بالنسبه مورد قبول دیگران است ارائه نماید.
معمولاً افرادی که در رشته های مختلف دانش بشری، مسأله تازه ای طرح می کنند و فکر و اندیشه تازه ای به وجود می آورند یا طریق جدیدی برای حل مسأله آن رشته ارائه می شوند. ممکن است یا آهنگ ساز آهنگ جدیدی اخترع کند.یک نویسنده، سبک خاصی به وجود آورد. و یا یک ریاضی دان یا فیزیک دان در رشته خود کشف تازه ای بنماید. هر کدام این ها در رشته خود خلّاق و مبتکر هستند، اگر چه تأثیر اختراع آن ها در پیشرفت بشری متفاوت باشد.
تفاوت خلّاقیت، نوآوری و کارآفرینی
خلّاقیت، نوآوری و کارآفرینی ضمن این که در ارتباط نزدیک با هم هستند در عین حال تفاوتهایی نیز دارند. افراد خلّاق افرادی افرادی هستند که می توانند پدیده های جدیدی را کشف یا خلق کنند، اما نمی توانند یا علاقه ندارند اکتشافات یا اختراعات خود را به محصول یا خدمتی تبدیل کنند؛ در حالی که افراد نوآور علاوه بر این که قادرند پدیده های نویی را خلق یا کشف کنند، توانایی آن را دارند که اختراعات یا اکتشافات خود را به محصول یا خدمت تبدیل و آن را بازار عرضه کنند تا در ازای آن سودی به سمت به دست آورند؛ اما افراد کارآفرین افرادی هستند که قادرند هم ایده ها،
2
اختراعات یا اکتشافات خود را به کالا یا خدمات و سپس آن ها را به ارزش تبدیل کنند و هم ایده ها یا اختراعات و اکتشافات و حتی نوآوری های دیگران را به ارزش مبدل کنند.
یک مخترع با ایده ها و مفاهیم کار می کند و می کوشد آن ها را به نمونه واقعی تبدیل کند. نوآور با روش ها و برنامه ها و سیستم ها کار می کند و می کوشد نمونه را به محصول یا خدمتی تجارتی تبدیل کند. کارآفرین نیز با فرصت ها، ریسک ها و ارزش ها کار می کند و می کوشد بازار بالقوه ای برای ایده ها یا محصولات شناسایی، کشف یا خلق کند (احمد پور داریانی و عزیزی،1383). جدول زیر بیانگر تفاوت افراد ایده پرداز، مخترع، نوآور و کارآفرین است.
مؤلفه های خلّاقیت
وقتی از مؤلفه های خلّاقیت سخن به میان می آید، منظور عناصری است که خلّاقیت را می سازد. خلّاقیت دارای عناصر و اجزایی است که با هم خلّاقیت را می سازند و بین آن ها تعامل و ارتباط برقرار است.
آمابلی (نقل از قاسم زاده و عظیمی، 1377) خلّاقیت را متشکل از سه عنصر: مهارت های مربوط به قلمرو یا موضوع، مهارت های مربوط به خلّاقیت و انگیزه می داند.
الف- مهارت های مربوط به موضوع: این مهارت ها عبارتن از، دانش و شناخت ما نسبت به موضوع، حقایق، اصول و نظریات و انگاره های نهفته در آن موضوع. این مهارت ها به منزله مواد اولیه استعداد، تجربه و آموزش در یک زمینه خاص به شمار می روند. بدیهی است تنها در صورتی در رشته ای (برای مثال فیزیک هسته ای یا شیمی) امکان خلّاقیت داریم که آن اطلاعاتی داشته باشیم.
ب- مهارت های مربوط به خلّاقیت: مهارت های خلّاقیت با شکستن قالب ها، مهارت های موضوعی را در راه جدیدی به کار می گیرد. مهارت های خلّاقیت با ارزش های فکری،
4
شکستن عادت، تفاوت دیدن مسائل، وسعت فکری، به تعویق انداختن قضاوت و ارزیابی، درک پیچیدگی و درگیر شدن با آن و غیره همراه است.
ج- انگیزه: یکی از عناصر اساسی و شاید مهم ترین اجزاء خلّاقیت، انگیزه است انسان بدون انگیزه درونی و بیرونی نمی تواند کار خلّاقانه ای انجام دهد،. تحقیقات تجربی حاکی از آن است که انگیزه درونی نقش سازنده تری در تحقق خلّاقیت داشته اند. به زغم آمابیل برای پرورش خلّاقیت باید به افراد کمک کنیم تا نقاطی را که انگیزه یا علایق و مهارت های آن ها را با یک دیگر منطبق می شوند یعنی محل تقاطع خلّاقیت خود را تشخیص دهند. این محل ترکیب پرقدرتی است زیرا در این نقطه امکان خلّاقیت فراهم می شود. شکل (1-1) محل تقاطع خلّاقیت را نشان می دهد.
با توجه به مطالعات انجام شده مشخص می شود که هر یک از صاحب نظران با توجه به دیدگاه خود خلّاقیت را شامل اجزاء و عناصر خاصی دانسته اند. در رویکردی تطبیقی و جامع عناصر اساسی خلّاقیت را می توان به شرح ذیل دانست:
انگیزه: خلّاقیت ارتباط بسیار نزدیکی با انگیزه دارد. انگیزه را می توان نیروی محرک فعالیت های انسانی و قوه جریان خلّاقیت او دانست. انگیزه را به موتور و فرمان خودرو تشبیه کرده اند. در این مقایسه نیروی ذهن انسان و تعیین جهت آن، مفاهیم عمده انگیزه هستند. زندگی افراد بسیار خلّاق این نکته را تأکید می کند که آن ها برای عرضه کارهای اصیل، انگیزه های عالی دارند. افراد خلّاق در همه حرفه ها دارای این گرایش هستند که کار بیشتری بیافرینند و نسبت به هم سن های خود دوره طولانی تری به عرضه کار ادامه می دهند.
استعداد: یکی از عوامل مهم سازنده خلّاقیت استعداد ذهنی مناسب و معمولی برخوردار نباشند در اصل آمادگی ارائه ایده های نو و خلّْاق را ندارند. در بحث از خلّاقیت هر چند گفته می شود که هوش بالا چندان تأثیری در خلّاقیت ندارد اما وجود هوش متوسط لازمه خلّْاقیت و نوآوری است.
تلاش و پشتکار: هیچ پدیده ای را در زمینه خلّاقیت و نوآوری نمی توان جانشین پشتکار و مداومت کرد. پشتکار یعنی انجام هر تعهدی، تلاش و کوششی پی گیری داشتن با وجود موانع و مشکلات، هدفی را به طور دائم و خستگی ناپذیر ادامه دادن. اغلب افرادی که در زمینه ایده جویی فعالیت می کنند ابتا آغاز گران خوبی هستندولی تمام کننده های خوبی نیستند. سخت کوشی در خلّاقیت به حدی مهم است که گفته اند،
4
تنها ده درصد از خلّاقیت ناشی از الهام و نود درصد حاصل از تلاش و کوشش است.
دانش و اطلاعات: دانش و اطلاعات یکی از عوامل اساسی خلّاقیت و در واقع ماده خام آن به شمار می آید. اگر یک قطب خلّاقیت را جریان و فعالیّت ذهنی بدانیم، قطب دیگر آن معلومات و اطلاعات از اشیاء و امور است. ویلیامز می گوید: «خلّاقیت مهارتی است که می تواند، اطلاعات پراکنده را به هم پیوند دهد، عوامل جدید اطلاعاتی را در شکل تازه ای ترکیب کند و تجارب گذشته را با اطلاعات جدید برای ایجاد جواب های منحصر به فرد و غیر متعارف مرتبط سازد».
تجربه: تفکر خلّاق در خلاء صورت نمی گیرد و به هر شکل و نوعی که باشد از شرایط و موقعیتهای متأثر می شود. یکی از این شرایط تجربه است. تجربه شامل مجموعه ای از اندوخته ها و برداشته های ذهنی است که در ارتباط متقابل با محیط (طبیعی و اجتماعی) حاصل می شود. بنابراین افرادی که در زمینه های خاصی دارای تجربه های بیشتری هستند از امکانات بالقوه بیشتری برای ایده های نو برخوردار هستند.
تصوّر و خیال: پایه و اساس تفکّر خلّاق، تصور و خیال است. همه ما توانایی ایجاد تصورات مختلف (جانشین، پیش بینی، سازندگی و حدس زننده) را در ذهن خود داریم. با تجسم خلّاق می توانید تصور خلّاقیت و موفقیت را ایجاد کنید. در تخیل نیز از آن جایی که فرد خارج از قیود و هنجارها موجود، آزادانه آن چه را که تمایل دارد، در ذهن خود متصور می شود می تواند به خلّاقیت دست یابد. تفکّر خلّاق در حقیقت شکل آزاد است. برای تجسم بهتر عوامل اساسی خلّاقیت به شکل زیر توجه کنید.
همان طور که در شکل 2-1 مشاهده می شود خلّاقیت انسان ریشه در دانش و تجربه او دارد و بر بستری از تصور و تخیل فعال می شود. پایه اصلی خلّاقیت انسان تلاش و کوشش او برای دست یابی به راه حل ها و نتایج بدیع و نوآورانه است. درجه تلاش و پشتکار انسان نیز به نوبه خود از زمینه اصلی تری به نام مجموعه ای از انگیزه های او تأثیر می پذیرد. رابطه بین عوامل مطرح شده را به خوبی می توان در معادله زیر مشاهده کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
مقدمه
گاه دیده میشود که دانش آموزی از عهده انجام کاری برمیآید اما آن کار را به دفعات لازم انجام نمیدهد. مثلا سلام کردن را یاد گرفته است اما به ندرت به افراد بزرگتر از خود سلام میکند یا میتواند تکالیفش را انجام دهد اما در این کار سستی نشان میدهد. در این گونه موارد با استفاده از روشهای افزایش رفتار میتوان رفتار دلخواه را در او افزایش داد.
روش تقویت مثبت برای افزایش رفتارهای مطلوب
روش تقویت مثبت تقریبا همان روش متداول پاداش است که همه معلمان با آن آشنا هستند و غالبا آن را مورد استفاده قرار میدهند. با این حال بین پاداش و تقویت مثبت اندک تفاوتی وجود دارد که روان شناسان را بر آن داشته است تا به جای پاداش از اصطلاح دقیقتر تقویت مثبت استفاده کنند. در پاداش دادن افراد هدف ما بطور عمده قدردانی و سپاسگذاری از اعمال گذشته آنهاست و گرچه پاداش یک رفتار معمولا به تکرار آن میانجامد هدف ما از پاداش دادن رفتار ضرورتا تکرار آن رفتار در آینده نیست.
اما در تقویت مثبت هدف الزاما تکرار رفتار است یعنی اگر پس از تقویت یک رفتار احتمال وقوع آن رفتار در شرایط همسان آتی افزایش نیابد گفته میشود که تقویت صورت نگرفته است. تقویت مثبت بهترین و موثرترین روش افزایش رفتار است . فرایندی که در آن ارائه تقویت کننده مثبت بعد از رفتار منجر به نیرومند شدن آن رفتار میشود. وقتی معلم تصمیم میگیرد هر وقت دانش آموزان موقع ورود به کلاس به او سلام کنند با لبخند زدن به هنگام جواب دادن به سلام آنها رفتار سلام کردن آنها را تقویت کند در واقع از تقویت مثبت استفاده میکند.
اصول تقویت مثبت
اصل اول
از تقویت کننده مناسب استفاده کنید. تقویت کنندههای مختلف بر افراد مختلف تاثیرات متفاوتی دارند. همچنین تاثیر یک تقویت کننده واحد بر یک فرد معین در شرایط مختلف متفاوت است. بنابراین لازم است در استفاده از تقویت کنندهها در شرایط گوناگون و با افراد مختلف این نکته به خوبی مورد توجه قرار گیرد.
اصل دوم
فوریت تقویت یک عامل مهم است. تقویت فوری اثر بخشی بیشتری از تقویت همراه با تاخیر دارد و گاه تقویتی که با تاخیر انجام شده هیچ فایدهای ندارد. معلم باید بلافاصله پس از انجام رفتار مطلب از سوی دانش آموزان آن رفتار را تقویت کند و فاصله بین تقویت و رفتار را به حداقل برساند.
اصل سوم
مقدار تقویت را توصیه میکند. دانش آموزان اگر ببینند معلمی همیشه و در هر مورد با دلیل و بیدلیل همه را مورد تشویق و تمجید قرار میدهد رفتار تقویت کننده او نسبت به دانش آموزان اثر تقویتیاش را از دست میدهد بنابراین لازم است مقدار و میزان مناسب تقویت رعایت گردد.
اصل چهارم
توصیه میکند که از موقعیتها و تقویت کنندههای تازهتر استفاده شود. افراد موقعیتهای جدید یادگیری و انجام فعالیتهای تازه را به موقعیتها و فعالیتهای تکراری ترجیح میدهند. بنابراین معلمان باید بکوشند تا در آموزش و افزایش رفتارهای مطلوب روشها و فنون گوناگون را بکار برند تا دانش آموزان مرتبا خود را در شرایط تقویتی حس کنند. همچنین بهتر است معلمان سعی کنند تا از روشهای تقویتی متنوع استفاده کنند و برای مدتی طولانی از یک تقویت کننده بطور تکراری استفاده نمایند.
روش تقویت منفی برای افزایش رفتارهای مطلوب
تقویت منفی نیز سبب افزایش رفتار میشود. تفاوت این روش با تقویت مثبت در آن است که در تقویت مثبت ارائه یک تقویت کننده مثبت مثل یک جایزه ، یک آفرین و ... رفتار مطلوب را نیرومند میسازد. در حالی که در تقویت منفی حذف یک عامل منفی یا فرار از آن منجر به نیرومندی رفتار میشود. نام دیگر تقویت کننده منفی محرک آزارنده است زیرا حضور آن در موقعیت موجب آزار فرد میشود و لذا حذف آن از موقعیت یا به تعویق افتادن آن سبب تقویت رفتاری از فرد میشود که به حذف یا به تعویق افتادن آن منجر شده است.
تقویت منفی مانند تقویت مثبت از پدیدههای معمولی زندگی روزانه است. کودکی که تازه راه رفتن را آموخته است اگر هنگام راه رفتن قدم اشتباهی بردارد زمین خواهد خورد و بخصوص از بدنش درد خواهد گرفت و بعد برای احتراز از زمین خوردن خواهد کوشید تا از انجام حرکت غلط جلوگیری به عمل آورد. در کلاس درس معلم ممکن است با تهدید کردن دانش آموز به گرفتن نمره کم و مردود شدن در امتحان آنها را به درس خواندن وا دارد و رفتار درس خواندن را در آنها تقویت کند.
چگونه دانش آموزان خلاق ترب
یت کنیم،روش های پرورش خلاقیت دانش آموزان در کلاس درس و مدرسه
خلاقیت زیباترین و شگفت انگیزترین خصیصه ی انسان است. غنا، پویایی و بقای هر فرهنگ و تمدنی به خلاقیت مردمان آن بستگی دارد و این واقعیت را تاریخ بارها به اثبات رسانده است.
اکنون در آغاز هزاره ی سوم به جرأت می توان گفت خلاقیت همان چیزی است که زندگی مدرن بشر متمدن را از زندگی ابتدایی انسان نخستین جدا می کند. اگر اکنون در شروع قرن بیست ویکم مشاهده می کنیم که در قسمتی از دنیا انسان هایی رؤیایی دست یابی به کرات دور دست و سکونت در فضا را به واقعیتی عینی بدل کرده اند ، برای لحظه ای بیندیشیم که در همین لحظه در گوشه های دیگری از دنیا ، انسان های دیگری نیز زندگی می کنند که شیوه ی زیستن آنها همانند بشر هزاران سال پیش است ، به راز خلاقیت ، این موهبت منحصر به فرد انسان ، پی خواهیم برد.
فصل اول
ü ویژگیهای شخصیت خلاق
ü دانش آموز خلاق را بشناسید
ویژگیهای شخصیت خلاق
هر چند خلاقیت یک توانایی همگانی است و همه ی انسان ها کمابیش از آن برخوردارند، اما افراد ی که خلاقیت بالایی دارند و به عنوان افرادی خلاق شناخته می شوند، دارای خصوصیات شخصیتی و رفتاری ویژه ای هستند که به وسیله ی این خصوصیات می توان آن ها را از سایر افرادی که از خلاقیت کم تری برخوردار هستند ، تشخیص داد. فایده ی اصلی آشنایی با ویژگی های افراد خلاق این است که می توانیداز آن ها به عنوان الگوهای رفتاری برای ایجاد و پرورش رفتارهای خلاقانه در کودکان استفاده کنید . در این قسمت با مهمترین و بارزترین این ویزگی ها آشنا می شوید:
_ استقلال_ ریسک پذیری_ کنجکاوی_ علاقه به کارهای پیچیده_ تحمل ابهام
_ انعطاف پذیری_ شوخ طبعی_ اعتمادبه نفس بالا_ ابتکار_ پشتکار_ تخیل قوی
_ حساسیت وتوجه_ زیبایی دوستی_ تردید
دانش آموزخلاق رابشناسید
هرچندبسیاری ازویژگیهای کلی افرادخلاق که درقسمت قبل معرفی گردیدکمابیش شامل دانش آموزان خلاق نیزمیگردد،اماازآنجاکه تاکیداصلی این کتاب ،پرورش خلاقیت دانش آموزان خلاق که معمولا درمحیط مدرسه وکلاس درس مشاهده میشود،دربخشی مجزابرشمرده شود.درهمین موردسه دلیل دیگر نیزوجودداردکه این ضرورت راتاکیدکند:
1: محیط مدرسه وکلاس به خودی خودرفتارهای ویژه ای رادردانش آموزان خلاق ایجادمیکندکه ممکن است دانش آموزان هارا درمحیط منزل یامحیط های دیگرنمایان سازدویابه گونه ای متفاوت نشان دهد.
2: بسیاری ازرفتارهای دانش آموزان خلاق،خاص محیط تحصیلی آن هاست وازلحاظ نوع وشدت با خصوصیات سایرافرادخلاق متفاوت است
3: آشنایی باخصوصیات بارزدانش آموزان خلاق به معلم امکان میدهدتاآن هارابهتربشناسدوبه برنامه ریزی درجهت تقویت،پرورش،تغییرواصلاح مواردلازم بپردازد.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 17 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 275 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 140 |
مطالعه عوامل مؤثر در افزایش مهارت نوشتن خلاق در دانش آموزان متوسطه
مقدمه
جامعهی پویا و پرتلاش امروزی یک لحظه درنگ نمی کند تا بتواند به فنون جدید و قدرت والای علمی دست پیدا کند . در چنین عصری که عصر شکوفایی و بهره جستن از نبوغ بزرگان علمی، پژوهندگان ،مخترعین ، مبتکرین، صنعتگران و... است برای اداره سازمانهای اجتماعی ـ فرهنگی ـ اقتصادی و آموزش جامعه به فکر و ذهن افراد خلاق نیاز است ، تا بتوان همگام و همپای پیشرفت جامعه به پرورش افراد خلاق اقدام نمود.
بسیاری بر این عقیدهاند که خلاقیت امری ذاتی است و فقط خداوند این ودیعه خود را به عدهای از انسانها بخشیده و قابل آموزش و آموختنی نیست . عدهای با این عقیده مخالفند و ابراز می دارند خداوند به همه انسانها یکسان نعمت بخشیده این افراد (خلاقان) از این نبوغ خدادادی خود ، بیشترین بهره را بردهاند و نیز معتقدند که خلاقیت صفت مشترک تمامی انسانها است که با پرورش آن می توان آن را از حالت رکود درآورد و از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل کرد و بالعکس میتوان خلاقیت را با آموزش ناصحیح و غلط از ریشه خشکاند. تحقیقات ادعای گروه دوم را تصدیق کرده و خلاقیت را صفت مشترک تمام انسانها دانسته ، اما مقدار و نوع خلاقیت از فردی به فرد دیگر متفاوت میدانند و هر انسانی به نوعی از خلاقیت خود بهره میبرد یکی زیاد یکی کم(پیرخایفی،1376). این تحقیقات نشان داده است که رشد و پرورش خلاقیت از همان بدو تولد و دوران کودکی آغاز میشود و در دوران دبیرستان به مرحله شکوفائی خود نزدیک میشود. البته اگر این توانایی در انسان پرورش یابد تا پایان عمر به غنای والای علمی آن افزوده میشود.
پیرخایفی (1376) آموزش خلاقیت را امری حیاتی میداند که باید در سطوح مختلف تحصیلی به صورت همگانی انجام گیرد و این آموزش همگانی متضمن انعطاف پذیری ذهن ، توانمندی شخصیت انسان (پرورش روحیهی استقلال و اعتماد به نفس) و ایجاد زمینه و بسترهای مناسب اجتماعی فردی و خانوادگی است. جدای از آموزش همگانی و عمومی آموزش ویژه نیز از ضروریات است . با آموزش ویژه، فکر به طور خاص در یک زمینه ، مهارت مطلوب و مناسب را کسب میکندو به اصطلاح اهل علم تخصص مییابد. تفاوت اساسی موجود میان آموزش همگانی و آموزش ویژه این است که در آموزش همگانی فرد یاد میگیرد که چگونه در خدمت خود باشد و قابلیتهای خود را بشناسد و به استعدادهایش در زمینههای مختلف پی ببرد، امّا در پرورش ویژه فرد علاوه بر شناخت قابلیتهای خود به خدمات اجتماعی نیز توجه میکند و یاد میگیرد که چگونه در خدمت جامعه باشد و خود را وقف اجتماع نماید . فرد به صرف داشتن اندیشههای خلاق به ما تضمین نمیدهد که حتماً این اندیشه را در هر سطحی از خلاقیت که میخواهد باشد میتواند به مرحله بازدهی و تولید برساند قطعاً در این راه عوامل شخصیتی بسیاری وجود دارند که مانع از به نتیجه رسیدن اندیشه خلاق افراد میشوند. عواملی چون ـ اعتماد به نفس پایین ـ نبود اراده و پشتکار ـ اضطراب ـ تشویش خاطر ـ دل نگرانی ـ وسواس ـ خود کم بینی ـ حساس نبودن نسبت به پدیدهها ـ تمایل به همرنگی و یکنواختی فکر از عواملی به شمار میروند که راه را بر اندیشه خلاق میبندد . از این رو تدارک دیدن زمینهای که باعث برطرف ساختن عوامل شخصیتی ذکر شده میشود ، مهمترین قدم برای رشد اندیشه به شمار میرود. در این میان تأکید ویژه بر نقش خانواده و در مرحلهی دوم مدرسه است .
فهرست مطالب
فصل اول : کلیات
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت و ضرورت پژوهش
اهداف پژوهش
فرضیههای پژوهش
تعاریف عملیاتی متغیرها
نوع متغیرهای تحقیق
مراحل اندازهگیری متغیرها
تعریف متغیرها
فصل دوم : ادبیات پژوهش
خلاقیت چیست ؟
تعریف خلاقیت
روند شکل گیری خلاقیت
خصوصیات افراد خلاق
راههای پرورش خلاقیت
موانع خلاقیت
انگیزه عاملی جهت تحقق خلاقیت نوشتاری
نقش آموزش در پرورش نوشتن خلاق
محیط خانواده و تأثیر آن بر خلاقیت
نقش تکرار و تمرین نوشتن بر نوشتن خلاق
تأثیر مطالعه بر نوشتن خلاق
نقش قصهگویی در پرورش نوشتن خلاق
تشویق عاملی کارساز در پرورش نوشتن خلاق
نقش کودکستان و مراکز پیش دبستانی در بروز خلاقیت
نقش بازیهای کودکانه در پرورش خلاقیت
تأثیر اوقات فراغت بر نوشتن خلاق
مروری بر تحقیقات انجام شده
نوع تحقیق
جامعه آماری و ویژگیهای آن
روش نمونهگیری و حجم نمونه
ابزار گردآوری دادهها
پایایی و روایی پرسشنامهها
پایایی و روایی آزمون خلاقیت
پایایی و روایی آزمون انگیزه پیشرفت
پایایی و روایی پرسشنامه محقق ساخته
شیوه نمرهگذاری آزمونها
نمرهگذاری آزمون خلاقیت
نمرهگذاری آزمون انگیزه پیشرفت
روش تجزیه و تحلیل دادهها
فصل چهارم : یافتههای تحقیق
یافتههای توصیفی
یافتههای مربوط به فرضیههای تحقیق (آمار استنباطی)
فصل پنجم : بحث و نتیجهگیری
حث و نتیجهگیری
پیشنهاد نظری و علمی پژوهش
محدودیتهای پژوهش
منابع و مأخذ
منابع و مأخذ
پیوستها
پرسشنامه شماره (1) پرسشنامه محقق ساخته
پرسشنامه شماره (2) آزمون انگیزه پیشرفت (ACMT)
پرسشنامه شماره (3) آزمون خلاقیت جمال عابدی