پروتکل طرحواره درمانی
فرمت : WORD + PDF
تعداد صفحات: 75
تعداد جلسات: 10 جلسه
پروتکل طرحواره درمانی به صورت گروه درمانی می باشد.
همکاری گروهی باعث درمان سریعتر و موثرتر است. همچنین هزینه های درمان هم در درمان گروهی کمتر به مراتب است. در این روش درمانی درمانگر باید به مراجعان کمک کند تا بتوانند نیاز اصلی و هیجانی خود را درک کنند و برای برآورده کردن نیازهای خود الگوهای رفتاری، ارتباطی، هیجانی و شناختی سالمی داشته باشند.
فهرست جلسات:
جلسه 1: فهرست براری از مشکلات مراجعین
جلسه 2: ثبت شواهد عینی زندگی گذشته و جاری
جلسه 3: آموزش تکنیک های شناختی رفتاری
جلسه 4: برون ریزی عواطف بلوکه شده
جلسه 5: آمادگی برای تغییر با گفتگو ذهنی
جلسه 6: تصویر سازی ذهنی
جلسه 7: درمان از طریق تقویت رابطه
جلسه 8: نامه نگاری به عزیزان
جلسه 9: الگوبرداری و الگوشکنی رفتاری
جلسه 10: مرور کل جلسات و آموزش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 23 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع تحقیق : رفتار درمانی
رفتار درمانی cognitive – behavior thrapy
تاریخچه تحول فکر رفتار و درمانی:
اگر بخواهیم تاریخچه رفتار و درمانی را از لحاظ تاکیدی که بر روفتار دارو بررسی کنیم این شیوه درمان به قدمت تمدن است و اولین تلاشهایی که انسان برای هدایت افراد هم نوع خود بهبود رفتار آن انجام داد منطقه آغازی آن است دانشمندان در این زمینه کار کرده اند:
1-واستون 2- پاولف 3-ثورندایک
4-اسکنیر
پاولف ایوان پاولف :
ایوان پاولف یکی دیگر از دانشمندان ایوان پاولف بود که مدت چندین سال مشغول آزمایش و تحقیقات فیزیولوژیک در مورد نقشه مایعات بر گوارش بود که یکی از آنها بزاق دهان بود
او تحقیق خود را در سال 1902 میلادی انجام داد و این موضوع 30 سال از وقت او را به خود اختصاص داد
ترشح بزاق غذا
پاسخ غیر شرطی محرک غیر شرطی
Ucs ucR
............ زنگ
ترشح بزاق زنگ و غذا
ترشح بزاق زنگ
پاسخ شرطی محرک شرطی
Cs CR
ادواردال ثورنداک :
ثوزنداک پدر (روانشناسی تربیتی )یکی از مهمترین پژوهشگران در تدوین روانشناسی حیوانی بود . او نظریه عینی ماشینی (مکانیسمی)را تدوین کرد که بر رفتار آشکار تدوین می کرد و اعتقاد داشت که روانشناسی باید رفتار را مطالعه کند تا عناصر ذهنی یا تجربه به هوشیار را
ثوزنداک یادگیری را بر اساس 3 اصل توضیح می دهد .
1-قانون تمرین
2-قانون اثر
3-قانون آمادگی
قانون اثر :
اعمالی که پیامد مطلوب دارند ، تکرار می شوند بنابراین یاد گرفته می شوند . درحالیکه رفتارهایی که پیامد نامطلوب دارند یادگرفته نمی شود و فراموش می شوند رفتارها با پاداش و تمرین خفظ می شوند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 42 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام خدا
گشــــتالت درمـــــانی
منابع ؛
مبانی راهنمایی و مشاوره ( شارف ـ عبدالله شفیع آبادی ـ محمود ساعتچی ـ
دکترعلی اکبرسیف و اینترنت )
درس روانشناسی گشتالت
تاریخچه
گشتالت در قرن 20
نام گروهی از روانشناسان آلمانی است .
ورتایمر بنیانگذار گشتالت می دانند با این حال کهلر – کافکا از دوستان نزدیک او در بنیانگذاری گشتالت به حساب می أیند .
پرلز در طی سالهای 1970-1893 براساس آموزشها و تجارب قبلی در زمینه روانشناسی گشتالت ، معناشناسی ، نهضت توانایی بالقوه أدمی را توسعه می دهد .
کـهلــر
کلیات
گشتالت یک کلمه آلمانی به معنی کل یا سازمان است .
پیروان این مکتب معتقدند :
« کل بیشتر از مجموع اجزای آن است »
یعنی ما دنیا را در کل های معنی دار تجربه می کنیم . ما محرکهای جدا گ انه را نمی بینیم بلکه آنچه را می بینیم محرکهای ترکیب یافته هستند .
مثال : در حقیقت شما نمی توانید از تصویری ، تصور کاملی درک کنید ا گ ر ابتدا بازو ، بینی ، دهان و سایر بدن ن گ اه کنید و بکوشید تا آنها را کنار هم قرار دهید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 29 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
فصل هشتم ضمائم تمایزهای بین مشاوره و روان درمانی -Distinctions Between Counseling and Psychotherapy in : Sefler , Buford Theories of Counseling , Mcgraw Hill , 1965 . PP.15-25
کوشش هایی که به منظور مجزا کردن مشاوره از روان درمانی به عمل می آید در جهان مورد تأیید همگان قرار نگرفته است گروهی را عقیده بر آن است که باید دو اصطلاح مشاوره و روان درمانی را به صورت مترادف مورد استفاده قرار داد و از فکر جدا سازی آنها احتراز جست.
صاحب نظران دیگر و مخصوصا کسانی که کارشان تربیت مشاوران دبیرستان است با این طرز فکر موافق نبوده و معتقدند که حتما باید دو واژه مذکور را از هم جدا دانست . به عقیده این گروه، حتی در صورت عدم تفاوت در ماهیت مشاوره و روان درمانی، لازم است میان آنها تفاوتی هرچند مصنوعی به وجود آورد. بر اساس استدلال این دسته از صاحب نظران اگر مجزا کردن مشاوره از روان درمانی امکان پذیر نباشد، قطعا همه برنامه های مربوط به تربیت مشاور در سطح فوق لیسانس متوقف مانده و بیست هزار از کارکنان دبیرستانها که به عنوان مشاور استخدام شده اند بیکار خواهند ماند، زیرا تنها عده معدودی از مردم به چشم روان-درمانگر
فصل هشتم ضمائم تمایزهای بین مشاوره و روان درمانی -Distinctions Between Counseling and Psychotherapy in : Sefler , Buford Theories of Counseling , Mcgraw Hill , 1965 . PP.15-25
کوشش هایی که به منظور مجزا کردن مشاوره از روان درمانی به عمل می آید در جهان مورد تأیید همگان قرار نگرفته است گروهی را عقیده بر آن است که باید دو اصطلاح مشاوره و روان درمانی را به صورت مترادف مورد استفاده قرار داد و از فکر جدا سازی آنها احتراز جست.
صاحب نظران دیگر و مخصوصا کسانی که کارشان تربیت مشاوران دبیرستان است با این طرز فکر موافق نبوده و معتقدند که حتما باید دو واژه مذکور را از هم جدا دانست . به عقیده این گروه، حتی در صورت عدم تفاوت در ماهیت مشاوره و روان درمانی، لازم است میان آنها تفاوتی هرچند مصنوعی به وجود آورد. بر اساس استدلال این دسته از صاحب نظران اگر مجزا کردن مشاوره از روان درمانی امکان پذیر نباشد، قطعا همه برنامه های مربوط به تربیت مشاور در سطح فوق لیسانس متوقف مانده و بیست هزار از کارکنان دبیرستانها که به عنوان مشاور استخدام شده اند بیکار خواهند ماند، زیرا تنها عده معدودی از مردم به چشم روان-درمانگر
-psychotherapist
به آنها نگاه خواهند کرد . بنابراین باید در صدد پیدا کردن فرقی میان مشاوره و روان درمانی بر آمد، هر چند که ممکن است حد فاصل این دو نا محسوس و توافق درباره همه جزئیات آن غیر ممکن باشد . “ هاهن”-Hahn
از زمره کسانی است که مشکل جدا سازی مشاوره از روان درمانی را مورد بررسی قرار داده و می نویسد :
“ من بعضی از مشاوران و روان شناسان را می شناسم که به جهت تفاوتی که میان مشاوره و روان درمانی پیدا کرده اند کاملا راضی بنظر می رسند ... شاید توافق های عمده آنها بر سر آن است که :
مشاوره و روان درمانی را نمی توان کاملا از هم جدا ساخت .
مشاوران کارهایی انجام می دهند که روان درمانگران آنها را وظیفه خود می دانند.
روان درمانگران کارهایی انجام می دهند که مشاوران آنها را وظیفه خود می دانند.
علیرغم مطالب فوق مشاوره و روان درمانی با یکدیگر فرق دارند .
مشکل بودن تمیز مشاوره از روان درمانی بوسیله نویسندگان دیگری چون “انگلیشها”-English and English
نیز شناخته شده بود . آنها پس از تعریف مشاوره به رابطه آن با روان درمانی اشاره کرده و می نویسند : “ هر چند مشاوره برای کمک به مراجعان بهنجار مورد استفاده قرار می گیرد، با این همه به میزان غیر قابل تصوری با روان درمانی درهم می آمیزد .”
پیش از اینکه سعی خود را مصروف پیدا کردن تفاوت میان مشاوره و روان درمانی سازیم احتمالا مفید خواهد بود که درنگ کرده و ابتدا خود روان درمانی را تعریف کنیم . “ ولبرگ”-Wolberg
روان درمانی را نوعی درمان تعریف می کند که هدف آن معالجه مشکلاتی است که طبیعت عاطفی دارند . در این درمان شخصی تربیت یافته آگاهانه یک ارتباط حرفه ای با بیمار بر قرار می سازد . هدف وی از ایجاد چنین ارتباطی بر طرف کردن ، تعدیل کردن و یا کند ساختن نشانه ها و الگوهای آشفته رفتار و کمک به رشد و نمو مثبت و تعالی بخشیدن شخصیت بیمار است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 165 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
1
1-1 بیان مسأله
بازی وسیله ای طبیعی برای بیان و اظهار خود است، آدلر1 روانشناس معروف در سال 1937 می گوید: هرگز نباید به بازیها به عنوان روشی برای وقت کشی نگاه کرد. لندرث2 در سال 1995 اظهار می دارد که بازی برای کودک مساوی با صحبت کردن برای یک بزرگسال است، بازی و اسباب بازی کلمات کودکان هستند. ابتدا مکاتب مختلف روشهای یکسانی را در درمان کودکان و بزرگسالان در پیش می گرفتند، اما به تدریج دریافتند که نه تنها نمی توان روشهای درمانی مخصوص بزرگسالان را در مورد کودکان اعمال کرد بلکه باید تکنیکهای درمانی را نیز به گونه ای با شرایط کودکان تطبیق داد. از این رو بازی درمانی به عنوان تکنیک درمان مشکلات کودکان در دنیای امروز تجلی پیدا کرده و به طور روزافزونی در دنیای پیشرفته مورد استفاده قرار می گیرد (آرین، 1378).
1- Adler, A
2- Lendreth, G
3- Play therapy
بازی درمانی3، روشی است که به یاری کودکان پرمشکل می شتابد تا آنها بتوانند مسائلشان را حل کنند و در عین حال، نشان دهنده این واقعیت است که بازی برای کودک، همانند یک وسیله طبیعی است، با این هدف که او بتواند، خویشتن و همچنین ویژگیهای درون خود را بشناسد و به آن عمل کند. در این نوع درمان، به کودک فرصت داده می شود تا احساسات آزاردهنده و مشکلات درون خود را از طریق بازی بروز دهد و آنها را به نمایش بگذارد، همانند آن گونه از درمانهایی که افراد بزرگسال از طریق آن با «سخن گفتن» مشکلات خود را بیان می کنند (حجاران، 1375).
3
بازی درمانی از نقطه نظر روش شناختی موضوع بر دو گونه است: روش مستقیم و غیر مستقیم (حجاران، 1375). بازی درمانی غیر مستقیم1 یا کودک محور در حکم فلسفه ای است که به ایجاد نگرش ها و رفتارهایی برای بقاء و احساس لذت در زندگی فرد در رابطه با کودکان منجر می گردد. بازی درمانی کودک محوراز سویی مبتنی بر استعداد فطری کودک برای کوشش در جهت رشد و بلوغ و از سویی دیگر نگرشی در جهت اعتماد عمیق و پایدار برای توانایی کودک به منظور «خود فرمان بودن» وی به گونه ای سازنده است. بازی درمانگری که بر اساس رویکرد کودک محور به فعالیت می پردازد، دارای باوری عمیق و اعتمادی روشن و آشکار به شخص درونی کودک است. بنابراین هدف او برقراری ارتباط با کودک به شیوه ای است که قدرت کارگردانی، هدایت درونی، سازندگی، حرکت به جلو، خلاقیت و خودشفابخشی او را آزاد سازد تا کودک قادر به آزاد کردن قابلیت های رشدی خود برای خودیابی و شکل گیری شخصیتش شود، که منجر به تغییری سازنده می گردد (محمد اسماعیل، 1383).
1- nondirective play therapy or child centered play therapy
2- cognitive – behavioral play therapy
بازی درمانی رفتاری – شناختی2 که جزء روشهای مستقیم بازی درمانی است، تکنیکهای سنتی بازی درمانی را با تکنیکهای رفتاری – شناختی ترکیب کرده است. ثابت شده است که چنین رویکردهایی در رشد مهارتهای حل مسأله و مهارتهای اجتماعی کودکان و دیگر راهکارهای انطباقی و سازگارانه رفتاری – شناختی مفید و مؤثرند (جرالد، 1999).
به علاوه چنانکه کازدین1 (2000) اشاره کرده است یکی از مهمترین مزایای بازی درمانی شناختی – رفتاری این است که اهداف و روشهای درمانی کاملاً اختصاص یافته دارد. چنین رویکردهایی امکان تعیین اهداف درمانی روشن و واضحی را فراهم می سازد و روشهای خاص دستیابی به این اهداف را پیش بینی می کند.
3
نل (1999) بر این باور است که تلفیق مداخلات رفتاری و شناختی از روشهای تلفیقی انواع دیگر رویکردها مناسبتر است و نتایج حاصل از این ترکیب را به هیچ طریق دیگری نمی توان بدست آورد.
اکانر (1997، به نقل از جرالد، 1999) بازی درمانی رفتاری – شناختی را بر نظریه های رفتاری – شناختی رشد هیجانی2 و آسیب شناسی روانی3 و مداخلاتی که از این نظریه ها نشأت گرفته است مبتنی می داند. این درمان دارای محدودیت زمانی4، ساختاریافته5، منسجم و مسأله مدار6 است و به برقراری یک رابطه درمانی خوب که نقش اساسی در فرایند درمان دارد منجر می شود.
بر اساس یک مطالعه زمینه یابی که توسط فیلیپس7 و لندرث (1998، به نقل از جرالد، 1999) صورت گرفت، بازی درمانی مناسبترین روش درمان برای کودکان 3 – 11 ساله شناخته شده است. درمانگران زن و مرد مراجعانی از هردو جنس را می توانند درمان کنند. در زمینه موفقیت بازی درمانی رفتاری – شناختی بدون توجه به رویکرد درمانگر، اکثر بازی درمانگران معتقدند که درمانهای آنها در 80 درصد مواقع کاملاً موفقیت آمیزند.
1- Kazdin, A
2- Emotional Development
3- Psychopathology
4- Time-limited
5- Structured
6- Problem-centered
7- Philps
برای اینکه بازی درمانی رفتاری – شناختی، مؤثر واقع شود، باید فعالیتهای معطوف به هدف و سازمان یافته، فراهم شود و این در حالیست که به کودک اجازه داده می شود که فعالیتهای خودکار و خودبخودی هم داشته باشد. تعادل بین فعالیتهای ساختار یافته و خودبخودی یکی از انعطاف پذیریهای بازی درمانی رفتاری
4
– شناختی است. درمانگر باید به اطلاعاتی که از فعالیتهای خودکار و سازمان یافته بدست می آید حساس باشد در غیر اینصورت، منبعی غنی از اطلاعات بالینی را از دست می دهد. از سوی دیگر وقتی درمان کاملاً ساختاریافته یا غیر مستقیم باشد آموزش فعالیتهایی مثل حل مسأله امکان ندارد.
تحقیقات تحولی و بالینی مؤید این نظر است که پاسخهای مناسب به رفتارهای کودک عاملی کلیدی در تحول و تظاهر رفتارهای مثبت کودک است. آموزش مهارتهای اجتماعی به کودک مبتنی بر فرض یادگیری رفتارهای ضد اجتماعی است و این یادگیری اشتباه منجر به نقص مهارتهای اجتماعی می شود که برای تعامل مؤثر و مناسب با دیگران لازم است (کازدین، 2000).
1- Wasil
2- Straiton
3- Webster
4- Homond
5- Waller
تحقیق انجام شده بوسیله کازدین، واسیل1، استریتون2، وبستر3 و هاموند4 (1997، به نقل از کازدین، (2000) مشخص کرد که ترکیب آموزش مهارتهای اجتماعی به کودکان با آموزش والدین موفقتراز آموزش مهارتهای رفتاری – شناختی به تنهایی است. آموزش رفتاری مبتنی بر تعامل والد – کودک، شایعترین و موفقترین رویکرد درمانی برای بچه های مبتلا به اختلالات رفتاری است و بیشتر والدین نسبت به برنامه های مذکور اظهار رضایت کردند. همانطور که ولر5 و همکاران (1999) اشاره کرده اند رفتارهای پرخاشگرانه به وفور در مبتلایان به اختلال سلوک، اختلال بیش فعالی توأم با کمبود