لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
مهندسی مجدد پروژه های پتروشیمی
2
چکیده
مدیریت پروژه از جمله مباحثی است که فشارهای محیطی و تغییرات رخ داده در دنیای کسب کار امروزی لزوم توجه و اهمیت دادن به آن را موجب گردیده است. از این رو پیوسته تلاش می شود که بهبودهایی در ابعاد مختلف آن حاصل گردد که البته یکی از مهمترین آنها، مدیریت زمان پروژه است. مسلما عدم توجه به این عامل موجب بروز تاخیر در اجرای پروژه ها به ویژه در پروژه های بزرگی مانند پروژه های پتروشیمی شده و هزینه های سنگینی را تحمیل خواهد نمود. از طرف دیگر، تغییرات سریع محیطی و لزوم تطابق سریع با آن مانع این می شود که بهبودهای تدریجی جوابگوی نیازمندیهای دنیای کسب و کار امروزی باشند. در این مقاله مروری بر عوامل تاخیر پروژه های پتروشیمی در ایران شده و راهکارهایی مبتنی بر مهندسی مجدد ارائه گردیده است، که با اعمال آنها می توان به بهبودهای رادیکال در جهت کاهش تاخیرات دست یافت. برای این منظور سه پروژه پتروشیمی، EP ها و سازندگان آنها مورد بررسی قرارگرفته است.
واژه های کلیدی: مدیریت پروژه Project Management
، پروژه های پتروشیمی Petrochemical projects
، مهندسی مجدد فرآیندها Process Reengineering
3
مقدمه
محیط کسب و کار امروزی و تغییرات مداوم در آن باعث افزایش تاکید بر مدیریت پروژه گردیده است، تا آنجا که گاهی مدیریت پروژه را هم معنی مدیریت تغییر دانسته اند. از این رو شرکتها برای دستیابی به اهدافشان پیوسته از پروژه ها استفاده نموده، تا به آنجا که حتی فعالیتهای اصلی خود را در قالب پروژه به انجام رسانده اند ] Turner, R. (1993), The Handbook of Project-Based Management, McGraw-Hill.
[. این امر باعث افزایش نیاز به مدیریت پروژه در سازمانها شده و باعث شده که در سالهای اخیر محققین به دنبال روشهایی باشند که بر مدیریت موثر پروژه ها تاثیر گذار باشد ] Hyvari, I. (2005), Project management effectiveness in project-oriented business organizations, International Journal of Project Management.
[.
یک پروژه می تواند به عنوان مجموعه ای از وظایف یا فعالیتهای تعریف شده که باید برای رسیدن به اهداف پروژه به طور کامل انجام شوند، نگریسته شود. این وظایف یا فعالیتها ممکن است به طور مستقل شروع و خاتمه یابند. همچنین آنها باید در یک توالی تکنولوژیک به انجام رسند ] Klastorin, T. (2000), Project management: tools and trade-offs, John Wiley.
[. در شکل 1 نمونه ای از توالی فعالیتهایی که در طی چرخه عمر یک پروژه که با پیمانکاران منعقد می شود، نشان داده شده است] Keeling, R. (2000), Project management: an international perspective, Macmillan business.
[.
نظارت و هماهنگی کار توسط مالک
اجرای پروژه توسط پیمانکار ومدیریت
و هماهنگی آن توسط مالک
بررسی طرح های پیشنهادی و جزئیات آنها
بررسی کلیات
مالکان به بیان
خواسته هایشان می پردازند
تصمیم گیری برای اقدام
ارزیابی
مطالعه امکان سنجی
پیمانکاران خواسته های خود را بیان نموده و آنها را برای مناقصه تشریح می نمایند
شناسایی پیمانکاران
پیمانکاران جزئیات طرح پیشنهادی
خود را ارائه می نمایند
مذاکره با پیمانکاران
توافق بین مالک و پیمانکاران
نهایی کردن طرح کلی، مسائل مالی
و برنامه فعالیتها و منابع
تعیین برنامه و زمانبندی فعالیتها و منابع پیمانکار
برقراری مدیریت و هماهنگی پروژه از سوی مالک
بازنگری و اصلاح پروژه
اختتام و تحویل پروژه
گزارش نهایی پیمانکار
ارزیابی و گزارش نهایی مالک
شکل 1: یک نمونه از توالی فعالیتهای پروژه
فرآیند فوق ساده شده بسیاری از فرآیندهای ریزتری است که برای انجام یک پروژه بایستی به انجام برسد. هماهنگی میان این فرآیندها در پروژه های بزرگ به اندازه ای جدی است که کنترل آن نیازمند روشهای جدید مدیریت فرآیندها می باشد] @@@Smith, H., Fingar P Business Process Management (BPM): The Third Wave
[. برای نمونه در چنین پروژه هایی زیر پروژه های مختلفی تعریف می گردد، جلسات رسمی بیشتری برای هماهنگ کردن محدوده هر پروژه
4
و بررسی اثر تغییرات هر پروژه در سایر پروژه ها مورد نیاز می باشد و تلاشهای بیشتری برای یکپارچه سازی نتایج کار زیر پروژه ها صورت می گیرد] Lientz, B., Rea, K. (1995), Project management for the 21st century, Academic press.
[.
در شرایطی که رقابت جهانی، تغییرات سریع تکنولوژیکی، از رواج افتادن سریع محصولات، کوچک سازی سازمانها، افزایش قدرت کارکنان، تاکید بر کیفیت و بهبود مستمر و سیستم های بین سازمانی بعنوان روندهای مهم در سازمانهای امروزی شناخته شده اند، ضروری است که پروژه ها منعطف تر بوده و سریعتر به نتایج مورد انتظار دست یابند ] Abdomerovic, M., Blakemore, G. (2002), Project process interactions, International Journal of Project Management 20, pp. 315-323.
[. این در حالی است که بهبودهای تدریجی در کاهش تاخیرات پروژه ها نمی تواند پاسخگوی نیازهای صنعت باشد و نیاز است که به دنبال روشها و ابزارهایی بود که انجام رادیکال این بهبودها را میسر سازند ] Valiris, G., Glykas, M. (1999), Critical review of existing BPR methodologies: The need for a holistic approach, Business Process Management Journal, Vol. 5 No. 1, pp. 65-86.
[. مهندسی مجدد روشی است موثر که سازمانها را قادر می سازد به شکلی رادیکال تاخیرات پروژه ها را کاهش دهند.
مایکل همر مهندسی مجدد فرآیندها در حوزه کسب و کار را به عنوان یک روش جدید برای بهبود کیفیت فرآیندهای کسب و کار و کاهش زمان آن معرفی نمود. به طور کلی مهندسی مجدد فرآیندها در حوزه کسب و کار روشی است که با کمک حمایت های تکنولوژیکی به تعریف مجدد مهارتهای افراد درگیر و طراحی مجدد ساختارهای سازمانی می پردازد ] Hammer, M. (1990), Reengineering Work: Don't Automate, Obliterate, Harvard Business Review, July-August 1990, pp. 70-91.
[. همر و چمپی در سال 1993، با ارائه این روش آن را تفکر بنیادین و طراحی رادیکال فرآیندهای کسب و کار جهت دستیابی به بهبودهای قابل توجه در معیارهای حیاتی و نوین عملکرد، مانند هزینه، کیفیت، خدمات و سرعت، تعریف نمودند ] Hammer, M. and Champy, J. (1993), Reengineering the corporation: a manifesto for business revolution, Harper Business.
[.
تاکنون مهندسی مجدد در هر سه حوزه صنعت، خدمات و کشاورزی مورد استفاده قرار گرفته است. در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی نیز تاکنون تحقیقاتی با هدف مهندسی مجدد پروژه ها صورت گرفته است. سیلور Silver
در اواسط 1980، تحقیقی را در زمینه مسایل لجستیک پروژه های بزرگ در شرکتهای نفت و گاز انجام داد. تحقیق وی بر روی دوازده شرکت در منطقه آلبرتا Alberta
در کانادا صورت گرفت. هنگامی که با توجه به تاثیر کار وی در تسریع پروژه ها از مدیران شرکتها سوال شد، همه آنها بیان داشتند که نقش مهمی را در تسریع پروژه ها و عملکرد آنها داشته است ] Silver, E. A. (1987), Policy and procedural issues in procurement and logistics for large-scale projects in the oil and gas industry, Project Management Journal, vol.18.
[. در سال 1998، پراتانسا دی Prasanta Dey
روشی را برای دستیابی به موفقیت در اجرای پروژه ها با بکارگیری چارچوب مهندسی مجدد ارائه نمود. به عقیده وی، مهندسی مجدد بحث مهمی است که باید توجه خاصی به آن داشت و مهندسی مجدد فرآیندهای پروژه با حذف فعالیتهای غیر ارزش افزا و انجام فعالیتها با استفاده از سیستم های اطلاعاتی و بکارگیری تکنیکهای مدیریت ریسک در چرخه عمر پروژه به انجام می رسد ] Dey, P. (1998), Process re-engineering for effective implementation of projects, International Journal of Project Management Vol. 17, No. 3, pp. 147-159.
[. در سال 2003، کیت ویلوبای Keith Willoughby
بر اساس مصاحبه هایی که با چندین متخصص در صنعت نفت وگاز انجام داد، جهت تسریع پروژه ها و کاهش تاخیرات، پیشنهادات متعددی را برای برقراری روابطی مبتنی بر همکاری بین شرکتهای مالک و تامین کنندگان ارائه نمود. ویلوبای معتقد بود که تکنیکهایی که برای بهبود این فرآیندها پیشنهاد شده فراتر از عملیاتی است که برای تسریع پروژه ها صورت گرفته است. به عقیده وی عدم مدیریت صحیح انتظارات و همچنین ارتباطات ضعیف دو دلیل عمده مشکلاتی است که بر سر راه تسریع پروژه ها رخ می دهد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
جامعه ما به بازسازی و شستوشوی مجدد اخلاقی احتیاج دارد
سروش: جامعه ما به بازسازی و شستوشوی مجدد اخلاقی احتیاج دارد ....
چرا معشوق در ادبیات فارسی با صفت راهزنی و غارتگری شناخته میشود”؟
این پرسشی بود که عبدالکریم سروش بهمنظور تبیین منابع اخلاقی جامعه ایرانی مطرح کرد و گفت: جامعه ما به بازسازی و شستوشوی مجدد اخلاقی و به دیده تردید نگاه کردن به میراث گذشته خود احتیاج دارد.
دکتر سروش که روز پنجشنبه در دفتر جبهه مشارکت مشهد سخن میگفت، با اشاره به شباهت جامعه فعلی با معضلات و نقدهای خواجه لسانالغیب افزود: اخلاقیات ما به یک حافظ و ناقد احتیاج دارد؛ تا با تسلط بر ریشههای تاریخی به نقد آنها بپردازد.
وی با بیان اینکه تجربههای تاریخی که میراثخوار آن هستیم وضعیت اخلاقی نامناسبی پدید آورده است، پیشنهاد کرد، از تجربههای تاریخی و میراث گذشته توبهای فرهنگی کنیم و افزود: علاوه بر نقد اخلاقی قدرت و دیانت که امری لازم است، نقد وضعیت اخلاقی درونی خودمان نیز ضروری است.
سروش که درباره مبانی شکلگیری نظام اخلاقی ایرانی در تئوری و عمل سخن میگفت، با هشدار نسبت به غفلت از مساله اخلاق در هیاهوهای سیاسی و اجتماعی، اظهار داشت: سخنرانیهای روشنفکران و روزنامهها پر است از حجتهای سیاسی و در سطح بالاتر از آن، سخن از عقلانیت و سنت و مدرنیته؛ اما گاهی این مقولات بزرگ حجابی برای طرح موضوعات مهمتر میشود.
وی با اشاره به آمیختگی اخلاق با زندگی فردی و اجتماعی و وابستگی مانایی نظامهای عادل و ظالم به پرداختن نظامی ارزشی، گفت: حتا در سیاست نیز باید به نقد اخلاقی سیاست اندیشید و نمیتوان صرفاð به کارآمدی نظامها اکتفا کنیم؛ چون گاهی نظامهای دیکتاتوری از نظامهای دموکراتیک کارآمدتر هستند.
سروش دلیل برتری یافتن جامعه مدنی نسبت به دیگر اجتماعات را اخلاقی
تر بودن دانست و گفت: در جامعه مدنی امکان انتخاب آزاد وجود دارد و در فضای سیاسی بازتر، افراد میتوانند اخلاقیتر عمل کنند.
او با اشاره به ضرورت آنچه اخلاقی بودن دین خواند، اظهار داشت: دینداران باید اعتقاد داشته باشند که با دینی که دارند زندگی اخلاقی برای آنان ممکنتر میشود؛ والا اگر در جهان دینی پیدا شود که حاجب اخلاق باشد و به جای خدمت به اخلاقی بودن مانع ایجاد کند، چنین دیانتی غیرپذیرفتنی و پایبندی به آن ضداخلاقی خواهد بود.
سروش مسلمان و دیندار بودن را یک انتخاب اخلاقی عنوان کرد و افزود: اخلاق تقدمی منطقی بر دین و دینداری دارد، چراکه ابتدا نظام و سلسله مراتب ارزشهای خود را معین میکنیم و بعد دینداری و هر فعالیت و انتخاب دیگری را در دل آن میگنجانیم و میسنجیم که روی آوردن به آن مکتب اخلاقی است یا نه؟
وی تصریح کرد: دینداری و خداپرستی ما در گرو اخلاق است و نمیتوانیم خدای غیراخلاقی را بپرستیم و حق و وظیفهای نیز در این زمینه نداریم.
او اذعان داشت: پیامبر به ما آموخته است که خدا را در درجه اول با اوصاف رحمانیت و رحیمیت توصیف کنیم.
سروش افزود: خداوند رحمان و رحیم پرستیدنی است و اگر این خداوند فقط جبار بود و زور میگفت، پرستیدنی و ستایش کردنی نبود.
وی که در باب مبانی نظام اخلاقی ایرانی سخن میگفت، در تشریح ضرورت اخلاق افزود: اگر دین میورزیم و خدا را میپرستیم و طالب نظام سیاسی ویژهای هستیم و انتقادی به نظام سیاسی میکنیم، همه همراه با نوعی نقد و داوری اخلاقی است که بدون آن این داوریها و نقدها ناتمام است.
به گزارش ایسنا سروش در توضیح آنچه که از اخلاق مورد نظر اوست، گفت: اخلاق نظامی ارزشی است که متضمن اولویتهایی است که در چندراهیها به ما میگوید کدام راه را برگرفته و کدام راهها را فرو بگذاریم و در همه شؤون زندگی به میان میآید.
وی تصریح کرد: اخلاق امری زینتی نیست که به وجود آن گاهگاهی فخر کنیم، بلکه چیزی است که مثل آب و هوا باید همیشه از آن استفاده کنیم و بدون این اکسیژن حیات ما باقی نخواهد ماند.
سروش از ادیان، پیامبران، فیلسوفان، شاعران و حکمای اخلاقی بهعنوان منابع تئوریک نظام اخلاقی یاد کرد و افزود: تاریخ فرهنگی ما آکنده از مواعظ اخلاقی است؛ اما فاصله میان قول و فعل، آفت همیشگی است که در تاریخ ما وجود داشته است.
وی با تاکید بر اینکه اخلاق با تئوری و کتاب درست نمیشود، این سؤال را مطرح کرد که چه چیز اخلاقیات و رفتارهای اجتماعی ما را در عمل شکل داده است.
دکتر سروش تجربههای تاریخی را عامل شکلدهی به اخلاق در ایران دانست و با اشاره به ادبیات فارسی و جابهجایی لطیفترین مفاهیم عرفانی و عشقی با موضوعات غلیظ و خشن گفت: در نزد شاعران ما عشق مفهومی اصلی و محوری است؛ اما همین مفهوم لطیف در دل اخلاق و فرهنگ زمانه سرنوشت دیگری مییابد و در ادبیات شاعران وقتی از معشوق خود سخن گفته میشود، تعابیری چون غارتگر، راهزن و دزد میشود.
وی افزود: در حالی که غارتگری و آدمکشی با عدم احترام به حق مالکیت و عواطف انسانی و... عجین است، اما شاعران لطیف طبعی مانند حافظ و سعدی و حتا مولوی حاضر میشوند وقتی سخن از معشوق لطیف و شریف خود میگویند، او را به صفت غارتگر و راهزن معرفی کنند.
سروش در توضیح این تغییر و جابهجایی گفت: در دورههایی که تجربه کشتارهای مغولان، تیموریان و ترکان بر این سرزمین رفت، آنقدر قبح مفاهیمی چون غارت و یغما ریخته بود که شعرا برای انتقال لطیفترین مفاهیم عشقی و عرفانی نیز از قالب
هایی استفاده میکردند که مال حکام ستمگر و مسلط بر سر آنان بود.
وی اذعان داشت: هرچند امروز این مفاهیم آنقدر شنیده و خوانده شده که بر آنها سخت نمیگیریم؛ اما لطیفترین مفاهیم در دل منفورترین مفاهیم طرح میشود و همه نیز از آن لذت برده و میپسندند.
او افزود: تجربه تاریخی و نظاماتی که به وجود آمدند همه اخلاقیات ما را شکل داده و ما میراثخوار تجربههایی هستیم که به ما رسیده است.
سروش تصریح کرد: باید شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی تازهای بهوجود بیاوریم تا آن عوارض و زنگارهای غیراخلاقی که بر ما رفته است، زایل شود.
وی عادت به استبداد و عدم تقبیح آن و نقض حقوق شخصی افراد را از دیگر مواردی دانست که در قاموس اخلاقی ما در عین تاکیدات تئوریک نهادینه شده است و دیگر تبع آن را درک نمیکنیم.
عبدالکریم سروش همچنین با طرح این پرسش که چرا روزنامه بستن در جامعه فعلی ما مانند آب خوردن شده است، اظهار داشت: این کار آنقدر بیقبح شده است که بهراحتی میتوان روزنامهای را تعطیل و کارکنانش را بیکار کرد؛ ولی این اتفاق مهمی محسوب نشود.
وی این اقدامات را مقدمهای برای شکلگیری اخلاقیاتی دانست که بهعنوان نکته ای منفی در سابقه تاریخی ما میماند.
تناقض اخلاقی بودن در جهان مدرن
۱) یادم هست سر کلاس معرفتشناسی اقتصاد دکترغنینژاد یک بحث همیشگی و پایان ناپذیری که با ایشان داشتم جایی بود که غنینژاد ادعا میکرد جامعه مدرن جامعهای اخلاقی است چرا که فیالمثل در آن امکان و نیاز به دروغ گفتن از بین رفته است و نیز کسی حقوق دیگران را پایمال نمیکند. همچنین نشان میداد که ساختار