لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 178 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
1: بازشناسی نمایش و هنرهای نمایشی
1-1: چیستی هنر نمایش
آغاز نمایش در هر سرزمینی را باید در آداب، رسوم و مناسک مذهبی همان قوم و در فعالیتهای انسانی برای تنازع بقا جستجو کرد.
انسان بدوی برای تسلطیافتن بر محیط زندگانی و برای شناخت و کنترل نیروهای سرکش طبیعت شروع به خلق شخصیتهای جادویی با کمک لباس، گریم و ماسک میکند. چه این انسان میپنداشت که با خلق این شخصیتها و اجرای مراسم سحر و جادو میتواند بر جادوگران و گیاهان تأثیر نهد و آنها را در خدمت خود گیرد.
از سوی دیگر، انسان بدوی که در بیان افکار و عواطف خود ناتوان بود حرکت را به کمک طلبیده و از طریق حرکات موزون سعی در بیان افکار و عواطف خود کرد و برای درک لذت و به عنوان نیایش و سخن گفتن با خدایان خود شروع به انجام حرکات موزون (رقص) میکند.
بنابراین اولین هنرهای نمایشی در درون همین مراسم جادویی و حرکات موزون است که شکل میگیرد.
آئین و مراسم جادویی که اولین هستههای نمایشی را در درون خود پرورش میدهند، روش تعلیم بودند، زیرا مشخصه جامعه ابتدایی نداشتن زبان نوشتاری است و اجرای آیین و مراسم جادویی وسیلهای برای انتقال دانش و سنن یک قوم به نسلهای بعدی است. آئین برای مهارکردن حوادث احتمالی آینده اجرا میشود.
آئین و مراسم جادویی که گفتیم ریشههای تئاتر اند غالباً برای بزرگداشت نیروی فوق طبیعی، پیروزی در شکار یا جنگ، گذشته یک قوم و یک قهرمان به کار میروند.
آئینها میتوانند سرگرم کننده و لذت بخش باشد پیدا است غالب این عملکردها را میتوان با درجات و روشهای متنوع و گوناگونی در تئاتر نیز به کار میگرفت لذا میتوان به این نتیجه رسید که آئینهای بدوی و تئاتری که ما میشناسیم به وضوح با هم مربوطند.
آئینها و تئاتر از عوامل اساسی مشابهی استفاده میکنند: موسیقی، حرکات موزون (رقص)، گفتار، لباس اجراکنندگان، تماشاگران و صحنه.
1
1: بازشناسی نمایش و هنرهای نمایشی
1-1: چیستی هنر نمایش
آغاز نمایش در هر سرزمینی را باید در آداب، رسوم و مناسک مذهبی همان قوم و در فعالیتهای انسانی برای تنازع بقا جستجو کرد.
انسان بدوی برای تسلطیافتن بر محیط زندگانی و برای شناخت و کنترل نیروهای سرکش طبیعت شروع به خلق شخصیتهای جادویی با کمک لباس، گریم و ماسک میکند. چه این انسان میپنداشت که با خلق این شخصیتها و اجرای مراسم سحر و جادو میتواند بر جادوگران و گیاهان تأثیر نهد و آنها را در خدمت خود گیرد.
از سوی دیگر، انسان بدوی که در بیان افکار و عواطف خود ناتوان بود حرکت را به کمک طلبیده و از طریق حرکات موزون سعی در بیان افکار و عواطف خود کرد و برای درک لذت و به عنوان نیایش و سخن گفتن با خدایان خود شروع به انجام حرکات موزون (رقص) میکند.
بنابراین اولین هنرهای نمایشی در درون همین مراسم جادویی و حرکات موزون است که شکل میگیرد.
آئین و مراسم جادویی که اولین هستههای نمایشی را در درون خود پرورش میدهند، روش تعلیم بودند، زیرا مشخصه جامعه ابتدایی نداشتن زبان نوشتاری است و اجرای آیین و مراسم جادویی وسیلهای برای انتقال دانش و سنن یک قوم به نسلهای بعدی است. آئین برای مهارکردن حوادث احتمالی آینده اجرا میشود.
آئین و مراسم جادویی که گفتیم ریشههای تئاتر اند غالباً برای بزرگداشت نیروی فوق طبیعی، پیروزی در شکار یا جنگ، گذشته یک قوم و یک قهرمان به کار میروند.
آئینها میتوانند سرگرم کننده و لذت بخش باشد پیدا است غالب این عملکردها را میتوان با درجات و روشهای متنوع و گوناگونی در تئاتر نیز به کار میگرفت لذا میتوان به این نتیجه رسید که آئینهای بدوی و تئاتری که ما میشناسیم به وضوح با هم مربوطند.
آئینها و تئاتر از عوامل اساسی مشابهی استفاده میکنند: موسیقی، حرکات موزون (رقص)، گفتار، لباس اجراکنندگان، تماشاگران و صحنه.
2
گاه تئاتر و آئین در هم ادغام شدهاند، اما در جوامع پیشرفته هر یک کارکرد معین خود را دارند. اگر چه باید گفت که مرز میان این دو، همیشه به دقت روشن نیست.
در اکثر آئیننامههای ابتدایی بهرهگیری از رقصهای پانتومیم به همراه موسیقی ضربی ضروری است و گاه صدای آوازی نیز ضرورت مییابد. گفتار و دیالوگ در آئینها از ضرورت کمتری برخوردارند، اما گریم و لباس از وسایل اصلی اجرای آئین به شمار میآیند. یکی از پیشکسوتان و یا روحانیان تمرین سختی را برای اداره حسن اجرای آئین به کار میگیرد که کاملاً با کارگردانی تئاتر قابل مقایسه است «مکان اجرا». و اگر تماشاگری وجود داشته باشد «تالار نمایش» نیز از ضروریات به شمار میروند. تنظیم فضای اجرای آئین بسیار متنوع است گاه مکانی دایره مانند برگزیده میشود که توسط تماشاگران احاطه میگردد و گاه صحنهای در نظر گرفته میشود که پس زمینه آن را با گونی رنگ شده یا با قابی از پارچه میپوشانند و تماشاگران در سه سوی صحنه مینشینند، یا میایستند و گاه فضایی باز به عنوان پس زمینه مورد استفاده قرار میگیرد مثل کنار دریا، بنابر آنچه آمد، آیا هیچ تفاوت قابل ملاحظهای میان مراسم آئینی و تئاتر وجود ندارد؟ برخی محققان هنوز خط فاصل روشنی بین این دو میکشند، در حالی که بعضی معتقدند تفاوتها آن قدر ناچیز است که اکثر آئینها را باید جزئی از تاریخ تئاتر به شمار آورد. البته این اختلاف نظرها را نمیتوان حل کرد اما شاید بتوان با توجه به بعضی فرضیههای بنیادی زمینه اختلاف را کاهش داد. اول آنکه ذهن انسان نمیتواند آشوب را تحمل کند. بنابراین جستجوی نظم و پرسش علت چیزها امری است ابدی. (جهان چگونه بوجود آمد؟ چرا پدیدههای طبیعی رخ میدهند یا تکرار میشوند، عمل و عکسالعمل انسانها ناشی از چیست؟) از درون این پرسشها، در هر عصری انسان مفاهیمی را در مورد رابطه خود با خدایان، با جهان، با جامعه و با خویشتن تنظیم و قاعدهبندی میکند.
دوم اینکه انسان مذهب، علم نهادی سیاسی و اجتماعی و هنر خود را از طریق این مفاهیم شکل میدهد. سوم اینکه، تئاتر در هر عصری اعتقادات رایج همان عصر را درباره انسان و جایگاه او در جهان وجامعه منعکس میکند. اگر این فرضیهها را بپذیریم، چنین مینماید که در آغاز فعالیتهای تئاتری از طریق آئینها بوجود آمدند. زیرا در آن هنگام آئین
3
ها اولین وسایلی بودند تا مردم توسط آنها نقطهنظرهای خویش را درباره خود و جهان قاعدهبندی کنند.
در سده چهارم قبل از میلاد، ارسطو گفت انسان به حسب طبیعت خود جانوری مقلد است و از تقلید کردن از اشخاص، چیزها و حرکات دیگران و نیز از تماشای تقلید لذت میبرد. در سده بیستم عدهای روانشناسان اظهار کردند انسان دارای استعداد خیالپردازی است و از این طریق میکوشد واقعیت بیرونی را مناسب حال خود و آنچنانکه در زندگی روزمره با آن برخورد میکند بازسازی کند از این رو تئاتر به انسان امکان میدهد تا اضطرابها و ترسهای خود را عینیت ببخشد تا بتواند با آنها برخورد کند یا امیدها و رویاهایش را یابد. همچنین وسیلهای میشود که انسان توسط آن جهان خود را تعریف کند یا از طریق آن از واقعیتهای تلخ بگریزد.
اما نه غریزه مقلد انسان، نه میل وافر برای خیالپردازی هیچیک ما را به تئاتر راهبر نخواهد شد. پس توضیح بیشتری لازم است. شاید بتوان گفت یکی از شرایط ضروری برای پیدایش تئاتر فراهم آمدن درک نسبتاً پیچیدهای از جهان است که در آن امکان داشتن نظر گاه عینی و بیطرفانه از مسائل انسانی وجود داشته باشد. مثلاً یکی از علائم این فرا یافت، ظهور یا بروز یک برخورد کمدی با مسائل است، زیرا برای آنکه در راه خیر و سعادت مردم از معیارهای جدی صرفنظر کرده و معیارهای مضحک را برگزینیم، نیاز به بینشی عینی و بیطرفانه داریم. علامت دیگر، گسترش حسن زیبایی شناختی است. مثلاً هنگامی که فرا یافتهای انسان از جهان خود تغییر میکند، اغلب از اجرای آئین و توسل به اسطورهها برای رسیدن به خوشبختی صرفنظر میکند. در این حال طبعاً تا مدتی آئین را تنها به عنوان بخشی از برنامههای سنتی و آموزشی خود حفظ میکند سرانجام به این نتیجه میرسد که این داستانها و متنهای نمایشی را تنها به خاطر کیفیتهای زیبایی شناسی ارزیابی کند، و نه به خاطر ارزش مذهبی یا اجتماعی آنها. دو شرط دیگر نیز، که مربوط به حس زیبایی شناسی، دارای اهمیتاند: پیدا شدن اشخاصی که می توانند عناصری تئاتری را به تجربههایی متعالی و فراتر بدل کنند و جامعهای که قادر باشد ارزش تئاتر را به عنوان فعالیتی مستقل و ویژه بپذیرید. چرا که تئاتر آموزش میدهد، ارشاد میکند و سرگرم میکند و نیز در راه کشف جهان و انسان و الهام بخشیدن به تماشاگران گام برمی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تعریف هنر – هنرهای سنتی
هنر یکی از نیازهای اساسی زندگی انسان است. متمایزترین شکل فعالیت اجتماعی که بطور قطع در پیدایی و تکامل شخصیت و بهبود و پالایش روان وی، سهم به سزایی داشته است. زایشی مطلقا" شاق، طاقت فرسا و رنج آور که مولودی شادی آور، الهام بخش، اقناع کننده و سرشار از زیبایی پدید می آورد.
اشتیاق انسان به هنر، عمیق و ریشه دار است و از ما قبل تاریخ تا کنون نمایان و مشهود. آنچه از بشر اولیه می دانیم، مطالعه هرن دوستی اوست. انسان محصور در اندیشه بقا، معیشت، هراس ها، شکسته ها و.... از زیبایی و گویایی هنر به وجد می آمده و از طریق آن، اندیشه ها و عواطفی را که در ذهن داشته، متجلی می ساخته است. او با افزودن خطوط و پیچ و خم های اضافی بر ابزار کار و زندگی اش، علاوه بر سودمندی، به زیبایی، در جهت خط دست و چشم و روانش می اندیشیده.
هنر جلوه انسانیت انسان است. یک حقیقت متعالی و پاسخ گوی نیازها و گاریش های انسانی هم چون کمال جویی، معنویت طلبی، احراز و اعلام هویت و در مراتب پائین تر، تبعیت، تقلید، تحصیل رفاه مادی و پر کردن اوقات فراغت آثار هنری جلوه گاه ذات شاعرانه و تفکر و کار انسانی هستند و از این رو نفوذ تعالی بخش فوق العاده نیرومندی بر انسان و جامعه اعمال می کنند.
هنر های سنتی
در تمدن های سنتی که دارای تجربیات عمیق مذهبی هستند تمامی افعال و اعمال معمول حیات بشری دارای ریشه سنتی است و نوعی قداست بر کهانی بر آنها مترتب در این تمدن ها، هنر حقیقی و اصیل، تجلی روحانیت و معنویت است بر ماده.
این نوع هنر نه تنها به ماده شرافت و کمال می بخشد، بلکه عاملی است در جهت سیر انسان به سمت کمال و آگاهی مراد از هنر گذشته، معنی عام این لفظ بوده، یک معنای اخلاقی و معنوی که با فضیلت همراه بوده و در حقیقت به معنی آن درجه از کمال آدمی که هوشیاری و فراست و فضل و تقوا و دانش را در بردارد. بنابر این به هر کس که به مرتبه ای از حد کمال رسیده بود، در هر مقامی لفظ هنرمند اطلاق می شد. در این هنرها، اعتقاد، بینش و به کار بستن سنتهای ویژه هنری، از تعلیم و تعلم بین استاد و شاگرد گرفته تا آماده سازی ابزار و وسایل و مصالح کار و ساخت اثر هنری جایگاه ویژه ای داشته که لازمه این هنرها است.
از ویژگی هنر سنتی، جنبه رمز و تمثیلی آن است. یک اثر هنری سنتی زیباست جمیل است و نمودار جمال و زیبایی در آن یک عنصر ذاتی است. تابع اصول و قوانین ازلی و ابدی است، پس کهنه نمی شود. و گذر زمان در آن بی تاثیر است. از پشتوانه اعتقادی و بینشی و اندیشه متعالی برخوردار است، لذا، کمک رسان به رشد و تعالی انسان است. چون ریشه در تاریخ دارد محمل میراث فرهنگی است و چون یک محصول فرهنگی است، حامل پیام و محتوای ارزشمند است.
مقدمه:
زمانی که بشر به استفاده از ظروف سفالین پرداخت، دست ساخته هایش بسیار ابتدائی و عاری از هر گونه تزئین یا پوشش لعاب بود، ولی بتدریج که ذوق و سلیقه و حسن زیبائی شناسی قوت گرفت ظروف سفالین به نقوش گوناگون و سپس به پوشش لعاب آرایش داده شد.
کاوشهای باستانشناسی در محوطه های باستانی ایران موید آن است که تسلسل و تکامل ساخت ظروف بی لعاب در قرون متمادی حفظ گردیده و هنرمندان سفالگر با پیشرفت هنر سفلگری همزمان و در کنار ظروف سفالین لعابدار در ظروف بی لعابدار در ظروف بی لعاب نیز مبتکر بوده و این شیوه و سنت را تا به امروز حفظکرده اند. وفور ظروف بی لعاب به نسبت انواع دیگر سفالینه بعلت کاربرد این نوع سفالینه در زندگی توده مردم بوده است.
تاریخ گذاری ظروف بی لعاب اوایل اسلام بعلت ادامه سنت سفالگری ساسانی ، بسیار مشکل است و بدین سبب متخصصان این نوع سفالینه را عرب ساسانی نامیده اند.
پس از سقوط امپراتوری ساسانیان ( سال 622 میلادی ) و گرایش ایرانیان بدین مبین اسلام قسمتهائی از این سرزمین تا مدتها تحت تاثیر شیوه های هنری گذشته قرار داشته است که از آنجمله ناحیه دریای خزر می باشد. در این منطقه روش و سنت هنر ساسانی بویژه در زمینه فلز کاری و سفالگری ادامه یافته و ظروف سفالین بشیوه متقدم ساخته می شده است. حفریات باستانشناسی در ناحیه دریای خزر که محوطه های باستانی بیشماری را در بر میگیرد . کشف ظروف سفالین اواخر ساسانی و اوایل اسلامی و قابل مقایسه بودن آنها این نظریه را اثبات می نماید.
پژوهشهای باستانشناسی سالهای اخیر در مراکز تمدنهای اسلامی ایران چون : نیشابور ، ری، جرجان، سیراف، استخر، تخت سلیمان، سلطانیه، فسا، غبیرا و شوش که در ادوار اسلامی از آبادانی و ثروت برخوردار بوده اند شناخت باستانشناسان را در تکامل سفالینه بی لعاب تا حدی آسانتر کرده است. سفالینه بی لعاب اسلامی بسیار متنوع و از جهات مختلف مانند خمیر، شکل و تزئین قابل بررسی است.