لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
عرف................................................................................................ & 2
جایگاه عرف در حقوق بین الملل و حقوق اسلام
چکیده: مقالة حاضر، تلاشی است جهت بررسی جایگاه عُرف در حقوق بینالملل و حقوق اسلام، به این معنا که میتوان گفت عُرف و عادت، قدیمیترین پدیدة حقوقی است و از زمانهای بسیار کهن تا گذشتهای که چندان دور نیست، تنها مظهر و جلوگاه حقوق بوده است.
نگارنده، برای بررسی تفصیلی در ابتدا به بحث عُرف در حقوق بینالملل رُم، آنگلوساکسون و کامن لا میپردازد. در ادامه، عرف در قانون و حقوق اسلام را بحث کرده و نمونههایی از مصادیق عُرف در حقوق اسلام و نقش عرف در پیدایش نظام دیات در اسلام را مورد بررسی قرار داده است.
نویسنده، در پایان نتیجه میگیرد که نظام دیات یک حکم تأسیسی اسلام نیست، بلکه اسلام آن را امضا کرده و جزء احکام امضائی است و عرف و عادت در پیدایش آن نقش بسزایی را به عهده داشته است. همچنین با توجه به مطالب ذکر شده به دست میآید که پرداخت دیه از طرف عاقله نیز تابع عُرف است.
کلیدواژهها: عرف، عرف در حقوق بینالملل، عرف در حقوق اسلام.
گفتار اول: عرف در حقوق بین الملل
1ـ مقدمه
هرچه در تاریخ زندگی اجتماعی بشر به دورانهای گذشتهتر و دورتر بازگردیم نیروی نظام خانوادگی را که به شکل عرف متجلی بوده استوارتر مییابیم. چنان که در دوران کنونی نیز نظام زندگی جوامع بَدَوی که در گوشه و کنار کرة زمین وجود دارند جز به صورت عرفی نیست و این نشانهای از دورانهای نخستین ملل متمدن فعلی میباشد که قرنها راه کمال را پیمودهاند و اینک در مدارج عالی مدنیت ره میسپرند.
بنابراین میتوان گفت عرف و عادت قدیمیترین پدیدة حقوقی است و از زمانهای بسیار کهن تا گذشتهای که چندان دور نیست تنها مظهر و جلوگاه حقوق بوده چنان که مارک رگلاند تصریح کرده: «در حقیقت عرف منبع اول حقوق و نخستین مظهر آن است» و پیش از به وجود آمدن حقوق کتبی حاکمیت بلامنازعی داشته و با دقت و خشونت مورد عمل و اِغماض و چون و چرا در آن را نداشته است. بدیهی است همانطور که به نظر بشر زیباییهای طبیعت با زشتیها همراه هم هستند عرفهای آن أعصار نیز ضمن آنکه حافظ بخشی از حقوق طبیعی و برخی از سجایای اخلاقی بوده مقررات ناهنجار و نامطلوبی نیز در برداشته است. وضع انحصاری عرف دیری نپایید و تحولی که به مرور در همه شئون زندگی بشر رخ داد، در صحنة حقوق نیز ظاهر گردید. انسان از دیرباز متوجه شده بود که مدون نبودن عرف چه اشکالات جدّی در زندگی اجتماعی وی پدید میآورد. بدین مناسبت از عهد باستان پس از رواج کتابت گاه به گاه کوششهایی به عمل میآورد تا منبع جدیدی به شکل کتبی برای حقوق ایجاد نماید. قوانین سومری و کتیبة حمورابی که در حدود 2000 سال پیش از میلاد حضرت مسیح(ع) وضع و تدوین شدهاند و نیز ألواح دوازدهگانة روم نشانة بارز چنین تلاش و کوششی میباشد که به دست ما رسیده است ولی چنین کوششی در عهد باستان فقط توانست دایرة کوچک و محدودی از قلمرو گستردة عرف را برای مدتی به تسخیر حقوقی کتبی درآورد؛ در حالی که عرف همچنان نقش و اهمیت درجة اول خود را محفوظ داشت.
در دو قرن اخیر همواره با پیشرفت علم و صنعت انسان کوشیده است روابط حقوقی خود را تا آن درجه که میسر است از صورت عرفی محض خارج سازد و اصولی بنا نهد که تردیدی در آنها نباشد و همان گونه که در ساختن انواع ماشینها از اصول علمی استعانت جسته در زندگی اجتماعی خود نیز مسلّمات را پیدا کند و به جای امور قابل تردید بنشاند. زیرا با آنکه
عرف................................................................................................ & 2
عرف و عادت، بیان قانون به صرف طبع است ولی امری منجز و دارای حدودی مشخص نیست.
آن کس که مقررات آن را به سود خود نبیند میتواند در آن به انحای مختلف شک نماید حدود و ثغور آن به طور کلی نامعلوم و کیفیت آن در خور تأمل است و در ارزش و اعتبار آن امکان تردیدهایی موجود است بدین ترتیب با ترقی روز افزون علم و صنعت و افزایش سرسامآور جمعیت و پیدایش انواع داد و ستد و به وجود آمدن صور جدید روابط اجتماعی، بسیاری وسایل و روابط حقوقی تازه پدید آمدند که تنها با مقررات عرفی قابل حل و فصل نبودند و در شرایط جدید و با اشکال پیچیده و نوظهور روابط حقوقی که هر یک نیازمند راه حل فوری و قاطع بود. علاوه بر آن عرف به صورت وسیلة ناقص و نارسا جلوهگر شد یا رأی آن نداشت که با سرعت زمان پیش رود و پاسخگوی همة نیازمندیها و ضرورتهای حقوقی عصر حاضر باشد. بنابراین در این مرحله از رشد اجتماعی [جوان ج 2: 115] بنا به ضرورت اجتماعی اندیشة پژوهندة بشر بار دیگر متوجة قانون کتبی گردید و تلاش تازهای برای استفاده از این وسیله بیان حقوق آغاز کرد و به یاری قوانینی که از نظم طبیعی اشیا و امور، استنتاج کرد چنان اصولی بنا نهاد که قوانین منقح و مدون دوران کنونی ثمرة آن است. در این طریقة جدید، حقوق به صورت نوشته تجسم یافت و بسیاری از مشکلات حقوق عرف برطرف گردید.
از قرن نوزدهم به بعد بنا به ضرورتهای اجتماعی حقوق داخلی قسمت اعظم کشورهای متمدن یکی پس از دیگری به صورت کتبی در آمد و در گروه دیگر این کشورها که اصطلاحاً آنگلوساکسون خوانده میشوند با آنکه وفاداری به سوابق قضایی و عرفهای قدیمی و سنن محفوظ ماند مع الوصف از قانون نوشته بهره برداری شایان به عمل آمد.
در این دوران با آنکه عدهای از طرفداران قانون کوشش فراوان مبذول داشتند تا آن را به عنوان تنها منبع معتبر حقوق قلمداد نمایند و برخی از آنان تا آنجا پیش رفتند که تصور کردند در عصر حاضر هیچ مسألة حقوقی نیست که دربارة آن نتوان در کلمات مضبوط در قانون یا اصلی که در یکی از متون آن ثبت شده باشد، راه حلی یافت [افشار: 55]. ولی بررسیهای علمی گروهی دیگر از دانشمندان برجستة علم حقوق در باختر زمین و واقعبینی آنان روشن ساخت که با وجود رواج روز افزون قانون علاوه بر آنکه عرف در صحنة روابط بین المللی اهمیت دیرینة خود را حفظ کرده در حقوق داخلی نیز تا درجهای که بلافاصله پس از قانون قرار میگیرد، ارزش و اعتبار خود را محفوظ داشته چنان که برخی از مسائل حقوقی حتی قانون جز با استعانت آن قابل اجرا نمیباشد. رمز بقای عرف در عصر حاضر در آن است که با آنکه امروزه حاکمیت و وحدت ملی ایجاب مینماید در سراسر هر کشور قانون واحدی مورد عمل و متابعت باشد ولی به لحاظ شرایط متغیر جغرافیایی و اجتماعی مناطق مختلف میسر نیست که در همة مناطق قانونی بدون انعطاف و انطباق با شرایط ویژه هر محیط به طور یکسان به مورد اجرا گذارده شود. در چنین حالتی ناگزیر باید قانون را به عرف متکی ساخت و به کمک آن نقض قانون را جبران کرد. از اینجا درستی گفتة یهرنگ آشکار میگردد که اعلام داشته: «عرف و رسوم لازمة حیات و زندگی انسانی است با او تغییر و تبدیل میباید و با او از میان میرود». بنابراین محتوا و ماهیت حقوق هرچه باشد خواه امر ضروری و جاودانی، خواه موقتی. آنچه محقق است خاصیت تفاوت پذیری آن به تناسب تغییر شرایط زمان و مکان میباشد. چنانکه منتسکیو در اینباره چنین میگوید: «قوانین با طبیعت و اساس حکومت، با شرایط خاص هر کشور، آب و هوای سرد و گرم یا معتدل بودن سرزمین و خصوصیات ارضی و اقلیمی آن، کیفیت زندگی مردم از قبیل: کشاورز، دامپرور و غیره بودن آنها بستگی دارند و باید با درجة آزادی که سازمان جامعه میتواند آن را تحمل نماید، با مذهب و تمایلات و میزان ثروت و تعداد افراد و نوع تجارت و اخلاق و کیفیات زندگی سکنة کشور هماهنگی داشته باشد. بالاخره قوانین باید در میان خود با یکدیگر و نیز هر یک با اصول و با منظور و هدف خود با نظم طبیعی اشیائی که وابسته به آنها میباشند، متناسب باشند با رعایت تمام این جهات میتوان قانون را به درستی مورد بررسی قرار داد» [مونتسکیو کتاب اول فصل سوم].
عرف................................................................................................ & 3
بدین ترتیب، ملاحظه میشود که عوامل مؤثر در حقوق تا چه اندازه متعدد و متنوع میباشند و منشأ خصوصیات حقوق هر قوم و ملت نیز همین اختلاف عوامل است. این تنوع و تفاوتپذیری از ضرورات زندگی اجتماعی میباشد بنابراین نباید حقوق را به صورت اصول غیرقابل تغییری که در همه زمانها و مکانها و در هر شرایطی قابل اجرا باشند، در نظر گرفت و ناگزیر هنگام مطالعة آن باید همه پدیدههایی را که در حیات اجتماعی انسان مؤثر است، به حساب آورد.
2 ـ عرف در حقوق رم
با در نظر گرفتن این نکته که حقوق رم اثر غیرقابل تردید بر روح حقوق همة کشورهای متمدن خاصه کشورهای دارای حقوق نوشته داشته است و تأثیر آن در حقوق فرانسه بخصوص در قسمت تعهدات آن قبال انکار نیست [اوژن پتی: 2].
بسیاری از تعابیر و اصطلاحات و سازمانهای حقوقی از حقوق فرانسه ناشی گردیده است. چنان که به گفتة یهرنگ «فکر حقوقی روش ادراک و کلیة تعلیمات رمی است» [افشار: 38].
روشن میگردد که برای بررسی هر موضوع کلی حقوقی از جمله عرف باید با اشاره به آن حقوق باستانی هر چند بسیار مختصر آغاز سخن گردد.
حقوق در نخستین اعصار رُم تابع مذهب و از متفرعات آن محسوب میگردیده است. معالوصف، همواره برای حقوق قلمرو خاصی وجودداشته و برای تمایز تأسیسات مذهبی از آنچه صرفاً بشری تلقی میشده اصطلاحات متفاوتی متداول بوده است. چنان که حقوق مقدس را به لفظ (Fas) و حقوق غیر مذهبی را با لفظ (Jus) مینامیدهاند [اوژن پتی: 4].
کلمه (Jus) به معنی وضعی خود به قواعدی اطلاق میشده که وسیلة حکومت برقرار میشدند و اطاعت از آنها برای اهالی فرض بوده ولی به مرور تحت تأثیر فلسفة عالی و عمیق یونان حقوقدانان رمی در خارج از مقررات قوانین کتبی وجود حقوق فطری را نیز پذیرفتند در این ادراک جدید حقوق و اخلاق با یکدیگر آمیخته شدند و این آمیختگی از تعریفی که اولپین از سلسوس با این عبارت «حقوق هنر خوب و منصف بودن است» نقل کرده بخوبی معلوم میشود. به نظر او سه اصل اساسی حقوق عبارت است از زندگی شرافتمندانه، عدم اضرار به غیر، ادای حق دیگران که دو اصل آخر به حقوق باز میگردند ولی اصل اول صرفاً قاعدة اخلاقی است و ضمانت اجرای آن نه در قانون بلکه در وجدان و در درون آدمی میباشد. رمیها حقوق را به دو بخش اساسی، حقوق عمومی و حقوق خصوصی تقسیم میکردهاند. حقوق عمومی شامل: حکومت کشوری، تأسیسات دولتی، شعائر و امور مذهبی و بالاخره روابط افراد با قوای عمومی میشد و حقوق خصوصی ناظر بر روابط افراد با یکدیگر و مشتمل بر: حقوق فطری، حقوق بشری و حقوق مدنی میگردید و حقوق مدنی متضمن قوانین موضوع و عرف و عادت بَدَوی بومیان بود [جوان: 21]. اولپین حقوق را به اعتبار مکتوب و غیرمکتوب بودن نیز به حقوق نوشته و غیر نوشته تقسیم کرده است. حقوق نوشته آن است که واضع و انشاء کنندة آن معلوم و قابل تعیین باشد ولی حقوق غیر نوشته دارای واضع معینی نیست و از سنن و رسوم تشکیل میشود و برای آن تنها یک منبع یعنی عرف وجود دارد [اوژن پتی: 7] . در آغاز حقوق رم به صورت غیر کتبی بود و از عرفهای قدیمی مردم ایتالیا که رم را بنیان نهاده بودند، تشکیل مییافت [اوژن پتی: 35] رو آوردن رومیان به حقوق مکتوب ناشی از این ضرورت بوده است که غیر کتبی بودن حقوق در آن دوران به پاتریسینها امکان میداد تا در حقوق خصوصی حتی در حقوق جزا روش خودسرانه و غیرعادلانهای در پیش گیرند. پلبینها در مقابل این بیداد بر انگیخته شدند و در نتیجه پایمردی و کوشش آنان با وجود مقاومت طولانی پاتریسینها سرانجام بین دو گروه مزبور توافق به عمل آمد و حقوق خصوصی و عمومی در حدود امکانات و مقتضیات آن عهد از طرف مأمورین مخصوص جمع آوری
عرف................................................................................................ & 4
و در الواح دوازدهگانه درج و منتشر و منشأ تحول عظیم و بی سابقهای در حقوق رم بلکه در حقوق بسیاری از ملل جهان گردید.
با آنکه پس از تصویب و انتشار مقررات الواح دوازدهگانه به طور رسمی، حقوق کتبی جایگزین غیر مکتوب گردید ولی بنا به ضرورت، این حقوق در عمل باقی ماند و اعتبار خود را همچنان حفظ کرد؛ زیرا مندرجات الواح مذکور مانند هر قانون دیگر نمیتوانست همة دقایق زندگی حقوق مردم را شامل گردد. طبیعتاً در مورد مسائلی که خارج از دایرة شمول آن قرار میگرفتند، چارهای جز مراجعه به حقوق عرفی نبود خاصه آنکه بسیاری از مقررات منعکس در الواح به لحاظ و اجمال نیازمند توضیح و تفسیر بود و این جز به کمک اصول و قواعد عرفی میسر نبود. به علاوه لازم بود که شکل و ترتیب حمل قضایای حقوقی و آیین دادرسی تعیین گردد و انجام این مهم به عهدة کاهنان که عهدهدار اجرای عدالت بودند و سایر حقوقدانان رومی محول بود که به کمک عرفها و سنن و با ایجاد رویههای قضایی ارائة طریق میکردند [اوژن پتی: 35]. بنابراین در رم زمانی طولانی روابط حقوقی بر اساس عرف و عادت فیصله مییافت و پس از رواج حقوق مکتوب نیز بنا به ضرورت در کنار مقررات کتبی دوام آورد و اعتبار خود را کم و بیش حفظ کرد.
3ـ عرف در حقوق کشورهای گروه آنگلوساکسون
برای مطالعه مقایسهای عرف در حقوق گروه آنگلوساکسون چارهای نیست جز آنکه اشارهای هرچند مختصر به این نوع حقوق که به سبک و رنگ و جلوة خاصی است به عمل آید.
با آنکه حقوق بریتانیا از حقوق رم و حقوق کلیسا هردو متأثر گردیده ولی هیچگاه مانند حقوق فرانسه به طور کامل به وسیلة حقوق رم و یا از طریق رخ دادن انقلاب و استقرار کامل شیوة قانونگذاری تجدید حیات در طول تاریخ به طور آرام و یکنواخت به سیر و حیات تکامل بخش خود ادامه نداده است. به این مناسبت اکثر حقوقدانان آن کشور تصور مینمایند در صورت قبول اسلوب قانونگذاری به سنن حقوق آنها لطمه وارد میشود و حال آنکه پذیرفتن چنین سبکی هیچ گاه ملازمه با الغای همة سنن حقوقی گذشته ندارد. چنان که حتی انقلاب کبیر فرانسه باعث گسیختگی همة رشتههای تأسیسات حقوقی سابق فرانسویان نگردید [داوید: 213 ش 261].
بنابراین از خصایص ذاتی حقوق انگلستان اعتقاد به حفظ سنن و سوابق حقوقی میباشد که از تاریخ آن سرزمین پدید آمده و با آن عجین شده است.
قدیمیترین دوران حقوق انگلستان عصر آنگلوساکسونهاست که در سال 1066 میلادی با تسلط نرماندها به آن سرزمین خاتمه میپذیرد. اسم مرکب آنگلوساکسون یادگار نام دو قبیلة ژرمنی، یعنی آنگلها و ساکسونها است که در قرن ششم میلادی به اتفاق ژوتها و دانواها، دو قبیلة هم نژاد خود، بریتانیای کبیر را تسخیر و حقوق خود را در آن سرزمین متداول کردند. پیش از تسلط این قبایل رومیها نزدیک چهار قرن در آنجا حکمرانی داشتهاند ولی اثر حقوقی برجستهای از آنها در آنجا بجا نمانده است. به این مناسبت به نظر دانشمندان علم حقوق: تاریخ حقوق آن کشور از زمان تسلط و استقرار قبایل متعدد ژرمنی در آن خطه آغاز میگردد.
در این دوران اهالی بریتانیا به هدایت و ارشاد سنّت آگوسنن دوکانتوربری به دین مسیحی گرویدند و قوانین مختصری که شامل روابط محدودی میگردید، در آن سرزمین تدوین شد که عمدهترین آنها قوانین پادشاه دانواکانوت بود. در دوران آنگلوساکسنها حقوق مانند گذشته به صورت محلی و عرفی باقی ماند، و به شکل عام در نیامد و از آن اثری به جا نماند. جز آنکه به نظر بعضی مؤلفین: هیأت منصفه از بعضی مقررات آن زمان ناشی شده است. معالوصف میتوان برخی از ریشههای حقوق فعلی انگلستان را در عرفهای بسیار کهن و قدیمی و فراموش شدة آن عهد جستجو کرد [داوید: 315].
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
امام خمینی(ره) و روابط بین الملل
قرآن و روابط عاطفی با خویشاوندان کافر
قرآن و روابط دوستانه با کافران
قرآن و روابط اجتماعی با کافران
الف ـ شرکت در مجالس کافران:
ب ـ هم رازی باکافران:
ج ـ ازدواج با کافران:
احسان به کافران
قرآن و دفاع در برابر کافران
مشخصه های روابط بین المللی
روابط بین المللی در حکومت دینی
بی تردید اندیشه حکومت دینی و
بنیان گذاری نظام جمهوری اسلامی در
ایران از سوی امام خمینی(قده) رویکرد ِ
جدیدی را به دین به همراه داشت. موج
جدید نگاه به دین از یک سو افق های
روشنی را از منظر تفکر و خردورزی دینی
نوید می داد, و از سوی دیگر, دل نگرانی
و دغدغه های خاطر ایجاد می کرد.
دل نگرانی از این که رویکرد ِجدید به دین
از سر شوق زدگی به نظریه پردازی
شتاب زده در معارف و حقایق دین بپردازد
و با چشم پوشی از تمام ابعاد دین و
جامعیت آن آرا و دیدگاه های یک بُعدی و
متغیّر را جایگزین دیدگاه های جامع و
ثابت اصول و معارف دین کند.
و افق های روشن و امیدهای تازه به
این که رویکرد ِنو به دین و حکومت دینی
سمت وسوی تحلیل منطقی و پژوهشی و
|98|
ماهیت دین شناسانه داشته و با جامع نگری
همراه باشد; روی کردی که با انگیزه,
بازشناسی آموزه های دینی با توجه به
تحولات بنیادین شرایط زندگی اجتماعی,
فرهنگی, سیاسی انسان و با توجه به دو
اصل خاتمیت اسلام و جهان شمولی آن
باشد که در این صورت رویکردی مبارک
بوده و شاهد نمودی دیگر از ورود تفکر و
اندیشه دینی در عرصه های جهانی دین و
فرهنگ خواهیم بود.
البته آن چه تا هم اکنون با این ماهیّت
و انگیزه انجام یافته بسیار درخشان و از
برجستگی های ِتاریخ دین پژوهی به شمار
می رود. با ارج نهادن به تمامی گام ها و
پژوهش های ارزنده ای که در این مقوله
انجام یافته است و یا در حال انجام است,
به نظر می رسد هم چنان اولویت ها و
محورهایی با زمینه و نیاز کامل به پژوهش
وجود دارد که بایسته است از نگاه
پژوهش گران و صاحب نظران دور نماند که
در این جا به مواردی هر چند کوتاه و
فشرده اشاره می کنیم:
1. تحلیل ماهیت حکومت دینی و
جایگاه و نسبت آن با مجموعه دین;
2. نسبت و رابطه فلسفه دین با فلسفه
حکومت دینی;
3. حوزه های ورود و نوع ورود
حکومت دینی در حریم های فرد و جامعه;
4. تأثیرگذاری حکومت دینی
بنابر مبنای اولی بودن حکومت درمحدوده
قوانین و احکام دیگر;
5. تأثیرگذاری حکومت بنابر مبنای
ثانوی بودن در محدوده های قوانین و
احکام دیگر;
6. نوع و ماهیت روابط حکومت
دینی با جهان خارج از مرزهای جغرافی
خود.
این محورها برخی از بایسته های
تحلیل نظریه حکومتی دینی است که نه تنها
برای اثبات و تبیین برخی ابعاد احکام
اجتماعی, سیاسی اسلام روشن گر است
بلکه خود پاسخی به برخی شبهه افکنی ها
در عرصه اندیشه و تفکر حکومت دینی
خواهد بود.
این نوشتار پیش درآمدی است کوتاه
در محور "امام خمینی و روابط بین الملل";
به دیگر سخن روابط بین المللی حکومت
اسلامی از منظر امام خمینی که با توجه به
|99|
اهمیت و گستره موضوع آن, امید است
این مقال کوتاه زمینه ساز تحلیلی جامع و
کامل گردد.
روابط یک کشور با جهان خارج از
مرزهای جغرافیایی خود از منظرهای
متفاوتی مورد توجه قرار می گیرد: گاهی
مدیریت سیاسی یک کشور از منظر
ارتباطات خاصی, سیاسی و دیپلماتیک به
رابطه با کشورهای دیگر می نگرد. و این
نگاه فلسفه روابط را هم مشخص می کند,
و گاهی چشم انداز روابط یک کشور با
کشورهای دیگر را تحولات, نیاز و شرایط
اقتصادی ترسیم می کند و گاهی هم نگاه
پیوند به اردوهای قدرت و سلطه های
منطقه ای, جهانی, آنچه در همه نگاه ها به
روابط بین المللی یک کشور مشترک است
تفکر حاکم بر مدیریت سیاسی جامعه
است.
که خدای تبارک و تعالی مقرّر
فرموده, شرایط حاکم را شرایط
مأمورین دولت را, کیفیت حکومت
را, آن طوری که در اسلام مقرّر
است, همان طوری که در صدر اسلام
بود.
از آن جا که ماهیت حکومت دینی از
اصول و مبانی دینی شکل می پذیرد به کلام
امام خمینی در بیان آن می نگریم, امام در
بیان مبانی تفکر حاکم بر مدیریت سیاسی
در حکومت اسلامی می فرمایند:
"الف: حکومت اسلامی به آن طوری
[1]
ب: حکومت اسلامی مشروطه است
از این جهت که حکومت کنندگان در
اجرا و اداره مقید به یک مجموعه
شرط هستند که باید رعایت و اجرا
شود, از این جهت حکومت اسلامی
حکومت قانون الهی بر مردم است. [2]
ج: روابطی را که هر فرد بشر با
خداوند دارد, روابطی را که هر فرد
بشر با پیغمبر اسلام(ص) دارد, با
حکومت دارد, روابطی را که هر فرد
با فرد دیگر باید داشته باشد, روابطی
را که هر فرد با غیر ملت خودش باید
داشته باشد, کلیه روابطی را که امکان
دارد بین یک فرد بشر با افراد دیگر بشر
یا جوامع بشری باشد در اسلام مطرح
است و حکم دارد. [3]
د: بنابراین ما یک کتابی داریم که
مصالح شخصی, مصالح اجتماعی,
|100|
مصالح سیاسی, کشورداری و همه
چیزها در آن هست, البته با آن
تفسیرهایی که از اهل تفسیر وارد شده
است. [4]">
دراین فرازها از کلام امام اصول
حاکم بر مدیریت سیاسی, قوانین, ضوابط
در تمامی ابعاد حکومت اسلامی از جمله
روابط بین المللی حکومت اسلامی ترسیم
شده است.
شرکت در مجالس کافران, دوستی با
کافران, هم رازی با کافران, ازدواج با
کافران و… مورد توجه قرار گرفته است.
دیدگاه قرآن نسبت به روابط با غیر مسلمانان
چون دیگر دیدگاهای این کتاب جامع
آسمانی به پدیده ها و حقایق فردی و
اجتماعی همه جانبه, جامع و بنیادی
است, تا آن جا که حتی در این مسئله به
ظاهر ساده, انگیزه های انسانی, عاطفی,
اجتماعی, سیاسی از نظر دور نمانده
است.
روابط بین المللی به شکل کنونی, در
دوران صدر اسلام ابعاد و شکل دیگری
داشته است و با عنوان روابط مسلمانان با
غیر مسلمانان شناخته می شود.
البته نگاه به این موضوع می تواند نگاه
تاریخی به روابط باشد که در آن صورت
عوامل و فراز و نشیب آن روابط از آغاز
تاکنون بررسی و تحلیل می شود و
می تواند نگاه به اصول و مبانی رفتاری
روابط مسلمانان با غیرمسلمانان و در این جا
نگاه به روابط را براساس احکام اسلام و
اصول آن بررسی می کنیم.
مسئله روابط مسلمانان با غیر مسلمانان
از جمله موضوعات خاصی است که در
قرآن مجید با عناوین مختلفی چون:
با توجه به تعدّد آیات و نیاز گسترده به
تفسیر تحلیلی نسبت به عناوین و موضوعات
بررسی شده در آیات در این مقام فقط
اشاره ای کوتاه و گویا به پیام نخستین آیات
قرآن در موضوع می کنیم.
قرآن و روابط عاطفی با خویشاوندان کافر
"یا ایها الذین آمنوا لاتتخذوا اباءکم و
اخوانکم اولیاء ان استحبوا الکفر علی
الایمان…; [5] ای کسانی که ایمان
آورده اید, اگر پدرانتان و برادرانتان
کفر را بر ایمان ترجیح دهند [آنان را]
|101|
به دوستی مگیرید."
"لاتجد قوما یؤمنون بالله والیوم الاخر
یُوادّون مَن حادّ الله ورسوله ولو کانوا
آباءهم أو… [6]; قومی را نیابی که به
خدا و روز باز پسین ایمان داشته
باشند [و] کسانی را که با خدا و
رسولش مخالفت کرده اند ـ هر چند
پدرانشان یا پسرانشان یا برادرانشان
یا عشیره آنـان باشنـد ـ دوسـت
بدارند….">
"قل ان کان اباؤکم و ابناءکم و
اخوانکم و ازواجکم و عشیرتکم و
اموال اقترفتموها و تجارة تخشون
کسادها و مسکن ترضونها احب الیکم
من الله و رسوله…; [7] بگو:اگر پدران
و پسران و برادران و زنان و خاندان
شما و اموالی که گرد آورده اید و
تجارتی که از کسادش بیمناک اید و
سراهایی که خوش می دارید, نزد
شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راه
وی دوست داشتنی تر است, پس
منتظر باشید تا خدا فرمانش را [به
اجرا در] آورد.">
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
اشتباه در حقوق بیع بین الملل انگلستان
اشتباه
گاه در تجارت یکطرف احتمالاً بدان جهت که منافع خویش را در معامله به خطا محاسبه کرده یا احیاناً بدان سبب که نمیتواند بهای خرید را تحصیل کند میکوشد با گفتن اینکه در قرارداد اشتباه بودهاست از مسؤولیتهای خویش بگریزد . او بدین ترتیب در پی خلاصی از تکالیف قراردادیاش است . و نیز ممکن است اشتباهی واقعی وجود داشتهباشد . برای آنکه اشتباه مؤثر باشد نباید اشتباهی در مورد قانون باشد زیرا هر طرف مسؤولیت دارد که قانون را بررسی کند . و نیز اشتباه نمیتواند شامل خطاهای مربوط به قضاوت شود چرا که این نیز در مسئولیت طرفینِ مربوط است . ما پنج نوع از اشتباهات را بررسی خواهیم کرد :
اشتباه مشترک ممکن است اشتباهی واقعی در مورد وجود موضوع قرارداد باشد . در دعوای « کاتورید » علیه « هاستی » محموله روی کشتی قرار داشت و خریدار و فروشنده در حالیکه نمیدانستند فرمانده کشتی کالا را به جهت آنکه فاسد شده قبل از معامله به طریق قانونی فروختهاست ؛ قردادی منعقد کردهاند . دادگاه حکم داد که قرارداد بدانجهت که برای طرفین معلوم نبوده که موضوع قرارداد هنگام قرارداد آن وجود نداشته باطل است .
اشتباه دوطرفه طرفین ممکن است قراردادی را منعقد کنند که به نظر برسد توافق معتبری است ولی در واقع قراردادی است که در آن طرفین در اهداف متداخل هستند . در دعوای « رافلز » علیه « ویکل هوز » فروشنده قراردادی بست که عدلهای پنبه را که روی کشتی « ییرلس » بود و از بمبئی وارد میگشت بفروشد . متأسفانه دو کشتی وجود داشت که « پیرلس » خوانده میشدند و هر دو تقریباً در یک زمان بمبئی را ترک میکردند و در حالیکه خریدار به یکی اشاره داشت فروشنده به دیگری ارجاع مینمود دادگاه قرارداد را به جهت اشتباه باطل اعلام کرد .
اشتباه یکطرفه در مورد هویت شخصی هویت میتواند برای قرارداد چنان مهم باشد که هویت مشتبه برای بطلان قرارداد کفایت نماید . این امر مانع از انتقال دارایی میشود بطوریکه شخص ثالث را میتوان با موفقیت برای بازگرداندن کالایی که برای خریدار پرداختی بابت آن نشده ولی فروخته است تت تعقیب قرار داد . در دعوای « گاندی » علیه « لیندسای » کالاها توسط شخصی سفارش دادهشدهاند که نام خود را به روشی امضاء کرده بود که فروشندگان فکر کردند سفارش از سوی مؤسسهای معتبر در همان خیابان است . خریدار بدین وسیله فروشنده را فریب دادهبود که به وی نسیه دهد و هنگامی که کالا را دریافت کرد آنها را به خوانده فروخت . خواهان خوانده را برای بازگرداندن پول تحت تعقیب قرار داد و دادگاه نیز حکم داد که قرارداد به جهت اشتباه باطل بوده لذا مالکیت انتقال نیافته و خواندگان بیگناه بایستی پرداخت کنند .
واقعیات مشابه ممکن است به نتیجهای متفاوت منجر شود . در قضیه شرکت « کینگ نورتون » علیه « اِریج مرت و شرکاء » شخص متقلبی با داشتن نوشتافزاری که در آن نام « هالن و شرکاء » و تصویری از کارخانهای بزرگ و فهرستی از انبارهای داخل و خارج کشور چاپ شده بود وانمود کرد که مالک مؤسسهای بزرگ است . او در حالیکه خوانها را با این کاغذ تحت تأثیر قرار دادهبود سفارش نسیه داد ولی برای آنها پرداختی ننمود ولی آنها را به خواندگان فروخت . خواندگان از سوی خواهانها بر این مبنا که قرارداد باطل بود و هیچ مالی منتقل نشده تحت تعقیب قرار گرفتند . دادگاه به هرحال حکم داد در حالیکه قرارداد به جهت تقلب قابل ابطال بودهاست ولی ابطال نگردیده و خوانده حق حاکمیت بدون اشکالی در برابر خواهانها داشتهاست . در این مثال واقعیت که خواهانها آمدهبودند که کالاها را به شخص ناشناسی نیز بفروشند مهم بودهاست . اگر آنان همانطور که در قضیة قبلی بود در مورد هویت شخص اشتباه میکردند و در حالیکه فکر میکردند به دیگری میفروشند ولی به او فروختهاند میتوانستند اعلام کنند که قرارداد باطل است . اما در قضیه اخیر بدین ترتیب است که آنها اگر میدانستند که خریدار را خود را به نحو متقلبانهای معرفی میکند کالا را به او نمیفروختند ولی این امر تنها به آنها اجازه میدهد که قرارداد را نسخ نمایند در حالیکه آنها چنین نکردند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
فراخوان عفو بین الملل به دولت ها ؛ تعهد تازه دولت ها برای حقوق بشر
دولت ها باید به خاطر شش دهه کوتاهی در رعایت حقوق بشر پوزش بخواهند و خود را دوباره به کسب پیشرفت های مشخص متعهد کنند. به کارگیری«پوزش» در این پیام اساسی به منظور یک عبارت کوتاه و به یادماندنی است. پیام ما این است که شصتمین سالگرد بیانیه جهانی حقوق بشر فرصتی برای دولت ها فراهم می کند که به انکارخود پایان بدهند و یک پوزش به طور نمادین بیانگر تایید پایان انکار خواهد بود...
مهم ترین عنصر در این پیام اساسی فراخوان عفو بین الملل به دولت هاست که برای اقدام مشخص تعهدی تازه ابراز کنند.این پیام فرصتی برای تاکید بر روندهای شصت سال کوتاهی با مثال های مشخص برای ترغیب دولت ها به پایان دادن به انکار و تعهد به چاره جویی برای این کوتاهی ها است.رهبران کنونی باید تعهد تازه یی به حقوق بشر ابراز کنند و همان شجاعت و رهبری پیشینیان شان را در تصویب بیانیه جهانی حقوق بشر در1948 به نمایش بگذارند شاخص 2007 ناشکیبایی رو به رشد مردم نسبت به کوتاهی دولت ها در اجرای برابری و عدالت بود. رهبران جهان نظر مردم را به قیمت خطر برای خودشان نادیده می گیرند.
شکافی بین وعده و عملکرد وجود دارد
دولت ها از وفای به عهد در بیانیه جهانی حقوق بشر کوتاهی کرده اند. شصت سال پس از تصویب بیانیه جهانی حقوق بشر، جهان با بحران های ریشه دار و حل نشده در میانمار، دارفور، غزه، عراق و زیمبابوه روبه رو است که اقدام دولت ها را ضروری می سازد. کوتاهی های حقوق بشری در شش دهه گذشته را، که در 2007 ادامه پیدا کرد، به این ترتیب می توان مشخص کرد؛غیرنظامیان در درگیری های مسلحانه ریشه دار «آماج حمله» قرار می گیرند.
آفریقا؛ درگیری های مسلحانه به همراه تعدی های گسترده علیه غیرنظامیان شامل کشتار غیرقانونی، آوارگی و
2
خشونت جنسی (به ویژه در سومالی، چاد شرقی، دارفور و جمهوری دموکراتیک کنگو).
امریکا؛ (در حالی که تعداد کشته شدگان در 2007 کاهش پیدا کرد) تمام طرف ها در درگیری مسلحانه طولانی و داخلی کلمبیا به تعرض علیه غیرنظامیان، از جمله خشونت جنسی، ادامه می دهند.
آسیا؛ غیرنظامیان بار اصلی حملات نیروهای دولتی و گروه های مسلح را در سریلانکا «درگیری فراموش شده» و افغانستان تحمل می کنند.
خاورمیانه و شمال آفریقا؛ شرایط در مناطق اشغالی فلسطین در نتیجه محاصره غزه، حملات نیروهای اسرائیلی و گروه های مسلح به غیرنظامیان و محدودیت بر آزادی تحرک فلسطینی ها بدتر شد. غیرنظامیان کماکان در عراق مورد هدف قرار داشتند.
خشونت علیه زنان
- نیروهای شبه نظامی به حمله و تجاوز به تعداد بسیار زیادی از زنان و دختران در چاد شرقی و دارفور ادامه می دهند. دختری 14 ساله ساکن اردوگاه ارادیپ برای آوارگان داخلی در منطقه دارسیلا زمانی که صبح زود روز 30 آوریل 2007 اردوگاه را برای جمع آوری هیزم ترک کرد، به وسیله چند مرد مسلح مورد تجاوز قرار گرفت.
- زنان بومی امریکایی و زنان بومی امریکایی آلاسکا در ایالات متحده امریکا کماکان به میزان بسیار بی تناسبی قربانی تجاوز و خشونت جنسی قرار گرفتند، اما برای دستیابی به عدالت با موانع روبه رو بودند. (به دنبال انتشار گزارش عفو بین الملل امریکا با عنوان هزارتوی عدالت، کنگره امریکا توصیه کرد بودجه رسیدگی به این پرونده ها افزایش یابد.)
- در چارچوب انتخابات در گینه جدید پاپائو، زنان در مقابل تفنگ مورد معاوضه قرار گرفتند و تجاوزهای گروهی در میان قبایل در حال جنگ گزارش شد.
- در آلبانی، پس از اینکه یک دختر 17 ساله حاضر نشد کسانی را شناسایی کند که او را در سن 14 سالگی برای فحشای اجباری به صورت قاچاق به ایتالیا برده بودند، پلیس او را به خاط
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
سازماندهى عفو بین الملل در طرح جدید
سازمان «عفو بین الملل» در چندساله اخیر نه تنها به وضعیت زندانیان سیاسى مى پردازد بلکه احقاق حقوق از دست رفته گروگان ها، پناه جویان، بى کاران و بى خانمان ها را هم از وظایف خود مى داند. گستردگى این وظایف و مأموریت ها براى سازمان موجب معضلات زیادى از جمله ناکارآمدى شده و به عبارتى این مسئله اعتبار و نفوذ این سازمان را تا حد زیادى کاهش داده است.
خانم «ایرنه خان» دبیرکل سازمان عفو بین الملل به تازگى در یکى از سخنرانى هایش با لحنى که آشکارا نوعى حالت تدافعى را نشان مى دهد، گفته است: «سازمان عفو بین الملل از آغاز تاسیس همواره در حال تغییر و تحول بوده است.» شاید این ادعا درست باشد. با این حال این سازمان از چهار سال پیش که خانم «خان» به ریاست آن برگزیده شده، چنان تغییر و تحولاتى را تجربه کرده که در طول تاریخ خود بى سابقه بوده است. زمانى این سازمان قادر بود تا هزاران نفر را وادار به نامه نگارى با رژیم هایى کند که حقوق بشر را نادیده مى گرفتند و گاه این نامه نگارى ها موجب آزادى زندانیان سیاسى و عقیدتى مى شد و علاوه بر آن، سازمان عفو بین الملل اقدامات زیادى را علیه شکنجه و مجازات اعدام به اجرا مى گذاشت. و بدین ترتیب در فرآیندى سى ساله سازمان عفو بین الملل از شهرت و نفوذ و اعتبارى خاص برخوردار شده بود. اما رفته رفته این سازمان گسترده فعالیت هاى خود را افزایش داد و رسیدگى به وضعیت گرسنگان، بى کاران، مبارزه با خشونت هاى به اصطلاح خانوادگى و همین طور احقاق حقوق از دست رفته(!!) همجنس بازان نیز در دستور کار عفو بین الملل قرار گرفت و البته این مسئله موجب خوشنودى «ایرنه خان» است.
سازماندهى عفو بین الملل در طرح جدید
سازمان «عفو بین الملل» در چندساله اخیر نه تنها به وضعیت زندانیان سیاسى مى پردازد بلکه احقاق حقوق از دست رفته گروگان ها، پناه جویان، بى کاران و بى خانمان ها را هم از وظایف خود مى داند. گستردگى این وظایف و مأموریت ها براى سازمان موجب معضلات زیادى از جمله ناکارآمدى شده و به عبارتى این مسئله اعتبار و نفوذ این سازمان را تا حد زیادى کاهش داده است.
خانم «ایرنه خان» دبیرکل سازمان عفو بین الملل به تازگى در یکى از سخنرانى هایش با لحنى که آشکارا نوعى حالت تدافعى را نشان مى دهد، گفته است: «سازمان عفو بین الملل از آغاز تاسیس همواره در حال تغییر و تحول بوده است.» شاید این ادعا درست باشد. با این حال این سازمان از چهار سال پیش که خانم «خان» به ریاست آن برگزیده شده، چنان تغییر و تحولاتى را تجربه کرده که در طول تاریخ خود بى سابقه بوده است. زمانى این سازمان قادر بود تا هزاران نفر را وادار به نامه نگارى با رژیم هایى کند که حقوق بشر را نادیده مى گرفتند و گاه این نامه نگارى ها موجب آزادى زندانیان سیاسى و عقیدتى مى شد و علاوه بر آن، سازمان عفو بین الملل اقدامات زیادى را علیه شکنجه و مجازات اعدام به اجرا مى گذاشت. و بدین ترتیب در فرآیندى سى ساله سازمان عفو بین الملل از شهرت و نفوذ و اعتبارى خاص برخوردار شده بود. اما رفته رفته این سازمان گسترده فعالیت هاى خود را افزایش داد و رسیدگى به وضعیت گرسنگان، بى کاران، مبارزه با خشونت هاى به اصطلاح خانوادگى و همین طور احقاق حقوق از دست رفته(!!) همجنس بازان نیز در دستور کار عفو بین الملل قرار گرفت و البته این مسئله موجب خوشنودى «ایرنه خان» است.