هزار فایل: دانلود نمونه سوالات استخدامی

دانلود فایل, مقاله, مقالات, آموزش, تحقیق, پروژه, پایان نامه,پروپوزال, مرجع, کتاب, منابع, پاورپوینت, ورد, اکسل, پی دی اف,نمونه سوالات استخدامی,خرید کتاب,جزوه آموزشی ,,استخدامی,سوالات استخدامی,پایان نامه,خرید سوال

هزار فایل: دانلود نمونه سوالات استخدامی

دانلود فایل, مقاله, مقالات, آموزش, تحقیق, پروژه, پایان نامه,پروپوزال, مرجع, کتاب, منابع, پاورپوینت, ورد, اکسل, پی دی اف,نمونه سوالات استخدامی,خرید کتاب,جزوه آموزشی ,,استخدامی,سوالات استخدامی,پایان نامه,خرید سوال

تحقیق تفسیر آیه 102 سوره بقره 9 ص ( ورد)

تحقیق تفسیر آیه 102 سوره بقره 9 ص ( ورد)

تحقیق-تفسیر-آیه-102-سوره-بقره-9-ص-(-ورد)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏بسم الله الرحمن الرحیم
‏تفسیر آیه 102 سوره بقره
‏تفسیر موضوعی قرآن صفحه 2
‏متن
‏‏و اتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ ‏الشَّیَاطِینُ‏ عَلَى مُلْکِ سُلَیْمَـانَ وَ مَا ‏کَفَــرَ سُلَیْمَانُ و َلَکِنَّ الشَّیْاطِینَ کَفَـرُواْ یُعَلِّمُـونَ النَّـاسَ ‏السِّحْرَ وَ مَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبَابِلَ هَـارُوتَ و َمَارُوتَ وَ ‏مَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى یَقُولاَ إِنَّمَـا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاَ ‏تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُـونَ مِنْهُمَا مَـا یُفَـرِّقُـونَ بِهِ بَیْنَ الْمَـرْءِ ‏وَ زَوْجِـهِ وَ مَـا هُـم بِضَـآرِّینَ بِـهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ ‏وَ یَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ و لاَ یَنفَعُهُـمْ و َلَقَدْ عَلِمُـواْ لَمَنِ ‏اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِی الآخرَةِ مِنْ خَلاَقٍ وَ لَبِئْسَ مَا شَرَوْاْ بِهِ ‏أَنفُسَهُمْ لَوْ کَانُواْ یَعْلَمُونَ
‏ترجمه
‏یهود‏ از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم مى خواندند پیروى مى کردند، سلیمان ‏هرگز ‏دست به سحر نیالود و کافر نشد، ولکن شیاطین کفر ورزید و به مردم
‏تعلیم سحر ‏دادند (و نیز ‏یهود‏) از آنچه بر دو فرشته باب‏ل(ه‏اروت‏ ‏و‏مارو‏ت) ‏نازل شد پیروى کردند، (آنها طریق سحر کردن را براى آشنائى به طرز ابطال آن به مردم ‏یاد مى دادند) و به هیچ کس چیزى یاد نمى دادند مگر اینکه قبلا به او مى گفتند ما ‏وسیله آزمایش شما هستیم ، کافر نشوید (و از این تعلیمات سوء استفاده نکنید) ولى ‏آنها از آن دو فرشته مطالبى را مى آموختند که بتوانند به وسیله آن میان مرد و همسرش ‏جدائى بیفکنند (نه اینکه از آن براى ابطال سحر استفاده کنند) ولى هیچگاه بدون فرمان ‏خدا نمى توانند به انسانى ضرر برسانند، آنها قسمتهائى را فرا مى گرفتند که براى ‏آنان زیان داشت و نفعى نداشت ، و مسلما مى دانستند هر کسى خریدار این گونه متاع ‏باشد ‏سودی‏ در آخرت نخواهد داشت و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن مى ‏فروختند اگر علم و دانشى مى داشتند!
‏تفسیر نمونه
‏تفسیر موضوعی قرآن صفحه 3
‏از احادیث چنین بر مى آید که در زمان سلیمان پیامبر (صلى اللّه ‏علیه و آله و سلم ) گروهى در کشور او به عمل سحر و جادوگرى پرداختند سلیمان دستور ‏داد تمام نوشته ها و اوراق آنها را جمع آورى کرده در محل مخصوصى نگهدارى کنند (این ‏نگهدارى شاید به خاطر آن بوده که مطالب مفیدى براى دفع سحر ساحران در میان آنها ‏وجود داشت‏ه)
‏پس از وفات سلیمان گروهى آنها را بیرون آورده و شروع به اشاعه و ‏تعلیم سحر کردند، بعضى از این موقعیت استفاده کرده و گفتند سلیمان اصلا پیامبر نبود ‏بلکه به کمک همین سحر و جادوگریها بر کشورش مسلط شد و امور خارق العاده انجام مى ‏داد!
‏گروهى از بنى اسرائیل هم از آنها تبعیت کردند و سخت به جادوگرى دل بستند، ‏تا آنجا که دست از تورات نیز برداشتند.
‏هنگامى که پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه ‏و آله و سلم ) ظهور کرد و ضمن آیات قرآن اعلام نمود سلیمان از پیامبران خدا بوده ‏است ، بعضى از احبار و علماى یهود گفتند: از محمد تعجب نمى کنید که مى گوید سلیمان ‏پیامبر است در صورتى که او ساحر بوده ؟
‏این گفتار یهود علاوه بر اینکه تهمت و ‏افتراى بزرگى نسبت به این پیامبر الهى محسوب مى شد لازمهاش تکفیر سلیمان (علیه ‏السلام ) بود، زیرا طبق گفته آنان سلیمان مرد ساحرى بوده که خود را به دروغ پیامبر ‏خوانده و این عمل موجب کفر است .
‏آیات فوق به آنها پاسخ مى گوید.‏ ‏به هر حال ‏این آیه بخش دیگری ‏از زشتکاریهاى یهود را معرفى مى کند که پیامبر بزرگ ‏خدا سلیمان را به سحر و جادوگرى متهم ساختند، مى گوی‏د:
‏(‏آنها از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم مى خواندند پیروى ‏کردن‏د)‏(‏و اتبعوا ما تتلوا الشیاطین على ملک ‏سلیمان ‏)
‏ضمیر در جمل‏ه ‏و اتبعوا ‏ممکن است اشاره به یهودیان معاصر پیامبر باشد و ‏یا معاصران سلیمان و یا همه آنان .
‏منظور ازشیاطین ‏نیز ممکن ‏است ، انسانهاى طغیانگر و یا جن و یا اعم از هر دو باشد.
‏سپس قرآن به دنبال این ‏سخن اضافه مى کندسلیمان هرگز کافر نشد (‏و ما کفر سلیمان ‏)
‏تفسیر موضوعی قرآن صفحه 4
‏او هرگز به سحر توسل ‏نجست ، و از جادوگرى براى پیشبرد اهداف خود استفاده نکرد،ولى شیاطین کافر شدند، و به مردم تعلیم سحر دادن‏د(‏و لکن الشیاطین کفروا یعلمون الناس ‏السحر‏)
‏آ‏نها (یهود) همچنین از آنچه بر ‏دو فرشته بابل ، هاروت و ماروت نازل گردید پیروى کردند‏(‏و ما انزل على الملکین ببابل هاروت و ماروت‏)
‏آرى آنها ‏از دو سو دست به سوى سحر دراز کردند، یکى از سوى تعلیمات شیاطین در عصر سلیمان ، و ‏دیگرى از سوى تعلیماتى که بوسیله هاروت و ماروت دو فرشته خدا در زمینه ابطال سحر به ‏مردم داده بودند.
‏در حالى که دو فرشته ‏الهى‏ ‏تنها هدفشان این بود که مردم را به طریق ابطال سحر ساحران آشنا سازند‏ ‏ لذا‏ ‏به هیچکس چیزى یاد نمى دادند، مگر اینکه ‏قبلا به او مى گفتند: ما وسیله آزمایش تو هستیم کافر نشو‏ ‏و از این تعلیمات سوء استفاده مکن‏.‏(‏و ما یعلمان من احد ‏حتى یقولا انما نحن فتنة فلا تکفر‏)
‏خلاصه ، این دو فرشته زمانى به میان مردم ‏آمدند که بازار سحر داغ بود و مردم گرفتار چنگال ساحران ، آنها مردم را به طرز ‏ابطال سحر ساحران آشنا ساختند ولى از آنجا که خنثى کردن یک مطلب (همانند خنثى کردن ‏یک بمب ) فرع بر این است که انسان نخست از خود آن مطلب آگاه باشد و بعد طرز خنثى ‏کردن آن را یاد بگیرد، ناچار بودند فوت و فن سحر را قبلا شرح دهند.
‏ولى سوء ‏استفاده کنندگان یهود همین را وسیله قرار دادند براى اشاعه هر چه بیشتر سحر و تا ‏آنجا پیش رفتند که پیامبر بزرگ الهى ، سلیمان را نیز متهم ساختند که اگر عوامل ‏طبیعى به فرمان او است یا جن و انس از او فرمان مى برند همه مولود سحر است آرى این ‏است راه و رسم بدکاران که همیشه براى توجیه مکتب خود، بزرگان را متهم به پیروى از ‏آن مى کنند.
‏به هر حال آنها از این آزمایش الهى پیروز بیرون نیامدند از آن دو ‏فرشته مطالبى را مى آموختند که بتوانند به وسیله آن میان مرد و همسرش جدائى بیفکنند‏(‏فیتعلمون منهما ما یفرقون به بین المرء و زوجه‏)

 

دانلود فایل

تحقیق تفسیر سوره قدر 14 ص ( ورد)

تحقیق تفسیر سوره قدر 14 ص ( ورد)

تحقیق-تفسیر-سوره-قدر-14-ص-(-ورد)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 32 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏3
‏1
‏بیان
‏این سوره نزول قرآن در شب قدر را بیان می کند، و آن شب را تعظیم نموده از هزار ماه بالاتر می داند، چون در آن شبملائکه و روح نازل می شوند، و این سوره هم احتمال کلی بودن را دارد، و هم می تواند مدنی باشد و روایاتی که دربارة سبب نزول آن از امامان اهل بین علیهم السلام و از دیگران رسیده خالی از تأیید مدنی بودن آن نیست، و آن روایاتی است که دلالت دارد بر اینکه این سوره بعد از خوابی بود که رسول خدا(ص) دید، و آن خواب این بود که بنی امیه بر منبر او بالا می روند، و سخت اندوهناک شد، و خدای تعالی برای تسلیتش این سوره را نازل کرد(و در آن فرمود شب قدر بهتر از هزار ماه حکومت بنی امیه است).
‏(انا انزلنا فی لیله القدر)
‏3
‏1
‏بیان
‏این سوره نزول قرآن در شب قدر را بیان می کند، و آن شب را تعظیم نموده از هزار ماه بالاتر می داند، چون در آن شبملائکه و روح نازل می شوند، و این سوره هم احتمال کلی بودن را دارد، و هم می تواند مدنی باشد و روایاتی که دربارة سبب نزول آن از امامان اهل بین علیهم السلام و از دیگران رسیده خالی از تأیید مدنی بودن آن نیست، و آن روایاتی است که دلالت دارد بر اینکه این سوره بعد از خوابی بود که رسول خدا(ص) دید، و آن خواب این بود که بنی امیه بر منبر او بالا می روند، و سخت اندوهناک شد، و خدای تعالی برای تسلیتش این سوره را نازل کرد(و در آن فرمود شب قدر بهتر از هزار ماه حکومت بنی امیه است).
‏(انا انزلنا فی لیله القدر)
‏3
‏2
‏ضمیر در (انزلناه) بقرآن بر می گردد، و ظاهرش این است که می خواهد بفرماید همه قرآن را در شب قدر نازل کرده. نه بعضی از آیات آنرا، مؤیدش هم اینست که تعبیر بانزال کرده، که ظاهر در اعتبار یکپارچگی است، نه تنزیل که ظاهر در نازل کردن تدریجی است.
‏و در معنای آیه مورد بحث آیة زیر است، که می فرماید: (والکتاب المبین، انا أنزلناه فی لیله مبارکه) (سوگند بکتاب مبین ما آنرا در شبی مبارک نازل کردیم) (دخان-3)، که صریحاً فرموده همه کتاب را در آن شب نازل کرده، چون ظاهرش این است که نخست سوگند به همة کتاب خورده. بعد فرموده این کتاب را که به حرمتش سوگند خوردیم، در یک شب و یکپارچه نازل کردیم.
‏3
‏3
‏پس مدلول آیان این می شود که قرآن کریم دو جور نازل شده، یکی یکپارچه در یک شب معین، و یکی هم بتدریج، در طول بیست و سه سال نبوت) که آیة شریفه: (و قرآنا فرقناه لتقراء علی الناس علی مکث، و نزلناه تنزیلا)(اسری-106)، به نزول تدریجی آنرا بیان می کند، و هم چنین آیه زیر که می فرماید:(و قال الذین کفروا آنانکه کافر شدند گفتند: چرا قرآن یکباره بر او نازل نشد، بله یکباره نازل نکردیم، تا قلب تو را ثبات و آرامش بخشیم، و بدین منظور آیه آیه اش کردیم)(فرقان-32)
‏و بنابراین دیگر نباید بگفته زیر اعتنا کرد که گفته اند: معنای آیه: (أنزلنا) این است که شروع بانزال آن کردیم، و منظور از انزال هم انزال چند آیه از قرآن است، که در آن شب یکباره نازل شد نه همه آن.

 

دانلود فایل

تحقیق تفسیر سوره انشراح 13 ص ( ورد)

تحقیق تفسیر سوره انشراح 13 ص ( ورد)

تحقیق-تفسیر-سوره-انشراح-13-ص-(-ورد)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه

 قسمتی از متن word (..docx) : 
 

‏بسم الله الرحمن الرحیم
))‏تفسیر سوره انشراح((
‏آیه 1 ‏–‏ 8 ‏.‏ سوره ا نشراح
‏بِسمِ اللَّهِ ‏الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
‏أَ لَمْ نَشرَحْ لَک صدْرَک (1) وَ وَضعْنَا عَنک ‏وِزْرَک (2) الَّذِى أَنقَض ظهْرَک (3) وَ رَفَعْنَا لَک ذِکْرَک (4) فَإِنَّ مَعَ ‏الْعُسرِ یُسراً(5) إِنَّ مَعَ الْعُسرِ یُسراً(6) فَإِذَا فَرَغْت فَانصب (7) وَ ‏إِلى رَبِّک فَارْغَب ( (8
  ‏ترجمه :
‏بنام خداوند ‏بخشنده مهربان
‏1) ‏آیا ما سینه تو را گشاده نساختیم ؟
‏2) ‏و بار سنگین را از ‏تو بر نداشتیم ؟
‏3) ‏همان بارى که سخت بر پشت تو سنگینى مى کرد.
‏4) ‏و آوازه ‏تو را بلند کردیم .
‏5) ‏بنابراین مسلما با سختى آسانى است .
‏6) ‏و مسلما با ‏سختى آسانى است .
‏7) ‏پس هنگامى که از کار مهمى فارغ مى شوى به مهم دیگرى پرداز
‏8) ‏و به سوى پروردگارت توجه کن
‏مقدمه:
‏این سوره در ‏مکه نازل شده و داراى 8 آیه است‏.
‏محتوى و فضیلت سوره ا لم نشرح‏:
‏معروف ‏این است که این سوره بعد از سوره و الضحى نازل شده است و محتواى آن نیز همین مطلب ‏را تایید مى کند چرا که در این سوره باز قسمتى از مواهب الهى بر پیغمبر اکرم (صلى ‏اللّه علیه و آله و سلّم( ‏شمرده شده است در واقع سه نوع موهبت بزرگ در سوره و ‏الضحى آمده بود و سه موهبت بزرگ در سوره ا لم نشرح آمده است مواهب گذشته بعضى مادى ‏و بعضى معنوى بود اما مواهب سه گانه این سوره همه جنبه معنوى دارد و عمده این سوره ‏بر سه محور دور مى زند:
‏یکى بیان همین نعمتهاى سه گانه و دیگر بشارت به پیامبر ‏از نظر بر طرف شدن مشکلات دعوت او در آینده و دیگر توجه به خداوند یگانه و تحریص و ‏ترغیب به عبادت و نیایش .
‏و به همین دلیل در روایات اهل بیت (علیهمالسلام ( ‏چنانکه قبلا هم اشاره کرده ایم این دو به منزله یک سوره شمرده شده است و لذا در ‏قرائت نماز براى اینکه یک سوره کامل خوانده شود هر دو را با هم مى خوانند.
‏در ‏میان اهل سنت نیز بعضى طرفدار این نظریه هستند چنانکه فخر رازى از طاووس و عمر بن ‏عبد العزیز نقل کرده که آنها نیز مى گفتند این دو سوره سوره واحده است و در یک رکعت ‏هر دو را تلاوت مى کردند و میان این دو بسم الله را حذف مى کردند (ولى طبق فتاواى ‏فقهاى ما بسم الله در هر دو باید باشد و اینکه مرحوم طبرسى در مجمع البیان نقل کرده ‏که فقهاى ما بسم الله را حذف مى کنند درست به نظر نمى رسد(.
‏عجب اینکه فخر رازى ‏بعد از ذکر قول کسانى که آنها را سوره واحده مى گویند، مى گوید این سخن درست نیست ‏زیرا محتواى آن دو با هم فرق داردسوره و الضحى هنگامى نازل شد که رسول خدا از ایذاء کفار ناراحت بود ‏و در محنت و اندوه بسر مى برد در حالى که دومى وقتى نازل شد که پیغمبر خوشحال و ‏شادمان بود این دو چگونه با هم جمع مى شود.
‏ولى این استدلال عجیبى است چرا که هر ‏دو سوره سخن از زندگى گذشته پیغمبر مى گوید و این در حالى بود که بسیارى از مشکلات ‏را پشت سر نهاده و قلب پاک او غرق امید و سرور بوده است هر دو سوره از مواهب الهى ‏سخن مى گوید و گذشته سخت و پر محنت را یادآور مى شود تا مایه تسلى خاطر پیامبر و ‏امیدوارى بیشتر و کاملتر گردد.
‏به هر حال پیوند نزدیک محتواى این دو سوره چیزى ‏نیست که قابل شک و تردید باشد نظیر همین معنى در سوره فیل و قریش نیز خواهد آمد ‏انشاء الله در اینکه این سوره (ا لم نشرح ) در مکه نازل شده یا مدینه از بیانات فوق ‏روشن مى شود که در مکه نازل شده است ولى با توجه آیه و رفعنا لک ذکرک : ما نام تو ‏را بلند کردیم بعضى معتقدند که در مدینه نازل شده است در آن زمان که آوازه اسلام و ‏پیامبر همه جا را گرفته بود ولى انصاف این است که این دلیل قانع کننده نمى باشد ‏زیرا پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) با تمام مشکلاتى که در مکه داشت
‏بلند آوازه بود و در تمام محافل سخن از قیام و رسالت و دعوت او بود و به وسیله ‏اجتماع سالانه حج این آوازه به سایر مناطق حجاز مخصوصا مدینه رسید.
‏در فضیلت ‏تلاوت این سوره در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مى خوانیم ‏که فرمود: من قراءها ‏اعطى من الاجر کمن لقى محمدا (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) ‏مغتما ففرج عنه : هر کس این سوره را بخواند پاداش کسى را دارد که محمد (صلى اللّه ‏علیه و آله و سلّم ) را غمگین دیده و اندوه را از قلب او زدوده است .
)
‏أَ لَمْ نَشرَحْ لَک صدْرَک
‏تفسیر نمونه:
‏در ‏این‏ آیه به ‏مهمترین موهبت الهى اشاره کرده مى فرماید: آیا ما سینه تو را گشاده نساختیم (ا لم ‏نشرح لک صدرک‏).
‏(‏نشرح ‏) ‏از ماده شرح ‏در اصل به گفته راغب در مفردات به معنى گسترش دادن قطعات گوشت و تولید ورقه هاى ‏نازکتر است سپس ‍ مى افزاید منظور از شرح صدر گسترش آن به وسیله نور الهى و سکینه و ‏آرامش خداداد مى باشد و بعد مى گوید شرح دادن مشکلات سخن به معنى گسترش آن و توضیح ‏معانى مخفى است به هر حال شک نیست که منظور از شرح صدر در اینجا معنى کنائى آن است ‏و آن ‏توسعه دادن به روح و فکر پیامبر‏ است و این توسعه‏ ‏ مى تواند‏ ‏مفهوم وسیعى داشته باشد که هم ‏وسعت علمى پیامبر‏ را از طریق وحى و ‏رسالت شامل گردد و هم بسط و ‏گسترش تحمل و استقامت‏ او در برابر لجاجتها و کارشکنیهاى ‏دشمنان و مخالفان .
‏و لذا هنگامى که موسى بن عمران ماءموریت دعوت فرعون طغیانگر ‏را پیدا مى کند‏"‏ اذهب الى فرعون انه طغى‏"‏ بلافاصله عرض مى کند‏"‏ رب اشرح لى صدرى و یسر ‏لى امرى‏"‏ خداوندا سینه ام را گشاده ساز و کار را بر من آسان کن (طه 25 ‏–‏ 26‏).
‏و ‏در جائى دیگر خطاب به پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) آمده است‏"‏ فاصبر ‏لحکم ربک و لا تکن کصاحب الحوت ‏"‏اکنون که چنین است منتظر فرمان پروردگارت باش ‏استقامت و شکیبائى کن و مانند یونس مباش (که بر اثر ترک شکیبائى لازم گرفتار آن همه ‏مشکلات و مرارت شد) (قلم ‏–‏ 48‏)
‏شرح صدر در حقیقت نقطه مقابل ضیق صدر است چنانکه ‏در آیه 97 سوره حجر مى خوانیم و‏"‏ لقد نعلم انک یضیق صدرک بما یقولون ‏"‏: ما مى دانیم ‏که سینه تو بخاطر گفتگوهاى (مغرضانه ) آنها تنگ مى شود‏.‏ اصولا هیچ رهبر بزرگى نمى ‏تواند بدون شرح صدر به مبارزه با مشکلات رود و آن‏ کس که رسالتش از همه عظیم تر است ‏مانند‏(‏ پیغمبر اکرم )شرح صدر او باید از همه بیشتر باشد طوفانها آرامش اقیانوس ‍ ‏روح او را بر هم نزند مشکلات او را به زانو در نیاورد کارشکنیهاى دشمنان ماءیوسش ‏نسازد سؤ الات از مسائل پیچیده او را در تنگنا قرار ندهد و این عظیم ترین هدیه الهى ‏به رسول الله بود.
‏و لذا در حدیثى آمده است که پیامبر مى فرماید: من تقاضائى از ‏پروردگارم کردم و دوست مى داشتم این تقاضا را نمى کردم عرض کردم خداوندا پیامبران ‏قبل از من بعضى جریان باد در اختیارشان قرار دادى ، و بعضى مردگان را زنده مى ‏کردند، خداوند به من فرمود: آیا تو یتیم نبودى پناهت دادم ؟ گفتم آرى ،فرمود: آیا گمشده نبودى هدایتت کردم ؟ عرض کردم : آرى ، اى
‏پروردگار! فرمود: آیا سینه تو را گشاده ، و پشتت را سبکبار نکردم ؟ عرض کردم : آرى ‏اى پروردگار!
‏این نشان مى دهد که نعمت شرح صدر ما فوق معجزات انبیا است ، و به ‏راستى اگر کسى حالات پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) را دقیقا مطالعه کند و ‏میزان شرح صدر او را در حوادث سخت و پیچیده دوران عمرش بنگرد یقین مى کند که این از ‏طریق عادى ممکن نیست ، این یک تاءیید الهى و ربانى است .
‏در اینجا بعضى گفته اند ‏که منظور از شرح صدر همان حادثه اى است که در طفولیت یا جوانى پیغمبر (صلى اللّه ‏علیه و آله و سلّم ) واقع شد که فرشتگان آسمان آمدند و سینه او را شکافتند و قلبش ‏را بیرون آورده شستشو دادند، و آن را از علم و دانش و راءفت و رحمت پر ‏کردند.
‏بدیهى است که منظور از این حدیث این قلب جسمانى نیست ، بلکه کنایه و ‏اشاره اى است به امدادهاى الهى از نظر روحى و تقویت عزم و اراده پیغمبر و پاکسازى ‏او از هر گونه نقایص اخلاقى و وسوسه هاى شیطانى .
‏ولى به هر حال دلیلى نداریم که ‏آیه مورد بحث اشاره به خصوص این ماجرا باشد، بلکه مفهومى گسترده و وسیع دارد که این ‏داستان ممکن است مصداقى از آن محسوب شود.
‏و به خاطر همین شرح صدر بود که پیامبر ‏(‏صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) به عالیترین وجهى مشکلات رسالت را پشت سر گذاشت ، و ‏وظائف خود را در این طریق به خوبى انجام داد‏ ‏.
‏تفسیر المیزان:
‏ترتب آیات سه گانه اول سوره که مضمون هر یک مترتب بر آیه قبل ‏است ، و سپس تعلیل آنها به آیه ((‏فان مع العسر یسرا)) ‏که از ظاهرش ‍ بر مى آید که با وضع رسول خدا (صلى اللّه علیه و ‏آله وسلم ) در اوائل بعثتش و اواخر آن منطبق باشد، و سپس تکرار این تعلیل و نیز ‏تفریع دو آیه آخر سوره بر ما قبل همه شاهد بر آنند که مراد از شرح صدر رسول خدا (‏صلى اللّه علیه و آله وسلم ) گستردگى و وسعت نظر وى است ، به طورى که ظرفیت تلقى ‏وحى را داشته باشد، و نیز نیروى تبلیغ آن و تحمل ناملایماتى را که در این راه مى ‏بیند داشته باشد، و به عبارتى دیگر نفس شریف آن جناب را طورى نیرومند کند که نهایت ‏درجه استعداد را براى قبول افاضات الهى پیدا کند.
‏وَ وَضعْنَا عَنک وِزْرَک الَّذِى أَنقَض ظهْرَک
‏تفسیر نمونه:
‏وزر ‏در لغت به معنى سنگینى است ، ‏(‏واژه‏ ‏وزیر ‏نیز از همین معنى مشتق شده است ، چون ‏بارهاى سنگین حکومت را بر دوش مى کشد، و گناهان را نیز به همین جهت وزر گویند چرا ‏که بار سنگینى است بر دوش گنهکار‏)‏انقض ‏از ماده ‏نقض ‏به ‏معنى گشودن گره طناب ، یا جدا کردن قسم‏تهاى به هم فشرده ساختمان است ، و‏انتقاض ‏به صدائى گفته مى شود که به هنگام ‏جدا شدن قطعات ساختمان از یکدیگر بگوش مى رسد، و یا صداى مهره هاى کمر به هنگامى که ‏زیر بار سنگینى قرار مى گیرد.

 

دانلود فایل

تحقیق تفسیر سوره مائده آیه 1 9ص ( ورد)

تحقیق تفسیر سوره مائده آیه 1 9ص ( ورد)

تحقیق-تفسیر-سوره-مائده-آیه-1--9ص-(-ورد)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 7 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏1
‏سوره مائده
‏مدنى - 120 آیه
‏مقدمه
‏محتویات این سوره این سوره از سوره هاى مدنى است و 120 آیه دارد و گفته اند پس از سوره فتح نازل شده است ، و طبق روایتى تمام این سوره در حجة الوداع و بین مکه و مدینه نازل شده است .
‏این سوره محتوى یک سلسله از معارف و عقائد اسلامى و یک سلسله از احکام و وظائف دینى است .
‏در قسمت اول به مساله ولایت و رهبرى بعد از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) و مساله تثلیث مسیحیان و قسمتهائى از مسائل مربوط بقیامت و رستاخیز و بازخواست از انبیاء در مورد امتهایشان اشاره شده است .
‏و در قسمت دوم ، مساله وفاى به پیمانها، عدالت اجتماعى ، شهادت به عدل و تحریم قتل نفس (و به تناسب آن داستان فرزندان آدم و قتل هابیل بوسیله قابیل ) و همچنین توضیح قسمتهائى از غذاهاى حلال و حرام و قسمتى از احکام وضو و تیمم آمده است .
‏و نامگذارى آن به سوره مائده بخاطر این است که داستان نزول مائده براى یاران مسیح - در آیه 114 - این سوره ذکر شده است .
‏2
‏آیه‏ : 1
‏آیه و ترجمه
‏بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
‏یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ أُحِلَّت لَکُم بهِیمَةُ الاَنْعَمِ إِلا مَا یُتْلى عَلَیْکُمْ غَیرَ محِلى الصیْدِ وَ أَنتُمْ حُرُمٌ إِنَّ اللَّهَ یحْکُمُ مَا یُرِیدُ(1)
‏ترجمه :
‏به نام خداوند بخشنده مهربان
‏1 - اى کسانى که ایمان آورده اید به پیمانها و قراردادها وفا کنید، چهار پایان (و جنین چهار پایان ) براى شما حلال شده است مگر آنچه بر شما خوانده میشود (به جز آنها که استثناء خواهد شد) و صید را به هنگام احرام حلال نشمرید خداوند هر چه بخواهد (و صلاح ببیند) حکم میکند.
‏ تفسیر :
‏لزوم وفا به عهد و پیمان
‏بطورى که از روایات اسلامى و سخنان مفسران بزرگ استفاده مى شود، این سوره آخرین سوره (و یا از آخرین سوره هائى ) است که بر پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نازل شده است ، در تفسیر عیاشى از امام باقر (علیه السلام ) نقل شده که حضرت على بن ابى طالب (علیه السلام ) فرمود: سوره مائده دو ماه یا سه ماه پیش از رحلت پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم )‏ ‏نازل گردید.
‏و اینکه در بعضى از روایات وارد شده که این سوره ناسخ است و منسوخ نیست ، نیز اشاره بهمین موضوع است .
‏این سخن با مطلبى که در جلد دوم همین تفسیر در ذیل آیه 281 سوره بقره گفته ایم که طبق روایات آیه مزبور آخرین آیه اى است که بر پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نازل شده منافات ندارد، زیرا اینجا سخن از سوره است و در آنجا سخن درباره یک آیه بود!
‏3
‏در این سوره - بخاطر همین موقعیت خاص - تاکید روى یک سلسله مفاهیم اسلامى و آخرین برنامه هاى دینى و مساله رهبرى امت و جانشینى پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) شده است و شاید بهمین جهت است که با مساله لزوم وفا به عهد و پیمان ، شروع شده ، و در نخستین جمله مى فرماید: اى افراد با ایمان به عهد و پیمان خود وفا کنید.
‏(یا ایها الذین آمنوا اوفوا بالعقود).
‏تا به این وسیله افراد با ایمان را ملزم به پیمانهائى که در گذشته با خدا بسته اند و یا در این سوره به آن اشاره شده است بنماید، درست همانند این است که شخص مسافر در آخرین لحظات وداع به نزدیکان و پیروان خود تاکید مى کند توصیه ها و سفارشهاى او را فراموش نکنند و به قول و قراردادهائى که با آنها گذاشته است ، وفادار باشند.
‏باید توجه داشت که عقود جمع عقد در اصل بمعنى جمع کردن اطراف یک چیز محکم است ، و بهمین مناسبت گره زدن دو سر طناب یا دو طناب
‏را با هم عقد مى گویند، سپس از این معنى حسى به مفهوم معنوى انتقال یافته و به هر گونه عهد و پیمان ، عقد گفته مى شود، منتها طبق تصریح جمعى از فقهاء و مفسران ، عقد مفهومى محدودتر از عهد دارد، زیرا عقد به پیمانهائى گفته میشود که استحکام کافى دارد، نه به هر پیمان و اگر در بعضى از روایات و عبارات مفسران ، عقد و عهد به یک معنى آمده است منافات با آنچه گفتیم ندارد زیرا منظور تفسیر اجمالى این دو کلمه بوده نه بیان جزئیات آن .
‏و با توجه به اینکه العقود - به اصطلاح - جمع محلى به الف و لام است و مفید عموم مى باشد، و جمله نیز کاملا مطلق است ، آیه فوق دلیل بر وجوب وفا به تمام پیمانهائى است که میان افراد انسان با یکدیگر، و یا افراد انسان با خدا، بطور محکم بسته مى شود، و به این ترتیب تمام پیمانهاى الهى و انسانى و پیمانهاى سیاسى و اقتصادى و اجتماعى و تجارى و زناشوئى و مانند آن را در بر میگیرد و یک مفهوم کاملا وسیع دارد که به تمام جنبه هاى زندگى انسان اعم از عقیده و عمل ناظر است . از پیمانهاى فطرى و توحیدى گرفته تا پیمانهائى که مردم بر سر مسائل مختلف زندگى با هم مى بندند.
‏در تفسیر روح المعانى از راغب چنین نقل شده که عقد با توجه بوضع طرفین ، سه نوع است گاهى عقد در میان خدا و بنده ، و گاهى در میان انسان و خودش ، و گاهى در میان او و سایر افراد بشر بسته میشود (البته تمام این سه نوع عقد داراى دو طرف است منتها در آنجا که خودش با خودش پیمان مى بندد، خویشتن را بمنزله دو شخص که طرفین پیمانند فرض مى کند).
‏4
‏بهر حال مفهوم آیه بقدرى وسیع است که عهد و پیمانهائى را که مسلمانان با غیر مسلمانان مى بندند نیز شامل مى شود.
‏در آیه نکاتى است که باید به آن توجه کرد:
‏1 - این آیه از جمله آیاتى است که در مباحث حقوق اسلامى در سرتاسر فقه به آن استدلال مى کنند، و یک قاعده مهم فقهى که اصالة اللزوم فى العقود است از آن استفاده میگردد، یعنى هر گونه پیمان و معاهده اى درباره اشیاء و یا کارها میان دو نفر منعقد گردد لازم الاجرا مى باشد، و حتى - همانطور که جمعى از محققان نیز عقیده دارند - انوا‏ع معاملات و شرکتها و قراردادهائى که در عصر ما وجود دارد و در سابق وجود نداشته ، و یا اینکه بعدا در میان عقلا بوجود میاید، و بر موازین صحیحى قرار دارد، شامل میشود، و این آیه پاى همه آنها صحه مى گذارد (البته با در نظر گرفتن ضوابط کلى که اسلام براى قراردادها قائل شده است ).
‏ولى استدلال به این آیه بعنوان یک قاعده فقهى دلیل بر آن نیست که پیمانهاى الهى را که میان بندگان و خدا بسته شده است و یا مسائل مربوط به رهبرى و زعامت امت که وسیله پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) از مردم گرفته شد، شامل نشود، بلکه آیه مفهوم وسیعى دارد که همه این امور را در بر مى گیرد.
‏یادآورى این نکته نیز لازم است که لزوم وفاء به پیمانهاى دو جانبه مادامى است که از یک طرف نقض نشده باشد، اما اگر از یک طرف نقض ‍شود، طرف مقابل ملزم به وفادارى نیست ، و این از ماهیت عقد و پیمان افتاده است .
‏2 - اهمیت وفاى به عهد و پیمان مساله وفاى به عهد و پیمان که در آیه مورد بحث مطرح است از اساسى ترین شرائط زندگى دست جمعى است و بدون آن هیچگونه همکارى اجتماعى ممکن نیست ، و بشر با از دست دادن آن زندگى اجتماعى و اثرات آن را عملا از دست خواهد داد، به همین دلیل در منابع اسلامى تاکید فوق العادهاى روى این مساله شده است و شاید کمتر چیزى باشد که این قدر گسترش داشته باشد، زیرا بدون آن هرج و مرج و سلب اطمینان عمومى که بزرگترین بلاى اجتماعى است در میان بشر پیدا مى شود.
‏در نهج البلاغه در فرمان مالک اشتر چنین مى خوانیم :

 

دانلود فایل

تحقیق آیات 1 10 سوره حجرات

تحقیق آیات 1 10 سوره حجرات

تحقیق-آیات-1-10-سوره-حجراتلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 40 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

1
‏آیات 1 - 10، سوره حجرات
‏سوره حجرات مدنى است و هیجده آیه دارد
‏بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
‏یَأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَینَ یَدَىِ اللَّهِ وَ رَسولِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سمِیعٌ عَلِیمٌ(1)
‏یَأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصوَتَکُمْ فَوْقَ صوْتِ النَّبىِّ وَ لا تجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکمْ لِبَعْضٍ أَن تحْبَط أَعْمَلُکُمْ وَ أَنتُمْ لا تَشعُرُونَ(2)
‏إِنَّ الَّذِینَ یَغُضونَ أَصوَتَهُمْ عِندَ رَسولِ اللَّهِ أُولَئک الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِیمٌ(3)
‏إِنَّ الَّذِینَ یُنَادُونَک مِن وَرَاءِ الحُْجُرَتِ أَکثرُهُمْ لا یَعْقِلُونَ(4)
‏وَ لَوْ أَنهُمْ صبرُوا حَتى تخْرُجَ إِلَیهِمْ لَکانَ خَیراً لَّهُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ(5)
‏یَأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا إِن جَاءَکمْ فَاسِقُ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا أَن تُصِیبُوا قَوْمَا بجَهَلَةٍ فَتُصبِحُوا عَلى مَا فَعَلْتُمْ نَدِمِینَ(6)
‏وَ اعْلَمُوا أَنَّ فِیکُمْ رَسولَ اللَّهِ لَوْ یُطِیعُکمْ فى کَثِیرٍ مِّنَ الاَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَ لَکِنَّ اللَّهَ حَبَّب إِلَیْکُمُ الایمَنَ وَ زَیَّنَهُ فى قُلُوبِکمْ وَ کَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسوقَ وَ الْعِصیَانَ أُولَئک هُمُ الرَّشِدُونَ(7)
‏فَضلاً مِّنَ اللَّهِ وَ نِعْمَةً وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ(8)
‏وَ إِن طائفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصلِحُوا بَیْنهُمَا فَإِن بَغَت إِحْدَاهُمَا عَلى الاُخْرَى فَقَتِلُوا الَّتى تَبْغِى حَتى تَفِى ءَ إِلى أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءَت فَأَصلِحُوا بَیْنهُمَا بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطوا إِنَّ اللَّهَ یحِب الْمُقْسِطِینَ(9)
‏إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصلِحُوا بَینَ أَخَوَیْکمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکمْ تُرْحَمُونَ(10)
2
‏مسائل و مطالبى که سوره مبارکه حجرات مشتمل بر آنست
‏این سوره مشتمل بر مسائلى از ‏احکام دین است ، احکامى که با آن سعادت زندگى فردى انسان تکمیل مى شود، و نظام صالح ‏و طیب در مجتمع او مستقر مى گردد. بعضى از آن مسائل ادب جمیلى است که باید بین بنده ‏و خداى سبحان رعایت شود، و پاره اى آدابى است که بندگان خدا باید در مورد رسول خدا (‏صلّى اللّه علیه و آله وسلّم ) رعایت کنند، که در پنج آیه اول سوره آمده . بعضى ‏دیگر آن ، احکام مربوط به مسائلى است که مردم در برخورد با یکدیگر در مجتمع زندگى ‏خود باید آن را رعایت کنند. قسمتى دیگر مربوط به برترى هایى است که بعضى افراد بر ‏بعض دیگر دارند، و تفاضل و برترى افراد از اهم امورى است که جامعه مدنى انسان با آن ‏منتظم مى شود، و انسان را به سوى زندگى توام با سعادت و عیش پاک و گوارا هدایت مى ‏کند، و با آن بین دین حق و باطل فرق مى گذارد، و مى فهمد کدام دین حق است ، و کدام ‏از سنن اجتماعى قومى است . و در آخر، سوره را با اشاره به حقیقت ایمان و اسلام ختم ‏نموده ، بر بشریت منت مى گذارد که نور ایمان را به او افاضه فرموده است .
‏این ‏سوره به شهادت مضامین آیاتش در مدینه نازل شده ، به استثناى آیه ‏{‏یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثى ...‏} ‏که بعضى در باره مدنى بودن آن حرف دارند، که به زودى خواهد ‏آمد.
‏یَأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَینَ یَدَىِ اللَّهِ وَ رَسولِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سمِیعٌ عَلِیمٌ
4
‏کلمه ‏{‏بین یدى ‏} ‏در باره هر چیز استعمال شود، به معناى جلوى آن چیز است ، و ‏این استعمالى است شایع ، چیزى که هست یا مجازى است و یا استعاره اى . و اینکه این ‏کلمه را هم به خدا نسبت داده و هم به رسول خدا، خود دلیل بر این است که منظور از آن ‏، جلو چیزیست مشترک بین خدا و رسول و آن مقام حکمرانى است ، که مختص است به خداى ‏سبحان و - با اذنش - به رسول او همچنان که در جاى دیگر فرموده : ‏س‏ان الحکم الا لله ((‏، و نیز فرموده : ((‏و ما ارسلنا من رسول الا لیطاع باذن اللّه ((.
‏و نیز شاهد بر اینکه مراد از بین یدى حکم است ؛ این مى باشد ‏که آیه شریفه را با جمله ((‏یا ایها الذین امنوا(( ‏آغاز، و با جمله ((‏و اتقوا اللّه ان اللّه ‏سمیع علیم (( ‏ختم کرده ، که از ظاهر آن برمى آید مراد از ((‏بین یدى (( ‏آن مقامى است که ارتباط به مؤ منین ‏متقى دارد؛ به کسانى ارتباط دارد که هم به خدا و رسولش ایمان دارند، و هم از آن دو ‏پروا. و آن مقام همان مقام حکم است که مؤ منین احکام اعتقادى و عملى خود را از آن ‏مقام مى گیرند.
‏ترجمه تفسیر المیزان جلد 18 ‏صفحه : 456
‏توضیح معناى جمله : ((‏لا ‏تقدموا بین یدى الله و رسوله (( ‏و بیان اینکه مفاد آن این ‏است که هیچ حکمى را بر حکم خدا و رسول مقدم ‏مدارید
‏با این تقریب روشن گردید که مراد از ((‏لا تقدموا(( ‏هم این است که هیچ حکمى را بر حکم ‏خدا و رسولش مقدم مدارید، حال یا مراد این است که قبل از گرفتن کلام و دستور خدا و
4
‏رسول در باره حکم چیزى سخنى نگویید، و یا قبل از گرفتن دستور خدا عملى را انجام ‏ندهید. لیکن از اینکه به دنبال کلام مى فرماید: ((‏ان اللّه ‏سمیع علیم : خدا شنوا و داناست (( ‏مثل اینکه برمى آید مراد ‏تقدیم قول است ، نه تقدیم فعل و نه اعم از آن دو، که هم شامل قول شود و هم فعل ، و ‏گر نه اگر مراد قول و فعل هر دو بود، مى فرمود: ((‏ان اللّه ‏سمیع بصیر : خدا شنوا و بینا است (( ‏هم سخن شما را مى شنود، و ‏هم عمل شما را مى بیند، همچنانکه در بسیارى از موارد که پاى فعل در کار است کلمه ((‏بصیر(( ‏را آورده ، مثلا مى فرماید: ((‏و اللّه بما تعملون بصیر((. ‏پس حاصل ‏معناى آیه این شد: اى کسانى که ایمان آورده اید، در جایى که خدا و رسول او حکمى ‏دارند، شما حکم نکنید - یعنى حکمى نکنید مگر به حکم خدا و رسول او - و باید که ‏همواره این خصیصه در شما باشد، که پیرو و گوش به فرمان خدا و رسول باشید.
‏و لیکن ‏از آنجایى که هر فعل و ترک فعلى که آدمى دارد، بدون حکم نمى تواند باشد. و همچنین ‏هر تصمیم و اراده اى که نسبت به فعل و یا ترک فعلى دارد آن اراده نیز خالى از حکم ‏نیست ، در نتیجه مى توان گفت که مؤ من نه تنها در فعل و ترک فعلش باید گوش به فرمان ‏خدا باشد، بلکه در اراده و تصمیمش هم باید پیرو حکم خدا باشد. و نهى در آیه شریفه ‏ما را نهى مى کند از اینکه هم به سخنى اقدام کنیم که از خدا و رسول نشنیده ایم و هم ‏به فعلى و یا ترک فعلى اقدام کنیم که حکمش را از خدا و رسول نشنیده ایم ، و هم نسبت ‏به عملى اراده کنیم که حکم آن اراده را از خدا و رسولش نشنیده ایم . در نتیجه آیه

 

دانلود فایل