لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 36 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
مدیریت آموزش و پرورش ناحیهی 7 مشهد
مرکز پیش دانشگاهی و دبیرستان شاهد ثارا...
گزارش تحقیق جهت ارائه به مسابقهی پژوهش و تحقیق مدارس شاهد و ایثارگر
ایثار و شهادت از نگاه قرآن و سیرهی نبوی به ویژه مصادیق آن در جامعه .............................................. 2
بِسْمِ رَبِّ الشُّهَداء وَ الصِّدِّیقین
مقدّمه
فرهنگ ایثار و شهادت از مهمترین مسائل جوامع اسلامی است و گسترش و نفوذ این فرهنگ در بین مردم یک جامعه، در تمامی بخش های مختلف آن جامعه تأثیر میگذارد. گسترش فرهنگ ایثار و شهادت از بزرگترین هدفهای عالی انسانی است و بدین جهت جوامع برآمده از رأی و نظر مردم پیوسته برای رسیدن به این هدف میکوشند.در این رابطه مطالعه و پژوهش پیرامون راههای گسترش این فرهنگ در جامعه، شیوهی پیامبران و امامان در برخورد با این مسأله و موضوعات دیگر، کمک بسیاری به رسیدن به یک شیوهی مناسب خواهد کرد. از این رو هدف از انجام این پروژه کمک به بیان مفهوم درست ایثار و شهادت از نگاه قرآن و سیرهی نبوی و مهم تر از آن مصداقهای آن در جامعهی اسلامی و بشری است. برای رسیدن به این هدف ابتدا پرسشهایی مطرح و فرضیههایی بیان شد که به آنها اشاره میکنیم:
قرآن تا چه اندازه به فرهنگ ایثار و شهادت اهمیت داده است و تا چه اندازه آن را توصیه می کند؟
پیامبر(ص) چه سخنانی را در این باره میفرمایند و سیرهی عملی ایشان در این مورد چگونه بوده است؟
با توجه به سخنان پیامبر (ص) و ائمّهی معصومین و بزرگان دین، چه تعریفی میتوان به شهید و شهادت، ایثار و ایثارگر اختصاص داد و چگونه میتوان از سخنان آنها در پیدا کردن راههایی برای گسترش فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه رهنمود گرفت؟
گسترش فرهنگ ایثار و شهادت در بین مردم جامعه چه تأثیراتی را به دنبال خواهد داشت؟ در واقع آیا گسترش فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه، بر سایر بخشهای آن تأثیر خواهد گذاشت؟
ایثار و شهادت از نگاه قرآن و سیرهی نبوی به ویژه مصادیق آن در جامعه .............................................. 3
و بسیار سئوالات دیگر که میخواهیم تا جایی که میتوانیم با انجام این تحقیق به آنها پاسخ گوییم.
چندین فرضیه برای پاسخ به این سئوالات و سپس برای امتحان درستیشان بیان شد:
نخست گفته شد گسترش فرهنگ ایثار و شهادت، تقریباً در تمامی بخشهای جامعه نقش مثبت دارد و از این رو قرآن بسیار به آن اهمیت داده است. فرهنگ ایثار و شهادت نه تنها در هنگام جنگ و ستیز، بلکه در تمامی زمانها باعث حرکت در راه درست و رو به جلو جامعه میشود. پیامبر نیز بسیار به آن اهمیت میدادند. همچنین برای گسترش این فرهنگ در بین مردم باید از همان بدو تولد بر روی اعتقادات کودکان کار شود و خانوادهها آموزش داده شوند؛ در مدارس و رسانهها دین تبلیغ شود و فضای معنوی بر جامعه حکمفرما گردد. دیگر این که ارزشهای دفاع مقدس و انقلاب اسلامی نشر و بازگو گردد.
بعد از مطرح کردن فرضیهها گروه شروع به جمعآوری اطلاعات در این زمینهها کرد و بعد از گذشت چندین ماه پرتلاش، اینک نوشتهی پیش روی شما آماده شد.
لازم میدانیم در اینجا یادآوری کنیم که سعی شده در تمام این تحقیق از اصطلاحات و مفاهیم ساده استفاده شود و هر جا موضوع مشکلی مطرح شد، در مورد آن توضیح داده شود.
حافظ: هر قطرهای در این ره صد بحر آتشین است
دردا کـه این مـــــعمّا شــرح و بـیان نـــدارد
ایثار و شهادت از نگاه قرآن و سیرهی نبوی به ویژه مصادیق آن در جامعه ............................................ 11
4-1- ایثار و شهادت
اگر ما بخواهیم تمام رویدادهای بزرگی که در تاریخ زندگی به وجود آمده و در صفحات تاریخ ثبت شده، مشخّص کنیم و آنها را ارزیابی کنیم، هیچ کدام از آنها ارزشمندتر و بااهمّیّتتر از مسئلهی ایثار و شهادت نیست، ایثار و شهادت تنها یک مسئلهی از خودگذشتگی و فداکاری نیست، بلکه ایثار و شهادت عبارت است از: ازخودگذشتگی و فداکاری توأم با بیدار کردن و زنده نمودن تمام افراد انسانها از حالت خفتگی و بیتوجّهی؛ لذا ایثارگر و شهید به واسطهی ایثار و شهادتش، خون در رگ افراد مرده و خفتهی اجتماع تزریق میکند و آنها را زنده و بیدار میسازد.
برخی کلمات ومفاهیم دارای قداستی هستندکه کموبیش با تفاوتهایی در همهی جوامع بشری مطرح هستند، همچون کلمات شهید و ایثار، کلماتی که در همهی عرفها توأم با قداست و عظمت بدان نگریسته شده است. ایثار در لغت به معنی «بذل کردن، دیگری را برخود برتری دادن و سود او را بر سود خود مقدّم داشتن وخود را برای آسایش دیگران به رنج افکندن، قوت لازم و مایحتاج خود را به دیگری بخشیدن» است (فرهنگ لغت عمید، 1383). «ایثار نمود و نماد دیگرخواهی آدمیان است و روح همنوعدوستی آنها را به معرض نمایش میگذارد وگاه تا جایی پیش میرود که فردی یا حتّی جمع کثیری، جان خویش را در راه دیگری و دیگران از دست میدهند تا کمال و تمام ایثار و ازخودگذشتگی را برجای آورند و ازاین رو است که چنین افرادی در نگاه ملّتها ومردمان هر جامعهای به
ایثار و شهادت از نگاه قرآن و سیرهی نبوی به ویژه مصادیق آن در جامعه ............................................. 12
سمبلهایی فراموش نشدنی تبدیل می گردند» (http://www.isaar.ir).
شهادت در لغت به معنی «گواهی دادن» است (فرهنگ لغت عمید، 1383).
بزرگان و دانشمندان تعریفهای زیادی برای شهادت کردهاند که به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
«شهادت عبارت است از پایان دادن به زندگی طبیعی برای دفاع از ارزشهای حیات انسانی و معمولی جامعه» (مقام شهید در پیشگاه پروردگار، 1361: ص 40).
«شهادت عبارت است از مشخص نمودن ملاک و میزان و الگو برای زندگی دیگران و بیان اینکه دیگران که میخواهند زندگی کنند، بدون آن ملاک و میزان نخواهند توانست دارای حیات و زندگی شرافتمندانه باشند» (مقام شهید در پیشگاه پروردگار، 1361: ص 40).
شهادت عبارت است از پایان دادن به فروغ درخشان زندگی در کمال هوشیاری و آزادی برای رسیدن به هدفی که آن هدف والاتر و بهتر از زندگی طبیعی دنیاست (تفسیر نهجالبلاغه، جلد6: ص 3).
«شهادت فنا شدن انسان برای نیل به سرچشمه نور و نزدیک شدن به هستی مطلق است. شهادت عشق به وصال محبوب و معشوق در زیباترین شکل است. شهادت مرگی از راه کشته شدن است، که شهید آگاهانه و بهخاطر هدف مقدّس و به تعبیر قرآن (فی سبیل الله) انتخاب می کند. یعنی شهید در راهی کشته می شود که هر دو ارزش آگاهانه و فی سبیل الله را داراست و چنین مرگی است که به تعبیر پیامبر (ص) شریفترین و بالاترین نوع مردن است (اَشرُفُ المُوًتِ قَتْلُ الشَّهادَهِ) و علی(ع) آن را گرامیترین نوع مردن میداند (اَکْرُمُ المُوًتِ اَلْقُتْلُ)(http://www.tebyan.net).
«شهادت یعنی عشق به خدا، شهادت یعنی غلبه بر نفس و جهاد اکبر، شهادت یعنی از جان گذشتن و به جانان رسیدن» (فرزند شهید، مصاحبهی کتبی)
ایثار و شهادت از نگاه قرآن و سیرهی نبوی به ویژه مصادیق آن در جامعه ............................................ 13
در اینجا سؤالی را مطرح میکنیم و سپس به آن پاسخ میگوییم تا پاسخش بر همگان روشن گردد: چرا به کسی که در راه خدا کشته میشود شهید میگویند؟
شهید از مادّهی شهود و شهادت است؛ شهید هم به معنی حضور است و هم به معنی علم و یقین و هم به معنی معاینه و مشاهده است.1
شهید را از این جهت شهید میگویند؛ زیرا به خاطر شهادتش در راه خدا، ملائکه کنار بدن او حضور به هم میرسانند و او را مشاهده میکنند: «لإن مَلائِکَه الرَّحمانِ تَشهَده»(جواهر الکلام، جلد4:ص 88). ملائکهی پروردگار شهید را مشاهده میکنند و گردوغبار از سر و صورت شهید پاک می
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 41 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
1
بسم الله الرحمن الرحیم
از شهامت تا شهادت
مقام و منزلت امام حسین (ع)
2
یادداشت « ماهیت قیام حسینی »
بحث در اینجاست که حادثه عاشورا چه حادثه ای است واز چه مقوله است؟ آیا از نظر اجتماعی یک انفجار بدون هدف بود مانند بسیاری از انفجارها که در اثر فشار ظلم وتشدید سختگیریها رخ می دهد واحیاناً به وضع موجودکمک میکند، ویا یک تصمیم آگاهانه وهوشیارانه نسبت به اوضاع واحوال موود ونسبت به آثار ونتایج این حرکت بود؟ ودر صورت دوم آیا یک قیام ونهضت وانقلاب مقدس بود یا یک دفاع شرافتمندانه مقدس؟ یعنی آیا هجوم بود یا دفاع؟ آیا کاری بودکه از طرف اماشروع شد وحکومت وقت می خواست آن را سرکوب کند ، ویا اواز طرف حکومت وقت مورد تجاوز قرار گرفت و او به جای سکوت ووتسلیم، شرافتمندانه از خود دفاع کرد؟ به عبارت دیگر آیا چیزی از سنخ تقوا در جامعه بود ومظهر یک تقوای بزرگ در حد دادن جان بود، یا مظهر یک احسان وعصیان وقیام مقدس؟ آیا از نوع حفظ واثبات خود بود یا از نوع نفی وانکار جبهة مخالف؟
بنا بر فرض اول ناچار اهعدافی داشت اجتماعی واصولی؛ وبنابر فرض دوم هدفش جز حفظ شرف و حیثیت انسانی خود نبود؛ وبنابراینکه از نوع انقلاب وقیام ابتدایی بود آیا مبنای این انقلاب صرفاً دعوت مردم کوفه بود که اگر مردمکوفه دعوت نمیکردند قیام نمیکرد ( وقهراً پس از اطلاع از عقب نشینی مردم کوفه در صدد کنار آمدن وسکوت بود ) یا مبنای دیگر جز دعوت مردم کوفه داشت وفرضاً مردم کوفه دعوتنمی کردند او در صدد اعتراض ومخالفت بود هرچندبه قیمت جانش تمام شود؟
3
در جریان حادثة کربل عوامل گوناگونی دخالت داشته است یعنی انگیزه های متعددی برای امام در کار بوده است که همین جهت از طرفی توضیح وتشریح ماهیت این قیام را دشوار می سازد زیرا آنچه از امام ظاهر شده گاهی مربوط به یک عامل خاص بوده وگاهی به عامل دیگر، و سبب شده که اظهار نظر کنندگان، گیج و گنگ بشوند و ضد و نقیض اظهار نظر کنند؛ واز طرف دیگر به این قیام جنبه های مختلف می دهد و در حقیقت از هر جنبه ای ماهیت خاصی د ارد. ( در امور اجتماعی ومرکب ، مانعی نیست که یک چیز درای چند ماهیت باشد همچنانکه مخصوصاً در درسهای « فلسفه تاریخ » ثابت کرده ایم. )
عواملی که در کار بوده و ممکن است در این امر دخالت داشته باشد ویا دخالت داشته است:
الف. اینکه امام یگانه شخصیت لایق و منصوص و وارث خلافت و دارای مقام معنوی امامت بود. در این جهت فرقی میان امام و پدرش و برادرش نبود، همچنانکه فرقی میان حکومت یزید و معاویه و خلفای سه گانه نبود.
این جهت به تنهایی وظیفه ای ایجاب نمیکند. اگر مردم اصلحیت را تشخیص دادند و بیعت کردند و در حقیقت با بیعت صلاحیت خود را و آمادگی خود را برای قبول زمامداری این امام اعلام کردند او هم قبول میکند. اما مادامی که مردم آمادگی ندارنداز طرفی ، واز طرف دیگر اوضاع واحوال بر طبق مصالح مسلمین می گردد، به حکم این دوعامل، وظیفة امام مخالفت نیست بلکه همکاری و همگامی است همچنانکه امیر (ع) چنین کرد، در مشورتهای سیاسی و قضائی شرکت می کرد و به نماز جماعت حاضر می شد.
5
در قضیة کربلا این عامل به تنهایی دخالن نداشته است. این عامل را به ضمیمه عامل سوم که دعوت اهل کوفه است باید در نظر بگیریم چون عامل دعوت مردم ، برای به دست گرفتن حکومت بود نه چیز دیگر. پس این عامل ، عامل جداگانه نیست وباید در ضمن آن عامل ذکر شود.
ب. از امام بیعت می خواستند و در این کار رختصی نبود.
ج. مردم کوفه پس از امتناع اما از بیعت اورا دعوت مردند وآمادگی خود را برای کمک او و به دست گرفتن خلافت وزعامت اعلام کردند، نامه های پی در پی آمد، قاصد امام هم امادگی مردم را تایید کرد.
د. اصلی است در اسلام به نام « امر به معروف ونهی از منکر »، مخصوصاً در موردی کهکار از حدود مسائل جزئی تجاوز کند، تحلیل حرام وتحریم حلال بشود. بدعت پیدا شود، حقوق عمومی پایمال شود، ظلم زیاد شود. اما م مکرر به این اصل استناد کرده است.
اما عامل بیعت
امامحاضر بود که کشته شود وبه هیچ وجه حاضر به بیعت نبود . وظیفه امام از این نظر فقط امتناع بود. این وظیفه ر با خروج از کشور، با متحصن شدن به شعاب جبال ( آنچنانکه ابن عباس پیشنهاد کرد ) ، با مخفی شدن هم می توانست انجام دهد. به عبارت دیگر روش ومتد امام از این نظر جز زیر بار نرفتن به هر شکل ولو به خروج از مرز تا حد کشته شدن نیست. روش امام در مقابل عامل بیعت خواستن، محدود به مرز وتاسر حدکشته شدن نیست. روش امام در مقابل عامل بیعت خواستن، محدود به حدامکانات برای به دست گرفتن حکومت نیست و محدود به حد کشته نشدن هم نیست، ولی هیچ وظیفه ای مثبت از قبیل توسعه انقلاب وگسترش دعوت و غیره را نیست، ولی هیچ
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 186 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
مقدمه
1
مقدمه
1
مقدمه
1
مقدمه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 41 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
1
بسم الله الرحمن الرحیم
از شهامت تا شهادت
مقام و منزلت امام حسین (ع)
2
یادداشت « ماهیت قیام حسینی »
بحث در اینجاست که حادثه عاشورا چه حادثه ای است واز چه مقوله است؟ آیا از نظر اجتماعی یک انفجار بدون هدف بود مانند بسیاری از انفجارها که در اثر فشار ظلم وتشدید سختگیریها رخ می دهد واحیاناً به وضع موجودکمک میکند، ویا یک تصمیم آگاهانه وهوشیارانه نسبت به اوضاع واحوال موود ونسبت به آثار ونتایج این حرکت بود؟ ودر صورت دوم آیا یک قیام ونهضت وانقلاب مقدس بود یا یک دفاع شرافتمندانه مقدس؟ یعنی آیا هجوم بود یا دفاع؟ آیا کاری بودکه از طرف اماشروع شد وحکومت وقت می خواست آن را سرکوب کند ، ویا اواز طرف حکومت وقت مورد تجاوز قرار گرفت و او به جای سکوت ووتسلیم، شرافتمندانه از خود دفاع کرد؟ به عبارت دیگر آیا چیزی از سنخ تقوا در جامعه بود ومظهر یک تقوای بزرگ در حد دادن جان بود، یا مظهر یک احسان وعصیان وقیام مقدس؟ آیا از نوع حفظ واثبات خود بود یا از نوع نفی وانکار جبهة مخالف؟
بنا بر فرض اول ناچار اهعدافی داشت اجتماعی واصولی؛ وبنابر فرض دوم هدفش جز حفظ شرف و حیثیت انسانی خود نبود؛ وبنابراینکه از نوع انقلاب وقیام ابتدایی بود آیا مبنای این انقلاب صرفاً دعوت مردم کوفه بود که اگر مردمکوفه دعوت نمیکردند قیام نمیکرد ( وقهراً پس از اطلاع از عقب نشینی مردم کوفه در صدد کنار آمدن وسکوت بود ) یا مبنای دیگر جز دعوت مردم کوفه داشت وفرضاً مردم کوفه دعوتنمی کردند او در صدد اعتراض ومخالفت بود هرچندبه قیمت جانش تمام شود؟
3
در جریان حادثة کربل عوامل گوناگونی دخالت داشته است یعنی انگیزه های متعددی برای امام در کار بوده است که همین جهت از طرفی توضیح وتشریح ماهیت این قیام را دشوار می سازد زیرا آنچه از امام ظاهر شده گاهی مربوط به یک عامل خاص بوده وگاهی به عامل دیگر، و سبب شده که اظهار نظر کنندگان، گیج و گنگ بشوند و ضد و نقیض اظهار نظر کنند؛ واز طرف دیگر به این قیام جنبه های مختلف می دهد و در حقیقت از هر جنبه ای ماهیت خاصی د ارد. ( در امور اجتماعی ومرکب ، مانعی نیست که یک چیز درای چند ماهیت باشد همچنانکه مخصوصاً در درسهای « فلسفه تاریخ » ثابت کرده ایم. )
عواملی که در کار بوده و ممکن است در این امر دخالت داشته باشد ویا دخالت داشته است:
الف. اینکه امام یگانه شخصیت لایق و منصوص و وارث خلافت و دارای مقام معنوی امامت بود. در این جهت فرقی میان امام و پدرش و برادرش نبود، همچنانکه فرقی میان حکومت یزید و معاویه و خلفای سه گانه نبود.
این جهت به تنهایی وظیفه ای ایجاب نمیکند. اگر مردم اصلحیت را تشخیص دادند و بیعت کردند و در حقیقت با بیعت صلاحیت خود را و آمادگی خود را برای قبول زمامداری این امام اعلام کردند او هم قبول میکند. اما مادامی که مردم آمادگی ندارنداز طرفی ، واز طرف دیگر اوضاع واحوال بر طبق مصالح مسلمین می گردد، به حکم این دوعامل، وظیفة امام مخالفت نیست بلکه همکاری و همگامی است همچنانکه امیر (ع) چنین کرد، در مشورتهای سیاسی و قضائی شرکت می کرد و به نماز جماعت حاضر می شد.
5
در قضیة کربلا این عامل به تنهایی دخالن نداشته است. این عامل را به ضمیمه عامل سوم که دعوت اهل کوفه است باید در نظر بگیریم چون عامل دعوت مردم ، برای به دست گرفتن حکومت بود نه چیز دیگر. پس این عامل ، عامل جداگانه نیست وباید در ضمن آن عامل ذکر شود.
ب. از امام بیعت می خواستند و در این کار رختصی نبود.
ج. مردم کوفه پس از امتناع اما از بیعت اورا دعوت مردند وآمادگی خود را برای کمک او و به دست گرفتن خلافت وزعامت اعلام کردند، نامه های پی در پی آمد، قاصد امام هم امادگی مردم را تایید کرد.
د. اصلی است در اسلام به نام « امر به معروف ونهی از منکر »، مخصوصاً در موردی کهکار از حدود مسائل جزئی تجاوز کند، تحلیل حرام وتحریم حلال بشود. بدعت پیدا شود، حقوق عمومی پایمال شود، ظلم زیاد شود. اما م مکرر به این اصل استناد کرده است.
اما عامل بیعت
امامحاضر بود که کشته شود وبه هیچ وجه حاضر به بیعت نبود . وظیفه امام از این نظر فقط امتناع بود. این وظیفه ر با خروج از کشور، با متحصن شدن به شعاب جبال ( آنچنانکه ابن عباس پیشنهاد کرد ) ، با مخفی شدن هم می توانست انجام دهد. به عبارت دیگر روش ومتد امام از این نظر جز زیر بار نرفتن به هر شکل ولو به خروج از مرز تا حد کشته شدن نیست. روش امام در مقابل عامل بیعت خواستن، محدود به مرز وتاسر حدکشته شدن نیست. روش امام در مقابل عامل بیعت خواستن، محدود به حدامکانات برای به دست گرفتن حکومت نیست و محدود به حد کشته نشدن هم نیست، ولی هیچ وظیفه ای مثبت از قبیل توسعه انقلاب وگسترش دعوت و غیره را نیست، ولی هیچ