هزار فایل: دانلود نمونه سوالات استخدامی

دانلود فایل, مقاله, مقالات, آموزش, تحقیق, پروژه, پایان نامه,پروپوزال, مرجع, کتاب, منابع, پاورپوینت, ورد, اکسل, پی دی اف,نمونه سوالات استخدامی,خرید کتاب,جزوه آموزشی ,,استخدامی,سوالات استخدامی,پایان نامه,خرید سوال

هزار فایل: دانلود نمونه سوالات استخدامی

دانلود فایل, مقاله, مقالات, آموزش, تحقیق, پروژه, پایان نامه,پروپوزال, مرجع, کتاب, منابع, پاورپوینت, ورد, اکسل, پی دی اف,نمونه سوالات استخدامی,خرید کتاب,جزوه آموزشی ,,استخدامی,سوالات استخدامی,پایان نامه,خرید سوال

تحقیق جمهوری کامرون 12ص ( ورد)

تحقیق جمهوری کامرون 12ص ( ورد)

تحقیق-جمهوری-کامرون-12ص-(-ورد)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏1
‏جمهوری‏‌‏ کامرون‏‌
‏(CAMEROON‏)
‏ الف‏‌‏) جغرافیای‏‌‏ طبیعی‏‌‏ و ویژگیهای‏‌‏ اقلیمی‏‌‏
‏ جمهوری‏‌‏ کامرون‏‌‏ با 475 هزار و 442 کیلومتر مربع‏‌‏ مساحت‏‌‏ در قاره‏‌‏ پهناور آفریقا و در شرق‏‌‏ خلیج‏‌‏ گینه‏‌‏ واقع‏‌‏ است‏‌‏.
‏ این‏‌‏ کشور از سمت‏‌‏ شمال‏‌‏ شرقی‏‌‏ به‏‌‏ طول‏‌‏ یکهزار و 94 کیلومتر با چاد، از سمت‏‌‏ شمال‏‌‏ غربی‏‌‏ به‏‌‏ طول‏‌‏ یکهزار و 690 کیلومتر با نیجریه‏‌‏، از سمت‏‌‏ جنوب‏‌‏ به‏‌‏ طول‏‌‏ 298 کیلومتر با گابن‏‌‏ و به‏‌‏ طول‏‌‏ 523 کیلومتر با کنگو و از سمت‏‌‏ شرق‏‌‏ به‏‌‏ طول‏‌‏ 797 کیلومتر با آفریقای‏‌‏ مرکزی‏‌‏ مرز مشترک‏‌‏ دارد. طول‏‌‏ خطوط‏‌‏ ساحلی‏‌‏ کامرون‏‌‏ به‏‌‏ 402 کیلومتر می‏‌‏رسد‏.
‏ کامرون‏‌‏ سرزمین‏‌‏ کم‏‌‏ ارتفاعی‏‌‏ است‏‌‏ که‏‌‏ آب‏‌‏ و هوایی‏‌‏ گرم‏‌‏ و مرطوب‏‌‏ دارد. فلاتهای‏‌‏ مرکزی‏‌‏ کامرون‏‌‏ توسط‏‌‏ ارتفاعاتی‏‌‏ محصور می‏‌‏شود که‏‌‏ بلندترین‏‌‏ آنها در منطقه‏‌‏ ‏«‏فاکو ‏»‏ 4 هزار و 95 متر ارتفاع‏‌‏ دارد. در نواحی‏‌‏ شمالی‏‌‏ کامرون‏‌‏ که‏‌‏ بین‏‌‏ کشور چاد و کوههای‏‌‏ ‏«‏آدموا ‏»‏ قرار گرفته‏‌‏ است‏‌‏ فلات‏‌‏ نسبتاً گسترده‏‌‏ای‏‌‏ با دشتهای‏‌‏ عمیق‏‌‏ و کوههای‏‌‏ قدیمی‏‌‏ مشاهده‏‌‏ می‏‌‏شود. ‏«‏بنوئه‏‌‏ ‏»‏، ‏«‏نتم‏‌‏ ‏»‏، ‏«‏ینونگ‏‌‏ ‏»‏ و ‏«‏ساناگا ‏»‏ رودهای‏‌‏ مهم‏‌‏ کامرون‏‌‏ هستند.
‏ 13 درصد از اراضی‏‌‏ کامرون‏‌‏ را مزارع‏‌‏، 4 درصد مراتع‏‌‏ و 78 درصد جنگل‏‌‏ تشکیل‏‌‏ می‏‌‏دهد.
‏ 
‏ ب‏‌‏) جمعیت‏‌‏ و ویژگیهای‏‌‏ فرهنگی‏‌‏ و اجتماعی‏‌‏
‏ جمعیت‏‌‏ کامرون‏‌‏ در ابتدای‏‌‏ سال‏‌‏ 2000 حدود 15 میلیون‏‌‏ و 421 هزار و 937 نفر بود و هم‏‌‏ اکنون‏‌‏ 43 درصد از مردم‏‌‏ این‏‌‏ کشور زیر 14 سال‏‌‏ و 54 درصد بین‏‌‏ 15 تا 64 سال‏‌‏ سن‏‌‏ دارند.
‏ نرخ‏‌‏ رشد جمعیت‏‌‏ کامرون‏‌‏ در حدود 47/2 درصد، نرخ‏‌‏ زاد و ولد 6/36 نفر به‏‌‏ ازای‏‌‏ هر هزار نفر ونرخ‏‌‏ مرگ‏‌‏ و میر 89/11 نفر است‏‌‏. بیماری‏‌‏ ‏«‏ایدز‏»‏ بیشترین‏‌‏ خسارات‏‌‏ جانی‏‌‏ در سالهای‏‌‏ اخیر را در کشور کامرون‏‌‏ داشته‏‌‏ به‏‌‏ طوری‏‌‏ که‏‌‏ اغلب‏‌‏ کودکان‏‌‏ به‏‌‏ صورت‏‌‏ مادرزادی‏‌‏ مبتلا به‏‌‏ این‏‌
‏2
‏ بیماری‏‌‏ هستند. از سوی‏‌‏ دیگر امید به‏‌‏ زندگی‏‌‏ در مردم‏‌‏ این‏‌‏ کشور طی‏‌‏ 10 سال‏‌‏ اخیر حدود 10 سال‏‌‏ کاهش‏‌‏ یافته‏‌‏ است‏‌‏. هم‏‌‏ اکنون‏‌‏ امید به‏‌‏ زندگی‏‌‏ در میان‏‌‏ مردان‏‌‏ کامرونی‏‌‏ 01/54 سال‏‌‏ و در میان‏‌‏ زنان‏‌‏ این‏‌‏ کشور 64/55 سال‏‌‏ است‏‌‏.
‏ 31 درصد از مردم‏‌‏ این‏‌‏ جمهوری‏‌‏ از نژاد بومی‏‌‏ کامرون‏‌‏، 19 درصد از نژاد گینه‏‌‏ استوایی‏‌‏ و 10 درصد از نژاد فولانی‏‌‏ هستند.
‏ تنها 20 درصد از مردم‏‌‏ کامرون‏‌‏ مسلمانند و بیش‏‌‏ از 40 درصد از آنها مسیحی‏‌‏ هستند. کامرونی‏‌‏ها به‏‌‏ زبان‏‌‏ محلی‏‌‏ و سودانی‏‌‏ تکلم‏‌‏ می‏‌‏کنند ولی‏‌‏ زبان‏‌‏ رسمی‏‌‏ آنها فرانسوی‏‌‏ و انگلیسی‏‌‏ است‏‌‏.
‏ 75 درصد از مردان‏‌‏ و 52 درصد از زنان‏‌‏ بالای‏‌‏ 15 سال‏‌‏ کامرون‏‌‏ باسوادند.
‏ 
‏جدول (1-36) - ویژگیهای جمعیتی کامرون در آستانه سال 2000 میلادی
‏ ‏مساحت
‏475442 کیلومتر مربع
‏جمعیت
‏15421000 نفر
‏تراکم نسبی جمعیت در هر کیلومتر مربع
‏43/32 نفر
‏نسبت جمعیت زیر 14 سال
‏43 درصد
‏نسبت جمعیت 15 تا 64 سال
‏54 درصد
‏نسبت جمعیت بالای 65 سال
‏3 درصد
‏نرخ رشد جمعیت
‏47/2 درصد
‏نرخ زاد و ولد در هر هزار نفر
‏6/36 نفر
‏نرخ مرگ و میر در هر هزار نفر
‏89/11 نفر
‏نرخ مرگ و میر کودکان در هر هزار نفر
‏87/70 نفر
‏نرخ باروری زنان
‏88/4 درصد
‏نسبت جنسی مردان در کل جمعیت
‏01/1
‏نسبت باسوادی در مردان بالای 15 سال
‏75 درصد
‏3
‏نسبت باسوادی در زنان بالای 15 سال
‏52 درصد
‏امید به زندگی در بین مردان
‏01/54 سال
‏امید به زندگی در بین زنان
‏64/55 سال
‏تیره های جمعیتی
‏کامرونی، گینه ای ،‏‌‏فولانی
‏مذهب اکثریت مردم
‏ادیان اولیه 40 درصد
‏مذهب اقلیت مردم
‏مسیحیت ،‏‌‏ اسلام
‏زبان رسمی
‏فرانسوی و انگلیسی
‏ 
‏ ج‏‌‏) تقسیمات‏‌‏ کشوری‏‌‏ و ویژگیهای‏‌‏ سیاسی‏‌
‏ شهر ‏«‏یائونده‏‌‏ ‏»‏ مرکز حکومتی‏‌‏ کامرون‏‌‏ است‏‌‏ و از شهرهای‏‌‏ مهم‏‌‏ آن‏‌‏ می‏‌‏توان‏‌‏ به‏‌‏ ‏«‏دوآلا ‏»‏ و ‏«‏انکونکسامبا ‏»‏ اشاره‏‌‏ کرد.
‏ این‏‌‏ جمهوری‏‌‏ در روز اول‏‌‏ ژانویه‏‌‏ 1960 از زیر سلطه‏‌‏ انگلیسیها و فرانسویان‏‌‏ خارج‏‌‏ شد.
‏ در حال‏‌‏ حاضر آقای‏‌‏ ‏«‏پائول‏‌‏ بیا‏»‏ رئیس‏‌‏ جمهور و همچنین‏‌‏ آقای‏‌‏ ‏«‏پیتر مافانی‏‌‏ موسونگ‏‌‏ ‏»‏ نخست‏‌‏ وزیر کامرون‏‌‏ هستند.
‏ کامرون‏‌‏ علاوه‏‌‏ بر سازمان‏‌‏ ملل‏‌‏ متحد (UN‏) ، در بانک‏‌‏ توسعه‏‌‏ آفریقا (ADB‏) ، سازمان‏‌‏ خواربارو کشاورزی‏‌‏ ملل‏‌‏ متحد (FAO‏) ، گروه‏‌‏ 77 (G-77‏) ، آژانس‏‌‏ بین‏‌‏المللی‏‌‏ انرژی‏‌‏ اتمی‏‌‏ (IAEA‏) ، سازمان‏‌‏ بین‏‌‏المللی‏‌‏ هواپیمایی‏‌‏ کشوری‏‌‏ (ICAO‏) ، بانک‏‌‏ توسعه‏‌‏ اسلامی‏‌‏ (IDB‏) ، سازمان‏‌‏ بین‏‌‏المللی‏‌‏ کار (ILO‏) ، صندوق‏‌‏ بین‏‌‏المللی‏‌‏ پول‏‌‏ (IMF‏) ، بانک‏‌‏ جهانی‏‌‏ (WB‏) ، سازمان‏‌‏ بین‏‌‏ المللی‏‌‏ پلیس‏‌‏ جنایی‏‌‏ (INTERPOL‏) ، سازمان‏‌‏ بین‏‌‏المللی‏‌‏ ارتباطات‏‌‏ دور ماهواره‏‌‏ای‏‌‏ (INTELSAT‏) ، سازمان‏‌‏ کنفرانس‏‌‏ اسلامی‏‌‏ (OIC‏) ، سازمان‏‌‏ بهداشت‏‌‏ جهانی‏‌‏ (WHO‏) ، سازمان‏‌‏ جهانی‏‌‏ جهانگردی‏‌‏ (WTO‏) ، سازمان‏‌‏ جهانی‏‌‏ مالکیت‏‌‏ معنوی‏‌‏ (WIPO‏) ، سازمان‏‌‏ منع‏‌‏ سلاحهای‏‌‏ شیمیایی‏‌‏ (OPCW‏) ، سازمان‏‌‏ جهانی‏‌‏ تجارت‏‌‏ (WTO‏) ، جنبش‏‌‏ عدم‏‌‏ تعهد (NAM‏) ، کمیسیون‏‌‏ سازمان‏‌‏ ملل‏‌‏ متحد برای‏‌‏ تجارت‏‌‏ و توسعه‏‌‏ (UNCTAD‏) ، سازمان‏‌‏ اقتصادی‏‌‏، اجتماعی‏‌‏ و فرهنگی‏‌‏ ملل‏‌‏ متحد (UNESCO‏) ، کنفدراسیون‏‌‏ جهانی‏‌‏ اتحادیه‏‌‏های‏‌‏ کارگری‏‌‏ آزاد (ICFTU‏) ، کنفدراسیون‏‌‏ جهانی‏‌‏ کارگران‏‌‏ (WCL‏) ، صندوق‏‌‏ توسعه‏‌‏ کشاورزی‏‌‏ ملل‏‌‏ متحد (IFDA‏) ، سازمان
‏4
‏‌‏ بین‏‌‏المللی‏‌‏ دریانوردی‏‌‏ (IMO‏) ، بنگاه‏‌‏ مالی‏‌‏ بین‏‌‏المللی‏‌‏ (IFC‏) و بانک‏‌‏ بین‏‌‏المللی‏‌‏ ترمیم‏‌‏ و توسعه‏‌‏ (IBRD‏) عضویت‏‌‏ دارد.
‏ ‏ د) ویژگیهای‏‌‏ اقتصادی‏‌‏
‏ اقتصاد کامرون‏‌‏ عمدتاً مبتنی‏‌‏ بر تولید محصولات‏‌‏ کشاورزی‏‌‏ به‏‌‏ شیوه‏‌‏های‏‌‏ ابتدایی‏‌‏ است‏‌‏ و استقراض‏‌‏ دولت‏‌‏ این‏‌‏ کشور از صندوق‏‌‏ بین‏‌‏المللی‏‌‏ پول‏‌‏ در سالهای‏‌‏ اخیر کمک‏‌‏ شایانی‏‌‏ به‏‌‏ بهبود شرایط‏‌‏ اقتصادی‏‌‏ و رشد تولید ناخالص‏‌‏ داخلی‏‌‏ این‏‌‏ جمهوری‏‌‏ کرده‏‌‏ است‏‌‏. در سال‏‌‏ 1999 میزان‏‌‏ تولید ناخالص‏‌‏ داخلی‏‌‏ کامرون‏‌‏ به‏‌‏ 5/8 میلیارد دلار رسید. این‏‌‏ در حالی‏‌‏ است‏‌‏ که‏‌‏ تولید ناخالص‏‌‏ داخلی‏‌‏ این‏‌‏ کشور در سال‏‌‏ 1995 کمی‏‌‏ بیشتر از 5 میلیارد دلار بود.
‏ نرخ‏‌‏ رشد تولید ناخالص‏‌‏ داخلی‏‌‏ کامرون‏‌‏ نیز از 6/3 درصد در سال‏‌‏ 1995 به‏‌‏ 4/4 درصد در سال‏‌‏ 1999 افزایش‏‌‏ یافت‏‌‏.
‏ همچنین‏‌‏ متوسط‏‌‏ درآمد سرانه‏‌‏ مردم‏‌‏ این‏‌‏ کشور که‏‌‏ در سال‏‌‏ 1995 حدود 380 دلار بود، اکنون‏‌‏ به‏‌‏ مرز 600 دلار رسیده‏‌‏ است‏‌‏ و این‏‌‏ مساله‏‌‏ بیانگر موفقیت‏‌‏ طرحهای‏‌‏ اقتصادی‏‌‏ دولت‏‌‏ کامرون‏‌‏ در سالهای‏‌‏ اخیر است‏‌‏. با این‏‌‏ حال‏‌‏ 40 درصد از مردم‏‌‏ کامرون‏‌‏ در زیر خط‏‌‏ فقر زندگی‏‌‏ می‏‌‏کنند و نرخ‏‌‏ تورم‏‌‏ اقتصادی‏‌‏ در این‏‌‏ کشور حدود 1/2 درصد است‏‌‏. این‏‌‏ رقم‏‌‏ در سال‏‌‏ 1990 حدود 5/7 درصد بود.
‏ 42 درصد از تولید ناخالص‏‌‏ داخلی‏‌‏ کامرون‏‌‏ مربوط‏‌‏ به‏‌‏ بخش‏‌‏ کشاورزی‏‌‏، 22 درصد بخش‏‌‏ صنعتی‏‌‏ و 36 درصد مربوط‏‌‏ به‏‌‏ بخش‏‌‏ خدمات‏‌‏ است‏‌‏. همچنین‏‌‏ 70 درصد از نیروهای‏‌‏ در سن‏‌‏ اشتغال‏‌‏ کامرون‏‌‏ در بخش‏‌‏ کشاورزی‏‌‏ و 13 درصد در بخش‏‌‏ صنعت‏‌‏ و تجارت‏‌‏ مشغول‏‌‏ به‏‌‏ کارند.
‏ کامرون‏‌‏ در سال‏‌‏ 199‏6 نزدیک‏‌‏ به‏‌‏ 50 میلیون‏‌‏ دلار از محل‏‌‏ صنعت‏‌‏ جهانگردی‏‌‏ عایدی‏‌‏ کسب‏‌‏ کرد. حجم‏‌‏ بدهیهای‏‌‏ خارجی‏‌‏ این‏‌‏ کشور طی‏‌‏ سال‏‌‏ 99 به‏‌‏ حدود 5/9 میلیارد دلار رسید. تراز پرداختهای‏‌‏ تجاری‏‌‏ کامرون‏‌‏ در سال‏‌‏ 1997 و 1998 به‏‌‏ ترتیب‏‌‏ 974 و 323 میلیون‏‌‏ دلار بود.
‏ کامرون‏‌‏ توان‏‌‏ تولید 3 میلیارد و 285 میلیون‏‌‏ کیلووات‏‌‏ ساعت‏‌‏ انرژی‏‌‏ الکتریکی‏‌‏ دارد که‏‌‏ 3 درصد از این‏‌‏ حجم‏‌‏ توسط‏‌‏ نیروگاههای‏‌‏ حرارتی‏‌‏ و 97 درصد توسط‏‌‏ نیروگاههای‏‌‏ برق‏‌‏ ـ آبی‏‌‏ تأمین‏‌‏ می‏‌‏شود.

 

دانلود فایل

تحقیق جنایتهاى خاندان پهلوى 19 ص ( ورد)

تحقیق جنایتهاى خاندان پهلوى 19 ص ( ورد)

تحقیق-جنایتهاى-خاندان-پهلوى-19-ص-(-ورد)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏جنایتهاى خاندان پهلوى‏ 
‏پهلوى اول دستور داد هر رئیس صنفى باید هم صنفان خود را در روز معیّنى همراه با زنانشان و بدون حجاب در محلّى جمع نماید.
‏روز اوّل از خود شاه و زن بى حجابش شروع شد، روز بعد از وزراء و خانواده هایش و روز سوم وکلا... و به همین ترتیب تا یک روز هم نوبت به اهل علم و خانواده هایشان رسید.
‏این برنامه ریزى براى آن بود که اهل علم را مجبور به چنین عملى بکنند و در نتیجه بى حجابى رواج پیدا کند.
‏شاه از امام جمعه خواست این کار را ترتیب دهد، امام جمعه آن وقت از شاه مهلت خواست چون مى دانست گوش ندادن به حرف شاه چه عاقبت سختى را به دنبال دارد.
‏امام جمعه به نزد مرحوم آیت اللّه سید محمد بهبهانى (قدس سره ) آمده جریان را به عرض ایشان رسانید ایشان فرمود: این را بدانید براى هر انسانى چهار چیز است .
‏یکى مال ، دیگرى زندگى ، سوّم ناموس ، چهارم دین حال اگر بنا باشد یکى از این فداى دیگرى بشود، باید مال را فداى زندگى ، زندگى را فداى عرض و تمام را فداى دین کرد.
بعد مرحوم آیت اللّه به امام جمعه فرمود: شما عمر خود را نموده اید و از عمرت چندى بیش باقى نمانده چه بهتر که دستور را عملى نکنى ، زیرا اگر به دستور شاه عمل کردى خودت را به عذاب ابدى گرفتار خواهى نمود.
‏اضافه بر این تاریخ هم ترا لعن مى کند، اما اگر کشته شوى سعادت دنیا وآخرت را براى خود کسب نموده اى پس از آن شاه امام جمعه را براى گرفتن جواب طلبید، امام جمعه همان جوابى را به شاه داد که آن مرحوم فرموده بود.
‏پهلوى از سخن او بسیار خشمگین شده گفت : این سخن او نیست بلکه سخن‏ سیدمحمّد بهبهانى است و به ناچار آن عالم را رها ساخت و خداوند هم آنها را از شر پهلوى نجات داد و به عزت دنیا وآخرت نائل گشته رحمت خدا بر آنان باد. حقانیت حجاب
‏حجاب ، مانند فانوس است و زن شبیه به ‏شمع‏ است و حیا و عفت او همانند ‏نور‏ ‏شمع‏ ، یعنى زن عفیف همچون ‏شمع‏ روشن است و زنى که عفت خود را از دست داده و بى حیا شده چون ‏شمع‏ خاموش است .
‏در قدیم فانوس یک ظرفى بود مسى و یک پارچه شمعى که ‏نور‏ پس ‍ مى داد، در اطرافش بود، ‏شمع‏ را داخل آن مى گذاشتند و بعد روشن مى کردند حال اگر باد مى وزید این ‏شمع‏ خاموش نمى شد. اما اگر شمعى بیرون بود، همین که نسیمى مى وزید، خاموش مى شد: زن ‏شمع‏ و این حجاب چون فانوس است روشنى همیشه ‏شمع‏ به فانوس است .
‏شمع‏ اگر بخواهد روشن بماند، باید در این فانوس باشد و این فانوس ‍ براى حفظ ‏نور‏ و روشنایى اوست وزندان نیست .‏(104)
‏پر طاووس‏ 
‏طاووس تا وقتى که پر دارد زیبا و قشنگ است اگر پر طاووس را از او بگیرى و عریان بشود، چقدر زیبایى خود را از دست مى دهد. در حقیقت حجاب براى زن همانند پر براى طاووس است .‏(105)
‏پوشش براى شیر زن ‏آگاه
‏چون پر بود که زینت طاووس ‏است
‏ارزش چادر‏ 
‏مى دانید چادر یعنى چه ؟ درِ خانه شما چقدر ارزش دارد؟ بگو 100 هزار تومان حال اگر این در کنده بشود و یک شب بى در باشى ، چقدر ضرر دارد؟
‏چادر یعنى در خانه . 100 هزار تومان مى دهد، یک میلیون تومان حفظ کند.
‏دور خانه هایتان سیم و میله مى زنید، یعنى چند هزار تومان خرج مى کنید، اما صد برابرش را حفظ مى کنید، خارجى ها چادر ندارند پس خانه شان هم در ندارد البته دیوار هم ندارد.
هر که خواهد گو بیا و هر که خواهد گو برو.
‏شما دیده بودید که در آبادان ، انگلیسى ها آمده بودند آنجا خانه ساخته بودند.‏ ‏آنجا دیوار نکشیده بودند، گفتند: چرا نمى کشید؟ گفتند با دیوار فضاى خانه گرفته مى شود. باید خانه باز و دلباز باشد وهمه خانه ها مى شود یک خانه .
‏حال بیا و همه خانه ها را نگاه کن . زنها از خانه بیرون مى آمدند،! اما در معرض دید همه مردم ، آبادانیها که این طور نبودند، انگلیسى ها این ارمغان را براى ایشان آوردند. و الاّ اینها از غیورترین و جدّى ترین مردم بودند. اما مدتى با اینها معاشرت کردند و عوض شدند.
‏الان هم دارند زنده مى شوند و خودشان را دارند حفظ مى کنند و گذشته را جبران مى کنند چه شهیدهاى خوبى اینها در انقلاب دادند و چه صبر خوبى در دوران مهاجرت انجام دادند ‏امّا این غم فسادى که اینها خوردند از معاشرت با انگلیسى ها بود.
‏شما مى دیدید خانواده هایى که وضع خوبى داشتند، رفتند اروپا و برگشتند و بى غیریت شدند.‏(106)
‏بخشنامه ضد حجاب‏ 
‏وزیر آموزش و پرورش رژیم گذشته منوچهر گنجى به دستور مسئولان رژیم بخشنامه زیر را براى اجراء به سراسر کشور صادر کرد
‏(23/8/2535 (1355 شمسى ) شماره 243/36 از دفتر خدمات محرمانه )
‏اداره کل آموزش و پرورش
‏طبق گزارشات رسیده ، مشاهده مى شود هنوز در جلسات امتحانات مدارس و در کلاسهاى درس دوشیزگان با چادر حضور پیدا مى کنند و با توجه به تحولات بنیادى که در عصر رستاخیز در کلیه شئون کشور بخصوص در زمینه آزادى زنان بعمل آمده اند لذا استفاده از چادر صرف نظر از اینکه با روح انقلاب سفید ایران سازگارى ندارد، از نشانه هاى عقب ماندگى زنان از کاروان ترقى و تمدن نیز به شمار مى رود.
‏دستور فرمائید مراقبتهاى لازم به عمل آید که در کلاسهاى درس و جلسات امتحانى دانش آموزان و بانوان بدون چادر و با لباس مناسب شرکت نمایند.
‏مدیر کل و رؤ ساى ادارات آموزشى و پرورشى مسئول اجراء این دستور مى باشند وصول بخشنامه و نتیجه اقدامات محوله را به دفتر حفاظت اعلام دارید.
‏وزیر آموزش و پرورش منوچهر گنجى
‏لازم به تذکر است که منوچهر گنجى از عناصر فرارى رژیم گذشته و از ضد انقلابیون مقیم خارج کشور است که اسناد ارتباطش با سیا و اخبار دریافت کمک وى از آمریکا در سالهاى گذشته منتشر شده است (ماهنامه صبح سال دوم شماره 66 ص 62 عین بخشنامه را گردآورى کرده است .
بخشنامه یادشده دو سال قبل از انقلاب صادر شده است و ملاحظه مى کنید که اگر انقلاب نشده بود رژیم منحوس چه فاجعه اى بوجود مى آورد.
‏چنانکه در سال 1355 نیز تصویب کردند که ضمن تعلیمات اجبارى ورود بانوان ، دانشجویان و دانش آموزان دختر باحجاب به مراکز آموزشى ممنوع است ، سوار کردن افراد با حجاب به قطار، هواپیما و ماشین هاى شرکت ‏واحد‏ ممنوع مى باشد و بلیط به آنها فروخته نمى شود فقط بانوان 60 سال به بالا مثتثنى هستند و نگارنده خود قبل از انقلاب در یکى از شهرهاى غرب کشور شاهد بودم که زنان بى حجاب را آنهم با وضع بسیار زننده اى در مدارس راهنمائى پسرانه بعنوان معلمین دینى منصوب کرده بودند و بارها مى دیدم که معلمین بى حجاب آرایش کرده در خیابانها راه افتاده و دانش آموزان را که همانند عروسک آنها را درست کرده بودند بدنبال خود مى گردانیدند.
‏خدا را شکر مى کنیم که با این انقلاب اسلامى ملّت ما بخصوص زنان و جوانان از آثار خانمانسوز نقشه هاى بیگانگان در امان ماندند و الحمدللّه .‏(107)
‏ارزشهاى گرانقدر حجاب‏ 
‏زن با حجاب و چادرى ، رضایت پروردگار را به دست مى آورد.
‏زن بد حجاب وبى حجاب سبب خشنودى شیطان مى شود.
حجاب مواظبت از گل میباشد.
جمال زن در جلال حجاب است .
زن با حجاب ، نزد شوهر محبوبتر است .
حجاب باعث آرامش روح است .
حجاب نشانه عدم کمبود و عدم حقارت نفس است .
حجاب ، باعث دوام بیشتر زندگى مى شود.
اضطراب در زنان با حجاب ، نسبت به بد حجابها کمتر است .
حجاب مصونیت است ، نه محدویت .
حجاب و چادر، نشانه عفاف زن است .
دختر با حجاب ، زودتر همسر مى یابد.
حجاب ، ارزش زن را بالا مى برد.
‏حجاب ، یعنى ، گسستن قیود اسارت نفس و رهایى از آن است .‏
فساد و سقط جنین در با حجابها کمتر است .
زن با حجاب ، مردان هرزه را در اهدافشان نا امید مى کند.
حجاب نشان دهنده حیا و پاکى روح و روان زن است .
زن با حجاب ، در تحصیل علم موفقتر است .
حجاب و تقوا، آدمى را بهشتى مى کند.
حجاب ، مانع ایجاد فرزندان نامشروع مى شود.
‏حجاب ، نشان د هنده استقلال در فرهنگ مذهبى و ملّى است .‏
چادر مشکى زن و حجاب او، تیر زهر آلودى برقلب شیطان بزرگ است .
حجاب ، خطرات اوباش و اراذل را از زن دور مى کند.
‏طلاق و فروپاشى زندگى در زنان با تقوا و با حجاب کمتر است .‏
زن محجّبه ، باعث عزت و سرافرازى خود و شوهرش است .
محجّب بودن ، یعنى ، خروج از ولایت شیطان و د خول در ولایت اللّه است .
زن با حجابش ، د شمنان را در اهدافشان که همان ضربه به اسلام است ، شکست مى دهد.
زن باحجابش ، رو ح شهدا را شاد مى کند و به جرگه پیروان واقعى شهدا مى پیونداند.
زن باحجاب ، حق شوهر را ضایع نمى کند و به او خیانت نمى ورزد.
چادر مشکى ، باعث غمگینى شیاطین و هرزگان و روشنى دل مؤ منان است .
حجاب زن ، نشانه غیرت پدر، برادر و شوهرش است .
حجاب ، مبیّن ایمان و اعتقاد زن به خداوند سبحان و روز قیامت است .
حجاب ، بیانگر شخصیت حقیقى زن است ، در حالى که بد حجاب اصالت و هویّت خود را از دست مى د هد.
زن چادرى و با حجاب ،مطیع خداست و زن بد حجاب ، مطیع شیاطین است .
زن محجّب ، شیطان را (در عملِ خود که همان فساد و انحراف است نا امید مى کند.
زن با حجاب ، باحجابش به قرآن شریف و ائمه (علیهم السلام ) و خون شهدا و....احترام مى گذارد، ولى بد حجاب به همه اینها کج دهنى مى کند.
دختران و زنان با حجاب ، از لحاظ روحى و اخلاقى سالمترند، در حالى که بد حجاب و بى حجاب با ناز و عشوه ... مى خواهد نقایص خود را جبران کند.
زن با حجاب ، باپوشش خود، آرایش و زینت را به شوهرش اختصاص ‍ مى دهد، ولى بد حجاب با عشوه و آرایش خود، مى خواهد محبوب همه باشد، نه شوهر خویش .
زن باحجاب ، همچون مروارید است در صدف که به شوهرش ‍ اختصاص دارد، ولى زن بد حجاب ، مانند جواهرات بدلى بدون پوشش ‍ هستند که در هر جا به چشم مى خورند.
زن با حجاب ، نخستین عشق و گوهر عفت خود را به شوهرش تقدیم مى دارد، ولى زن بى حجاب و بى تقوا، بعد از معاشرتهاى بسیار و در معرض نگاههاى مختلف قرار گرفتن ، شاید آخرین عشق خود را به شوهرش ‍ مى دهد.
‏زن به بفرموده حضرت على (ع): مانند گل خوشبو است .
‏حجاب باعث مى شود،زن لطافت و طبیعت خود رااز دست ندهد و مانند گلى شود که در دسترس همگان نیست و زود پژمرده نمى شود،ولى زن بى حجاب وبدحجاب ، مانند گلى است که در اماکن عمومى و پارکها قرار دارد و سریع لطافت و طبیعت خود را از دست مى دهد و باغبان که همان شوهر است ، اندک اندک به گل بى اعتنا مى شود.
‏زن محجوبه ، چون کمتر دیده مى شود، محبوب است و هر چه محبوب شد مطلوب است .‏(108)
‏توصیه چارلى چاپلین به دخترش‏ 
‏چارلى که در آوریل ‏1889‏ در لندن به دنیا آمد، یکى از کمدین هاى مشهور جهان است .
در نامه اى به دخترش مى گوید:

 

دانلود فایل

تحقیق جنبش دانشجویی 13 ص ( ورد)

تحقیق جنبش دانشجویی 13 ص ( ورد)

تحقیق-جنبش-دانشجویی-13-ص-(-ورد)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏2
‏اساساً جنبش دانشجویی، پدیده ای خاص در جوامع امروزی است و با کوشش جمعی از سوی گروهی جوان برای پیشبرد نوعی دگرگونی در جامعه تعریف می شود. بنابراین، این جنبش یک حرکت و جنبش اجتماعی به حساب می آید. هانا آرنت در کتاب «خشونت» می نویسد: «طغیان دانشجویان پدیده ای جهانی است و تجلیات آن در کشورهای گوناگون و دانشگاه های مختلف صورت های متفاوتی داشته است.»
پیدا کردن وجه مشترک اجتماعی برای این نهضت، امکان پذیر نیست، لکن باید اذغان نمود که آنچه افراد نسل جوان را همه جا از لحاظ روانی ممتاز می کند، شجاعت محض، اراده شگفت انگیز برای عمل و نیز اطمینانی به همان اندازه شگفت آور بر امکان دگرگون سازی است. دو ویژگی اساسی جنبش دانشجویی را از دیگر جنبش های اجتماعی عمومی و نظیر جنبش کارگری و جنبش های اجتماعی خاص (نظیر جنبش ضد برده داری و حمایت از حقوق زنان و ...) تفکیک می کند:
الف- ویژگی پرسش گری و روحیه چون و چرا کردن در قبال هر قضیه ای که منافع کوتاه مدت یا بلند مدتی را برای جامعه داشته باشد یا چنین منافعی را به خطر اندازد.
ب- ویژگی آرمان خواهی، اصول گرایی و کمال پرستی در ضمن نفی مناسبات تبعیض آمیز.
‏از سال ‏۱۳۱۳ (‏تأسیس دانشگاه تهران) تا کنون، هفتاد سال از عمر دانشگاه و جنبش دانشجویی در ایران می گذرد و در طول این مدت، جنبش دانشجویی فراز و نشیب های فراوانی را گذرانیده است. تأسیس شاخه دانشجویی حزب توده (‏۱۳۲۲)‏، سرکوب دانشجویان در ‏۱۶‏ آذر ،‏۱۳۳۲‏ تسخیر سفارت آمریکا در تهران از سوی دانشجویان پیرو خط امام (‏۱۳۵۸)‏، انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاه ها (‏۱۳۵۹)‏،  دوم خرداد
‏2
‏۷۶‏ حادثه کوی دانشگاه (‏۱۳۷۸) ‏و ده ها حادثه تاریخی دیگر، نشانگر اهمیت نقش دانشگاه در تحولات جامعه ایران است و شاید اگر کمی در تاریخ جنبش دانشجویی در ایران تأمل کنیم، ویژگی های بارزی را مشاهده کنیم. تنوع گروه ها و گرایشات سیاسی و عقیدتی در دانشگاه ها و تأثیرپذیری و ارتباط مستقیم دانشجویان با فعالیت سیاسی و مبارزاتی موجود در جامعه مهمترین شاخصه جنبش دانشجویی در ایران است.
‏البته غلبه رادیکالیسم سیاسی و ضدیت و مخالفت بنیادین با استعمار و استبداد را هم می توان از نشانه های این جنبش نام برد.
‏اما با نگرشی کوتاه در جنبش دانشجویی کنونی در دانشگاه ها در می یابیم که هیچ یک از ویژگی های تاریخی جنبش دانشجویی وجود خارجی و عینی ندارد، چرا که تمام شاخصه های جنبش دانشجویی بستگی به «سیاست» دارد و امروزه دیگر عنصر «سیاست» در دانشگاه ضعیف است.
‏عملکرد رادیکال و انحصارطلبانه برخی از گروه های دانشجویی، عاملی مؤثر در سیاست گریزی دانشجویان است. بسیاری از دانشجویان به دلیل تبعات و هزینه هایی که اقدامات رادیکال این گروه ها در پی داشته، حاضر به فعالیت نیستند. به عنوان نمونه، تغییر نام و مرام دفتر تحکیم وحدت به تحکیم دموکراسی و یا نامه نگاری های افراطی این گروه به مقامات خارجی از عوامل مؤثر در ایجاد این فضا بوده است.
دلیل دیگر، غلبه «احساسات» بر «عقلانیت» در فعالیت های سیاسی و اجتماعی دانشجویان است. نتیجه این جایگزینی بروز رفتارهای غیر عقلایی وعصبی وتند می باشد.
‏3
‏اما مهم ترین دلیل سیاست گریزی دانشجویان، تبدیل دانشگاه به باشگاه احزاب بوده است. پس از دوم خرداد ‏۷۶‏ برخی جریانات سیاسی در جهت چانه زنی های سیاسی شان، نیازمند فشار از پایین بودند و به دلیل عدم پایگاه اجتماعی _ مردمی این جریانات، دانشگاه محل تاخت و تاز جریانات سیاسی گشت.
‏در کشور ما راهبرد تبدیل دانشگاه به کلوپ احزاب به شدت از سوی برخی جریانات سیاسی دنبال می شد، هر چند که این راهبرد نتیجه  ای جز رکود علمی و خمودگی سیاسی دانشگاه ها نداشت و جریاناتی که روزی دانشجویان را پیاده نظام، لشگر خود می دانستند، امروزه ویرانه ای علمی و حتی سیاسی با نام دانشگاه را به یادگار گذاشته اند!
‏جنبش دانشجویی، یک جنبش اجتماعی است و پویایی و پیشرفت هر جنبش اجتماعی منوط به رشد همگانی پنج گزاره است:
‏الف- انگیزش اجتماعی: در این مرحله جنبش نیازمند مطرح نمودن مطالب و دغدغه های عمده اجتماعی است که مقدمه و زمینه انتقاد، اصلاح و انقلاب را فراهم می آورد. هر گاه این اوضاع با احساس بی عدالتی اجتماعی توأم گردد، انگیزش های تشکیل یک جنبش اجتماعی، شدت بیشتری می یابد.
ب- احساس عمومی: برای تبدیل یک کنش به احساسی پیوسته و مشترک، جنبش ناگزیر از تشکیل واحدهای کوچک، غیرمتمرکز و مبتنی بر روابط غیررسمی است تا بتواند توده های پراکنده را که عمدتاً در حد رفتار عامه عمل می کنند، به صورت گروه هایی به هم پیوسته و متحد درآورد تا در برابر مسائل نیز از طریق عادی، مسئولیت عاطفی احساس کند.
‏5
‏ج‏- تعهد و وحدت: در این حالت لازم است جنبش اجتماعی نوعی از گرایشات اعتقادات مذهبی و مکتبی را در جهت معتقد کردن افراد به جنبش در خود، رشد دهد، تا بتواند در برابر خطرات و ناملایمات خود را همچنان متحد نگه دارد.
د- ایدئولوژی: هر جنبشی باید قادر باشد تا گرایشات متحد کننده و مکتبی را در قالب باورها و ارزش های مذهبی که بر کلیه اقشار مردم، قدرت نفوذ داشته باشد، به یک ایدئولوژی راهبر و جهت بخش تبدیل نماید، تا قوت روانی و توجیه فلسفی هرگونه نقش اجتماعی و حساسیت اجتماعی در میان توده ها ایجاد گردد. از همین جا می توان به لزوم تحکیم پایه تئوریک و تدوین چهارچوب های منظم نظری برای جنبش دانشجویی، حکم نمود.
‏هـ- تاکتیک های عملیاتی: یک نظریه ایدئولوژیک زمانی پیروز خواهد شد که راه های عملی خاصی، جهت رسیدن به اهداف در برنامه های کوتاه مدت و بلندمدت مشخص شود. در این مدت یک جنبش در مسیر نهادینه شدن گام برخواهد داشت.
جنبش دانشجویی علاوه بر تمام ویژگی های عمومی جنبش های اجتماعی، دو شاخصه پرسشگری و آرمان گرایی را نیز داراست.
‏اکنون با توجه به هست ها و بایدها جنبش دانشجویی در ایران، می توان با قاطعیت گفت که تنها یک «جنبش دانشجویی عدالت خواه» می تواند پاسخ گوی « چراها و چگونگی» پویایی یک جنبش دانشجویی باشد.
‏جنبش دانشجویی به عنوان یک پارامتر تأثیرگذار بر روند ‏تحولات اجتماعی و سیاسی از زمان بسط و فراگیری نظام آموزشی عالی‌ مدرن در جوامع ‏غربی و اروپایی مطرح گردیده و سیر بسط و تطوری نیز داشته است که شاید بتوان تحرکات ‏دانشجویی در زمینه‌های ادبی و فرهنگی در دهه‌های پس از جنگ جهانی اول در اروپا و یا

 

دانلود فایل

تحقیق جنبش دانشجویی 21 ص ( ورد)

تحقیق جنبش دانشجویی 21 ص ( ورد)

تحقیق-جنبش-دانشجویی-21-ص-(-ورد)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 23 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

2
‏تربیت از دیدگاه اسلام
‏همان طور که می دانید انقلاب شکوهمند اسلامی ما یک هدف اساسی داشت و آن این بود، که اسلام، تعالیم اسلامی، احکام اسلامی، اصول و دستورالعمل های اسلامی، حاکم بر اعمال و رفتار ما باشد و اگر بخواهیم این مطلب را به صورت آموزشی مطرح کنیم، باید بگوییم که هدف، اشاعه تربیت اسلامی در جامعه بود. یعنی از آنچه قبل از انقلاب در جامعه، تا حدی جاری و متداول بود، ما را تحت تاثیر آداب و رسوم خاص و هدفهای تربیتی خاص از دیدگاه خود، سوق می دهند. هدف امام امت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این بود، که به تدریج مسو ولان آموزشی اعم از مراجع محترم تقلید، متکلمان، فیلسوفان اسلامی، مبلغان، آنهایی که در آموزش معارف اسلامی و در مراکز آموزشی هستند اقدام کنند و همچنین تشکیل حکومت اسلامی و تشکیل نهادهای آموزشی و نهادهای تربیتی همه یک هدف اساسی را دنبال می کردند و آن پیاده کردن تعلیم و تربیت اسلامی می باشد.
شاید برای بعضی افراد مفهوم تربیت روشن نباشد و تربیت را باآموزش مهارتهای خواندن و نوشتن یکسان تلقی کنند این امر آن طور که باید و شاید مهم تلقی نشود. ولی این مساله درست نیست. آموزش الفبا، حساب، نوشتن و خواندن، حتی آموزش علوم، همه اینها با امر تربیت اختلاف دارند، به عبارت دیگر ممکن است کسی آموزش ببیند و در رشته ای اطلاعات لازم را هم کسب کند و این اطلاعات را حفظ کرده باشد ولی درک درستی از آنها نداشته باشد، یا این که این اطلاعات توام با درک و تا اندازه ای فهم باشد، این اطلاعات خودبه خود همراه با تربیت نیستند، یعنی ممکن است آدمی در یک رشته ای مطلع باشد حتی در سطح عالی علمی مطالبی را درذهن داشته باشد اما از تربیت برخوردار نباشد.
بسیاری از دانشمندان و مطلعین، افرادی که در رشته های علمی کار کردند، از لحاظ فکری، اخلاقی و اجتماعی در سطح پایین قرار دارند. و تنها درس خواندن و بالا بردن سطح اطلاعات و معلومات موجب پرورش قوه استدلال نمی شود و فقط سطح محفوظات را بالا می برند، این محفوظات یا به صورت بهتر معلومات، خود به خود فرد را تربیت نمی کند و امر تربیت جدا از این امر آموزش است و باید توجه بیشتری به امر تربیت کرد. بعضی افراد می پرسند تربیت چیست؟ وقتی به عنوان معلم به شاگرد می گویند: من می خواهم تو را تربیت کنم، اگر شاگرد بپرسد جناب معلم یا جناب استاد چه کار می خواهید در مورد من انجام دهید؟ می ببینید که استاد یا معلم جواب روشنی ندارد، همان طوری که پدر و مادر ناآگاه از تربیت هم، جواب روشنی برای فرزندان خود ندارند. می خواهیم بدانیم تربیت چیست؟ که این همه مورد علاقه ماست. همه ما می خواهیم که هم خودمان تربیت شده باشیم و هم فرزندانمان تربیت شده باشند، هم در جامعه، مسو ولان جامعه علاقه مند هستند که افراد جامعه تربیت شده باشند، اگر فرض کنید اشخاص از کشورهای خارج به ایران آمدند و مدتی در این جا توقف کردند و به ادارات، رستورانها، مجامع عمومی، محافل علمی و حتی درجلسات سخنرانی شرکت کردند، سپس مشاهدات خود را برای دیگران نقل کنند و اگر کسی ازاینها بپرسد، شما تربیت مردم ایران را چگونه دیده اید؟ درمی یابیم، آنچه را اسلام در زمینه های مختلف برای ما مطرح ساخته، متاسفانه بر اعمال و رفتار ما حاکم نیست.
2
‏باید دید که این شخص ناظر، توصیه هایی که اسلام کرده، تعلیماتی را که پیامبر اکرم (ص)و دستورالعملهایی که امامان معصوم(س) به ما داده اند، آیا در مناسبات و در موقعیتهای مختلف، این دستورالعملها و پیامها را مردم ما رعایت می کنند؟ متاسفانه باید گفت: اگر افراد به عنوان قاضی بی طرف، اعمال خود را ارزیابی کنند و رفتار خود را در همین محافل و موقعیتهای مختلف تحت نظر قرار دهند، باید اعتراف کرد که خیر، این اعمال تابع عادات و آنچه از گذشته به ما رسیده، تابع رویه هایی می باشد که در طول زندگی اتخاذ شده است و گاهی تابع تلقیناتی است که به ما شده و گاهی به صورت تقلید از دیگران کارهایی انجام می شود; آیا به واقع آنچه که انجام می دهیم با موازین اسلامی سازگار است و وفق دارد، خواهیم دید که متاسفانه این گونه نیست، به دلیل این که :
4
‏1- درصدد روشن کردن ماهیت تربیت نبوده ایم،
‏2- توجه به تربیت اسلامی نکرده ایم
‏3- در مراکز آموزشی، که باید مراکز رسمی تربیت باشند، کار معلمان و استادان در مراکز آموزشی انتقال چهار مطلب علمی از ذهن خود به ذهن شاگرد است، شاگرد، باید این نکات را حفظ و سپس در امتحان، محفوظات خود را ارائه دهد تا مورد ارزیابی قرا رگیرد و ارتقا پیدا کند.
‏اگر این مراکز آموزشی رسالت تربیتی بر عهده دارند، با توجه به آنچه که در کلاس درس می گذرد، معلمی از طریق سخنرانی چهار نکته به ذهن شاگرد منتقل می کند، شاگرد هم گاهی خسته می شود و گاهی گوش می کند و گاهی هم ممکن است سو الی در ضمن شنیدن سخنان معلم، مطرح سازد، سپس مطلب بیان شده را به خاطر بسپارد، درموقع سو ال کردن معلم، محفوظات را ارائه کند. عبارت عربی، عبارت بسیار عالی و ارزنده ای است و نکته های دقیقی به ما می آموزد. در این عبارت آمده است: "من لم یود به الابوان یود به الزمان" کسی که پدر و مادر او را تربیت نکرده باشند، زمان او را تربیت می کند. اگر دقت شود متوجه می شوید که "تربیت زمان" یعنی چه ؟ "تربیت پدر و مادر" یعنی چه؟ اگر پدرو مادر به مسائل تربیتی آشنا باشند آگاهانه فرزندان خود را از لحاظ عقلانی، اجتماعی، اخلاقی و معنوی، عاطفی و از لحاظ بدنی، می توانند آموزش بدهند و تربیت کنند.
این فرزندان در زمینه های مختلف به صورت خاص عمل خواهند کرد. اما اگر چنین چیزهایی مطرح نباشد یعنی پدر و مادر هم آشنا به جنبه های مختلف تربیت نباشند، مسائل داخلی خانواده، گرفتاریها، پخت و پز و فراهم کردن وسایل راحتی فرزندان، پدر به دلیل اشتغال در خارج از خانه، مادر هم به خاطر اشتغال به کار منزل و بچه ها. پس تربیت کجاست؟ تربیت فکری و عقلانی یعنی چه؟ در کدام قسمت تربیت معنوی و اخلاقی صورت گرفته است؟ کجا در مورد تربیت اجتماعی بحث شده است و ... همان طور که مشاهده می شود تمام اعمال، براساس عادات و رویه های حساب نشده می باشد.
5
‏اکنون آن راهها، به معرض اجرا درمی آیند. بنابراین وقتی پدر و مادر، فرزندان را تربیت نکنند، در مراکز آموزشی بجز انتقال چهار مطلب به ذهن شاگرد، کار دیگری انجام ندهند به یقین تربیت به عهده زمان محول می شود. یعنی در زندگی هر فرد حوادث و وقایع به رفتار او شکل می دهد. بنابراین توجه به امر تربیت لازم است و اعزام پیامبران برای تربیت انسانها بوده است. پیامبر اکرم (ص) می فرماید: "ادبنی ربی فاحسن تادیبی." پروردگار من مرا تربیت کرد، مرا ادب کردو به بهترین وجه هم ادب کرد. پیامبر اکرم(ص) آیات قرآنی را می خواند، "یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه" این که برای تزکیه و تذهیب تعلیم دانش استوار و محکم مردمان، به میان آنها رفتم و آنها راتحت تعلیم قرار دادم. بنابراین از طرف خداوند مبعوث شدند که انسان را راهنمایی و هدایت کنند. وظیفه پدر و مادر، معلمان، رهبران، نویسندگان، گویندگان، این است که به امر تربیت آشنا باشند و بدانند که در حوزه کار خود چگونه باید عمل کنند. یک مبلغ اسلامی باید به تعلیم و تربیت آشنا باشد و در تبلیغ معارف اسلامی اصول تربیتی را رعایت نماید، یا یک نویسنده، یک معلم، یا پدر و مادر و خلاصه یک مربی، اینها همه باید با امر تعلیم و تربیت آشنا باشند و بدانند تعلیم و تربیت چیست تا بتوانند هم در مورد خود، اعمال و هم در مورد فرزندانشان به تناسب شغلی که دارند اجرا کنند. اگر گوینده ای به تعلیم و تربیت، آشنا باشد شنوندگانی که در جلسه سخنرانی او شرکت می کنند از گفتار او بهره می برند وسخنان گوینده را می شنوند، چیزهایی تربیتی در خلال سخنان او مطرح می شود، و تغییری در وضع تربیتی آنها حاصل می شود.
آنچه در تعلیم و تربیت اسلامی دیده می شود یک تربیت کل، صحیح، منطقی و تربیتی که بر اساس اصول و مبانی محکم استوار است و تمام ابعاد اساسی شخصیت آدمی را در نظر گرفته است. هدف تربیت اسلامی این است که فرد جامع الاطراف و فردی که در هر زمینه رشد یافته باشد تربیت کند و خلاصه تحویل جامعه دهد. وقتی نظام های تربیتی غرب را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم، درمی یابیم، که گروههای مختلف در غرب هر کدام به یک جنبه از شخصیت انسان تاکید دارند. بعضی به جنبه های فردی توجه دارند، عده دیگری به جنبه اجتماعی حیات انسان توجه دارند، اما فردیت انسان را از نظر دور می دارند، تصور می کنند هرکسی، در هر جامعه ای باشد تابع آن جامعه است. آن جامعه به شخصیت، افکار، عقاید و عادات او شکل می دهد، بنابراین آنچه که اهمیت دارد جامعه است و فرد هم جز و تابعی از جامعه است و خودش نقشی ندارد و اغلب فرد را مولود جامعه می دانند، یعنی برای خود فرد نقشی در اعمال و رفتار قائل نیستند، یعنی برای فرد آزادی و اختیار قائل نیستند و می گویند که این جامعه و فرهنگ جامعه است که به رفتار انسان شکل می دهد. این که جامعه در شکل دادن به رفتار فرد موثر است یک موضوع است، ولی این که فقط جامعه فرد را به این شکل تربیت می کند و فرد به هیچ وجه از خود آزادی و اختیار ندارد، مطلب دیگری است.

 

دانلود فایل

تحقیق جنبش دانشجویی1 40 ص ( ورد)

تحقیق جنبش دانشجویی1 40 ص ( ورد)

تحقیق-جنبش-دانشجویی1-40-ص-(-ورد)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 84 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏1
‏2
‏مقدمه:
‏در هر زمانی، جامعه شناسی خاصی شکل گرفته است که یا جمع گرا بوده، مثل نظریات دورکیم و یا فردگرا مثل اسپنسر، و یا بر تسلط ساختار وهنجار، تأکید می‌کردند، مانند پارسونز. آنچه مشخص است، هر گروه، ضمن بررسی یک بعد، ابعاد دیگر را فراموش کرده است. اما در عصر حاضر،تلفیق ابعاد مطرح است . از جمله:تلفیق فرهنگ و عاملیت، توسط مارگارت آرچر، جامعه شناسی چند بعدی جفری الگزندر، تلفیق کنش با نظام، توسط یورگن هابرماس که عضو برجسته‌ای از مکتب فرانکفورت می‌باشد.
‏مکتب فرانکفورت، مکتبی انتقادی است، که در آلمان، پایه ریزی و تشکیل شد. مبنای اندیشه این مکتب بر اساس نقد و بررسی نظریات متفاوت، شکل گرفت. آن بر سرمایه‌داری ، اثباتگرایی، مارکسیسم و حتی خود جامعه شناسی هم ایراداتی وارد کرده است. در ضمن، بعضی از عناصر فراموش شده، مثل دیالکتیک و ذهن گرایی را دوباره مطرح نموده است . هابرماس اگرچه وارث این مکتب است، ولی در آن، تجدید نظرهایی را اعمال نموده ، وی از اندیشه های مارکس شروع کرد، تا به کنش ارتباطی رسید. او با انتقادات مختلف، نظرات خود را بسط داده است. وی نظریه اثباتی، جزم‌گرایی مارکسیسم، ایدئولوژی گادامر، نظریه سیستم پارسونز، جنبش دانشجویی و جوامع مدرن را مورد انتقاد قرار داده است. هابرماس، نقش بسزایی در جامعه شناسی آلمان ومکتب فرانکفورت و بقای آن داشته است. گرچه بینش انتقادی او، موجب شده که بعضی از فعالیت ها و اقدامات وی را نادیده گیرند.
‏1
‏2
‏مقدمه:
‏در هر زمانی، جامعه شناسی خاصی شکل گرفته است که یا جمع گرا بوده، مثل نظریات دورکیم و یا فردگرا مثل اسپنسر، و یا بر تسلط ساختار وهنجار، تأکید می‌کردند، مانند پارسونز. آنچه مشخص است، هر گروه، ضمن بررسی یک بعد، ابعاد دیگر را فراموش کرده است. اما در عصر حاضر،تلفیق ابعاد مطرح است . از جمله:تلفیق فرهنگ و عاملیت، توسط مارگارت آرچر، جامعه شناسی چند بعدی جفری الگزندر، تلفیق کنش با نظام، توسط یورگن هابرماس که عضو برجسته‌ای از مکتب فرانکفورت می‌باشد.
‏مکتب فرانکفورت، مکتبی انتقادی است، که در آلمان، پایه ریزی و تشکیل شد. مبنای اندیشه این مکتب بر اساس نقد و بررسی نظریات متفاوت، شکل گرفت. آن بر سرمایه‌داری ، اثباتگرایی، مارکسیسم و حتی خود جامعه شناسی هم ایراداتی وارد کرده است. در ضمن، بعضی از عناصر فراموش شده، مثل دیالکتیک و ذهن گرایی را دوباره مطرح نموده است . هابرماس اگرچه وارث این مکتب است، ولی در آن، تجدید نظرهایی را اعمال نموده ، وی از اندیشه های مارکس شروع کرد، تا به کنش ارتباطی رسید. او با انتقادات مختلف، نظرات خود را بسط داده است. وی نظریه اثباتی، جزم‌گرایی مارکسیسم، ایدئولوژی گادامر، نظریه سیستم پارسونز، جنبش دانشجویی و جوامع مدرن را مورد انتقاد قرار داده است. هابرماس، نقش بسزایی در جامعه شناسی آلمان ومکتب فرانکفورت و بقای آن داشته است. گرچه بینش انتقادی او، موجب شده که بعضی از فعالیت ها و اقدامات وی را نادیده گیرند.
‏1
‏2
‏تحقیق انجام شده، به حول تفکر انتقادی هابرماس می‌چرخد و از انتقادات او، نقد اثباتگرایی، مارکسیسم، جنبش دانشجویی و نظریه سیستم را برگزیده و به توصیف و تشریح آن، پرداخته است.
‏1
‏3
‏فصل اول : تفکر جامعه شناسی آلمان :
‏نویسندگان آلمانی عادت دارند، جامعه شناسان دایره المعارفی قرن 19، جامعه شناسان تحلیلی قرن 20 را از هم جدا کنند. عبارت دایره المعارفی به اثباتگرایان اطلاق می‌شود، از جمله اگوست کنت و دورکیم، اندیشه دورکیم . بدلیل واقعیت جوهری که برای جامعه قائل بود و مفهوم آگاهی جمعی(واجدان جمعی)، مشاجرات بسیاری را بر‌انگیخت «اما بر عکس او، نظریه پردازان فردگرا، این مفهوم را ارایه می‌کنند که انسانها کارکرد جامعه خود را تأمین می‌کنند، اما جامعه‌ای را که عضو عمل کننده آن هستند، نمی‌شناسند.(جامعه شناسی معاصر آلمان ص 6)
‏تا اواخر قرن 19، چندان اثری از جامعه شناسی در آلمان، به چشم نمی‌خورد. حقوق‌دانان و اقتصاد دانان با مسایل مطرح شده در جامعه شناسی، بطور حاشیه‌ای ‏رفتار میکردند. اما از آغاز قرن 20، بخصوص از جنگ جهانی اول به بعد، آلمانی ها کوشیدند تا علمی‌بنام جامعه شناسی را ایجاد کنند. جامعه شناسی از فرانسه و انگلستان به آلمان کشیده شد.
‏یکی از خصوصیات متمایز جامعه شناسی آلمان، گرایش فلسفی آن است.

 

دانلود فایل