لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 120 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
بخش اول:
پیشینۀ حجاب
و چگونگی نفوذ آن در ایران
2
«امام علی(ع): زنان را در حجاب و پوشش نگاه دار، زیرا زن «گل» است.»
نهجالبلاغه، نامه31
این بخش متشکل از سه مبحث میباشد؛ در مبحث اول به تشریح مقام و حرمت دختران و زنان از دیدگاه اسلام و اقوام دیگر خواهیم پرداخت، در مبحث دوم پیشینۀ حجاب را در میان اقوام باستان تاکنون بیان میکنیم و در مبحث سوم نیز چگونگی نفوذ بیحجابی را در ایران بررسی خواهیم کرد:
مبحث اول: مقام و حرمت دختران و زنان از دیدگاه اسلام و اقوام دیگر
شایسته است که قدر و منزلت دختران و زنان از منظر شارع مقدّس احراز گردد و انصاف نیست که قبل از مطالعه و تعمّق در احکام الهی و ارشادات قرآنی و نیز بررسی وضع گذشتۀ زن در اعتقادات پیشین مردم ماقبل (تا زمان) مبعث رسول اکرم(ص) مبادرت به نتیجهگیری نمود. قبل از ظهور اسلام، اعراب جاهلیت رسم زشتی داشتند که به موجب آن دختران خود را زنده به گور میکردند، این رسم ناپسند ریشه در ننگ شمردن فرزند دختر داشت، اما بعد از طلوع خورشید اسلام در شبه جزیرۀ عربستان، قرآن این رسم را جاهلانه دانسته و آن را تقبیح نمود:
«وَاِذا بُشِّرَ اَحَدَهُمْ بَالْنثی ظَلَّ وَجْهُهُ مِسْوَدّاً وَ هُوَ کَظِیم یَتَواری مِنَ الْقَومِ مِنْ سُوء ما بُشِّرَ بِهِ اَیُمْسِکُهُ عَلی هُونٍ اَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرابِ اَل سآءَ مایْحکُمُون.»- سوره مبارکه نحل، آیات شریفه 58 و 59.
ترجمه: «و آنگاه که یکی از ایشان را (مردم دوران جاهلیت را) به دختری مژده میدادند، رویش از فروخوردن غیظ سیاه میگردید، خود را از مردم پنهان میکرد، از شرمندگی و زشتی امری که از باب مژده به او میدادند. از این رو نمیدانست که باید او را با قبول ذلّت و زبونی نگه داشته، بزرگ کند یا او را مثل سنّت دیرینه
4
ایکه مرسوم بوده، زنده به گور نماید. به هر صورت آگاه باشید که چه غلط حکم میکردند.»
در قبائل ابتدایی (که نمونههای آن تا به امروز موجود است) زن را چون حیوانات به پلیدترین کارها وامیداشتند، از نفس کشیدن در کنار زن احتراز میکردند، به بهای اندک ایشان را میفروختند. در روسیه تازیانهای به داماد میدادند تا همسر خود را بزند. همه جا ارزش زن خیلی کمتر از مرد بود. در آتن، زنان در اموالی که بیش از بیست من جو بود حقّ خرید و فروش نداشتند. زن یونانی حق عقد قرارداد نداشت، نمیتوانست بیش از مبلغ ناچیزی وام بستاند، اقامه دعوی در محکمه برای او ممکن نبود. در قوانین سولون اعمالی که تحت تأثیر زنان صورت گرفته بود اعتبار قانونی نداشت، زن پس از مرگ شوهر از ارث او سهمی نمیبرد. در اسپارت وقتی از پسر زائیدن زن مأیوس میشدند او را به مرگ محکوم میکردند. از جمله امثال رومیان این بود: «زن را نمیتوان انسان نامید.» در ایران وضع بهتر بود، عزّت و کرامت زن را بیشتر در پرده داشتن او نشان میدادند از این جهت در نقشهای ایران باستان کمتر به صورت زن برخورد میکنیم، با این وجود در قوانین ساسانی زن دارای شخصیت حقوقی نبود (از اشیاء بود). در هند و دیگر جاهای آسیا، بسیاری از معبدها زنانی به نام زنان مقدّس داشتند که روسپی بودند میرقصیدند، نیازهای جنسی راهبان و افراد دیگر را ارضاء میکردند و پول میگرفتند و به راهبان میدادند، گاهی افراد محترم یکی از دختران خود را وقف معبد میکردند. چینیها زن را مصدر ناپاکی و مصیبت میدانستند، در چین غالباً نوزادان دختر را کشته یا به صحرا میافکندند، خویشان برای تولّد دختر تسلیت میگفتند. - ر.ک به: قرآن و مقام زن، سید علی کمالی دزفولی، ج پنجم، انتشارات اسوه، 1378، از ص 12 الی18.
در شریعت موسی دختر با بودن پسر ارث میبرد و هر گاه ارث میبرد نمیتوانست با سبط دیگر ازدواج کند، درآخرین بند از وصایای دهگانه تورات زنان در ردیف چهارپایان و اموال منقول به حساب آمدهاند، مادر اگر دختر به دنیا میآورد واجب بود دو بار غسل کند، از دعاهای یهودیان این است: «تبارک الله خالق و سلطان عالم که مرا زن نیافریدی.» در مجمع لاهوتی ماکون بحث بود که آیا زن جسمی بیروح است یا دارای روح میباشد؟ و در نهایت به این نتیجه رسیدند که زن دارای روح نمیباشد. در تعلیمات سن پول به زنان اجازه خواندن، نوشتن و آموختن داده نشده است. در اسپانیا فقط مریم قدّیسه را انسان میدانستند و سایر زنان را برزخی میان انسان و حیوان می
4
دانستند. تا سال 1900 میلادی زن بهندرت دارای حقّی بود که مرد ناگزیر به ادای آن باشد. زنان آفریقا تا قرن نوزدهم همچون بردگان و ابزار کشاورزی خرید و فروش میشدند. در تاهیتی زنان مجبور بودند بچه خوکان را از سینه خود شیر دهند، در آئین برهمنی و هند جامعه به چهار کامت (طبقه) تقسیم میشد و آن طبقهای که به حساب نمیآمدند «باریا» خوانده میشدند و زنان در بسیاری از تکالیف مانند باریاها بودند. قانون مانو مقرر میدارد که زن باید در طول زندگی زیر قیمومیّت مرد باشد، اول پدر بعد همسر و سپس شوهر، باید مرد را ارباب و خدا خطاب کند، همدوش او راه نرود، باید کارها را انجام دهد و پسمانده غذای همسر و پسر را بخورد، زن از کسب دانش محروم بود. - ر.ک به: همان، از ص 16 الی19.
عقاید تحقیرآمیزی بسیاری نسبت به زن وجود داشت از قبیل: «زن انسان کاملی نیست.»، «زن هرگز به بهشت راه نخواهد یافت» و نظایر آنها که نتیجه آن غرور مردان سطحینگر و حقارت زنان جاهل به امر الهی بود. - ر.ک به: اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، استاد مرتضی مطهری، ج بیست و سوم، انتشارات صورا، تیر 1387، ص 12، پ دوم.
و اینک به مقام زن در اسلام میپردازیم:
پیامبر اکرم(ص) فرمودهاند: «دختران فرزندانی هستند که جوهره مهربانی، کمک، انس، برکت و آرامش در آنان است.» - اقتباس از: قرآن و مقام زن، سید علی کمالی دزفولی، ص 56، پ سوم و همچنین وسائل الشیعه، ج15، ص 119.
امام صادق(ع) فرمودهاند: «دختران حسنه و پسران نعمت هستند، حسنه رحمت است و سؤال ندارد ولی از نعمت سؤال میگردد که آیا شکر واقعی و عملی آن به جا آورده شده است یا خیر؟» - اقتباس از: قرآن و مقام زن، سید علی کمالی دزفولی، ص 59، پ دوم و همچنین اصول کافی، کتاب فضل البنات.
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «هر کس دختری دارد خداوند آماده یاری کردن و برکت دادن به او و آفریدن اوست.» - ر.ک به: قرآن و مقام زن، سید علی کمالی دزفولی، ص 59، پ چهارم و همچنین وسائل الشیعه، ج 15، ص 119.
قرآن کریم میفرماید:
«وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوف» - سوره مبارکه بقره، آیه شریفه 228.
ترجمه: «و برای زنان است حقّی از معروف و خوبی همانند آنچه که برای مردان حقّی برایشان هست.»