لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
2
کشـــــــــاورزی
پیشگفتار
رشد جمعیت و نیاز مستمر به محصولات کشاورزی از یک سو و الزام به خودکفایی در محصولات کشاورزی به لحاظ عواقبی که وابستگی این بخش به خارج دارد از سوی دیگر باعث شده است که کشاورزی محور برنامه های اقتصادی و فرهنگی کشور قرار گیرد اما محدودیتهای منابع طبیعی و کاهش درصد شاغلان این بخش به نسبت بخشهای دیگر ما را ناچار می کند که کشاورزی از وضعیت سنتی موجود به موقعیت بهتری ارتقاء دهیم.
بنابراین بخش کشاورزی همچنان یکی از بخشهای مهم اقتصادی کشور است و نیز خواهد بود. در هر شرایطی توسعه بخش کشاورزی پیش شرط و نیاز ضروری اقتصاد کشور است و تا زمانی که موانع توسعه در این بخش برطرف نشود سایر بخشها نیز به شکوفائی و رشد توسعه دست نخواهد یافت. تجربه مثبت و منفی کلیه کشورهای پیشرفته و در حال توسعه جهان این نظر را تایید می کند.
وضعیت موجود کشاورزی در ایران
بخش کشاورزی یکی از مهمترین و تواناترین بخشهای اقتصاد کشور است که تامین کننده حدود یک پنجم تولید ناخالص داخلی، یک سوم اشتغال و بیش از چهار پنجم نیازهای غذایی، نیمی از صادرات غیر نفتی و حدود نه دهم نیاز محصولات کشاورزی است. این بخش رغم چندین دهه سیاست صنعتی و تقویت سایر بخشهای اقتصادی همچنان با قدرت به حیات خود ادامه داده است و حتی در شرایط بسیار نامطلوب اقتصادی نیز شکوفایی و ظرفیت های نوینی را عرضه کرده است که برای بسیاری از اقتصاددانان و نظریه پردازان توسعه نیز تا حدودی ناشناخته بود.
کشاورزی ما در چند دهه اخیر از جهات افزایش بهره برداری از اراضی و منابع آب جدید، افزایش عملکرد محصولات یا بهبود بهره وری نیروی کار، بهبود سطح تکنولوژی و بکارگیری نهاده های نوین کشاورزی شامل انواع کود و سموم شیمیایی، بذرهای اصلاح شده و مکانیزاسیون وسیع و گسترده و به کارگیری انواع ماشین آلات و ادوات مکانیکی در انجام عملیات کشاورزی و گسترش زیرساختهای کشاورزی رشد و گسترش چشمگیری داشته است، به طوری که حجم تولید این بخش به طور مطلق در سه دهه اخیر بیش از 3 برابر افزایش یافته است.
1
2
کشـــــــــاورزی
اما کشاورزی با مشکلات و محدودیتهای بسیار زیادی روبروست که بعنوان مانعی در راه توسعه بیشتر کشاورزی عمل می کند. اندازه کوچک مالکیت ها و قطعات بهره برداریها، سیاستهای کلان محدودکننده بخش کشاورزی، دخالتهای وسیع دولت در این بخش، سطح نازل سواد کشاورزان، ضعف بنیه مالی بیشتر کشاورزان و نداشتن سرمایه کافی برای سرمایه گذاری در امور زیربنائی، انتقال سرمایه از بخش کشاورزی به سایر بخشها، ضعف خدمات عمومی در زمینه توسعه زیرساختهای کشاورزی و ارائه خدمات ترویجی و آموزش و ضعف نظام تامین و عرضه نهاده های کشاورزی از جمله عواملی هستند که موجب پایین بودن کارآیی تخصیص منابع در این بخش شده است، به طوری که بازدهی بخش تولید کشاورزی در مقایسه با امکانات مورد استفاده نیازهای جامعه و پتانسیلها و سطح کاربرد نهاده ها در مقایسه با سایر کشورهای جهان در سطح پایین قرار دارد و رشد تولید بخش کشاورزی نیازهای جامعه به مواد غذایی که با رشد جمعیت ابعاد وسیعی یافته است، برآورد نمی شود. سیاستهای خودکفایی و تامین امنیت غذایی برای کلیه قشرهای مردم از طریق پایین نگه داشتن قیمت محصولات کشاورزی، کمک بلاعوض برای نهادهای مصرفی، قیمتهای تثبیتی محصولات کشاورزی و سوبسید به مصرف کننده گرچه از نظر عدالت اجتماعی کاملاً پذیرفتنی است و با باید به نحو مناسبی همواره در نظر گرفته شود ولی بخشهای کشاورزی برای ادامه بقای خود می باید از طریق کسب قیم واقعی محصولات تولیدی، سرمایه لازم را برای توسعه فعالیت ها، گسترش زیرساختها و همچنین افزایش کمی و کیفی تولیدات کشاورزی بدست آورده، در حالی که سیاستهای گذشته مانع انباشت سرمایه در بخش شده و حتی انتقال سرمایه از بخش را نیز به دنبال داشته است.
بهره برداری ناپایدارازاراض حاشیه ای ودیمزارهای کم بازده ،همچنین استفادة بی رویه ومفرط ازسفره های آبهای زیرزمینی ازجمله آثاراین سایتهابوده است .براین پایه،هدف اصلی برنامه ریزی توسعة بخش کشاورزی،افزایش تولید کشاورزی، افزایش تولیدکشاورزی ،ارتقای سطح تکنولوژی وکاربرنهادهانوین کشاورزی گسترش تحقیق،آموزش وترویج است،که درکلیه برنامه های قبل وبعدانقلاب اولین هدف راتشکیل داده است.
1
3
کشـــــــــاورزی
برنامه ریزی برای دستیابی به هدف افزایش تولیدکشاورزی،پایه درارتباط باسایرهدفهای بخش نظیرحفظ منابع پایه وتوسعةپایدار،تاّمین امنیت غذای جامه ،افزایش صادرات وکاهش واردات کشاورزی،افزایش درآمدکشاورزان وحمایت ازتولیدکنندگان کشاورزی صورت گرفته واثرات متقابل آنهابریکدیگرموردتوجه وارزیابی قرارگیرد ((مهندس عبدالکریمومجریان-مطلعات جامه توسعه کشاورزی مناطق کشور))
.
منابع آب کشور
باتوجه به محدودیتهای آب وهوایی واقلیمی برای تولید کشاورزی دربخش عمدةمناطق کشورونیازبه آبیاری محصولات،منابع آب مهمترین عامل محدودکننده کشاورزی به شمارمی آید.که دسترسی به آن نقش تعیین کننده ای دربهره برداری ازسا یر منابع وعوامل تولیدبخش کشاورزی مثل زمینونیروی زمینی دارد. به همین علت برنامه ریزی توسعه وتولید کشاورزی باید در ارتباتی تنگاتنگ بابرنامه ریزی بهره برداری وکنترل منابع آب انجام گیرد وبرنامه ریزی کشاورزی بدون توجه به امکانات بهره برداری از منابع آب غیر واقع بنیانه است .
از کل حجم بارسرمای آسمانی در سطح کشور که معادل 430 میلیارد متر مکعب در سال است حدود 228میلیارد متر مکعب آن تبخیر می شودوازدسترس خارج می شود. براساس مفروضات (1/8میلیون هکتار جنگلو10میلیونهکتارهراضی دارای پوشش گیاهی طبیعی)از132میلیارددرمترمکعب آب باقیمانده،حدود35مترمکعب سفرههای زیرزمینی را تغذیه می کنند.درحا لی که درشرایط فعلی که سطح وسیعی ازجنگل های کشورتخریب شده وپوشش گیاهی اکثراراضی مرتعی کشورنیزشدیداّازبین رفته است،میزان تغذیة سفره های آبهایزیرزمینی به مرتب کمترازرقم35میلیاردمترمکعب است.وقوع سیلاب های پی درپی ومنطبق نبودن وقوع سیل دردوره های برگشت مختلف درشرایط حال و گذشته دلیلی به این قضاوت کارشناسی است((مهندس عبدالکریمدرویشی-اقتصادکشاورزیوتوسعه))
کاربرد آبیاری بارانی: مسائل و مشکلات آن
1
4
کشـــــــــاورزی
مسئله آب و مدیریت صحیح منابع آب یکی از مشکلات اساسی کلیه کشورهای ماست به طوری که امروزه توسعه انسانی بویژه در اکثر کشورهای جهان سوم بشدت وابسته به توسعه و اصلاح مدیریت منابع آب است. توسعه مدیریت منابع آب می تواند نقشی اساسی در حل مشکلات محرومان داشته باشد. لذا اصلاح کاربردها و فن آوریها در استفاده از منابع آب برای برطرف کردن مشکلات ناشی از کمبود، آلودگی و پایین بودن راندمان استفاده از آب، ضروری به نظر می رسد.
با توجه باینکه در سالهای اخیر دولت سرمایه گذاری کلان و اعتبارات گسترده ای در جهت گسترش فن آوریهای آب اندوز بویژه آبیاری بارانی انجام داده است و با عنایت به اینکه سیستم آبیاری بارانی مانند هر فن آوری دیگری ممکن است مسائل و مشکلاتی برای کشاورزان بوجود بیاورد که سبب رها کردن و استفاده ناکارآمد از این سیستم شود. لذا شناخت مشکلات کشاورزانی که آبیاری بارانی را پذیرفته اند هدفهای مهم توسعه و اصلاح افزایش راندمان آبیاری در بخش کشاورزی به شمار آید. طبق پژوهشهای انجام شده در این زمینه مسائل و مشکلاتی عمده وجود دارد که به اختصار به آنها پرداخته می شود:
طراحی غلط
نبود دانش بومی در زمینه آبیاری بارانی سبب می شود که نقش کشاورز در طراحی سیستم به حداقل کاهش یابد و کارشناسان نقش اصلی و کنترل کننده را در این رابطه داشته باشند. اما در نظر کشاورزان، کارشناسان یا اطلاعات کافی نسبت به نحوه طراحی ندارند و یا در طراحی سیستم وضعیت محلی و منطقه را نادیده می گیرند و این مسئله کشاورز را با مشکلات زیاد و هزینه های غیر ضروری روبرو می سازد.
مشکلات مربوط به مکانیزاسیون
کشاورزان در انجام فعالیتهای مکانیزاسیون هنگام عملیات کاشت، داشت و برداشت با وجود مستقر شدن سیستم آبیاری بارانی با مشکلاتی روبرو هستند. البته این موضوع پذیرفتنی است که وجود سیستم آبیاری بارانی در زمین کشاورز می تواند ایجاد محدودیتهایی در انجام فعالیتهای مکانیزاسیون شود. در این باره آموزش کشاورزان برای به حداقل رساندن این مشکلات باید مورد توجه ویژه قرار گیرد.
مشکلات اقتصادی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
نقش جنگل در اقتصاد و کشاورزی ایران
رشد روز افزون جمعیت جهان ، و تامین غذا و بهداشت به عنوان اولین نیازهای میلیاردها انسان از مهمترین مشکلات قرن اخیراست.
درحال حاضر میلیونها انسان درجهان از گرسنگی رنج می برند و درعین حال هر ده سال یک میلیارد نفر به جمعیت جهان افزوده می شود.
از طرفی ناکامی بشر برای یافتن محیط زیستی مناسب در سایر کرات منظومه شمسی باعث شده تا تلاش برای تامین غذا ، به استفاده از امکانات کره زمین محدود شود.به دلیل همین محدودیت ، انسان با بکار گرفتن شیوه های پیشرفته علمی سعی می کند تا هر روز به کمیت و کیفیت محصول درواحد سطح بیفزاید که این امر خود باعث بهم خوردن قوانین طبیعت می شود و در دراز مدت مشکلات فراوانی را بوجود می آورد که دربسیاری از کشورهای پیشرفته تجربه شده است ، و بیم آن می رود که کشاورزی مدرن با شکستی فجیع روبرو شود.
در این مقاله سعی برآن است که با اشاره به اهمیت آب و خاک و هوا ورابطه جنگل با هریک ازآنها، نظر برنامه ریزان جامعه به حفاظت و احیای جنگلها جلب شود.
2
خاک
خاک یکی از منابع طبیعی و شاید مهمترین زیربنای تمدن هر کشور است و در واقع مسیر پیشرفت یا سیر قهقرایی هر جامعه را اصول و چگونگی بهره برداری از حاک تعیین می کند.
لایه نازکی از پوسته زمین را که روی سنگها قرار گرفته ، خاک می نامند که در هر گرم آن میلیونها باکتری تک یاخته و موجودات ذره بینی وجود دارد، و منشاء مواد معدنی آن متعلق به سنگها و منشاء مواد آلی آن وابسته به پوشش زنده ی آن و میکروارگانیسم ها است.
قرنها طول می کشد تا فقط یک سانتیمتر خاک بر روی زمین پدید آید ، و در مناطق مختلف مقدار و حاصلخیزی خاک متفاوت است . عمق متوسط تقریبی خاک
3
هجده سانتیمتراست و در یک کلام حیات تمام انسانها و گیاهان و جانوران بسته به این قشر نازک است که به خاک سطح الارضی معروف است.
متاسفانه در سراسردنیا سالانه 25 میلیارد تن خاک به وسیله رودها به اقیانوسها می ریزند که به دلیل نداشتن پوشش گیاهی مناسب تحت بارش باران شسته شده اند.
در چند دهه ی اخیر ، ریشه کن کردن صدها هزار درخت و نابودی میلیونها هکتار جنگل برای منظورهای مختلف سبب شده تا باران های سنگین بخش های بزرگی از خاک سطحی را شسته و از میان ببرد.
آب
کره خاکی ، دنیایی است که آن را محیطی آبی به نام هیدروسفر پوشانده است ، هیدروسفر شامل اقیانوسها ، دریاها و همه منابع آبی دیگراست .(تا عمق 12 کیلومتر)
زیست در اقیانوسها ظاهر شد و شکل گرفت .اما بطورکلی امروزه در کره زمین مکانیسم پیچیده ی حیات بدون آب شیرین و در واقع بدون بخش کوچکی از آب که هرساله در چرخه ی آب بصورت تبخیر، بارش ، نفوذ به زمین و جاری شدن در سطح آن تجدید می شود ممکن نخواهد بود.
5
بر پایه ی برآورد های به دست آمده (یونسکو) سالانه 505 هزار کیلومتر مکعب آب از سطح اقیانوسها تبخیر می شود. اما 458 هزار کیلومترمکعب از آن مستقیما بر اقیانوسها می بارد و تنها 47 هزار کیلومتر مکعب از آن به شکل ابر از اقیانوسها دور می شوند و بر روی قاره ها می بارند و همین آب است که مصارف صنعتی ، کشاورزی و عادی انسان را تامین میکند.
در حقیقت سالانه 119 هزار کیلومتر مکعب آب به صورت باران بر قاره ها می بارد و اختلاف این دومقدار( 72 = 47 - 119) ناشی از رطوبت موجود در اتمسفر ، خاک و پوششهای گیاهی است که توسط یک چرخه دائمی در اثر تبخیر از آبهای سطحی ، تراوش بر گهای گیاهان و انقباض مولکولهای آب موجود در آتمسفر تامین می شود . بطور کلی این مقدار بارش سالانه (119کیلومتر مکعب) تنها برابر 1% آبهای جاری و 0.1% آبهای زیر زمینی است که خود مهمترین عامل ادامه زیست در سیاره ی ما شمرده می شود چرا که پوشش گیاهی خاک را ، که برای کشاورزی اهمیت فراوان دارد ، سیراب می سازد و ادامه زیست و کسترش جنگلها
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 33 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
فلسفیان و ترکمانی (1382) به منظور تعیین الگوی کشت ترکیب بهینه فعالیت های زراعی و باغی در شهرستان مرند از مدل های موتاد و موتاد هدف استفاده نمودند.
محصولات مورد مطالعه شامل گندم، جو، آفتابگردان، گوجه فرنگی، سیب درجه 1، سیب درجه 2، هلو، زردآلو و آلو می باشد که برای هفت سال انجام شده است.
اهداف تحقیق آنان عبارتند از:
بررسی اثر ریسک بر الگوی کشت کشاورزان
تعیین الگوی بهینه کشت با در نظر گرفتن ریسک درآمدی بهره برداران
مقایسۀ الگوی کشت فعلی با الگوی بهینه کشت با و بدون در نظر گرفتن ریسک ابتدا روش موتاد و تارگت موتاد اعمال شده سپس جهت دخالت دادن فعالیت های باغی به مسأله تنزیل و ارزش زمانی پول توجه شده است. داده ها با به کارگیری روش نمونه گیری و انتخاب بهره برداران نمونه و با استفاده از آمارهای ثبت شده مدیریت کشاورزی شهرستان مرند و سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان به دست آمده است
مقایسه نتایج حاصل از موتاد، تارگت موتاد و برنامه ریزی خطی ساده نشان داد که:
افزایش درآمد مورد انتظاری در مدل موتاد (با افزایش حداقل ریسک) موجب می گردد که الگوی کشت به سمت کشت هلو، سیب و زردآلو هدایت گردد از طرف دیگر با افزایش سطح درآمد هدف در مدل موتاد هدف، سطح زیر کشت آفتابگردان و گوجه فرنگی کاهش یافته ولی سطح زیر کشت سیب و هلو افزایش یافته است. تحلیل نتایج نشان می دهد که محصول هلو دارای بالاترین سطح ریسک می باشد.
در نهایت نتایج هر سه الگو نشان داد که تحت شرایط بالاترین ریسک درآمدی نتایج یکسانی از هر 3 الگو حاصل می گردد.
کهنسال و محمدیان (1386) در مطالعه خود ضمن تحلیل نظریه مدل برنامه ریزی آرمانی فازی، کاربرد آن را بهینه سازی الگوی کشت مزرعه دانشگاه فردوسی نشان دادند.
داده های مورد استفاده در این مطالعه مربوطه به سال 85-1384 مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد و نرم افزار مورد استفاده Win Qsb می باشد.
2
اهداف مختلف مدیر واحد زراعی در این مطالعه به صورت زیر در نظر گرفته شده است شامل:
حداکثر کردن بازده برنامه ای
حداقل کردن هزینه های جاری تولید و حداکثر کردن اشتغال
حداقل کردن استفاده از کودهای شیمیایی از ته و فسفاته و به کارگیری ماشین آلات
حداکثر کردن اهداف تولیدی
محدودیت ها هم شامل محدودیت زمین، آب و محدودیت آخر مربوط به حداکثر تغییر در الگوی کشت موجود است که حداکثر به اندازۀ 30% می تواند تغییر کند.
در مدل طراحی شده با در نظر گرفتن مجموعه ای از اهداف اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی سعی در بهینه سازی الگوی کشت در مزرعه مورد نظر با استفاده از مدل برنامه ریزی آرمانی فازی شده است.
نتایج حاکی از آن نشان می دهد که با ایجاد انعطاف در ضرایب مدل که ناشی از بی دقتی در اطلاعات است با نگرش و تفکر فازی، این بی دقتی ته حد زیادی برطرف می شود و شرایط الگوی کشت به طور نسبی بهبود می یابد و از منابع و داده ها به نحو مطلوب تری استفاده می شود.
محمودی و صبوحی (1386) در مطالعه خود به بررسی تأثیر ریسک بر انتخاب الگوی کشت بهینه محصولات زراعی روستای جابان شهرستان دماوند پرداختند.
با توجه به اینکه نوسانات قیمت محصول و نهاده ها (ریسک قیمتی) و نوسانات مربوط به عملکرد (ریسک عملکرد) همگی به درآمد منتقل می شود در این مطالعه نوسانات درآمد به عنوان شاخص ریسک در نظر گرفته شد.
داده های مربوط به هزینه و درآمد با استفاده از اطلاعاتی که سالانه توسط جهاد کشاورزی منطقه تدوین می شود تهیه شده است.
محصولات مورد بررسی گندم آبی، جو آبی، سیب زمینی، خیار و لوبیا می باشد.
هزینه تولید در زیر بخش زراعت به طور کلی شامل هزینه تأمین نهاد های مصرفی، هزینه سالانه ماشین آلات و هزینه نیروی کار می باشد که در مراحل مختلف کشت محصول شامل کاشت، داشت و برداشت تأمین می شود.
4
ضمناً نهادهای مصرفی شامل بذر، انواع سم، انواع کود شیمیایی (شامل کود فسفات، کود اوره، کود میکرو و کود پتاس)، کودهای دامی و سایر ملزومات مصرفی مانند کیسه پلاستیکی، گونی و جعبه می باشد.
در تحقیق فوق الگوی بهینه کشت منطقه در دو حالت مورد بررسی قرار گرفته است:
در حالت اول با استفاده از تکنیک برنامه ریزی خطی (Linear programming) و در حالت دوم با منظور کردن ریسک مربوط به درآمد که خود، ریسک عملکرد و ریسک قیمت را تحت پوشش قرار می دهد و استفاده از مدل برنامه ریزی درجه دوم (Quadratic programing) الگوی بهینه کشت تخمین زده شده است و از نرم افزار QSB استفاده شده است.
تابع هدف در بر گیرنده سود ناخالص هر یک از فعالیت های فوق می باشد که حداکثر کردن آن هدف اصلی می باشد.
محدودیت ها شامل:
محدودیت زمین آبی
محدودیت آب
محدودیت حداکثر سطح زیر کشت
محدودیت سرمایه عملیاتی
محدودیت نیروی کار
محدودیت خود مصرفی
نتایج حاکی از آن است که الگوی کشت بهینه مزرعه نسبت به تغییرات ریسک واکنش نشان می دهد این مسأله به ویژه در مورد محصولات لوبیا و سیب زمینی در کشت بهاره قابل مشاهده است ولی ترجیحات ریسک زارعین در الگوی کشت گندم تأثیر قابل ملاحظه ای ندارد در سطوح پایین تر درآمد، کشاورزان بیشتر به کشت سیب زمینی که در سالهای اخیر وضعیت بازار مناسبی داشته تمایل دارند این حاکی از عدم توجه به سودآوری بالای کشت لوبیا به دلیل پر ریسک بودن محصول است در حالی که می توان با توسعه کشت ارقام پر محصول سیب زمینی از قبیل آگریا، که هم اکنون در برخی دهستان های منطقه کشت می شود درآمد مورد انتظار مطلوب را با صرف هزینه کمتر به دست آورد ضمن آنکه با اتخاذ تعمیرات مناسب از قبیل جلو انداختن تاریخ کشت لوبیا در صورت امکان از ضایعات محصول در دورۀ برداشت و خرمن کوبی جلوگیری
4
نموده و بخشی از هزینه صرفه جویی شده در کشت سیب زمینی را به کشت لوبیا اختصاص داد.
همچنین با توجه به نتایج بدست آمده با بررسی شرایط اقلیمی و دسترسی به بازار منطقه به نظر می رسد به طور کلی بهتر است کشت محصولات جالیزی به ویژه خیار که هزینه نهاده ای بسیاری را در پی دارد کاهش یافته و با در نظر گرفتن ملاحظات مربوط به عرضه و تقاضا، به سمت کشت سایر محصولات از قبیل لوبیا چیتی و به ویژه سیب زمینی که در سالهای اخیر بازار خوبی را در اختیار داشته هدایت شود.
همچنین بهتر است با توجه به بارندگی های منطقه در فصل سرد کشت گندم به سمت کشت دیم هدایت شده و با اتخاذ شیوه های مناسب ذخیره سازی، از آب صرفه جویی شده در فصل گرم و کشت بهاره جهت افزایش عملکرد محصول و رفع محدودیت آب استفاده کرد.
حسن شاهی (1385) با توجه به تأثیر ریسک ناشی از عوامل جوی و اقتصادی بر تصمیم گیری های زراعی در تعیین الگوی کشت در ارسنجان که باعث کاهش 45 درصدی کارایی کشاورزان شده است. در مطالعه خود با استفاده از روش موتاد – پیشرفته و موتاد – هدف، الگوی زراعی توأم با ریسک را برای منطقه مذکور ارائه نموده است.
داده های این تحقیق مربوط به بخش کشاورزی و دورۀ مورد مطالعه 6 سال از سال 1378 تا 1383 و منطقه مورد بررسی شهرستان ارسنجان می باشد.
نتایج تحقیقات انجام شده در شهرستان ارسنجان حاکی از ریسک گریز بودن زمین داران بزرگ و ریسک پذیر بودن کشاورزان خرده پاست.
روش تحقیق، حداکثر کردن سود شرایط مخاطره است.
محدودیت ها شامل:
محدودیت زمین (هکتار)
محدودیت نیروی کار (نفر- ساعت)
محدودیت کود (کیلوگرم)
محدودیت تراکتور(ساعت)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 22 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
2
مقدمه
رشد و توسعه پایدار کشاورزی یکی از شاخص ترین و مهم ترین هدفهای هر دولتی است که تحقق آن طریق تحولات بنیادی همه جانبه در ساختار کشاورزی، مدیریت و بهره برداری مطلوب از منابع و امکانات، سازماندهی و هدایت سنجیده فعالیتها در چار چوب برنامه ریزی علمی و منطقی امکانپذیر خواهد بود. بر همین اساس، بخش کشاورزی در کلیه برنامه های توسعه کشور از اولویت ویژه ای برخوردار بوده و به عنوان محور و اساس توسعه اقتصادی کشور مورد توجه قرار داشته است.
تنوع بسیار گسترده شرایط سرزمین، از نظر آب، هوا، خاک، منابع آب، منطقه، رطوبت، ارتفاع و تجربه های نیروهای انسانی در کشاورزی و … همه و همه دلالت بر ظرفیتها و امکانات بالقوه و بالفعل وسیعی دارد که قلب هر کسی را که برای این آب و خاک و این مردم می تپد و هیجان می آورد و بهره برداری از این منابع لایزال خدادادی را برای بهبود شرایط زندگی نسل های کنونی و آینده این سرزمین به صورت آرزویی در دسترس ولی مستلزم تلاش فراوان جلوه می دهد.
فرآیند توسعه ملی دو بعد است و یا به عبارت دیگر از دو مرحله می گذرد: مرحله تشکیل دولت و مرحله انسجام ملت. تشکیل دولت عمدتا دارای ویژگی فیزیکی و زیر بنایی است مانند ساختمان شبکه های حمل و نقل، ایجاد دیوانسالاری های مدرن کشوری و نظامی و برقرار کردن نظام های داد و ستد و اوزان و امثال آن. مرحله انسجام ملت برخلاف مرحله قبل متضمن توسعه ساختارهایی است که جنبه ارتباطی و اطلاعاتی دارد، مانند تغییر نظام های ارزشی و تغییر ساختارهای اجتماعی و گروهی. وجه مشترک هر دو مرحله به فعل درآورن بالقوه و به کار اندختن استعدادها و امکانات در جهت تعالی، بهزیستی و رفاه افراد جامعه است که اصطلاحا آن را فرآیند توسعه می نامند.
در واقع بخش کشاورزی یکی از مهمترین و تواناترین بخش های اقتصاد کشور است که تأمین کننده حدود 4/1 تولید ناخالص ملی، 3/1 اشتغال، بیش از 5/4 نیازهای غذایی، 3/1 از صادرات غیر نفتی و حدود 9/10 نیاز صنایع به محصولات کشاورزی است. توسع بخش برطرف نشود، سایر بخش ها به شکوفایی و توسعه، دست نخواهد یافت.
تعاریف و مفاهیم توسعه روستایی
برای توسعه روستایی یک تعریف قابل قبولی که مورد پذیرش همه علمإ مربوط در سطح جهانی باشد ارائه نشده است. و لذا مفهوم توسعه روستایی در چهار چوبی تقارب و وسیع به کار برده می شود. گروهی توسعه روستایی را مانند توسعه ملی تعریف کرده اند و عده ای نیز بر مفهوم توسعه محدود به منطقه و محیط روستایی تأکید دارند، از این جهت توسعه روستایی به عنوان یک مفهوم و یک پدیده و یک استراتژی و یک دی سیپلین مورد توجه قرار گرفته است و می تواند ابراز شود. توسعه روستایی به عنوان یک مفهوم اشاره ضمنی به عمران کلی مناطق روستایی با نظر اصلاح کیفیت زندگی مردم روستایی دارد. در چهار چوب این مفهوم توسعه روستایی یک امر جامع و مفهوم و تصور چند بعدی بوده که در برگیرنده توسعه کشاورزی و فعالیت های وابسته به آن یعنی صنایع دستی و صنایع روستایی، زیر بناهای اقتصادی اجتماعی، خدمات اجتماعی و تسهیلات مربوطه و بالاتر از همه توسعه منابع انسانی در مناطق روستایی می باشد. توسعه روستایی به عنوان یک پدیده نتیجه عکس العمل ها و واکنش ها بین عوامل مختلف فیزیکی، تکنولوژیکی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نهادی است.
1
2
توسعه روستایی بعنوان یک استراتژی جهت اصلاح و بهبود وضع زندگی اقتصادی و اجتماعی یک گروه ویژه روستایی یعنی فقرا و مستمندان در مناطق روستایی طراحی می شود وبالاخره توسعه روستایی بعنوان یک دی سیپلین عبارت از برخورد و واکنش بین علوم کشاورزی، علوم اجتماعی، مهندسی و مدیریت می باشد. در واقع توسعه روستایی در طبیعت خود مجموعه چند دی سیپلین است.
در هر حال توسعه روستایی فرآیند تغییرات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در محیط روستا است. تاکنون تعاریف مختلفی از توسعه روستایی توسط متخصصین و کارشناسان و سیاستمداران بیان شده است که در اینجا جهت آشنایی بیشتر با موضوع به شرح برخی از آنها اکتفا می شود.
میسرا معتقد است که توسعه روستایی دیگر صرفا به معنای توسعه کشاورزی نیست. همچنین موردی از رفاه اجتماعی هم نمی باشد که با تزریق پول به مناطق روستایی جهت رفع نیازمندیهای اولیه و اساسی انسانی مرتفع گردد بلکه توسعه روستایی طیف وسیعی از فعالیتهای گوناگون و بسیج انسانی را شامل می شود که مردم را به ایستادن روی پای خود و از میان برداشتن ناتوانیهای ساختاری موجود غالب سازی ناتوانیهایی که آنها را در اسارت شرایط نامساعد زندگیشان نگه داشته است.
این طیف شهر نشینی را نیز شامل می گردد به این ترتیب منظور و هدف توسعه روستایی گسترده است و شعاع عمل و نتایج آن از نظر سیاسی و اجتماعی بسیار زیاد می باشد. با این همه کاری است که باید صورت گیرد.
بنابر این میسرا توسعه روستایی را از دیدگاه وسیعی مورد بررسی قرار داده و توجه خود را بر پرورش روستائیان و توانا ساختن آنها معطوف می دارد تا بتوانند خود در شرایط نامساعد زندگی خویش تغییر بوجود آورند.
دکتر ازکیا توسعه روستایی را بهبود شرایط زندگی توده های قشر کم درآمد ساکن روستا و خودکفا ساختن آنها می داند. البته بهبود شرایط زندگی توده های روستایی با افزایش تولید و درآمد و بهبود سطح زندگی آنها میسر است.
1
4
آلبرت واترسون توسعه و عمران روستایی را یک فعالیت چند بخشی مرکبی می داند که شامل توسعه کشاورزی و توسعه تسهیلات اجتماعی برای هر فرد روستایی می باشد. او از اهداف نخستین توسعه روستایی سخن به میان آورده و معتقد است که هدف نخستین توسعه کشاورزی معمولا افزایش رشد تولیدات کشاورزی است در حالیکه هدف نخستین عمران روستایی تقویت رفاه مادی و اجتماعی جمعیت روستایی که غالبا شامل کشاورزان فقیر و برخی مواقع شامل کارگردان بی زمین کشاورزی و سایر افراد در مناطق روستایی می باشد.
البته نامبرده توسعه کشاورزی و خودکفایی در کشاورزی را کلید خودگردانی عمران روستایی پایدار می داند و معتقد است که اگر قرار است برنامه های عمران روستایی پایدار بماند باید کشاورزی پیوسته حامی و پشتیبان آن باشد.
بانک جهانی توسعه کشاورزی را یک استراتژی می داند که به منظور بهبود زندگی اقتصادی و اجتماعی گروه خاصی از مردم بویژه روستائیان فقیر طراحی شده و اجرا می گردد. این فرآیند شامل بسط منافع توسعه در میان فقیرترین اقشاری است که در مناطق روستایی در پی کسب معاش هستند. این گروه شامل کشاورزان خرده پا، خوش نشینان و کشاورزان بی زمین است.
بانک جهانی معتقد است که چون توسعه روستایی قصد تقلیل فقر را دارد بنابر این باید به طور وضوح طوری طراحی و اجرا گردد که تولیدات را افزایش داده و قدرت تولیدی روستائیان را نیز بالا ببرد.
بانک جهانی بر اهداف توسعه روستایی نیز تأکید دارد و آن را شامل بهبود بازدهی و افزایش اشتغال و بالا بردن درآمد برای روستائیان و همچنین تأمین حداقل قابل قبول سطح تغذیه، مسکن، آموزش و پرورش و بهداشت می داند.
پروفسور جرج اکسین عمران روستایی را چیزی بالاتر از قول آنجام وعده نیکوی افزایش باروری و بازدهی کشاورزی و ایجاد رونق در بخش کشاورزی می داند. توسعه روستایی از دیدگاه او عبارتست از اعلام وعده ارزشمند افزایش شخصیت و اعتبار زندگی روستایی و تغییر زارع از یک روستایی فقیر به یک کشاورزی مترقی و علمی و در همان حال تهیه کیفیت بالاتر زندگی، تغذیه بهتر و عرضه منظم و بیشتر مواد غذایی برای ساکنان شهرها با قیمت ارزانتر می باشد. این همان قول بهتر کردن شرایط زندگی انسانها در محیط روستا است.
ژولیوس نیرره توسعه و عمران روستایی را به معنی سرمایه گذاری و به کار بدن تکنولوژی در روستاها می داند اما مهمتر از این او توسعه و عمران روستایی را یک مسئله و موضوع سیاسی مهم نیز می شمارد و آن را وظیفه و کار اصلی دولت ها تلقی می کند. در جایی دیگر نیرره توسعه روستایی را به معنی برآوردن احتیاجات اساسی مردم روستاها می داند. او معتقد است که چنانچه به امر انجام توسعه روستایی متعهد و مصمم باشیم توسعه روستایی به خودی خود روشها و ترتیب انجام امور و اولویت ها را مشخص ساخته و فی الجمله تمام زمینه ها و جنبه های مربوط به تلاشهای دولت و فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی را در بر می گیرد. اما نکته بسیار مهمی که نیرره در امر توسعه روستایی بر روی آن تاکید دارد این است که ولی معتقد است که نباید در خصوص افزایش تولید در روستاها خیلی وسواس و نگرانی نشان داده و حساس باشیم زیرا روستاها هم اکنون هم اضافه تولید دارند چیزی که هست اضافه تولید آنها به وسیله عوامل و مرکز قدرت شهری از دست آنها خارج می شود. از این رو عمران و توسعه روستایی یعنی معکوس کردن جریان سنتی ثروت و سرمایه از روستاها به طرف شهرها و قرار دادن ثروتها در کانالهایی که منافع آن به جیب کارگران و روستانشینان بود همان کارگران و کشاورزان و روستانشینانی که ثروتهای مذکور را با دستها و مغزهای خود تولید کرده اند.
1
4
به طور کلی توسعه روستایی یک فرآیند توسعه دادن و مورد استفاده قرا دادن منابع طبیعی و انسانی، تکنولوژی، تسهیلات زیر بنایی، نهادها و سازمانها، سیاست های دولت و برنامه ها به منظور تشویق و تسریع رشد اقتصادی در مناطق روستایی جهت ایجاد شغل و بهبود کیفیت زندگی روستایی برای ادامه زندگی و پایداری حیات است. این فرآیند علاوه بر رشد اقتصادی درگیر تغییرات در طرز تلقی و در بسیاری موارد حتی شامل تغییر در عادات و اعتقادات مردم می باشد. فرآیند توسعه روستایی در برگیرنده تمامی قدمهای تغییر است که به وسیله آن یک سیستم اجتماعی روستایی از شرایط زندگی که غیر مطلوب به نظر می رسد به طرف شرایط مطلوب مادی و روحی حرکت می کند.
با توجه به تعاریف فوق شاید بتوان گفت که توسعه روستایی به طور کلی به معنای تغییر شکل تدریجی نه تنها در روشهای تولیدی و سازمانها و موسسات اقتصادی بلکه تغییر در زیربناهای اجتماعی و سیاسی و همچنین تغییر شکل در روابط انسانی و موقعیت های افراد روستایی می شود که نتیجه آن افزایش رضامندی اقتصادی مردم روستایی است.
در تعاریف فوق هر یک از متخصصین و کارشناسان بسته به نظر خاص خود بر مفاهیم، اهداف. استراتژی ها و روشهای اجرائی و اهمیت توسعه روستایی تاکید کرده اند و برخی نیز معیارهایی جهت ارزشیابی عمران روستایی ارائه نموده اند. درهر صورت کسانی که ادعای عمران و توسعه روستایی و داعیه حل مشکلات پیچیده آن را دارند باید حداقل تعهد اساسی به یک چارچوب ارزشی را داشته باشند. این چارچوب ارزشی دارای چهار بعد اساسی به شرح زیر است:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
جامعه شناسی کشاورزی
گرچه جامعه شناسی کشاورزی قدیمی ترین شاخه تخصصی جامعه شناسی روستایی است، اما تا اواسط دهه 1350 هیچگاه این مفهوم بکار گرفته نشد. در عمل یک تداوم بین جامعه شناسی روستای اولیه و آنچه امروز جامعه شناسی کشاورزی خوانده می شود وجود دارد در دهه 1360 جامعه شناسان روستایی در نظریات و تحقیقات خود تأکید بیشتری بر جامعه شناسی کشاورزی نهادند.
به طور کلی سه دوره اساسی در مفهوم بندی مسائل کشاورزی در جامعه شناسی روستایی وجود دارد. دوره اول از پیدایش جامعه شناسی روستایی تا پایان دهه 1320 می باشد که در این دوره مطالعه مسائل کشاورزی یکی از عناصر اصلی فهم اساسی اجتماعی زندگی روستایی بوده است. دوره دوم مربوط به دهه های 1330 و1340 و نیمه اول دهه 1350 است و معروف به رهیافت روانشناسی- رفتار گرایی اجتماعی می باشد. در این دوره همچنین به شیوه های تزریق نوآوری در جامعه کشاورزی اهمیت زیادی داده شده است. دوره سوم از نیمه دوم دهه 1350 شروع شده و معروف به «جامعه شناسی کشاورزی جدید» است. در این دوره بیشترین توجه به «ساختار کشاورزی» شده است- مفهومی که تا قبل از دهه 1350 توجه خاصی به آن نشده بود. در چارچوب جامعه شناسی کشاورزی جدید، بیشتر دیدگاه اقتصاد سیاسی در ساختار کشاورزی بکار گرفته شده است. در این دوره محیط شناسی کشاورزی مورد توجه قرار گرفته و به همین خاطر تحقیقات از زاویه این دیدگاه نیز بررسی خواهد شد. جامعه شناسی کشاورزی همچنان پابه پای سایر شاخه های تخصصی جامعه شناسی روستایی به عمق مسائل اجتماعی در جامعه کشاورزی رسوخ می کند. در دهه 1370 با بکارگیری نظریات جامعه شناختی جامع و روشها و ابزار تحقیقاتی پیچیده شاهد یافته های علمی فراگیرنده خواهیم بود. در آینده کشورهای مختلف با توجه به یافته های جامعه شناسی کشاورزی می توانند خط مشی های کاملی برای کشاورزی خود طراحی کنند.
تحقیقات اولیه جامعه شناسی روستایی در ساختار کشاورزی، 1280 تا 1330
2
در این دوره جامعه شناسان روستایی جنبه هایی از ساختار کشاورزی- مانند اجاره دارای زمین و انواع مزارع- را مورد بررسی قرار داده اند. بررسی ها بیشتر جنبه توصیفی داشته و تمرکز بر روی سیستم تولید مواد غذایی و سایر محصولات کشاورزی بوده است. موضوع ساختار کشاورزی در واقع جزئی از مطالعه کلی در مورد سازمان اجتماعی ز ندگی روستایی قلمداد می شد و عرضه کننده اطلاعات لازم برای فهم هرچه بیشتر سازمان اجتماعی بوده است. بحران دهه 1310 توأم با رکورد در کشاورزی باعث گردید تا تحقیقات جامعه شناسی روستایی و کشاورزی بر روی راهبرد دریافت واقعیت ها تأکید داشته باشند. در همین رابطه تحقیق درباره بخشی از مسائل ساختار کشاورزی مانند کشاورزان کم درآمد، کارگران کشاورزی، مزارع اجاره داری و کشتمانیها رایج گردید. در دهه 1320 محققین روستایی، ساختار کشاورزی را به عنوان تغیر مستقل در نظر می گرفتند و بر اساس آن فرهنگ و سازمان اجتماعی زندگی روستایی را بررسی می کردندو یا زمینه ای را برای مطالعه مقایسه ای جوامع روستایی فراهم می نمودند.
در ابتدای قرن بیستم تحقیقات میدانی در مورد زندگی روستایی توسط یک جامعه شناس سیاه پوست آمریکایی به نام دوبویس شروع شد. این جامعه شناس به دنبال شناخت شرایط اقتصادی کشاورزان سیاه پوست، ضمن جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعه میدانی، از داده های موجود در مورد اندازه مزارع در سرشماریهای 1159 و 1269 آمریکا استفاده نمود. برای اولین بار 25 خانوار کشاورز اجاره دار سیاه پوست آمریکایی به طور جامع از لحاظ سیستم اجاره داری، اندازه مزرعه و درآمد ناشی از فعالیت کشارزی مورد بررسی قرار گرفتند. تا قبل از دهه 1310 بیشتر مطالعات مورد جوامع کوچک روستایی در بسیاری موارد ارائه یک تقسیم بندی برای شناخت کشاورزان بوده است. برای مثال جامعه شناس دیگری به نام ویلیامز در تحقیق خود به این نتیجه می رسد که کشاورزان را می توان به دو طبقه تقسیم کرد:
1- کشاورزان بی پروا
2-کشاورزان محافظه کار
3
بر اساس تقسیم بندی او دسته اول آنهایی هستند که (منفعت جو) می باشند و تمام کوش خود را به کار می گیرند تا حداکثر منفعت را از زمین خود ببرند. دسته دوم آنهایی هستند که هدف نهایی آنها معیشت است و نه منفعت.
در تحقیقات اولیه جامعه شناسی روستایی برای اولین بار مطالعات موردی با پرسشنامه شروع شد.
در این پرسش نامه ها معمولاً وضعیت عمومی اجتماعی، اقتصادی، آموزشی و شرایط کار خانوارهای روستایی مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه یک چنین مطالعاتی این بود که نوع واحد کشاورزی در شکل گیری سازمان و رفتار اجتماعی روستایی بسیا ر موثر است. بعبارت دیگر نظام بهره برداری کشاورزی نوع گرایش اجتماعی وسازمان بندی جامعه روستایی را مشخص می کند.
یکی از مشخصات تحقیقات جامعه شناختی روستایی در این دوره بکار گیری روش های تحقیق مقایسه ای است. لایولی برای اولین بار جامعه دامداری را با جامعه زراعی مقایسه کرد. پس از مقایسه، او چنین نتیجه گرفت که نوع شرایط کشاورزی در زندگی اجتماعی به اندازه پراکندگی و تحرک اجتماعی جمعیت، درآمد سالانه و تغییرات فصلی در عرضه نیروی کار اهمیت دارد. همچنین او بیان داشت که دسته ای از گرایشات اجتماعی با نوع فعالیت کشاورزی یا دامداری همبستگی دارند. برای مثال جوامعی که تولید کننده غلات هستند پویا تر ولی در عین حال بی ثبات تر از جوامع تولید کننده لبنیات می باشند. در همین رابطه او دریافت که کشاورزان بیش از دامداران در پی نوع آوری هستند. او کشاورزی را به عنوان عامل مشروط در سازمان اجتماعی در نظر گرفته و تأثیر میراث اجتماعی را بر روی نوع فعالیت کشاورزی بررسی کرده است. تعیین واحد تحلیل در مطالعه جامعه کشاورزی یکی دیگر از خصوصیات جامعه شناسی کشاورزی در اواخر این دوره است. وی لند و همکارانش در دانشگاه کلمبیا مزرعه و گرداننده آن را به عنوان واحدتحلیل در طبقه بندی نمونه های آرمانی بکار برده اند . این طبقه بندی مزارع کشاورزی شامل مزارع خانوادگی، مزارع معیشتی و مزارع کارخانه ای است. هدف ا
4
زاین طبقه بندی بدست آوردن گروه های مزارع هم گون جهت تسهیل نمودن امر تحلیل بوده است . سه عامل در ایجاد این طبقه بکار رفته است.
1- واحد اجتماعی بکار گرفته شده در راه اندازی مزرعه که شامل نیروی کار خانوار یا کارگر کشاورزی بوده است.
2- کارکردهای واحدی زراعی برای خانوار نظیر تهیه معیشت روزانه، محلی برای ایام بازنشستگی، و با تولید تمام وقت برای بازار.
3- حجم عملیات مزرعه بر اساس مقدار تولیدات فروخته شده و ارزش زمین و ساختمان.
در پایان سنخ شناسی با ده نوع مزرعه با نام های زیر عرضه شده است:
1- مزرعه استخدام کننده
2- مزرعه خانوادگی تجاری بزرگ
3- مزرعه تجاری متوسط
4- مزارع خانوادگی سکونتی-تجاری
5- مزارع پاره وقت
6- مزارع مسن ها
7- مزارع معیشتی
8- مزارع خانوادگی تجاری کوچک
9- مزارع مسکونی
10- مزارع صوری
یکی دیگر از مقوله های عمومی در بررسیهای اولیه جامعه شناسی کشاورزی، تحقیق در مسائل بسیار تخصصی مربوط به گرایشهای اجاره داران، کارگران کشاورزی، کشاورزان پایگاه اجاره داری کشاورز و شکل خاصی از زندگی روستایی یک همبستگی وجود دارد. یافته های او باعث گردید تا تعدادی جامعه شناس روستایی بعد از او اجاره داری را به عنوان متغیر مستقل در نظر بگیرند و سایر عوامل را بررسی کنند.