لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
جهتیابی
یافتن جهتهای جغرافیایی را جهتیابی گویند. جهتیابی در بسیاری از موارد کاربرد دارد. برای نمونه وقتی در کوهستان، جنگل، دشت یا بیابان گم شده باشید، با دانستن جهتهای جغرافیایی، میتوانید به مکان مورد نظرتان برسید. یکی از استفادههای مسلمانان از جهتیابی، یافتن قبله برای نماز خواندن و ذبح حیوانات است. کوهنوردان، نظامیان، جنگلبانان و ... هم به دانستن روشهای جهتیابی نیازمندند.
هرچند امروزه با وسایلی مانند قطبنما یا GPS میتوان به راحتی و با دقت بسیار زیاد جهت جغرافیایی را مشخص کرد، در نبود ابزار، دانستن روشهای دیگر جهتیابی مفید و کاراست
جهتهای اصلی و فرعی
جهتهای جغرافیایی، که شمال با رنگ قرمز مشخص شده
اگر رو به شمال بایستیم، سمت راستمان مشرق (شرق، باختر)، سمت چپمان مغرب (غرب، خاور) و پشت سرمان جنوب است. این چهار جهت را جهتهای اصلی مینامند. بین هر دو جهت اصلی یک جهت فرعی وجود دارد. مثلاً نیمساز جهتهای شمال و شرق، جهت شمالِ شرقی (شمالِ شرق) را مشخص میکند.
با دانستن یکی از جهتها، بقیهی جهتها را میتوان به سادگی مشخص نمود. مثلاً اگر به سوی شمال ایستاده باشید، دست راست شما شرق، دست چپ شما غرب، و پشت سر شما جنوب است.
روشهای جهتیابی
برخی روشهای جهتیابی مخصوص روز، و برخی ویژهی شب اند. برخی روشها هم در همهی مواقع کارا هستند. توجه شود که:
بسیاری از این روشها کاملاً دقیق نیستند و صرفاً جهتهای اصلی را به صورت تقریبی مشخص میکنند. برای جهتهای دقیق باید از قطبنما استفاده کرد، و میل مغناطیسی و انحراف مغناطیسی آن را هم در نظر داشت.
آنچه گفته میشود اکثراً مربوط به نیمکره شمالی است؛ به طور دقیقتر، بالای ۲۳٫۵ درجه (بالای مدار رأسالسرطان). در نیمکره جنوبی در برخی روشها ممکن است جهت شمال و جنوب برعکس آنچه گفته میشود باشد.
روشهای جهتیابی در روز
جهتیابی با سمت خورشید
2
1- خورشید صبح تقریباً از سمت شرق طلوع میکند، و شب تقریباً در سمت غرب غروب میکند.
این مطلب فقط در اول بهار و پاییز صحیح است؛ یعنی در اولین روز بهار و پاییز خورشید دقیقاً از شرق طلوع و در غرب غروب میکند، ولی در زمانهای دیگر، محل طلوع و غروب خورشید نسبت به مشرق و مغرب مقداری انحراف دارد. در تابستان طلوع و غروب خورشید شمالیتر از شرق و غرب است، و در زمستان جنوبیتر از شرق و غرب میباشد. در اول تابستان و زمستان، محل طلوع و غروب خورشید حداقل حدود ۲۳٫۵ درجه با محل دقیق شرق و غرب فاصله دارد، که این خطا به هیچ وجه قابل چشم پوشی نیست. در واقع از آنجا که موقعیت دقیق خورشید با توجه به فصل و عرض جغرافیایی متغیر است، این روش نسبتاً غیردقیق است.
تنها جایی که خورشید همیشه دقیقاً از شرق طلوع و در غرب غروب میکند، استواست.
2- در نیمکرهی شمالی زمین، در زمان ظهر شرعی خورشید همیشه دقیقاً در جهت جنوب است و سایهی اجسام رو به شمال میافتد.
ظهر شرعی یا ظهر نجومی در موقعیت جغرافیایی شما، دقیقاً هنگامی است که خورشید به بالاترین نقطه خود در آسمان میرسد. در این زمان، سایهی شاخص به حداقل خود در روز میرسد، و پس از آن دوباره افزایش مییابد؛ همان زمان اذان ظهر.
برای دانستن زمان ظهر شرعی میتوانید به روزنامهها مراجعه کنید یا منتظر صدای اذان ظهر باشید. ظهر شرعی حدوداً نیمه بین طلوع آفتاب و غروب آفتاب است.
3- حرکت خورشید از شرق به غرب است؛ و این هم میتواند روشی برای یافتن جهتهای جغرافیایی باشد.
جهتیابی با سایهی چوب(شاخص)
شاخص، چوب یا میلهای نسبتاً صاف و راست است (مثلاً شاخه نسبتاً صافی از یک درخت به طول مثلاً یک متر) که به طور عمودی در زمینی مسطح و هموار و افقی(تراز و میزان) فرو شده است.
روش اول: نوک(انتهای) سایهی شاخص روی زمین را [مثلاً با یک سنگ] علامتگذاری میکنیم. مدتی (مثلاً ده-بیست دقیقه بعد، یا بیشتر) صبر میکنیم تا نوک سایه چند سانتیمتر جابهجا شود. حال محل جدید سایهی شاخص (که تغییر مکان داده است) را علامتگذاری مینماییم. حال اگر این دو نقطه را با خطی به هم وصل کنیم، جهت شرق-غرب را مشخص م
3
یکند. نقطهی علامتگذاری اول سمت غرب، و نقطهی دوم سمت شرق را نشان میدهد. یعنی اگر طوری بایستیم که پای چپمان را روی نقطهی اول و پای راستمان را روی نقطهی دوم بگذاریم، روبرویمان شمال را نشان میدهد، و رو به خورشید (پشت سرمان) جنوب است.
از آنجا که جهت ظاهری حرکت خورشید در آسمان از شرق به غرب است، جهت حرکت سایهی خورشید بر روی زمین از غرب به شرق خواهد بود. یعنی در نیمکره شمالی سایهها ساعتگرد میچرخند.
هر چه از استوا دورتر بشویم، از دقت پاسخ در این روش کاسته میشود. یعنی در مناطق قطبی (عرض جغرافیایی بالاتر از ۶۰ درجه) استفاده از آن توصیه نمیشود.
در شبهای مهتابی هم از این روش میتوان استفاده کرد: به جای خورشید از ماه استفاده کنید.
روش دوم(دقیقتر): محل سایهی شاخص را زمانی پیش از ظهر علامت گذاری میکنیم. دایره یا کمانی به مرکز محل شاخص و به شعاع محل علامتگذاری شده میکشیم. سایه به تدریج که به سمت شرق میرود کوتاهتر میشود، در ظهر به کوتاهترین اندازهاش میرسد، و بعداز ظهر به تدریج بلندتر میگردد. هر گاه بعد از ظهر سایهی شاخص از روی کمان گذشت (یعنی سایهی شاخص هماندازهی پیش از ظهرش شد) آنجا را به عنوان نقطهی دوم علامتگذاری میکنیم. مانند روش پیشین، این نقطه سمت شرق و نقطهی پیشین سمت غرب را نشان میدهد.
در واقع هر دو نقطه سایهی همفاصله از شاخص، امتداد شرق-غرب را مشخص میکنند.
با اینکه روش پیشین نسبتاً دقیق است، این روش دقیقتر است؛ البته وقت بیشتری برای آن لازم است.
برای کشیدن کمان مثلاً طنابی(مانند بند کفش، نخ دندان) را انتخاب کنید. یک طرف طناب را به شاخص ببندید، و طرف دیگرش را به یک جسم تیز؛ به شکلی که وقتی طناب را میکشید دقیقاً به محل علامتگذاری شده برسد. نیمدایرهای روی زمین با جسم تیز رسم کنید.
وقتی سایهی شاخص به حداقل اندازهی خود میرسد(در ظهر شرعی)، این سایه سمت جنوب را نشان میدهد (بالای ۲۳٫۵ درجه).
جهتیابی با ساعت عقربهدار
ساعت مچی معمولی (آنالوگ، عقربهای) را به حالت افقی طوری در کف دست نگه میداریم که عقربهی ساعتشمار به سمت خورشید اشاره کند. در این حالت، نیمسازِزاویهای که عقربهی ساعتشمار با عدد ۱۲ ساعت میسازد (زاویهی کوچکتر، نه بزرگتر)، جهت جنوب را نشان م
4
یدهد. یعنی مثلاً اگر چوبکبریتی را [به طور افقی] در نیمهی راه میان عقربهی ساعتشمار و عدد ۱۲ ساعت قرار دهید، به طور شمالی-جنوبی قرار گرفتهاست.
نکات
این که گفته شد عقربهی کوچک ساعت به سمت خورشید اشاره کند، یعنی اینکه اگر شاخصی [مثلاً چوبکبریت] ای که در مرکز ساعت قرار دهیم، سایهاش موازی با عقربهی ساعتشمار و در جهت مقابل آن باشد. یا اینکه سایهی عقربهی ساعتشمار درست در زیر خود عقربه قرار گیرد. یا مثلاً اگر چوبی ده-پانزده سانتیمتری را در زمین بهطور عمودی قرار دهیم، ساعت روی زمین به شکلی قرار گرفته باشد که عقربهی ساعتشمارش موازی با سایهی چوب باشد.
دلیل اینکه زاویه بین عقربهی ساعتشمار و ۱۲ را نصف میکنیم این است که: وقتی خوشید یک بار دور زمین میچرخد، ساعت ما دو دور میچرخد(دو تا ۱۲ ساعت). یعنی گرچه روز ۲۴ ساعت است (و یک دور کامل را در ۲۴ ساعت طی میکند)، ساعتهای ما یک دور کامل را در ۱۲ ساعت طی مینماید. اگر ساعت ۲۴ ساعتهای میداشتید، که دور آن به ۲۴ قسمت مساوی تقسیم شده بود، هر گاه عقربهی ساعتشمار را رو به خورشید میگرفتید عدد ۱۲ ساعت همیشه جهت جنوب را نشان میداد.
این روش وقتی سمت صحیح را نشان میدهد، که ساعت مورد نظر درست تنظیم شده باشد. یعنی اگر در بهار و تابستان ساعتها را نسبت به ساعت استاندارد یکساعت جلو میبرند، ما باید آن را تصحیح کنیم(ابتدا ساعتمان را یک ساعت عقب ببریم سپس روش را اِعمال کنیم؛ یا نیمساز عقربهی ساعتشمار را [به جای 12] با 1 حساب کنید). همچنین در همهی سطح یک کشور معمولاً ساعت یکسانی وجود دارد، که مثلاً در ایران حدود یک ساعت متغیر است (ایران تقریباً بین دو نصفالنهار قرار دارد؛ لذا ظهر شرعی در شرق و غرب ایران حدوداً یک ساعت فاصله دارد.) ساعت صحیح هر مکان همان ساعتی است که هنگام ظهر شرعی در آن در طول سال، اطراف ساعت ۱۲ ظهر است. در واقع برای تعیین دقیق جهتهای جغرافیایی ساعت باید طوری تنظیم باشد که هنگام ظهر شرعی ساعت ۱۲ را نشان دهد.
روش ساعت مچی تا ۲۴ درجه امکان خطا دارد. برای دقت بیشتر باید از آن در عرض جغرافیایی بین ۴۰ و ۶۰ درجه [شمالی یا جنوبی] استفاده شود؛ هر چند در عرض جغرافیایی ۲۳٫۵ تا ۶۶٫۵ درجه [شمالی یا جنوبی] نتیجهاش قابل قبول است.(البته در نیمکردهی جنوبی جهت شمال و جنوب برعکس است.) در واقع هر چه به استوا نزدیکتر شویم، از دقت این روش کاسته م
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
مقدمه:
آیا تا به حال در جایی گمشده اید؟ و در یک شهر جدید و یا در مسیر جاده ای نشانه ای را از کسی پرسیده اید؟ قطب نما و قبله نما، دو وسیلهای هستند که از دیر باز برای یافتن و تعیین جهتهای اصلی جغرافیایی (شمال، جنوب، شرق و غرب) و جستجوی مکان ها به کار می رفتهاند.
از ابتدا، انسان ها برای کشف سرزمین های جدید، مسافرت از شهری به شهر دیگر و یا از کشوری به کشور دیگر نیازمند دانستن جهتهای جغرافیایی بوده اند. با دانستن سمت و سوی جهتهای جغرافیایی و نیز محل آغاز حرکت (مبداء) میتوان جهت و مسیر حرکت را به سمت مقصد مورد نظر تنظیم کرد و گم نشد؛ مخصوصاً اگر مسیر، در طول بیابانها، جنگلها، دریاها و یافتن کسی که نشانی را بداند، محال باشد و یا شب هنگام حرکت کنیم.
قطب نما، وسیله ای است که در این راه کمک بسیاری به انسان ها کرده است. وسیلهی اصلی به کار رفته در قطبنما، آهنربا است. حتماً تا حالا یک آهنربا و یا وسایلی را که در آنها آهنربا به کار رفته است دیدهاید. در غیر این صورت، کافی است سری به یخچال منزلتان بزنید. میبینید، نوار دورِ درِ یخچال آهنرباست که باعث چسبیدن و محکم شدن در به بدنهی آن میشود. در طبیعت، بعضی مواد و سنگها خاصیتی دارند که باعث جذب مواد آهنی و فولادی به آنها میشود.
این خاصیت را خاصیت مغناطیسی یا آهنربایی میگویند، به هر جسمی که این خاصیت را داشته باشد آهنربا میگویند. آهنرباها میتوانند تمامی حجم های آهنی (مثل سوزن، کلید منزل، میخ و ...) را جذب کنند و یا به آنها بچسبند.
وقتی دو آهنربا را کنار هم قرار دهیم، اتفاق جالبی میافتد: دو سر آهنرباها از هم دور میشوند و به هم میچسبند و دو سر دیگر وقتی یکی از آنها را را سر و ته کنیم از هم دور میشوند.
آهنرباها انواع مختلفی دارند: میلهای، نعل اسبی، حلقهای و ... .
هر آهنربا دارای دو سر مختلف است که دارای خصوصیتهای مختلف و مخالف هم هستند. به آنها قطبهای شمال و جنوب آهنربا میگویند. اولی را با N و دومی را با S (حروف ابتدای کلمههای انگلیسی North به معنی شمال و South به معنی جنوب) نمایش میدهند. جذب آهنرباها از یک سمت و دفع (رانش) آنها از سمت دیگر، دقیقاً مربوط به این دو قطب است. قطبهای همنام (مثلاً دوقطب N و N و یا دو قطب S و S از دو آهنربای مختلف) همدیگر را دفع میکنند، ولی دو قطب غیر همنام مثل S از یک آهنربا و N از آهنربای دیگر همدیگر را جذب میکنند. به طور سادهتر، اگر یک آهنربایِ میلهای را از سمت قطب N به نزدیک قطب S یک آهنربای میلهای دیگر ببریم، به یکدیگر میچسبند، ولی اگر آهنربای اول را از سمت قطب S آن به قطب S آهنربای دوم ببریم، از هم دور میشوند. اما موضوع اصلی و جالب آنست که بدانید خودِ کرة زمین هم آهنربای عظیمی است که دقیقاَ خاصیتی مشابه همین آهنرباهای کوچک را دارد. کرهی زمین به دلیل وجود مواد مذاب مغناطیسی (از جنس اکسید آهن) در هستهی مرکزی آن، دارای خاصیت مغناطیسی است.
● قطبنما:
در زمانهای قدیم انسانها متوجه شدند که بعضی از سنگها (که بعداً به آنها سنگهای مغناطیسی گفتند) وقتی از یک نخ آویزان میشوند، در یک راستای مشخص قرار میگیرند. این نکته، سرآغاز کشف قطبنما شد، چون میدیدند، راستایی که آن سنگ میایستد، در راستای شمال و جنوب جغرافیایی است. از آن به بعد از این روش، یعنی آویزان کردن سنگهای مغناطیسی (که بعداً این سنگها را بصورت کوچکتر و میلهای در آوردند) برای یافتن جهت شمال و جنوب استفاده شد.
همانطور که گفتیم، کرهی زمین یک آهنربای بزرگ است که دارای دو قطب شمال و جنوب است. محل قرار گرفتن قطب شمال مغناطیسی در قطب جنوب زمین و محل قرار گرفتن قطب جنوب مغناطیسی در قطب شمال زمین (از نظر جغرافیایی) است. سنگ آهنربا اگرچه در ابعاد کوچکتری نسبت به کرهی زمین است اما مثل آن، آهنرباست. این آهنرباها یکدیگر را جذب و دفع میکنند.
طرز کار قطب نما هم بر همین منوال است.
در اصل قطب نما یک میلة مغناطیسی (آهنربایی) است که به شکل یک عقربه در آمده و در داخل یک محفظهی محافظ، از مرکزش آویزان است. دور تا دور این محفظه، دارای عددهایی هست که هر کدام بخشی از ۳۶۰ درجهی یک دایرهی کامل را نشان میدهد. نوع قرار گرفتن عقربهی قطب نما، زاویههای اصلی و سمت و سوی جهتها در دور تا دور، محل قرار گرفتن قطب نما را نشان میدهد. این عقربه چون آهنرباست، همیشه در راستای شمال و جنوب جغرافیایی قرار میگیرد. قطبهای ناهمنام این عقربه و زمین (که هر دو از جنس آهنربا هستند) به سمت هم قرار میگیرند ولی چون قطبهای مغناطیسی زمین در دو سمت جنوب و شمال خود بیحرکت هستند، پس عقربه بعد از ثابت ماندن، دقیقاً در راستای شمال و جنوب میایستد و به این دلیل جهت عقربه، جهت شمال جغرافیایی را نشان میدهد.
این اصل در همه جای کرهی زمین و در هر لحظه از شبانه روز صادق است. به این دلیل است که قطبنما وسیلهای لازم برای تمام افرادی است که به جهت یابی نیاز دارند؛ افرادی مثل دریانوردان، گردشگران و کوهنوردان.
● قبله نما :
ما مسلمانها برای خواندن نمازهای روزانهی خود، نیازمند یافتن قبلهایم. خانهی کعبه، در شهر مکه و در کشور عربستان است به همین دلیل مسلمانهای تمام کشورهای دنیا میبایست جهت قبله را بیابند. روشهای مختلفی برای یافتن این جهت وجود دارد؛ مثل استفاده از نور آفتاب و قبله نما.
قبلهنما مانند همان قطبنما است. با این تفاوت که به گونهای درجه بندی و تنظیم شده است که علاوه بر نشان دادن جهت شمال، جهت قبله را هم نشان میدهد. باید گفت که یافتن قبله توسط قبلهنما به سادگیِ یافتن شمال و جنوب جغرافیایی نیست. برای قبله، علاوه بر داشتن یک قبلهنما، به یک جدول هم نیاز داریم که دارای مشخصات شهری باشد که ما در آن هستیم، چون جهت قبله نسبت به جهت شمال، در نقطههای مختلف کرهی زمین، زاویهی یکسانی نمیسازد.
شما در فعالیت « رصد ماهوارهها از پشتبام خانه! » روش پیدا کردن طول و عرض جغرافیایی محل زندگی خود را یاد میگیرید. طول و عرض محل زندگی خود را در فلش زیر وارد کنید. این برنامه، زاویهی قبله با جهت شمال را به شما نشان میدهد. حالا با استفاده از یک قطبنما، میتوانید جهت قبله را در محل زندگی خود پیدا کنید.
قطب نما، عقربه ای مغناطیسی است کهتحت تاثیر حوزه مغناطیسی زمین قرار می گیرد. تولید کنندگان قطب نما
چندین چیز دیگر هم به قطب نما ساده اضافه کرده اند تا استفاده آن را راحت تر کنند. اما سوای تمام امکانات اضافه
شده، هسته اصلی همان عقربه ای است که به نیروی آهنربایی کره زمین واکنش نشان می دهد و از روی آن می
توانید جهت های مختلف را بشناسید.
» یک قطب نمای کوهنوردی شامل قسمت های زیر است :
1. یک عقربه آزاد گردان. یک طرف آن دارای رنگی متفاوت سمت دیگر است که بدین وسیله پیدا کردن قطب بسیار
ساده است.
2. محفظه ای مدور و قابل چرخاندن که عقربه در آن قرار دارد. این محفظه می تواند حاوی مایعی باشد که باعث آرام
تر کردن حرکت های عقربه می شود و خواندن آن را دقیق تر می کند.
3. صفحه ای مدور و مدرج به دور محفظه عقربه. این صفحه در جهت حرکت عقربه های ساعت از صفر تا 360 درجه
تقسیم شدهاست.
4. یک فلش جهت یابی و چند خط موازی با آن که به نصف النهار معروف است تمام آن ها در زیر عقربه قرار گرفته
5. یک خط نشانگر یا شاخص که زاویه حامل یا بیرینگ یا زاویه حامل هم معروف است.
6. یک صفحه صاف اتکا که شفاف و مستطیلی شکل است و تمام قطعات قطب نما روی آن قرار دارند. روی این
صفحه می توان خط جهت حرکت را هم مشاهده کرد. هر چه این صفحه اتکا بلند تر باشد، خواندن قطب نما، دقیق
تر انجام خواهد شد.
» وسایل جانبی که بر روی بعضی از قطب نماها وجود دارد :
1. پیکان تنظیم انحراف که ارزش آن را دارد تا پول بیشتری برای آن پرداخت کرد تا بتوان تصحصح مغناطیسی را با کمک آن راحت تر انجام داد.
2. آینه جهت دیدن عقربه که راهی دیگر برای تقویت دقت است.
4. خط کش که به سانتی متر یا اینچ مدرج است و از آن می توان برای اندازه گیری فاصله های روی نقشه استفاده کرد.
5. یک کلینومتر که می توان زاویه شیب را اندازه گیری کند. این وسیله می تواند بحث شیب یک سطح را حل کند. علاوه بر این با استفاده از آن می توانید مشخص کنید که از دو قله تقریبا هم سطح هستند یا نه.
6. یک ذره بینکه از آن برای از نزدیک خواندن فاصله های بین خطوط منحنی میزان استفاده می شود.
بعضی از قطب نماها دارای امکان تنظیم انحراف هستند، ولی آینه ندارند. این نوع قطب نماها از نظر قیمت بین قطب نماهای ساده شکل و قطب نماهای کامل قرار دارند.این نوع قطب نماها برای کسانی که طالب امکانات تنظیم انحراف هستند ولی نمی خواهند برای آینه بهایی بپردازند، چیز مناسبی هستند.
اغلب قطب نماها دارای ریسمانی برای اتصال به کمربند، لباس یا کوله پشتی هستند. انداختن بند قطب نما به دور گردن کار درستی نیست و از نظر ایمنی احتمال بروز مشکل با آن وجود دارد. خصوصا زمانی که صعودهای فنی انجام می دهید.قطب نماهای گرد و کوچک و ارزان و بدون صفحه پائینی برای کارکوهنوردی مناسب نیستند. چرا که با آن ها نمی توانید کارهای دقیق با نقشه انجام بدهید.
تعریف بیرینگ یا زاویه حامل :
بیرینگ به معنی جهت از یک نقطه تا نقطه دیگر است که به صورت زاویه در مقیاس درجه نسبت به خطی که به عنوان مرجع در نظر گرفته شده است، اندازه گیری می شود. این خط مرجع، خطی به طرف قطب شمال واقعی است.
» قطب نما برای دو کار اساسی در رابطه با بیرینگ استفاده می شود :
1. قطب نما برای بیرینگ گرفتن استفاده می شود. اندازه گیری بیرینگ به این معنی است که سمت و جهت از یک نقطه دیگر روی نقشه و یا روی زمین نسبت به شمال مغناطیسی اندازه گیری شود.
2. قطب نما برای دنبال کردن بیرینگ هم استفاده می شود. دنبال کردن بیرینگ بدین معنی است که یک بیرینگ را روی قطب نما مشخص کنیم و سپس به دنبال آن برویم، چه روی نقشه و چه روی زمین.
انواع قطب نما و شیب سنج:
قطب نما وشیب سنج پیشرفته LS – 25 به همراه لمپ افقی و سه پایه آلومینیومی مخصوص ساخت کمپانی USHIKATA- ژاپن
قطب نما وشیب سنج پیشرفته S – 28 با سه پایه آلومینیومی مخصوص ساخت کمپانی USHIKATA- ژاپن
قطب نما وشیب سنج DQL-1B با سه پایه چوبی مخصوص قطب نما و شیب سنج همراه با کاور ساخت کمپانی GEO ALLEN- چین
قطب نما وشیب سنجDQL-7 دارای کرویمتر ساخت کمپانی GEO ALLEN- چین
قطب نما وشیب سنج DQL- 8 طرح برانتون ساخت کمپانی GEO ALLEN- چین
قطب نما مدل DQL-8 طرح برانتون با مشخصات فنی :
1. دقت تراز لوبیایی:15'±5'/2 mm
2. دقت تراز دایره ای:30'±5'/2mm
3. خطای زاویه دید:0.5˚
4. ارزش تقسیمات:1˚
5. وزن:0.261 Kg
6. اندازه:85*73*35(cm)
مزایا:
مجهز به قفل ایمنی درب
کیفیت بهتر سیستم مغناطیسی
جدول سینوسها
تقسیم بندی درجه و گراد
مبانی جهت یابی و نقشه خوانی:
مقدمه:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
هزینه یابی کیفیت در پروژه ها
1
هزینه یابی کیفیت در پروژه ها
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
1
هزینه یابی کیفیت
امروزه قیمت و کیفیت از مهمترین مزیتهای رقابتی در صنایع به شمار میآیند. از این رو بررسی رابطه بین این دو مزیت رقابتی در سالهای اخیر به ویژه در صنایع پیشرو و کشورهای صنعتی بسیار مورد بحث بوده است. این که بدی کیفیت چه تاثیری بر قیمت محصولات و متعاقباً درآمد شرکت خواهد داشت و نیز برای رسیدن به کیفیت مطلوب باید چقدرهزینه کنیم، بحث هزینهیابی کیفیت را جایگاهی ویژه بخشیده است.
هزینهیابی کیفیت از مباحث جدید مدیریتی است که میتواند وضعیت و عملکرد شرکت را از ابعاد مختلف مانند حسابداری بهای تمام شده (حسابداری صنعتی)، کنترل کیفیت، تعمیرات و نگهداری، زنجیره تامین، مدیریت تولید، انبارها، ایمنی و بهداشت، آموزش و بهسازی و موارد دیگر نشان دهد و با تهیه ترازنامه کیفیت در شرکت و مقایسه روند هزینههای کیفیت میتوان هزینه کیفیت در شرکت را کنترل و بهبود بخشید.
تاکید و کار بر روی مفاهیم هزینهیابی کیفیت در طول زمان، نکات مهم و ارزشمندی را مشخص کرده است که از اهمیت بالایی برخوردارند. برخی از این نکات عبارتند از:
هزینههای کیفیت در گزارشهای حسابداری به طور کامل ثبت نمیشوند و اغلب هزینههای واقعی کیفیت بسیار بیشتر از موارد گزارش شده هستند.
هزینههای کیفیت نباید تنها در مورد فعالیتهای عملیاتی و تولیدی درنظر گرفته شوند بلکه فعالیتهای خدماتی و پشتیبانی نیز تاثیر عمدهای در افزایش یا کاهش هزینههای کیفیت دارند، بنابراین باید هزینههای مربوط نیز در هزینههای کیفیت مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرند.
کاهش هزینههای کیفیت در چارچوب برنامههای استراتژیک سازمانها قرار دارد.
1- هزینههای کیفیت کدامند؟
سه دیدگاه اصلی در مورد تعریف هزینههای کیفیت وجود دارد که عبارتند از:
هزینههای رسیدن به کیفیت مطلوب از طریق طراحی و سازماندهی
هزینههای عملیاتی واحد کنترل کیفیت (تجهیزات، حقوق و دستمزد و…)
هزینههایی که از کیفیت پایین و نامطلوب محصول ناشی میشود (شامل ضایعات، افت قیمت محصول و...).
در این پژوهش، هزینه کیفیت برابر با مجموع هزینههای سه گروه پیشگفته در نظر گرفته شده و تلاش بر این است سیستم هزینهای جامعی طراحی شود که تمامی دیدگاههای هزینهای یادشده را در برگیرد.
گام برداشتن در جهت بهبود کیفیت، به تعریف پروژههای بهبود کیفی و همزمان با آن توسعه سیستم حسابداری نیاز دارد؛ به طوری که بتوان اطلاعات مورد نیاز به منظور بررسی عملکرد پروژههای بهبود کیفیت را به دست آورد. بنابراین یک گام اساسی در کاهش هزینهها، اصلاح و توسعه سیستم حسابداری است؛ به گونه ای که بتوان هزینههای کیفیت را محاسبه کرد و ضمن ارائه گزارشهای مناسب، به اندازهگیری اثربخشی فعالیتها و پروژههای کاهش هزینه پرداخت و راهکارهای عملی برای کنترل و بهبود هزینههای کیفیت و به تبع آن، عملیات تضمین و کنترل کیفیت ارائه کرد.
به منظور اصلاح و توسعه سیستم حسابداری باید هزینههای کیفیت را طبقهبندی کرد و به هر یک از گروههای هزینهای، کد هزینه تخصیــص داد.
1
2
به منظور اندازهگیری هزینههای کیفیت لازم است ابتدا اجزای هزینههای کیفیت شناسایی و طبقهبندی شده، سپس کلیه هزینههای مرتبط با کیفیت بر اساس آمار دادههای هزینهای موجود یا طرح مدون جمعآوری اطلاعات، مشخص و در قالب طبقهبندی شده دسته بندی شوند. تنها در این صورت است که میتوان راهکارهای مناسبی برای حذف هزینههای عمده کیفیت ارائه و اجرا کرد.
2- طبقهبندی
کارشناسان، هزینههای کیفیت را در چهار گروه اصلی قرار میدهند. این گروهبندی در مقایسه با سایر گروهبندیهای رایج، از پذیرش و مقبولیت بیشتری برخوردار است. این چهارگروه عبارتند از:
الف - هزینههای شکست درونی (درون سازمانی)
ب – هزینههای شکست برونی
ج – هزینههای ارزیابی کیفیت
د – هزینههای طرح ریزی، پشتیبانی و پیگیری کیفیت
هر یک از این گروههای اصلی نیز زیر مجموعههایی دارند.
الف : هزینههای شکست درونی (درون سازمانی)
این هزینهها شامل ایرادهایی است که در مراحل مختلف پیش از تحویل محصول به مشتری بروز میکنند و سازمان به روشهای مختلف از قبیل بازرسی و آزمایش توسط کارکنان واحد کنترل کیفیت خود یا بازرسان خارجی به این عیوب پی میبرد و به حذف آنها اقدام میکند. زیر گروههای تشکیلدهنده این گروه عبارتند از:
1ـ هزینههای دورریز یا اسقاطی : محصولات و اقلامی که به علت عدم انطباق با مشخصههای مهندسی تعریف شده، قابلیت ارائه به مشتریان و یا استفاده در کاربردهای دیگر را نداشته باشند، به عنوان دورریز یا اسقاط درنظرگرفته میشوند. مانند تغییر شکل ورقهای فولادی به علت بالا بودن دمای کورههای لعاب .
2ـ هزینههای تعمیر و دوبارهکاری محصولات تولیدی شرکت: محصولاتی که در داخل شرکت ساخته میشوند و به دلیل مطابقت نداشتن با مشخصههای مورد نیاز، قابل استفاده نیستند، در برخی موارد با تکرار برخی فعالیتهای اصلاحی یا انجام فعالیتهای تعمیراتی قابل استفاده میشوند که هزینه این گونه فعالیتها باید از فعالیتهای تولیدی تفکیک و در سرفصل هزینههای کیفیت منظور شود. اصلاح سوختگی رنگ بدنه خودروها، رگلاژ کردن درهای خودرو و … مثالهای این نوع هزینهها هستند.
3ـ هزینههای تحلیل شکست: هزینههای مربوط به بررسی و تحلیل کارشناسی علل بروز ایراد در محصول و چارهاندیشی در خصوص راه حلهای رفع و جلوگیری از تکرار آنها در این زیر گروه قرار میگیرند.
کلیه هزینههای مربوط به گروههای مهندسی، R&D و مشاوران و جلسات متعددی که با حضور مدیران و کارشناسان ارشد به منظور رفع علت وقوع ضایعات تشکیل میشود، در این گروه از هزینهها جای میگیرند.
4ـ تعمیر واصلاح اقلام معیوب دریافتی: شامل هزینههای مربوط به آماده سازی اقلام دریافتی از تامینکنندگان مواد مورد استفاده که به علت عدم رعایت مشخصههای درخواستی از طرف تامین