لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 58 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام خدا
اخلاق حرفه ای
روز به روز اعتقاد سازمانها در این مورد راسخ تر میشود که ترویج اصول اخلاقی و تقویت فرهنگ معنوی موجب ایجاد مزیت های راهبردی خواهد شد.
فرد.آر.دیوید
اخلاق سازمانی موضوع کهن ، مسئله تازه
فقط با قوانین و مقررات نمیتوان سازمان و بنگاه را اداره کرد.
اداره بهتر سازمانها مستلزم قرار گرفتن اخلاق در کنار قانون دارد.
خود کنترلی جایگزین دیگر کنترلی شود.
و هدفهای اخلاقی به قوانین اخلاقی تبدیل شوند.
ظهور انقلاب گونه اخلاق در کنار سازمان
از 1903 با کتاب مبانی اخلاق( Principa Ethica ) جرج ادوارد مور.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 15 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بسمه تعالی
اخلاق حرفه ای در روانشناسی و مشاوره ورزشی
مقدمه
نیاز به اخلاق حرفه ای در محیط کسب و کار
اخلاق حرفه ای در روانشناسی ورزش یک زمینه تخصصی است
هیچ اقدام، تصمیم و فعالیتی را در تشکیلات نمی توان پیدا کرد که به همراه مسایل اخلاقی نباشد
در هر تصمیم، انبوهی از مسایل اخلاقی را می توان رصد کرد
اخلاق حرفه ای موجب ایجاد مزیت استراتژیک و رقابتی حرفه می شود
هر موردی که جنبه های رقابتی را در کسب و کار خدشه دار نماید زمینه های فساد برای هر کسی ممکن است اتفاق بیافتد
استراتژی اخلاق حرفه ای
این استراتژی در حال پویش و زایش است
شیوه هایی برای آموزش اخلاق حرفه ای وجود دارد
رایج ترین شیوه آموزش، یاد گیری مستقیم است که کارایی لازم را نداشته است
روش های غیر مستقیم در حین عمل، آموزش های اجتماعی و فرهنگی کارایی بیشتری را از خود نشان داده اند
چنانچه بذر مناسب اخلاق حرفه ای به درستی پاشیده شود می تواند به عادت تبدیل و در نهایت فرهنگ تولید نماید
ملاحظات اخلاق حرفه ای کلی در روانشناسی ورزش
تمامی حرفه ها دارای ضوابطی هستند که باید رعایت شوند
تخطی از ضوابط منجر به محرومیت می گردد
بر اساس ضوابط، اصولی مستخرج می گردد
این اصول طی زمان های مختلف مورد باز بینی قرار می گیرد
مهمترین وظیفه اخلاق حرفه ای، رشد و توسعه قوانین مرتبط است
(ادامه)
قوانین اخلاق حرفه ای از طریق نظام نامه های اخلاقی به مدیریت ها ابلاغ می گردد
روانشناسی و مشاوره های ورزشی باید نسبت به رعایت قوانین اقدام نمایند
در صورت عدم رعایت، با برخوردهای قانونی از حرفه عزل می گردند
اصول کلی اخلاق حرفه ای روانشناسی ورزش شامل صلاحیت، صداقت، مسؤلیت حرفه ای، احترام به حقوق و شان افراد و... می باشد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 28 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
اخلاق در پژوهش
موضوع اخلاق در پژوهش از مهمترین مباحث و موضوعات مطرح در اخلاق پزشکی نوین می باشد که در حال حاضر توسط مجامع بین المللی، سازمانهای منطقه ای، سیاستگذاران و برنامه ریزان کشورهای مختلف، و محققین و متخصصین رشته های مختلف علوم و فنون مورد توجه ویژه قرار دارد. آنچه لزوم پرداختن به این موضوع را بیش از پیش حیاتی می سازد برخی شواهد تاریخی است که نشانگر عدم رعایت اصول انسانی و اخلاقی در افراد مورد پژوهش بوده است.
قانون نورنبرگ، اعلامیه هلسینکی و گزارش بلمونت از اولین قوانینی هستند که در حوزه پژوهش رعایت اخلاق را مورد تأکید قرار داده اند. اعلامیه هلسینکی، به عنوان یکی از معتبرترین راهنماهای بین المللی اخلاق در پژوهش، تا کنون چندین بار مورد ویرایش قرار گرفته که آخرین آن در سال 2004 میلادی بوده است.
شورای بین المللی سازمانهای علوم پزشکی ( CIOMS ) نیز با مشارکت سازمان جهانی بهداشت ( WHO ) اولین بار در سال 1982 میلادی راهنمای بین المللی اخلاق در پژوهشهای زیست پزشکی با سوژه های انسانی را تدوین و منتشر نمود که آخرین تجدید نظر آن در سال 2002 صورت گرفته است.
علاوه بر قوانین و راهنماهای بین المللی، برخی کشورها نیز متناسب با شرایط اجتماعی، فرهنگی و مذهبی خود قوانین و راهنماهای اخلاقی ملی مدونی را تهیه نموده اند. در موضوع پژوهشهای پیوند عضو و بافت راهنمای اخلاقی جهانی و جامعی منتشر نشده است و فقط برخی کشورها و مجامع راهنماهایی اختصاصی یا غیراختصاصی در این حیطه تهیه کرده اند که البته بحث و اختلاف نظرهایی پیرامون مفاد آنها وجود دارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 145 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
2
عنوان دوره :
اخلاق حرفه ای در سازمان
این مجموعه مشتمل بر بیش از 140 اسلاید آموزشی برگرفته از متون و کتب داخلی و منابع ترجمه شده می باشد
3
به جای مقدمه ...
یکچند به کودکی به استاد شدیم؛
یکچند ز استادی خود شاد شدیم؛
پایان سخن شنو که مارا چه رسید:
از خاک برآمدیم و بر باد شدیم!
خیام
4
باز هم به جای مقدمه ...
صد نامه فرستادم
صد راه نشان دادم
یا راه نــمی دانی ،،
یا نامه نمی خوانی …
مولانا
5
مدت هاست
در
هر جمع و گروهی
این سوالها طرح می شود
که احتمالا شما هم شنیده اید!
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 39 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
بین جهانبینى و علم اخلاق تاثیر و تاثر متقابل وجود دارد; زیرا از یک سواخلاقیات (علم اخلاق) مانند منطقیات، طبیعیات و ریاضیات از علوم جزئىاست و زیر پوشش «علم کلى» (جهانبینى) قرار دارد; چون این علم موضوعخود راکهنفس و قواى آن است اثبات مىکند (1) ، چنانکه بخشى از اینها را همعلوم طبیعى اثبات مىکند، و از سوى دیگر علم اخلاق نیز درباره جهانبینىاظهار نظر مىکند; به این معنا که در علم اخلاق، ثابت مىشود جهانبینى توحیدى، خیر، ملایم با روح و امرى ارزشى و کمال روح است ولىجهانبینى الحادى، شر، زیانبار و قبیح است و براى روح پیامد ناگوارى دربر دارد.
در علم اخلاق، علوم نافع از علوم غیرنافع شناخته مىشود. پیغمبر اکرمصلى الله علیه و آله و سلم به ذات اقدس اله پناه مىبرد و مىفرماید: «اعوذ بک من علم لا ینفع، وقلب لا یخشع، ونفس لا تشبع» چون علوم از نظر نفع و ضرر به چند قسم تقسیم مىشود، بعضى از علمها نافعند و بعضى نه; بعضى از علوم مانند علوم الحادى، نه تنها نافع نیستند بلکه ضرر هم دارند و بعضى از علوم نه نافع هستند و نه ضار، مانند تاریخ بعضى از اقوام جاهلى که هیچ نکته آموزندهاى در دانستن آن وجود ندارد و هیچ اثر فقهى هم بر آن مترتب نیست.
البته برخى از بخشهاى علم تاریخ و نسب، فواید فراوانى دارد و از علوم نافع به شمار مىآید اما آشنایى با قواعد علمى مربوط به انساب و تاریخ اقوامى که آثار علمى یا صنعتى و هنرى از خود به یادگار نگذاشتند، صرف بیهوده عمر و اتلاف وقت است و مصداق علمى است که رسول خداصلى الله علیه و آله و سلم و امام هفتم (علیهالسلام) در باره آن فرمودهاند: «لا یضر من جهله ولا ینفع من علمه» .
بعضى از علوم فى نفسه نافعند ولى چون به مرحله عمل ننشستهاند علم نافع به شمار نمىآیند و این همان است که در بیان حضرت على (علیه السلام) آمده: «لا تجعلوا علمکم جهلا ویقینکم شکا اذا علمتم فاعملوا واذا تیقنتم فاقدموا» و نیز مىفرماید: «رب عالم قد قتله جهله وعلمه معه لا ینفعه» . بعضى از دانشمندان در عین حال که عالمند، جاهلند. چون عاقل نیستند کشته جهلند و علم آنان به حالشان نافع نیست. کسى که علم را براى مقامهاى دنیا، جلب
1. مراد از «علم کلى» که عهدهدار اثبات موضوع علم اخلاق و سایر علوم جزئى است همان فلسفه نظرى است که متکفل هستىشناسى و شناختحقایق (جهانبینى) است و از آن به «علم اعلى» نیز تعبیر مىشود.
3
توجه و احترام مردم و یا برخوردارى از زرق و برق بیشتر طلب کند، خود را ارزان مىفروشد. او عالم است ولى عاقل نیست. و دیگران که راه دنیا را طى کردهاند، بیشتر و بهتر از این شخص، حطام دنیا را فراهم کردهاند و از آن لذت مىبرند. پس این گونه از علوم هم علوم غیر نافع به شمار مىآید.
نیز حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در خطبه «همام» در وصف متقیان مىفرماید: «ووقفوا اسماعهم على العلم النافع لهم» و این تنها در باره سامعه نیستبلکه در مورد سایر اعضا هم هست، یعنى جز به علم نافع، به چیز دیگرى گوش نمىدهند; به این معنا که الفاظ آن را مىشنوند و معانى را ادراک مىکنند ولى وقتى سودمند نبودن آن را ببینند رها مىکنند; مثلا، درسوره «زمر» مىفرماید: «فبشر عباد× الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه» آنان، نخست اقوال و مکاتب گوناگون را مىشنوند و سپس تشخیص مىدهند که کدام زیانبار و کدام نافع است و آنگاه به آنچه نافع است دل مىسپارند و گوش مىدهند. گوش فرادادن یعنى اطاعت کردن و پذیرش.
قرآن کریم در این زمینه مىفرماید: «لو کنا نسمع او نعقل ما کنا فى اصحاب السعیر» یعنى اگر گوش شنوا مىداشتیم و اطاعت مىکردیم از اصحاب آتش نبودیم. بنابراین، علم اخلاق گرچه جزو علوم جزئى به شمار مىآید ولى در باره کلىترین علم، اظهار نظر مىکند و مىگوید فراگیرى این علم، نافع است، توحید براى نفس خیر و شرک براى آن شر است.
مسئله توحید و شرک، جزو جهان بینى و مسائل الهى به شمار مىآید و در علم کلى مطرح است ولى مسئله پذیرش توحید یا شرک را علم اخلاق بر عهده مىگیرد و جایگاه علم اخلاق از نظر اشراف بر همه علوم و مسائل، جایگاه بلندى است.
در بحثهاى آینده کاملا روشن مىشود که هدف نهایى نبوت، نیل انسان متعالى به لقاء الله استبه طورى که نه ملاقات کننده و نه اصل ملاقات ملحوظ باشد و نه مقصود، بلکه تنها خداوند که ملاقات مىشود، مشهود و مقصود باشد، و به تعبیر دیگر، رهنمود نبوت در ارائه روش روشن و هدف آشکار خلاصه مىشود و آن روش، مجاهدت و این هدف، مشاهدت است، به طورى که نه اصل جهاد اکبر، که راه است مقصود خواهد بود; زیرا جهاد وسیله است نه هدف; و نه اصل شهود، مطلوب بالذات است; زیرا آنچه مطلوب ذاتى است مشهود است نه شهود و نه شاهد، چون سالک واصل فانى، نه فناى خود را مىنگرد و نه خود را که فانى است مىبیند و پژوهش مىکند و مىطلبد بلکه فقط ذات بىکران الهى را که مشهود است مىنگرد و دیگر هیچ. این مطلب در طلیعه این کتاب سنگ زیربناى همه مطالب بعدى است; زیرا اخلاق الهى بر پایه وحدت پىریزى شده و با دستمایه توحید، که اساس و محور جهانبینى اسلامى است، استقرار مىیابد و لازم توحید به نحو اجمال همین است که بازگو شد و به نحو تفصیل در جاى جاى متن کتاب به لطف الهى خواهد آمد.
3
4
اکنون باید بررسى شود، اخلاق با تاثیر شگرفى که در تغییر حقیقت انسان و سازندگى او دارد، از کجا مایه مىگیرد؟
انسان، حقیقتى متفکر و مختار است و معلوم است که امر اعتبارى نمىتواند حقیقتى خارجى را بسازد; ولى امر اعتبارى با واسطههایى از امر حقیقى اخذ مىشود; امر اعتبارى براى پیدایش حقایق اعتبارى، زمینه مىشود; یعنى همان طور که حوادث جهان، که امور حقیقى و تکوینى است، در گیاهان، حیوانات و نباتات مؤثر است و هر کدام کار خود را طبق حوادث خارج، تنظیم مىکنند، انسان هم کارهاى خود را طبق حوادث خارج، تنظیم مىکند، وامور اعتبارى وى منشا حقیقى و تکوینى دارد.
بایدها و نبایدهاى اخلاقى
از آن جا که انسان موجودى ادراکى است و کارهاى خود را با اختیار و اراده انجاممىدهد تا آن جا که مىفهمد آنها را بر اساس «باید» و «نباید» تنظیم مىکند;اما آن جا که ادراک ندارد خود را آزاد مىپندارد; مثلا مىگوید من در هواىسرد باید لباس ضخیم بپوشم تا سرما نخورم و در هواى گرم باید لباسنازکبپوشم تا از گرما آسیب نبینم چنانکه در گرسنگى و سیرى این چنین است.
انسان در فصول گوناگون، تصمیمهاى مختلفى مىگیرد و بایدها و نبایدهاىگوناگونى دارد، حتى در شبانه روز نیز بایدها و نبایدهاى گوناگونى دارد;زیرا حوادث یکسان نیست; مثلا گاهى، وقت کار و گاهى وقت استراحت است. این بایدها و نبایدها از کیفیتبرخورد انسان با حوادث، پیدا مىشود; بهعبارت دیگر، انسان بایدها و نبایدها را بر اساس روابطى که بین خود و جهانتکوین مىبیند تنظیم مىکند. این که مىگوید: «من باید این کار را انجامبدهم»، خود وظیفه و توصیه اخلاقى است; اما وقتى مىگوید: «من اگر این کار را بکنم، چنین اثرى دارد و اگر آن کار را نکنم، آن اثر را ندارد» کار اخلاقى نیست.
بیمارى و درمان جان و تن
به عنوان مثال، پزشک دوگونه دستور و بیان دارد: یکى از آن جهت که پزشک است، راهنمایى پزشکى مىکند و دیگر از آن جهت که انسانى آموزنده است، دستورهاى ارشادگونه دارد.