ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
1
آستانه ادراکی سوسو
خلاصه
در این آزمایش آستانه ادراکی کل دانش پژوهان رشته روانشناسی ورودی هشتاد دو بوسیلۀ دستگاه سوسو زن الکترونیک اندازه گیری شد و بعد از پنج بار آزمایش از هر نفر میانگین کل داده های بدست آمده محاسبه شد0
و هدف از این آزمایش اندازه گیری فرکانس قابل دید و تشخیص آستانۀ ادراکی سوسوزن و اینکه فرد دقیقا ًچه فرکانسی را از چراغی که چشمک می زند وچراغی که چشمک نمی زند را تشخیص می دهد0
مقدمه
لامپ مهتابی در هر ثانیه پنجاه بار خاموش ، روشن می شود در واقع جای فاز و نول عوض می شود چون جریان برق متناوب است ما نور را پیوسته می بینیم 0
برق شهر پنجاه هرتز است یک هرتز در برق شهر یعنی تغییر فاز و نول یعنی در هر ثانیه پنجاه بار برق شهر خاموش و روشن می شود مشخص کردن حد آستانه (تشخیص یک نور چشمک زن به عنوان یک نور ثابت )به عبارتی یک نور چشمک زن چنانچه چند با ر در ثانیه چشمک بزند به عنوان یک منبع نوری تشخیص داده می شود این نشان می که انسان تقریبا ً نورهای بین 40-50 هرتز را به عنوان یک منبع نوری ثابت تشخیص می دهد البته تفاوت های فردی وجود دارد 0
وقتی تصویر روی شبکیه می افتد در واقع سلولهای گیرندۀ بینایی مسئول دریافت نوع تصویر هستند اگر تصاویر رنگی باشند سلولهای مخروطی مسئول این امرند و اگر تصاویر سیاه وسفید باشند سلولهای میله ای مسئول این امرند 0
2
در صورت دقیق شدن بر روی یک تصویر، تصویر بر روی لکه زرد می افتد و همچنین سلولهای میله ای برای خاموش و روشن و دید در شب کاربرد عمده دارند0
ویژگیهای فیزیولوژیک انسان بعضاً محدودیت های ادراکی را بر وی تحمیل می کند که در پاره ای از موارد ممکن است شناخت دقیق این محدودیت ها ضروری باشد0
محدودیت ادراک بینایی انسان در تشخیص سوسوی یک نقطه نورانی از جملۀ همین موارد است دستگاه سوسوزن الکترونیک وسیله ای است که محدودیت ادراکی فوق را بطور دقیق اندازه گیری می کند ما معمولا ً چشمک زدن یک منبع نوری نا پیوسته را در صورتی ادراک می کنیم که حداکثر فرکانس آن 40- 50 هرتز باشد و معمولا ً فرکانس های بالاتر از این حد برای ما قابل تشخیص نیست بر همین اساس است که ما قادر به رویت فرکانس 50 هرتز یک منبع نوری که با برق شهر کار می کند نیستیم 0
البته محدودیت ادراکی یاد شده تحت عوامل خاصی تا حدودی قابل تغییر (افزایش یا کاهش ) است که مهمترین آنها سطح هوشیاری و خستگی انسان است در واقع با کاهش میزان هشیاری ( افزایش خستگی ) فرکانس چشمک زن باید نسبت به زمان هشیاری پایین باشد تا به ادراک درآید این عنوان یک شاخص غیر مستقیم برای سنجش میزان هشیاری و خستگی مورد استفاده قرار می گیرد و این امر در ارزیابی های تخصصی و پرسنل مشاغل خاص صنعتی و حساس یا در ارتباط با بررسی های تجربی ، تأثیر داروها بر سطح هشیاری و از این قبیل موارد می تواند مورد استفاده قرار گیرد0
بدیهی است که درصورت انجام اینگونه بررسی ها مشخص کردن نُرم آستانه ادراک سوسو و انجام پیش تست و پس تست از ضروریات اساسی کار خواهد بود0
علاوه بر میزان هشیاری عامل دیگری که می تواند آستانه ادراک سوسو را تغییر دهد زاویۀ نگاه آزمودنی به نقطه نورانی چشمک زن می باشد چنانچه تصویر نقطه نورانی روی قسمتی از شبکیه که از تجمع سلولهای میله ای بر خوردار است منعکس شود می توان فرکانس های بالاتر را ادراک کرد در حالیکه انعکاس نقطه نورانی بر لکۀ زرد که از تجمع سلولهای مخروطی برخوردار است نتیجۀ عکس را
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
1
سنجش خطای ادراکی مولر-لایر (Muller-lyer illusion)
مقدمه
تنها راه ارتباط ما با دنیای اطرافمان اطلاعاتی است که توسط حواس ما از محیط دریافت، به مغز رسیده و در آنجا سازماندهی و تفسیر میشود که به این فرایند ادراک گفته میشود. اما در بعضی مواقع بین واقعیت و بازنمایی ادراکی ما نوعی ناهماهنگی یا ناهمخوانی وجود دارد و آنچه ما ادراک میکنیم با واقعیت تفاوت دارد که به آن خطای ادراکی گفته میشود. خطاهای ادراکی نابهنجاری نیستند بلکه فرایندی هستند که به صورت طبیعی در ادراک ما به وجود میآید. خطای ادراکی را نباید با توهم اشتباه گرفت. در توهم ادراک بدون وجود محرک حسی صورت میپذیرد درحالیکه در خطای ادراکی محرک وجود دارد ولی اشتباه ادراک میشود. این یک امر طبیعی است که در همه انسانها وجود دارد. هرچند اطلاعات جزء به جزء به حواس ما میرسد، با این حال ما آدمیان جهان را به صورت بخشهای جدا از هم ادراک نمیکنیم بلکه با جهانی پر از اشیاء و آدمها و کلهای یکپارچه مواجه هستیم. تنها در شرایط استثنایی مانند زمانی که سرگرم طراحی و نقاشی هستیم از وجود اجزاء و ویژگیهای جدا از هم محرکها آگاهی مییابیم وگرنه بیشتر اوقات اشیاء را سه بعدی میبینیم و صداها را در قالب کلمات و موسیقی میشنویم. در تعریف احساس اینگونه آمده است: انتقال اثر محرک از گیرنده حسی به سیستم اعصاب مرکزی،که بهصورت عینی قابل پیگیری است(ایروانی و خداپناهی، 1379، ص21)...
2
در مبحث ادراک میخواهیم بدانیم که آدمی چگونه احساسهایش را یکپارچه میکند، به صورت دریافتهای ادراکی درمیآورد و سپس این دریافتهای ادراکی را برای شناخت جهان بهکارمیبرد (دریافت ادراکی نتیجه فرآیند ادراکی است). امروزه پژوهشگران ، در بررسی ادراک، بیشتر در پی پاسخ این سؤال هستند که دستگاه ادراکی برای حل چه مسایلی ساخته شده است. در این چشم انداز همواره دو مسئله کلی مطرح است: دستگاه ادراکی باید معین کند که (الف) این شی «چیست» (سیب، یا گربه، یا میز، یا …)، و (ب) این شی در «کجا» قرار دارد ( به فاصله یک متر در سمت چپ صدها متر جلوتر و …). این دو مسئله در ادراک شنوایی و همچنین در مورد سایر دستگاههای حسی نیز مطرح است. در بینایی فرآیند تعیین ماهیت اشیاء را باز شناختی طرح یا به اختصار بازشناسی مینامند. بازشناسی برای ادامه زندگی آدمی بسیار مهم است، زیرا غالباً برای پی بردن به برخی از ویژگیهای اساسی هر شی ابتدا باید بدانیم آن شی چیست. تعیین محل اشیاء را مکانیابی فضایی یا به اختصار مکانیابی گویند. مکانیابی نیز برای ادامه حیات ضروری است. با مکانیابی است که راه خود را در محیط مییابیم. اگر این توانایی را نداشتیم، دائماً با اشیاء تصادم میکردیم، نمیتوانستیم چیزهایی را که دستمان را به سویشان دراز میکنیم بگیریم یا به سمت اشیاء و جانوران خطرناک میرفتیم. هدف دیگر دستگاه ادراکی، علاوه بر مکانیابی و بازشناسی اشیاء، ثابت نگهداشتن شکل ظاهری اشیاء به رغم تغییر دایمی تأثیر و تصویر آنها بر شبکیه است. این ثبات ادراکی یکی دیگر از موضوعهای مورد توجه ماست. در تعریف ادراک اینگونه آمده است: ادراک فرآیند ذهنی یا روانی است که گزینش و ساماندهی اطلاعات حسی و نهایتاً حسی معنیدار میشود و از این طریق انسان روابط امور و معانی اشیاء را درمییابد (همان، ص22).
ممکن است این سؤال پیش آید که از لحاظ زمانی چه فرقی بین احساس و ادراک است و تقریباً هیچ فاصلهای با هم ندارند؟ این سؤال طبیعتاً به ذهن میرسد و در جواب آن باید گفت که عمل ادراک به اندازهای سریع در ذهن انسان صورت میگیرد که همزمان با احساس بنظر میرسد و برای همین ممکن است بین آنها اشتباه شود. البته این خطاها آنچنان معمولی و نامحسوس بهنظر میرسند و کمتر کسی به وضوح متوجه خطاهای خود میشود و آن را میپذیرد. خطاهای قابل توجه آدمی در زندگی ماشینی و صنعتی امروز و به ویژه در محیط زندگی با ابعاد هندسی آشکارترند. از این جمله ، خطای حرکت ظاهری، حرکت استروبوسکوپی، خطای هندسی و خطای ماه را میتوان نام برد(ایروانی،1386،ص 120).