لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
بحران اقتصادی
بحران اقتصادی در نظر اول عبارت است از پیدا شدن "اضافه تولید" یعنی پرشدن بازار از کالاهائی که مشتریِ قادر به پرداخت ندارد. وقتی در بازار مشتری نباشد و کالاها فروش نرود طبعاً تولید کالاها نیز کاهش یافته و متوقف میشود و به دنبال آن تعطیل کارخانهها و بیکاری وسیع و میلیونی کارگران بیش میآید که به نوبه خویش فروش کالاها را باز هم دشوارتر کرده و بر عمق بحران میافزاید. سیستم اعتباری سرمایه داری از کار باز میماند، بدهکاران توان پرداخت بدهی خود را در سر موعد از دست میدهند. بهای سهام شرکتها در بازار تنزل میکند، موسسات سرمایه داری یکی پس از دیگری ورشکست میشوند.
به این ترتیب آنچه در نظر اول و گام نخست به صورت وجود کالای "زیادی" در بازار تظاهر کرده بود در سیر تکاملی خویش مجموعاً اقتصاد را درهم میریزد و فاجعهای پدید میآورد که به مراتب از شدیدترین سوانح طبیعی ویرانگرتر است.
در بحران بزرگی که در سالهای ۱۹۳۳ - ۱۹۲۹ در گرفت، حجم تولید در جهان به ۴۴% رسید (کمتر از نصف میزان قبل از بحران شد) و بزرگترین کشورهای سرمایه داری از نظر حجم تولید به سطح ۲۰ یا ۳۰ سال پیش از بحران برگشتند. چهل میلیون نفر کارگر از کار بیکار شده به خیابانها ریخته شدند، هزاران مؤسسه ورشکست گردید. زیانی که از این بحران به اقتصاد جهانی وارد شد بیش از خسارات ناشی از جنگ اول جهانی بود. لبهٔ تیز بحران و نیروی ویرانگر آن علیه کارگران و تولیدکنندگان و سرمایه داران کوچک متوجه است
تاریخ بحرانهای اقتصادی
تاریخ بحرانهای اقتصادی سرمایه داری معلوم است. نخستین بحران بزرگ اقتصادی در ۱۸۲۵ در انگلستان پدید آمد و سپس هر ۸ تا ۱۲ سال یکبار تکرار شد و هر کشوری را که وارد مرحله سرمایه داری شده بود فرا گرفت. از بحران ۲۹ - ۱۹۳۳ به بعد بر اثر تنظیم دولتی
بحران اقتصادی
بحران اقتصادی در نظر اول عبارت است از پیدا شدن "اضافه تولید" یعنی پرشدن بازار از کالاهائی که مشتریِ قادر به پرداخت ندارد. وقتی در بازار مشتری نباشد و کالاها فروش نرود طبعاً تولید کالاها نیز کاهش یافته و متوقف میشود و به دنبال آن تعطیل کارخانهها و بیکاری وسیع و میلیونی کارگران بیش میآید که به نوبه خویش فروش کالاها را باز هم دشوارتر کرده و بر عمق بحران میافزاید. سیستم اعتباری سرمایه داری از کار باز میماند، بدهکاران توان پرداخت بدهی خود را در سر موعد از دست میدهند. بهای سهام شرکتها در بازار تنزل میکند، موسسات سرمایه داری یکی پس از دیگری ورشکست میشوند.
به این ترتیب آنچه در نظر اول و گام نخست به صورت وجود کالای "زیادی" در بازار تظاهر کرده بود در سیر تکاملی خویش مجموعاً اقتصاد را درهم میریزد و فاجعهای پدید میآورد که به مراتب از شدیدترین سوانح طبیعی ویرانگرتر است.
در بحران بزرگی که در سالهای ۱۹۳۳ - ۱۹۲۹ در گرفت، حجم تولید در جهان به ۴۴% رسید (کمتر از نصف میزان قبل از بحران شد) و بزرگترین کشورهای سرمایه داری از نظر حجم تولید به سطح ۲۰ یا ۳۰ سال پیش از بحران برگشتند. چهل میلیون نفر کارگر از کار بیکار شده به خیابانها ریخته شدند، هزاران مؤسسه ورشکست گردید. زیانی که از این بحران به اقتصاد جهانی وارد شد بیش از خسارات ناشی از جنگ اول جهانی بود. لبهٔ تیز بحران و نیروی ویرانگر آن علیه کارگران و تولیدکنندگان و سرمایه داران کوچک متوجه است
تاریخ بحرانهای اقتصادی
تاریخ بحرانهای اقتصادی سرمایه داری معلوم است. نخستین بحران بزرگ اقتصادی در ۱۸۲۵ در انگلستان پدید آمد و سپس هر ۸ تا ۱۲ سال یکبار تکرار شد و هر کشوری را که وارد مرحله سرمایه داری شده بود فرا گرفت. از بحران ۲۹ - ۱۹۳۳ به بعد بر اثر تنظیم دولتی
بحران اقتصادی
بحران اقتصادی در نظر اول عبارت است از پیدا شدن "اضافه تولید" یعنی پرشدن بازار از کالاهائی که مشتریِ قادر به پرداخت ندارد. وقتی در بازار مشتری نباشد و کالاها فروش نرود طبعاً تولید کالاها نیز کاهش یافته و متوقف میشود و به دنبال آن تعطیل کارخانهها و بیکاری وسیع و میلیونی کارگران بیش میآید که به نوبه خویش فروش کالاها را باز هم دشوارتر کرده و بر عمق بحران میافزاید. سیستم اعتباری سرمایه داری از کار باز میماند، بدهکاران توان پرداخت بدهی خود را در سر موعد از دست میدهند. بهای سهام شرکتها در بازار تنزل میکند، موسسات سرمایه داری یکی پس از دیگری ورشکست میشوند.
به این ترتیب آنچه در نظر اول و گام نخست به صورت وجود کالای "زیادی" در بازار تظاهر کرده بود در سیر تکاملی خویش مجموعاً اقتصاد را درهم میریزد و فاجعهای پدید میآورد که به مراتب از شدیدترین سوانح طبیعی ویرانگرتر است.
در بحران بزرگی که در سالهای ۱۹۳۳ - ۱۹۲۹ در گرفت، حجم تولید در جهان به ۴۴% رسید (کمتر از نصف میزان قبل از بحران شد) و بزرگترین کشورهای سرمایه داری از نظر حجم تولید به سطح ۲۰ یا ۳۰ سال پیش از بحران برگشتند. چهل میلیون نفر کارگر از کار بیکار شده به خیابانها ریخته شدند، هزاران مؤسسه ورشکست گردید. زیانی که از این بحران به اقتصاد جهانی وارد شد بیش از خسارات ناشی از جنگ اول جهانی بود. لبهٔ تیز بحران و نیروی ویرانگر آن علیه کارگران و تولیدکنندگان و سرمایه داران کوچک متوجه است
تاریخ بحرانهای اقتصادی
تاریخ بحرانهای اقتصادی سرمایه داری معلوم است. نخستین بحران بزرگ اقتصادی در ۱۸۲۵ در انگلستان پدید آمد و سپس هر ۸ تا ۱۲ سال یکبار تکرار شد و هر کشوری را که وارد مرحله سرمایه داری شده بود فرا گرفت. از بحران ۲۹ - ۱۹۳۳ به بعد بر اثر تنظیم دولتی
بحران اقتصادی
بحران اقتصادی در نظر اول عبارت است از پیدا شدن "اضافه تولید" یعنی پرشدن بازار از کالاهائی که مشتریِ قادر به پرداخت ندارد. وقتی در بازار مشتری نباشد و کالاها فروش نرود طبعاً تولید کالاها نیز کاهش یافته و متوقف میشود و به دنبال آن تعطیل کارخانهها و بیکاری وسیع و میلیونی کارگران بیش میآید که به نوبه خویش فروش کالاها را باز هم دشوارتر کرده و بر عمق بحران میافزاید. سیستم اعتباری سرمایه داری از کار باز میماند، بدهکاران توان پرداخت بدهی خود را در سر موعد از دست میدهند. بهای سهام شرکتها در بازار تنزل میکند، موسسات سرمایه داری یکی پس از دیگری ورشکست میشوند.
به این ترتیب آنچه در نظر اول و گام نخست به صورت وجود کالای "زیادی" در بازار تظاهر کرده بود در سیر تکاملی خویش مجموعاً اقتصاد را درهم میریزد و فاجعهای پدید میآورد که به مراتب از شدیدترین سوانح طبیعی ویرانگرتر است.
در بحران بزرگی که در سالهای ۱۹۳۳ - ۱۹۲۹ در گرفت، حجم تولید در جهان به ۴۴% رسید (کمتر از نصف میزان قبل از بحران شد) و بزرگترین کشورهای سرمایه داری از نظر حجم تولید به سطح ۲۰ یا ۳۰ سال پیش از بحران برگشتند. چهل میلیون نفر کارگر از کار بیکار شده به خیابانها ریخته شدند، هزاران مؤسسه ورشکست گردید. زیانی که از این بحران به اقتصاد جهانی وارد شد بیش از خسارات ناشی از جنگ اول جهانی بود. لبهٔ تیز بحران و نیروی ویرانگر آن علیه کارگران و تولیدکنندگان و سرمایه داران کوچک متوجه است
تاریخ بحرانهای اقتصادی
تاریخ بحرانهای اقتصادی سرمایه داری معلوم است. نخستین بحران بزرگ اقتصادی در ۱۸۲۵ در انگلستان پدید آمد و سپس هر ۸ تا ۱۲ سال یکبار تکرار شد و هر کشوری را که وارد مرحله سرمایه داری شده بود فرا گرفت. از بحران ۲۹ - ۱۹۳۳ به بعد بر اثر تنظیم دولتی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
مقدمه :
بعد از چندین دهه از پیشرفت ،اقتصاد آلمان با افت مواجه می شود. آلمانی ها رهبری قوی را در بخش های اصلی بازار جهان نشان داده اند. و از اشتغال ثابت و موقعیت اجتماعی برخوردار بودند. سال 1990 تغیری ایجاد شد. اقتصاد آلمان خیلی کمتر از دیگر کشورهای پیشرفت کرده است و موقعیت بازار کار به طرز چشمگیری باقی ماند. آلمالنی ها هنوز در زمینه های بازار سنتی ثابت قدم و قوی هستند. اما به موقعیت دیگر کشورها در بازسازی اقتصادی که بر مبنای دانش باشد نبوده است به خصوص آمریکا خیلی بیشتر در عمق بخشیدن نیازهای جهانی سازی موفق بوده است . در مقایسه با آلمان ،اقتصاد آمریکا نسبت رشد بتالا و کاهش بیکاری در طی دهه پیش نشان داد. آمریکا نه تنها موقعیتش را در زمینه های زیادی در بازار جهانی بهبود بخشید بلکه قادر شد کهد روند بازار جهانی را تعیین کند و یکی از بهترین فروشنده ها در بخش های مختلف در نظام اقتصادی جدید شود.
هنگامی که به دلایل پیشرفت آلمان در طی دهه گذشته می نگریم ،نه تنها از آمریکا ،بلکه از چندین کشور اروپایی دیگر هم عقب افتاده است که این دلایلی آشکار است که ما می تعوانیم به روشنی ببینیم . برای نمونه فشار زیاد جریان پیوند دوباره انعطاف پذیری بازار کار و مقدار زیاد کاغذ بازی بعضی از دلایل تحلیلی از موقعیت اقتصادی جدید نشان می دهد که آلمان مشکلاتی در تغییر علاوه بر این دلایل ،تحلیلی از موقعیت اقتصادی بازار اقتصادی جدید نشان می دهد که المان مشکلاتی در تغییر نظام اقتصادی از یک مشکل سنتی بر مبنای صنعت به مشکلی که به داشتن مدرن و تحقیق و توسعه دست یافته است ،داشته است. یک توضیح برای این مشکلات در سیاست تکنولوژی برای کارخانه های کوچک و متوسط یافت می شود. در همه نظام های اقتصادی پیشرفته در طول دهه گذشته شرکت های کوچک و متوسط نقشی را برای شکوفا کردن عقاید نو آوری شده و ایجاد شغل بدست آوردند.
سیاست نظام اقتصادی پیشرفته باید این نقش جدید و منافعی را که این کارخانه ها در رشد و نوآوری دست آورده اند را تشخیص دهند. اما سیاست این حقیقت را باید تشخیص دهد که کارخانه ها ی کوچک و متوسط نسبت به کارخانه های کوچک و متوسط نسبت دارند.
بعد از توضیح تغییرات کارخانه های کوچک و متوسط درگذشته و اهمیتش در اقتصاد پیشرفته ،من فاصله بین آمریکا و آلمان را بوسیله حقایق اقتصادی نشان می دهم. بعد از آن من نشان می دهم که نه بازارهای سنتی و نه بازار سرمایه گذاری مخاطراه آمیز هیچکدام قادر نیستند تا سرمایه لازم را برای پروژه های تحقیق و پیشرفت بارینک بالا مخصوصا در بازارهای کوچک و متوسط فراهم کنند.
در گذشته آمریکا برنامه هایی را ایجاد کرد تا ورشکست شدن این بازار (صنف بازار ) را اصلاح کند . نوآوری کار کوچک و برنامه تحقیق و برنامه تکنولوژی پیشرفته نمونه های هستند که نشان می دهد که چطور دولت مرکزی می تواند کمک کند. این برنامه ها با فراهم آوردن بودجه برای پروژه های که بار سیک انجام می شوند قادر نیستند که بودجه های خصوصی را به سمت خود جذب کنند.
اما هنوز ،منافع اجتماعی زیادی در آینده انتظار می رود که به فعالیت های نو اوری شده آمریکا و به ثروت کشور کمک می کند. در مقایسه با ان سیاست رایج آلمان شکست و ضعف بازار مالی خصوصی را اصلاح نکردند . این نشان خواهد داد که سیاست رایج درباره ی کارخانه های کوچک و متوسط با نیازهایش در تکنولوژی پیشرفته و زمینه های ریسک بالا همخوانی ندارد. برای اینکه بر مشکلات اقتصادی انها غلبه کند و هم در داخل و هم در خارج ،بخش های اقتصادی جدید به طوربین المللی موفق شود. سیاست آلمان ممکن است منافع خود را با نگاه کردن به نمونه های آمریکا بدست آورد . نتیجه گیری از این مقاله این است که لازم است برای بررسی کردن و اینکه چه حدی از درخواست هدف ها و عقیده های برنامه آمریکا درباره ی نو آوری های پررسیک ممکن است برای اقتصاد آلمان در برگرداندن آن به موقعیت قبلیش در بازار جهانی و افزایش رشد و ثروت بلند مدت مفید باشد.
اثرات جهانی سازی کردن کارخانه های کوچک و متوسط در امریکا و المان
یک اثر جهانی سازی این بوده است که این امکان بوجود می اید که کارخانه هایی که شعاع جغرافیایی بزرگ دارند. و به اندازه کافی قوی و نیرومند هستند بتوانند در سراسر جهان کار کنند . در دسترس بودن اطلاعات جدید و تکنولوژی های ارتباط بهبود حمل و نقل بنیادی سرمایه انسان به خوبی شرایط تولید دیگر در تعدادی از کشورهای پیشرفته است . علاوه بر این در دسترس بودن این عوامل مصرف شده با هزینه کمتر در جهان صنعتی شده این امکان را بوجود اورد به تغییر دادن مکان تولید و بازار به مناطقی مثل اسیا و آمریکای جنوبی کمتر شدن ارتباط بین کشورهای اروپای غربی و سوسیانیست قبلی این پیشرفت را از بین بردند.
در آمریکا در اواخر دهه 1970 فرصت استفاده کردن از منابع نسبی بیرون کشور بوجود آمد اما افزایش رقابت کارخانه های مخصوصا کارخانه های تولید کننده بزرگ را مجبور کرد. اگر می خواهند موقعیت بازاری خود را افزایش و نگه دارنده مکان خود را تغییر دهند. این به کاهش دسترس بودن کار در شرکت های بزرگ و تقریبا از دست دادن 43 میلیون کار بین 1995 تا 1979 منتج می شود.
توجه کردن به سیاست اقتصاد در امریکا روی بازارهای کوچک ومتوسط تاثیر می گذارد . در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 بازارهای کوچک و بزرگ در این زمان قادر نبودند تا فاصله کاری که بوسیله کارخانه های بزرگ ایجاد شده بود را پر کنند.
دو سوال مهم بوجود امد :
چطور موقعیت ضعیف رقابتی را افزایش دهم؟
چطور کار بیشتری در بازار کوچک و متوسط به وجود بیاوریم؟
در مقایسه با اقتصاد آلمان در اواخر دهه 80 داستان موفقی مورد توجه قرار داده شد ،مخصوصا راجع به ترکیب کامل کارخانه های کوچک و بزرگ و متوسط و بزرگ و در بازار داخلی و بین المللی خیلی موفق بودند و نسبت رشد ثابت را نشان داد. آلمان به نظر می رسد که به طور منفی توسط اقتصاد جدید تاثیر نپذیرند و مخصوصا تعداد زیادی از صادرات محوری کارخانه های کوچک ومتوسط موقعیت رقابتی قوی ، عمدتا بوسیله سرمایه گذاری کردن در سرمایه های واجد شرایط زیاد انسان نگهداشتند. رشدشان کم ولی دائمی بود.
عمدتا با ورود اروپای شرقی به بازار جهانی فشار برای از هم گسیختگی کارهای داخلی کارخانه های بزرگ که تا قبل از سال 1990 به آلمان رسید ایجاد شد. نه تنها کارخانه های بزرگ به مکان هایی در اسیا و اروپای شرقی حرکت کردند. بلکه کارخانه های کوچک قبلی خود را در مو قعیتی در شرایط رقابتی جدید در بازار سنتی بین المللی پیدا کردند.
محصولات از کشورهای دیگر کیفیت بالای کالاها با هزینه های تولید کم ،شرایط رقابتی قابل چشمگیری در بازار جهانی ایجاد کرد . فراهم کردن کالاها و تولیدات از کشورهای دیگر ،کارخانه های کوچک و متوسط را حتی از بازار داخلی آلمان بیرون کرد. نه تنها کارخانه های بزرگ کارها را از بین برد بلکه تعدادی از کارخانه های کوچک و متوسط مجبور شدند جلوی تولید را بگیرند .
در آلمان می توانیم موقعیت مشابهی را که آمریکا در اواخر دهه 70 داشت را مشاهده کنیم امروزه کارخانه های بزرگی در اقتصاد کشور ،مخصوصا برای نگهداشتن رشد سراسری و شغل ثابت بازی می کنند . اما اقتصاد دان ها موافقت کردند که کارخانه های کوچک .و متوسط موتورهای جدیدی از تکنولوژی پیشرفته در اقتنصاد مدرن هستند..
به خاطر اندازه کوچکشان ،آنها خیلی سریع تربه تغییرات بازار عکس العمل نشان می دهند . آنها تقریبا به طور شدیدتری با مشتری هایشان و شرکای کاری خود ارتباط برقرار می کنند کهد باعث می شود که این امکان به وجود بیاید که با تغییرات و شرایط تولید سریع تر سازگار شوند . کارخانخه های کوچک و متوسط دستور العمل هایی که وابسته به سلسله ای است را نشان ندادند.که اغلب ارتباط بین دانشمندان و مدیران را راحت تر می کنند.
اشخاص با عقاید وسیع شانس بیشتری دارند تا به کارخانه های کوچک و متوسط برده شوند. منظورش این است که کارخانه های کوچک و متوسط یک آغاز و شروع مهمتری را پیشنهاد کردند تا کاملا عقاید انتظار نرفته و جدید را پیشرفت دهند و این را به یک نو آوری تبدیل کنند که کازرخانه های بزرگ این کار را انجام می دهند.
بنابر این اقتصاد مدرن باید دو هدف اصلی داشته باشد ،اولین هدف برای وارد شدن به زمینه های بازار که تحقیق و پیشرفت است به خاطر اینکه تولیدات رقابتی می تواند دستمزد و استخدام بالا را در طول دراز مخدت پیشرفت دهد. دومین هدف :محیط کاری خوب را برای موفقیت کارخانه های کوچک ومتوسط را ترذغیب کند. به خاتطر اینکه آنها اصلی ترین نو اوران هستند
فاصله اقتصادی بین آمریکا و آلمان
تفاوت شدید از نظر موقعیت اقتصاد کلی نمی تواند بوسیله تفاوت های بزرگ در شمار رشد و نسبت بیکاری نشان دهد. راجع به تبدیل ضروری از مشکل صنعتی سنتی به شکل اقتصادی بر مبنای دانش ما باید نگاه کنیم که چه حدودی از کشور قادر است تا مبادله کند با تولید هایش در بازار بین المللی برای تکنولوژی بالا و اطلاعاتی که بر اساس کالا است .
جدول شماره 1 نشان می دهند که چطور آمریکا به طور فوق العاده ای اجرای صادراتش را در طی 1995 تا 2000 پیشرفت داد. مخصوصا در زمینه های که با اقتصاد پیشرفته ربط دارد و یا اینکه معمولا قسمتی از فعالیت های تحقیق و پیشرفت را دارد . آلمانی ها یک بهبود کمی صادراتشان در بیشتر زمینه ها نشان داده اند.
در بعضی زمینه ها آلمانی حتی یک کاهش در صادراتشان نشان دادند.
با نگاه کردن به بخش های کلی بازار بین المللی ما می توانیم ببینیم که آمریکا بخش های بازاری خود را افزایشز دادند در حالی که کارخانه های آلمان موفقیت کمتری داشتند و بخش های بازاری خود را ازدست دادند.(جدول دو) .جدول 3 کاهش بخش بازاری آلمان را در 12 بازار که بزرگترین وارد کننده در بازار بودند را نشان می دهد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
بهینهیابی اقتصادی سیستم لجن فعال
چکیده:
در سالهای گذشته آلودگیهای ناشی از دفع انواع فاضلاب اعم از خانگی، صنعتی، کشاورزی و ... د ر کشورمان موجب شده است تا تصفیه و کنترل این آلایندهها از اولویتهای مهم حفاظت، مدیریت و برنامهریزی محیط زیست باسد. در همین راستا مسوولان امر مبادرات به وارد کردن تکنولوژی روشهای مختلف تصفیه فاضلاب و از جمله سیستم لجن فعال به کشور نمودهاند. هرچند که امروزه در خصوص طراحی این سیستمها با توجه به در دسترس بودن منابع مختلف پیشرفتهای خابی حاصل شده است، اما کمبود تجربه و عدم آشنایی کافی به مسائل اجرایی، راهبری و نگهداری سیستمهای تصفیه و هزینههای گزاف مورد نیاز معضلی است که انتخاب آنها را عمدتاً با دشواری همراه ساخته است. بنابراین برای جلوگیری از به هدر رفتن وقت و سرمایه بهینهیابی اقتصادی سیستمهای رایج تصفیه فاضلاب در ایران و علیالخصوص لجن فعال موضوعی ضروری و اجتنابناپذیر است.
در این مقاله بهینهیابی اقتصادی سیستم لجن فعال با استفاده از یک برنامه کامپیوتری دینامیکی انجام گرفته است تا بتوان چند مرحلهای بودن سیستم و ساختار خاص ارتباطب بین این مراحل را مدل نمود. در این برنامه کامپیوتری هزینههای اجرایی، بهرهبرداری و تعمیر واحدهای مختلف یک تضفیهخانه فاضلاب با سیستم لجن فعال با توجه به نقشههای اجرایی آن و همچنین با استفاده از نمودارها، آمار و ارقام بینالمللی موجود ارزیابی گردیده است. سپس بهینهیابی اقتصادی با درنظر گرفتن ترکیبهای گوناگونی از واحدهای مختلف این سیستم صورت پذیرفته است. در انتها با توجه به سرمایهگذاریهای کلان کشور در امر تصفیه فاضلاب و لزوم صرفهجویی اقتصادی صورت پذیرفته است. در انتها با توجه به سرمایهگذاریهای کلان کشور در امر تصفیه فاضلاب و لزوم صرفهجویی اقتصادی در این زمینه، پس از بررسی مشکلات، راهکارها و پیشنهاداتی مطرح شده است.
مقدمه
بشر در طی قرون متمادی فضولات ناشی از فعالیتهای مختلف خود را (اعم از مسکونی، تجاری، صنعتی و ...) چه به صورت جامد و چه به صورت مایع به محیط زیست اطرافش دفع کرده است. این امر را باید ناشی از در دسترس بودن سطوح وسیع و کافی برای دفع زمینی فاضلاب تصفیه نشده و یا وفور آبهای پذیرنده دانست که با توجه به میزان کم فاضلاب، این سطوح و آبهای پذیرنده قادر به پالایش طبیعی فاضلاب (خودپالایی) بوده
3
اند، اما این روند به دلیل رشد سریع جمعیت، توسعه شهرنشینی، صنعتی شدن، مکانیزه شدن کشاورزی و افزایش مقدار فاضلاب از لحاظ کمنی و بالا بودن میزان آلودگی از لحاظ کیفی باعث تخریب محیط زیست و به مخاطره افتادن منابع طبیعی گردید. این موضوع سبب شد که تقاضا برای اعمال روشهای کارآمدتر در کنترل و تصفیه فاضلاب رشد فزایندهای پیدا کند. این امر محققان را بر آن داشت که سیستمهایی را در جهت به حداقل رساندن آلودگیهای محیط زیستی طراحی نمایند که از پیامدهای آن بوجود آمدن انواع سیستمهای تصفیه فاضلاب بوده است.
سیستمهای تصفیه فاضلاب بر حسب نوع عملکرد و راندمان تصفیه به انواع گوناگونی تقسیمبندی میشوند. طبیعتاً بکارگیری هر کدام از سیستمهای تصفیه فاضلاب تابع مقررات کشوری و محلی، قابلیت اجرا (با توجه به خصوصیات فنآوری، اجتماعی، فرهنگی و ... محل)، نیروی انسانی متخصص و میزان تصفیه مورد نیاز، نحوه استفاده از پساب حاصل از تصفیه و ... میباشد. سیستم تصفیه فاضلاب مناسب برای استفاده در یک موقعیت معین آن است که این تنگناها را مورد توجه قرار داده و تصفیهخانهای ارائه کند که هزینه کلی آن حداقل بوده و قابلیت رسیدن به راندمان موردنظر را در بیشتر روشهای وابسته داشته باشد. سیستم تصفیه فاضلاب بررسی شده در این مقاله لجن فعال میباشد که به علت مقبولیت و عمومیت بکارگیری برای تصفیه فاضلاب در ایران با جزئیات واحدهای مربوطهاش مورد بررسی قرار گرفته است.
فرآیند لجن فعال در سال 1914 و در انگلستان توسط آردن و لاکت ارائه گردید. علت نامگذاری آن به این اسم، استفاده از یک توده فعال از میکروارگانیسمهایی است که قادرند فاضلاب را به صورت هوازی تثبیت کنند. برای انجان این فرآیند، واحدها، تاسیسات و تجهیزات مختلفی مورد نیاز است که به عنوان مثال میتوان از واحدهای آشغالگیری، دانهگیری، تهنشینی اولیه، حوض هوادهی، تهنشینی ثانویه، تانک تغلیظ لجن و هاضمها نام برد. این واحدها، به همراه تجیهیزات و تاسیسات مربوط، هزینههای قابل توجهی از لحاظ سرمایهگذاری اولیه جهت ساخت، نصب و راهاندازی و در ادامه هزینههای سالیانه بالایی جهت راهبری و نگهداری سیستم را میطلبند.
از پارامترهای مهم در انتخاب نوع سیستم تصفیه، پارامترهای اقتصادی میباشند. پارامترهای اقتصادی مهمی که چگونگی انتخاب و بکارگیری سیستمهای تصفیه فاضلاب را تحتالشعاع خود قرار میدهند، شامل هزینه سرمایهگذاری اولیه سازهای، تجهیزات و تاسیسات مختلف برقی، شیمیایی و مکانیکی و ... (اعم از ریالی و ارزی)، هزینه سالیانه بهره
4
برداری و نگهداری و هزینه تامین مواد مصرفی میباشند. در کشورهای در حال توسعه (و از جمله در کشور ما) با توجه به نیاز سیستمهای تصفیه فاضلاب به تجهیزات و فناوری خارجی و تغییرات و نوسانات نرخ ارز لازم است طراحی این سیستمها به گونهای انجام پذیرد که در عین برآورده ساختن کیفیت موردنظر پساب خروجی، حداقل هزینه را نیز به همراه داشته باشد. با توجه به تنوع واحدها و هزینههای مربوطه در سیستمهای تصفیه فاضلاب، محققان درصدد تهیه و تنظیم برنامههای کامپیوتری برآمدند که با الهام از مدلهای ریاضی بتوانند ضمن بهینهیابی اقتصادی پروژه، به اصول طراحی بهینه سیستمهای تصفیه دست یابند. این برنامهها به دلایل مختلف در عمل زیاد موفق نبودند و به همین علت نیاز به طراحی مدلی که قادر باشد با بکارگیری فرآیندی سیستماتیک، ترکیبی از تصمیمات متوالی را تعیین کرده و به حداکثر شدن کارایی کلی سیستم منتهی گردد، احساس گردید که این امر منجر به ارائه برنامهریزی پویا شد.
از آنجا که روابط حاکم بر سیستم تصفیه فاضلاب به طور منظقی و تجربی غیرخطی میباشند، استفاده از برنامهریزی پویا به دلیل ساختار آن مورد توجه قرار گرفت و کارآمد بودن آن توسط ایونسون و همکاران (1969) چیا و دفیلیپی (1970) به اثبات رسید. برنامهریزی پویا یک فن محاسباتی است که بر اساس اصل بهینهگی بلمن پایهریزی شده است.
بر اساس اصل بهینهگی بلمن، خط مشی بهینه که شامل مجموعهای از تصمیمگیریهاست، این ویژگی را دارد که وضعیت و تصمیمگیریهای ابتدایی هر چه باشند، تصمیمگیریهای باقیمانده باید خط مشی بهینه را، با توجه به وضعیت حاصل از تصمیمات قبلی تشکیل دهند. برنامهریزی پویا بر این اصل استوار است. در بسیاری از مسائلی که در آنها رشتهای از تصمیمهای مرتبط با یکدیگر مطرح میباشد، غالباً از برنامهریزی پویا که ماهیتاً روشی ریاضی است، استفاده میشود. دلیل آن، این است که برای هر سیستم، شبکهای بر اساس نوع ارتباط بین مراحل آن تعریف میشود که با حل این شبکه از طریق برنامهریزی پویا میتوان مقدار بهینه را در طی مراحل گوناگون تعیین نمود.
کارهای قابل ملاحظهای به منظور حداقل ساختن هزینه سیستمهای تصفیه فاضلاب به روش کامپیوتری برنامهریزی پویا در دنیا صورت گرفته است.
در این تحقیق به بررسی یکی از سیستمهای رایج تصفیه فاضلاب در ایران (لجن فعال)، ارائه تابع هزینه برای انواع مختلفی از هر یک از واحدهای آن و بهینهیابی کامپیوتری این سیستم (با تاکید بر جنبههای اقتصادی) پرداخته شده است. در تعیین توابع هزینه سرمایهگذاری اولیه سازهای، تجهیزات و تاسیسات مختلف و هزینه سالیانه بهرهبرداری و نگهداری از جداول و منحنی
5
های موجود در مراجع معتبر و همچنین برآورد هزینه تصفیهخانههای طراحی شده در کشور استفاده شده است. این توابع بر حسب پارامترهای طراحی برای واحدهای کلیدی تصفیهخانه به صورت نمودارهایی ارائه گردیدهاند. بهینهیابی اقتصادی یک سیستم فاضلاب میتواند به کمک یک مدل کامپیوتری به روش برنامهریزی پویا و با استفاده از این توابع و نمودارها انجام گردد. به عنوان یک مثال حل شده هزینههای مختلف تصفیهخانه فاضلاب شهر شیراز ارائه گردیده و بهینهیابی اقتصادی در این تصفیهخانه خاص بحث و بررسی شده است. در انتها با توجه به سرمایهگذاریهای کلان کشور در امر تصفیه فاضلاب و لزوم صرفهجویی اقتصادی در این زمینه، راهکارها و پیشنهاداتی مطرح شده است.
روش تعیین توابع هزینه واحدها
همانطور که بیان گردید، جهت بهینهیابی یک سیستم تصفیه فاضلاب با گزینههای مختلف، لازم است ابتدا هزینه هر یک از واحدها اعم از ساختمانی، تاسیساتی، راهبردی، نگهداری و ... محاسبه گردد. در این ارتباط، شکل کلی توابع هزینه با استفاده از جداول و روابط موجود در مراحل معتبر به صورت یک تابع نهایی (Y=nXb) با دو ضریب ثابت کالیبراسیون (b, a) درنظر گرفته شد. در این توابع هزینه سرمایهگذاری اولیه بر حسب دبی طراحی تصفیهخانه و سایر پارامترهای طراحی هر واحد و هزینه سالیانه بهرهبرداری و نگهداری در حدود 2 الی 4 درصد هزینه سرمایهگذاری اولیه داده شده است. برای تطابق این توابع با شرایط ایران، علاوه بر هزینهها و پارامترهای طراحی مختلف نسبت ضرایب ثابت این توابع نیز بررسی گردید.
جهت کالیبراسیون توابع هزینه با توجه به شرایط ایران، اطلاعات هزینهای مربوط به تصفیهخانههای طراحی شده فاضلاب شهرهای مخلتف از جمله شیراز، رشت، لاهیجان، قزوین و گیلان غرب جمعآوری گردید. پس از بررسی اسناد و مدارک برآورد هزینه این تصفیهخانهها مشخص گردید که یک ارتباط منطقی بین دبیهای طراحی و برآوردهای هزینه انجام شده برقرار نبوده است. به عنوان نمونه، تصفهخانه شیراز با دبی طراحی بیشتر (940 لیتر بر ثانیه) و برآورد انجام شده بر اساس فهرست بهای 79، هزینه کمتری را نسبت به برآورد انجام شده برای دو تصفیهخانه رشت و لاهیجان با دبی طراحی کمتر (به ترتیب 73. و 300 لیتر بر ثانیه) بر اساس فهرست بهای 77، داشته است.
از یک دیدگاه مدیریتی، یکی از علتهای عدم وجود هماهنگی در برآورد هزینه تصفیهخانههای مختلف کشور با دبیهای طراحی آنها را میتوان در عمر کوتاهی دانست که از تشکیل مدیریت واحد و نظارت هماهنگ و همه جانبه بر صنعت آب و فاضلاب کشور (در قالب شرکت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 153 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
Akio Morita
بنیانگذار sony
«Akio Morita» در 26 ژانویه سال 1921 در «Nagoya» کشور ژاپن متولد شد. او که در رشته فیزیک تحصیل می کرد، با آغاز جنگ جهانی دوم به خدمت ارتش ژاپن درآمد و در ناوگان دریایی ارتش به کار مشغول شد.
در هفتم ماه مه سال 1946 «Marito» به همراه یکی از همرزمانش در جنگ با نام «Masaru Ibuka» یک شرکت تعمیر رادیوهای دست دوم تحت عنوان «Tokyo Tsushin kogyo» بنا کردند. در آن زمان «Morita» 25 سال و «Ibuka» 38 سال داشت و هر دو با سرمایه اولیه 190 هزار ین ژاپن شرکت را با 20 کارمند اداره می کردند.
در سال 1949 شرکت اولین نوارهای مغناطیسی خود را روانه بازار کرد و در سال 1950 توانست اولین ضبط صوت های ژاپنی را تولید نماید. در سال 1957 نیز اولین رادیوهای جیبی توسط این کمپانی تولید و به بازار عرضه گردید. یکسال بعد زمانی که شرکت کوچک سابق حال به یک کمپانی نسبتا صاحب نام تبدیل شد، تصمیم به تغییر عنوان آن به «Sony» گرفته شد . در سال 1960 کمپانی Sony اولین تلویزیون های ترانزیستوری را ابداع نمود و بعد به طور گسترده روانه بازار نمود. در سال 1965 نیز اولین دوربین فیلمبرداری خانگی توسط این کمپانی ساخته و به بازار عرضه شد. پس از آن محصولات مهم Sony عبارت بودند از «Walkman» تلویزیون های «Trinitron» مایکرو دیسکت های کامپیوتر و سرانجام از «Sony Playstation» که هر یک شهرت فراوانی را به سوی این امپراطوری عظیم روانه ساخت. با گسترده تر شدن فعالیت کمپانی در عرصه الکترونیک و افزایش حجم تقاضا از سراسر دنیا شعبات متعددی در سراسر این کره خاکی بنا شد. در کشور آمریکا این شعبه در سال 1970 کار خود را با ریاست شخص «Morita» آغاز نمود و اینگونه شد که «Sony» به عنوان اولین شرکت ژاپنی در بورس نیویورک حضور یافت. دو سال بعد یعنی در سال 1972 مجددا Sony اولین کمپانی بود که یک کارخانه آمریکایی دایر می کرد.
البته روند کاری «Morita» و قلمرو تحت فرمانش همیشه با خط سیر صعودی همراه نبوده است. شکست Sony در رقابت با کمپانی Matsushita در عرضه و تولید نوارهای VHS و همچنین خرید ناموفق 4/3 میلیارد دلاری این شرکت که قصد داشت با در اختیار گرفتن کمپانی فیلم سازی «
2
Columbia Pictures» حضور قطعی در هالیوود داشته باشد، از جمله روزگار تخلی به شمار می روند
که در دوره ای مشکلات عدیده ای برای پادشاهی Sony پدید آورده بودند. اما به هر حال sonyهمواره حرف اول را در بازار الکترونیک می زده و می زند.
در رابطه زندگی شخصی «Morita» نکات جالبی وجودارد . او در مدت زندگانی اش دوستان پرنفوذ بسیاری در سراسر دنیا علاوه بر کشور ژاپن داشت که نخست وزیر پیشین ژاپن و همچنین «Kissinger» رئیس جمهور دهه های سابق ایالات متحده از جمله این افراد به شمار می روند.
در اواخر دهه 1990 ثروت او که بیش از 3/1 میلیارد دلار تخمین زده می شد سبب گشت تا مجله اقتصادی «Forbes» نام «Morita» را در لیست ثروتمندترین های دنیا قرار دهد. همچنین او تنها غیر آمریکایی بود که مجله «Time» به عنوان بزرگترین و موفق ترین مدیران و بازرگانان در لیست خود جای داد. او همچنین به سبب سیاست های اقتصادی و مهارت های مدیریتی که از خود به نمایش گذارد، از سوی مجامع علمی مختلف ژاپن ، انگلستان و ایالات متحده نشان یادبود و لیاقت دریافت کرد.
دیگر اینکه به سبب مشغله فراوان کاری در دوران جوانی «Morita» پس از سن 50 سالگی تازه به یادگیری ورزش های اسکی، تنیس و همچنین غواصی روی آورد که این امر در نوع خود بی نظیر است. اشتغال یکباره او به این ورزش ها موجب گردید تا در سال 1993 هنگامی که مشغول بازی تنیس بود، دچار حمله قلبی شود و مابقی عمر را بر روی صندلی چرخ دار سپری نماید. یکسال بعد یعنی در سال 1994 از سمت خود در کمپانیSony استعفا داد و «Norio Ohga» را جانشین خود ساخت.
سرانجام « Akio Morita» در سوم اکتبر 1999 در سن 78 سالگی بر اثر بیماری ذات الریه جان سپرد و تمامی اموال و دارایی خود را برای همسر و دو پسر و تنها دخترش به ارث گذاشت.
هم اکنون امپراطوری عظیم Sony با فروش سالانه بیش از 33 میلیارد دلار، در جایگاه قدرتمندترین بازار صوتی تصویری قرار دارد.
Barry Diller
3
نابغه رسانهها
با بیش از 40 سال سابقه کاری، «Barry Diller» از معدود مدیرانی است که در عرصه تلویزیون به سراغ هر شبکهای رفته، با ابتکار عمل خود توانسته میزان شهرت و محبوبیت آن را به طور شگفتآوری افزونی بخشد. اگرچه هیچیک از شبکههای تلویزیونی را به طور طولانی در اختیار نداشته است اما همان زمان اندک کافی بوده تا نبوغ او خودش را آشکار نماید و به بالاترین حد کارآیی رسد. حضور او در کمپانیهای بزرگ رسانهای چون ABC، «Paramount» و « Twenieth Century Fox» خود دلالت بر این دارد که میتوان نقش مهمی را در تولید فیلمها و برنامههای دیدنی دنیا به او بخشید.
«Barry Diller» در دوم فوریه سال 1942 در سانفرانسیسکو دیده به جهان گشود. اولین گامهای نردبان ترقیاش را زمانی برداشت که در شرکت «William Morris Agency » در بخش رسیدگی به نامههای رسیده فعالیت میکرد. پس از آن در سال 1966 به شبکه «ABC» پیوست و در بخش برنامهسازی مشغول به کار شد. تقریباً همان جا بود که مدیران ارشد کمپانی پی به نبوغ ذاتی او بردند و تصمیم به ارتقای سطح شغلی او گرفتند و از این رو در سال 1969 به عنوان معاونت شبکه در امر توسعه فیلمها و برنامههای شبکه به کار گرفته شد. به ابتکار او بود که شبکه «ABC» از پاییز 1969 برنامه «فیلم هفته» را به نمایش گذارد و همین امر سبب شهرت بیش از پیش این شبکه گردید.
در طرحی دیگر «Diller» به جای تمامی فیلمهای بیمحتوای از پیش ضبط شده تلویزیونی، دستور تهیه فیلمهای آموزنده و یا گاهاً هشداردهنده در مورد جوانان و معضلات اجتماعی را در این شبکه صادر کرد که این اقدام نیز کمک بزرگی برای اعتبار این کمپانی محسوب میشد.
در سال 1974 پس از درخشش فراوان او در «ABC»، از «Diller» برای اداره کمپانی رسانهای «Paramount Pictures» دعوت شد و او نیز اجابت کرد. به جرأت میتوان گفت که پربینندهترین فیلمهای ساخته شده توسط این کمپانی در طول یک دهه فعالیت «Diller» به عنوان مدیر آن صورت گرفته است. در سال 1984 «Diller» بر اثر اختلافی که با کمپانی ما در این شرکت پیدا کرده بود، استعفا داد.
4
با بیرون آمدن از «Paramount»، «Diller» حتی برای چند ماه هم بیکار نماند. بلافاصله در همان سال پس از خریداری کمپانی «Twentieth Century Fox» توسط «Rupert Murdoch»، «Diller» توسط این کمپانی در سمت مدیر شبکه به خدمت گرفته شد. شبکه تازه تاسیس «Fox» که با برنامههای متنوع خود بینندگان بسیاری را به سوی خود جذب کرده بود، خود را در محاصره سه رقیب قدرتمند «CBS»، «ABC» و «NBC» مشاهده میکرد. اما این بار نیز مدیریت «Diller» توانست حلقه محاصره را شکسته و نجات «Fox» را سبب گردد؛ او با تهیه برنامههای مستند ارزان قیمت اما پربیننده که بیشتر به مسایل اجتماعی و خصوصاً جوانان توجه داشتند، توانست گام بزرگی جهت پیشرفت شبکه «Fox» بردارد.
«Diller» که هرگز توان ماندن در یک محیط ثابت برای مدت طولانی را نداشت، این بار نیز خلاف تصور همگان اقدام به ترک «Fox» نمود و پس از آن شبکه «QVC» را خریداری کرد. این شبکه که بیشتر به ارایه خدمات و فروش کالا از طریق تلویزیون میپرداخت، با رهبری «Diller» تغییر شگرفی در خود پدید آورد. در همین راستا در سال 1995 او شبکه «IAC» را نیز از آن خود کرد و در آن نه تنها به فروش کالاها مشغول شد بلکه اقدام به ارایه خدمات گوناگون از قبیل ارز و هتل، بلیط و... نیز نمود و به همین ترتیب با گسترش دامنه فعالیتش در زمینه فروش کالا و ارایه خدمات وارد اینترنت شد و فعالیت خود را بیش از پیش وسعت بخشید. با آغاز فعالیت اینترنتی، «Diller» پس از مدت بسیار کوتاهی خود را در جایگاه رهبری ارایه خدمات مسافرتی برای مسافران از طریق اینترنت قرار داد و شهرت خود را در این عرصه نیز افزایش داد. در کنار این فعالیت او از ماه مه 2002 تا مارس 2003 مدیریت «Vivendi Universal Entertainment» را نیز برعهده داشت و کمافیسابق پس از مدت کوتاهی استعفا داد.
این روزها نیز «Diller» مدیریت شبکههای اینترنتی «Expedia»، «Hotels.com» و همچنین کمپانی «کوکاکولا» به همراه کمپانی «Washington Post» را برعهده دارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 22 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
2
توسعه اقتصادی و جهانی شدن
نظری به تجارب کشورها
تجارب کشورهای جهان نشان داده است که استفاده از کشورهای دیگر بعنوان مدل میتواند مفید باشد و در ضمن پیاده کردن کور کورانه هر مدل میتواند اوضاع کشور را مختل و احتمالا برای سالها از مسیرمعقول و مقبول منحرف سازد. برای مثال میتوان تجارب شوروی و کشورهای امریکای جنوبی از یک طرف و تجارب چین، هند، کره جنوبی و تایوان را از طرف دیگر مقایسه کرد.
در جریان فرو پاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق به ملتهای آن وابسته به آن قول میدادند که اگر سیستم کاپیتالیستی امریکائی را انتخاب و نهادینه کنند بزودی به ردیف ممالک پیشرفته دنیا خواهند رسید و مانند آمریکائیانی که در فیلمها میدیدند در رفاه خواهند زیست. امروز میبینیم که در شوروی فقر در تمام نقاط کشور وفور یافته و واقعیات ترسیم شده در کتابهای چارلز دیکنز و تنسی ویلیامزدر آن کشورها بوقوع پیوسته است. بطور تقریبی 15 در صد مردم شوروی با درآمدی کمتر از یک دلار در روز زندگی میکنند. مردم خوشبختی که شاغلند، یا باید بین غذا و لباس یکی را انتخاب کنند و یا باید بین سوخت و دارو یکی را انتخاب کنند. کارگران و کارمندانی که قبلا ازنظراقتصادی راحت زندگی میکردند حالا باید مواظب بودجه ناچیز خود باشند تا بتوانند برای خود و خانواده خود شام شب داشته باشند.
در سال 1990 چین کشوری عقب مانده و از شوروی عقب تر بود. فقر بوفور دیده میشد. درآمد ناخالص ملی چین حدود %60 شوروی بود. چین راه خود را انتخاب کرد و بدون عجله ای که گریبان گیر بسیاری از آنهائی که میخواهند یکشبه ره صد ساله را بپیمایند مدل خود را که به مدل چینی مشهور شده است پیاده کرد. دراین مدل، هر چند مکانیزم بازار آزاد تعیین کننده روابط اقتصادی است، ولی دولت جهت کلی اقتصاد و وظایف بنیادهای اقتصادی خصوصی را در جهت رفاه کلی تعیین میکند. بدین معنی که سیستم سرمابه داری چین مانند سیستم لجام گسیخته امریکائی نیست و بنیادهای اقتصادی (شرکتها) برای رفاه کارکنان خود و در قبال مملکت مسئولت دارند. در چین نتیجه با رشد سالیانه بین 5 تا 10 در صد از شوروی جلو زد و موازنه را بر عکس کرد تا جائیکه در آمد نا خالص شوروی در حال حاضر حدود %60 چین است. بر عکس آنچه در کشورهای بلوک روسیه شوروی سابق رخ داده است، میزان فقر در چین کاهش قابل توجهی کرده است. باید توجه کرد که برای دولت چین آزادیهای فردی، سیاسی، اجتماعی، مذهبی، و غیره تقدم ثانوی دارند و دولت ملت را با زور گزنه زیر یوغ خود نگه داشته است. تجربه اتحاد جماهیر شوروی سابق نشان میدهد که این سیستم غیر دموکتراتیک نیز، هر چند از نظر اقتصادی تاکنون بارور بوده است، بی دوام و از پا افتادنی است. این مقوله ایست که احتیاج به بحث جداگانه دارد و ازحوصله این نوشته کوتاه خارج است.
2
علاوه بر شوروی، کشورهائی که درهای مملکت را بروی تجارت خارجی باز کردند و هم اکنون در حال رکود نسبی و یا در رشد رکودی (رشدی که نرخ آن برای اشتغال کامل کافی نیست) قرار دارند، کشورهای آمریکای مرکزی و لاتین هستند. این کشورها در حال حاضراز رشدی کمتر از رشد دهه های قبل، که از سیاست جانشین سازی واردات با تولیدات داخلی استفاده میکردند برخوردارندد. بنابراین امروزه می بینیم که آنهائی که جهانی شدن را برای توسعه لازم میدانستند و توسعه، بدون جهانی شدن را غیر ممکن قلمداد میکردند، تغییر موضع داده و میگویند که جهانی شدن شرط لازم و کافی نیست. برای تحقق همزمان توسعه و جهانی شدن، باید:
1- دولت سیستم مالیاتی خود را بنحوی تغییر دهد تا کمبود بودجه ناشی از کاهش تعرفه های گمرکی را خنثی کند. در غیر این صورت بودجه دولت دچار کسری خواهد شد و اگر این کسری را با چاپ پول جدید حل کنند، کاری که کشورهای در حال توسعه که بازار پولی مترقی ندارند انجام میدهند، منتج به تورم خواهد شد که عوارض نا خواسته و نا مطلوبی برای تمام بخشهای مختلف اقتصاد خواهند داشت. در این حالت قیمتها افزایش خواهند یافت و در نتیجه یخشهائی که در بازار جهانی رقابت میکنند ممکن است که مزیت نسبی خود را از دست بدهند. واردات افزایش خواهد یافت و کسری تراز پرداختها مملکت را دچار مشکلات ارزی خواهد کرد و گرفتار دور معیوب تورم-رکود خواهد کرد.
3
2- د ولت سیستمی برای تعلیم و کارآموزی مجدد و اشتغال کارگرانی که شغل خود را در روال جهانی شدن از دست میدهند نهادینه کند. بطور کلی، صرف نظر از جهانی شدن اقتصاد، تعلیم و کارآموزی مجدد و اشتغال کارگران احتمالا مهمترین وظیفه دولت برای توسعه است. بدین معنی که صرف نظر از اینکه کشوری بخواهد وارد بازارجهانی بشود یا تصمیم بگیرد که در خارج سیستم سازمانهای رسمی جهانی فعالیت کند باید کارآموزی مجدد کارگران را در بالای تقدمهای خود قرار دهد چون استخدام تکنولوژیهای جدید (چه خانه زاد و چه وارداتی) دائماً باعث جابجائی کارگران خواهد شد. بنابراین تعلیم و تربیت و کارآموزی مجدد کارگران لازمه رشد و توسعه اقتصادی است و بستگی به جهانی شدن یا نشدن مملکت ندارد. برای افزایش اشتغال و افزایش کارآئی باید تکنولوژی جدید استخدام کرد و این روند احتیاج به کارگران جدید با تخصصهای جدید دارد و این وظیفه دولت است که احتیاجات مملکت را پیش بینی و برای رفع موانع پیش بینی شده برنامه ریزی کند. علاوه بر جلو گیری از بیکاری هویدا یا مزمن یکی از مزایای جانبی تعلیم و تربیت نیروی انسانی برای تکنولوژی جدید جلوگیری ازافزایش فقر است. بدین ترتیب، آنهائی که تخصص مورد تقاضای بازار را دارند کمتر بیکار میشوند و همچنین حقوق و مزایای بالاتری را برای زندگی فراهم میآورند.
5
3- موسسات آموزشی خود را برای تعلیم و تربیت نیروی ورزیده انسانی لازم برای رقابت با کارگران بازارهای جهانی آماده سازند. این نکته متکمل نکته قبلی است. موسسات تعلیم و تربیت باید موازین علمی خود را با توجه به احتیاجات بازار جهانی تعیین کنند. بدین معنی که دبیرستانها و دانشگاهها باید فارغ التحصیلان خود را برای فعالیت در شرکتها و موسساتی که در بازار جهانی رقابت میکنند آماده کنند در غیر این صورت شرکتها و موسسات نمیتوانند تولیدات خود را با معیارهای جهانی تطبیق داده و بزودی از دور خارج خواهند شد.
4- دولت سیستمی برای نقل و انتقال کارگران به نقاط و بخشهائی که مورد احتیاج هستند ایجاد کند. سیستمهائی که دارای اقتصادی پویا هستند همگی دارای این وجه مشترکند که کارگران به یک شهر یا یک کارفرما (در اروپا حتی به یک مملکت) پایبند نیستند. کارگران به جائی که کار بهتر با حقوق بیشتر به آنها میدهند میروند و در نتیجه بیکاری و یا کم کاری را به حداقل میرسانند. آنهائی که تحرک ندارند، آنهائی که پایبند مکان و شغل بخصوصی هستند، آنهائی هستند که با بیکاری و کارهای پست تر با حقوق کمتر راضی هستند. بنابراین دولتها باید سیستم مالی و اطلاعاتی سراسری ایجاد کنند که بر اساس آن سرمایه داران و کارگران سراسرجامعه متحرک و دینامیک شوند تا منابع بطور صحیح در جائیکه بهتر و بیشتر قابل استفاده هستند بکار گماشته شوند.
5 - دولت سیستمی برای کمک به شرکتهائی که نمیتوانند با شرکتهای جهانی رقابت کنند بوجود آورد که یا به بخش دیگری انتقال یابند و یا با نظمی که لطمه نا مطلوب و بی حساب به اقتصاد محلی و ملی وارد نشود به آنها کمگ کند از بازار خارج شوند. آنها که به جهانگرائی معتقدند کمتر به جهات منفی آن توجه میکنند. باید توجه کرد که توسعه و جهانی شدن مستلزم باز سازی و دوباره سازی پی در پی اقتصاد مملکت است. این باز سازیها و دوباره سازیها یک امر پی در پی و دائمی و همیشگی هستند وجنبه ترمیمی دفع الوقتی ندارند. برای بر جا ماندن، موفقیت، و پویائی هر شخص، هر شرکت، و یا هرکشوری، آن شخص، شرکت، و یا کشور باید بطور پیوسته خود را بازسازی و نوسازی کند. آنها که خود را باز سازی و نو سازی نمیکنند فسیل و حذف میگردند. دولت باید سیستمی نهادینه کند که بتواند صنایع خوب را از بد تشخیص داده و صنایع و شرکتهائی را که با توجه به معیارهای بین المللی قابل نجات هستند کمک کند و آنهائی که امیدی به نجاتشان نیست را کمک به تعطیل کنند تا منابع مملکت به هرز نروند