لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تحلیل تقویت کننده های نوری رامن به روش عددی
چکیده
استفاده از فیبرهای نوری تحول عظیمی در انتقال اطلاعات با ظرفیت زیاد ایجاد کرده است. تقویت کننده های نوری یکی از اساسی ترین قطعات در سیستمهای ارتباطی فیبر نوری اند. برای افزایش ظرفیت اطلاعاتی لینکهای Wavelength Division Multiplexing:WDM
WDM و تحقق سیستمهای بسیار دوربرد ، نویز تقویت کننده ها مسأله بسیار مهمی است و در سالهای اخیر تقویت کنندههای توزیع شده رامن به دلیل بهبود عملکرد نویز و پهنای باند بسیار زیاد مورد توجه قرار گرفته اند.
در این رساله ابتدا به بیان روند تکامل تقویت کننده های نوری و مقایسه آنها با یکدیگر می پردازیم و سپس روابط حاکم بر تقویت کننده نوری رامن، را به طور کامل مورد بررسی قرار می دهیم و در نهایت به حل معادلات حاکم بر آن با روش عددی آدامز با در نظر گرفتن آثارحرارتی مربوط به پراش رالی با بازتاب های چند گانه، ASE ،SRS ، استوکس های مرتبه بالا و بر همکنش خود به خودی بین پمپ و سیگنال می پردازیم .
واژههای کلیدی : تقویت کننده نوری رامن ، پراش خودبخودی رامن ، مالتی پلکس تقسیم طول موج
1-1 مقدمه :
در انتقال سیگنال نوری درون فیبرنوری افت توان سیگنال مساله بسیارمهمی است. رفتار اتلاف نور درون فیبر در شکل 1-1 مشاهده می شود. طول موج های1550 و1330 نانومتر هنگام عبور از فیبر کمترین اتلاف را دارند.
شکل )1- 1( منحنی تلفات نور درون فیبر نوری شیشه ای به ازای طول موج های مختلف
کاهش توان سیگنال نوری ازحدی که توانایی تحریک آشکارساز را نداشته باشد، به معنی از بین رفتن اطلاعات است. این عاملی مخرب در شبکه های فیبر نوری می باشد. در ابتدا این مشکل بوسیله سیستمهایی بنام تکرار کننده حل می شد. در این سیستمها مطابق شکل (1-2) سیگنال نوری ابتدا به سیگنال الکتریکی تبدیل شده و پس از عملیات تجدید شکل، باز تولید و زمانبندی مجدد به سیگنال نوری تبدیل می شود.
در مرحله تجدید شکل، شکل پالس الکتریکی متناظر با سیگنال نوری تولید می شود. در مرحله باز تولید سیگنال الکتریکی تقویت شده و در زمان بندی مجدد که برای سیگنالهای دیجیتال انجام می شود، زمان سیگنال اصلاح می شود. هر تکرار کننده برای یک طول موج کاربرد دارد. با توجه به انتشار همزمان چندین طول موج در فیبر و ضرورت حفظ همه طول موجها ، تعداد تکرار کننده ها افزایش می یابد که این مسأله از لحاظ قیمت و پیاده سازی مشکل ساز است.
شکل(1-2) ساختار لینک نوری با تکرار کننده نوری
با اختراع تقویت کننده های نوری، استفاده از تکرار کننده ها به دلیل وجود مشکلات فراوان در طراحی، پیاده سازی و عملکرد منسوخ شد . امروزه انواع این تقویت کننده ها در لینک های نوری به کار می روند. انواع تقویت کننده های نوری عبارتند از : تقویت کننده های نوری نیمه هادی، فیبری آلاییده، رامن و بریلوین
1-2 اساس عملکرد تقویت کننده رامن
تقویت کننده رامن از خواص ذاتی فیبر سیلیکا برای تقویت استفاده مینماید. بنابراین میتوان از فیبر انتقال بعنوان محیط تقویت کننده استفاده کرد و طی انتقال ، ایجاد بهره نمود. اساس تقویت رامن مبتنی بر پدیده پراش رامن تحریک شده Stimulated Raman Scattering : SRS
است و این هنگامی اتفاق میافتد که از یک پمپ قوی در فیبر استفاده شود .
پراش رامن برانگیخته فرآیند غیرخطی مهمی است که میتواند فیبرهای نوری را به لیزرهای رامن قابل تنظیم و تقویت کننده های رامن پهن باند تبدیل کند. همچنین می تواند قابلیت عملکرد سیستمهای مخابراتی نوری چند کاناله را با انتقال انرژی از یک کانال به کانالهای مجاور به شدت محدود نماید .
در بسیاری از محیطهای غیر خطی، پراش رامن بخش کوچکی از توان تابشی (حدود) یک پرتو نوری را به میزانی که مدهای ارتعاشی محیط تعیین می کند به پرتو نوری دیگر با فرکانس خاصی تبدیل می کند. این فرآیند اثر رامن نامیده میشود و در مکانیک کوانتومی به صورت پراش یک فوتون برخوردی با یک مولکول روی یک فوتون کم فرکانستر تعریف میشود که در عین حال به مولکول بین دو حالت ارتعاشی ، گذار دست می دهد.
اصولا" اثر رامن مربوط می شود به تغییر فرکانس نور پخش شده از مولکولها , هرگاه فرکانس نور تابشی برابر باشد و فرکانس نور پخش شده باشد , تغییر فرکانس خواهد شد که ممکن است مثبت و یا منفی باشد به تغییر فرکانس رامن مشهور است و نام این اثر را از دانشمند هندی بنام c.v.Raman که این اثر را در سال 1928 بطور تجربی پیدا نمود گرفته اند وی در همان سال مشغول مطالعه وسیعی راجع به نور پخش شده توسط مولکولهای مختلف بود در حین کار متوجه این اثر شد اگرچه در سال 1923 , A.Smekal متوجه این اثر شده بود و حتی همزمان با رامن , Mondelstam Landsberg این اثر را در بلور کوارتز مشاهده کرده بود ولی چون کارهای رامن جامع و کامل بود لذا این اثر را بنام وی کردند .
Raman متوجه شد هرگاه به جسم شفافی نور تک رنگی با فرکانس بتابانیم و این جسم در این ناحیه هیچگونه جذبی نداشته باشد درصد متنابهی از نور بدون تغییر فرکانس از نمونه عبور می کند و مقدار بسیار اندکی از آن به اطراف پخش می شود . وقتی نور پخش شده توسط اسپکترومتر آنالیز شد یک نوار با همان فرکانس دیده می شود , به این نوار , نوار رایلی گویند و سالها قبل از رامن کشف شده بود و شدت آن متناسب با توان چهارم فرکانس نور تابشی است لذا نور آبی که دارای فرکانس بیشتری است با شدت زیادتری از سایر رنگها پخش می شود.[1]
رامن در کنار این نوار نوارهای دیگری بر روی اسپکترومتر مشاهده کرد که فرکانس آنها با نور تابشی یکسان نیست و بطور منظم در دو طرف خط رایلی قرار دارند رامن در آن سالها این تغییر فرکانس را چنین توضیح داد :
هرگاه نوری با فرکانس که انرژی آن است با مولکول بطور الاستیک برخورد کند و بدون تغییر فرکانس به اطراف پخش شود , نور پخش شده همان پخش نور رایلی میباشد و اگر برخورد از نوع غیر الاستیک باشد یعنی فوتون بعد از برخورد مقداری انرژی خود را به ملکول بدهد تا ملکول به سطح انرژی بالاتری برود در این حالت فرکانس نور پخش شده مقدار کمتری خواهد بود و یا اگر فوتون به ملکولی برخورد کند که هنوز در سطح انرژی بالاتری است و این برخورد باعث شود ملکولی به سطح انرژی پایینتر بیاید در این حالت نور پخش شده توسط مولکول دارای فرکانس بیشتری از نور تابشی میباشد ولی چون عده ملکولهایی که در سطح انرژی بالایی هستند نسبت به مولکولهایی که دارای سطح انرژی پایینتری قرار دارند کمتر میباشد لذا شدت نوار پخش شده که دارای فرکانس بیشتری از نور تابشی است ضعیف تر از شدت نور پخش شده که دارای فرکانس کمتری از نور تابشی است می باشد. این تغییر فرکانس بخاطر تغییر انرژی است که در سطوح چرخشی و ارتعاشی صورت میگیرد که به ترتیب به خطوط استوکس (Stokes ) و آنتی استوکس (Anti Stokes) معروف هستند
در سال ١٩٦٢ برای امواج پمپی خیلی شدید مشاهده شد که موج استوکس به سرعت در داخل محیطی که عمدة انرژی پمپ در آن دیده می شود، رشد می کند ، از آن موقع SRS به وسعت مورد مطالعه قرار گرفت.
1-3 تجزیه و تحلیل تقویت کننده های نوری رامن
تجزیه و تحلیل تقویت کننده های نوری رامن بر مبنای یک سری معادلات کوپل پایدار که انتشار رامن ، اثرات حرارتی مربوطه، پراش رالی با بازتاب های چندگانه،1 Amplified spontaneous emission :ASE
ASE ، پراش رامن تحریک2 Stimulated raman scattering : SRS
شده استوک های مرتبه بالا و برهمکنش خودبخودِی بین تعداد نامحدود پمپ ها و سیگنال ها در آنها لحاظ شده است ، انجام میگیرد. اما همیشه دو فاکتور مهم وجود دارد که موجب پیچیدگی بیشتر در طراحی تقویتکننده رامن میشود:
نخستFRA های پمپ شده با طول موج چندگانه است . بلندترین طول موج ها بهره بالا بدست می دهند ودر حالیکه کوتاه ترین طول موج ها از تضعیف چشمگیر ناشی از انتقال انرژی به طول موجها ی بلند تر- از طریق پراش رامن - رنج می برند . در نتیجه بهره و تخت بودن آن به شدت تحت تأثیر این نوع انتقال انرژی قرار می گیرد و محاسبات را پیچیده تر می کند .
ثانیا" در FRA هائی که به سمت عقب پمپ می شوند ، توان پمپ در انتهای فیبر تزریق می شود بنابراین جهت پیشروی توان پمپ در امتداد فیبر به سمت عقب است حال آنکه جهت سیگنال به سمت جلو است این مسئله فیزیکی بیان کننده یک سری معادلات دیفرانسیلی با شرایط مرزی در مدل ریاضی مربوطه است که حل آنها از حل معادلات دیفرانسیلی با شرایط اولیه به مراتب پیچیده تر است . برای سیستم های DRA Distributed raman amplifier
WDM از روش تکرار، جهت حل اینگونه مسایل استفاده می شود. بنابراین در طراحی تقویت کننده رامن پهن باند با پمپ های چندگانه برای رسیدن به نتایج مناسب، انتگرال گیری مستقیم از معادلات دیفرانسیل جفتی مدت زیادی طول می کشد.
1-4 معادلات حاکم بر رفتار تقویت کننده رامن
آنالیز انتشار سیگنال دو طرفه تقویت کننده توزیع شده رامن در سیستمهای WDM با پمپ و سیگنال دو طرفه ، ضروری است. نویز در این سیستم شامل تقویت خودبخودی الکترونها ،نویز حرارتی ،پراش پس رو رایلی ، بر همکنش پمپ با پمپ سیگنال با سیگنال و پمپ با سیگنال می باشد. همانطور که گفته شد در تقویت کنندههای رامن پدیده غیرخطیSRS میتواند منجر به مبادله انرژی میان موجهای انتشار پس رو و پیش رو شود .
حالت کلی طبق عملکرد کلاسیک پراش رامن تحریک شده (SRS) معادلات زیر حاصل می شود :
(1-1)
که در اینجا و توان موجهای انتشار پس رو و پیش رو با پهنای باند بسیار بزرگ در فرکانس می باشد ، ضریب تضعیف ، ضریب پراش پس رو رایلی ، ثابت پلانک ، ثابت بولتزمن ، درجه حرارت ، ناحیه مؤثر فیبر نوری در فرکانس ، پارامتر بهره رامن در فرکانس ، فاکتور مقداری برای پلاریزاسیون (قطبیت تصادفی) است که مقدار آن در فاصله 1و2 تغییر می کند. نسبت تلفات نوسانی را شرح می دهد و قسمت 1m= تا 1m=i- سبب تقویت و قسمت 1m=i+ تا n سبب تضعیف کانال در فرکانس میباشد. و فواصل نویز فرضی است (= )
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
18
1
تحلیل سازه اى ساختمان هاى آسیب دیده زلزله بم
زلزله یکى ازمخرب ترین نیروهاى طبیعت است که در قرن گذشته جان میلیون ها نغر از مرد م جهان را گرفته و خرابیهاى زیادى به بار آورده است . در سالیان گذشته این پدیده ویرانگر در کشور ما نیز خسارت جانى و مالى و همحنین تاثیرات منفى اجتماعى و اقتصادى بسیارى را به جا گذاشته است . بنابراین در این مقاله سعى شده است با مشخص نمودن جزییات کامل عوامل تخریب سازه هاى اسکلت فلزى ، بتن آرمه و همچنین بنایى به همراه تصاویر مربوط به آن ها کاهش تلفات زلزله در مناطق زلزله خیز کشور را به دنبال داشته باشد.
با نگاهى به نتایج به دست آمده از تحلیل سازه اى ساختمان هاى آسیب دیده ى زلزله بم به راحتى مى توان دریافت که ضعف هاى اجرایى و عدم نظارت دقیق بر مهندسین ناظر عامل اصلى این صدمات جبران ناپذیر شده است .
بنابراین در این مقاله سعى بر آن است تا نمونه هایى از این ضعف ها به همراه تصاویر مربوط به آن ها نشان داده شود تا نگرش هایى جدى بر این قوانین موجود در این امر مهم و حیاتى انجام شود.
1) ساختمانهای اسکلت فلزی :
به طور کلى عواملى که باعث تخریب سازه هاى فولادى بم گردیده است را مى توان در عوامل زیر خلاصه کرد:
1-1) کف ستون ها :
2
19
الف) ابعاد نامناسب کف ستون ها ، سخت کننده ها و جوشکارى آن ها
ب) سطح مقطع کم میل مهارها به خصوص در کف ستون هایى که بادبندها به آنها منتهى مى شود
ج) استقرار نامناسب ستون برکف ستون
1-2) تیرها ، ستون ها و اتصال تیر به ستون
الف) اتصالات نامناسب تیر به ستون و کیفیت بد جوشکارى آن ها
ب) در اتصالات مفصلى ابعاد نامناسب اجزاى اتصال ، سخت کننده ها و جوشها
ج) در اتصالات گیردار عدم اجراى سخت کننده هاى جان ستون و تامین طول و بعد جوش کافى براى ورق هاى فوقانی و تحتانی
د) اتصالات نامناسب تیرهایى که داخل سقف صلب قرار نمى گیرند ولى نیروى محورى زیادى براى انتقال بار به سیستم هاى مهاربندى متحمل مى گردند
ه) انتخاب نامناسب ابعاد و فاصله بست ها در ستون ها و کیفیت بد جوشکارى آن ها
و) تقویت هاى برشى و خمشى نامناسب در تیرهاى لانه زنبورى
1-3) بادبندها :
الف) انتخاب مهاربندى هاى لاغر به طوریکه توان کافى براى تحمل سهم نیروى فشارى خود را نداشته باشند
ب) جهت قرارگیرى نامناسب مهاربندها
ج) عدم وجود ورق هاى بست در مهاربندى هاى زوج و یا فاصله زیاد بست ها با همدیگر
18
3
د) نقص در وصله اعضای مهاربندى به طوری که تولید خمش در ستون ها بنماید
ه) انتخاب موقعیت نامناسب براى استقرار بادبندها
و) انتخاب ابعاد نامناسب براى ورق اتصال چه در گوشه و چه در اتصال میانى
ز) ابعاد ناکافى ورق اتصال به جهت انتقال تنش به سایر اجزاى سازه
ح) ابعاد ورق اتصال به جهت انتقال تنش از بادبند به ورق و تامین طول جوش کافى در محل اتصال مهاربند به ورق
ت) ابعاد ورق اتصال به جهت انتقال تنش ورق به تیر یا ستون
م) محل نامناسب اتصال ورق اتصال با تیر و ستون به طوریکه باعث پارگى ستون شده است
1-4) انتخاب سیستم نامناسب باربر قایم جهت پوشش سقف ها .
1-5) انتخاب سقف هاى با صلبیت ناکافى براى قاب هاى بادبندى شده .
1-6) انتخاب قاب بندى نامناسب براى باربرى جانبى .
1-7) انتخاب سیستم نامناسب مهاربندى به طوریکه از پایدارى کافى برخوردار نباشد .
1-8) منظور نکردن عملکرد سه بعدى سازه در سازه هاى نامنظم در ارتفاع و در پلان .
1-9) عدم تحلیل عملکرد سقف هایى با بازشدگى زیاد .
4
19
1-10) استفاده از پرکننده هاى میانقابى با مقاومت ناکافى و اجراى نامناسب آن ها بطوریکه درگیرى کافى به قاب ها نداشته و ایجاد ضربه هایى در سازه بنما ید .
1-11) عدم بکارگیرى درز انقطاع .
1-12) استفاده مشترک از ستون هاى همجوار .
1-13) اجراى نامناسب دیوارهاى نما و دیوارهاى پیرامونی .
همان طور که در شکل ( 1) مشاهده می گردد ابعاد نامناسب
کف ستون و اتصال نامناسب ورق اتصال بادبند
با کف ستون و همچنین تامین ننمودن طول جوش
کافی از جمله عوامل تخریب سازه می باشد.
شکل (1)
با توجه به شکل ( 2)گسیختگی میل مهارها و سطح مقطع کم میل مهارها به خصوص درکف ستون هایی که بادبندها به آنها منتهی می شود از عوامل تخریب می باشد .
شکل (2)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
موضوع پروژه:
نقشه یک شهرک مسکونی به پیوست امده است.جمعیت این شهرک در سال 1385:10500نفر درسال1380:9000نفرودرسال1375:8500نفر بوده است.مطلوب است طراحی شبکه آبرسانی شهرک برای 25سال آینده در صورتی که شهرک در منطقه معتدل ومرطوب قرار داشته باشد.
گام اول: تعیین جمعیت در 25 سال آینده:
گام دوم: شماره گذاری لوله ها و گره ها
گام سوم: تعیین مساحت منطقه به :
گام چهارم: تعیین سطح سرویس هر لوله به هکتار:
لوله 1: 0. 103ha
لوله 2: 0.067ha
لوله 3: 0.093ha
لوله 40.212ha:
لوله 5: ha0.573
لوله 6564ha : 0.
لوله 7: 0.359ha
لوله 8: 0. 206ha
لوله 9: 0.134ha
لوله 10: 0.184ha
لوله 11: 0.271ha
لوله 12: 0.514ha لوله 130.525ha:
لوله 14: 0.282ha لوله15: 0.103ha
لوله 16: 0.067ha
لوله 17: 0.092ha
گام پنجم: تعیین تراکم جمعیتی شهر
تراکم=مساحت منطقه/ جمعیت کل
تراکم=4.315/15500
تراکم = 3592.12 ((C/ha
گام ششم: تعیین جمعیت تحت سرویس هر لوله
جمعیت = سطح * تراکم (نفر )
لوله1: 370= 3592.12 *0.103
لوله2: 241= 3592.12*.0670
لوله3: 334= 3592.12 * 0.093
لوله4: 761 = 3592.12 * 0.212
لوله5: 1929= 3592.12 * 0.573
لوله6: 2026= 3592.12 * 0.564
لوله 7: 1290= 0.313*3592.12
لوله 8: 740=0.206 *3592.12
لوله 9: 481= 0.134 *3592.12
لوله 10: 661= 0.184*3591.12
لوله 11: 973= 0.271*3592.12
لوله 12: 1846= 0.514 *3592.12
لوله13: 1886 =0.525 *3592.12
لوله 14: 1013 = 0.2823592.12*
لوله15: 370= 0.103 *3592.12
لوله 16: 241= 0.067 *3592.12
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
تحلیل مساله کوتاهترین مسیر در گراف جهت دار
اگر یک گراف جهت دار باشد فرض کنید هر لبه با وزن مشخص می گردد و هزینه رفتن مستقیم از گره i به j را مشخص میسازد بزودی الگوریتم دایجسترا را که برای یافتن کوتاهترین مسیر در گراف با وزن های مثبت کاربرد دارد را بیان میکنیم . در این بخش و بخش بعدی دو مساله مرتبط با گراف را بیان خواهیم کرد .
1 ) گراف G را در نظر بگیرید ( وزن دار ) اگر این گراف دارای سیکل منفی باشد آنگاه یک سیکل جهت دار c مثل :
2) اگر گراف شامل هیچ دوره ( سیکل) منفی نباشد یافتن مسیری به نام p از گره آغازی s و گره پایانی t با کمترین هزینه : باید کمترین باشد به ازای هر مسیر از s به t . این مساله به هر دو نام مسیر با کمترین هزینه و کوتاهترین مسیر نامیده می شود .
طراحی و آنالیز الگوریتم :
اکنون با شروع تعریف مجدد الگوریتم دایجسترا که برای یافتن کوتاهترین مسیر در گراف هایی که وزن منفی ندارند شروع میکنیم .
2
در این گراف یک مسیر از s به t با ملاقات چندین دفعه دوره ( سیکل ) C بدست می آید .
کوتاهترین مسیر با شروع از گره آغازین s به هر نود v در یک گراف اصولا یک الگوریتم حریصانه است . ایده اصلی از یک مجموعه S تشکیل شده است که کوتاهترین مسیر از هر نود s به هر نود داخل مجموعه S شناخته شده است . در این شکل این الگوریتم را نشان می دهیم با شروع میکنیم . ما میدانیم کوتاهترین مسیر از s به s دارای هزینه صفر است زمانیکه هیچ لبه با وزن منفی نداشته باشیم . سپس این عنصر را به طور حریصانه به مجموعه اضافه میکنیم . در طی مرحله اول الگوریتم حریصانه ما کمترین هزینه لبه های گره s را تشکیل خواهیم داد . بعبارت دیگر یعنی : . یک نکته مهم با توجه به الگوریتم دایجسترا این است که کوتاهتری مسیر از s به v با یک یال نمایش داده می شود بنابراین بلافاصله نود v را به مجموعه S اضافه میکنیم . پس مسیر مسلما کوتاهترین مسیر به v است اگر هیچ یالی با هزینه منفی نداشته باشیم . مسیر های دیگر از s به v باید از یک یال خارج شده از s که حداقل هزینه بیشتری نسبت به لبه (s,v) داشته باشند شروع میشوند .
این ایده همواره صحیح نیست بویژه زمانی که دارای لبه های با وزن منفی هستیم .
3
یک ایده برنامه نویسی پویا :
یک روش برنامه نویسی پویا سعی بر حل این مساله برای یافتن کوتاهترین مسیر از s به t زمانیکه لبه با وزن منفی داشته باشیم اما سیکل ( دوره ) با طول منفی نداشته باشیم . زر مساله i می تواند کوتاهترین مسیر را تنها بوسیله استفاده از i گره اولیه پیدا کند . این ایده بلافاصله جواب نمی دهد بلکه با اعمال اندکی تغییرات جواب دلخواه را به ما میدهد . الگوریتم Bellman-Ford algorithm این الگوریتم را بوسیله برنامه نویسی پویا مطرح کرده و حل کرده اند .
4
(6.22)
اگر G دورهای منفی نداشته باشد؛ پس کوتاهترین مسیر ساده از S به t وجود دارد.(یعنی گره ها تکرار نمی شوند.) و از اینرو در نهایت n-1 یال دارد.
اثبات: تا زمانی که هر دور هیچ هزینه منفی نداشته باشد؛ کوتاهترین مسیر P از s به t با بیشترین تعداد از یالها هیچ راس v را مرور نمی کند. اگر P ؛ راس v را تکرار کند؛ ما می توانیم بخش مابین عبورهای متوالی از v را حذف کنیم. که این عمل هزینه کمینه و یال بیشینه را نتیجه می دهد.
اجازه دهید OPT(i,v) را برای تفکیک کمترین هزینه یک مسیر v-t با استفاده از بیشترین یال i مورد استفاده قرار دهیم. مطابق مساله (6.22) اصی ترین مشکل؛ محاسبه OPT(n-1.s) است.(ما می توانیم به جای ساخت الگوریتم؛ زیر مسائل مرتبط با کمینه هزینه مسیر s-v را با استفاده از بیشترین یالi جایگزین کنیم. این یک موازی طبیعی با الگوریتم دایجسترا شکل خواهد داد. اما در پروتوکل های مسیر یابی که بعدا شرح خواهیم داد؛ این یک روش طبیعی نخواهد بود.)
اکنون راه ساده ای را برای بیان OPT(i,v) با استفاده از زیرمسائل کوچکتر نیازداریم. ما دیداه طبیعی تری که نکات بسیاری حالات مختلف را در بر می گیرد را مرور خواهیم کرد؛ این مثال دیگری است از اصل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
574\S:\HYDTP1--6059—8409R004--3014
تحلیل پایداری شیروانیهای سد مخزنی کشکسرای مرند
6-1- مقدمه
بهمنظور بررسی پایداری شیبهای بالادست و پایین دست سد مخزنی کشکسرای مرند، باتوجه به مقادیری که برای پارامترهای مقاومت برشی مصالح قرضههای موجود برآورد گردیده، تحلیل پایداری انجام پذیرفته است. جهت تحلیل پایداری شیبهای بدنه سد لازم است نحوه گسیختگی شیبها مورد بررسی قرار گرفته و درصورت عدم وجود مقاومت کافی برای مصالح بدنه، شیبهای ناپایدار اصلاح گردد. روش انجام تحلیل پایداری مبتنی بر روش تعادل حدی بوده که در این روش از طریق مقایسه ضریب اطمینان درمقابل لغزش بر روی سطوح گسیختگی فرضی، سطوح بحرانی که دارای حداقل ضریب اطمینان باشند، شناسایی شده و ضرایب اطمینان حداقل محاسباتی با مقادیر مجاز توصیه شده در مراجع معتبر مقایسه میشود. باتوجه به لزوم بررسی تعداد بسیار زیادی از سطوح گسیختگی و شیبهای بدنه سد، استفاده از یک نرمافزار جامع و معتبر اجتنابناپذیر میباشد.
به این ترتیب این تحلیلها توسط برنامه GEO-SLOPE بر پایه جدیدترین روشهای موجود از جمله:
- روش بیشاپ اصلاح شده (MODIFIED BISHOP METHOD)
- روش مورگنسترن-پرایس MORGENESTERN-PRICE METHOD
574\S:\HYDTP1--6059—8409R004--3014
- روشهای برآورد حداقل ضریب اطمینان لغزش برپایه تعادل نیروها که توسط اداره ارتش آمریکا ENGINEERS) USACE (USARMY CORP OF تدوین شده است.
علاوه بر این پایداری مقاطع بدنه سد در شرایط زیر تحلیل و بررسی شده است:
پایداری در پایان مرحله ساخت بدنه (End of Construction)
پایداری در حالت تراوش پایدار (Steady Seepage)
پایداری در شرایط تخلیه سریع (Rapid DrawDown)
پایداری در شرایط وقوع زلزله (Earthquake Induced Load)
در این فصل با استفاده از نتایج تحلیل تراوش از بدنه و پی سدکه در فصل قبلی به آن اشاره شد، تحلیلهای پایداری به صورت استاتیکی و شبهاستاتیکی بر روی شیبهای بالادست و پائیندست انجام گرفته که برای تعیین ضرایب اطمینان در مقابل لغزش شیب در هر مرحله از شرایط بارگذاری، نتایج تحلیل تراوش به عنوان اطلاعات ورودی جهت مشخص کردن وضعیت توزیع فشار آب حفرهای در داخل بدنه سد مورد استفاده قرار گرفته است.
6-2- مشخصات مدل
در این قسمت مشخصات مدل به صورت مجزا در بخشهای مشخصات هیدرولیکی، مشخصات هندسی و مشخصات مصالح مورد بررسی قرار میگیرد.
574\S:\HYDTP1--6059—8409R004--3014
6-2-1- مشخصات هیدرولیکی
طراحی مدل هندسی براساس مشخصات هیدرولیکی و شرایط هیدرولوژیکی صورت گرفته است. رقوم بهینه نرمال سطح آب با توجه به نیازهای آبی منطقه و برنامهریزی منابع آب در تراز 1308 متر از سطح دریا درنظر گرفته شده است.
6-2-2- مشخصات هندسی طرح
براساس مطالعات هیدرولوژیکی صورتگرفته برای تراز تاج سد باتوجه به رقوم نرمال پیشنهادی سطح آب (m 1308)، تراز 1312 متر از سطح دریا درنظر گرفته شده است.
در این مرحله از مطالعات و بر مبنای نتایج آزمایشهای ژئوتکنیکی، تحلیل پایداری بر روی مقاطع متفاوت با شیبهای مختلف صورت گرفت تا طرح بهینه (کمترین حجم خاکریزی که تأمینکننده شرایط پایداری است)، تعیین شود. لازم به توضیح است مطالعات پایداری شیبها بر روی مقاطع بحرانی R-R تا T-T که بیشترین ارتفاع سد از تراز پی ( m58) و همچنین ضخیمترین لایه آبرفت را دارا است، صورت گرفته است. همچنین تراز بالای هسته 1311، شیب بالادست و پائیندست آن معادل (1:4) (قائم : افقی)، عرض تاج سد و تاج هسته به ترتیب معادل m8 وm4 درنظرگرفته شد. در شکل (6-1) هندسه مدل مورد مطالعه نشان داده شده است.
574\S:\HYDTP1--6059—8409R004--3014
در ادامه، نتایج محاسبات پایداری در حالت شیب بالادست برابر (افقی 5/2: قائم 1) و پائیندست به میزان (افقی 0/2: قائم 1) آورده شده است.