لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 38 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
مقدمه
مطالعه کائنات از زمین و آسمان و خورشید آغاز شد. انسانهای دوره ما قبل علم عقیده داشتند که در مرکز جهان هستند و خورشید و سایر سیارات به گرد زمین مرکزی میگردند. کپرنیک مرکز عالم را در نزدیکی خورشید فرض کرد که زمین نیز همراه سایر سیارات به گرد آن میچرخد. گالیله هم به کمک تلسکوپ خود واقعیاتی را جهت نظام جهانی پیشنهادی کپرنیک کشف کرد.
کپلر ، اسحاق نیوتن ، … کائنات را فراتر از گذشته گسترش دادند و درگیری با مسایل کیهانی ادامه داشت تا اینکه آلبرت انیشتین در 1915 با ارائه نظریه نسبیت عام نشان داد که فضا و ماه محدود ، ولی نامحصور است که میتواند منبسط یا منقبض شود. او کائنات را دارای تاریخ دانست. در این دوره که به دوره کیهانی معروف شده فکر بشر معطوف به گذشته جهان شد و دانشمندان در سراسر جهان اکنون در فکر پاسخ به این سوالات هستند که :
جهان در گذشته چگونه بوده است؟
آینده جهان چه خواهد بود؟
فرآیند تکوین کیهان تا کی ادامه خواهد یافت؟ و …
علم نجوم چیست ؟
نجوم مطالعه مواد است و مقدمه ایست درباره فرایند بوجود آمدن آنچه در آنسوی جو زمین است که این جهان ، آسمان و گوی آسمان را از اتم های کوچک تا گیتی وسیع شامل می شود . منجمان اجرام آسمانی مانند سیارات ، ستاره ها ،ستاره های دنباله دار ، کهکشانها، سحابیها و مواد بین کهکشانها را مطالعه می کنند . برای اینکه چگونگی تشکیل شدن ، چگونگی بوجود آمدن و منسب هر کدام را مشخص می کنند و اینکه چگونه بر یکدیگر تاثیر می گذارند و چه اتفاقی ممکن است برای آنها بیفتد .
2
بخشی از جهان ما ، زمین وانچه در آن اتفاق می افتد اختر شناسی را شامل می شود ،در واقع زمین آزمایشگاه ماست و هرچه که درباره جهان می دانیم از آنچه از زمین می توانیم ببینیم و دریابیم ویا تصور کنیم سرچشمه گرفته است.
چگونه علم نجوم بوجود آمد؟
قبل از اختراع تلسکوپ ، در نزدیکی قرن هفدهم ، نجوم بر مبنای مشاهده با چشم غیر مسلح پایه گذاری شده بود. در ابتدا مردم از محل ستارهها و سیارات در آسمان نقشه تهیه میکردند. متمدن ترینها برای نقشه برداری آسمان نظام داشتند و میدانیم که امروزه نجوم از نظریات یونانیان باستان سرچشمه میگیرد. در سال 150 میلادی یک منجم و ریاضیدان یونانی به نام کلودیوس بطلمیوس یک رساله درباره علم نجوم نوشت. او در آن 48 گروه ستارهای که صورت فلکی نامیده میشدند را فهرست کرد ، مانند جبار ، برساووش و ... که بیشتر از اسامی اساطیر گرفته شدهاند.
همانطور که ما هنگام نگاه کردن به ابرها ، آنها را به اشکالی از اجسام آشنا تصور میکنیم، همانگونه بطلمیوس در گروهبندی ستارگان اشکال آشنا را مشاهده کرد. همچنین بطلمیوس متوجه شد که ستارگان در سرتاسر آسمان حرکت میکنند، او گفت که تمام اجرام آسمانی به دور زمین که مرکز جهان بیحرکت ایستاده، حرکت میکنند. این نظریه علمی برای قرنها پذیرفته شده بود. تئوری بطلمیوس راجع به جهان طرح زمین مرکز نامیده شد، زیرا در آن زمین در مرکز عالم قراردارد.
نقش گالیلئو گالیله
گالیله در پیزای ایتالیا در 1564 در اواسط دوره رنسانس متولد شد. گالیله فقط اولین کسی که تلسکوپ را روی ستارگان متمرکز کرد نبود، او همچنین دیدگاه متفاوتی نسبت به جهان ایجاد کرد. گالیله استاد نجوم ، ریاضی ، فیزیک ، فلسفه و تبلیغات بود . تصور او (و احتمالا واقعیت) از یک نبوغ ذاتی بود: زیرک ، شوخ و اما زننده بود. مردم مهم انجمن او را جستجو میکردند، تا وقتی که کار منفور و خطرناک حمایت از دیدگاه خورشید مرکزی کپرنیک راجع به منظومه شمسی را در کارهایش انتشار داد:
ما این حقیقت را پذیرفتیم که خورشید در مرکز منظومه شمسی است و ما ممکن است گفته باشیم (هرکس میداند که خورشید به دور زمین می چرخد و فقط تعداد کمی دانشمند د
3
یوانه فکر میکنند غیر از این است). در سال 1543 نیکولاس کوپرنیکوس رساله پیشنهادیاش را که تمام سیارات به انظام زمین به دور خورشید میچرخند منتشر کرد. این پیشرفت غیر منتظره برای عدهای بطور محرمانه خوشایند بود، برای قدرتمندترین دولت اروپا در آن زمان (کلیسای کاتولیک روم) در وضع موجود مسلما منفعتی وجود داشت. با این همه عقاید نظام و تواناییاش رویه زمین مرکزی در جهان باقی ماند.
گالیله بطور آشکارا از دیدگاه جهانی کپرنیک در مقابل کلیسا حمایت کرد. روش رهبر کلیسا با دیگر بدعت گذاران نادیده گرفتن آنها یا آسیب رساندن به آنها با برخی شرایط بود. اما کلیسا نمیتوانست گالیله را نادیده بگیرد. در سال 1634 گالیله به دادگاه کلیسا آورده شد و ادعا کرد که دست از عقاید بدعت گذارانهاش درباره منظومه شمسی برداشته است. روبرو شدن با شکنجه و مرگ ، گالیه را وادار به تسلیم شدن کرد. او هنگامی که اتاق محاکمه را ترک کرد زیر لب گفت بی اعتنا به آنچه مجبور به گفتن شده بود ادعا کرد که زمین هنوز به دور خورشید میچرخد. گالیله بقیه عمر خود را در زیر شیروانی خانهای تا سال 1642 گذراند 355 سال بعد در سال1992 کلیسا رسما طرح کپرنیک را در مورد منظومه شمسی پذیرفت.
بسیاری از ابزارهای دریانوردی و نجوم توسط ایرانیان اختراع شده است.
کهنترین سند دریانوردی ایرانیان، مهری است که در چغامیش خوزستان بدست آمده است. تاریخ تمدن ناحیه چغامیش به ششهزارسال پیش از میلاد میرسد. این مهر گلین، یک کشتی را با سرنشینانش نشان میدهد. در این کشتی یک سردار پیروز ایرانی، بازگشته از جنگ، نشسته، و اسیران زانوزده در جلوی او دیده میشوند. در این مهر یک گاو نر و یک پرچم هلالی شکل هم دیده میشوند. نقشهای برجسته پاسارگاد نمایانگر توانمندی دریایی ایرانیان و فرمانروایی ایشان بر هفتدریاست.
تاریخ نجوم را میتوان به سه گروه تقسیم کرد:دوره ی زمین مرکزی دوره ی کهکشانی و دوره ی کیهانی.اغاز دوره ی اول در تاریخ باستان است و پایان ان در قرن شانزدهم.دوره ی دوم از قرن هفدهم تا قرن نوزدهم طول کشید و دوره ی سوم در قرن بیستم اغاز شد و هنوز ادامه دارد.
1.دوره ی زمین مرکزی
4
منجمان نخستین معتقد بودند که زمین باید در مرکز جهان باشد و فرض می کردند که خورشید ماه و ستارگان به دور زمین ساکن میگردند.علاقه ی انان که به معنای امروزی کلمه چندان علمی نبود به طور عمده معطوف بود یه مسائل علمی به رابطه واقعی یا فرضی
رویداد های اسمانی با حوادث زمینی و به جست وجوی اسمان به خاطر یافتن نشانه هایی از وقایع سعد و نحس.
اما با این وجود کشف های برجسته ای در این دوران صورت پذیرفت. کرد.دایره البروج- مسیر ظاهری خورشید از میان ستارگان -به دقت تمام تعریف شد.دوره ی کامل کسوف و خسوف تعیین گردید و حتی در قرن دوم پیش از میلاد به حرکت محور زمین پی برده شد.پایان دوره ی زمین مرکزی در قرن شانزدهم با شخصیت بزرگ نیکو لائوس کوپر نیکوس پیوندی نزدیک دارد.
2.دوره ی کهکشانی
می توان گفت که نجوم جدید با این دوره اغاز میشود.کوپر نیکوس نشان داد که زمین نه تنها مرکز جهان نیست بلکه فقط یکی از سیاراتی است که به دور خورشید مرکزی می گردد.معلوم شد که زمین که به هیچ روی منحصربه فرد نیست سیاره ای کاملا معمولی است که به طرز معمولی حرکاتی معمولی دارد.در حقیقت اشکار شد، که خورشید مرکزی خود ستاره ای از ستاره های بیشمار اسمان است یکی از بیلیون ها ستاره ی همانند دور و بر ما است که برخی بزرگتر و برخی کوچکتر از خورشید ، برخی سبکتر و بعضی سنگینتر از خورشیداند.
در این دوره روش مطالعه ی نجوم پیوسته علمی تر شد و انگیزه ی اصلی آن میل به شناخت وفهم قوانین بنیادی حاکم بر حرکت اجرام آسمانی و توضیح چیز هایی بود که بشر به چشم می دید.
پیشرفتی که از قرن شانزدهم تا پایان نوزدهم صورت گرفت نتیجه ی تلفیق کارآمدی از رصدهای پر دامنه وسایل پیشرفته وکار نبوغ آمیز علمی بود.
رصد ها
اطلاعات وسیعی که اهمیت بنیادی داشت با کار سخت رصد کنندگان دقیق که نام بزرگ تیخو برائه در صدرآانان است جمع آوری شد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
سینتیک و سینماتیک سه بعدی
7.0 – مقدمه
در 15 سال گذشته ، پیشرفت های تجاری عمده ای در نرم افزارها و سخت افزارهای سه بعدی بوجود آمده است.
با صرفنظر از اینکه از چه سیستمی استفاده می شود، مرحله جمع آوری داده ها، یک فایل از مختصات طول و عرض و ارتفاع مارکرها در هر زمان است. این مختصات در سیستم مرجع عمومی GRS .
هدف از این فصل این است تا مرحلههایی که این داده های مختصاتی تبدیل به محورهای آناتومی اجزا بدن می شوند را مرور کنیم بطوریکه یک آنالیز سینماتیکی بتواند در یک روش مشابه انجام داده شود .
7.1- سیستم های محور
چندین سیستم مرجع محور وجود دارند که باید در مجموع با GRS ، که قبلا در بالا معرفی شد نشان داده شوند . مارکرهایی که روی هر یک از قسمت ها قرار داده می شوند ، یک سیستم محور مارکر بوجود می اورند که یک سیستم مرجع موضعی ، LRS ، برای هر جزء است. یک LRS ثانویه ، یک سیستم محور است که محورهای اصلی هر یک از اعضا را نشان می دهد به علت استفاده از نشانه های خاص آناتومیکی– اسکلتی در این روش به منظور تعریف محورها ، این سیستم به عنوان سیستم مختصات آناتومیکی نامیده شده است.
7.1.1- سیستم مرجع عمومی
به منظور راحتی بر جهت محورهای GRS تاکید خواهیم کرد: x جهت جلو و عقب است ، y محور عمودی (گرانشی) است و z محور چپ و راست (افقی/میانی) است . بنابراین صفحه xz صفحه افقی است و با توجه به تعریف متعامد با محور عمودی است . جهت محورهای GRS با این محورها در صفحه نیرو یکسان است .
برای اینکه مطمئن شویم که این چنین است ، یک سیستم درجه بندی فضایی ( یک فرم فضایی صلب یا یک محور مکانیکی صلب سه بعدی ) بوسیله مارکرها اندازه گیری می شود و روی یکی از صفحات نیرو قرار می گیرد و در طول محور x، zسکوی نیرو ردیف می شود.
موقعیت هر یک از مارکرها نسبت به مبدا صفحه نیرو مشخص می شود و به کامپیوتر داده داده می شود. مبدا هر یک از سکوهای اضافی بوسیله یک دو خم z، x سکوی اولی ثبت می شود.
یک دو خم اضافی در جهتy ضروری خواهد شد اگر آن سکوی اضافی در یک ارتفاع متفاوت از اولی بود ( بواسطه یک آنالیز بیومکانیکی پلکان یا گردش پلکان ضروری خواهد بود) . تعداد زیادی از آزمایشگاه ها یک نظم ثابت از دوربین ها دارند ، بنابراین هیج نیازی به کالیبره کردن GRS در هر روز نیست.
در آزمایشگاههای بزرگ کلینیکی و همینطور سیستمی که در فصل قبل توضیح داده شد نیز این چنین است. ( نمودار 2.12 را ببینید .) در تعداد زیادی از موقعیت های پژوهش دوربین ها بازچیده می شوند تا به بهترین روش حرکت جدید را ضبط کنند.
بنابراین به درجه بندی جدید GRS نیاز دارد. وقتیکه درجه بندی کامل شد دوربین ها نمی توانند حرکت داده شوند و توجه بیشتری باید شود تا مطمئن شویم آنها بطور تصادفی جابجا نشده باشند.
7.1.2- سیستم مرجع موضعی یا دوران محورها
دانشجویان به چندین بخش در فصل6 ارجاع داده می شوند و از آنها خواسته می شود دوباره بخش 6.2.6 تا انتهای 6.2.7.2 را ببینند. این بخش ها جابجایی سیستم های مرجع و بردارهای سرعت برای سیستم های دو بعدی و سه بعدی را دربرمی گیرند. نمادهایی که در این بخش ها معرفی شده اند در این فصل توضیح داده می شوند.
در هر عضو سیستم محور آناتمی با مبدا آن در مرکز جرم عضو (COM) تنظیم می شود و معمولا محور y اصلی آن در امتداد محور طولی عضو یا موقعیت اعضا مانند لگن خاصره در طول یک خط ، بوسیله مارکرهای اختصاصی اسکلتی از قبیل PSIS وASIS معیین می شود.
سیستم های محوری موضعی دیگری روی آن عضو که یک مجموعه از مارکرهای سطحی را استفاده میکند، شکل داده می شود.
یک مجموع از دو تبدیل ضروری است تا از GRS به سیستم محور مارکر و از آن مارکر به سیستم محور آناتمی بدست آیند. نمودار 7.1 نشان می دهد که چگونه یکی از این دوران ها انجام می شود . سیستم محور x,y,z نیاز دارد تا نسبت به سیستمی که بوسیله مشخص شده است، دوران کند.
2
تعداد زیادی توالی دوران ممکن است اما در اینجا ما از توالی متداولx-y-z crdan استفاده می کنیم که این بدین معنی است که ما ابتدا پیرامون محور x و دوم پیرامون محور y جدید و در نهایت پیرامون محور z جدید دوران می کنیم.
اولین دوران پیرامون محور x است ت بدست آید. چون ما پیرامون محور x دوران کرده ایم ، x تغییر نخواهد کرد و در حالی که محور y به y' تغییر می کند و محور zبه z' تغییر می کند.
دوران دوم پیرامون محور جدید است تا بدست آید. چون این دوران پیرامون محور بوده است
آخرین دوران پیرامون محور جدید است تا مطلوب بدست اید.
فرض می کنیم ما یک نقطه با مختصات در سیستم محور اصلی ,y,z x داریم که همان نقطه در سیستم محور مختصات را خواهد داشت.
مبنی بر دوران :
با استفاده از نمادگذاری های مختصرسازی در نمادگذاری ماتریکس ، می توانیم ماتریکس را به صورت زیر بنویسیم :
(1-7)
بعد از دوران دوم پیرامون ،این نقطه مختصات را در سیستم محور خواهد داشت.
(2-7)
سرانجام ، سومین دوران پیرامون باعث ایجاد مختصاتهای در سیستم محور می شود.
(3-7)
با جمع کردن معادلات (7.1 ) و (7.2) و (7.3) ما بدست می آوریم.
(4-7)
توجه کنید که ماتریکس ضرب که در معادله (7.4) نشان داده شده است جابجایی پذیر نیست . این بدین معنی است که ترتیب تبدیل ها باید این چنین باشد که ابتدا و دوم و در نهایت انجام شود و یا بعبارت دیگر
4
بسط معادله (7.4) نتیجه می دهد:
(5-1)
7.1.3- توالی های دیگر دوران
در تئوری ، 12 تا توالی صحیح و ممکن دوران وجود دارد . که همه آنها توسط ریاضی دان سویسی Leonhard Euler (1783-1707) نشان داده شده اند. لیست پایین همه توالی های ممکن و صحیح دوران را به ما می دهد. مثالی که در بالا توضیح داده شد عموما به عنوان سیستم cordon منسوب می شود که معمولا در بیومکانیک ها استفاده می شود . توالی دوران z-x-z عموما به عنوان سیستم eulor منسوب می شود و معمولا در مهندسی مکانیک استفاده می شود.
7.2-مارکر و سیستم های محورهای آناتمی
توصیف زیرین ، گام هایی را که برای تبدیل کردن مختصات های مارکر GRS,x,y,zبه محورهای آناتمی اعضای شخصی که شروع به حرکت می کند، ضروری است را خلاصه می کند. نمودار 7.2 ، سیستم های محور را که درگیر شده اند ، را برای یک عضو داده شده که مرکز جرم آن در c و محورهای x-y-z آن مشخص شده است را نشان می دهد. GRSدارای محورهای x-y-zاست که آنها برای هر توالی معیین دوربین ثابت می شوند. سیستم دوم محور سیستم محور مارکر برای هر عضو است و این می تواند از یک آزمایشگاه به آزمایشگاه دیگر تغییر کند . حتی در یک آزمایشگاه معیین ، هر آزمایش می تواند یک ترتیب متفاوت از مارکرها داشته باشد. برای یک آنالیز سه بعدی باید لااقل سه مارکر مستقل برای هر عضو بدن وجود داشته باشد و نباید مارکرهای عمومی بین سیستم های مجاور وجود داشته باشد. مارکرهای هر عضو نباید در یک خط مستقیم واقع شوند بعبارت دیگر آنها نباید در یک خط راست باشند ، آنها باید یک سطح در فضای سه بعدی تشکیل دهند . همچنانکه در نمودار 7.2 نشان داده شده است. سه مارکر ردیابی صفحه مارکر ردیابی را معیین می کنند . این صفحه بنظر می رسد شامل محورهای باشد چنانکه هر سه مارکر در صفحه و ربع دایره واقع هستند .
یک نقطه روی این صفحه مارکر، به طور قراردادی ، به عنوان مبدا سیستم محورهای مارکر انتخاب می شود.
در اینجا انتخاب می شود وischosen m.
آن خط از به محور را معیین می کند: عمود بر صفحه ردیابی است و عمود با صفحه ای که توسط – معیین می شود ، است تا یک سیستم دست راست را تشکیل دهد.
مرحله درجه بندی آناتمی ارتباط بین محورهای مارکر و محورهای آناتمی x-y-z را می یابد. این پروسه به آن subject نیاز دارد تا موقعیت خوش تعریف شده بخود بگیرد : معمولا موقعیت آناتومی استفاده می شود . در این زمان ، مارکرهای درجه بندی باید موقتا روی آن عضو قرار داده شوند تا نقاط آناتومی معروف معیین شوند . برای مثال عضو پا ، سه مارکر می تواند روی سر فیبولا (fibulo) ، غوزک جانبی و در نقطه میانی روی سطح قدامی تیبیا قرار داده شوند .
در طی درجه بندی ، مارکرهای موقتی mc1, mc2می توانند به ترتیب روی غوزک میانی و epicondyle میانی تیبیا قرار داده شوند. با آن subject که تقریبا برای یک ثانیه ثابت و بی حرکت است ، مختصات سه ردیابی و دو مارکر درجه بندی ثبت می شوند و در پایان زمان درجه بندی میانگین گرفته می شود . محور طولی عضو پا (yaxis) تعریف می شود به عنوان آن خط که نقطه میانی بین malleolii جانبی و میانی (mT2,mc1) و نقطه میانی بین سر فیبولا و epicondyle میانی تیبیا (mT3,mc2) را به هم متصل می کند. این نقاط میانی ، بترتیب ، مفصل قوزک و زانو هستند . محور y پا و خط از تا یک صفحه را معیین می کنند که بر محور
4
x پا عمود است . جهت محور z پا به عنوان یک خط قائم به صفحه x-y پا معیین خواهد شد چنان که x-y-z پا یک سیستم واقع در طرف راست است .
محورهای آناتمی ساق پا هم اکنون نسبت به سه مارکر ردیابی معیین می شوند . موقعیت مرکز جرم پا یک فاصله معلوم در طول محور y پا از مفصل قوزک خواهد بود.
بنابراین بردار c از m ، مبدا سیستم محور مارکر ردیابی همچنین معین است . آن دو مارکر درجه بندی هم اکنون انتقال داده می شوند و ---- زیرا تعیین جهت سیستم محوری سه مارکر ردیابی هم اکنون معلوم است و فرض می شود نسبت به محورهای آناتمی معیین ( newly) ثابت باشد.
در آزمایشگاههای بزرگ کلینیکی ممکن است برای بیماران زیادی ، از قبیل فلج مغزی یا بیماران سکته ، موقعییت آناتمی برای هر دوره کوتاه از زمان فرض کنیم . بنابراین تیم بزرگ کلینیکی یک ترتیب مارکر پایدار توسعه داده اند که با یک تعداد از مقیاس های عمومی x-rayآنتروپومتریک ترکیب شده اند . به آن تیم اجازه داده می شود تا یک الگوریتم را وارد کنند برای اینکه انتقال دوخم از مارکرهای ردیابی تا مرکزهای مفصل معلوم هستند و سپس از بیمار خواسته می شود تا یک وضعیت ایستادن استاتیک را با یک تعداد مارکر های درجه بندی موقتی مانند آنچه در بالا شرح داده شد بخود بگیرند.تنها تفاوت عمده در آزمایشگاه کلینیکی آن هست که بیمار در یک موقعیت ایستاده راحت نسبت به موقعیت آناتمی کالیبره می شود .
در نمودار 7.2 دو دوران ماتریکس [ G to M ] می بینیم . a ماتریکس دوران است که ازGRS به محورهای مارکر مکان یابی دوران می کند. این یک ماتریکس time-varing است زیرا محورهای مارکر مکان یابی مستمرا نسبت بهGRS در حال تغییر خواهند بود .
[ M to A] یک ماتریکس است که از محورهای مارکر مکان یابی به محورهای آناتمی دوران می کند. فرض می شود این ماتریکس ثابت باشد و از تشریفات درجه بندی ناشی می شود . ترکیب این دو ماتریکس دوران ، ماتریکس دوران [ G to A] را به ما می دهد که هنگامی که برای یک سری زاویه انتخاب شده حل شود ، سه زاویه دوران time – varying بدست می آید .به کمک ماتریکس نهایی ما می توانیم تعیین جهت محورهای آناتمی را مستقیما از مختصات مارکر مکان یابی که در GRS بدست آورده می شود ، را بدست آوریم.
اما مطابق نمودار 7.2 ما هنهوز تمام نکرده ایم . ما همچنین مجبوریم ، یک تبدیل انتقالی خطی پیدا کنیم تا مختصات سه بعدی مرکز جرم ( COM ) ، c را پیدا کنیم over time
مکان c بوسیله بردار که یک بردار جمع است ، معیین می شود . بردار مختصات GRS مارکر مکان یابی است . هنگامی که c یک بردار ثابت است که m را به c متصل می کند.
7.2.1- مثال از یک دستگاه داده حرکت
7.2.1.1- محاسبه ماتریکس ] آناتومی- مارکر[ درجه بندی
اجازه بدهید به یک مثال از داده عددی نگاه کنیم ، تا ببینیم چگونه جابجایی های گوناگون جمع می شوند . عضو پا در نمودار 7.2 به عنوان یک مثال استفاده خواهد شد. بیاد می آوریم که سه مارکر مکان یابی روی این عضو وجود دارد ، بعلاوه دو مارکر درجه بندی که مختصات آن ، در طی دوره درجه بندی هنگامی که یک چیز در یک موقعیت آناتمی ثابت می ماند ،were digitized در نمودار 7.2 پای چپ تجزیه و تحلیل شده است. جدول 7.1 مختصات x-y-z در GRS را می دهد . بیشتر از یک ثانیه در این موقعیت جهت یابی میانگین گرفته شد .
( mt2+mc1 )/2 , xa=2.815 , ya=10.16 , za=20.965 = قوزک
mt3+mc2)/2 , xe=6.67 , ye=41.89 , ze=20.965 ) = مختصات های زانو
و و و قوزک ×0.433+زانو= مرکز جرم پا
حالا ما مجبوریم محورهای x,y,z آناتمی را قرار دهیم . اجازه دهید آن خط قوزک را به زانو متصل می کند، محور y باشد و آن خط که استخوان غوزک جانبی را به استخوان غوزک میانی متصل می کند محور z موقتی باشد ( زیرا آن عینا عمود بر محور – نیست ، اما تقریبا درست خواهد بود ) این دو محور هم اکنون یک صفحه تشکیل می دهند و محور x با توجه به تعریف عمود بر صفحه yz است و بنابراین حاصلضرب ضربدری z,y است و یا استفاده می کنیم از زیرنویس (an) تا محورهای آناتومی را نشان دهیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تعادل قوا در جمهورى اسلامى ایران
روابط قوا در جمهورى اسلامى ایران برخلاف تمامى کشورهاى دنیا به گونه اى خاص تنظیم شده است. هر چند که به ظاهر به صورت تفکیک نسبى قوا تلقى مى شود، لیکن این روابط از ویژگى هاى خاصى برخوردار است که به خوبى آن را از سایر رژیم ها متمایز مى سازد.(4)
مفهوم تفکیک قوا در مقابل «وحدت قوا»(5) به کار مى رود. این تفکیک موجب پدیدارى سازمان هاى حاکم عدیده تخصصى مى گردد که هر کدام به انجام وظیفه خاص خود مشغول اند و هیچ یک از قوا حق انجام وظیفه قواى دیگر را ندارد. سنخیت قواى حاکم، هم چنین اقتضا مى کند که هر یک از قوا، بدون برترى و دخالت یکى در قلمرو اختیارات دیگرى، کار خود را انجام دهد و هیچ یک از قوا حق سؤال، استیضاح، عزل و انحلال یکدیگر را نداشته باشد. این چنین استقلالى را اصطلاحاً «تفکیک مطلق قوا»(6) مى گویند.
نظریه تفکیک مطلق قوا، در جریان تحولات تاریخى دست خوش تغییراتى شده است که دیگر نمى توان استقلال در مفهوم آن را چندان مشاهده کرد. خطر بالقوه و بالفعلى که از ناحیه قوه مجریه و زمام دارى آن ناشى مى شود، هم قواى دیگر را تحت الشعاع «ریاست گرایى»(7) اجرایى قرار مى دهد و هم این که آزادى و امنیت فردى را تهدید مى کند.(8) دلیل این مطلب این است که در اکثر کشورهاى دنیا در بحث ارتباط متقابل قوا، قوه مجریه مشمول بیش ترین نظارت ها از سوى دو قوه دیگر قرار مى گیرد.
قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، در تدوین قواى سه گانه، علاوه بر ضرورت همکارى قوا، براى تأمین اهداف کلى نظام از اندیشه مذکور به دور نبوده و مراتبى از ارتباط متقابل، توأم بانظارت و مسئولیت بین قواى حاکم را پیش بینى کرده است. در اصل 57 قانون اساسى ضمن برشمرن قواى سه گانه، مقرر مى دارد که این قوا مستقل از یکدیگرند. آن گاه در اصل 58 و 59 اِعمال قوه م
قننه را منحصر به مصوبات مجلس شوراى اسلامى و در مسائل مهم از طریق همه پرسى و مراجعه مستقیم به آراى عمومى بیان داشته است. هم چنین در اصل 60 قانون اساسى، اِعمال قوه مجریه به استثناى برخى از آن که مستقیماً به عهده رهبرى قرار دارد، صرفاً از طریق رئیس جمهور و وزرا اجرا مى شود و در نهایت این که اِعمال قوه قضاییه (اصل 61) را نیز فقط به عهده دادگاه هاى دادگسترى قرار داده که باید براساس موازین اسلامى تشکیل و به حل و فصل دعاوى و ... بپردازد، اما نویسندگان قانون اساسى در سال 1358 در همان اصل 57 قانون اساسى، ضمن بیان استقلال قوا آورده بودند که : «... روابط بین قواى سه گانه توسط رئیس جمهور برقرار مى گردد.» و نیزدر اصل 113 قانون اساسى آمده بوده: «... مسئولیت اجراى قانون اساسى و تنظیم روابط قواى سه گانه و ریاست قوه مجریه جز در امورى که برعهده رهبرى است، به عهده رئیس جمهور است».
بنابراین، طبق این اصول، رئیس جمهور هماهنگ کننده قواى سه گانه کشور بود، لیکن پس از بازنگرى قانون اساسى در سال 1368 و با سپرى کردن یک دهه تجربه عملى در کارهاى اجرایى، قضایى و تقنینى وضعف هایى که در قانون اساسى وجود داشت، شوراى بازنگرى قانون اساسى به فرمان امام خمینى(ره) در تاریخ 1368/2/4 تشکیل گردید و در آن در خصوص روابط قوا نیز نکاتى مورد توجه و تصویب قرار گرفت.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تعادل قوا در جمهورى اسلامى ایران
روابط قوا در جمهورى اسلامى ایران برخلاف تمامى کشورهاى دنیا به گونه اى خاص تنظیم شده است. هر چند که به ظاهر به صورت تفکیک نسبى قوا تلقى مى شود، لیکن این روابط از ویژگى هاى خاصى برخوردار است که به خوبى آن را از سایر رژیم ها متمایز مى سازد.(4)
مفهوم تفکیک قوا در مقابل «وحدت قوا»(5) به کار مى رود. این تفکیک موجب پدیدارى سازمان هاى حاکم عدیده تخصصى مى گردد که هر کدام به انجام وظیفه خاص خود مشغول اند و هیچ یک از قوا حق انجام وظیفه قواى دیگر را ندارد. سنخیت قواى حاکم، هم چنین اقتضا مى کند که هر یک از قوا، بدون برترى و دخالت یکى در قلمرو اختیارات دیگرى، کار خود را انجام دهد و هیچ یک از قوا حق سؤال، استیضاح، عزل و انحلال یکدیگر را نداشته باشد. این چنین استقلالى را اصطلاحاً «تفکیک مطلق قوا»(6) مى گویند.
نظریه تفکیک مطلق قوا، در جریان تحولات تاریخى دست خوش تغییراتى شده است که دیگر نمى توان استقلال در مفهوم آن را چندان مشاهده کرد. خطر بالقوه و بالفعلى که از ناحیه قوه مجریه و زمام دارى آن ناشى مى شود، هم قواى دیگر را تحت الشعاع «ریاست گرایى»(7) اجرایى قرار مى دهد و هم این که آزادى و امنیت فردى را تهدید مى کند.(8) دلیل این مطلب این است که در اکثر کشورهاى دنیا در بحث ارتباط متقابل قوا، قوه مجریه مشمول بیش ترین نظارت ها از سوى دو قوه دیگر قرار مى گیرد.
قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، در تدوین قواى سه گانه، علاوه بر ضرورت همکارى قوا، براى تأمین اهداف کلى نظام از اندیشه مذکور به دور نبوده و مراتبى از ارتباط متقابل، توأم بانظارت و مسئولیت بین قواى حاکم را پیش بینى کرده است. در اصل 57 قانون اساسى ضمن برشمرن قواى سه گانه، مقرر مى دارد که این قوا مستقل از یکدیگرند. آن گاه در اصل 58 و 59 اِعمال قوه م
قننه را منحصر به مصوبات مجلس شوراى اسلامى و در مسائل مهم از طریق همه پرسى و مراجعه مستقیم به آراى عمومى بیان داشته است. هم چنین در اصل 60 قانون اساسى، اِعمال قوه مجریه به استثناى برخى از آن که مستقیماً به عهده رهبرى قرار دارد، صرفاً از طریق رئیس جمهور و وزرا اجرا مى شود و در نهایت این که اِعمال قوه قضاییه (اصل 61) را نیز فقط به عهده دادگاه هاى دادگسترى قرار داده که باید براساس موازین اسلامى تشکیل و به حل و فصل دعاوى و ... بپردازد، اما نویسندگان قانون اساسى در سال 1358 در همان اصل 57 قانون اساسى، ضمن بیان استقلال قوا آورده بودند که : «... روابط بین قواى سه گانه توسط رئیس جمهور برقرار مى گردد.» و نیزدر اصل 113 قانون اساسى آمده بوده: «... مسئولیت اجراى قانون اساسى و تنظیم روابط قواى سه گانه و ریاست قوه مجریه جز در امورى که برعهده رهبرى است، به عهده رئیس جمهور است».
بنابراین، طبق این اصول، رئیس جمهور هماهنگ کننده قواى سه گانه کشور بود، لیکن پس از بازنگرى قانون اساسى در سال 1368 و با سپرى کردن یک دهه تجربه عملى در کارهاى اجرایى، قضایى و تقنینى وضعف هایى که در قانون اساسى وجود داشت، شوراى بازنگرى قانون اساسى به فرمان امام خمینى(ره) در تاریخ 1368/2/4 تشکیل گردید و در آن در خصوص روابط قوا نیز نکاتى مورد توجه و تصویب قرار گرفت.