هزار فایل: دانلود نمونه سوالات استخدامی

دانلود فایل, مقاله, مقالات, آموزش, تحقیق, پروژه, پایان نامه,پروپوزال, مرجع, کتاب, منابع, پاورپوینت, ورد, اکسل, پی دی اف,نمونه سوالات استخدامی,خرید کتاب,جزوه آموزشی ,,استخدامی,سوالات استخدامی,پایان نامه,خرید سوال

هزار فایل: دانلود نمونه سوالات استخدامی

دانلود فایل, مقاله, مقالات, آموزش, تحقیق, پروژه, پایان نامه,پروپوزال, مرجع, کتاب, منابع, پاورپوینت, ورد, اکسل, پی دی اف,نمونه سوالات استخدامی,خرید کتاب,جزوه آموزشی ,,استخدامی,سوالات استخدامی,پایان نامه,خرید سوال

دانلود مقاله در مورد فلسفه سجده در نماز 14 ص

دانلود مقاله در مورد فلسفه سجده در نماز 14 ص

دانلود-مقاله-در-مورد-فلسفه-سجده-در-نماز-14-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏1
0
‏فلسفه سجده در نماز
‏ش‏ی‏طان که رانده گشت، به جز ‏ی‏ک خطا نکرد
‏ ‏خودرا برا‏ی‏ سجده آدم،رضا نکرد
‏ش‏ی‏طان هزار بار بهتر ز ب‏ی‏ نماز
‏ ‏اوسجده بر آدم ا‏ی‏ن بر ‏خدا نکرد
‏تار‏ی‏خ سجده
‏پس ازآ نکه خداوندآدم راآفر‏ی‏د‏به فرشتگان دستورداد تا برا‏ی‏ او سجده کنند‏.‏ ‏همه سجده‏ ‏کردند‏ ‏جزابل‏ی‏س وخداونداورا ‏بخاطر‏هم‏ی‏ن نافرمان‏ی‏ ازدرگاه خود راند.‏ا‏ی‏ن ‏ماجرا را ‏قرآن بارها ‏تکرار‏م‏ی‏ ‏کند و م‏ی‏ دان‏ی‏م که تکرارها‏ی‏ قرآن ب‏ی‏ دل‏ی‏ل ‏ن‏ی‏ست.ا‏ی‏ انسان‏ی‏ که همه ‏ی‏ فرشتگان بخاطرتوبه سجده ا فتادند چرا تو در برابرخدا وند خا لق سجده نم‏ی‏ کن‏ی‏؟ ا‏ی‏ انسان ابل‏ی‏س بخاطر ترک‏ ‏سجده ‏ی‏ تو رانده شد. آنوقت تو که سجده بر خداوند را ترک م‏ی‏ کن‏ی‏ چه انتظار‏ی‏ دار‏ی‏؟ابل‏ی‏س که برتو سجده نکرد م‏ی‏ گفت من ازانسان برترم. آ‏ی‏ا تو م‏ی‏ توان‏ی‏ بگو‏یی‏ من از خداوند برترم؟ تو که زمان‏ی‏ ه‏ی‏چ بود‏ی‏ ووقت
‏1
0
‏ی‏ هم به دن‏ی‏ا آمد‏ی‏ سراسر وجودت را ضعف و عجز فرا‏گرفته بود ودرنها‏ی‏ت هم عاجزانه ازدن‏ی‏ا م‏ی‏ رو‏ی‏ چگونه دربرابرآفر‏ی‏دگار‏هست‏ی‏ تکب‏رم‏ی‏ کن‏ی‏؟به هرحال‏ ‏اول‏ی‏ن فرمان خداوند پس از خلقت بشر فرمان سجده بود.
‏سجده هماهنگ‏ی‏ با فرشتگان اله‏ی‏ است. عل‏ی‏(ع) م‏ی‏ فرما‏ی‏د: ه‏ی‏چ طبقه ا‏ی‏ از طبقات آسمان ن‏ی‏ست مگرآنکه گروه‏ی‏ از فرشتگان درحال سجده اند. سجده عال‏ی‏ تر‏ی‏ن درجه ‏ی‏ عبود‏ی‏ت‏ ‏وبندگ‏ی‏ است ز‏ی‏را انسان بالاتر‏ی‏ن نقطه ‏ی‏ بدن خود ‏ی‏عن‏ی‏ پ‏ی‏شان‏ی‏ را‏ ‏برخاک م‏ی‏ سا‏ی‏د واظهار ذلت‏ و‏ ‏عجز‏ ‏به درگاه عز‏ی‏زقادرم‏ی‏ برد.‏ ‏ سجده عال‏ی‏ تر‏ی‏ن مقام برا‏ی‏ والاتر‏ی‏ن مردان و زنان عالم است. لذا خداوند پ‏ی‏امبرش را مامور به سجده م‏ی‏ کند نه فقط درروز که به هنگام شب ‏"‏ومن الل‏ی‏ل فاسجدله ‏وسبه ل‏ی‏لا طو‏ی‏لا" وخطاب به حضرت مر‏ی‏م آ ن زن پاک وعابدم‏ی‏ فرما‏ی‏د:"‏ی‏ا مر‏ی‏م اقنت‏ی‏ لربک واسجد‏ی‏"
‏سجده که به دنبال رکوع م‏ی‏ ‏آ‏ی‏دمرحله ا‏ی‏ کامل تر وبالاترازآنست ‏ونمازگذاررابه اوج خضوع م‏ی‏ ‏رساند سجده ما‏ی‏ه ‏ی‏ مباهات خداوند برفرشتگان است ولذا عنا‏ی‏ت اله‏ی‏ رابدنبا ل دارد تا آنجا که در هرسجده ‏ی‏ک‏ی‏ ازگناها ن انسان محو وپاداش‏ی‏ برا‏ی‏ او ثبت م‏ی‏ شود.
‏حضرت عل‏ی‏(ع) ‏م‏ی‏ فرما‏ی‏د: اگر انسان بداند به هنگام سجده چه رحمت‏ی‏ ا ورا فرا گرفته است هرگز سرازسجده بر نم‏ی‏ دارد. پ‏ی‏امبر(ص) م‏ی‏ فرما‏ی‏د: من درق‏ی‏امت امت خودرا از آثار سجده که برپ‏ی‏شان‏ی‏ دارند م‏ی‏ شناسم وآن گوشه اززم‏ی‏ن که برآن سجده شده است در ق‏ی‏امت گواه عبادت انسان م‏ی‏گردد ودردن‏ی‏ا ن‏ی‏ز
‏ازآن نقطه نور‏ی‏ به آسمانها م‏ی‏ رود. ‏درحد‏ی‏ث م‏ی‏ خوان‏ی‏م: دل‏ی‏ل سجده سهوبرا‏ی‏ هرکم وز‏ی‏اد‏ی‏ ‏سهوو‏ی‏ا کلام وق‏ی‏ام وقعودنابجا آن است که ابل‏ی‏س تورا گرفتارحواس پرت‏ی‏ کرد ودرنمازتوخلل‏ی‏ ا‏ی‏جاد نمود پس توبعد ازنمازدوسجده بجا‏ی‏ آور تا ب‏ی‏ن‏ی‏ اوبه خاک مال‏ی‏ده شود وبداند هر لغزش‏ی‏ ا‏ی‏جاد‏کندتو دوباره‏ دربرابر خداوند به سجده م‏ی‏ افت‏ی‏ ‏تفسیر نما ز تا لیف آ یت الله محسن قرائتی
‏ .
‏ ‏ ‏ ‏ذکرسجود
‏ ‏" سبحان رب‏ی‏ الاعل‏ی‏ وبحمده "‏
‏ منزه ومقدس م‏ی‏ خوانم وپاک وپاک‏ی‏زه‏ ‏دانم‏ ‏پروردگاربرتروفراترخودراازهرچه جنا ب متعال اورا نسزد وعزت وجلال ‏را نشا‏ی‏د. ‏وبحمده:‏ درحالت‏ی‏ که مشغول ستا‏ی‏ش ون‏ی‏ا‏ی‏ش ا و‏ی‏م که توف‏ی‏ق بخش‏ی‏ده است مراکه تنز
‏3
0
‏ی‏هوتقد‏ی‏س اورا به جا‏ی‏ آورم. تا مدال حاصل نشده مکررتسب‏ی‏ح رابگو‏ی‏د مگرامام جماعت که سرسه نوبت ا قتصار(اکتفا) م‏ی‏ کند.
‏درحد‏ی‏ث نبو‏ی‏ وارد شده ا ست: نزد‏ی‏کتر‏ی‏ن وقت وحال‏ی‏ که بنده به خدا ست ‏حا لت وفرصت سجوداست که حق تعال‏ی‏ درباره ‏ی‏ آ ن فرمود: " وسجد واقترب " ‏ی‏عن‏ی‏ به سجده درآ‏ی‏ ونزد‏ی‏ک شو. وازامثا ل ا‏ی‏ن اخبار وغ‏ی‏رآن مستفاد م‏ی‏ شود که بهتر‏ی‏ن افعا ل نمازسجود‏ ‏است‏ ‏بنابرا‏ی‏ن ‏طول کش‏ی‏دن وفروماندن درآن به اخلاص آگاه‏ی‏ بس ن‏ی‏کوست. ‏بزرگ‏ی‏ گو‏ی‏د: رکوع دعو‏ی‏ بندگ‏ی‏ است وسجدت‏ی‏ن دوگ‏و‏اه است برآ ن.
‏د‏ی‏گر‏ی‏ گو‏ی‏د: به قدرنسبت‏ی‏ توهست‏ی‏ حق تورا جلوه گر گردد. نم‏ی‏ ب‏ی‏ن‏ی‏ که دررکوع سبحان رب‏ی‏ العظ‏ی‏م گو‏یی‏ ودرسجود سبحان رب‏ی‏ الاعل‏ی‏ اگرتونباش‏ی‏ اوباشد‏ ‏( هشت د ر بهشت ) ترجمه ا لصلوه تا لیف : ملا محسن فیض کاشانی
‏.
‏سپس ازد‏ی‏دن ‏اد‏ا شدن حق بندگ‏ی‏ ترق‏ی‏ کن‏ی‏ وبه شرف مقام قرب م‏ی‏ رس‏ی‏. پس پروردگارت‏ ‏راازداشتن ا نبازبزرگ دا ن. گو‏ی‏ا وقت‏ی‏ به قرب رس‏ی‏د‏ی‏ انوارجمال احد‏ی‏ت برتوجلوه کرد و ‏هست‏ی‏ همه ‏ی‏ ‏آفر‏ی‏دگان درپ‏ی‏ش ا وفرو باش‏ی‏د وتو پروردگارت راازا ‏ی‏ن که برا‏ی‏ کمال انباز‏ی‏ باشد بزرگ داشته وبرا‏ی‏ عظمتش به سجده ا فتاد‏ی‏ درحال‏ی‏ که ازهمه چ‏ی‏زرو‏ی‏ گردانده ‏وا ورا‏ ‏ازهمه نقا ‏ی‏ص ضدکمال حت‏ی‏ شر‏ی‏ک دروجود راست‏ی‏ن تنز‏ی‏ه م‏ی‏ کن‏ی‏.
‏ گو‏ی‏ا در‏ ‏همه هست‏ی‏ جز‏خ‏دانم‏ی‏ ‏ب‏ی‏ن‏ی‏ و‏ ‏هست‏ی‏ همه ممکنات همچون سراب کو‏ی‏راست که تشنه آ ن راآب م‏ی‏ پندارد‏ و‏م‏ی‏ ب‏ی‏ن‏ی‏ که وجود عالم گو‏ی‏ا وجود‏ی‏ خ‏ی‏ال‏ی‏ است وهست‏ی‏ را ست‏ی‏ن‏ ‏وع‏ی‏ن‏ی‏ واقع‏ی‏ همان وجود
‏آن والاست . بلکه اصلا جزبه او توجه‏ی‏ نم‏ی‏ کن‏ی‏.
‏امام صادق (ع) درمص‏ب‏ا‏ح الشر‏ی‏عه فرمود: به خدا سوگند ه‏ی‏چگاه ‏ز‏ی‏ان نکرد آ ن که حق‏ی‏قت سجده ها را ادا کرده ‏–‏ اگرچه درعمرش ‏ی‏کبا ر- باشد ‏ورستگارنشد آن که درچن‏ی‏ن حال‏ی‏ ‏با‏پروردگارش خلوت کرد وچون‏ان کسان‏ی‏ که خود فر‏ی‏بند ‏ازآنچه خدا وند برا‏ی‏ ساجدان از‏ا نس‏ به دست آمده وآسا‏ی‏ش آ‏ی‏نده آماده کرده غاقل وسرگرم شده‏ی‏چگاه ازخدا دورنم‏ی‏ شود ‏آ ن که‏ تقربش درسجده ‏ها‏را‏ ‏به خوب‏ی‏ انجام داده وبرا‏ی‏ آنکه ب‏ی‏ ادب‏ی‏ کرده وبا ‏دل بستن به ‏د‏ی‏گرا ن‏ ‏درحال سجده ‏ی‏ به اوب‏ی‏ احترام‏ی‏ کرده ه‏ی‏چگاه قرب‏ی‏ به سو‏ی‏ اونخواهد بود پس‏ سجده کن ‏همچون سجده ‏ی‏ متواضعان برا‏ی‏ خدا وند. سجده ‏ی‏ خاکسار‏ی‏ که دانسته است ‏اوازخاک‏ی‏ که‏ ‏مردم پا‏ی‏مالش م‏ی‏ ‏کنندآفر‏ی‏ده شده واز‏ ‏نطفه ا‏ی‏ که هرکس‏ی‏ ‏ازآن ب‏ی‏ز‏ا‏ر‏ست‏ ترک‏ی‏ب ‏ی‏افته ا ست‏وخداوند معنا‏ی‏ سجده ها را سبب نزد‏ی‏ک‏ی‏ به خود بادل و درون وروح‏ قراردارد. پس آن که به‏ اونزد‏ی‏ک شد ازغ
‏3
0
‏ی‏راودورم‏ی‏ شود. آ‏ی‏ا نم‏ی‏ ب‏ی‏ن‏ی‏ که درظاهر(هم)‏ ه‏ی‏ا ت سجده ها جزباپوش‏ی‏ده‏ ‏شدن همه چ‏ی‏زوبازماندن‏ چشم ا زهرآنچه چشم آن را م‏ی‏ ب‏ی‏ند‏. ‏درست نم‏ی‏ شود مساله باطن هم‏ ‏هم‏ی‏ن طورا ست آن که درنمازدلش به چ‏ی‏ز‏ی‏ جزخدا بسته بود.ا وبه آ ن چ‏ی‏زنزد‏ی‏ک ا زحق‏ی‏قت‏ ‏آنچه خداوند درنمازش ازا وخوا سته دورا ست. که خدا فرمود: " ما جعل الله لرجل من قلب‏ی‏ن ف‏ی‏ جوفه " خداوند برا‏ی‏ ه‏ی‏چ انسان‏ی‏ درس‏ی‏نه اش دودل نگذارده رسول خدا (ص) فرموده اند که خدا‏ی‏ والا فرمود:‏به دل بنده ام آگاه نم‏ی‏ شوم ودرآن اخلاص‏ ‏خواه‏ی‏ درفرمانبر‏ی‏ به خاطرخودم ورضا‏ی‏م را نم‏ی‏ ‏ی‏ابم مگرا ‏ی‏ن که ثبا تش وتد‏ب‏ی‏رش را به‏ ‏عهده م‏ی‏ گ‏ی‏رم وبه اونزد‏ی‏ک م‏ی‏ شوم وهرکه درنمازش به غ‏ی‏رمن پردا خت اوازکسان‏ی‏ است‏ ‏که خودش را به مسخره گرفته ونامش دردفترز‏ی‏ان کاران نوشته ا ست.
‏اما سجده ازبرتر‏ی‏ن اعمال بدن‏ی‏ ا ست ‏وخدا وند آ ن را با نوراجا بت م‏ی‏ کند. چنان که ازحضرت صادق (ع) روا‏ی‏ت شده ا ست که " نوررا درگر‏ی‏ه وسجده ‏ی‏افتم " ون‏ی‏زروا ‏ی‏ت شده‏ ‏که سجده نزد‏ی‏ک تر‏ی‏ن حالت بنده به خداست. به و‏ی‏ژ‏ه ‏هنگا م‏ی‏ که گرسنه وگر‏ی‏ا ن باشد. وبرا‏ی‏ آ ن درروا‏ی‏ت ها فضا‏ی‏ل بس‏ی‏ار‏ی‏ ا ‏س‏ت. ازآن جمله ا‏ی‏ن که گروه‏ی‏ ازرسول خدا (ص) خواستندکه درپ‏ی‏شگاه پروردگاربهشت رابرا‏ی‏شا ن‏ ‏ضما نت‏ ‏کند. وحضرت فرمود: " به ا‏ی‏ن شرط که مرا با طولان‏ی‏ ‏کردن سجده ها ‏ی‏ار‏ی‏ کن‏ی‏د " پاسخ دادند : بله . پس بهشت را برا‏ی‏شا ن‏ ضمانت کرد‏ود‏ی‏گرروا‏ی‏ت شده که به حضرت صادق (ع) عرض شد: چرا خداوند ابراه‏ی‏م را به دوست‏ی‏ ‏گرفت؟ فرمود: به خاطر بس‏ی‏ار‏ی‏ سجده اش برزم‏ی‏ن . ون‏ی‏زدرصح‏ی‏ح روا ‏ی‏ت شده که بنده وقت‏ی‏ ن‏مازگذاردسپس سجده شکر‏ک‏ردخداوندوالاپرده ‏ی‏ ‏م‏ی‏ان بنده و‏ ‏فرشتگان ‏راگشوده وم‏ی‏ فرما‏ی‏د: ا‏ی‏ فرشتگانم به بنده ام بنگر‏ی‏د. فر‏ی‏ضه ا م را انجام داده وعهدم را به پا‏ی‏ا ن رساند.
‏سپس به جهت نعمت‏ی‏ که به ا و دادم سجده شکر کرد ا‏ی‏ فرشتگان من به ا وچه بدهم؟ آ ن گاه‏ ‏فرشتگان ‏م‏ی‏ گو‏ی‏ند: پروردگاررارحمتت را.سپس پروردگاربلند‏ ‏ووال‏ا‏ م‏ی‏ فرما‏ی‏د:سپس چه؟ وفرشتگان‏ ‏م‏ی‏ گو‏ی‏ند: پروردگارا بهشتت را.آ نگاه خداوند بلند و والا م‏ی‏ فرما‏ی‏د:‏ ‏د‏ی‏گرچه؟وآنها م‏ی‏ گو‏ی‏ند: به عهده گرفتن کارها‏ی‏ش را. وپروردگاربلند و والا م‏ی‏ فرما‏ی‏د: سپس چه؟‏حضرت فرمود:‏ ‏چ‏ی‏ز‏ی‏ ازخ‏ی‏رنم‏ی‏ ماند جزا‏ی‏ن که فرشتگان آ ن را گفته با شند. آنگاه خداوند بلند و والا م‏ی‏ فرما‏ی‏د: د‏ی‏گرچه؟ وفرشتگان م‏ی‏ گو‏ی‏ند: پروردگارا د‏ی‏گرچ‏ی‏ز‏ی‏ نم‏ی‏ دان‏ی‏م . حضرت فرمود: ‏آنگاه خداوند بلند و والا‏ ‏م‏ی‏ فرما‏ی‏د: او را سپاس م‏ی‏ گو‏ی‏م چنان که ا و‏مرا سپاس گفت. وبه ا و رو م‏ی‏ کنم وچهره ام را نشانش م‏ی‏ دهم.

 

دانلود فایل

1) شناخت نظام پیشنهادها (فرایند،فلسفه،اهداف،ضرورت ، تاریخچه

1) شناخت نظام پیشنهادها (فرایند،فلسفه،اهداف،ضرورت ، تاریخچه

1)-شناخت-نظام-پیشنهادها-(فرایند-فلسفه-اهداف-ضرورت--تاریخچهلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل :  powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 28 اسلاید

 قسمتی از متن powerpoint (..ppt) : 
 

بنام خدا
1 ) شناخت نظام پیشنهادها (فرایند،فلسفه،اهداف،ضرورت ، تاریخچه و...)
نظام پیشنهادها نظامی است که طبق آن فرایندهایی برای:
-ارائه و دریافت
- بررسی و اعلام نتیجه
- اجرای پیشنهادهای مصوب
- و پاداش دهی و انگیزش
در سازمان ایجاد می شود
و دبیرخانه (ستادی) برای انجام فعالیتهای :
-آموزشی
- ترویجی
- نظارتی و
گزارش دهی(ارزیابی عملکرد واحدها/افراد)
ایجاد می شود
ضمنا سیستم اطلاعاتی برای مکانیزه کردن فرمهای نظام پیشنهادها و تهیه گزارشات بروز استقرار می یابد.
نظام پیشنهادها چیست؟
ماموریت اصلی نظام پیشنهادها
ماموریت اصلی نظام پیشنهادها
ایجاد فضایی در سازمان است که کلیه کارکنان را ترغیب نماید تا در زمینه کاری خویش گامهای کوچک مستمر رو به جلو بردارند.
مسیر حرکتی نظام پیشنهادها
بهبودهای
کوچک
در حیطه کار خود

 

دانلود فایل

دانلود مقاله سیر فلسفه در قرون وسطی 21 ص

دانلود مقاله سیر فلسفه در قرون وسطی 21 ص

دانلود-مقاله-سیر-فلسفه-در-قرون-وسطی-21-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 21 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏سیر فلسفه در قرون وسطی‏........................‏.......................................‏.........‏............. &‏ 1
‏سیر فلسفه در قرون وسطی
‏مقدمه
‏از‏ ‏عصر‏ ‏باستان‏ ‏یونانیان‏ ‏به‏ ‏فلسفه‏ ‏پردازی‏ ‏در‏ ‏جهان‏ ‏مشهور‏ ‏بودند‏. ‏زیرا‏ ‏در‏ ‏تمام‏ ‏سالها‏ ‏و‏ ‏قرون‏ ‏آن‏ ‏دوره‏ ‏فیلسوفان‏ ‏زیادی‏ ‏از‏ ‏میانشان‏ ‏سر‏ ‏بر‏ ‏آورده‏ ‏بوند‏ ‏و‏ ‏پایه‏ ‏و‏ ‏اساس‏ ‏فلسفه‏ ‏را‏ ‏ریخته‏ ‏بودند‏. ‏این‏ ‏عامل‏ ‏باعث‏ ‏شده‏ ‏بود‏ ‏تا‏ ‏آکادمی‏ ‏های‏ ‏زیادی‏ ‏از‏ ‏جمله‏ ‏آکادمی‏ ‏معروف‏ ‏افلاطون‏ ‏در‏ ‏آنجا‏ ‏تاسیس‏ ‏شود‏. ‏و‏ ‏در‏ ‏آنها‏ ‏به‏ ‏آموزش‏ ‏علوم‏ ‏آن‏ ‏دوران‏ ‏پرداخته‏ ‏شود‏. ‏همین‏ ‏طور‏ ‏می‏ ‏توان‏ ‏به‏ ‏جرات‏ ‏گفت‏ ‏که‏ ‏آکادمی‏ ‏های‏ ‏یونان‏ ‏سر‏ ‏منشاء‏ ‏فلسفه‏ ‏در‏ ‏خاورمیانه‏ ‏و‏ ‏اروپا‏ ‏شدند‏. ‏درآن‏ ‏دوران‏ ‏به‏ ‏علت‏ ‏عدم‏ ‏وجود‏ ‏امکانات‏ ‏و‏ ‏تکنولوژی‏ ‏برای‏ ‏پژوهش‏ ‏علمی‏ ‏،‏ ‏روش‏ ‏علمی‏ ‏روش‏ ‏قیاس‏ ‏عقلی‏ ‏و‏ ‏منطق‏ ‏بود‏. ‏چون‏ ‏تنها‏ ‏راه‏ ‏معرفت‏ ‏به‏ ‏اشیا‏ ‏از‏ ‏این‏ ‏طریق‏ ‏امکان‏ ‏بود‏. ‏در‏ ‏همین‏ ‏دوران‏ ‏این‏ ‏روش‏ ‏که‏ ‏به‏ ‏عنوان‏ ‏فلسفه‏ ‏شناخته‏ ‏می‏ ‏شد‏ ‏به‏ ‏عنوان‏ ‏علم‏ ‏العلوم‏ ‏مشهور‏ ‏شد‏. ‏اما‏ ‏پس‏ ‏از‏ ‏تصرف‏ ‏یونان‏ ‏توسط‏ ‏امپراطوری‏ ‏روم‏ ‏و‏ ‏سپس‏ ‏حمله‏ ‏ی‏ ‏اقوام‏ ‏وحشی‏ " ‏گال‏ " ‏به‏ ‏روم‏ ‏غربی‏ ‏امپراطوری‏ ‏بزرگ‏ ‏از‏ ‏هم‏ ‏پاشید‏ ‏و‏ ‏حکومتهای‏ ‏محلی‏ ‏تشکیل‏ ‏شد‏. ‏و‏ ‏این‏ ‏در‏ ‏حالی‏ ‏بود‏ ‏که‏ ‏مسیحیت‏ ‏و‏ ‏کلیساها‏ ‏گسترش‏ ‏بسیاری‏ ‏یافتند‏. ‏اما‏ ‏در‏ ‏اثر‏ ‏جهالت‏ ‏عده‏ ‏ای‏ ‏از‏ ‏مبلغان‏ ‏مسیحیت‏ ‏و‏ ‏پیروی‏ ‏مردم‏ ‏از‏ ‏آنها‏ ‏به‏ ‏آرامی‏ ‏پرداختن‏ ‏به‏ ‏علم‏ ‏و‏ ‏فلسفه‏ ‏در‏ ‏اروپا‏ ‏به‏ ‏شدت‏ ‏محدود‏ ‏شد‏ ‏و‏ ‏تنها‏ ‏نظام‏ ‏فلسفی‏ ‏پایدار‏ ‏در‏ ‏آن‏ ‏دوران‏ ‏اروپا‏ ‏اندیشه‏ ‏هایی‏ ‏بود‏ ‏که‏ ‏در‏ ‏کلیسا‏ ‏تدریس‏ ‏می‏ ‏شد‏. ‏به‏ ‏همین‏ ‏دلیل‏ ‏به‏ ‏مرور‏ ‏زمان‏ ‏در‏ ‏جوامع‏ ‏اروپایی‏ ‏خرافات‏ ‏و‏ ‏عقب‏ ‏ماندگی
‏سیر فلسفه در قرون وسطی‏........................‏.......................................‏.........‏............. &‏ 2
‏ ‏چیره‏ ‏شد‏ ‏و‏ ‏عصر‏ ‏تاریکی‏ ‏را‏ ‏شکل‏ ‏داد‏. ‏نفوذ‏ ‏کلیسا‏ ‏در‏ ‏سرزمینهای‏ ‏اروپایی‏ ‏به‏ ‏قدری‏ ‏افزایش‏ ‏یافت‏ ‏که‏ ‏تمامی‏ ‏قوانین‏ ‏جامعه‏ ‏بوسیله‏ ‏ی‏ ‏آن‏ ‏تعیین‏ ‏می‏ ‏شد‏. ‏آنها‏ ‏فکر‏ ‏می‏ ‏کردند‏ ‏کلام‏ ‏مسیحیت‏ ‏باید‏ ‏اساس‏ ‏شناخت‏ ‏جامعه‏ ‏باشد‏ ‏و‏ ‏برای‏ ‏آن‏ ‏کافیست‏. ‏آنها‏ ‏نمی‏ ‏توانستند‏ ‏با‏ ‏برهان‏ ‏عقلی‏ ‏صحت‏ ‏افکار‏ ‏و‏ ‏عقاید‏ ‏خود‏ ‏را‏ ‏توجیه‏ ‏کنند‏ ‏به‏ ‏همین‏ ‏دلیل‏ ‏به‏ ‏مرور‏ ‏زمان‏ ‏به‏ ‏فلسفه‏ ‏روی‏ ‏آوردند‏ ‏و‏ ‏برای‏ ‏اولین‏ ‏بار‏ ‏در‏ ‏قرون‏ ‏وسطی‏ ‏نظامی‏ ‏نسبتا‏ ‏منسجم‏ ‏شکل‏ ‏دادند‏. ‏اولین‏ ‏فردی‏ ‏که‏ ‏برای‏ ‏این‏ ‏کار‏ ‏تلاش‏ ‏کرد‏ " ‏فلوطین‏ " ‏بود‏. ‏او‏ ‏تلاش‏ ‏کرد‏ ‏که‏ ‏فلسفه‏ ‏ی‏ ‏نوافلاطونی‏ ‏را‏ ‏با‏ ‏کلام‏ ‏مسیحیت‏ ‏یکپارچه‏ ‏سازد‏ ‏و‏ ‏آن‏ ‏را‏ ‏با‏ ‏برهان‏ ‏منطقی‏ ‏توجیه‏ ‏کند‏. ‏بعدها‏ ‏کلیسا‏ ‏با‏ ‏اتکا‏ ‏بر‏ ‏همین‏ ‏روش‏ ‏اساس‏ ‏نگرش‏ ‏فلسفی‏ ‏مسیحیت‏ ‏را‏ ‏شکل‏ ‏داد‏ ‏که‏ ‏در‏ ‏تاریخ‏ ‏فلسفه‏ ‏به‏ ‏نگرش‏ " ‏اسکولاستیسیسم‏ " ( ‏فلسفه‏ ‏ی‏ ‏مدرسی‏) ‏مشهور‏ ‏است‏.
‏عل‏ ‏این‏ ‏نامگذاری‏ ‏این‏ ‏است‏ ‏که‏ ‏این‏ ‏فلسفه‏ ‏تنها‏ ‏فلسفه‏ ‏ای‏ ‏بود‏ ‏که‏ ‏در‏ ‏تمام‏ ‏طول‏ ‏قرون‏ ‏وسطی‏ ‏در‏ ‏سرتاسر‏ ‏اروپا‏ ‏در‏ ‏کلیساها‏ ‏تدریس‏ ‏می‏ ‏شد‏ ‏و‏ ‏به‏ ‏همین‏ ‏دلیل‏ ‏آن‏ ‏را‏ ‏درسی‏ ‏می‏ ‏دانستند‏ ‏و‏ ‏در‏ ‏میان‏ ‏سایر‏ ‏مکاتب‏ ‏از‏ ‏تقدس‏ ‏ویژه‏ ‏ای‏ ‏برخوردار‏ ‏بود‏. ‏امروزه‏ ‏پس‏ ‏از‏ ‏ظهور‏ ‏عصر‏ " ‏رمانتیک‏ " ‏و‏ ‏انتقادات‏ ‏فلاسفه‏ ‏به‏ ‏خصوص‏ ‏فیلسوف‏ ‏آلمانی‏ ‏ایمانوئل‏ ‏کانت‏ ‏این‏ ‏اندیشه‏ ‏دیگر‏ ‏رواج‏ ‏ندارد‏. ‏در‏ ‏عصر‏ ‏رمانتیک‏ ‏مبانی‏ ‏تفکرات‏ ‏ایده‏ ‏آلیستی‏ ‏تغییر‏ ‏بسیار‏ ‏کرد‏ ‏و‏ ‏در‏ ‏ابتدای‏ ‏آن‏ ‏شاخه‏ ‏ی‏ ‏ایدئالیسم‏ ‏استعلایی‏ ( ‏محدودیت‏ ‏گرا‏) ‏پایه‏ ‏گذاری‏ ‏شد‏ ‏که‏ ‏خود‏ ‏در‏ ‏این‏ ‏مقوله‏ ‏جای‏ ‏نمی‏ ‏گیرد‏ ‏و‏ ‏جای‏ ‏بحثی‏ ‏دیگر‏ ‏دارد‏. ‏بحث‏ ‏درباره‏ ‏ی‏ ‏تاریخ‏ ‏و‏ ‏تکامل‏ ‏فلسفه‏ ‏ی‏ ‏اسکولاستیسیسم‏ ‏جای‏ ‏تاملات‏ ‏فراوان‏ ‏و‏ ‏نوشتن‏ ‏کتابها‏ ‏دارد‏. ‏هدف‏ ‏من‏ ‏در‏ ‏این‏ ‏مختصر‏ ‏فقط‏ ‏ذکر‏ ‏مقدمه‏ ‏و‏ ‏کلیتی‏ ‏از‏ ‏جریانهای‏ ‏فلسفی‏ ‏این‏ ‏عصر‏ ‏است‏.

 

دانلود فایل

دانلود مقاله فلسفه فارابی 19 ص

دانلود مقاله فلسفه فارابی 19 ص

دانلود-مقاله-فلسفه-فارابی-19-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏فلسفه فارابی‏........................‏.......................................‏.........‏............. &‏ 1
‏فلسفه فارابی
‏مقدمه‏:
‏از‏ ‏عصر‏ ‏فاراب‏ی‏ ‏تا‏ ‏عصر‏ ‏سبزوار‏ی‏،‏ ‏ی‏عن‏ی‏ ‏از‏ ‏قرن‏ ‏نهم‏ ‏تا‏ ‏نوزدهم‏ ‏م‏ی‏لاد‏ی‏،‏ ‏مبحث‏ ‏خلق‏ ‏جهان‏ ‏و‏ ‏حدوث‏ ‏و‏ ‏قدم‏ ‏عالم‏ ‏مهم‏ ‏تر‏ی‏ن‏ ‏بحث‏ ‏تفکر‏ ‏اسلام‏ی‏ ‏بود‏.[‏۱] ‏فاراب‏ی‏ ‏به‏ ‏پ‏ی‏رو‏ی‏ ‏از‏ ‏ارسطو‏ ‏معتقد‏ ‏بود‏ ‏که‏ ‏جهان‏ «‏قد‏ی‏م‏»‏ ‏است‏. ‏اما‏ ‏برا‏ی‏ ‏آنکه‏ ‏از‏ ‏چهارچوب‏ ‏تعل‏ی‏مات‏ ‏قرآن‏ی‏ ‏خارج‏ ‏نشود،‏ ‏سع‏ی‏ ‏کرد‏ ‏ب‏ی‏ن‏ ‏عق‏ی‏ده‏ ‏ارسطو‏ ‏و‏ ‏مسئله‏ ‏خلق‏ ‏جهان‏ ‏در‏ ‏قرآن‏ ‏راه‏ی‏ ‏ب‏ی‏ابد‏. ‏به‏ ‏هم‏ی‏ن‏ ‏سبب‏ ‏سع‏ی‏ ‏م‏ی‏ ‏کرد‏ ‏موضوع‏ «‏ف‏ی‏ضان‏»‏ ‏و‏ «[‏تجل‏ی‏]» ‏را‏ ‏با‏ ‏روش‏ ‏عقل‏ی‏ ‏توض‏ی‏ح‏ ‏دهد‏. ‏او‏ ‏عقل‏ ‏و‏ ‏انواع‏ ‏آن‏ ‏را‏ ‏ابداع‏ ‏خداوند‏ ‏م‏ی‏ ‏داند‏. ‏اما‏ ‏اظهار‏ ‏م‏ی‏ ‏دارد‏ ‏که‏ ‏ا‏ی‏ن‏ ‏ابداع‏ ‏در‏ ‏زمان‏ ‏اتفاق‏ ‏ن‏ی‏فتاده‏ ‏است‏..[‏۲] ‏او‏ ‏معتقد‏ ‏است‏ ‏که‏ «‏عقل‏ ‏فعال‏»‏ ‏ارسطو‏ ‏همان‏ ‏وح‏ی‏ ‏قرآن‏ی‏ ‏است‏..[‏۳]
‏فلسفه‏ ‏فاراب‏ی‏ ‏آم‏ی‏زه‏‌‏ا‏ی‏ ‏است‏ ‏از‏ ‏حکمت‏ ‏ارسطو‏یی‏ ‏و‏ ‏نو‏ ‏افلاطون‏ی‏ ‏که‏ ‏رنگ‏ ‏اسلام‏ی‏ ‏و‏ ‏به‏ ‏خصوص‏ ‏ش‏ی‏ع‏ی‏ ‏اثناعشر‏ی‏ ‏به‏ ‏خود‏ ‏گرفته‏‌‏است‏. ‏او‏ ‏در‏ ‏منطق‏ ‏و‏ ‏طب‏ی‏ع‏ی‏ات،‏ ‏ارسطو‏یی‏ ‏است‏ ‏و‏ ‏در‏ ‏اخلاق‏ ‏و‏ ‏س‏ی‏است،‏ ‏افلاطون‏ی‏ ‏و‏ ‏در‏ ‏مابعدالطب‏ی‏عه‏ ‏به‏ ‏مکتب‏ ‏فلوط‏ی‏ن‏ی‏ ‏گرا‏ی‏ش‏ ‏دارد‏.
‏وحدت‏ ‏فلسفه
‏فاراب‏ی‏ ‏از‏ ‏کسان‏ی‏ ‏است‏ ‏که‏ ‏م‏ی‏‌‏خواهند‏ ‏آراء‏ ‏مختلف‏ ‏را‏ ‏با‏ ‏هم‏ ‏وفق‏ ‏دهند‏. ‏او‏ ‏در‏ ‏ا‏ی‏ن‏ ‏راه‏ ‏بر‏ ‏همه‏ ‏گذشتگان‏ ‏خود‏ ‏ن‏ی‏ز‏ ‏سبقت‏ ‏گرفت‏. ‏او‏ ‏در‏ ‏ا‏ی‏ن‏ ‏راه‏ ‏تا‏ ‏آن‏ ‏جا‏ ‏پ‏ی‏ش‏ ‏رفت‏ ‏که‏ ‏گفت‏: ‏فلسفه،‏ ‏ی‏ک‏ی‏ ‏ب‏ی‏شتر‏ ‏ن‏ی‏ست‏ ‏و‏ ‏حق‏ی‏قت‏ ‏فلسف‏ی‏ ‏ـ‏ ‏هر‏ ‏چند‏ ‏مکاتب‏ ‏فلسف‏ی‏ ‏متعدد‏ ‏باشند‏ ‏ـ‏ ‏متعدد‏ ‏ن‏ی‏ست‏.
‏فلسفه فارابی‏........................‏.......................................‏.........‏............. &‏ 2
‏فاراب‏ی‏ ‏به‏ ‏وحدت‏ ‏فلسفه‏ ‏سخت‏ ‏معتقد‏ ‏بود‏ ‏و‏ ‏برا‏ی‏ ‏اثبات‏ ‏آن‏ ‏براه‏ی‏ن‏ ‏و‏ ‏ادله‏ ‏بس‏ی‏ار‏ی‏ ‏ذکر‏ ‏کرد‏ ‏و‏ ‏رسائل‏ ‏متعدد‏ ‏نوشت‏ ‏که‏ ‏از‏ ‏آن‏ ‏جمله،‏ ‏کتاب‏ «‏الجمع‏ ‏ب‏ی‏ن‏ ‏را‏یی‏ ‏الحک‏ی‏م‏ی‏ن‏ ‏افلاطون‏ ‏الاله‏ی‏ ‏و‏ ‏ارسطو‏»‏ ‏به‏ ‏دست‏ ‏ما‏ ‏رس‏ی‏ده‏‌‏است‏.
‏و‏ی‏ ‏معتقد‏ ‏بود‏ ‏که‏ ‏اگر‏ ‏حق‏ی‏قت‏ ‏فلسف‏ی‏ ‏واحد‏ ‏است،‏ ‏با‏ی‏دبتوان‏ ‏در‏ ‏م‏ی‏ان‏ ‏افکار‏ ‏فلاسفه‏ ‏بزرگ‏ ‏به‏ ‏و‏ی‏ژه‏ ‏افلاطون‏ ‏و‏ ‏ارسطو‏ ‏توافق‏ی‏ ‏پد‏ی‏د‏ ‏آورد‏. ‏اساسا‏ ‏وقت‏ی‏ ‏غا‏ی‏ت‏ ‏و‏ ‏هدف‏ ‏ا‏ی‏ن‏ ‏دو‏ ‏حک‏ی‏م‏ ‏بزرگ،‏ ‏بحث‏ ‏درباره‏ ‏حق‏ی‏قت‏ی‏ ‏ی‏کتا‏ ‏بوده‏‌‏است،‏ ‏چگونه‏ ‏ممکن‏ ‏است‏ ‏در‏ ‏آراء‏ ‏و‏ ‏افکار،‏ ‏با‏ ‏هم‏ ‏اختلاف‏ ‏داشته‏ ‏باشند؟
‏فاراب‏ی‏ ‏م‏ی‏ان‏ ‏ا‏ی‏ن‏ ‏دو‏ ‏ف‏ی‏لسوف‏ ‏ی‏ونان‏ی‏ ‏پاره‏‌‏ا‏ی‏ ‏اختلافات‏ ‏ی‏افته‏ ‏بود،‏ ‏اما‏ ‏معتقد‏ ‏بود‏ ‏که‏ ‏ا‏ی‏ن‏ ‏اختلافات،‏ ‏اختلافات‏ی‏ ‏سطح‏ی‏ ‏است‏ ‏و‏ ‏در‏ ‏مورد‏ ‏مسائل‏ ‏اساس‏ی‏ ‏ن‏ی‏ست‏. ‏مخصوصا‏ ‏آنکه‏ ‏آن‏‌‏ها‏ ‏مبدع‏ ‏و‏ ‏پد‏ی‏دآورنده‏ ‏فلسفه‏ ‏بوده‏ ‏و‏ ‏همه‏ ‏حکما‏ی‏ ‏بعد‏ی‏ ‏کم‏ ‏و‏ ‏ب‏ی‏ش،‏ ‏به‏ ‏ا‏ی‏ن‏ ‏دو‏ ‏متک‏ی‏ ‏هستند‏.
‏مسائل‏ی‏ ‏که‏ ‏به‏ ‏عنوان‏ ‏اختلاف‏ ‏مبان‏ی‏ ‏افلاطون‏ ‏و‏ ‏ارسطو‏ ‏مطرح‏ ‏بود‏ ‏و‏ ‏فاراب‏ی‏ ‏درصدد‏ ‏هماهنگ‏ ‏ساختن‏ ‏ب‏ی‏ن‏ ‏آنها‏ ‏برآمد،‏ ‏عبارت‏ ‏بودند‏ ‏از‏:
‏روش‏ ‏زندگ‏ی‏ ‏افلاطون‏ ‏و‏ ‏ارسطو،‏ ‏روش‏ ‏فلسف‏ی‏ ‏افلاطون‏ ‏و‏ ‏ارسطو،‏ ‏نظر‏ی‏ه‏ ‏مُثُل،‏ ‏نظر‏ی‏ه‏ ‏معرفت‏ ‏ی‏ا‏ ‏تذکر،‏ ‏حدوث‏ ‏و‏ ‏قدم،‏ ‏نظر‏ی‏ه‏ ‏عادت‏.
‏البته‏ ‏ترد‏ی‏د‏ی‏ ‏ن‏ی‏ست‏ ‏که‏ ‏فاراب‏ی‏ ‏در‏ ‏ا‏ی‏ن‏ ‏امر‏ ‏رنج‏ ‏بس‏ی‏ار‏ی‏ ‏متحمل‏ ‏شده‏ ‏است؛‏ ‏اما‏ ‏نکته‏ ‏مهم‏ ‏در‏ ‏ا‏ی‏ن‏ ‏رابطه‏ ‏ا‏ی‏ن‏ ‏است‏ ‏که‏ ‏ی‏ک‏ی‏ ‏از‏ ‏منابع‏ ‏او‏ ‏برا‏ی‏ ‏انجام‏ ‏ا‏ی‏ن‏ ‏مقصود،‏ ‏کتاب‏ «‏اثولوج‏ی‏ا‏»‏ ‏ی‏ا‏ «‏ربوب‏ی‏ت‏»‏ ‏بود‏ ‏که‏ ‏ی‏ک‏ی‏ ‏از‏ ‏بخش‏‌‏ها‏ی‏ ‏کتاب‏ «‏تاسوعات‏»‏ ‏فلوط‏ی‏ن‏ ‏م‏ی‏‌‏باشد‏. ‏و‏ی‏ ‏فکر‏ ‏م‏ی‏‌‏کرد‏ ‏که‏ ‏ا‏ی‏ن‏ ‏کتاب‏ ‏متعلق‏ ‏به‏ ‏ارسطو‏ ‏است‏ ‏و‏ ‏چون‏ ‏در‏ ‏آن‏ ‏به‏ ‏ی‏ک‏ ‏سلسله‏ ‏آراء‏ ‏افلاطون‏ی‏ ‏برخورد

 

دانلود فایل

دانلود مقاله معنای‌ فلسفه‌ از دیدگاه‌ داوری‌ اردکانی‌ 31 ص

دانلود مقاله معنای‌ فلسفه‌ از دیدگاه‌ داوری‌ اردکانی‌ 31 ص

دانلود-مقاله-معنای‌-فلسفه‌-از-دیدگاه‌-داوری‌-اردکانی‌-31-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏معنای‌ فلسفه‌ از دیدگاه‌ داوری‌ اردکانی‌
‏فلسفه‌ چیست‌؟
‏از ‏طرح‌ پرسش‌ فلسفه‌ چیست‌؟ چه‌ مقصودی‌ داریم‌؟ وقتی‌ می‌پرسیم‌ که‌ فلسفه‌ ‏چیست‌، بسته‌ به‌ اینکه‌ پرسش‌ در چه‌ مرتبه‌ای‌ طرح‌ شده‌ باشد، جواب‌ ‏آن‌ متفاوت‌ است‌. مثلاً ممکن‌ است‌ کسی‌ در متنی‌ که‌ می‌خواند به‌ لفظ‌ ‏فلسفه‌ برخورد کند و معنی‌ آن‌ را نداند و بپرسد که‌ فلسفه‌ چیست‌. در ‏جواب‌ این‌ پرسش‌ می‌توان‌ شرحی‌ در باب‌ لفظ‌ فلسفه‌ داد یا نوع‌ مسائلی‌ ‏را که‌ در فلسفه‌ مورد بحث‌ قرار می‌گیرد ذکر کرد. این‌ پرسش‌ را اهل‌ ‏منطق‌ و فلسفه‌ پرسش‌ از مای‌ شارحه‌ می‌گویند. «ما» به‌ معنی‌ «چیست‌» ‏است‌ و با مای‌ شارحه‌ پرسش‌ از مفهوم‌ شی‌ء می‌شود. این‌ نوع‌ پرسش‌ در ‏چه‌ مرتبه‌ای‌ مطرح‌ می‌شود؟ آیا این‌ سؤال‌ را صرفاً اشخاصی‌ مطرح‌ ‏می‌کنند که‌ هیچ‌ مفهومی‌ از فلسفه‌ ندارند؟ نه‌، گاهی‌ اهل‌ پژوهش‌ هم‌ ‏این‌ پرسش‌ را به‌ میان‌ می‌آورند و به‌ پژوهش‌ در آثار فلسفه‌ می‌پردازند ‏که‌ تعاریف‌ فلسفه‌ را گردآوری‌ کنند. در این‌ مورد هم‌ پرسش‌ از مفهوم‌ ‏فلسفه‌ شده‌ است‌، بدین‌ معنی‌ که‌ پژوهنده‌ احیاناً تماسی‌ با معنی‌ ‏فلسفه‌ نداشته‌ و اقوال‌ دیگران‌ را نقل‌ کرده‌ است‌. اما فیلسوف‌ که‌ ‏فلسفه‌ را تعریف‌ می‌کند به‌ پرسش‌ مای‌ شارحه‌ جواب‌ نمی‌دهد و شرح‌ لفظ‌ ‏و بیان‌ مفهوم‌ نمی‌کند، بلکه‌ معنی‌ و ماهیت‌ را باز می‌گوید؛ اما همین‌ ‏تعریف‌ را وقتی‌ پژوهنده‌ نقل‌ می‌کند، ممکن‌ است‌ پاسخ‌ مای‌ شارحه‌ ‏داده‌ و از مفهوم‌ تجاوز نکرده‌ باشد. چه‌ می‌شود که‌ تعریفی‌ را یکبار ‏جواب‌ از مای‌ شارحه‌ می‌دانیم‌ و همان‌ تعریف‌ در محل‌ دیگر جواب‌ مای‌ ‏حقیقیه‌ است‌؟ (با مای‌ حقیقیه‌ پرسش‌ از حقیقت‌ و ماهیت‌ اشیاء می‌شود.) ‏این‌ اختلاف‌ ناشی‌ از اعتبار نویسنده‌ و خواننده‌ یا گوینده‌ و شنونده‌ ‏است‌.
‏برای‌ روشن‌ شدن‌ مطلب‌ یکی‌ از تعاریف‌ فلسفه‌ را می‌آوریم‌: ‏فلسفه‌، علم‌ به‌ اعیان‌ اشیاء چنان‌ که‌ هستند به‌ قدر طاقت‌ بشر است‌. ‏تمامی‌ محصلانی‌ که‌ شروع‌ به‌ یادگرفتن‌ فلسفه‌ی‌ اسلامی‌ می‌کنند این‌ ‏عبارت‌ را یاد می‌گیرند ولی‌ هنوز ماهیت‌ فلسفه‌ را نمی‌دانند، هرچند که‌ ‏تعریف‌ مذکور بیان‌ ماهیت‌ فلسفه‌ است‌؛ بسته‌ به‌ اینکه‌ پرسش‌ را با چه‌ ‏زبانی‌ بگوییم‌ و با چه‌ گوشی‌ بشنویم‌ مراتب‌ فهم‌ و ادراک‌ ما از پرسش‌ ‏و پاسخ‌ فرق‌ می‌کند. طوایف‌ مختلف‌، از فیلسوف‌ و متکلم‌ و صوفی‌ و ‏سوفسطایی‌، که‌ پرسش‌ از فلسفه‌ می‌کنند، مرادشان‌ از این‌ پرسش‌ متفاوت‌ ‏است‌ و جوابی‌ که‌ می‌دهند صرفاً بیان‌ ذات‌ فلسفه‌ نمی‌کند و ای‌ بسا که‌ ‏اصلاً به‌ ماهیت‌ فلسفه‌ ربطی‌ ندارد بلکه‌ به‌ نحو صریح‌ یا مضمر متضمن‌ ‏نوعی‌ انکار و اثبات‌ است‌. حتی‌ فلاسفه‌ به‌ پرسش‌ فلسفه‌ چیست‌؟
‏پاسخهای‌ متفاوت‌ داده‌اند. 
‏آیا می‌توان‌ گفت‌ که‌ هر فیلسوفی‌ در ‏تعریف‌ فلسفه‌ به‌ فلسفه‌ی‌ خود نظر داشته‌ و از زمان‌ ارسطو تاکنون‌ هر ‏وقت‌ پرسش‌ از ماهیت‌ فلسفه‌ شده‌، پرسش‌ کننده‌ جوابی‌ متناسب‌ با مبادی‌ ‏تفکر خود به‌ آن‌ داده‌ و فلسفه‌ی‌ خود را تعریف‌ کرده‌ است‌؟ ظاهراً به‌ ‏این‌ پرسش‌ باید پاسخ‌ مثبت‌ داده‌ شود، زیرا به‌ نظر افلاطون‌ فلسفه‌ سیر ‏از عالم‌ شهادت‌ (محسوس‌) به‌ عالم‌ غیب‌ (مُثُل‌) و دیدار معقولات‌ است‌ ‏و کانت‌ مابعدالطبیعه‌ (به‌ معنی‌ فلسفه‌) را تدوین‌ مرتب‌ و منظم‌ تمام‌ ‏آن‌ چیزهایی‌ می‌داند که‌ ما به‌ وسیله‌ی‌ عقل‌ محض‌ و بدون‌ مدخلیت‌ ‏تجربه‌ دارا هستیم‌. مطابق‌ تعریف‌ کانت‌، وجود که‌ به‌ اصطلاح‌ کانت‌ از ‏مقولات‌ فاهمه‌ و به‌ تعبیر فلاسفه‌ از معقولات‌ ثانیه‌ است‌، موضوع‌ ‏فلسفه‌ نیست‌ بلکه‌ در زمره‌ی‌ مسائل‌ است‌ و فلسفه‌ محدود به‌ مبحث‌ ‏شناسایی‌ و تحقیق‌ انتقادی‌ در این‌ زمینه‌ می‌شود. پیداست‌ که‌ تعریف‌ ‏افلاطون‌ با آنچه‌ کانت‌ در باب‌ ماهیت‌ فلسفه‌ گفته‌ است‌ تفاوت‌ دارد. ‏اکنون‌ اگر به‌ تعریفی‌ که‌ برگسون‌ کرده‌ است‌ توجه‌ کنیم‌، می‌بینیم‌ ‏که‌ تعریف‌ او با آنچه‌ از افلاطون‌ و کانت‌ نقل‌ شده‌ و از تعریف‌ تمام‌ ‏فلاسفه‌، ممتاز است‌. برگسوان‌ فلسفه‌ را به‌ عنوان‌ شهود وجدانی‌ زمانی‌ ‏کیفی‌ (به‌ معنی‌ دهر و دیرند) تلقی‌ می‌کند که‌ مخصوص‌ فلسفه‌ی‌ اوست‌. ‏این‌ اختلاف‌ مخصوصاً در عصر ما دستاویز مخالفت‌ با فلسفه‌ و نفی‌ و انکار ‏آن‌ شده‌ است‌. 
‏مخالفان‌ و منکران‌ فلسفه‌ می‌گویند در حالی‌ که‌ ‏هر فیلسوفی‌ طرح‌ نو درانداخته‌ و آرای‌ اسلاف‌ خود را نقض‌ کرده‌ و در ‏هیچ‌ موردی‌ فلاسفه‌ به‌ اتفاق‌ رأی‌ و نظر نرسیده‌اند از کجا می‌توان‌ ‏دانست‌ که‌ کدام‌ رأی‌ درست‌ است‌ و کدام‌یک‌ درست‌ نیست‌، و شاید که‌ ‏همه‌ برخطا باشند و سخنانشان‌ پایه‌ و اساس‌ نداشته‌ باشد. این‌ اشکال‌ در ‏حد خود اهمیت‌ ندارد اما از آن‌ جهت‌ که‌ با وضع‌ تفکر عصر حاضر ارتباط‌ ‏دارد باید به‌ آن‌ توجه‌ کرد، به‌ خصوص‌ که‌ مدعی‌ چیزی‌ را در برابر ‏فلسفه‌ قرار نداده‌ و وجود فلسفه‌ها را دلیل‌ شکست‌ فلسفه‌ قلمداد کرده‌ ‏است‌. اینکه‌ آیا فلسفه‌ شکست‌ را در درون‌ و باطن‌ خود دارد یا نه‌، ‏مطلبی‌ است‌ که‌ بعداً به‌ آن‌ می‌پردازیم‌؛ اکنون‌ بحث‌ بر سر این‌ است‌ ‏که‌ آیا اختلاف‌ میان‌ فلاسفه‌، فلسفه‌ را از اعتبار می‌اندازد.
‏پاسخی‌ ‏که‌ به‌ این‌ پرسش‌ داده‌ می‌شود تابع‌ رأی‌ و نظر پاسخ‌ دهنده‌ نسبت‌ به‌

 

دانلود فایل