لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 28 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام خدا
1 ) شناخت نظام پیشنهادها (فرایند،فلسفه،اهداف،ضرورت ، تاریخچه و...)
نظام پیشنهادها نظامی است که طبق آن فرایندهایی برای:
-ارائه و دریافت
- بررسی و اعلام نتیجه
- اجرای پیشنهادهای مصوب
- و پاداش دهی و انگیزش
در سازمان ایجاد می شود
و دبیرخانه (ستادی) برای انجام فعالیتهای :
-آموزشی
- ترویجی
- نظارتی و
گزارش دهی(ارزیابی عملکرد واحدها/افراد)
ایجاد می شود
ضمنا سیستم اطلاعاتی برای مکانیزه کردن فرمهای نظام پیشنهادها و تهیه گزارشات بروز استقرار می یابد.
نظام پیشنهادها چیست؟
ماموریت اصلی نظام پیشنهادها
ماموریت اصلی نظام پیشنهادها
ایجاد فضایی در سازمان است که کلیه کارکنان را ترغیب نماید تا در زمینه کاری خویش گامهای کوچک مستمر رو به جلو بردارند.
مسیر حرکتی نظام پیشنهادها
بهبودهای
کوچک
در حیطه کار خود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 21 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
سیر فلسفه در قرون وسطی..................................................................................... & 1
سیر فلسفه در قرون وسطی
مقدمه
از عصر باستان یونانیان به فلسفه پردازی در جهان مشهور بودند. زیرا در تمام سالها و قرون آن دوره فیلسوفان زیادی از میانشان سر بر آورده بوند و پایه و اساس فلسفه را ریخته بودند. این عامل باعث شده بود تا آکادمی های زیادی از جمله آکادمی معروف افلاطون در آنجا تاسیس شود. و در آنها به آموزش علوم آن دوران پرداخته شود. همین طور می توان به جرات گفت که آکادمی های یونان سر منشاء فلسفه در خاورمیانه و اروپا شدند. درآن دوران به علت عدم وجود امکانات و تکنولوژی برای پژوهش علمی ، روش علمی روش قیاس عقلی و منطق بود. چون تنها راه معرفت به اشیا از این طریق امکان بود. در همین دوران این روش که به عنوان فلسفه شناخته می شد به عنوان علم العلوم مشهور شد. اما پس از تصرف یونان توسط امپراطوری روم و سپس حمله ی اقوام وحشی " گال " به روم غربی امپراطوری بزرگ از هم پاشید و حکومتهای محلی تشکیل شد. و این در حالی بود که مسیحیت و کلیساها گسترش بسیاری یافتند. اما در اثر جهالت عده ای از مبلغان مسیحیت و پیروی مردم از آنها به آرامی پرداختن به علم و فلسفه در اروپا به شدت محدود شد و تنها نظام فلسفی پایدار در آن دوران اروپا اندیشه هایی بود که در کلیسا تدریس می شد. به همین دلیل به مرور زمان در جوامع اروپایی خرافات و عقب ماندگی
سیر فلسفه در قرون وسطی..................................................................................... & 2
چیره شد و عصر تاریکی را شکل داد. نفوذ کلیسا در سرزمینهای اروپایی به قدری افزایش یافت که تمامی قوانین جامعه بوسیله ی آن تعیین می شد. آنها فکر می کردند کلام مسیحیت باید اساس شناخت جامعه باشد و برای آن کافیست. آنها نمی توانستند با برهان عقلی صحت افکار و عقاید خود را توجیه کنند به همین دلیل به مرور زمان به فلسفه روی آوردند و برای اولین بار در قرون وسطی نظامی نسبتا منسجم شکل دادند. اولین فردی که برای این کار تلاش کرد " فلوطین " بود. او تلاش کرد که فلسفه ی نوافلاطونی را با کلام مسیحیت یکپارچه سازد و آن را با برهان منطقی توجیه کند. بعدها کلیسا با اتکا بر همین روش اساس نگرش فلسفی مسیحیت را شکل داد که در تاریخ فلسفه به نگرش " اسکولاستیسیسم " ( فلسفه ی مدرسی) مشهور است.
عل این نامگذاری این است که این فلسفه تنها فلسفه ای بود که در تمام طول قرون وسطی در سرتاسر اروپا در کلیساها تدریس می شد و به همین دلیل آن را درسی می دانستند و در میان سایر مکاتب از تقدس ویژه ای برخوردار بود. امروزه پس از ظهور عصر " رمانتیک " و انتقادات فلاسفه به خصوص فیلسوف آلمانی ایمانوئل کانت این اندیشه دیگر رواج ندارد. در عصر رمانتیک مبانی تفکرات ایده آلیستی تغییر بسیار کرد و در ابتدای آن شاخه ی ایدئالیسم استعلایی ( محدودیت گرا) پایه گذاری شد که خود در این مقوله جای نمی گیرد و جای بحثی دیگر دارد. بحث درباره ی تاریخ و تکامل فلسفه ی اسکولاستیسیسم جای تاملات فراوان و نوشتن کتابها دارد. هدف من در این مختصر فقط ذکر مقدمه و کلیتی از جریانهای فلسفی این عصر است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
فلسفه فارابی..................................................................................... & 1
فلسفه فارابی
مقدمه:
از عصر فارابی تا عصر سبزواری، یعنی از قرن نهم تا نوزدهم میلادی، مبحث خلق جهان و حدوث و قدم عالم مهم ترین بحث تفکر اسلامی بود.[۱] فارابی به پیروی از ارسطو معتقد بود که جهان «قدیم» است. اما برای آنکه از چهارچوب تعلیمات قرآنی خارج نشود، سعی کرد بین عقیده ارسطو و مسئله خلق جهان در قرآن راهی بیابد. به همین سبب سعی می کرد موضوع «فیضان» و «[تجلی]» را با روش عقلی توضیح دهد. او عقل و انواع آن را ابداع خداوند می داند. اما اظهار می دارد که این ابداع در زمان اتفاق نیفتاده است..[۲] او معتقد است که «عقل فعال» ارسطو همان وحی قرآنی است..[۳]
فلسفه فارابی آمیزهای است از حکمت ارسطویی و نو افلاطونی که رنگ اسلامی و به خصوص شیعی اثناعشری به خود گرفتهاست. او در منطق و طبیعیات، ارسطویی است و در اخلاق و سیاست، افلاطونی و در مابعدالطبیعه به مکتب فلوطینی گرایش دارد.
وحدت فلسفه
فارابی از کسانی است که میخواهند آراء مختلف را با هم وفق دهند. او در این راه بر همه گذشتگان خود نیز سبقت گرفت. او در این راه تا آن جا پیش رفت که گفت: فلسفه، یکی بیشتر نیست و حقیقت فلسفی ـ هر چند مکاتب فلسفی متعدد باشند ـ متعدد نیست.
فلسفه فارابی..................................................................................... & 2
فارابی به وحدت فلسفه سخت معتقد بود و برای اثبات آن براهین و ادله بسیاری ذکر کرد و رسائل متعدد نوشت که از آن جمله، کتاب «الجمع بین رایی الحکیمین افلاطون الالهی و ارسطو» به دست ما رسیدهاست.
وی معتقد بود که اگر حقیقت فلسفی واحد است، بایدبتوان در میان افکار فلاسفه بزرگ به ویژه افلاطون و ارسطو توافقی پدید آورد. اساسا وقتی غایت و هدف این دو حکیم بزرگ، بحث درباره حقیقتی یکتا بودهاست، چگونه ممکن است در آراء و افکار، با هم اختلاف داشته باشند؟
فارابی میان این دو فیلسوف یونانی پارهای اختلافات یافته بود، اما معتقد بود که این اختلافات، اختلافاتی سطحی است و در مورد مسائل اساسی نیست. مخصوصا آنکه آنها مبدع و پدیدآورنده فلسفه بوده و همه حکمای بعدی کم و بیش، به این دو متکی هستند.
مسائلی که به عنوان اختلاف مبانی افلاطون و ارسطو مطرح بود و فارابی درصدد هماهنگ ساختن بین آنها برآمد، عبارت بودند از:
روش زندگی افلاطون و ارسطو، روش فلسفی افلاطون و ارسطو، نظریه مُثُل، نظریه معرفت یا تذکر، حدوث و قدم، نظریه عادت.
البته تردیدی نیست که فارابی در این امر رنج بسیاری متحمل شده است؛ اما نکته مهم در این رابطه این است که یکی از منابع او برای انجام این مقصود، کتاب «اثولوجیا» یا «ربوبیت» بود که یکی از بخشهای کتاب «تاسوعات» فلوطین میباشد. وی فکر میکرد که این کتاب متعلق به ارسطو است و چون در آن به یک سلسله آراء افلاطونی برخورد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
معنای فلسفه از دیدگاه داوری اردکانی
فلسفه چیست؟
از طرح پرسش فلسفه چیست؟ چه مقصودی داریم؟ وقتی میپرسیم که فلسفه چیست، بسته به اینکه پرسش در چه مرتبهای طرح شده باشد، جواب آن متفاوت است. مثلاً ممکن است کسی در متنی که میخواند به لفظ فلسفه برخورد کند و معنی آن را نداند و بپرسد که فلسفه چیست. در جواب این پرسش میتوان شرحی در باب لفظ فلسفه داد یا نوع مسائلی را که در فلسفه مورد بحث قرار میگیرد ذکر کرد. این پرسش را اهل منطق و فلسفه پرسش از مای شارحه میگویند. «ما» به معنی «چیست» است و با مای شارحه پرسش از مفهوم شیء میشود. این نوع پرسش در چه مرتبهای مطرح میشود؟ آیا این سؤال را صرفاً اشخاصی مطرح میکنند که هیچ مفهومی از فلسفه ندارند؟ نه، گاهی اهل پژوهش هم این پرسش را به میان میآورند و به پژوهش در آثار فلسفه میپردازند که تعاریف فلسفه را گردآوری کنند. در این مورد هم پرسش از مفهوم فلسفه شده است، بدین معنی که پژوهنده احیاناً تماسی با معنی فلسفه نداشته و اقوال دیگران را نقل کرده است. اما فیلسوف که فلسفه را تعریف میکند به پرسش مای شارحه جواب نمیدهد و شرح لفظ و بیان مفهوم نمیکند، بلکه معنی و ماهیت را باز میگوید؛ اما همین تعریف را وقتی پژوهنده نقل میکند، ممکن است پاسخ مای شارحه داده و از مفهوم تجاوز نکرده باشد. چه میشود که تعریفی را یکبار جواب از مای شارحه میدانیم و همان تعریف در محل دیگر جواب مای حقیقیه است؟ (با مای حقیقیه پرسش از حقیقت و ماهیت اشیاء میشود.) این اختلاف ناشی از اعتبار نویسنده و خواننده یا گوینده و شنونده است.
برای روشن شدن مطلب یکی از تعاریف فلسفه را میآوریم: فلسفه، علم به اعیان اشیاء چنان که هستند به قدر طاقت بشر است. تمامی محصلانی که شروع به یادگرفتن فلسفهی اسلامی میکنند این عبارت را یاد میگیرند ولی هنوز ماهیت فلسفه را نمیدانند، هرچند که تعریف مذکور بیان ماهیت فلسفه است؛ بسته به اینکه پرسش را با چه زبانی بگوییم و با چه گوشی بشنویم مراتب فهم و ادراک ما از پرسش و پاسخ فرق میکند. طوایف مختلف، از فیلسوف و متکلم و صوفی و سوفسطایی، که پرسش از فلسفه میکنند، مرادشان از این پرسش متفاوت است و جوابی که میدهند صرفاً بیان ذات فلسفه نمیکند و ای بسا که اصلاً به ماهیت فلسفه ربطی ندارد بلکه به نحو صریح یا مضمر متضمن نوعی انکار و اثبات است. حتی فلاسفه به پرسش فلسفه چیست؟
پاسخهای متفاوت دادهاند.
آیا میتوان گفت که هر فیلسوفی در تعریف فلسفه به فلسفهی خود نظر داشته و از زمان ارسطو تاکنون هر وقت پرسش از ماهیت فلسفه شده، پرسش کننده جوابی متناسب با مبادی تفکر خود به آن داده و فلسفهی خود را تعریف کرده است؟ ظاهراً به این پرسش باید پاسخ مثبت داده شود، زیرا به نظر افلاطون فلسفه سیر از عالم شهادت (محسوس) به عالم غیب (مُثُل) و دیدار معقولات است و کانت مابعدالطبیعه (به معنی فلسفه) را تدوین مرتب و منظم تمام آن چیزهایی میداند که ما به وسیلهی عقل محض و بدون مدخلیت تجربه دارا هستیم. مطابق تعریف کانت، وجود که به اصطلاح کانت از مقولات فاهمه و به تعبیر فلاسفه از معقولات ثانیه است، موضوع فلسفه نیست بلکه در زمرهی مسائل است و فلسفه محدود به مبحث شناسایی و تحقیق انتقادی در این زمینه میشود. پیداست که تعریف افلاطون با آنچه کانت در باب ماهیت فلسفه گفته است تفاوت دارد. اکنون اگر به تعریفی که برگسون کرده است توجه کنیم، میبینیم که تعریف او با آنچه از افلاطون و کانت نقل شده و از تعریف تمام فلاسفه، ممتاز است. برگسوان فلسفه را به عنوان شهود وجدانی زمانی کیفی (به معنی دهر و دیرند) تلقی میکند که مخصوص فلسفهی اوست. این اختلاف مخصوصاً در عصر ما دستاویز مخالفت با فلسفه و نفی و انکار آن شده است.
مخالفان و منکران فلسفه میگویند در حالی که هر فیلسوفی طرح نو درانداخته و آرای اسلاف خود را نقض کرده و در هیچ موردی فلاسفه به اتفاق رأی و نظر نرسیدهاند از کجا میتوان دانست که کدام رأی درست است و کدامیک درست نیست، و شاید که همه برخطا باشند و سخنانشان پایه و اساس نداشته باشد. این اشکال در حد خود اهمیت ندارد اما از آن جهت که با وضع تفکر عصر حاضر ارتباط دارد باید به آن توجه کرد، به خصوص که مدعی چیزی را در برابر فلسفه قرار نداده و وجود فلسفهها را دلیل شکست فلسفه قلمداد کرده است. اینکه آیا فلسفه شکست را در درون و باطن خود دارد یا نه، مطلبی است که بعداً به آن میپردازیم؛ اکنون بحث بر سر این است که آیا اختلاف میان فلاسفه، فلسفه را از اعتبار میاندازد.
پاسخی که به این پرسش داده میشود تابع رأی و نظر پاسخ دهنده نسبت به
دسته بندی | علوم انسانی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 14 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 11 |
مقاله بررسی فلسفه تنظیم خانواده در 11 صفحه ورد قابل ویرایش
فلسفه تنظیم خانواده
فهرست مطالب
مقدمه ?
چگونه حاملگی بوجود می آید ?
روشهای جراحی جلوگیری از بارداری ?
بستن لوله ها در زنان ?
حاملگی و تشخیص آن ?
زایمان در چشم اندازی وسیع ?
اهداف طب مامایی ?
علل شایع مرگ و میر مادران ?
کلیات شکل گیری ?
مروری بر عمل تولید مثل در زنان ?
سیفیلیس ??
تظاهرات بالینی ??
روشهای مکانیکی جلوگیری از بارداری ??
دستگا ههای پیشگیری از بارداری داخل رحمی(IUD ) 16
فوائد فرضیIUD 17
انواعIUD 18
((فلسفه تنظیم خانواده : نجات نسل آینده از غرق شدن در اقیانوس آدمهای بی غذا , بی مدرسه, بی خانه, بی کار و بی هدف است))
روزانه 910 هزار نوزاد در دنیا متولد می شود و سالیانه 90 میلیون نفر به جمعیت جهان افزوده می شود. بر اساس پیش بینی های بعمل آمده از سوی دفتر آمار جمعیت واشنگتن که در سال 1993 انجام گرفته جمعیت جهانی در هر 11 سال تقریبا 1میلیارد نفر افزایش می یابد و در سال 2100 یعنی در پایان قرن آینده در سطح 5/12 میلیارد نفر تثبیت شده است.
در کشورهای توسعه یافته فعالیتهای پیگیر سرویس های تنظیم خانواده منجر به کاهش نرخ رشد کل جمعیت از 2/ در سالهای 1960 به 7/1 % در حال حاضر شده است ولی با تمام این تلاشها در اکثر کشورهای توسعه نیافته خانواده ها امکانات و آگاهی کافی برای اقدام به روشهای ضد بارداری را ندارند. و به طور کلی در حال حاضر 300 میلیون زوج در دنیا دسترسی به سرویسهای تنظیم خانواده ندارد.
چگونه حاملگی بوجود می آید
دستگاه تناسلی مرد: شامل غده پروستات- لوله های منی بر – بیضه- آلت دستگاه تناسلی زن : شامل تخمدان ها لوله های رحم , رحم مهبل و دستگاه تناسلی خارجی می باشد.در حول و حوش روز چهاردهم طبق عادت ماهیانه یک تخمک از یکی از تخمدانها پرتاب می شود و این تخمک وارد لوله های رحم می شود برای اینکه تخمک تبدیل به تخم گردد باید مرد و زن با هم نزدیکی کنند و اسپرم مرد از طریق انزال وارد رحم زن می شود اسپرم خود را به تخمک رسانده و با آن لقاح می کند و تخم بوجود می آید تخم در مخاط رحم جایگزین می شود و پس از گذشت 9 ماه تبدیل به جنین کامل می شود و به دنیا می آید. بشر برای تداوم حیات خود نیاز به تداوم نسل دارد همان چیزی که اصطلاحاً تناسل یا تولید مثل نامیده می شود.
روشهای جراحی جلوگیری از بارداری
بستن لوله ها یا عقیم سازی توسط جراحی پر طرفدارترین شکل پیشگیری از بارداری در میان زوجهای واقع در سنین باروری می باشد.در سال 1987 مطابق با اظهار انجمن داوطلبان بستن لوله به طریق جراحی نزدیک به 976000 عمل بستن لوله در ایالات متحده انجام شده که 66 درصد آنها روی زنان صورت گرفته است.
تا چندین سال اخیر ,بستن لوله در زنان به عنوان یک روش تنظیم خانواده توسط گروههای مختلف اجتماعی محکوم شده بود. برای مثال تا سال 1969 ,کالج آمریکائی متخصص زنان و زایمان توصیه می کرد که هر خانم 30 ساله پیش از بستن لوله ها,باید چهار بچه سالم داشته باشد. حتی امروزه محدودیتهای اعمال شده توسط دولت مرکزی باعث گردیده که نانی که تمکن مالی لازم ندارند از بستن لوله ها بی نصیب بمانند چرا که ممکن است بودجه سازمان ارائه دهنده این خدمات قطع شود. این محدودیتها علاوه بر نسلهای آینده در نظر نردانی که آنها را اعمال کرده و ترویج داده اند هم مسخره بنظر خواهند رسید.
بستن لوله ها در زنان
بیش از 5 میلیون زن در ایالات متحده و در خلال سالهای دهه 1970 تحت عمل جراحی بستن لوله ها قرار گرفتند . از لحاظ پزشکی , این عمل را در حین سزارین انجام می دهند.در زنانی که به صورت واژینال زایمان می کنند, اوایل دوره نفاس زمان دلخواهی برای بستن لوله هاست. لوله های فالوپ به طور مستقیم در زیر دیواره شکم قرار داشته و در دسترس هستند که البته این حالت به مدت چند روز پس از زایمان وجود دارد.
بنابراین انجام عمل جراحی ساده بوده و نیاز به بستری شدن دراز مدت ندارد .وجود تمامی این عوامل باعث می شود که انجام عمل را در این زمان کم خطر تر از هر زمان دیگر بدانیم.
بستن لوله ها بلافاصله پس از زایمان واژینال ,معایبی به دنبال دارد. از آنجا که مادر معمولاً چند زاست ,احتمالاً بدون دریافت بی حسی مناسب برای وارد شدن به حفره صفاق زایمان نموده است.به این دلایل بعضی تمایل دارند که 12 تا 24 ساعت صبر کنند. برای مثال در بیمارستان پارکلند به منظور کاهش دوره اقامت در بیمارستان ,بستن لوله ها در اوایل دوره نفاس در بخش جراحی مامائی و در صبح روز پس از زایمان صوت می گیرد. احتمال ایجاد خونریزی پس از زایمان در زنان چند زا بعد از 12 ساعت نخست پس از زایمان , به مقدار قابل توجهی کاهش می یابد.مسئله دیگر آنکه وضعیت نوزاد را می توان در چند ساعت پس از تولد بصورت دقیق تری تعیین نمود.
است بلکه به درمان به خوبی پاسخ میدهد.
تظاهرات بالینی
پس از یک دوره نهفته10تا90 روزه اما معمولا کمتر از6هفته سیفیلیس اولیه پدیدار می گرددودرخلال بارداری,ضایعه اولیه دستگاه تناسلی یا گاهی اوقات ضایعات اولیه ممکن است آنقدر کوچک باشند که دیده نشوند.مثلا شانکر سرویکس که بیشتر درزنان باردار دیده میشودبخاطر تلقیح باکتری در بافت شکننده سرویکس است.شانکر اولیه به صورت یک زخم نرم بدون دردبالبه های برجسته بافت گرانولاسیون درقاعده مشخص می گردد.شانکر از 2تا6 هفته پایدار مانده وسپس بطور خود به خود بهبود می یابداما اغلب غددلنفاوی اینگوینال بزرگ وغیرحساس ظاهر می شوند.تقریبا پس از 6 تا8هفته پس ازبهبودشانکر,سیفیلیس ثانویه معمولا به شکل راشهای جلدی با اشکال بسیارمختلف بروز می کند.حدود 15درصد اززنان دراین مرحله هنوز دارای شانکر می باشند.ضایعات سیفیلیس ثانویه در25درصداز بیماران خفیف بوده ومورد توجه قرار نمی گیرند.دربعضی موارد,ضایعات محدود به دستگاه تناسلی بوده وبه صورت نواحی برجسته ای تحت عنوان کوندیلوماتالاتا نامیده می شوند که گهگاه باعث ایجاد زخمهایی درناحیه فرج می گردند.سیفیلیس ثانویه ممکن است سبب ایجاد آلوپسی شود.در بسیاری از زنان سابقه ای اززخم منفرد یاراش جلدی وجود ندارد.گاه نخستین علامت اثبات بیماری بدنیا آوردن نوزاد مرده یا زنده ای است که به شدت سیفیلیس مادرزادی مبتلا است.
عفونت جنینی ونوزادی :درگذشته سیفیلیس علت قریب دوسوم موارد مرده زایی به شمار می آمد.امروزه سیفیلیس نقش کوچکتر اماثابت تری درمرگ جنین ایفا می نماید.همانگونه که درشکل 2-59نشان داده شده است,تعدادمبتلایان به عفونت مادر زادی به موازات وجود سیفیلیس اولیه وثانویه در زنان می باشد.دربسیاری از این مادران مراقبتهای پیش از تولدناکافی بوده وبنابراین عفونت درآنها تشخیص داده نمی شود.موارد بسیاری ازسیفیلیس مادرزادی راشرح داده اند که بدون تشخیص مانده اندزیرا فرصت پاسخ آنتی بادی تازمان زایمان درعفونت جدید مادر وجود نداشته است.