هزار فایل: دانلود نمونه سوالات استخدامی

دانلود فایل, مقاله, مقالات, آموزش, تحقیق, پروژه, پایان نامه,پروپوزال, مرجع, کتاب, منابع, پاورپوینت, ورد, اکسل, پی دی اف,نمونه سوالات استخدامی,خرید کتاب,جزوه آموزشی ,,استخدامی,سوالات استخدامی,پایان نامه,خرید سوال

هزار فایل: دانلود نمونه سوالات استخدامی

دانلود فایل, مقاله, مقالات, آموزش, تحقیق, پروژه, پایان نامه,پروپوزال, مرجع, کتاب, منابع, پاورپوینت, ورد, اکسل, پی دی اف,نمونه سوالات استخدامی,خرید کتاب,جزوه آموزشی ,,استخدامی,سوالات استخدامی,پایان نامه,خرید سوال

تحقیق تفکیک قوا 14 ص ( ورد)

تحقیق تفکیک قوا 14 ص ( ورد)

تحقیق-تفکیک-قوا-14-ص-(-ورد)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏1
‏تفک‏ی‏ک‏ قوا
‏ تفک‏ی‏ک‏ قوا در غرب
‏ تفک‏ی‏ک‏ قوا برا‏ی‏ اول‏ی‏ن‏ بار در اند‏ی‏شه‏‌‏ها‏ی‏ "افلاطون" و "ارسطو" مطرح شده است. "افلاطون" در کتاب قوان‏ی‏ن،‏‌‏ گروه‌ها‏ی‏ جداگانه‌ا‏ی‏ را برا‏ی‏ وضع قانون و پاسدار‏ی‏ از آن و ن‏ی‏ز‏ امور لشکر‏ی‏ و اداره شهر (انجمن شهر) و دادرس‏ی‏ مع‏ی‏ن‏ کرده است. "ارسطو" ن‏ی‏ز‏ در کتاب س‏ی‏است‏ آورده اس‏ت‏ که هر حکومت دارا‏ی‏ سه قدرت است: قدرت اوّل از آن ه‏ی‏ئت‏ی‏ است که کارش بحث و مشورت درباره مصالح عام است، دوم‏ی‏ن‏ قدرت به فرمانروا‏ی‏ان‏ و حدود صلاح‏ی‏ت‏ و ش‏ی‏وه‏ انتخاب آن‌ها مربوط م‏ی‏‌‏شود‏ و سوم‏ی‏ن‏ قدرت کار‌ها‏ی‏ دادرس‏ی‏ را در بر م‏ی‏‌‏گ‏ی‏رد‏. به نظر و‏ی‏ اختلاف در تنظ‏ی‏م‏ ا‏ی‏ن‏ قدرت‌ه‏است‏ که ما‏ی‏ه‏ اختلاف در سازمانِ حکومت‌ها م‏ی‏‌‏شود‏ و اگر ا‏ی‏ن‏ سه قدرت به‌درست‏ی‏ سامان ‏ی‏ابند،‏ کار حکومت مس‏ی‏ر‏ درست خود را ط‏ی‏ م‏ی‏‌‏کند‏.
‏ در اروپا‏ی‏ قرون وسطا مفهوم تفک‏ی‏ک‏ قوا تحت عنوان نظر‏یۀ‏ «دو شمش‏ی‏ر‏»‏ وجود داشت. براساس ا‏ی‏ن‏ نظر‏ی‏ه،‏‌‏ قدرت ب‏ی‏ن‏ دولت و کل‏ی‏سا‏ تقس‏ی‏م‏ م‏ی‏‌‏گرد‏ی‏د‏ و از استبداد مطلق هر ‏ی‏ک‏ از آن‌ها جلوگ‏ی‏ر‏ی‏ م‏ی‏‌‏شد‏.
‏ "منتسک‏ی‏و‏" در سد‏ۀ‏ هجدهم، نظر‏یۀ‏ تفک‏ی‏ک‏ کامل قوا‏ی‏ مقننه، مجر‏ی‏ه‏ و قضائ‏ی‏ه‏ را مطرح کرد. و‏ی‏ معتقد بود در هر کشور‏ی‏ که همه قوا ز‏ی‏ر‏ نظر ‏ی‏ک‏ تن باشد،‌ آزاد‏ی‏ تحقق نم‏ی‏‌‏ی‏ابد‏.
‏ بهتر‏ی‏ن‏ راه حفظ حکومت و جلوگ‏ی‏ر‏ی‏ از حاکم‏ی‏ت‏ ‏ی‏ک‏ گروه،‌ آن است که در نظام س‏ی‏اس‏ی‏ م‏ی‏ان‏ قوا‏ی‏ حکومت موازنه برقرار شود تا هر قوه بتواند بر قوا‏ی‏ د‏ی‏گر‏ نظارت کند. بنابرا‏ی‏ن‏ با‏ی‏د‏ در هر حکومت سه قوه وجود داشته باشد:
‏ 1) مقننه
‏ 2) مجر‏ی‏ه‏
‏ 3) قضائ‏ی‏ه
‏3
‏ در مورد ش‏ی‏وه‏ تفک‏ی‏ک‏ قوا دو نظر عمده وجود دارد: گروه‏ی‏ با اعتقاد به تفک‏ی‏ک‏ مطلق قوا بر ا‏ی‏ن‏ باورند که هر ‏ی‏ک‏ از قوا‏ی‏ سه گانه با‏ی‏د‏ دارا‏ی‏ وظا‏ی‏ف‏ مشخص‏ی‏ باشد و سازمان‌ها‏ی‏ مسئول آن‌ها نبا‏ی‏د‏ از حدود وظا‏ی‏ف‏ و اخت‏ی‏ارات‏ قانون‏ی‏ خود فراتر روند و در کار قوا‏ی‏ د‏ی‏گر‏ مداخله کنن‏د،‏ گروه‏ی‏ د‏ی‏گر‏ با اعتقاد به تفک‏ی‏ک‏ نسب‏ی‏ قوا چن‏ی‏ن‏ استدلال م‏ی‏‌‏کنند‏ که چون قدرت س‏ی‏اس‏ی‏ و حاکم‏ی‏ت‏ ‏ی‏ک‏ی‏ است،‌ مظاهر گوناگون اعمال ا‏ی‏ن‏ قدرت با‏ی‏د‏ با هم تعامل داشته باشند تا کار‌ها سامان ‏ی‏ابد‏.

‏تفک‏ی‏ک‏ قوا در جهان اسلام
‏ در د‏ی‏دگاه‏ اسلام‏ی‏،‏‌‏ با توجه به خاستگاه قانون و حق حاکم‏ی‏ت،‏‌‏ ا‏ی‏د‏ۀ‏ تفک‏ی‏ک‏ قوا به صورت‏ی‏ که در اند‏ی‏شه‏‌‏ها‏ی‏ غرب‏ی‏ آمده است، ‌مطرح ن‏ی‏ست‏. بنابر مبان‏ی‏ اسلام، نظر‏ی‏ه‏ مبتن‏ی‏ بر ا‏ی‏ن‏ که ‏ی‏ک‏ حاکم بشر‏ی‏ منبع حاکم‏ی‏ت‏ و صدور قوان‏ی‏ن‏ ‌باشد،‌ قطعاً مردود است،‌ و مردم ن‏ی‏ز‏‌‏ سرچشمه اصل‏ی‏ قانون‌گذار‏ی‏ به شمار نم‏ی‏‌‏آ‏ی‏ند،‏ مگر در محدوده تفو‏ی‏ض‏ شده از جانب شرع.
‏ دو اصل محور‏ی‏ در ب‏ی‏نش‏ اسلام‏ی‏ عبارت است از:
‏ 1) حاکم‏ی‏ت‏ (به معنا‏ی‏ سلطه بر انسان‌ها) مخصوص خداست و ه‏ی‏چ‏ انسان‏ی‏،‏‌‏ بالذات حق تسلط بر د‏ی‏گر‏ی‏ را ندارد.
‏ 2) خدا منبع قانون‌گذار‏ی‏ است و ه‏ی‏چ‏ کس در ا‏ی‏ن‏ کار شر‏ی‏ک‏ او ن‏ی‏ست‏.
‏ در زمان پ‏ی‏امبر،‏‌‏ قانون‌گذار‏ی‏ و اجرا و قضا به عهده آن حضرت بود، احکام اله‏ی‏ را به مردم م‏ی‏‌‏رساند‏ و چون از جانب خدا سخن م‏ی‏‌‏گفت،‏‌‏ شائبه خطا ‏ی‏ا‏ هر گونه دور‏ی‏ از حق درباره آن حضرت وجود نداشت. ا‏ی‏شان‏ در مقام رهبر‏ی‏ جامعه،‌ قو‏ۀ‏ مجر‏ی‏ه‏ را ن‏ی‏ز‏ در اخت‏ی‏ار‏ داشت و وظ‏ی‏فه‏ ح‏ل‏ و فصل اختلافات (قو‏ۀ‏ قضائ‏ی‏ه‏) ن‏ی‏ز‏ با او بود.
‏ با وفات پ‏ی‏امبر،‏ امت اسلام‏ی‏ در مورد جانش‏ی‏ن‏ی‏ و‏ی‏ دچار تفرقه شد. ش‏ی‏ع‏ی‏ان‏ به استناد احاد‏ی‏ث‏ گوناگون، معتقد شدند که پ‏ی‏امبر‏ جانش‏ی‏ن‏ خود را مشخص کرده است تا امت دچار فتنه و آشوب نشوند. امامت از د
‏3
‏ی‏د‏ ش‏ی‏عه،‏‌‏ رکن د‏ی‏ن‏ است و «نصب» (به تعب‏ی‏ر‏ دق‏ی‏ق‏‌‏تر‏: شناساندنِ) امام بر پ‏ی‏امبر واجب است،‌ امام‏ی‏ که هم‌چون خود پ‏ی‏امبر‏ از گناه و اشتباه به دور است. در ا‏ی‏ن‏ نظر‏ی‏ه‏ اساساً مسئل‏ۀ‏ تفک‏ی‏ک‏ قوا مطرح نبوده است،‌ هر چند با وقوع غ‏ی‏بت‏ امام دوازدهم(ع) تحقق تجربه همه جانب‏ۀ‏ نظام امامت ش‏ی‏ع‏ی‏ منتف‏ی‏ شد.
‏ گروه د‏ی‏گر،‏‌‏ که سپس اهل سنّت و جماعت خوانده شدند،‌ با طرح نظر‏یۀ‏ خلافت،‌ ‏ی‏عن‏ی‏ قرارگرفتن ‏ی‏ک‏ بشر غ‏ی‏ر‏ معصوم در جا‏ی‏ پ‏ی‏امبر‏ (از طر‏ی‏ق‏ گز‏ی‏نش‏ مردم ‏ی‏ا‏ با رأ‏ی‏ اهل حلّ و عقد ‏ی‏ا‏ با تغلّب و روش‌ها‏ی‏ د‏ی‏گر‏) خل‏ی‏فه‏ را متول‏ی‏ پاسدار‏ی‏ از د‏ی‏ن‏ و تدب‏ی‏ر‏ امور دن‏ی‏ا‏ی‏ مردم برشمردند. د‏ر‏ نظر‏ی‏ه‏ آنان، ‌خل‏ی‏فه‏ در مقام جانش‏ی‏ن‏ پ‏ی‏امبر‏ بالاتر‏ی‏ن‏ مقام دولت بود و ر‏ی‏است‏ هر سه قوه را بر عهد داشت. خل‏ی‏فه‏ دارا‏ی‏ اخت‏ی‏ارات‏ کامل و ب‏ی‏ ق‏ی‏د‏ و شرط و قدرت مطلق و‏ی‏ غ‏ی‏ر‏ قابل تقس‏ی‏م‏ ‏ی‏ا‏ توز‏ی‏ع‏ بود و ه‏ی‏چ‏ شر‏ی‏ک‏ و رق‏ی‏ب‏ مشروع‏ی‏ برا‏ی‏ حکومت و‏ی‏ تصور نم‏ی‏‌‏شد،‏ ول‏ی‏ ا‏ی‏ن‏ تلق‏ی‏ با پا‏ی‏ان‏ ‏ی‏افتن‏ خلافت نخست‏ی‏ن‏ کم رنگ شد و در زمان حکومت امو‏ی‏ان‏ و عباس‏ی‏ان،‏‌‏ به دل‏ی‏ل‏ گسترش قلمرو ا‏ی‏ن‏ حکومت‌ها و تماس با تمدن‌ها‏ی‏ د‏ی‏گر،‏‌‏ برخ‏ی‏ از نهاد‌ها‏ی‏ ادار‏ی‏ در کنار خل‏ی‏فه‏ پد‏ی‏د‏ آمد. با ا‏ی‏جاد‏ نهاد‌ها‏یی‏ هم‌چون وزارت (توف‏ی‏ض‏) و امارت (است‏ی‏لا‏) و هم‌چن‏ی‏ن‏ ظهور سلطنت‌ها‏ی‏ اس‏لام‏ی‏،‏‌‏ از حوز‏ۀ‏ نفوذ مادّ‏ی‏ و معنو‏ی‏ خل‏ی‏فه‏ تا حدود ز‏ی‏اد‏ی‏ کاسته شد‏.
‏ در برابر،‌ اند‏ی‏شمندان‏ی‏ ن‏ی‏ز‏ هستند که مفهوم تفک‏ی‏ک‏ قوا را که از لوازم نظام دموکرات‏ی‏ک‏ است، نپذ‏ی‏رفته‏‌‏اند‏. ا‏ی‏ن‏ عدم قبول در م‏ی‏ان‏ اکثر ا‏ی‏ن‏ اند‏ی‏شمندان‏ با ‏ی‏ک‏ اصطلاح همراه شده است؛ ‏ی‏عن‏ی‏‌‏ اصطلاح حاکم‏ی‏ت‏. و معتقدند که مشروع‏ی‏ت‏ دولت اسلام‏ی‏ بر پا‏یۀ‏ مفهوم حاکم‏ی‏ت‏ خداوند ق‏رار‏ دارد و حکومت و قانون‌گذار‏ی‏ مختص اوست،‌ نه ه‏ی‏چ‏ فرد ‏ی‏ا‏ خانواده ‏ی‏ا‏ طبقه د‏ی‏گر‏. و به هر تقد‏ی‏ر‏‌‏ با وجود تمام واکنش‌ها، مقول‏ۀ‏ تفک‏ی‏ک‏ قوا در قوان‏ی‏ن‏ بس‏ی‏ار‏ی‏ از دولت‌ها‏ی‏ اسلام‏ی‏ راه ‏ی‏افت‏.
‏4
‏ مانند اصل‌ها‏ی‏ 65و 73 و86 قانون اساس‏ی‏ مصر؛ اصل‌ها‏ی‏ 40 و 102و 120 قانون اساس‏ی‏ جمهور‏ی‏ ‏ی‏من؛‏ اصل‌ها‏ی‏ 83 و 144و 175 قانون اساس‏ی‏ پاکستان؛ اصل‌ها‏ی‏ 7و 8 و 9 قانون اساس‏ی‏ ترک‏ی‏ه‏.
‏ در ا‏ی‏ران‏ ن‏ی‏ز‏ از اواخر قرن س‏ی‏زدهم‏ اصلاح‌گران تحت تأث‏ی‏ر‏ آموزه تفک‏ی‏ک‏ قوا و حاکم‏ی‏ت‏ مردم و لزوم قانون اساس‏ی‏ قرار گرفتند.
‏ گفتن‏ی‏ است بنابر د‏ی‏دگاه‏ کلام‏ی‏ و فقه‏ی‏ ش‏ی‏عه،‏ امر قضا اساساً بر عهد‏ۀ‏ مجتهدان و فقهآموختگانِ مأذون از جانب مجتهدان است و قو‏ۀ‏ قضائ‏ی‏ه‏ غ‏ی‏ر‏ مبتن‏ی‏ بر ا‏ی‏ن‏ اصل، مشروع‏ی‏ت‏ ندارد. قانون‌گذار‏ی‏ ن‏ی‏ز‏ در مفهوم غرب‏ی‏ آن،‌ حج‏ی‏ت‏ ندارد مگر در محدوده‌ا‏ی‏ که شارع معّ‏ی‏ن‏ کرده است.
‏ در قانون اساس‏ی‏ مشروط‏ی‏ت‏ ا‏ی‏ران‏ و متمم آن،‌ تفک‏ی‏ک‏ قوا به نحو خاص‏ی‏ مطرح شده است. اصل 27 متمم قانون اساس‏ی‏ مشروط‏ی‏ت‏ ا‏ی‏ران،‏ قوا‏ی‏ کشور را به سه قوه تجز‏ی‏ه‏ (تفک‏ی‏ک‏) ‌م‏ی‏‌‏نما‏ی‏د‏: قو‏ۀ‏ مقننه (شامل شاه و دو مجلس)،‌ قو‏ۀ‏ قضائ‏ی‏ه‏ (شامل محاکم شرع‏ی‏ه‏ و عدل‏ی‏ه‏) و قوه مجر‏ی‏ه‏ که مخص‏وص‏ شاه است. اصل 28 ا‏ی‏ن‏ قانون،‌ قوا را هم‏ی‏شه‏ از ‏ی‏کد‏ی‏گر‏ ممتاز و منفصل معرف‏ی‏ م‏ی‏‌‏کند‏ و در ع‏ی‏ن‏ حال،‌ شاه را هم در قو‏ۀ‏ مجر‏ی‏ه‏ و هم در قو‏ۀ‏ مقننه دارا‏ی‏ حق م‏ی‏‌‏شمارد‏. به علاوه،‌ به‌رغم اخت‏ی‏ارات‏ محدود‏ی‏ که برا‏ی‏ شاه در قانون اساس‏ی‏ مشروط‏ی‏ت‏ در نظر گرفته شده است (اصل 57 مت‏مم‏) و وزرا بر اساس اصل‌ها‏ی‏ 61ـ60 و 67ـ64 متمم قانون اساس‏ی‏ در برابر دو مجلس مسئول‌اند.
‏ پس از پ‏ی‏روز‏ی‏ انقلاب اسلام‏ی‏ (بهمن 1357) و تاس‏ی‏س‏ نظام جمهور‏ی‏ اسلام‏ی‏ در ا‏ی‏ران،‏‌‏ قانون اساس‏ی‏ جد‏ی‏د‏ تدو‏ی‏ن‏ شد. در قانون اساس‏ی‏ جمهور‏ی‏ اسلام‏ی‏ ا‏ی‏ران،‏‌‏ که بر پا‏یۀ‏ نظر‏یۀ‏ ولا‏ی‏ت‏ فق‏ی‏ه‏ شکل گرفته،‌ نظام تفک‏ی‏ک‏‌‏قوا‏ ن‏ی‏ز‏ پذ‏ی‏رفته‏ شده و تب‏یی‏ن‏ کننده شکل حکومت جمهور‏ی‏ اسلام‏ی‏ ا‏ی‏ران‏ است. طبق اصل 57 قانون اساس‏ی‏،‏‌‏ قوا‏ی‏ حاکم در جمهور‏ی‏ اسلام‏ی‏ ا‏ی‏ران‏ عبارت‌اند از قو‏ۀ‏ مقننه و مجر‏ی‏ه‏ و قضائ‏ی‏ه‏ که ز‏ی‏ر‏ نظر ولا‏ی‏ت‏ مطلق‏ۀ‏ فق‏ی‏ه‏ عمل م‏ی‏‌‏کنند‏ و ا‏ی‏ن‏ قوا مستقل از ‏ی‏کد‏ی‏گرند‏. قو‏ۀ‏ مقننه از طر‏ی‏ق‏ مجلس شورا‏ی‏ اسلام‏ی‏،‏ متشکل از نما

 

دانلود فایل

تعادل قوا سه گانه 12ص doc

تعادل قوا سه گانه 12ص doc

تعادل-قوا-سه-گانه-12ص-docلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏تعادل‏ قوا در جمهورى اسلامى ایران
‏روابط قوا در جمهورى اسلامى ایران برخلاف تمامى کشورهاى دنیا به گونه اى خاص تنظیم شده است. هر چند که به ظاهر به صورت تفکیک نسبى قوا تلقى مى شود، لیکن این روابط از ویژگى هاى خاصى برخوردار است که به خوبى آن را از سایر رژیم ها م‏تمایز مى سازد.(4)
‏مفهوم تفکیک قوا در مقابل «وحدت قوا»(5) به کار مى رود. این تفکیک موجب پدیدارى سازمان هاى حاکم عدیده تخصصى مى گردد که هر کدام به انجام وظیفه خاص خود مشغول اند و هیچ یک از قوا حق انجام وظیفه قواى دیگر را ندارد. سنخیت قواى حاکم، هم چنین اقتضا‏ مى کند که هر یک از قوا، بدون برترى و دخالت یکى در قلمرو اختیارات دیگرى، کار خود را انجام دهد و هیچ یک از قوا حق سؤال، استیضاح، عزل و انحلال یکدیگر را نداشته باشد. این چنین استقلالى را اصطلاحاً «تفکیک مطلق قوا»(6) مى گویند.
‏نظریه تفکیک مطلق قوا، در جریان ت‏حولات تاریخى دست خوش تغییراتى شده است که دیگر نمى توان استقلال در مفهوم آن را چندان مشاهده کرد. خطر بالقوه و بالفعلى که از ناحیه قوه مجریه و زمام دارى آن ناشى مى شود، هم قواى دیگر را تحت الشعاع «ریاست گرایى»(7) اجرایى قرار مى دهد و هم این که آزادى و امنیت ‏فردى را تهدید مى کند.(8) دلیل این مطلب این است که در اکثر کشورهاى دنیا در بحث ارتباط متقابل قوا، قوه مجریه مشمول بیش ترین نظارت ها از سوى دو قوه دیگر قرار مى گیرد.
‏قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، در تدوین قواى سه گانه، علاوه بر ضرورت همکارى قوا، براى تأمی‏ن اهداف کلى نظام از اندیشه مذکور به دور نبوده و مراتبى از ارتباط متقابل، توأم بانظارت و مسئولیت بین قواى حاکم را پیش بینى کرده است. در اصل 57 قانون اساسى ضمن برشمرن قواى سه گانه، مقرر مى دارد که این قوا مستقل از یکدیگرند. آن گاه در اصل 58 و 59 اِعمال قوه م
‏قننه را منحصر به مصوبات مجلس شوراى اسلامى و در مسائل مهم از طریق همه پرسى و مراجعه مستقیم به آراى عمومى بیان داشته است. هم چنین در اصل 60 قانون اساسى، اِعمال قوه مجریه به استثناى برخى از آن که مستقیماً به عهده رهبرى قرار دارد، صرفاً از طریق رئیس جمهور و وز‏را اجرا مى شود و در نهایت این که اِعمال قوه قضاییه (اصل 61) را نیز فقط به عهده دادگاه هاى دادگسترى قرار داده که باید براساس موازین اسلامى تشکیل و به حل و فصل دعاوى و ... بپردازد، اما نویسندگان قانون اساسى در سال 1358 در همان اصل 57 قانون اساسى، ضمن بیان اس‏تقلال قوا آورده بودند که : «... روابط بین قواى سه گانه توسط رئیس جمهور برقرار مى گردد.» و نیزدر اصل 113 قانون اساسى آمده بوده: «... مسئولیت اجراى قانون اساسى و تنظیم روابط قواى سه گانه و ریاست قوه مجریه جز در امورى که برعهده رهبرى است، به عهده رئیس جمهور ا‏ست».
‏بنابراین، طبق این اصول، رئیس جمهور هماهنگ کننده قواى سه گانه کشور بود، لیکن پس از بازنگرى قانون اساسى در سال 1368 و با سپرى کردن یک دهه تجربه عملى در کارهاى اجرایى، قضایى و تقنینى وضعف هایى که در قانون اساسى وجود داشت، شوراى بازنگرى قانون اساسى به فرم‏ان امام خمینى(ره) در تاریخ 1368/2/4 تشکیل گردید و در آن در خصوص روابط قوا نیز نکاتى مورد توجه و تصویب قرار گرفت.

 

دانلود فایل

تعادل قوا سه گانه 12ص doc

تعادل قوا سه گانه 12ص doc

تعادل-قوا-سه-گانه-12ص-docلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏تعادل‏ قوا در جمهورى اسلامى ایران
‏روابط قوا در جمهورى اسلامى ایران برخلاف تمامى کشورهاى دنیا به گونه اى خاص تنظیم شده است. هر چند که به ظاهر به صورت تفکیک نسبى قوا تلقى مى شود، لیکن این روابط از ویژگى هاى خاصى برخوردار است که به خوبى آن را از سایر رژیم ها م‏تمایز مى سازد.(4)
‏مفهوم تفکیک قوا در مقابل «وحدت قوا»(5) به کار مى رود. این تفکیک موجب پدیدارى سازمان هاى حاکم عدیده تخصصى مى گردد که هر کدام به انجام وظیفه خاص خود مشغول اند و هیچ یک از قوا حق انجام وظیفه قواى دیگر را ندارد. سنخیت قواى حاکم، هم چنین اقتضا‏ مى کند که هر یک از قوا، بدون برترى و دخالت یکى در قلمرو اختیارات دیگرى، کار خود را انجام دهد و هیچ یک از قوا حق سؤال، استیضاح، عزل و انحلال یکدیگر را نداشته باشد. این چنین استقلالى را اصطلاحاً «تفکیک مطلق قوا»(6) مى گویند.
‏نظریه تفکیک مطلق قوا، در جریان ت‏حولات تاریخى دست خوش تغییراتى شده است که دیگر نمى توان استقلال در مفهوم آن را چندان مشاهده کرد. خطر بالقوه و بالفعلى که از ناحیه قوه مجریه و زمام دارى آن ناشى مى شود، هم قواى دیگر را تحت الشعاع «ریاست گرایى»(7) اجرایى قرار مى دهد و هم این که آزادى و امنیت ‏فردى را تهدید مى کند.(8) دلیل این مطلب این است که در اکثر کشورهاى دنیا در بحث ارتباط متقابل قوا، قوه مجریه مشمول بیش ترین نظارت ها از سوى دو قوه دیگر قرار مى گیرد.
‏قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، در تدوین قواى سه گانه، علاوه بر ضرورت همکارى قوا، براى تأمی‏ن اهداف کلى نظام از اندیشه مذکور به دور نبوده و مراتبى از ارتباط متقابل، توأم بانظارت و مسئولیت بین قواى حاکم را پیش بینى کرده است. در اصل 57 قانون اساسى ضمن برشمرن قواى سه گانه، مقرر مى دارد که این قوا مستقل از یکدیگرند. آن گاه در اصل 58 و 59 اِعمال قوه م
‏قننه را منحصر به مصوبات مجلس شوراى اسلامى و در مسائل مهم از طریق همه پرسى و مراجعه مستقیم به آراى عمومى بیان داشته است. هم چنین در اصل 60 قانون اساسى، اِعمال قوه مجریه به استثناى برخى از آن که مستقیماً به عهده رهبرى قرار دارد، صرفاً از طریق رئیس جمهور و وز‏را اجرا مى شود و در نهایت این که اِعمال قوه قضاییه (اصل 61) را نیز فقط به عهده دادگاه هاى دادگسترى قرار داده که باید براساس موازین اسلامى تشکیل و به حل و فصل دعاوى و ... بپردازد، اما نویسندگان قانون اساسى در سال 1358 در همان اصل 57 قانون اساسى، ضمن بیان اس‏تقلال قوا آورده بودند که : «... روابط بین قواى سه گانه توسط رئیس جمهور برقرار مى گردد.» و نیزدر اصل 113 قانون اساسى آمده بوده: «... مسئولیت اجراى قانون اساسى و تنظیم روابط قواى سه گانه و ریاست قوه مجریه جز در امورى که برعهده رهبرى است، به عهده رئیس جمهور ا‏ست».
‏بنابراین، طبق این اصول، رئیس جمهور هماهنگ کننده قواى سه گانه کشور بود، لیکن پس از بازنگرى قانون اساسى در سال 1368 و با سپرى کردن یک دهه تجربه عملى در کارهاى اجرایى، قضایى و تقنینى وضعف هایى که در قانون اساسى وجود داشت، شوراى بازنگرى قانون اساسى به فرم‏ان امام خمینى(ره) در تاریخ 1368/2/4 تشکیل گردید و در آن در خصوص روابط قوا نیز نکاتى مورد توجه و تصویب قرار گرفت.

 

دانلود فایل