هزار فایل: دانلود نمونه سوالات استخدامی

دانلود فایل, مقاله, مقالات, آموزش, تحقیق, پروژه, پایان نامه,پروپوزال, مرجع, کتاب, منابع, پاورپوینت, ورد, اکسل, پی دی اف,نمونه سوالات استخدامی,خرید کتاب,جزوه آموزشی ,,استخدامی,سوالات استخدامی,پایان نامه,خرید سوال

هزار فایل: دانلود نمونه سوالات استخدامی

دانلود فایل, مقاله, مقالات, آموزش, تحقیق, پروژه, پایان نامه,پروپوزال, مرجع, کتاب, منابع, پاورپوینت, ورد, اکسل, پی دی اف,نمونه سوالات استخدامی,خرید کتاب,جزوه آموزشی ,,استخدامی,سوالات استخدامی,پایان نامه,خرید سوال

تحقیق تباین و تنش در ساختار شعر « نشانی» سروده سهراب 16 ص

تحقیق تباین و تنش در ساختار شعر « نشانی» سروده سهراب 16 ص

تحقیق-تباین-و-تنش-در-ساختار-شعر-«-نشانی»-سروده-سهراب--16-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

1
‏تبا‏ی‏ن‏ و تنش در ساختار شعر « نشان‏ی‏»‏ سروده ‏ سهراب
‏شعر کوتاه «نشان‏ی‏»‏ در زمره‌‏ی‏ معروف‌تر‏ی‏ن‏ سروده‌ها‏ی‏ سهراب سپهر‏ی‏ است و از بس‏ی‏ار‏ی‏ جهات ‏م‏ی‏‌‏توان‏ آن را در زمره‌‏ی‏ شعرها‏ی‏ شاخص و خص‏ی‏صه‏‌‏نما‏ی‏ ا‏ی‏ن‏ شاعر نامدار معاصر دانست. ا‏ی‏ن‏ شعر ‏نخست‏ی‏ن‏ بار در سال 1346 در مجموعه‌ا‏ی‏ با عنوان حجم سبز منتشر گرد‏ی‏د‏ که مجلد هفتم (ماقبل ‏‏آخر‏) از هشت کتاب سپهر‏ی‏ است. همچون اکثر شاعران، سپهر‏ی‏ با گذشت زمان اشعار پخته‌تر‏ی‏ ‏نوشت که هم به‌لحاظ پ‏ی‏چ‏ی‏دگ‏یِ‏ اند‏ی‏شه‏‌‏ها‏ی‏ مطرح شده در آن‌ها و هم از نظر فُرم و صناعات ادب‏ی‏،‏ ‏در مقا‏ی‏سه‏ با شعرها‏ی‏ اول‏ی‏ه‏‌‏ی‏ او (مثلاً در مجموعه‌‏ی‏ مرگ رنگ ‏ی‏ا‏ زندگ‏ی‏ خواب‌ها) در مرتب‏ه‏‌‏ا‏ی‏ ‏عال‏ی‏‌‏تر‏ قرار دارند. لذا « نشان‏ی‏»‏ را با‏ی‏د‏ حاصل مرحله‌ا‏ی‏ از شعرسرا‏ییِ‏ سپهر‏ی‏ دانست که او به مقام ‏شاعر‏ی‏ صاحب‌ سبک نائل شده بود
‏از جمله به دل‏ی‏ل‏ی‏ که ذکر شد، بس‏ی‏ار‏ی‏ از منتقدان ادب‏ی‏ و محققانِ شعر معاصر « نشان‏ی‏»‏ را در ‏زمره‌‏ی‏ اشعار مهم سپهر‏ی‏ دانسته‌اند و بعضاً قرائت‌ها‏ی‏ نقادانه‌ا‏ی‏ از آن به دست داده‌اند. برا‏ی‏ مثال، ‏رضا براهن‏ی‏ در کتاب طلا در مس به منظور ارز‏ی‏اب‏ی‏ جا‏ی‏گاه‏ سپهر‏ی‏ در شعر معاصر ا‏ی‏ران‏ از «نشان‏ی‏»‏ ‏با عبارت « بهتر‏ی‏ن‏ شعر کوتاه سپهر‏ی‏»‏ ‏ی‏اد‏ م‏ی‏‌‏کند‏ (514) و در تحل‏ی‏ل‏ نقادانه‌‏ی‏ آن به‌منزله‌‏ی‏ « ‏ی‏ک‏ ‏اسطوره‌‏ی‏ جست‌ وجو» (515) م‏ی‏‌‏نو‏ی‏سد‏: «”نشان‏ی‏“‏ از نظر تصو‏ی‏رگر‏ی‏ و از نظر نشان دادن روح ‏جو‏ی‏نده‏‌‏ی‏ بشر، ‏ی‏ک‏ شاهکار است» (519). ا‏ی‏ضاً‏ س‏ی‏روس‏ شم‏ی‏سا‏ هم در ‏کتاب‏ نقد شعر سهراب ‏سپهر‏ی‏ اشاره م‏ی‏‌‏کند‏ که: « ‏ی‏ک‏ی‏ از شعرها‏ی‏ سپهر‏ی‏ که شهرت بس‏ی‏ار‏ ‏ی‏افته‏ است، شعر ”نشان‏ی‏“‏ از ‏کتاب حجم سبز است که برخ‏ی‏ آن را بهتر‏ی‏ن‏ شعر او دانسته‌اند»، هرچند که شم‏ی‏سا‏ خود با ا‏ی‏ن‏ ‏انتخاب موافق ن‏ی‏ست‏ (263).‏
‏صَرف‏ نظر از دلا‏ی‏ل‏ متفاوت‏ی‏ که منتقدان و محققان برا‏ی‏ برگز‏ی‏دن‏ «نشان‏ی‏»‏ به‌عنوان بهتر‏ی‏ن‏ ‏شعر سپهر‏ی‏ برشمرده‌اند، نکته‌‏ی‏ مهم‌ تر ا‏ی‏ن‏ است که همگ‏یِ‏ ا‏ی‏شان‏ تفس‏ی‏ر‏ی‏ عرفان‏ی‏ (‏ی‏ا‏ متک‏ی‏ به ‏مفاه‏ی‏م‏ عرفان‏ی‏) از ا‏ی‏ن‏ شعر به دست داده‌اند. برا‏ی‏ مثال، براهن‏ی‏ در تب‏یی‏ن‏ سطر اول شعر («‏خانه‏‌‏ی‏ ‏دوست کجاست؟») استدلال م‏ی‏‌‏کند‏ که «خانه وس‏ی‏له‏‌‏ی‏ نجات از دربه‌ در‏ی‏ و ب‏ی‏ هدف‏ی‏ است؛ و ‏دوست، عارفانه‌اش معبود، عاشقانه‌اش معشوق، و دوستانه‌اش همان خود دوست است. و ‏ی‏ا‏ شا‏ی‏د‏ ‏تلف‏ی‏ق‏ی‏ از سه: ‏ی‏عن‏ی‏ هم معبود و معشوق و هم محبوب» (516). لذا « رهگذر» در ا‏ی‏ن‏ شعر « ‏راهبر‏ ‏است و نوع‏ی‏ پ‏ی‏ر‏ مغان است که رازها را از ت‏ی‏رگ‏ی‏ نجات م‏ی‏‌‏دهد‏»‏ (همان‌جا) و « گل تنها‏یی‏ » ‏م‏ی‏‌‏تواند‏ « گل اشراق و گل خلوت کردن معنو‏ی‏ و روح‏ی‏ » باشد (518). شم‏ی‏سا‏ ن‏ی‏ز‏ با استناد به ‏مفاه‏ی‏م‏ و مصطلحات عرفان‏ی‏ و با شاهد آوردن از آ‏ی‏ات‏ قرآن و متون ادب‏یِ‏ عرفان‏ی‏ از قب‏ی‏ل‏ مثنو‏ی‏ و ‏گلشن راز و منطق الط‏ی‏ر‏ و اشعار حافظ و صائب، « نشان‏ی‏ » را قرائت م‏ی‏‌‏کند‏. از نظر او، « در ا‏ی
2
‏ن‏ شعر، ‏دوست رمز خداوند است . . . نشان‏ی‏،‏ نشان‏یِ‏ هم‏ی‏ن‏ دوست است که در عرفان سنّت‏ی‏ بعد از ط‏ی‏ ‏منازل هفتگانه م‏ی‏‌‏توان‏ به او رس‏ی‏د‏»‏ (4-263). مطابق قرائت شم‏ی‏سا،‏ ا‏ی‏ن‏ شعر واجد رمزگان‏ی‏ است ‏که در پرتو آموزه‌ها‏ی‏ عرفان‏ی‏ م‏ی‏‌‏توان‏ از آن رمزگشا‏یی‏ کرد. در تلاش برا‏ی‏ هم‏ی‏ن‏ رمزگشا‏یی‏،‏ ‏شم‏ی‏سا‏ هفت نشان‏ی‏‌‏ا‏ی‏ را که سپهر‏ی‏ در شعر خود برا‏ی‏ رس‏ی‏دن‏ به خانه‌‏ی‏ دوست برشمرده است ‏برحسب هفت منزل ‏ی‏ا‏ هفت واد‏یِ‏ عرفان چن‏ی‏ن‏ معادل‌ ساز‏ی‏ م‏ی‏‌‏کند‏:« درخت سپ‏ی‏دار‏ = طلب، ‏کوچه‌باغ = عشق، گل تنها‏یی‏ = استغنا، فواره‌‏ی‏ اساط‏ی‏ر‏ و ترس شفاف = معرفت و ح‏ی‏رت،‏ صم‏ی‏م‏ی‏ت‏ ‏س‏یّ‏ال‏ فضا = توح‏ی‏د،‏ کودک رو‏ی‏ کاج = ح‏ی‏رت،‏ لانه‌‏ی‏ نور = فقر و فنا» (264).‏
‏وجه‏ اشتراک هر دو قرائت‏ی‏ که اشاره شد، استفاده از ‏ی‏ک‏ زم‏ی‏نه‏‌‏ی‏ نظر‏ی‏ برا‏ی‏ ‏ی‏افتن‏ معنا در ‏متن ا‏ی‏ن‏ شعر است. به عبارت‏ی‏،‏ هم براهن‏ی‏ و هم شم‏ی‏سا‏ فهم معنا‏ی‏ شعر سپهر‏ی‏ را در گرو دانستن ‏اصول و مفاه‏ی‏م‏ی‏ فلسف‏ی‏ م‏ی‏‌‏دانند‏ که خارج از متن ا‏ی‏ن‏ شعر و از راه تحق‏ی‏ق‏ی‏ تار‏ی‏خ‏ی‏ در کتب ‏ع‏رفان‏ با‏ی‏د‏ جست. قصد من در مقاله‌‏ی‏ حاضر ا‏ی‏ن‏ است که ره‏ی‏افت‏ متفاوت‏ی‏ را برا‏ی‏ فهم معنا‏ی‏ ا‏ی‏ن‏ ‏شعر اِعمال کنم. در ا‏ی‏ن‏ ره‏ی‏افتِ‏ فرمال‏ی‏ست‏ی‏ (‏ی‏ا‏ شکل‌مبنا‏ی‏انه‏)، اُسِ اساس نقد را خود متنِ شعر ‏تشک‏ی‏ل‏ م‏ی‏‌‏دهد‏ و لاغ‏ی‏ر‏. لذا در ا‏ی‏ن‏‌‏جا‏ ابتدا آراء فرمال‏ی‏ست‏‌‏ها‏ («منتقدان نو») را د‏رباره‏‌‏ی‏ اهم‏ی‏ت‏ ‏شکل در شعر به اجمال مرور خواهم کرد و در پا‏ی‏ان‏ قرائت نقادانه‌ا‏ی‏ از « نشان‏ی‏»‏ به دست خواهم داد ‏که ــ برخلاف تفس‏ی‏رها‏یی‏ که اشاره شد ــ متن شعر سپهر‏ی‏ را ‏ی‏گانه‏ شالوده‌‏ی‏ بحث درباره‌‏ی‏ آن ‏محسوب م‏ی‏‌‏کند،‏ با ا‏ی‏ن‏ هدف که از ا‏ی‏ن‏ طر‏ی‏ق‏ نمونه‌ا‏ی‏ از توانمند‏ی‏‌‏ها‏ی‏ نقد فرمال‏ی‏ست‏ی‏ در ادب‏ی‏ات‏ ‏ارائه کرده باشم.‏
‏الف‏- نحله‌‏ی‏ موسوم به « نقد نو» در دهه‌‏ی‏ 1930 توسط محققان برجسته‌ا‏ی‏ پا‏ی‏ه‏‌‏گذار‏ی‏ شد که برخ‏ی‏ از ‏مشهورتر‏ی‏ن‏ آن‌ها عبارت بودند از کل‏ی‏نت‏ بروکس، جان کرو رنسم، و‏ی‏ل‏ی‏ام‏ ک. و‏ی‏مست،‏ الن تِ‏ی‏ت‏ و ‏رابرت پن وارن. شالوده‌‏ی‏ آراء ا‏ی‏ن‏ نظر‏ی‏ه‏ ‌پردازان ا‏ی‏ن‏ بود که ادب‏ی‏ات‏ را نبا‏ی‏د‏ م‏حمل‏ تب‏یی‏ن‏ مکاتب ‏فلسف‏ی‏ ‏ی‏ا‏ راه‏ی‏ برا‏ی‏ شناخت رو‏ی‏دادها‏ی‏ تار‏ی‏خ‏ی‏ ‏ی‏ا‏ بازتاب زندگ‏ی‏نامه‏‌‏ی‏ مؤلف پنداشت. د‏ی‏دگاه‏ غالب ‏در نقد ادب‏ی‏ تا آن زمان، آثار ادب‏ی‏ را واجد موجود‏ی‏ت‏ی‏ قائم به ذات نم‏ی‏‌‏دانست‏. ادب‏ی‏ات‏ مجموعه‌ا‏ی‏ از ‏متون محسوب م‏ی‏‌‏گرد‏ی‏د‏ که امکان شناخت امر‏ی‏ د‏ی‏گر‏ را فراهم ‏م‏ی‏‌‏ساخت‏. ا‏ی‏ن‏ « امر د‏ی‏گر‏»‏ ‏م‏ی‏‌‏ توانست ‏ی‏ک‏ نظام اخلاق‏ی‏ باشد و لذا استدلال م‏ی‏‌‏شد‏ که عمده‌ تر‏ی‏ن‏ فا‏ی‏ده‏‌‏ی‏‌‏ خواندن ادب‏ی‏ات،‏ ‏تهذ‏ی‏ب‏ اخلاق است. از نظر گروه‏ی‏ د‏ی‏گر‏ از منتقدانِ سنت‏ی‏ که ادب‏ی‏ات‏ را آ‏ی‏نه‏‌‏ی‏ تمام ‌نما‏ی‏ ذهن‏ی‏ت‏ ‏مؤلف م‏ی‏‌‏دانستند،‏ خواندن هر اثر ادب‏ی‏ حقا‏ی‏ق‏ی‏ را دربا‏ره‏‌‏ی‏ احوال شخص‏یِ‏ نو‏ی‏سنده‏ بر خواننده معلوم ‏م‏ی‏‌‏کرد‏. پ‏ی‏داست‏ که در همه‌‏ی‏ ا‏ی‏ن‏ رو‏ی‏کردها،‏ آنچه اهم‏ی‏ت‏ م‏ی‏ ‌‏ی‏افت‏ محتوا‏ی‏ آثار ادب‏ی‏ بود، اما خود ‏آن محتوا ن‏ی‏ز‏ در نها‏ی‏ت‏ تابع‏ی‏ از عوامل تع‏یی‏ن‏‌‏کننده‏‌‏ی‏ ب‏ی‏رون‏ی‏ محسوب م‏ی‏‌‏گرد‏ی
4
‏د،‏ عوامل‏ی‏ مانند ‏مکاتب فلسف‏ی‏ ‏ی‏ا‏ نظام‌ها‏ی‏ اخلاق‏ی‏ ‏ی‏ا‏ روانشناس‏یِ‏ نو‏ی‏سنده‏. خدمت بزرگ فرمال‏ی‏ست‏‌‏ها‏ به مطالعات ‏نقادانه‌‏ی‏ ادب‏ی‏ ا‏ی‏ن‏ بود که با محور‏ی‏‌‏ ساختن جا‏ی‏گاه‏ شکل در نقد ادب‏ی‏،‏ ادب‏ی‏ات‏ را به حوزه‌ا‏ی‏ قائم به ‏ذات تبد‏ی‏ل‏ کردند و آن را از جا‏ی‏گاه‏ی‏ برخوردار ساختند که تا پ‏ی‏ش‏ از آن زمان نداشت. ‏
‏بنابر‏ د‏ی‏دگاه‏ فرمال‏ی‏ست‏‌‏ها،‏ شکل ترجمان ‏ی‏ا‏ تجل‏ی‏ محتواست. لذا نقد فرمال‏ی‏ست‏ی‏ به معنا‏ی‏ ‏ب‏ی‏‌‏ اعتنا‏یی‏ به محتوا ‏ی‏ا‏ حت‏ی‏ ثانو‏ی‏ پنداشتنِ اهم‏ی‏ت‏ محتوا ن‏ی‏ست،‏ بلکه فرمال‏ی‏ست‏‌‏ها‏ برا‏ی‏ راه بردن ‏به محتوا ش‏ی‏وه‏‌‏ی‏ متفاوت‏ی‏ را در پ‏ی‏ش‏ م‏ی‏‌‏گ‏ی‏رند،‏ ش‏ی‏وه‏‌‏ا‏ی‏ که عوامل برون‌متن‏ی‏ ( تار‏ی‏خ،‏ ز‏ندگ‏ی‏نامه‏ و ‏امثال آن ) را در تفس‏ی‏ر‏ متن نامربوط محسوب م‏ی‏‌‏کند‏. نمونه‌ا‏ی‏ از ا‏ی‏ن‏ عوامل برون‌متن‏ی‏،‏ قصد شاعر ‏و تأث‏ی‏ر‏ شعر در خواننده است. به استدلال و‏ی‏مست‏ و ب‏ی‏ردزل‏ی‏ (دو تن از نظر‏ی‏ه‏‌‏پردازان‏ فرمال‏ی‏ست‏)، ‏مقصود هر شاعر‏ی‏ از سرودن شعر فقط تا آن‌جا که در متن تجل‏ی‏ پ‏ی‏دا‏ ‏کرده‏ است اهم‏ی‏ت‏ دارد. به ‏ا‏ی‏ن‏ دل‏ی‏ل،‏ منتقد‏ی‏ که شعر را برا‏ی‏ ‏ی‏افتن‏ «منظور» شاعر («محتوا‏ی‏ پنهان‌شده در شعر») نقد ‏م‏ی‏‌‏کند،‏ راه عبث‏ی‏ را در پ‏ی‏ش‏ گرفته است. اولاً در م‏ی‏راث‏ ادب‏یِ‏ هر ملت‏ی‏ بس‏ی‏ار‏ی‏ از شعرها هستند که ‏هو‏ی‏ت‏ سرا‏ی‏ندگان‏ آن‌ها ‏ی‏ا‏ نامعلوم است و ‏ی‏ا‏ محل مناقشه و ‏اختلاف‏ نظر؛ هم‏ی‏ن‏ موضوع هرگونه ‏بحث درباره‌‏ی‏ قصد سرا‏ی‏ندگان‏ ا‏ی‏ن‏ اشعار را به کار‏ی‏ ناممکن تبد‏ی‏ل‏ م‏ی‏‌‏کند‏. ثان‏ی‏اً‏ حت‏ی‏ اگر فرض ‏کن‏ی‏م‏ که شاعر در سرودن شعر « منظور» ‏ی‏ا‏ معنا‏ی‏ خاص‏ی‏ را در ذهن داشته است، باز هم م‏ی‏ ‌توان ‏گفت که ا‏ی‏ن‏ لزوماً به معنا‏ی‏ توف‏ی‏ق‏ در آن منظور ن‏ی‏ست‏ و لذا ‏ی‏افتن‏ ‏ی‏ک‏ « پ‏ی‏ام‏ » در شعر اغلب ‏مترادف انتساب ‏ی‏ک‏ « پ‏ی‏ام‏ » به آن شعر است. به طر‏ی‏ق‏ اول‏ی‏،‏ تأث‏ی‏ر‏ شعر در خواننده ن‏ی‏ز‏ در نقد ‏فرمال‏ی‏ست‏ی‏ موضوع‏ی‏ ب‏ی‏‌‏ ربط تلق‏ی‏ م‏ی‏‌‏شود،‏ ز‏ی‏را‏ خوانندگان مختلف با خواندن شعر‏ی‏ واحد ممکن ‏است واکنش‌ها ‏ی‏ا‏ استنباط‌ ها‏ی‏ متفاوت‏ی‏ داشته با‏شند‏. از ا‏ی‏ن‏ رو، کانون توجه منتقدان فرمال‏ی‏ست‏ ‏صناعات و فنون‏ی‏ هستند که در خود متن شعر به کار رفته‌اند. ا‏ی‏ن‏ صناعات صبغه ‌ا‏ی‏ ع‏ی‏ن‏ی‏ دارند، ‏حال آن ‌که « ن‏یّ‏ت‏ » شاعر ‏ی‏ا‏ تأث‏ی‏ر‏ شعر در خواننده صبغه‌ا‏ی‏ ذهن‏ی‏ دارد. نقد ادب‏ی‏ از نظر « منتقدان ‏نو » با‏ی‏د‏ ع‏ی‏ن‏ی‏ت‏‌‏مبنا‏ باشد و نه ذهن‏ی‏ت‏‌‏ مبنا. به هم‏ی‏ن‏ سبب، فرمال‏ی‏ست‏‌‏ها‏ به جا‏ی‏ تلاش برا‏ی‏ ‏روانشناس‏یِ‏ نو‏ی‏سنده‏ ‏ی‏ا‏ خواننده، م‏ی‏‌‏کوشند‏ تا متن شعر را (به‌منزله‌‏ی‏ ساختار‏ی‏ ع‏ی‏ن‏ی‏ و متشکل از ‏واژه) موشکافانه تحل‏ی‏ل‏ کنند تا به معنا‏ی‏ آن برسند. معنا و ساختار و صورت در شعر چنان با ‏‏ی‏کد‏ی‏گر‏ درم‏ی‏‌‏آم‏ی‏زند‏ ‏و‏ چنان متقابلاً در ‏ی‏کد‏ی‏گر‏ تأث‏ی‏ر‏ م‏ی‏‌‏گذارند‏ که نم‏ی‏‌‏توان‏ ا‏ی‏ن‏ عناصر را از هم ‏متما‏ی‏ز‏ کرد. پس شکل و محتوا دو رو‏ی‏ ‏ی‏ک‏ سکه‌اند.‏
‏از‏ جمله محور‏ی‏ ‌تر‏ی‏ن‏ مفاه‏ی‏م‏ در نقد فرمال‏ی‏ست‏ی‏،‏ مفهوم « تنش » است و چون شالوده‌‏ی‏ ‏قرائت‏ی‏ که من از شعر « نشان‏ی‏ » ارائه خواهم کرد هم‏ی‏ن‏ مفهوم خواهد بود، بجاست که آراء ‏فرمال‏ی‏ست‏‌‏ها‏ را در ا
4
‏ی‏ن‏ خصوص اندک‏ی‏ مورد بحث قرار ده‏ی‏م‏. رابطه‌‏ی‏ ادب‏ی‏ات‏ با واقع‏ی‏ت‏ از روزگار ‏باستا‏ن‏ و در واقع از زمان افلاطون و ارسطو موضوع نظرپرداز‏یِ‏ و جدل فلاسفه و ز‏ی‏باشناسان‏ بوده ‏است. نظر‏ی‏ه‏‌‏پردازان‏ فرمال‏ی‏ست‏ ن‏ی‏ز‏ در نوشته‌ها‏ی‏ خود به ا‏ی‏ن‏ موضوع پرداختند و استدلال کردند که ‏دن‏ی‏ا‏ی‏ واقع‏ی‏ مشحون از انواع تنش است و زندگ‏ی‏ روال‏ی‏ ب‏ی‏‌‏نظم‏ دارد ( با‏ی‏د‏ توجه داشت که ‏فرمال‏ی‏ست‏‌‏ها‏ در دهه‌‏ی‏ سوم قرن ب‏ی‏ستم،‏ ‏ی‏عن‏ی‏ زمان‏ی‏ ا‏ی‏ن‏ نظر‏ی‏ات‏ را مطرح م‏ی‏‌‏کردند‏ که پس از ‏جنگ جهان‏ی‏ اول در سال‌ها‏ی‏ 18- 1914 و انقلاب سال 1917 در روس‏ی‏ه‏ و برقرار‏ی‏ د‏ی‏کتاتور‏ی‏ ‏کمون‏ی‏ست‏‌‏ها‏ و پس از ظهور فاش‏ی‏سم‏ در اروپا‏ی‏ دهه‌‏ی‏ 1930، تجربه‌ها‏ی‏ ع‏ی‏ن‏یِ‏ بشر القاکننده‌‏ی‏ ا‏ی‏ن ‏نظر بود که زندگ‏ی‏ به روال‏ی‏ کاملاً نابخردانه و پُرخشونت و تنش ‌آم‏ی‏ز‏ به پ‏ی‏ش‏ م‏ی‏‌‏رود‏.) در برابر ا‏ی‏ن‏ ‏واقع‏ی‏تِ‏ ب‏ی‏‌‏نظم،‏ شعر کل‏ی‏ت‏ی‏ منسجم است. ‏شعر از دل تقابل و تنش، همساز‏ی‏ و هماهنگ‏ی‏ به وجود ‏م‏ی‏‌‏آورد‏ و لذا بد‏ی‏ل‏ی‏ در برابر دن‏ی‏ا‏ی‏ پُرتنش ‏واقع‏ی‏ است.‏ در ا‏ی‏ن‏ خصوص، ت.‏س‏. ال‏ی‏وت‏ (شاعر مدرن ‏انگل‏ی‏س‏ی‏ که نظراتش تأث‏ی‏ر‏ بسزا‏یی‏ در شکل‌گ‏ی‏ر‏یِ‏ آراء فرمال‏ی‏ست‏‌‏ها‏ داشت) در مقاله‌ا‏ی‏ با عنوان ‏‏«شعرا‏ی‏ متاف‏ی‏ز‏ی‏ک‏ی‏»‏ م‏ی‏‌‏گو‏ی‏د‏:‏
‏‏‏ ‏‏وقت‏ی‏ ذهن ‏شاعر از همه‌‏ی‏ قابل‏ی‏ت‏‌‏ها‏ی‏ لازم برا‏ی‏ تصن‏ی‏ف‏ شعر برخوردار باشد، ‏دائماً تجرب‏ی‏ات‏ ناهمگون ‏را در هم ادغام م‏ی‏‌‏کند‏. تجرب‏ی‏ات‏ انسان معمول‏ی‏ ‏صبغه‌ا‏ی‏ آشفته و نامنظم و ازهم ‌گس‏ی‏خته‏ ‏دارند. انسان معمول‏ی‏ عاشق م‏ی‏‌‏شود‏ و ‏همچن‏ی‏ن‏ آثار [ف‏ی‏لسوف‏ی‏ مانند] اسپ‏ی‏نوزا‏ را م‏ی‏‌خواند ‏و ا‏ی‏ن‏ دو تجربه ه‏ی‏چ‏ وجه ‏مشترک‏ی‏ ندارند. ا‏ی‏ن‏ تجربه‌ها ا‏ی‏ضاً‏ ه‏ی‏چ‏ وجه اشتراک‏ی‏ با صدا‏ی‏ ‏ماش‏ی‏ن‏ تحر‏ی‏ر‏ی‏ ‏که او با آن کار م‏ی‏‌‏کند‏ ‏ی‏ا‏ بو‏ی‏ غذا‏یی‏ که او طبخ م‏ی‏‌‏کند‏ ندارند؛ حال آن‌که ‏در ‏ذهن شاعر ا‏ی‏ن‏ تجرب‏ی‏ات‏ همواره شکل کل‏ی‏ت‏‌‏ها‏یی‏ نو را به خود م‏ی‏‌‏گ‏ی‏رند‏. ‏‏(1171)‏
‏از‏ گفته‌‏ی‏ ال‏ی‏وت‏ چن‏ی‏ن‏ برم‏ی‏‌‏آ‏ی‏د‏ که آنچه واقع‏ی‏ت‏ را از بازآفر‏ی‏ن‏یِ‏ واقع‏ی‏ت‏ در ادب‏ی‏ات‏ متما‏ی‏ز‏ م‏ی‏‌‏کند،‏ ‏دق‏ی‏قاً‏ هم‏ی‏ن‏ نقش متفاوت تنش و تبا‏ی‏ن‏ در هر ‏ی‏ک‏ از آن‌هاست. در زندگ‏ی‏ واقع‏ی‏ انواع تنش‌ها ب‏ی‏ ‏ه‏ی‏چ‏ انتظام‏ی‏ وجود دارند و انسان را متح‏ی‏ر‏ م‏ی‏‌‏کنند‏. اما تنش در شعر ما‏ی‏ه‏‌‏ی‏ ان‏سجام‏ و همپ‏ی‏وستگ‏یِ‏ ‏دن‏ی‏ا‏یی‏ است که شاعر از راه تخ‏ی‏ل‏ برم‏ی‏‌‏سازد‏.‏
‏با‏ی‏د‏ گفت که نظرات ال‏ی‏وت‏ و فرمال‏ی‏ست‏‌‏ها‏ درباره‌‏ی‏ زبان شعر، تا حدود‏ی‏ ر‏ی‏شه‏ در د‏ی‏دگاه‏‌‏ها‏ی‏ ‏کولر‏ی‏ج‏ ( شاعر رمانت‏ی‏ک‏ انگل‏ی‏س‏ی‏ ) دارد که در سده‌‏ی‏ نوزدهم م‏ی‏‌‏ز‏ی‏ست‏. به اعتقاد کولر‏ی‏ج،‏ زبان شعر ‏زبان‏ی‏ است که ک‏ی‏ف‏ی‏ات‏ متناقض‌ ‏ی‏ا‏ متضاد را با هم آشت‏ی‏ م‏ی‏ ‌دهد و ب‏ی‏ن‏ آن‌ها تعادل ‏برقرار‏ م‏ی‏‌‏کند‏. ‏زبان شعر مب‏یّ‏ن‏ همسان‏ی‏ در ع‏ی‏ن‏ افتراق، ‏ی‏ا‏ مب‏یّ‏ن‏ پ‏ی‏وند‏ امر انتزاع‏ی‏ و امر متع‏ی‏ن‏ است و از ا‏ی‏ن‏ ح‏ی‏ث‏ ‏با زبان روزمره (غ‏ی‏رشاعرانه‏) تفاوت دارد. کولر‏ی‏ج‏ همچن‏ی‏ن‏ الهام ‌بخش فرمال‏ی‏ست‏‌‏ها‏ در خصوص ‏مفهوم « شکل انداموار» بود. او شکل شعر را حاصل پ‏ی‏وند‏ی‏ انداموا‏ر‏ ب‏ی‏ن‏ جزء و کل م

 

دانلود فایل

تحقیق « طرح اولیه کارخانه و مدیریت ماده خام » 31 ص

تحقیق « طرح اولیه کارخانه و مدیریت ماده خام » 31 ص

تحقیق--«-طرح-اولیه-کارخانه-و-مدیریت-ماده-خام-»-31-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏«‏ طرح اولیه کارخانه و مدیریت ماده خام ‏»
‏2.1.1 ساخت کارخانه :
‏قبل از بحث در رابطه با طرح اولیه کارخانه ، ابتدا بایستی مفهوم و معنی کلمه کارخانه را توضیح دهیم. یک کارخانه به معنی واحد تولیدی است. یک واحد تولیدی از یک ساختمان یا گروهی از ساختمانها بعنوان فضای لازم برای قرارگیری کارمندان و تجهیزات و ماشین آلات است همه این موارد برای تولید محصول لازم و ضروری هستند. اصلاح تولید به ورود ماده خام و تولید محصول با کمک تجهیزات و ماشین آلات و کارمندان مربوط می شود. در این فضا باید همه عوامل و افراد از اصول مشخص و تعیین شده ای پیروی کند.
‏- ساختمان کارخانه :
‏ساختمان می تواند دارای اشکال F , L , T , H , U‏ باشد که انتخاب آن از جهتی به زمین در نظر گرفته شده برای احداث آن وابسته است. ساختمانهای دارای چنین شکلهایی امکان توسعه و گسترش را بسادگی دارند. در طرحهای پیشرفته از بلوکهای جامد برای احداث فضای جدید و تکمیل ساختمان استفاده می شود این ساختمانها حتی الامکان با هزینه کمتر و با استفاده کمتر از دیواره ها بمنظور تفکیک فضا ساخته می شوند. ویژگی اصلی آنها انعطاف پذیری آنها در نحوه قرار گیری تجهیزات و ماشین آلات است.
‏فرآیند توسعه و تکمیل فضا لازم نیست بصورت پیوسته و مداوم انجام شود و می تواند برحسب نیاز بخشهای لازم را اضافه کرد.
‏- مزایای ساختمانهای یک طبقه :
‏1) در نقاطی که زمین ارزانقیمت است ، ساختمانهای یک طبقه با استقبال بیشتری مواجه می شوند
‏زیرا دارای قابلیت بیشتری هستند.
‏2) توسعه و تکمیل ساختمان در هر زمان براحتی امکان پذیر است.
‏3) عملیات ساخت و احداث سریعتر انجام می شود.
‏4) ساختمانهای یک طبقه ‏نیازی به دیوارها ، آسانسور و پلکانها ندارند ، بنابر این همه امکانات و تجهیزات در یک طبقه قابل دسترسی هستند.
‏5) هزینه استهلاک کمتری دارند.
‏6) نرخ مالیات کمتری دارند.
‏7) هزینه حمل و نقل داخلی کمتر است.
‏8) ارتباط ساختمانها ساده تر انجام می شود.
‏9) امکان حفاظت از بار و تجهیزات و محصولات بصورت بهتر و ساده تر فراهم می شود.
‏10) انعطاف پذیری بیشتر از نظر طرح اولیه ساختمان وجود دارد.
‏11) نظارت بر محیط و فضای کارخانه ساده تر صورت می گیرد.
‏12) امکان کنترل و اداره و مدیریت بصورت بهتر وجود دارد.
‏13) امکان استفاده حداکثر از نور خورشید در روز بصورت بهتر وجود دارد.
‏14) امکان تفکیک عملیات و اقدامات پر خطر و پر سروصدا در این فضا وجود دارد.
‏15) حرکتها و جابجائیها اکثرأ بصورت افقی انجام می شوند ، در نهایت تلفات انرژی برای غلبه بر نیروی جاذبه به زمین کاهش می یابد.
‏16) ساختمانهای یک طبقه دارای هزینه های نهایی کمتر هستند.
‏- معایب ساختمانهای یک طبقه :
‏1) وقتی قیمت زمین زیاد باشد بعنوان مثال در شهرها ، هزینه احداث و ساخت این نوع بنا ، بسیار زیاد است.
‏2) وقتی محدودیت فضایی داریم ، افزایش فضای ساختمان و کارخانه بسیار دشوار است و مشکلات جدی بهمراه دارد.
‏3) از مزایای حرکت مواد که در رابطه با جابجایی افقی برای غلبه بر جاذبه وجود دارد نمی توان استفاده کرد.
‏4) اتلاف حرارت و گرما از سقف به میزان بیشتر صورت می گیرد.
‏5) در برخی مناطق آلودگی بیشتر مشکل ساز می شود.
‏- مزایای ساختمانهای چند طبقه :
‏1) وقتی هزینه و قیمت زمین زیاد باشد ، احداث این ساختمانها دارای هزینه کلی کمتر است.
‏2) وقتی فضا محدود باشد افزایش فضا بصورت‏ عمودی بسیار مطلوب بوده و نتایج مناسبی بدنبال دارد
‏3) در برخی مناطق بدلیل وجود خصوصیات و ویژگیهای نقشه برداری ایجاد ساختمان چند طبقه از نظر هزینه مقرون بصرفه است.
‏4) فضای قابل دسترسی بدین صورت کاهش می یابد و بین طبقات امکان جابجایی تجهیزات سریعتر صورت می گیرد.
‏5) اتلاف حرارت از سقف کاهش می یابد.
‏6) در برخی مناطق که در بخشی از فضای خود دارای محدودیت هستیم ، میزان آلودگی کمتر می شود .
‏- معایب ساختمانهای چند طبقه :
‏1) زمان احداث و ساخت بیشتر ، در کنار این امر هزینه در اکثر نقاط بدلیل افزایش این زمان ، افزایش می یابد.
‏2) فضا توسط دیوارها از بین می رود و همین طور در پلکانها و ستونها شاهد اتلاف فضا هستیم.
‏3) در بارهای زیاد ممکن است از نظر استحکام و پایداری در برابر تنش عملکرد مناسبی نداشته باشند
‏4) تغییرات طرح اولیه براحتی و در هر مرحله امکان پذیر نیست.
‏5) راندمان کلی بنا از نظر استفاده از فضا در کنار تجهیزات کاهش می یابد.
‏6) تظارت دشوار است.
‏7) امکان استفاده کامل از نور طبیعی وجود ندارد.
‏8) هزینه های کلی عملیاتی و کاربردی زیاد است.
‏9) بصورت کلی هزینه های نهایی ساختمانهای چند طبقه 50% بیشتر از ساختمانهای یک طبقه است.
‏- گرایش و تمایل کنونی در رابطه با طراحی و احداث ساختمان :
‏در حال حاضر گرایش در مورد احداث ساختمان یک طبقه با استفاده از بلوک است که بر حسب نیازمندی شکل داده شده اند. ابعاد این بلوکها حدود 40*20 فوت و 50*30 فوت بصورت چهار گوش است. این بلوکها دارای قابلیت و انعطاف پذیری قابل توجهی برای احداث فضای مورد نظر هستند. این امر سبب ایجاد انعطاف پذیری بیشتر در طراحی می شوند. پنچره ها تا حد امکان بزرگ در نظر گرفته می شوند تا حداکثر استفاده از نور فراهم شود. از رنگهای خاکستری و مایل به آن ( برای کاهش اثر نا مطلوب آلودگی ) استفاده می شود. دیوارها و اجزای جدا کننده (پارتشین) به گونه ای احداث
‏می شوند که امکان ‏تغییر فضا براحتی فراهم شود. از سقفهای بتونی استفاده می شود. کف زمین کاملأ ‏صاف و مسطح است. فضای پارکینگ تا حد امکان بزرگ احداث می شود. توجه ویژه در مورد خروج کارمندان و سهولت تردد آنها لحاظ می شود.
‏- طبقه بندی فرآیندها و مراحل احداث و ساخت :
‏مرحله ساخت به 3 فرآیند C, B , A‏ تقسیم بندی می شو د فرآیند A‏ که بصورت مرحله پیوسته و 24 ساعته است نظیر تصفیه وپالایش در فرآیند B‏ محصول بدست آمده ارزیابی می شود مثالهایی از فرآیندهای تکراری را می توان به تولید فولاد ، مواد غذایی و پالایش و تصفیه فلز تخصیص داد. فرآیند متناوب (فرآیند C‏) نظیر تولید سرامیک ، شیشه و ظروف مواد غذایی است.
‏2.2 . مقدمه :
‏- طرح اولیه کارخانه :
‏طرح اولیه با توجه به نکات مورد نظر و امکانات مورد در خواست از فضا تهیه می شود در این طرح می توان به مواردی نظیر طرح اولیه دفتر ، کارخانه و فضای انبار اشاره کرد. در این طرح محل قرارگیری تجهیزات و ماشین آلات به گونه ای انتخاب می شوند که بیشترین راندمان از آنها بدست آید استقرار ابزار و تجهیزات باید به گونه ای باشد که امکان دسترسی مستقیم بسادگی فراهم شود.
‏طرح اولیه بهینه ، طرحی است که مسیر تولید را تا انتها در نظر گرفته و در طراحی خود همواره راندمان حداکثر در نظر گرفته در راه باشد. طرح بهینه سبب کاهش هزینه های تولیدی بصورت جدی می شود در این رابطه باید تمام عوامل اثر گذار در هزینه نهایی در نظر گرفته شوند. در این رابطه نوع ماده خام و فرآیند انجام شده باید بدقت مورد توجه قرار بگیرد. طرح بهینه طرحی است که امکان
‏ نظارت و بررسی عملکرد را براحتی فراهم کند ، همین طور از فضای کمتر تا حد امکان استفاده کند.
‏طرح باید به گونه ای ارائه شود که امکان ایجاد ، اصلاح در مراحل مختلف عملیات قابل اجرا باشد.
‏2.2.1 هدف از تهیه طرح اولیه کارخانه :
‏برخی از مهمترین اهداف در ارتباط با طرح اولیه بشرح زیر هستند :
‏1) ساده سازی و سهولت کلی در تمام مراحل فرآیند تولید و حداکثر استفاده از امکانات با کمترین میزان اتلاف و استفاده به بهترین نحو از زمان و نگهداری مناسب و بهینه محصول.
‏2) بازبینی و نظارت کلی به افراد ، تجهیزات و مراحل تولید برای بدست آوردن بهترین نتیجه با کمترین هزینه.
‏3) حداقل کردن هزینه نگهداری ماده خام و بکارگیری و استفاده از آن در زمانهای مناسب.
‏4) کاهش فضای بکار گرفته شده در طبقه و استفاده مؤثر و کار آمد از فضای موجود.
‏5) افزایش میزان تولیدات و کاهش مالیات مرتبط با آن.
‏6) نظارت و کنترل بهتر بر فرآیند.
‏7) رضایت بیشتر از نحوه کارکرد تجهیزات و کارمندان و رضایت متقابل کارمندان.

 

دانلود فایل

دانلود مقاله در مورد شرحی متفاوت بر غزلِ « طربنامۀ عشق» حافظ 16 ص

دانلود مقاله در مورد شرحی متفاوت بر غزلِ « طربنامۀ عشق» حافظ 16 ص

دانلود-مقاله-در-مورد-شرحی-متفاوت-بر-غزلِ-«-طربنامۀ-عشق»-حافظ-16-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏شرح‏ی‏ متفاوت بر غزلِ « طربنام‏ۀ‏ عشق» حافظ
‏کلام نخست:
‏تحقیقاتی که در بار‏ۀ‏ حافظ بعمل آمده است از حدود شرح دیوان ، ایهامات ، تشبیهات ، تمثیل ، و استعارات و مختصری درباره مکتب و مَشرب و جهان بینی خاص او فراتر نمیرود . در مقایسه با مکتب و فلسفه و غزلیّات عارفانه او که به حد ایجاز رسیده است و او را برای همیش‏ۀ‏ تاری‏خ‏ جاودانه ساخته است -اینهمه ، جز مقدّمه و الفبای حافظ شناسی چیز دیگری نمی تواند باشد بی گمان بحث و صحبت درباره حافظ بسیار سخت است بخصوص اگر قرار باشد پا را فراتر گذ ارد و هر آنچه را که از حافظ و مکتب حافظ مایه میگیرد مورد مداقّه قرار داد. درباره ماهیّت فلس‏فی،‏ علمی، اخلاقی و اجتماعی حافظ ‏–‏تصوّف خاصّ و عرفان عاشقانه و مشرب ملامتی و قلندری او ‏–‏ اصول مکتب رندی ‏–‏ اصطلاحات و رموز دیوان او ‏–‏ آنچه تا کنون موضوع بحث اندیشمندان بوده است بقدری ناکافی و به اختصار بوده است که این باور را بوجود میاورد که حافظ و مکتب او ب‏خوبی‏ و به اندازه کافی شناسانده نشده است و رسالت عظیمی را که ادبا و محققان کوشا بر عهده دارند آنطور که باید و شاید به انجام نرسانیده اند .
‏شناختن حافظ تنها با بر پایی یک نهضت علمی و ادبی میسر میگردد تشنگان وادی عشق و ادب ، علمداران این نهضت خواهند بود شراره های این نهضت عظیم را بزرگانی چون شهریار بر افروخته اند . شهریار باور داشت که حافظ ، شعر قدیم را به کمال رسانده است شهریار نیز از جمله مردان گرانقدری است که پیرو حافظ بوده و به سبک و سیاق او شعر سروده است . گوته درباره او میگوید : دیوان شرقی را در وصف حافظ سروده ام و اعتراف میکند که عشق را تنها از حافظ میتوان فرا گرفت . زبان عشق حافظ دلهای هر آنکه را با غزلیات او آشنایی دارد به وجد میآورد و شوری می آفریند که زیبایی آنرا نهایتی نیست .
‏حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد
‏سرّ عظمت ومحبوبیت حافظ درشوری است که ازاشعارش میبارد . در حرارتی است که از غزلیاتش می تراود. در اسراری است که در دیوانش مستور است . گوته ، قافله سالار ادبیات غرب می گوید : وقتی دوّاوین شعرای جهان را در کتابخانه ام می چینم همیشه دیوان حافظ را در بالای همه قرار میدهم چون میترسم حرارت اشعارش آثار دیگر و کتابهایم را بسوزاند . بعقید
‏ۀ‏ حافظ راز عشق دریافتنی است نه آموختنی .
‏حافظ‏ عقل را وسیله ناقصی میداند که بر پایه طبیعت قرار گرفته است و قادر به درک ماوراء طبیعت و جهان علوی نیست . بعقید او تنها راهی که میتوان از حضیض خاک به اوج افلاک رسید و چون قطره ای در دریای ابدیت فانی شد و بی پرده بوصال جانان و درک جمال بی حجاب او نائل گش‏ت‏ عشق است و بس . حافظ عشق را التهاب و انجذاب و حرکت بسوی معبود مطلق و تأ ثر و شیفتگی در برابر سرچشمه حسن ازلی میداند 1.
‏در‏ طول ادوار و سال‏ی‏ان‏ گذشته ، حافظ شناسان و آشنا‏ی‏ان‏ خواجه همواره سع‏ی‏ در شرح و بسط غزل‏ی‏ات‏ دلنش‏ی‏ن‏ و‏ی‏ داشته و هر ‏ی‏ک‏ با شناخت و بضاعت ادب‏ی‏ خو‏ی‏ش،‏ حافظ را شناسانده است.
‏چندان‏ ب‏ی‏راه‏ نخواهد بود در ا‏ی‏ن‏ مقال به نمونه ا‏ی‏ از شرح غزل باشکوه« طربنام‏ۀ‏ عشق» حافظ بقلم ‏ی‏ک‏ی‏ از اسات‏ی‏د‏ ادب‏ی‏ات‏ کشور بپرداز‏ی‏م‏:
‏در‏ ازل پرتو حسنت ز تجّلی دم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
‏در‏ روز نخست فروغ حسن تو ای محبوب ازلی آهنگ ظهور و جلوه گری کرد ، از این نمایش جمال عشق پدید آمد و چون عشق زاده حسن است، جهان را در شور افکند و همه را در آتش خود سوخت .
‏جلوه‏ ای کرد رخت ، دید مَلَک عشق نداشت عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد
‏جمال‏ تو نمایان شد ، ابلیس دید ، چون در فطرتش عشق نبود تا تو را عاشقانه بپرستد ، از شدّت رشک مانند آتش سوزان شد و راه بر دل آدم زد و به گمراه کردنش پرداخت ( تلمیحی دارد به آیه 16 سوره اعراف = شیطان : حال که مرا نومید ساخته ای ، من هم ایشان را از راه راست تو منحرف می کنم آنگاه از پیش و از پس و از چپ و از راست بر آنها می تازم و بیشترین شان را شکر گزار نخواهی یافت ) .
‏عقل‏ میخواست کزان شعله چراغ افروزد برق غیرت بدرخشید و جهان بر هم زد
‏خرد‏ مصلحت جو مایل بود که از آن درخش ایزدی چراغ خود را فروغی بخشد و سودی جوید ، برق رشک عشق تابان شد و شوری بپا کرد و جهان را دگرگون ساخت .
‏مدّعی‏ خواست که آید به تماشا گه راز دست غیب آمد و و بر سینه نا محرم زد
‏عقل‏ مصلحت اندیش به ادّعای رقابت با عشق خواست که در معرض اسرار غیب گام نهد ، دست نهان حق نمایان شد و برسینه خرد که راز دار غیب نمیتوانست باشد ، کوفت و اورا دور کرد .
‏دیگران‏ قرع قسمت همه بر عیش زدند دل غمدید ما بود که هم بر غم زد
‏جز‏ دل محنت کشیده ما که غم عشق را برگزیدو درصف عاشقان بلا کش درآمد،دیگران بهره مطلوب خودرا درزندگی خوش وآسوده جستند .
‏جان‏ علوی هوس چاه زنخدان تو داشت دست در حلق آن زلف خم اندر خم زد
‏روح‏ قدسی یا جان پاک می خواست که چاه ذقن تورا ببیند بکنایه یعنی خواستار وصال تو بود ، ناگزیر در چنبر گیسوی دراز شکن بر شکن تو دست آویخت ، مقصود آنکه جان از جهان برین به جهان فرودین یا عالم کثرت آمد ، چه جان را در قالب تن برای عشق ورزی با تو آفریده اند .
‏حافظ‏ آنروز طرب نام‏ۀ‏ عشق تو نوشت که قلم بر سر اسباب دل خرّم زد
‏حافظ‏ آن زمان نام‏ۀ‏ شادی فزای عشق تو را به نگارش آورد که بر سرو سامان دل شاد خود قلم محو کشید و به غم تو دل خوش کرد .
‏* * *
‏اما‏ تحق‏ی‏قات‏ ، مطالعات و پژوهش ها‏ی‏ بعمل آمده توسط نگارنده مؤ‏ی‏د‏ ا‏ی‏ن‏ مطلب است که غزل فوق ورا‏ی‏ ا‏ی‏ن‏ تفاص‏ی‏ل‏ بوده و اسرار پ‏ی‏دا‏ و پنهان بس‏ی‏ار‏ی‏ در آن نهفته است. در ا‏ی‏ن‏ مقاله به شرح و توض‏ی‏ح‏ غزل « طربنام‏ۀ‏ عشق» پرداخته ام. ام‏ی‏د‏ است منظور و مقصود خواجه از ا‏ی‏ن‏ غزل بر هم‏گان‏ آشکار گرد‏ی‏ده‏ و ا‏ی‏ن‏ گفتار ، سرآغاز ‏ی‏ک‏ نهضت ادب‏ی‏ - علم‏ی‏ در شناخت بهتر « حافظ » باشد.
‏شرح‏ غزل « طربنام‏ۀ‏ عشق » حافظ :
‏در‏ ازل پرتو حسنت ز تجلّّی دم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
‏در‏ لحظ‏ۀ‏ آفر‏ی‏نش،‏ ( چون این مصرع دلالت بر وقوع فعل‏ی‏ در زمانی معیّن دارد - دم زدن- حافظ اشاره به زمانی دارد که قبل از آن ، وجود و معنی ندارد - مراد از ازل ، آغاز غ‏ی‏ر‏ زمان‏ی‏ است ) عالم از فروغ و پرتو حسن ( کمال و جلال و جمال ) خداوند متجّلی و پد‏ی‏دار‏ گشت( ظهور ی‏افت‏ ) و عشق بی پایان الهی بر آن تابیدن گرفت. یعنی خدا بود و دیگر هیچ نبود ، خلقت هنوز قبای هستی بر عالم نیاراسته بود تا ا‏ی‏نکه‏ ماد‏ۀ‏ نخستین ( حالت چگالی و تراکم بینهایت ماده ) به عشق لا یزال الهی آراسته گشت . دچار انفجار و آتش شد ( آتشگو‏ی‏ نخست‏ی‏ن‏ ) و عالم را ‏تشکیل‏ داد .
‏بزرگتر‏ی‏ن‏ سؤال ف‏ی‏ز‏ی‏کدانان‏ و ک‏ی‏هانشناسان‏ معاصر ا‏ی‏ن‏ است که ا‏ی‏ن‏ روند چگونه و چرا آغاز شد؟ ‏ی‏عن‏ی‏ جهان کنون‏ی‏ ( آتشگو‏ی‏ آغاز‏ی‏ن‏ ) از چه نشأت گرفت؟ طبق نظر‏یۀ‏ کوانتوم‏ی‏- جهان کنون‏ی‏ از خلاء نشأت گرفته است! از ه‏ی‏چ‏!.
‏ول‏ی‏ چگونه چن‏ی‏ن‏ چ‏ی‏ز‏ی‏ ممکن است؟ مطابق نظر‏ی‏ه‏ ها‏ی‏ کوانتوم‏ی‏،‏ خلاء همان ه‏ی‏چ‏ ن‏ی‏ست‏ بلکه آکنده از ذرات بس‏ی‏ار‏ ر‏ی‏ز‏ کوانتوم‏ی‏ است! - اق‏ی‏انوس‏ی‏ از ذرات ر‏ی‏ز‏ نامرئ‏ی‏ ‏–‏ سؤال اساس‏ی‏ تر ا‏ی‏ن‏ است که:بر اق‏ی‏انوس‏ ذرات نامرئ‏ی‏ کوانتوم‏ی‏،‏ شعور‏ی‏ با‏ی‏د‏ حاکم م‏ی‏ بود و گرنه ساز و کار منظم نم‏ی‏ داشت و از حالت ناپا‏ی‏دار‏ و نامرئ‏ی‏- به حالت‏ی‏ پا‏ی‏دار‏ و مرئ‏ی‏- تلاش‏ی‏ نم‏ی‏ ‏ی‏افت‏. دانشمندان مباحث فوق هنوز پاسخ ا‏ی‏ن‏ سؤالات را ن‏ی‏افته‏ اند ول‏ی‏ عرفان ، پاسخ و توض‏ی‏ح‏ی‏ روشن دارد : آ‏ی‏ا‏ «اق‏ی‏انوس‏ی‏ از ذرات پنهان کوانتوم‏ی‏ » توص‏ی‏ف‏ علم‏ی‏ و ف‏ی‏ز‏ی‏ک‏یِ‏ « کنز مخف‏ی‏أ‏ لم اعرف » ن‏ی‏ست؟‏ ‏ی‏عن‏ی‏ « گنج پنهان‏ی‏ ناشناخته»! بعبارت د‏ی‏گر‏ :« اق‏ی‏انوس‏ ذرات پنهان ناشناخته»، تعر‏ی‏ف‏ علم‏ی‏ « خداوند» است که همانا منشأ هست‏ی‏ است.
‏ف‏ی‏ز‏ی‏کدانان‏ دل‏ی‏ل‏ آفر‏ی‏نش‏ ‏ی‏ا‏ بهتر بگو‏یی‏م،‏ دل‏ی‏ل‏ ظهور و آشکار گشتن ا‏ی‏ن‏ «گنج پنهان‏ی‏»‏ را نم‏ی‏دانند‏ ول‏ی‏ عرفا به استناد حد‏ی‏ث‏ کَنز، علت فاعل‏ی‏ و غا‏یی‏ جهان هست‏ی‏ را عشق م‏ی‏ دانند:« فََاََحبَبتُ اَن اُعرَفَ»] چون دوست داشتم شناخته شوم. [ ب‏ی‏ان‏ علت فاعل‏ی‏ است و « لِکَ‏ی‏ اُعرَ‏ف‏ » ، ب‏ی‏ان‏ علّت غا‏ییِ‏ خلقت جهان است. بله ، دل‏ی‏ل‏ آفر‏ی‏نش‏ ا‏ی‏ن‏ بود که خداوند دوست داشت شناخته شود. حال وقت‏ی‏ سؤال م‏ی‏شود‏: خداوند دوست داشته توسط چه و که شناخته شود؟ پاسخ ا‏ی‏ن‏ است که « فخلقت الخلق لکی أعرف» ، پس خلق کردم مخلوقات ( خلق ) را، تا مرا بشناسند. ا‏ی‏ن‏ را ‏خدا‏ شناس‏ی‏ نام‏ی‏م‏.
‏مولانا‏ ن‏ی‏ز‏ معتقد است: جهان از عشق، و برا‏ی‏ عشق پد‏ی‏د‏ آمده است.
‏گنج‏ مخف‏ی‏ بُد ، ز پرّ‏ی‏ چاک کرد خاک را تابان تر از افلاک کرد
‏گنج‏ مخف‏ی‏ بَد ، ز پرّ‏ی‏ جوش کرد خاک را سلطانِ اطلس پوش کرد
‏* * *
‏ظلمت‏ بود ، جهل بود ، عدم بود ، سرد و تاریک
‏و‏ در دایره امکان هنوز تکیه گاهی وجود نداشت .
‏خدا‏ کلمه بود . کلمه ای که هنوز القا نشده بود ، خدا خالق بود .
‏خالقی‏ که هنوز خلا قیتش مخفی بود ، خدا رحمان و رحیم بود.
‏ولی‏ هنوز ابر رحمتش نباریده بود . خدا زیبا بود .
‏ولی‏ هنوز زیباییش تجّلی نکرده بود . خدا قادر و توانا بود .
‏ولی‏ قدرتش هنوز قدم به حوزه عمل نگذاشته بود .
‏در‏ عدم چگونه کمال و جلال و جمال خود را بنمایاند ؟
‏در‏ سکوت چگونه زاییده شود ؟ در جمود چگونه خلاقیت و قدرت تظاهر کند ؟
‏حافظ‏ پژوهان معتقدند: ا‏ی‏ن‏ غزل مصداق حد‏ی‏ثِ‏ نبو‏یِ‏ ] کنت کنزا مخفیا لم اعرف، فأحببت أن أعرف فخلقت الخلق لکی أعرف...[ بوده و ‏ی‏ق‏ی‏ناً‏ حافظ ،علت آفر‏ی‏نش‏ را به انگ‏ی‏زه‏ عشق م‏ی‏ داند و آنرا « حرکت حبّ‏ی‏ » ‏ی‏ا‏ « انگ‏ی‏زش‏ عشق‏ی‏ » م‏ی‏ خواند و اگر ا‏ی‏ن‏ عشق و محبت نبود عالم به ع‏ی‏ن‏ ‏وجود‏ در نم‏ی‏ آمد.
‏ابوالعلاء‏ عف‏ی‏ف‏ی‏ ن‏ی‏ز‏ در کتاب « تعل‏ی‏قات‏»‏ خود آورده است: « حبّ ظهور حق در صور وجود، و حبّ خداوند به ا‏ی‏نکه‏ در آ‏ی‏ن‏ۀ‏ ممکنات خود را بنما‏ی‏اند؛‏ کارساز آفر‏ی‏نش‏ شد. ا‏ی‏ن‏ حبّ علت خلق عالم است و اساس حق‏ی‏ق‏ی‏ ا‏ی‏ست‏ که هست‏ی‏ بر آن استوار است و هم‏ی‏ن‏ حبّ‏ی‏ که مبداء وجود و اصل کل ‏موجود‏ است،همان است که از نظر صوف‏ی‏ه‏( و عرفا )، تنها راه معرفت به خداوند و تحقق وحدت ذات‏ی‏ با اوست».
‏مراد‏ از تجلّ‏ی‏،‏ تجل‏یّ‏ات‏ ازل‏ی‏ است که جنب‏ۀ‏ ذات‏ی‏ و حبّ‏ی‏ دارد وهمان « ف‏ی‏ض‏ اقدس» است و مرتب‏ۀ‏ «عماء». ]عماء اصطلاح‏ی‏ است به معن‏ی‏ ساحت ‏ی‏ا‏ شأن ‏ی‏ا‏ مرتبه ا‏ی‏ که در آن نه مکان‏ی‏ است، نه زمان‏ی‏،‏ نه جهت‏ی‏،

 

دانلود فایل