هزار فایل: دانلود نمونه سوالات استخدامی

دانلود فایل, مقاله, مقالات, آموزش, تحقیق, پروژه, پایان نامه,پروپوزال, مرجع, کتاب, منابع, پاورپوینت, ورد, اکسل, پی دی اف,نمونه سوالات استخدامی,خرید کتاب,جزوه آموزشی ,,استخدامی,سوالات استخدامی,پایان نامه,خرید سوال

هزار فایل: دانلود نمونه سوالات استخدامی

دانلود فایل, مقاله, مقالات, آموزش, تحقیق, پروژه, پایان نامه,پروپوزال, مرجع, کتاب, منابع, پاورپوینت, ورد, اکسل, پی دی اف,نمونه سوالات استخدامی,خرید کتاب,جزوه آموزشی ,,استخدامی,سوالات استخدامی,پایان نامه,خرید سوال

پیامبر و دین اسلام 15 ص

پیامبر و دین اسلام 15 ص

پیامبر-و-دین-اسلام-15-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏بعثت رسول خدا(ص)
‏چهل سال از عمر رسول خدا(ص)گذشته بود که به طور آشکار فرشته وحى به آن حضرت نازل شد و آن بزرگوار به نبوت مبعوث گردید.
‏کیفیت نزول وحى‏
‏پیش از این گفتیم رسول خدا(ص)هر چه به چهل سالگى نزدیک مى‏شد به تنهایى و خلوت با خود بیشتر علاقه‏مند مى‏گردید و بدین منظور سالى چند بار به غار«حرا»مى‏رفت و در آن مکان خلوت به عبادت مشغول مى‏شد و روزها را روزه مى‏گرفت و به اعتکاف مى‏گذرانید و بدین ترتیب صفاى روحى بیشترى پیدا کرده و آمادگى زیادترى براى فرا گرفتن وحى الهى و مبارزه با شرک و بت پرستى و اعمال زشت دیگر مردم آن زمان پیدا مى‏کرد.
‏و بر طبق نقل علماى شیعه و روایات صحیح،بیست و هفت روز از ماه رجب گذشته بود و رسول خدا(ص)در غار«حرا»به عبادت مشغول بود،در آن روز که به گفته جمعى روز دوشنبه بود حضرت خوابیده بود و اتفاقا على(ع)و جعفر برادرش نیز براى دیدن محمد(ص)و یا به منظور شرکت در اعتکاف آن حضرت به غار آمده بودند و دو طرف آن حضرت خوابیده بودند.
‏رسول خدا(ص)دو فرشته را در خواب دید که وارد غار شدند و یکى در بالاى سر آن حضرت نشست و دیگرى پایین پاى اوـآنکه بالاى سرش نشست نامش جبرئیل‏و آن که پایین پاى آن حضرت نشست نامش میکاییل بودـمیکائیل رو به جبرئیل کرده گفت:
‏به سوى کدام یک از اینها فرستاده شده‏ایم؟
‏جبرئیلـ‏ ‏به سوى آنکه در وسط خوابیده!
‏در این وقت رسول خدا(ص)وحشت زده از خواب پرید و چنانکه در خواب دیده بود در بیدارى هم دو فرشته را مشاهده فرمود.
‏پیش از این محمد(ص)بارها فرشتگان را در خواب دیده بود و در بیدارى نیز صداى آنها را مى‏شنید که با او سخن مى‏گفتند و بلکه همان طور که قبل از این اشاره کردیم از دوران کودکى خداى تعالى فرشتگانى براى حفاظت و تربیت او در خلوت و جلوت مأمور کرده بود که با او بودند.
‏ولى این نخستین بار بود که آشکارا فرشته الهى را پیش روى خود مى‏دید.
‏گفته‏اند:در این وقت جبرئیل ورقه‏اى از دیبا به دست او داد و گفت:«اقرء»یعنى بخوان.
‏فرمود:چه بخوانم!من که نمى‏توانم بخوانم!
‏براى بار دوم و سوم همین سخنان تکرار شد و براى بار چهارم جبرئیل گفت:
‏«اقرء باسم ربک الذى خلق،خلق الإنسان من علق،اقرء و ربک الأکرم،الذى علم بالقلم،علم الإنسان ما لم یعلم» .
‏ ‏[بخوان به نام پروردگارت که(جهان را)آفرید،(خدایى که)انسان را از خون بسته آفرید،بخوان و خداى تو مهتر است،خدایى که(نوشتن را به وسیله)قلم بیاموخت.]
‏جبرئیل خواست از جا برخیزد و برود،محمد(ص)جامه‏اش را گرفت و فرمود:
‏نامت چیست؟گفت:جبرئیل.
‏جبرئیل رفت و رسول خدا(ص)از جا برخاست و این آیاتى را که شنیده بود تکرار کرد،دید در دلش نقش بسته و دیگر از هیجانى که به وى دست داده بود نتوانست در غار بماند از آنجا بیرون آمد و به سوى مکه به راه افتاد،افکار عجیبى او را گرفته و منظره دیدار فرشته او را به هیجان و وجد آورده بود.در روایات آمده که به هر سنگ‏و درختى که عبور مى‏کرد،با زبان فصیح به او سلام کرده و تهنیت مى‏گفتند و در تواریخ است که رسول خدا(ص)فرمود:همین که به وسط کوه رسیدم آوازى از بالاى سر شنیدم که مى‏گفت:اى محمد تو پیغمبر خدایى و من جبرئیلم،چون سرم را بلند کردم جبرئیل را در صورت مردى دیدم که هر دو پاى خود را جفت کرده و در طرف افق ایستاده و به من مى‏گوید:اى محمد تو رسول خدایى و من جبرئیلم،در این وقت ایستادم و بى آنکه قدمى بردارم بدو نظر مى‏کردم و به هر سوى آسمان که مى‏نگریستم او را به همان قیافه و شکل مى‏دیدم!
‏مدتى در این حال بودم تا آنکه جبرئیل از نظرم پنهان شد،و در این مدت خدیجه از دورى من نگران شده بود و کسى را به دنبالم فرستاده بود،و چون مرا دیدار نکرده بودند به خانه خدیجه بازگشتند.
‏بازگشت رسول خدا(ص)به خانه و سخنان خدیجه‏
‏پیغمبر بزرگوار الهى به خانه بازگشت و به خاطر آنچه دیده و شنیده بود دگرگونى زیادى در حال آن حضرت پدیدار گشته بود.خدیجه که چشمش به رسول خدا(ص)افتاد بى تابانه پیش آمد و گفت:اى محمد کجا بودى؟که من کسانى را به دنبال تو فرستادم ولى دیدارت نکردند؟
‏پیغمبر خدا آنچه را دیده و شنیده بود به خدیجه گفت و خدیجه با شنیدن سخنان همسر بزرگوار چهره‏اش شکفته گردید و گویا سالها بود در انتظار و آرزوى شنیدن این سخنان و مشاهده چنین روزى بود و به همین جهت بى درنگ گفت:
‏اى عمو زاده!مژده باد تو را،ثابت قدم باش،سوگند بدان خدایى که جانم به دست اوست من امید دارم که تو پیغمبر این امت باشى!
‏و در حدیثى است که وقتى رسول خدا(ص)وارد خانه شد نور زیادى او را احاطه کرده بود که با ورود او اتاق روشن گردید.خدیجه پرسید:این نور که مشاهده مى‏کنم چیست؟فرمود:این نور نبوت است!خدیجه گفت:مدتها بود که آن را مى‏دانستم و سپس مسلمان شد.و برخى از مورخین چون ابن هشام،معتقدند که این جریان درهمان«حرا»اتفاق افتاد و خدیجه به دنبال رسول خدا (ص)به«حرا»رفته بود،و چند روز پس از ماجراى بعثت حضرت از کوه«حرا»به مکه بازگشت.و به هر صورت سخنان رسول خدا(ص)که تمام شد لرزه‏اى اندام آن حضرت را فرا گرفت و احساس سرما در خود کرد از این رو به خدیجه فرمود:
‏من در خود احساس سرما مى‏کنم مرا با چیزى بپوشان و خدیجه گلیمى آورد و بر بدن آن حضرت انداخت و رسول خدا(ص)در زیر گلیم آرمید.
‏دنباله داستان را برخى از نویسندگان این گونه نقل کرده‏اند که:خدیجه با اینکه از این ماجرا بسیار خوشحال و شادمان شده بود اما به فکر آینده شوهر عزیز خود افتاد و دورنماى مبارزه با عادات ناپسند و برانداختن کیش بت پرستى و سایر اخلاق مذموم و زشت مردم مکه و سرسختى آنها را در حفظ این آیین و مراسم در نظر خود مجسم ساخت و مشکلاتى را که سر راه تبلیغ دعوت الهى محمد بود به خاطر آورد و سخت نگران شد و نتوانست آرام بنشیند و در صدد برآمد تا نزد پسر عمویش ورقة بن نوفل برود و آنچه را از همسر خود شنیده بود بدو گزارش دهد و از او در این باره نظریه بخواهد و راه چاره‏اى از وى بجوید.
‏خدیجه محمد(ص)را در خانه گذارد و لباس پوشیده پیش ورقه آمد و آنچه را شنیده بود بدو گفت.
‏ورقه که خود انتظار چنین روزى را مى‏کشید و روى اطلاعاتى که داشت چشم به راه ظهور پیغمبر اسلام بود،همین که این سخنان را از خدیجه شنید بى اختیار صدا زد:
‏«قدوس،قدوس»سوگند بدانکه جانم به دست اوست اى خدیجه اگر راست بگویى این فرشته‏اى که بر محمد نازل شده همان ناموس اکبرى است که به نزد موسى آمد و محمد پیغمبر این امت است بدو بگو:در کار خود محکم و پا برجا و ثابت قدم باشد.
‏ورقه این سخنان را به خدیجه گفت و اتفاقا روز بعد یا چند روز بعد پس از این ماجرا خود پیغمبر را در حال طواف دیدار کرد و از آن حضرت درخواست کرد تا آنچه را دیده و شنیده بود به ورقه بگوید و چون رسول خدا(ص)ماجرا را بدو گفت،ورقه او را دلدارى داده و اظهار کرد:سوگند بدان خدایى که جان ورقه به دست‏اوست،تو پیغمبر این امت هستى و همان ناموس اکبرى که نزد موسى مى‏آمد بر تو نازل گشته و این را بدان که مردم تو را تکذیب خواهند کرد و آزارت مى‏دهند و از شهر مکه بیرونت خواهند کرد و با تو ستیزه و جنگ مى‏کنند و اگر من آن روز را درک کنم تو را یارى خواهم کرد.‏
‏آن گاه لبان خود را پیش برده و جلوى سر محمد(ص)را بوسید.
‏اما بسیارى از اهل تحقیق در صحت این قسمت تردید کرده و سند آن را نیز مخدوش دانسته و دست جعل و تحریف مسیحیان مغرض را در آن دخیل دانسته‏اند،و العلم عند الله.
‏و به هر صورت خدیجه بازگشت و رسول خدا همچنان که خوابیده بود احساس کرد فرشته وحى بر او نازل گردید و از این رو گوش فرا داد تا چه مى‏گوید و این آیات را شنید که بر وى نازل نمود:
‏«یا ایها المدثر،قم فأنذر،و ربک فکبر،و ثیابک فطهر،و الرجز فاهجر،و لا تمنن تستکثر،و لربک فاصبر» .
‏[اى گلیم به خود پیچیده برخیز و(مردم را از عذاب خدا)بترسان،و خدا را به بزرگى بستاى،و جامه را پاکیزه کن،و از پلیدى دورى گزین،و منت مگزار،و زیاده طلب مباش،و براى پروردگارت صبر پیشه ساز.]با نزول این آیات پیغمبر خدا با اراده‏اى آهنین و تصمیمى قاطع آماده تبلیغ دعوت الهى گردید و از جاى برخاسته دست بیخ گوش گذارد و فریاد زد:الله اکبر،الله اکبر،و در این وقت بود که موجودات دیگرى که بانگ او را شنیدند با او هم صدا شده همگى این جمله را تکرار کردند.

 

دانلود فایل

تحقیق برگزیده ای از تاریخ پیامبر اسلام (ص) 149 ص

تحقیق برگزیده ای از تاریخ پیامبر اسلام (ص) 149 ص

تحقیق-برگزیده-ای-از-تاریخ-پیامبر-اسلام-(ص)-149-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 196 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏ ‏1
‏مقدمه :
‏تحقیقی که در دست دارید ، خلاصه و برگزیده ای است از تاریخ پیامبر اسلام (ص) که از منابع و مأخذ مهم و معتبر از جمله ‏«‏تاریخ پیامبر اسلام‏»‏ تألیف استاد مرحوم ‏«‏دکتر محمد ابراهیمی آیتی‏»‏ جمع آوری شده است . در بعضی موارد نیز از راهنمایی اساتید محترم و کتب دیگر نیز استفاده شده است . امید است مورد لطف و تأیید شما استاد عزیز قرار گیرد .
‏اجداد رسول خدا
‏ ‏1
‏مقدمه :
‏تحقیقی که در دست دارید ، خلاصه و برگزیده ای است از تاریخ پیامبر اسلام (ص) که از منابع و مأخذ مهم و معتبر از جمله ‏«‏تاریخ پیامبر اسلام‏»‏ تألیف استاد مرحوم ‏«‏دکتر محمد ابراهیمی آیتی‏»‏ جمع آوری شده است . در بعضی موارد نیز از راهنمایی اساتید محترم و کتب دیگر نیز استفاده شده است . امید است مورد لطف و تأیید شما استاد عزیز قرار گیرد .
‏اجداد رسول خدا
‏ ‏1
‏مقدمه :
‏تحقیقی که در دست دارید ، خلاصه و برگزیده ای است از تاریخ پیامبر اسلام (ص) که از منابع و مأخذ مهم و معتبر از جمله ‏«‏تاریخ پیامبر اسلام‏»‏ تألیف استاد مرحوم ‏«‏دکتر محمد ابراهیمی آیتی‏»‏ جمع آوری شده است . در بعضی موارد نیز از راهنمایی اساتید محترم و کتب دیگر نیز استفاده شده است . امید است مورد لطف و تأیید شما استاد عزیز قرار گیرد .
‏اجداد رسول خدا
‏ ‏1
‏مقدمه :
‏تحقیقی که در دست دارید ، خلاصه و برگزیده ای است از تاریخ پیامبر اسلام (ص) که از منابع و مأخذ مهم و معتبر از جمله ‏«‏تاریخ پیامبر اسلام‏»‏ تألیف استاد مرحوم ‏«‏دکتر محمد ابراهیمی آیتی‏»‏ جمع آوری شده است . در بعضی موارد نیز از راهنمایی اساتید محترم و کتب دیگر نیز استفاده شده است . امید است مورد لطف و تأیید شما استاد عزیز قرار گیرد .
‏اجداد رسول خدا

 

دانلود فایل

تحقیق اجراى احکام و اصول سیاسى اسلام 31ص

تحقیق اجراى احکام و اصول سیاسى اسلام 31ص

تحقیق-اجراى-احکام-و-اصول-سیاسى-اسلام-31صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 37 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏7
‏پژوهش حاضر با هدف بیان مفهوم و سازوکارهاى تحقق عدالت اجتماعى تدوین شده است. ‏در این پژوهش، نخست مفهوم عدالت ذیل چهار بُعد مورد بررسى قرار گرفته است تا تصویرى ‏ملموس‏تر از عدالت حاصل آید و سپس سازوکارهاى تحقق عدالت اجتماعى با هدف تحقق ابعاد ‏تعریف شده براى عدالت، علاوه بر سطح کارگزاران، در عرصه‏هاى سیاسى، اقتصادى و ‏فرهنگى بحث شده است.
‏واژه‏هاى کلیدى: عدالت، برابرى، توازن، قانون‏مندى، عدالت سیاسى، اقتصادى و ‏فرهنگى.
‏ا‏جراى احکام و اصول سیاسى اسلام، هدف اصلى نظریه‏پردازى‏هاى سیاسى است. تأملات ‏نظرى درباره مفاهیمى چون عدالت، آزادى، برابرى، جامعه مدنى و ... هنگامى مورد قبول ‏و مؤثر واقع مى‏شود که با در نظر گرفتن شرایط اجتماعى، فرهنگى، سیاسى و اقتصادى ‏جامعه، زمینه‏هاى اجرا و عملى شدن بیشترى براى آنها فراهم شود. بى‏تردید، هدف از ‏تولید علم و نظریه‏پردازى در جامعه کنونى ایران، رفع مشکلات نظرى براى شفاف شدن ‏مسیر عمل است. پژوهش حاضر نیز به بیان شاخص‏ها و ابعاد عینى‏تر عدالت اجتماعى براى ‏بالا بردن توان عملى و اجرایى آن در جامعه مى‏پردازد. وقتى تصویر ذهنى کارگزاران از ‏عدالت اجتماعى شفاف‏تر گردد، مى‏توان به تحقق عدالت در جامعه امیدوار شد.
‏در ‏این پژوهش نخست به ابعاد، مؤلفه‏ها و شاخص‏هاى عدالت اجتماعى اشاره شده است و در ‏ادامه، سازوکارهایى که به تحقق این ابعاد یارى مى‏رسانند، در سه بُعد سیاسى،
‏7
‏اقتصادى و فرهنگى مورد بررسى قرار گرفته‏اند. عدالت فردى و شخصى نیز به عنوان بُعدى ‏مجزا در کنار سه بُعد فوق مطرح شده است، گر چه مى‏توان آن را در ذیل عدالت فرهنگى، ‏سیاسى و اقتصادى نیز بیان کرد.
‏در مورد عدالت اجتماعى پژوهش‏هاى بسیارى صورت ‏گرفته و هر اندیشمندى به اقتضاى بحث خود تعریفى از آن را ارایه داده است، با این ‏حال هر تعریف تنها گوشه‏اى از مفهوم عدالت را روشن مى‏کند. نگارنده با توجه به این ‏مسئله، سعى کرده به ابعادى از عدالت که به نظر مى‏رسد در نیل به مفهومى روشن‏تر و ‏کامل‏تر از عدالت یارى مى‏رساند، اشاره نماید.
‏الف) مفهوم و ابعاد عدالت اجتماعى‏
‏1-‏برابرى و مساوات‏
‏برابرى از مهم‏ترین ابعاد و بلکه اصلى‏ترین معناى عدالت است. معناى برابرى این ‏است که همه افراد صرف نظر از ملیت، جنس، نژاد و مذهب، در إزاى کار انجام شده از حق ‏برابر به منظور استفاده از نعمت‏هاى مادى و معنوى موجود در جامعه برخوردار باشند.2 ‏مبناى برابرى این است که: «انسان‏ها به حسب گوهر و ذات برابرند... و از این نظر، دو ‏گونه یا چند گونه آفریده نشده‏اند».3 یا به فرمایش رسول اکرم‏صلى الله علیه وآله: «‏الناس کأسنان المشط؛4 مردم مثل دانه‏هاى شانه هستند». اما آیا برابرى ذاتى
‏9
‏انسان‏ها سبب برابرى آنها در همه زمینه‏ها مى‏باشد؟ و آیا تفاوت استعدادها و ‏شایستگى‏هاى افراد باعث نابرابرى آنها با سایرین نمى‏شود؟
‏ارسطو برابرى را در ‏لحاظ نمودن افراد در برخوردارى از ثروت، قدرت و احترام مى‏داند و معتقد است باید با ‏هر کس مطابق با ویژگى‏هایش برخورد کرد.5 از طرف دیگر، عده‏اى برپایى مساوات عادلانه ‏را در دادن میزان آزادى، معقول مى‏دانند تا میدان براى فعالیت کلیه افراد فراهم ‏گردد:
‏به موجب این که مقدار فعالیت‏ها و کوشش‏ها یکسان نیست، اختلاف و تفاوت به ‏میان مى‏آید: یکى جلو مى‏افتد و یکى عقب مى‏ماند؛ یکى جلوتر مى‏رود و یکى عقب‏تر... ‏به عبارتى، معناى مساوات این است که هیچ ملاحظه شخصى در کار نباشد.6
‏برابرى ‏اجتماعى در سه عرصه سیاسى، فرهنگى و اقتصادى نمود مى‏یابد. بسط و توضیح هر یک از ‏این موارد در قسمت‏هاى مربوط به عدالت سیاسى، اقتصادى و فرهنگى بیان خواهد شد.
‏2-‏قانون‏مندى‏
‏قانون مجموعه مقرراتى است که براى استقرار نظم در جامعه وضع مى‏گردد. کارویژه ‏اصلى قانون، تعیین شیوه‏هاى صحیح رفتار اجتماعى است و به اجبار از افراد مى‏خواهد ‏مطابق قانون رفتار کنند. طبق اصول جامعه شناختى، فردى بهنجار تلقى مى‏شود که طبق ‏قوانین جامعه رفتار نماید. اما آیا متابعت از هر قانونى سبب متصف شدن افراد به صفت
‏9
‏عدالت مى‏گردد؟
‏در پاسخ باید گفت که هر قانونى توان چنین کارى را ندارد. قانون ‏در صورتى تعادل‏بخش است که خود عادلانه باشد و عادلانه بودن قانون به این است که ‏منبع قانون، قانون گذاران و مجریان آن عادل باشند. تنها در چنین صورتى است که ‏قانون‏مندى افراد سبب عادل شدن آنها مى‏گردد. قانون علاوه بر عادلانه بودن باید با ‏اقبال عمومى مردم نیز مواجه شود که البته وقتى مردم منبع قانون را قبول داشته باشند ‏و به عدالت قانون‏گذاران و مجریان آن اعتماد یابند، قانون را مى‏پذیرند و به آن عمل ‏مى‏کنند.
‏در جامعه دینى که اکثریت آن را مسلمانان تشکیل مى‏دهند، قانون حاکمْ ‏قانون اسلام است، زیرا منبع آن را مردم پذیرفته‏اند، لذا قانون مى‏تواند امر و نهى ‏کند و عمل به آن عادلانه است. به طور کلى، هماهنگى مستمر انسان با هنجارهاى اجتماعى ‏و سنن و آداب منطقى جامعه، از مظاهر عدالت انسانى است و فرد را جامعه‏پسند و ‏استاندارد معرفى مى‏کند.7 علامه محمدتقى جعفرى در این مورد مى‏نویسد:
‏زندگى ‏اجتماعى انسان‏ها داراى قوانین و مقرراتى است که براى امکان‏پذیر بودن آن زندگى و ‏بهبود آن وضع شده‏اند، رفتار مطابق آن قوانین، عدالت و تخلف از آنها یا بى‏تفاوتى ‏در برابر آنها، ظلم است.8
‏3- ‏اعطاى حقوق‏

 

دانلود فایل

تحقیق اسلام و جنگ 16 ص

تحقیق اسلام و جنگ 16 ص

تحقیق-اسلام-و-جنگ-16-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏1
‏ صفحـــــه :
‏مقـــدمه
‏مهم‌ترین آرمان یک انسان حقیقت‌جو سعادت و رستگاری حقیقی و زندگی جاودانی است که جز در پرتو دین و دین‌داری حاصل نمی‌شود. دین ماندگارترین و معتبرترین میراث فرهنگی ما است که از سوی پیامبران الهی و در رأس آنان پیامبر خاتم (ص) و جانشینان به حق ایشان و جان فشانی‌های فراوان آن بزرگوار به دست ما رسیده است.
‏از اینرو، پاسداری و حفظ این میراث عظیم بر ما واجب است و این مهم، جز از راه آشنایی لازم با دین و آموزه‌های دینی و راه‌های مقابله با متجاوزان به حریم دین میسر نیست.
‏نظام جمهوری اسلامی ایران با ارائه حکومت دینی با ساز و کارها و قوانین برخاسته از دین و شعارها و پیام‌های استقلال طلبی آزادی‌خواهی و استکبارستیزی ساختاری جدید از حکومت را فرا روی ملل مستضعف و مسلمان نهاده و نزدیک است که این پیام رهایی بخش جهانگیر شود و این چیزی نیست که خوشایند استکبار جهانی، آمریکا وسایر قدرت‌های استعماری غربی باشد. از این رو به هر نحو ممکن می‌خواهند از مؤقعیت و کارآمدی این حکومت در همة ابعاد به ویژه ابعاد اقتصادی و فرهنگی جلوگیری کرده و در صورت امکان آن را براندازد بنابراین تلاش برای اجرای دستورات اسلام قدمی است خیر برای رسیدن به اهداف بزرگ مردانی چون علیu‏ و کمک برای مستحکم شدن پایه‌های نظام جمهوری اسلامی ایران، و این تحقیق بخش‌های کوچکی از نظریه‌های ارزشمند بزرگان را در خود جای داده است و فرمایشات آنها را در زمینه‌های مهر و محبت و خشونت در قالب اسلام عرضه می‌دارد.
‏معنـــای لغــوی
‏2
‏ صفحـــــه :
‏محبت ( دوست داشتن / مهر / ودّ / وداد / دوستداری / دوستی / مودّت ) می‌باشد.
‏محبت نمی‌زاید اکنون طبایع
‏کز این چارزن مردزائی نبینم
‏خاقانی
‏از محبت نار نوری می‌شود
‏وز محبت دیو، حوری می‌شود
‏مولوی
‏ در اصطلاح فلاسفه عبارت است از ابتهاج به شیی یا از شییء موافق
‏اعم از آنکه عقلی باشد یا حسی و حقیقی باشد یا ظنی
‏خشونت ( درشتی و زبری / خلافت نعومت / سختی و تندی و تیزی / سخت رویی و خشم و غضب)
‏بقالی را درمی چند بر صوفیان گرد آمده بود در اواسط هر روز مطالبه کردی و سخن‌ها با خشونت گفتی ( گلستان سعدی ).
‏4
‏ صفحـــــه :
‏عالی‌ترین محبت‌ها دوستی خداست و بهترین لذت‌ها خداشناسی است.
‏انواع لذت‌ها بی‌شمارند لیکن بزرگترین و عالی‌ترین لذت‌ها خداشناسی است و توجه پیدا کردن بذات اقدس او و مسلم است. لذت فوق این لذت بتصور در نمی‌آید تا بتواند بر آن چیره گردد مگر که به اختیار خود دست از آن بدارد و آنرا بر خود حرام سازد.
‏چرا که لذت‌ها پیرو ادراکات هستند و آدمی دارای کلیه‌ی نیروها و غریزه‌هاست و هر نیرو و غریزه‌ای دارای لذت بخصوصی است و لذت آن قوه در این است که به آخرین مقتضای طبیعی خود که برای آن آفریده شده نائل گردد.
‏چنان که غریزه خشم از آن جهت در دستگاه آدمی تعبیه شده است تا بدان وسیله بتواند انتقام کشد و تشفی حاصل کند در نتیجه لذت آن در وقتی است که بر دشمن خود چیره شود و از او انتقام گیرد.
‏و چه خوب است می‌دانستیم آیا در عالم وجود وجودی عالی‌تر و بزرگوارتر و شریف‌تر و کاملتر از آفرینندة همه‌ی اشیا هست که نقصشان را تکمیل کرده و بدست توانای خود تربیت فرموده و کسی در این جا آنها بر وی پیشدستی نکرده و تدبیر و تربیت آنها را موکول به ذات بی‌زوال کسی که غریزه خداشناسی او بیدار و آماده است از همه‌ی لذت‌ها بهتر و لذت‌بخش‌تر است.
‏حضرت سیدالشهداء u‏ دردعای عرفه می‌فرماید:
‏پروردگارا! تویی که بیگانگان را از دلهای دوستانت دور ساختی چنانکه جز ترا دوست ندارند و به دیگری پناهنده نشوند. پاک است خدایی که از دیده‌ی کوران در پرده است و آنان از زیبایی و بزرگواری او بی‌بهره‌اند و بجز آنان که در نامه بخشش او نامزد گردیده‌اند دیگران پی به بزرگواری او نمی‌برند و آنان مردمی هستند که از آتش جدایی او دورند و او پاک است که زیان ‌کاران را در تاریکی‌های کوری برگردان ساخته آنان در راه زر و زیور بی‌ارزش جهان و خواسته‌های چهارپایان افتاده‌اند اینان بظاهر به زندگی این جهان پرداخته و از جهان دیگر بی‌خبرند.
‏4
‏ صفحـــــه :
‏و بالاخره بازگشت همه خصلت‌های نیکو به علم و قدرتست و آن دو بدون اینکه محسوس بحواس باشند طبعاً محبوبند بلکه به مجردی که مردم علیu‏ را بر دلاوری و حاتم را به سخاوت ستایندی
بی‌اختیار دلها متوجه آنان می‌شود و میدانیم اینگونه محبت‌ براثر دیدن آنها نبوده و خطی از محبت آن در نظر نگرفته‌اند و معلومست آدمیکه نیروی بینائی باطن او از حواس ظاهری بیشتر دوست می‌دارد.
‏رسول خدا (ص) : راستی و درستی محبت در سه چیز ظاهر می‌شود.
‏دوستش را بر غیر او برگزیند
‏همنشینی با او را بر دیگری انتخاب کند.
‏خشنودی او را بر غیرش مقدم بدارد.
‏در خبر مشهور است که ابراهیم u‏ به عزائیل هنگامی که برای قبض روح او آمده بود فرمود آیا هیچ دوستی را دیده‌ای که دوستش را بی‌جان سازد.
‏خدای متعال وحی فرمود آیا هیچ دوستی را دیده‌ای که از دیدار دوستش روگردان باشد؟ ابراهیم فرمود اینک بقبض روح من بپرداز.
‏حضرت سیدالشهداءu‏ در دعای عرفه عرض می‌کند: پروردگارا تو آن مهربانی که مهر دیگران را از دل دوستانت دور کردی چنان که بجز تو دیگران را نخواهند و به دیگران پناهنده نشوند.

 

دانلود فایل

تحقیق اسلام و حقوق بشر 31 ص

تحقیق اسلام و حقوق بشر 31 ص

تحقیق-اسلام-و-حقوق-بشر-31-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 35 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

1
‏اسلام‏ ‏و‏ ‏حقوق‏ ‏بشر
‏علامیه‏ ‏جهانی‏ ‏حقوق‏ ‏بشر‏ ‏که‏ ‏در‏ ‏دهم‏ ‏دسامبر‏ 1948‏م‏ ‏با‏ ‏چهل‏ ‏و‏ ‏هشت‏ ‏رأی‏ ‏موافق‏ ‏و‏ ‏هشت‏ ‏رأی‏ ‏ممتنع‏ ‏به‏ ‏تصویب‏ ‏رسید‏ (1) ‏از‏ ‏همان‏ ‏ابتدای‏ ‏شکل‏‌‏گیریِ‏ ‏مقدمات‏ ‏آن،‏ ‏مناقشات‏ ‏مهمی‏ ‏را‏ ‏برانگیخت‏ ‏و‏ ‏تفاوت‏‌‏های‏ ‏بنیادی‏ ‏فراوانی‏ ‏را‏ ‏در‏ ‏ارزش‏‌‏ها‏ ‏و‏ ‏فرهنگ‏‌‏های‏ ‏ملل‏ ‏آشکار‏ ‏ساخت‏. ‏این‏ ‏مناقشات‏ ‏و‏ ‏تفاوت‏‌‏ها،‏ ‏سرانجام‏ ‏در‏ ‏دو‏ ‏قلمروی‏ «‏بین‏‌‏تمدنی‏»‏ ‏و‏ «‏درون‏¬‏تمدنی‏»‏،‏ ‏و‏ ‏سه‏ ‏عرصة‏ «‏فلسفی‏»‏،‏ «‏تاریخی‏»‏ ‏و‏ «‏عملی‏»‏ ‏آرایش‏ ‏یافت‏.
‏یکی‏ ‏از‏ ‏پایدارترین‏ ‏مسائل‏ ‏این‏ ‏بود‏ ‏که‏ ‏حقوق‏ ‏بشر‏ ‏را‏ ‏باید‏ ‏بر‏ ‏چه‏ ‏مبنایی‏ ‏اعلام‏ ‏کرد‏. ‏تاریخچه‏ ‏اعلامیه‏ ‏مشخص‏ ‏می‏‌‏کند‏ ‏که‏ ‏مسائل‏ ‏مورد‏ ‏بحث‏ ‏در‏ ‏آن‏ ‏دوران‏ ‏و‏ ‏دیدگاه‏‌‏هایی‏ ‏که‏ ‏الهام‏‌‏بخش‏ ‏روایت‏ ‏نهایی‏ «‏اعلامیة‏ ‏حقوق‏ ‏بشر‏»‏ ‏بودند،‏ ‏در‏ ‏اساس،‏ ‏به‏ ‏یک‏ ‏منظومة‏ ‏فلسفی‏ ‏غربی‏ ‏مربوط‏ ‏می‏‌‏شدند‏. ‏سنّت‏‌‏های‏ ‏فلسفی‏ ‏و‏ ‏حقوقی‏ ‏غیر‏ ‌‏غربی‏ ‏ــ‏ ‏که‏ ‏شاید‏ ‏می‏‌‏توانستند‏ ‏خواسته‏‌‏های‏ ‏آرمانی‏ ‏متفاوت‏ ‏یا‏ ‏تکمیلی‏ ‏حقوق‏ ‏بشر‏ ‏را‏ ‏مطرح‏ ‏سازند‏ ‏ــ‏ ‏به‏ ‏ندرت‏ ‏در‏ ‏مذاکرات‏ ‏و‏ ‏مشورت‏‌‏ها‏ ‏مدنظر‏ ‏قرار‏ ‏گرفتند‏. ‏حتی‏ ‏آن‏ ‏بخش‏ ‏از‏ ‏اعضای‏ ‏کمیسیون‏ ‏حقوق‏ ‏بشر‏ ‏که‏ ‏نمایندگی‏ ‏کشورهای‏ ‏غیر‏ ‏غربی‏ ‏را‏ ‏بر‏ ‏عهده‏ ‏داشتند،‏ ‏در‏ ‏اغلب‏ ‏موارد،‏ ‏خود‏ ‏در‏ ‏غرب‏ ‏یا‏ ‏در‏ ‏مؤسساتی‏ ‏درس‏ ‏خوانده‏ ‏بودند‏ ‏که‏ ‏نمایندگان‏ ‏قدرت‏‌‏ها‏ ‏و‏ ‏اندیشه‏‌‏های‏ ‏غربی‏ ‏در‏ ‏کشورشان‏ ‏بودند‏. ‏بنابراین‏ ‏اگرچه‏ ‏گهگاه‏ ‏به‏ ‏سنّت‏‌‏های‏ ‏غیر‏ ‏غربی‏ ‏مانند‏ ‏آیین‏ ‏کنفسیوس‏ ‏یا‏ ‏اسلام‏ ‏ارجاعاتی‏ ‏می‏‌‏شد،‏ ‏اما‏ ‏ارجاع‏ ‏به‏ ‏سنّت‏‌‏های‏ ‏غربی‏ ‏بر‏ ‏نظرخواهی‏‌‏هایی‏ ‏که‏ ‏به‏ ‏تدوین‏ ‏نهایی‏ «‏اعلامیه‏ ‏جهانی‏»‏ ‏انجامیدند،‏ ‏سخت‏ ‏مسلط‏ ‏بود‏. (2)
2
‏بدین‏ ‏ترتیب،‏ ‏نخستین‏ ‏و‏ ‏مهم‏‌‏ترین‏ ‏مناقشات‏ ‏درون‏‌‏تمدنی‏ ‏در‏ ‏باب‏ «‏اعلامیة‏ ‏حقوق‏ ‏بشر‏»‏ ‏به‏ ‏حوزة‏ ‏فرهنگ‏‌‏های‏ ‏غربی‏ ‏مربوط‏ ‏می‏‌‏شد؛‏ ‏اما‏ ‏همین‏ ‏منازعات،‏ ‏به‏ ‏تدریج‏ ‏و‏ ‏با‏ ‏گسترش‏ ‏نشانه‏¬‏های‏ ‏فرهنگ‏ ‏و‏ ‏اندیشه‏ ‏غربی،‏ ‏به‏ ‏درون‏ ‏دیگر‏ ‏نظام‏‌‏ها‏ ‏و‏ ‏سنّت‏‌‏های‏ ‏زیست‏ ‏اجتماعی‏ ‏تسرّی‏ ‏و‏ ‏تعمیم‏ ‏یافت‏. ‏درست‏ ‏به‏ ‏همین‏ ‏جهت‏ ‏است‏ ‏که‏ ‏اکنون‏ ‏شاهد‏ ‏مناقشات‏ ‏مهم‏ ‏فلسفی،‏ ‏تاریخی‏ ‏و‏ ‏عملی‏ «‏درون‏‌‏تمدنی‏»‏ ‏در‏ ‏جوامع‏ ‏اسلامی،‏ ‏و‏ ‏در‏ ‏باب‏ ‏مواد‏ ‏مهم‏ ‏اعلامیة‏ ‏حقوق‏ ‏بشر‏ ‏هستیم‏. ‏در‏ ‏این‏ ‏مقاله،‏ ‏پس‏ ‏از‏ ‏اشاره‏ ‏به‏ ‏منازعات‏ ‏درون‏‌‏تمدنی‏ ‏غرب،‏ ‏به‏ ‏تحلیل‏ ‏نشانه‏‌‏شناختی‏ ‏این‏ ‏وضعیت‏ ‏در‏ ‏جوامع‏ ‏اسلامی‏ ‏می‏‌‏پردازیم‏.
‏الف‏. ‏مبانی‏ ‏و‏ ‏مناقشات‏ ‏غربی
‏مناقشات‏ ‏درون‏‌‏تمدنی‏ ‏غربی‏‌‏ها‏ ‏دربارة‏ ‏مبانی‏ ‏و‏ ‏مواد‏ ‏اعلامیه‏ ‏حقوق‏ ‏بشر‏ ‏را‏ ‏می‏‌‏توان‏ ‏در‏ ‏چهار‏ ‏مقولة‏ ‏اساسی‏ ‏دسته‏‌‏بندی‏ ‏کرد‏: ‏مبنای‏ ‏الهی‏ ‏حقوق‏ ‏بشر؛‏ ‏حقوق‏ ‏طبیعی؛‏ ‏حقوق‏ ‏وضعی؛‏ ‏و‏ ‏اندیشه‏‌‏های‏ ‏مارکسیستی‏. ‏هر‏ ‏کدام‏ ‏از‏ ‏این‏ ‏دیدگاه‏‌‏ها،‏ ‏تصویر‏ ‏و‏ ‏توصیه‏‌‏های‏ ‏خاصی‏ ‏درباره‏ ‏مواد‏ ‏اعلامیه‏ ‏داشتند‏.
‏1. ‏حقوق‏ ‏الهی‏: ‏در‏ ‏جریان‏ ‏نظرخواهی‏‌‏های‏ ‏کمیسیون‏ ‏حقوق‏ ‏بشر،‏ ‏هنگامی‏ ‏تفاوت‏‌‏های‏ ‏فلسفی‏ ‏آشکار‏ ‏شد‏ ‏که‏ ‏مسئلة‏ ‏گنجاندن‏ ‏یا‏ ‏نگنجاندن‏ ‏استناد‏ ‏به‏ ‏خداوند‏ ‏یا‏ ‏طبیعت،‏ ‏به‏ ‏مثابه‏ ‏منشأ‏ ‏حقوق‏ ‏بیان‏‌‏شده‏ ‏در‏ «‏اعلامیه‏ ‏حقوق‏ ‏بشر‏»‏،‏ ‏مطرح‏ ‏گشت‏. ‏هلندی‏‌‏ها‏ ‏به‏ ‏همراه‏ ‏چند‏ ‏کشور‏ ‏اروپایی‏ ‏و‏ ‏غیر‏ ‏اروپایی،‏ ‏در‏ ‏جریان‏ ‏سومین‏ ‏کمیتة‏ «‏کمیسیون‏»‏،‏ ‏سعی‏ ‏کردند‏ ‏پیش‏‌‏نویس‏ ‏اعلامیه‏ ‏را‏ ‏به‏ ‏سمت‏ ‏استناد‏ ‏به‏ ‏خداوند‏ ‏بکشانند‏. ‏نمایندة‏ ‏هلند‏ ‏در‏ ‏سخنرانی‏ ‏مجمع‏ ‏عمومی‏ ‏گفت‏:
3
‏در‏ ‏اعلامیه‏ ‏به‏ ‏منشأ‏ ‏الهی‏ ‏انسان‏ ‏و‏ ‏جاودانگی‏ ‏روح‏ ‏او‏ ‏اشاره‏ ‏نشده‏ ‏است‏. ‏در‏ ‏واقع،‏ ‏سرچشمة‏ ‏تمامی‏ ‏این‏ ‏حقوق،‏ ‏خود‏ ‏خدای‏ ‏متعال‏ ‏است‏ ‏که‏ ‏مسئولیت‏ ‏بزرگی‏ ‏بر‏ ‏دوش‏ ‏کسانی‏ ‏گذاشته‏ ‏که‏ ‏این‏ ‏حقوق‏ ‏را‏ ‏مطالبه‏ ‏کرده‏‌‏اند‏. ‏نادیده‏‌‏گرفتن‏ ‏این‏ ‏پیوند،‏ ‏در‏ ‏حکم‏ ‏جداکردن‏ ‏گیاه‏ ‏از‏ ‏ریشه‏‌‏های‏ ‏آن،‏ ‏یا‏ ‏ساختن‏ ‏خانه‏‌‏ای‏ ‏بدون‏ ‏پی‏ ‏است‏. (3)
‏هرچند‏ ‏این‏ ‏دیدگاه‏ ‏هرگز‏ ‏به‏ ‏تصویب‏ ‏نرسید؛‏ ‏اما‏ ‏قرائتی‏ ‏الهی‏ ‏از‏ ‏حقوق‏ ‏بشر‏ ‏همچنان‏ ‏به‏ ‏مثابه‏ ‏یکی‏ ‏از‏ ‏قرائت‏‌‏های‏ ‏مهم‏ ‏در‏ ‏ذاکرة‏ ‏تاریخی‏ ‏ملل‏ ‏متحد‏ ‏باقی‏ ‏ماند‏ ‏و‏ ‏امتداد‏ ‏پیدا‏ ‏کرد‏. ‏قرائت‏ ‏اسلامی‏ ‏از‏ ‏حقوق‏ ‏بشر،‏ ‏و‏ ‏چالش‏‌‏ها‏ ‏و‏ ‏چشم‏‌‏اندازهای‏ ‏درون‏‌‏تمدنی‏ ‏این‏ ‏برداشت‏ ‏در‏ ‏جهان‏ ‏اسلام،‏ ‏از‏ ‏جملة‏ ‏این‏ ‏دیدگاه‏‌‏هاست‏.
‏2. ‏حقوق‏ ‏طبیعی‏: ‏حقوق‏ ‏ذاتی‏ ‏شخص‏ ‏انسان‏ ‏و‏ ‏مفاهیم‏ ‏مرتبط‏ ‏با‏ ‏آن،‏ ‏زادة‏ ‏سنّت‏ «‏حقوق‏ ‏طبیعی‏»‏ ‏است‏ ‏که‏ ‏گفته‏ ‏می‏‌‏شود‏ ‏مبنای‏ ‏مفروض‏ ‏و‏ ‏مسلط‏ ‏اعلامیه‏ ‏حقوق‏ ‏بشر‏ ‏بوده‏ ‏است‏. ‏این‏ ‏مفهوم‏ ‏از‏ ‏حقوق‏ ‏بشر،‏ ‏حاصل‏ ‏نظریه‏‌‏ای‏ ‏است‏ ‏که‏ ‏گروهی‏ ‏از‏ ‏فیلسوفان‏ ‏سیاسی‏ ‏سده‏‌‏های‏ ‏هفدهم‏ ‏و‏ ‏هیجدهم،‏ ‏تحت‏ ‏عنوان‏ ‏مکتب‏ ‏قرارداد،‏ ‏تدوین‏ ‏کرده‏ ‏بودند‏. ‏ظاهراً‏ ‏مادة‏ ‏اول‏ ‏اعلامیه‏ ‏حقوق‏ ‏بشر‏ ‏از‏ ‏این‏ ‏جملة‏ ‏روسو‏ ‏گرفته‏ ‏شده‏ ‏است‏ ‏که‏ «‏انسان‏ ‏آزاد‏ ‏آفریده‏ ‏شده‏ ‏است؛‏ ‏اما‏ ‏همه‏ ‏جا‏ ‏در‏ ‏بردگی‏ ‏به‏ ‏سر‏ ‏می‏‌‏برد‏»‏ (4). ‏روسو‏ ‏در‏ ‏مورد‏ ‏آزادی‏ ‏طبیعی‏ ‏انسان‏ ‏با‏ ‏اغلب‏ ‏نظریه‏‌‏پردازان‏ ‏مکتب‏ ‏حقوق‏ ‏طبیعی‏ ‏وحدت‏‌‏نظر‏ ‏داشت؛‏ ‏اما‏ ‏آنچه‏ ‏روسو‏ ‏را‏ ‏شاخص‏ ‏می‏‌‏کند‏ ‏این‏ ‏است‏ ‏که‏ ‏وی‏ ‏این‏ ‏آزادی‏ ‏طبیعی‏ ‏را‏ ‏از‏ ‏انسان‏ ‏جدایی‏‌‏ناپذیر‏ ‏می‏‌‏داند‏ ‏و‏ ‏قائل‏ ‏است‏ ‏هیچ‏ ‏کس‏ ‏در‏ ‏هیچ‏ ‏شرایطی‏ ‏حق‏ ‏ندارد‏ ‏انسان‏ ‏را‏ ‏از‏ ‏آزادی‏ ‏محروم‏ ‏نماید‏. ‏به‏ ‏نظر‏ ‏روسو،‏ «‏دست‏‌‏کشیدن‏ ‏از‏ ‏آزادی
4
‏ ‏خود،‏ ‏به‏ ‏معنای‏ ‏دست‏‌‏کشیدن‏ ‏از‏ ‏مقام‏ ‏انسانی‏ ‏خود،‏ ‏دست‏‌‏کشیدن‏ ‏از‏ ‏حقوق‏ ‏بشریت‏ ‏و‏ ‏حتی‏ ‏از‏ ‏وظایف‏ ‏خود‏ ‏است‏ [...] ‏چنین‏ ‏انصرافی‏ ‏با‏ ‏طبیعتِ‏ ‏انسان‏ ‏سازگار‏ ‏نیست‏»‏ (5).
‏3. ‏حقوق‏ ‏وضعی‏: ‏همراه‏ ‏با‏ ‏نظریة‏ «‏حقوق‏ ‏طبیعی‏»‏،‏ ‏دیدگاه‏ ‏بسیار‏ ‏متفاوتی‏ ‏دربارة‏ ‏مبانی‏ ‏حقوق‏ ‏بشر‏ ‏پیدا‏ ‏شد‏ ‏که‏ ‏خواستار‏ ‏آن‏ ‏بود‏ ‏که‏ ‏فقط‏ ‏خواست‏‌‏ها‏ ‏و‏ ‏اعمال‏ ‏انسان‏‌‏ها‏ ‏و‏ ‏دولت‏‌‏ها،‏ ‏منشأ‏ ‏حقوق‏ ‏باشد‏. ‏این‏ ‏دیدگاه‏ ‏که‏ ‏نشان‏‌‏دهنده‏ ‏تمایل‏ ‏بیشتر‏ ‏به‏ ‏عقل‏‌‏باوری‏ ‏بود،‏ ‏اعتقاد‏ ‏داشت‏ ‏که‏ ‏انسان‏‌‏ها،‏ ‏همانند‏ ‏دولت‏‌‏ها،‏ ‏به‏ ‏هیچ‏‌‏وجه‏ ‏تحت‏ ‏الزام‏ ‏قوانین‏ ‏برون‏‌‏بشری‏ ‏قرار‏ ‏ندارند،‏ ‏بلکه‏ ‏داوطلبانه‏ ‏و‏ ‏از‏ ‏روی‏ ‏عقل‏ ‏می‏‌‏پذیرند‏ ‏که‏ ‏رفتارهایشان‏ ‏را‏ ‏خود‏ ‏به‏ ‏گونه‏‌‏ای‏ ‏محدود‏ ‏و‏ ‏منظم‏ ‏کنند‏ ‏تا‏ ‏از‏ ‏بهترین‏ ‏امکانات‏ ‏برای‏ ‏تکامل‏ ‏فردی‏ ‏و‏ ‏ملی‏ ‏برخوردار‏ ‏شوند‏. ‏بر‏ ‏اساس‏ ‏این‏ ‏دیدگاه،‏ ‏دولت‏‌‏ها‏ ‏با‏ ‏رعایت‏ ‏محدودیت‏‌‏هایی‏ ‏که‏ ‏برای‏ ‏اعمال‏ ‏خود‏ ‏وضع‏ ‏می‏‌‏کنند،‏ ‏تعیین‏ ‏محدوده‏ ‏و‏ ‏دامنة‏ ‏حقوق‏ ‏بشر‏ ‏را‏ ‏ممکن‏ ‏می‏‌‏سازند‏. (6)
‏4. ‏حقوق‏ ‏مارکسیستی‏: ‏در‏ ‏عرصه‏ ‏فلسفی،‏ ‏برداشت‏ ‏مارکسیستی‏ ‏از‏ ‏حقوق‏ ‏بشر،‏ ‏نه‏ ‏بر‏ ‏مبنای‏ ‏فرد،‏ ‏بلکه‏ ‏بر‏ ‏پایة‏ ‏جمع‏ ‏استوار‏ ‏شده‏ ‏بود‏. ‏از‏ ‏نظر‏ ‏مارکسیست‏‌‏ها،‏ ‏دست‏‌‏یابی‏ ‏به‏ ‏رفاه‏ ‏و‏ ‏آسایش‏ ‏اقتصادی،‏ ‏پیش‏‌‏شرط‏ ‏بهره‏‌‏مندی‏ ‏واقعی‏ ‏از‏ ‏حقوق‏ ‏مدنی‏ ‏و‏ ‏سیاسی‏ ‏شمرده‏ ‏می‏‌‏شد‏. ‏بنابراین‏ ‏حقوق‏ ‏بشر،‏ ‏به‏ ‏اعتقاد‏ ‏مارکسیست‏‌‏ها،‏ ‏فقط‏ ‏در‏ ‏چارچوب‏ ‏نیازها‏ ‏و‏ ‏حقوق‏ ‏جامعه‏ ‏تصورپذیر‏ ‏بود‏. ‏مارکسیست‏‌‏ها‏ ‏از‏ ‏یک‏ ‏سوی،‏ ‏بر‏ ‏حقوق‏ ‏اقلیت‏‌‏ها‏ ‏تأکید‏ ‏می‏‌‏کردند‏ ‏و‏ ‏این‏ ‏مستلزم‏ ‏پیوند‏ ‏حقوق‏ ‏فرد‏ ‏و‏ ‏جمع‏ ‏بود،‏ ‏و‏ ‏از‏ ‏سوی‏ ‏دیگر،‏ ‏تحقق‏ ‏سطحی‏ ‏از‏ ‏برابری‏

 

دانلود فایل