لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 36 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
2
?
چکیده :
از بهترین و عالی ترین اعمال دینی ، امر نماز است که اسلام به آن توجه زیادی کرده است و برای آن آثار و فوائد زیادی در آیات و روایات مطرح نموده است ، اگر چه عبادت در تمام ادیان آسمانی وجود دارد و لیکن بهترین و زیباترین نوع عبادت همین نمازیست که در اسلام به شکل و کیفیت خاصی آمده و مسلمانان دعوت به خواندن آن شده اند . در قرآن کریم فلسفه خلقت را عبادت خدای تعالی بیان شده است . که در این راستا نماز نقش مؤثری را ایفا می کند ، زیرا اکمل عبادت خدای تعالی نماز است.
اما علیرغم این همه توجه اسلام به عبادت مخصوصاً نماز ، باز عده ای از مسلمانان به این امر مهم توجهی نداشته و براحتی آن را ترک می کنند و به خاطر بی توجهی آنها هم نسل نوجوان و جوان هم به این امر دینی بسیار مهم بی محبتی می نماید لذا در این رساله به بیان علل و ریشه های بی توجهی به نماز در این قشر پر نیرو و پر تحرک (نوجوان و جوان ) می باشد.
مقدمه :
منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت .
2
?
هر نفسی که فرو می رود ممد حیات است و چون بر می آید مفرّح ذات .
پس در هر نفسی ، دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی ، شکری واجب .
بنده نمی خواهم راجع به فلسفه نماز ، ضرورت نماز ، اهمیت نماز تحقیق کنم چون موضوع برای جامعه ما بسیار روشن و واضح است . از طرف دیگر کتابها و سخنان فراوانی در این باره نوشته و گفته شده و شکل دیگری را در بین این مسائل نمی دانم به ویژه در کشور ی که تاسیس نظام آن بر مبنای دستورات آسمانی و الهی بوده و طبعاً نماز یکی از زیباترین جلوه های این نظام آسمانی است و همه مردم ما هم مسلمانند و در اهمیت و ضرورت نماز مطالبی را می دانند .
اما مسئله و مشکل اصلی چگونگی گسترش و ترویج فرهنگ نماز و اعتلای این فریضه الهی در میان نسل نوجوان و جوان ما است.
به نظر بنده مهمترین عامل تاثیر گذار بر اهتمام و توجه به نماز و ترویج اعتلای این فریضه الهی در سطح کشور بویژه دانش آموزان عزیزمان ، ایمان و باور مسئولان تعلیم و تربیت است به این نکته مسئولان آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت و معلمان و مربیان عزیز و مدیران گرامی تعیین کنند که وظایف آنها فقط یک سری آموزش های کلاسیک نیست که فقط جنبه ای علمی و افزایش دانش آموزان عزیز توجه کنند خواندن و نوشتن و این مفاهیم نظری علمی کلاسیک ، نخستین و ابتدایی ترین وظیفه تعلیم و تربیت است ، این هدف نیست و تنها ما به این حد اکتفا نکنیم .
بلکه رسالت تعلیم و تربیت یک رسالت سه بعدی و همه جانبه است .
3
?
بعد اول : تربیت علمی که باید به آن توجه کنیم . بعد دوم : که مهمترین بعد است و آن تربیت دینی و معنوی و اخلاقی نسل جوان و نوجوان است در حقیقت انسان سازی و آدم سازی وظیفه بزرگ و مهم آموزش و پرورش است . این امر بیشتر ناظر بر این بعد انسانی و روحانی است که باید به آن توجه شود.
بعد سوم : توانمندی سازی نسل جوان به عنوان تربیت یک شهروند است که بتواند زندگی فردی و اجتماعی خودش را دنبال کند. هم تلاش برای اعتلای علمی و دانشی و اطلاعات و آگاهیها و هم تلاش برای رشد استعدادهای معنوی و اخلاقی و دینی نسل جوان و همچنین تلاش برای تربیت اجتماعی نسل جوان و نوجوان از وظایف بسیار مهم تعلیم و تربیت است که باید به آن توجه کند.
این سه بعدی است که می تواند فضای تعلیم و تربیت را بهتر سامان بدهد و جهت گیری ها را ناظر بر همه استعدادهای نسل نوجوان و جوان کند که نگاه یک بعدی باعث رشد سرطانی در ابعاد روحانی و به اصطلاح معنوی فرد نشود. بدیهی است وقتی که این باور در معلمان و مدیرانمان پیدا شد که همان طوری که برنامه ریزی می کنند برای کلاسهای درس و آموزشهای نظری به همین اندازه لااقل و بیشتر از این به خاطر اینکه هویت انسانی بستگی به آن ابعاد روحانی دارد باید ناظر به تربیت معنوی و اخلاقی باشند. این باور و یقین اگر در آنها ایجاد شود ، طبعاً برنامه ریزی ، سپاسگزاری و اهتمام می کند که وقتی تربیت دینی یک رکن شد ، نماز زیباترین تجلی پرستش و عبودیت می شود ، سپس حتماً برای آن برنامه ریزی جدی تری را انجام می دهند .
5
?
رشته ی وابستگی نوجوان و جوان به دنیا باریک تر است و به خدا نزدیک تر . فطرت پاکش ، از پلیدی زدوده است و هنوز به دنیا نیالوده.
پیوندش با خدا استوار است و پیمایش پایدار. اگر جامعه او را نیالاید ، خواستن جز خدا را نمی ستاید. خدا در همان نوجوان و جوان حضور دارد و بر باغ دلش بلور می بارد.
نماز حریم بار است و جوان و نوجوان فارغ از اغیار با او گفتگو می کند و در محراب عبادت یار برای عبودیت دلدار ، قامت می بندد ، قائمه ی حیات را به اقامه ی مناجات می پیوندد.
و از طرفی :
نماز ، زیباترین جلوه نیایش ، میراث همه انبیا الهی و بهترین هدیه آن برای ارتباط خلف به خالق خویش است و زیباترین تجلی نیایش را در سیمای نماز می توان به مشاهده نشست.
از بهترین و عالی ترین اعمال دینی ، امر نماز است که اسلام به آن توجه زیادی کرده است و برای آن آثار و فوائد زیادی در آیات و روایات مطرح نموده است اگر چه عبادت در تمام ادیان آسمانی وجود دارد و لیکن بهترین و زیباترین نوع عبادت همین نمازی است که در اسلام به شکل و کیفیت خاصی آمده و مسلمانان ، دعوت به خواندن آن شده اند.
در قرآن کریم فلسفه خلقت ، عبادت خدای تعالی بیان شده است و در حقیقت فلسفه خلقت جن و انس ، رشد یافتگی الهی و اخلاقی است ، که در این راستا نماز نقش موثری را ایفا می کند ، زیرا اکمل عبادت خدای تعالی نماز است در این رساله علل و ریشه های ترک نماز و راههای گسترش و تعمیق فرهنگ نماز است و مخاطب ما مسلمانانی هستند که علی رغم اعتقاد به خدا و پیغمبر (ص) و دین او ، به امر نماز توجه ندارند و در حقیقت بر خلاف اعتقادات خود عمل می کنند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 22 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
امام خمینى و میراث حکمت عرفانى اسلام
آفتاب - فرهنگ و اندیشه: باید تاکید کرد که علاقه امام خمینى به فلسفه عرفانى اسلامى در مراحل اولیه دوران تحصیلش، نه چیزى بدیع است و نه امرى احساسى. با اینکه منابع مربوط در دسترسند، پیش از این، هیچ محققى به تحلیل منظم نظرات عرفانى و مابعدالطبیعى امام خمینى نپرداخته است. آنچه در پى مىآید کوششى است در جهت اداى حق این جنبه از میراث امام خمینى .
مقدمه
در سال 1968 پنجسال پس از اخراج آیتالله روحالله خمینى از ایران، ساواک، پلیس امنیتى شاه، به خانه او در قم یورش برد و اوراق و نوشتههاى وى، از جمله شروح و تفاسیرى را که در دهه 1930 در باب عرفان نوشته بود، ضبط و توقیف کرد.
پانزده سال بعد، در سال 1983، پارهاى از آثار مفقود خمینى را یکى از طلاب در همدان پیدا کرد.
او، که نامش هرگز در گزارشهاى بعدى این واقعه ذکر نمىشود، دو کتاب از فروشندهاى دورهگرد خرید که، چون نتوانسته بود در بازار شهر خریدارى بیابد، به یکى از مدارس دینى آمده بود تا آنها را به مبلغ پنجاه تومان بفروشد.
یکى از این دو کتاب، چاپ سنگىاى از شرح شرفالدین محمود قیصرى
3
(متوفاى 751/1350) بر فصوص الحکم ابنعربى بود که در قرن نوزدهم در مصر انتشار یافته بود; و خود این قیصرى، هم متفکر عرفانى استثنایى و هم از شارحان پرآوازه مکتب ابنعربى است.
در حواشى کتاب، این طلبه ،تعلیقات دستنوشته بسیارى دید که، بر طبق سنت دیرپاى دستنویسى مسلمانان، در عین حال، هم شرحالشرحى بود بر متن اصلى فصوصالحکم و هم شرحى بر کتاب قیصرى.
طلبه مذکور، با کمال تعجب، پى برد که تعلیقات حاشیه، که به زبان عربى نوشته شده بود، امضاى سید روحالله خمینی نیز را در پاى خود داشت.
او، که آنچه را دیده بود باور نمىکرد، کتابها را به سرعت نزد آیتالله حسیننورى، امامجمعه همدان برد، و او بىدرنگ خط [امام] خمینى را در حواشى تشخیص داد.
و اما کتاب دیگر، معلوم شد که رسالهاى همراه با شرح و تفسیر است در باب کلام شیعى، که پسر ارشد آیت الله خمینى،
سید مصطفى، بر آن تعلیقاتى نوشته بود.
چندین محقق مسلمان، به سرعت دستبه کار انتشار این آثار بهتازگى کشف شده گشتند.
این محققان آثار مذکور را متعلق به موضوعات و مطالب عرفانى قلمداد کردند.
ظاهرا متن شرحالشرح آیت الله خمینى، به خودى خود، به چشم گردآورنده و ویراستار به اندازه کافى با ابهت جلوه نکرد. چراکه وى تصمیم گرفت که آن را با شرحالشرح دیگرى که آیت الله خمینى در حواشى مصباح الانس نوشته بود تکمیل کند، و این مصباح الانس شرحى است که محمد بن حمزه فنارى (متوفاى 834/1431)، عالم مشهور عثمانى، بر مفتاح الغیب صدرالدین قونى (متوفاى 673/74-1273) نگاشته است.
این دو شرحالشرح کاملا باهم سازگارند و تصورى از دیدگاه عرفانى و فلسفى احتمالا بزرگترین، یا دستکم بانفوذترین، رهبر سیاسى مسلمان در قرن بیستم به ما مىدهند.
با توجه به جایگاه نویسنده، گردآورنده و ویراستار ،پیشنویس دستنوشتهاى را که به خوبى استنساخ شده بود براى آیت الله خمینى فرستاد تا وى تصحیح و تایید کند.
آیت الله خمینى، پس از اعمال چند تغییر جزئى مربوط به سبک نوشته، اجازه انتشار آن را داد.
گردآورندگان و ویراستاران، از چاپهاى سنگى متون اصلى، آن قطعاتى را که وى بر آنها شرح نوشته بود حفظ کردند
4
.
با این همه، کوشش در جهت فهم استدلالهاى پیچیده نویسنده، بدون رجوع به متون اصلىاى که آن استدلالها بر آنها توقف دارند، کار نسبتا دشواری است.
بنابراین، براى فهم و ارزیابى درست موضع
آیت الله خمینى در قبال قیصرى و فنارى و کل فلسفه عرفان، متون این دو متفکر لازمند.
از همین آغاز، باید تاکید کرد که علاقه آیت الله خمینى به فلسفه عرفانى اسلامى در مراحل اولیه دوران تحصیلش، نه چیزى بدیع است و نه امرى احساسى.
با اینکه منابع مربوط در دسترسند، پیش از این، هیچ محققى به تحلیل منظم نظرات عرفانى و مابعدالطبیعى ایشان نپرداخته است.
آنچه در پى مىآید کوششى است در جهت اداى حق این جنبه از میراث بنیانگذار جمهوری اسلامی که، هرچند به اندازه دستاوردهاى سیاسىاش مورد توجه واقع نشده ،درخور مداقهاى جدى است.
خاستگاه و تحصیلات
[امام]خمینى در 24 سپتامبر 1902 در شهر خمین، که شهرى کوچک در جنوب غربى تهران است، در میان خاندانى روحانى از سلاله پیامبر(ص)، برآمد.
علوم دینى را با برادر بزرگتر خود، آیتالله مرتضى پسندیده، شروع به فراگیرى نمود و از تعلیم و تربیت دینى استوارى برخوردار گردید; در سنین نوزده سالگى به شهر اراک، که در نزدیکى خمین بود، عزیمت کرد و در آنجا در حوزه درس عبدالکریم حائرى (متوفاى 1355ه ق./ 1937م.)، که یکى از علماى بزرگ شیعى بود، شرکت نمود.
وقتى که حائرى در سال 1921 به قم دعوت شد،این طلبه جوان نیز به دنبال وى رهسپار قم گردید و به زودى با میرزا محمدعلى شاهآبادى (1292 1369 /1875-1950)، جامع معقول و منقول، آشنا شد.
این استاد، به همراه متفکر دینى تا حدى جنجالبرانگیزى همچون میرزا علىاکبر حکیم [شاگرد مرحوم حاج ملاهادى سبزوارى (1878/1295)] (1925/1344) و احتمالا چندتن دیگر از علما، خط سیر مطالعات عرفانى او را مشخص نمودند; این اساتید و مشایخ ایشان، آیتالله آینده را به سنت دیرپاى تعلیم و تربیت اسلام ایرانى پیوند دادند.
این سنت گرایشهاى عرفانى و حکمىاى را باهم تلفیق مىکرد که سابقهشان به تعالیم شخصیتهاى مؤثرى در تاریخ فکرى شیعه، مانند میرداماد (متوفاى 1040/1630) و ملاصدرا (متوفاى 1050/1640
5
) مىرسد.
این دو تن نیز از سلف عظام، همچون حیدر آملى (متوفاى حدود 787/1385)، ابنعربى و یحیى سهروردى،(کشته شده به سال
587/1191) الهام گرفتهاند.
با این مقدمات، کاملا طبیعى به نظر مىرسد که کتاب الاسفار صدرا اولین اثر عرفانىاى بوده است که امام خمینى زیر نظر شاهآبادى فراگرفته است.
ملاصدرا در این اثر، سیر و سلوک معنوىاى را که سالک طریق عرفان دارد تشریح کرده است. و بر وظایف عارف در قبال جماعت اهل ایمان، که ناشى از سیر و سلوک ظاهرا فردگرایانه اوست، تاکید ورزیده است.
صدرا این سیر و سلوک معنوى را به چهار مرحله تقسیم کرده، که از سویى، مطابق با مرتبه توفیق معنوى سالکند و، از سوى دیگر، مطابق با شان او به عنوان پیامآور الهى.
سفر اول سیر من النفس والخلق الى الحق، سفر دوم من الحق الى الحق و تردد و آمد و شد میان ذات و صفات الهى، سفر سوم من الحق الى الخلق والنفس، و سفر چهارم من الخلق الى الخلق است که در آن، سالک موهبت جدیدى از سنخ امور معنوى و اخلاقى به جامعه خود ارزانى مىدارد.
این الگو از سرنوشت انسان که مورد توصیف ملاصدرا و مورد قبول [امام] خمینى قرار گرفت، سابقهاش به آموزههاى تصوف متقدم بازمىگردد.
مثلا توصیف ملاصدرا از اسفار چهارگانه، یادآور نظرات ابنعربى در مورد انسان کامل است، از این حیث که بر نقش انسان کامل به عنوان رهبر دینى جماعت اهل ایمان تاکید خاص دارد نقشى که بعضى از محققان غربى خواستهاند بىاهمیت جلوهاش دهند، و در عوض، تمام توجه خود را به نقش انسان کامل در نیروى جهانى بسیار مهمى که حلقه اتصال مبدا و معاد است، معطوف کردهاند.
متن درسى بعدى آیت الله خمینى در مورد عرفان، شرح فصوص الحکم قیصرى است.
این اثر همراه با شرح فصوص الحکم عبدالرزاق کاشانى (استاد قیصرى) ظاهرا از معروفترین و مؤثرترین شروحى مىباشد که بر شاهکار ابنعربى نوشته شده است.
لیکن شرح قیصرى آثار عمیق و دیرپایى در شکلگیرى نظرات آیت الله خمینى، عموما، و آراء مابعدالطبیعى وى، خصوصا، داشته است. او در آثار عرفانى خویش از این شرح استفادههاى زیادى کرده است.
بعد از مطالعه شرح قیصرى، آیت الله خمینى توجه خویش را به سرچشمه و منبع اصلى سنت تفسیر عقلى و استدلالى میراث ابنعربى، که به صورت چکیده در آثار قونوى دیده مىشود، معطوف نمود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
فداییان اسلام
دبیرکل جمعیت فدایان اسلام گفت: ولایت فقیه مایهی وحدت ملی است و به خاطر همین امروز لبهی پیکان دشمنان به سوی ولایت فقیه است. به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، صبح پنجشنبه در ادامهی مراسم دومین دوره از طرح بصیرت فرماندهان و مسوولان بسیج سپاه ناحیهی شهید بهشتی، محمدمهدی عبدخدایی در سخنانی به معرفی خود پرداخت و گفت: سال 1330 برای اولین بار به زندان رفتم و در سال 1332 آزاد شدم. پس از آن که سال 1335 به دلیل فعالیتهای سیاسی دوباره به زندان رفتم، در سال 43 از زندان آزاد شدم و با توجه به این که از جمعیت فدایان اسلام بودم اگر با نواب صفی دستگیر میشدم قطعا من نیز تیر باران میشدم. دبیرکل جمعیت فدایان اسلام با اشاره به اهمیتِ داشتن بصیرت علمی از سوی بسیجیان به بررسی ریشههای وهابیت پرداخت و گفت: فرزندان وهابیت، سپاه صحابه در پاکستان، طالبان و طرفداران بنلادن و القاعده هستند. آنان از سلفیها هستند که اقدام به جنایتهای مختلف میکنند و در ترجمههای خود اظهار میکنند در زمان پیغمبر نه ائمهی چهار گانه حضور داشتند و نه شیعه و هرچه در این باره گفته شده است کفر است و ریختن خون همهی مسلمانان به غیر از خود را مباح میدانند. عبدخدایی با اشاره به وجود منابع قرآن و حدیث در بررسی وهابیت و تحقیقات بزرگان و علمای شیعه به ویژه آیت الله مکارم شیرازی، به تحلیل سیاسی خود از وهابیت پرداخت و گفت: عبد الوهاب دمشقی در دمشق بوده و از مریدان ابن تیمیه و او از مروجان مذهب ابن تیمیه بوده و تعصب عجیبی داشت که بر آن اساس ریختن خون غیر از متعصبان به خود را مباح میدانست. وی با اشاره به تقسیم بندی وهابیت اظهار کرد: متعصبان وهابیت در قالب روشنفکران آن در عربستان هستند و در پوشش دیگر القاعده، طالبان و گروه صحابه در پاکستان را تشکیل دادهاند. این سه گروه زائدهی تعصب تفکرات عبدالوهاب هستند به طوری که این گروه به هیچ وجه اهل مذاکره نیستند و فقط به نابود کردن اعتقاد دارند. اما تنها بخش روشنفکر آن در عربستان حضور دارند که کمی حاضر به بحث و گفتوگو هستند. اما همین گروه در حالی که تمام کتابهایشان در عربستان آزاد است، اجازهی پخش و یا توزیع حتی یک کتاب شیعه را نیز در عربستان نمیدهند. این گروه تمام آثار اسلام در صدر اسلام را از بین بردهاند و فقط قبر پیغمبر را از بین نبردهاند که برای آن نیز تلاش کردهاند اما به خاطر هجوم مسلمین موفق به این کار نشدهاند؛ اما بقیه آثار ائمه را با خاک یکسان کردند. دبیرکل جمعیت فدایان اسلام افزود: برخلاف آن چه در قرآن کریم آمده است، مجادلهی اهل وهابیت با زور است. او با اشاره به حضور عبدالوهاب در دریه و حضور در کنار صعود الفیصل گفت: عبدالوهاب با الفیصل پیوند بسته و عربستان را از دست فرزندان شریف خارج کرده و حتی با حملهای در کربلا و نجف بین صد تا صد و پنجاه نفر آدم را کشتند و بدین ترتیب در حال حاضر روشنفکران این گروه حاکمان عربستان هستند که همگی آنها سلفی هستند. آنان که اکنون در جهان قتل و جنایت میکنند و خود را مسلمان میدانند از گروه متعصبان وابسطه به این گروه هستند. عبدخدایی دربارهی این گروه و تفکراتشان گفت: آنان با عذاداری مخالفند و آن را خلاف شرع میدانند و در زمانی پیدایش یافتند که اروپاییها و آمریکاییها به وجود نفت در عربستان پی بردند. در پاسخ به آنانی که به دنبال ریشهی بابیها و وهابیها و طرفداران کسروی هستند باید بگویم اینها در یک عصر صد ساله ظهور پیدا کردند. وی با اشاره به ریشههای بابیگری در ایران و حضور میرزا محمد باب گفت: بابیها به شدت از امیرکبیر متنفر هستند چرا که او را در مقابل
2
میرزا محمد باب میدیدند به طوری که با بررسی ریشهی بابیها به شیخ محمد احصایی میرسیم که از احصای عربستان به نجف آمده و پس از آن به یزد مهاجرت کرد و به دنبال نامهی فتحعلیشاه برای حضور در دارالخلافهی تهران از یزد به قزوین آمد و در آنجا خود را رکن چهارم نامید. به طوری که در این تصویر خدا رکن اول، پیغمبر رکن دوم، ائمه رکن سوم و شیخ محمد احصایی رکن چهارم بود. بدین ترتیب علما وی را تکفیر کردند و بدین ترتیب بنیان شیخیه بنا نهاده شد و پس از آن فردی به نام سید کاظم رشتی در نجف اعلام کرد منتظر رکن چهارم بعدی باشید و بعد از این فرد میرزا محمد علی باب پیدا شد.
دبیرکل جمعیت فدایان اسلام با اشاره به خاطرات یک روسی افزود: سیاستمداران روسیه دیدند تجارت روسیه در ایران در حال شکست است و بعد از قرارداد ترکمانچای دیگر قند کلوخه با عنوان این که استخوان روس در آن است خورده نمیشود و روحانیت با اعلام این که کفش روسی نجس است اجازه خرید آن را از مردم گرفته است و بدین ترتیب تجارت روسیه در حال از بین رفتن است. این فرد در خاطرات خود می نویسد با دستور دولتمردان روسی به نجف رفتم تا فردی را پیدا کنم تا این شرایط را تغییر دهد و مسیر حرکت ایرانیان را و پیروی آنان از روحانیت را تغییر دهد. بدین ترتیب در نجف میراز محمدعلی پسر تاجر شیرازی به نام باب را پیدا کردم و از آنجا که وی را فردی با عقدههای فراوان یافتم با وی طرح دوستی ریخته و زمانی که او را میدیدم از جا بلند میشدم و همچون دیدار با ائمه به وی سلام میدادم. در روزهای اول وی تصور میکرد من اشتباه میکنم اما من به وی گفتم در جبین تو نوری میبینم که باید به ایران بروی و مردم آن را هدایت کنی و آنقدر این موضوع را گفتم که او به این نتیجه رسید و به ایران آمد و در عصر ناصرالدین شاه با ادعای آن که بر وی وحی شده است کتاب بیان را نوشت. عبد خدایی با اشاره به شرایط زمان ناصرالدین شاه گفت: در این زمان علما سه دسته بودند؛ عدهیی از آنان جبارین بودند که حاشیهنشین شاه بوده و برخلاف نظر شاه حرفی نمیزدند. مقدسین نیز کسانی بودند که منبر و محراب را در دست گرفته بودند و اینها کسانی بودند که خود را به تقدس زده بودند؛ و در ادامه گروه سوم عالمانی بودند از دستهی روشنفکران که نه دینشان به آنان اجازه میداد حاشیهنشین دستگاه ظالم شاه باشند و نه دانش آنان بهشان اجازه میداد مردم را در این شرایط رها کنند و بدین ترتیب در این شرایط میرزا محمدعلی باب در تهران پیدا شد و بابیگری را در ایران مطرح کرد. آیاتی که وی در میان مردم میخواند آیات قرآن نبود چرا که او آنقدر بیسواد بود که حتی درست خواندن آیههای عربی را بلد نبود و زمانی که یکی از علما ایرادات تلفظ وی را گفت، اظهار کرد که ما علم نحو را از زبان عربی برداشتهایم. وی افزود: بعد از محمدعلی باب، یحیی سپه برادر کوچک میرزا حسین علی وهاب مطرح شد و بعد از آن میرزا حسین علی بها کتاب ایقاء را نوشت و پس از آن عباس افندی، شوقی افندی، و در ادامه راه این روند تکرار شد. و درست در زمانی که ملت ایران نیاز به وحدت داشت تا در برابر دشمن بایستد و قرار داد ترکمانچای را با عمل منفیاش پاره کند، محمدعلی باب پیدا شد و در روزگاری که جهان اسلام نیاز به وحدت داشت تا در برابر اروپا بایستد و قد علم کند، افرادی همچون قادیان و عبدالوهاب پیدا شدند. دبیرکل جمعیت فدایان اسلام خطاب به بسیجیان گفت : اگر خوب دقت کنید میبینید که این افراد و گروهها بیخودی پیدا نشدند؛ اینها همانهایی هستند که خون مسلمین را ریختن را حلال کردند و درست در زمانی که انقلاب اسلامی دروازههای استکبار را میشکند طالبان را علم کردند و سپاه صحابه را در جایی دیگر به وجود آوردند و القاعده را به عنوان چهرهی اسلام معرفی کردند. او خطاب به بسیجیان گفت: وقتی اینها را ملود
4
آمریکا و فرزند خلف آن معرفی میکنیم برای آن است که آنان درست زمانی شکل میگیرند که بچههای شیعه در مقابل صهیونیسم خیانتکار که از کشتن بچههای کوچک خودداری نمیکند سپاه صحابه را به وجود میآورند و این نشان از آن دارد که تاریخ مرتبا در حال تکرار است. دبیرکل جمعیت فدایان اسلام افزود: بررسی برههیی از تاریخ نشان میدهد زمانی که وطن اسلامی ما اشغال شده است و نیروهای روسی، آمریکایی و انگلیسی آن را به اشغال در آوردهاند و در شرایطی که مردم ایران نیاز به وحدت دارند و قحطی در ایران غوغا میکند، فروغی، نخست وزیر، ماده واحدهای را به مجلس میبرد و در آن اعلام میکند چون نیروهای خارجی مهمانان دولت ایران هستند هزینههای آنها را دولت ایران بپردازد. و بدین ترتیب اسکانس چاپ کرده و دلار چهارده قران را سه تومان و چهار قران از آمریکاییها خریده و بدین ترتیب انبارها توسط نیروهای خارجی خارج شده و قحطی به وجود آمد به طوری که مردم دانهی خرما را آسیاب میکردند و میخوردند. در این شرایط کسروی در ایران پیدا شد و داستانی دیگر را به جای وحدت ایرانیان رقم زد.
وی خطاب به بسیجیان گفت: من صرف نظر از آن که به ولایت فقیه معتقدم بر این باورم که به این ولی فقیه باید عشق بورزم چرا که این ولی فقیه امروز مظهر وحدت ملی است و میدانید اگر خدای ناکرده نباشد یک کردستان مستقل، یک آذربایجان مستقل، یک بلوچستان مستقل و یک لرستان مستقل شکل میگیرد؛ چرا که ما کشور کثیرالملت هستیم و امروز همهی دعوا بر سر این است که این مظهر وحدت را از بین ببرند و شاید بیشترین دعوا برسر ولایت فقیه نباشد بلکه بر سر ولی فقیه باشد؛ چرا که او عالمانه کشور را هدایت میکند و در این عرصه عالمانه از بچه هایی که در لبنان در مقابل صهیونیسم ایستادهاند حمایت کرده و در برابر آمریکا با تفکراتی محکم نه تنها از اندیشه دفاع میکند بلکه به بهترین شکل وحدت تمام اقوام کشور را حفظ میکند. عبدخدایی با اشاره به آن که آنها در ایران برسر چه چیزی دعوا دارند و می جنگند؟ گفت: آنان میدانند که ما نمیتوانیم بمب اتم داشته باشیم و چگونه میتوانیم در میان کشورهای اسلامی به کشوری بمب اتم بزنیم و مگر برد موشکهای ایران چقدر است و اگر آتشی باشیم، در دنیای تکنولوژی امروز آمریکا حتی نمیتوانیم جای خودمان را بسوزانیم پس از اگر چشمان خود را در مقابل دعوای آمریکا باز کنیم میبینیم این دعوا به خاطر آن است که منافع استکبار در خاورمیانه به خطر افتاده است و ریشهی این دعوا بر سر ولی فقیه است و آنان به خاطر وحدت ملی ایرانیان نگران هستند و دشمنی میکنند؛ چرا که امروز وحدت ملی در ولی فقیه متمرکز شده است. و این موضوع مربوط به امروز نیست. او تاکید کرد: این که میبینید یک روز شهید مدرس با جمهوریت مخالفت میکند، علت دارد و مطمئن باشید اگر سیاستمداری غیر از امام راحل رهبری انقلاب را برعهده داشت امروز هر استان ایران برای خود یک جمهوری شده بود و به قول مرحوم آیت الله طالقانی ایران تبدیل میشد به مجموعهیی از تهران و یزد. از این رو باید به این بصیرت برسیم که همه چیز به خاطر متفرق کردن ایرانیان از وحدت ملی آنان است. دبیرکل جمعیت فدایان اسلام با اشاره به اقداماتی که متعصبان وهابیت در عربستان یا سایر نقاط اسلامی جهان انجام دادند، گفت: علت دعوای طالبان و القاعده با ما مشخص است چرا که ما با همهی خرافاتی که آنان میگویند مخالفیم و به قول جواهر لعل نهرو، تشیع مذهبی است که در تمام تاریخ علیه قدرتهای استکباری جنگیده است؛ اما همین تشیع در عین حال با گفتمان مخالف نیست و زمانی که به آن چه امام علی به عنوان رهبر تشیع صورت داده نگاه میکنیم، آن چه حقوق اسلامی نامیده میشود را به معنای واقعی مشاهده میکنیم. به گزارش خبرنگار ایسنا، عبدخدایی با اشاره به آن چه علما و روحانیون در باب وهابیت نگاشتهاند، اظهار کرد: آنان براساس آن چه در
5
قرآن تحقیق کردند و آن چه نهج البلاغه در مقابل چشمانشان قرار داد ریشههای وهابیت را پیدا کرده و پایههای سست آن را برای مسلمانان شیعه مشخص کردهاند به طوری که آن چه وهابیون در تفکرات خود عنوان میکنند حاکی از کوته نظری و فاصله گرفتن از وقعیات است. وی با اشاره به آن چه نواب صفوی در اقدامات خود انجام داد، نواب را فردی دارای بصیرت خواند و گفت: آن چه نواب انجام داد به دنبال تحقیق فراوان بود؛ وی آن چه کسروی در کتاب خود نوشته بود را به تعدادی از بزرگترین محققان شیعه و آیات عظام نشان داد و در نهایت با کمک و همراهی همین افراد در زمانی که کسروی جوی خفقانآور را در تهران به وجود آورده بود وی را ترور کرد. چرا که او (نواب) بر نظر علمای شیعه که نویسندهی کتاب را واجب القتل میدانستند عمل کرده بود. او از بسیجیان خواست که با بررسی سیر آن چه در تاریخ اتفاق افتاده است، در مقابل حربههای دشمن نگاهی عالمانه داشته و حیلههایی که مانع از وحدت میشود را با بصیرت کامل بشناسند. عبدخدایی افزود: همهی آنچه در قالب طالبان، سپاه صحابه و القاعده شکل گرفته است برای آن است که در مقابل انقلاب اسلامی قرار بگیرد؛ چرا که انقلاب اسلامی در پرتوی تشیع و ولایت مرزهای تشکر متفکرین دنیا را شکافته است و سنگرهای آنان را یکی پس از دیگری تسخیر میکند؛ و در این روند تنها وحدت است که انقلاب اسلامی را چون ابرقدرتی در منطقه مطرح کرده و همین ابرقدرت اسراییلیها را از جنوب لبنان بیرون کرده و فلسطین را در رسیدن به آزادی حمایت میکنند و همهی اینها در پرتوی ولایت فقیه اتفاق میافتد.
دبیرکل جمعیت فدایان اسلام گفت: ولایت فقیه یک آرمان است؛ اما ولی فقیه یک شخص است و وجود وی ضرورت دارد چرا که مایهی وحدت ملی است و به خاطر همین امروز لبهی پیکان دشمنان به سوی ولایت فقیه است. از این رو تنها بصیرت میتواند ما را کنار چنین ولی فقیهی که به خوبی و در مسیر درست حمایتمان میکند، بمانیم.
مقام معظم رهبری در دانشگاه افسری ارتش :
نیروهای مسلح ایران جان فدایان ارزشهای اسلامی هستند
رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند: نیروهای مسلح ایران جان فدایان ارزشهای اسلامی هستند و برای تثبیت فضایل الهی و انسانی است که تمرین و مقاومت میکنند، در میدانها میایستند و پیروزی قطعی و قاطع را به دست میآورند. مراسم مشترک دانشآموختگی، تحلیف و اعطای سردوشی به دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش جمهوری اسلامی ایران عصر یکشنبه با حضور حضرت آیتالله خـامنـهای رهبـر معظّم انقلاب اسلامی در دانشگاه امام علی(ع) برگزار شد.حضرتآیتالله خامنهای فرمانده کل قوا در این مراسم، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران را حصار و بازوهای مستحکم کشور برشمردند و افزودند: ملت، پشتیبان نیروهای مسلح است و آنان را جزو لاینفک خود میداند. رهبر انقلاب اسلامی، نیروهای مسلح کشور را از اجزای بسیار مهم اقتدار ملی دانستند و خاطرنشان کردند: این "اقتدار و مظهر قدرت ملی"، زمانی اهمیت مضاعف پیدا میکند که نیروهای مسلح علاوه بر سلاح و توانایی دفاع از کشور، به نیروی ایمان و قدرت معنوی و روحی مجهز شوند و اکنون ایران اسلامی با داشتن جوانـان مسلح و سربازان شجاع، رشید و مؤمن دارای اقتـدار کم نظیری در جهان و سراسر تاریخ است. فرمانده کل قوا افزودند: نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، فقط با قدرت سلاح، عظمت و ابهت خود را نشان نمیدهند، بلکه اقتدار معنوی آنان به برکت صلابت ایمان، دفاع از ارزشهای اصیل توحیدی و انسانیت متجلی می شود . حضرت آیتالله خامنهای، ارتشِ قدرتهایجهانی را وسیله زورگوییو فرونشاندن آتشحرصو طمع ابرقدرتها دانستند و خاطرنشان کردند: نیروهای مسلح ایران جان فدایان ارزشهای اسلامی هستند و برای تثبیت فضایل الهی و انسانی است که تمرین و مقاومت میکنند، در میدانها میایستند و پیروزی قطعی و قاطع را به دست میآورند. فرمانده کل قوا با اشاره به پیروزی ایمانِ جوانانِ شجاعِ حزبالله لبنان در مقابل ارتش تا دندان مسلح رژیم صهیونیستی و اعتراف آنان به ذلت شکست، افزودند: این پیروزی به معنی برتری و اقتدار معنوی بر قدرتهای مادی است و جوانان عزیز ارتشی، سپاهی، بسیجی و نیروی انتظامی باید قدر امتیاز استثنایی ایمان و معنویت خود را بدانند. حضرت آیت الله خامنه ای فرمانده کل قوا با اشاره به شجاعت، ایمان، صلابت و ایثار ملت در مقابل دشمنان و وادار کردن آنان به عقبنشینی خاطرنشان کردند: دشمنانی که در آغاز انقلاب اسلامی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی تصور نمیکردند این ملت بتواند در مقابل طوفانهای مخالفت آنان ایستادگی کند، اکنون با تجربه ای 30 ساله اعتراف میکنند ایران اسلامی و نیروهای مسلح آن، در قویترین موقعیت قرار دارد. رهبر انقلاب اسلامی، نیروهای مسلح کشور را به کسب فضایل بزرگ معنوی، فراگیری علوم، انضباط کامل، آمادگی دائمی و اخلاص در عمل توصیه کردند. در این مراسم، امیر سرتیپ احمدرضا پوردستان فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران ضمن خیر مقـدم بـه فرمانـده کـل قـوا، در گـزارشی به ارتقـاء سطح مؤلفـههای رزمی یگانهای ارتش اشاره کرد و استحکام بنیه های اعتقادی نیروها، استفاده از راهبرد نوآوری و شکوفایی در تمامی زمینه ها، تقویت روحـیـه خـودبـاوری و اعتماد به نفس بـا بهرهگیـری از تجـربیـات 8 سال دفاع مقدس را از برنامههای ارتش برشمرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
محیط پیدایش اسلام
اوضاع دینی و اعتقادی قبائل عرب جاهلی : عنصر اصلی قبائل عرب جاهلی ‘شرک و بی پرستی وبه تعبیری ‘ آمیزه ای از تعدد خدایان و طبیعت پرستی بود .اعتقاد به جن ‘ارواح و پرستش ماه و ستارگان ‘بین آنها رواج داشت و بتهای آنها دارای دو بعد بود "صنم " و "وثن " * و همچنین انسان های خرافاتی بوده که در این مورد بخصوص شاید همچنان هم این مورد این قبائل ادامه داشته باشد. و انسان های که داشتن دختری برای خود را ناپسند می پنداشتند. ودر بعضی از اوقات دختران خود را زنده به گور می کردند.
جزیره العرب
از منظر جغرافیایی
جنوب
( یمن )
مرکز و شرق
( صحرای عرب )
شمال و غرب
( حجاز )
2
نظام سیاسی حاکم بر مردم جزیره العرب عصر ظهور اسلام :
اساس بافت اجتماعی – سیاسی مردم عرب قبیله و عشیره بود .
نبود فرهنگ واحد و ایدئولوژی مشترک میان این قبیله ها ‘ نبود راه های ارتباطی مناسب ومحدودیت منابع اقتصادی سبب پراکندگی واستقرار نیافتن حاکمیت قانون و نظم سیاسی در جزیره العرب بود و در قبیله سه رکن وجود داشت : " نسب ‘ حسب و عصب "
و تنها می توان به تمدن ممتاز " سبا" و "ماراب یمن " که قبل از طلوع اسلام ازبین رفتند اشاره نمود
اخلاق نیک و بد مردم جزیره العرب عصر ظهور اسلام :
هر چند دارای خصلت های پسندیده ای همچون روحیه ساحشوری ‘وفای به عهد‘ بخشندگی و مهمان نوازی‘صراحت لهجه‘ حافظه قوی‘ نجابت‘ شرافت‘ نسب وهمتراز بودن عنایت داشت ; اما به خاطر اصالت بخشیدن به نژاد و خون ‘ افق این عنایت از قبیله فراتر نمی رفت . وهمچنین با اندکی تامل در دستاوردهای هر یک از این خوی ها پرده از استضعاف فکری و فرهنگی این سرزمین برمی دارد . زیرا جهت دار نبودن روحیه حماسی‘ در بسیاری اوقات‘ به افروختن بی دلیل آتش کینه و درگیری میان قبایل می انجامید.
................................................................................................................................................................................
* بت ها را اگر به شکل انسان بودند " صنم " و اگر به شکلی خاص بودند " وثن " می نامیدند
کمیت گرایی‘ فخر فروشی ‘ حاکمیت خرافات بازمانده از تحریف ادیان ‘ افسانه های باستانی ‘ اساطیری هریک نشان دیگری از انحطاط اندیشه و خالی بودن سازمان فکری آنان از تفکر بود .
زن و نظام خانوادگی در مردم جزیره العرب عصر ظهور اسلام:
3
اندیشه شیءانگارانه زن مبین اوج جاهلیت فرهنگی جزیره العرب بود . ودر این منطقه سرنوشت زن مقهور اراده مرد بود . و مرد می توانست آن گونه که می خواست با زن رفتار کند " حق فروش " " کشتن " "زدن " و آزار زن و... رابرخوردار بود . که این مسائل باعث متزلزل ساختن نظام خانواده در میان اعراب را در پی داشت . و همچنین در چنین جامعه ای شان زن را تا حد جانوران پایین آورده بود .
تاریخ جاهلیت و مفهوم آن :
از ریشه " جهل " است . ولی از کتب لغت بر می آید که مراد از آن به غیر از این معنا به حماقت ‘ سفاهت و بی خردی را نیز در بر می گیرد .
واژه جاهلیت را نخستین بار به وسیله قرآن * بر جزیره العرب اطلاق گشت .
.......................................................................................................
* قرآن کریم واژه جاهل را در خصوص زندگی مردمان قبل از بعثت به کار برده است .
مصداق جاهلیت در قرآن
پیروی از حکم و حکومت ناحق ‘ روی گردانی از دستورات الهی
بی پروایی زنان در جامعه و نمایاندن زیور و آرایش زنانه
تاکید بر خواسته های نابجا ‘ جانبداری بی دلیل از عقاید پوچ
4
در بحث عقاید جاهلی که در قرآن بدان تصریح شده است در کنار بت پرستی که کیش اغلب مردم جزیره العرب بوده است یکی دیگر از عقاید خرافی مشرکان این بوده است که می گفتند ما بت ها را نمی پرستیم مگر از آن روی که ما را به خداوند نزدیک می کنند . دیگر اینکه قائل بودند که خداوند فرزندانی دختر دارد و بعضی فرشتگان دختران خدا هستند و بدین سبب به پرستش آنها می پرداختند تا ایشان را شفاعت کنند . اعتقاد انحرافی دیگر آنان درباره جهان پس از مرگ است که می گفتند: جز همین زندگی دنیوی ما زندگی دیگری نیست . ما زنده می شویم و می میریم و ما را جز طبیعت ( دهر ) * نابود نمی کند .
خوردن مردار ‘ گوشت خوک ‘ خون ‘ نیم خورده حیوان درنده ‘ همه احکامی است که در جاهلیت رواج داشته و قرآن آنها را حرام و منع کرده است .
تاریخ پیامبر اسلام ﴿ ولادت‘ بعثت و دعوت ﴾
I دوران کودکی :
طبق نظر اهل تسنن : 12 ربیع الاول سال 570 م
تاریخ تولد پیامبر اسلام
طبق نظر اهل تشیعه : 19 ربیع الاول سال 570 م
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
6
پژوهش حاضر با هدف بیان مفهوم و سازوکارهاى تحقق عدالت اجتماعى تدوین شده است. در این پژوهش، نخست مفهوم عدالت ذیل چهار بُعد مورد بررسى قرار گرفته است تا تصویرى ملموستر از عدالت حاصل آید و سپس سازوکارهاى تحقق عدالت اجتماعى با هدف تحقق ابعاد تعریف شده براى عدالت، علاوه بر سطح کارگزاران، در عرصههاى سیاسى، اقتصادى و فرهنگى بحث شده است.
واژههاى کلیدى: عدالت، برابرى، توازن، قانونمندى، عدالت سیاسى، اقتصادى و فرهنگى.
اجراى احکام و اصول سیاسى اسلام، هدف اصلى نظریهپردازىهاى سیاسى است. تأملات نظرى درباره مفاهیمى چون عدالت، آزادى، برابرى، جامعه مدنى و ... هنگامى مورد قبول و مؤثر واقع مىشود که با در نظر گرفتن شرایط اجتماعى، فرهنگى، سیاسى و اقتصادى جامعه، زمینههاى اجرا و عملى شدن بیشترى براى آنها فراهم شود. بىتردید، هدف از تولید علم و نظریهپردازى در جامعه کنونى ایران، رفع مشکلات نظرى براى شفاف شدن مسیر عمل است. پژوهش حاضر نیز به بیان شاخصها و ابعاد عینىتر عدالت اجتماعى براى بالا بردن توان عملى و اجرایى آن در جامعه مىپردازد. وقتى تصویر ذهنى کارگزاران از عدالت اجتماعى شفافتر گردد، مىتوان به تحقق عدالت در جامعه امیدوار شد.
در این پژوهش نخست به ابعاد، مؤلفهها و شاخصهاى عدالت اجتماعى اشاره شده است و در ادامه، سازوکارهایى که به تحقق این ابعاد یارى مىرسانند، در سه بُعد سیاسى، اقتصادى و فرهنگى مورد بررسى قرار گرفتهاند. عدالت فردى و شخصى نیز به عنوان بُعدى مجزا در کنار سه بُعد فوق مطرح شده است، گر چه مىتوان آن را در ذیل عدالت فرهنگى، سیاسى و اقتصادى نیز بیان کرد
8
.
در مورد عدالت اجتماعى پژوهشهاى بسیارى صورت گرفته و هر اندیشمندى به اقتضاى بحث خود تعریفى از آن را ارایه داده است، با این حال هر تعریف تنها گوشهاى از مفهوم عدالت را روشن مىکند. نگارنده با توجه به این مسئله، سعى کرده به ابعادى از عدالت که به نظر مىرسد در نیل به مفهومى روشنتر و کاملتر از عدالت یارى مىرساند، اشاره نماید.
الف) مفهوم و ابعاد عدالت اجتماعى
1-برابرى و مساوات
برابرى از مهمترین ابعاد و بلکه اصلىترین معناى عدالت است. معناى برابرى این است که همه افراد صرف نظر از ملیت، جنس، نژاد و مذهب، در إزاى کار انجام شده از حق برابر به منظور استفاده از نعمتهاى مادى و معنوى موجود در جامعه برخوردار باشند.2 مبناى برابرى این است که: «انسانها به حسب گوهر و ذات برابرند... و از این نظر، دو گونه یا چند گونه آفریده نشدهاند».3 یا به فرمایش رسول اکرمصلى الله علیه وآله: «الناس کأسنان المشط؛4 مردم مثل دانههاى شانه هستند». اما آیا برابرى ذاتى انسانها سبب برابرى آنها در همه زمینهها مىباشد؟ و آیا تفاوت استعدادها و شایستگىهاى افراد باعث نابرابرى آنها با سایرین نمىشود؟
ارسطو برابرى را در لحاظ نمودن افراد در برخوردارى از ثروت، قدرت و احترام مىداند و معتقد است باید با هر کس مطابق با ویژگىهایش برخورد کرد.5 از طرف دیگر، عدهاى برپایى مساوات عادلانه را در دادن میزان آزادى، معقول مىدانند تا میدان براى فعالیت کلیه افراد فراهم گردد:
به موجب این که مقدار فعالیتها و کوششها یکسان نیست، اختلاف و تفاوت به میان مىآید: یکى جلو مىافتد و یکى عقب مىماند؛ یکى جلوتر مىرود و یکى عقبتر