لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
چرخه مدیریت بهبود بهره وری در سازمانهای تولیدی
مقدمه:
آنچه در سازمانها مزیت رقابتی ایـــجاد می کند، بهره وری به معنای بکارگیری و ترکیب موثر منابع موجود در سازمان است. بهبود اثربخش بهره وری همانند سایر مولفه ها و فرآیندهای نرم افزاری سازمانی از الزامات کار سازمانی است که در ذات و خمیرمایــه بهره وری بهبود نهفتـــه است و مشروعیت بهره وری در بهبود و اصلاح آن است. استقرار چرخه مدیریت بهبود بهره وری موجب مــــی گردد که بهره وری به صورت یک فرآیند دائمی ارتقا یابد و مسیر بهره وری مشخص و بسترسازیهای لازم صورت گیرد. حرکت بهره وری لازمه رشد و پیشرفت سازمان بوده و به نهادی شدن امر بهبود در نظامهای مختلف سازمانی منجر خواهد شد. در این مقاله به برخی راهکارهای عملی استقرار چرخه مدیریت بهبود بهره وری اشاره خواهد شد که بیشتر مبتنی بر تجارب نگارنده در یکی از سازمانهای بزرگ صنعتی است.
فرآیند چرخه مدیریت بهبود بهره وری
چرخه مدیریت بهبود بهره وری فرآیندی است که طی آن بین مجموعه عوامل تولید بهترین ترکیب حاصل و متناسب با شرایط درون و برون سازمانی در بهره وری تغییراتی حاصل می گردد. چرخه مدیریــــت بهبود بهره وری را می توان به مراحل زیرخلاصه کرد^:
1 - مرحله اندازه گیری بهره وری: برای شناخت وضعیت موجود بایستی ابتدا نوع شاخصهای مناسب اندازه گیری در هر زمینه و در سطوح سازمانی، بخشی و ملی مشخص و تعریف شوند و برای کمیت هریک از شاخصــها و جنبه های کیفی آنها در حد لازم هدفهای مربوط تعریف و مورد توافق قرار گیرند.
2 - مرحله ارزیابی و تحلیل بهره وری: در این مرحله با تحلیل و ارزیابی شاخصهای اندازه گیری بهره وری و تعیین نقاط قوت و ضعف آن، شرایط برای بهبود وضعیت موجود براساس چرخه بهره وری فراهم می شود(1). در تحلیل و ارزیابی فرهنگ بهره وری بسیاری از ریشه های عقب ماندگی بهره وری سازمانها مشخص و می توان از دل تحلیلها به راهکارهای عملی نیز دست یافت.
3 - برنامه ریزی بهبود بهره وری: الف - سازوکار طراحی مطلوب: در این مرحله، برای بهبود بهره وری لازم است به صورت دائمی وضعیتهای مطلوبی طراحی کرد. بهبود بـــــهره وری بدون نگریستن به وضعیتهای آرمانی امکان پذیر نیست. ضروری است که پیوسته به شکل فرآیندی روی وضعیت مطلوب کار کرد.
ب - مرحله فرهنگ سازی: چرخه بهبود بهـــرهوری در سازمان یک حرکت جمعی و سازمانی است که همه افراد سازمان در رده های مختلف بایستی درگیر آن شوند. بنابراین، فرهنگ سازی و تبدیل آن به صورت یک فرهنگ سازمانی کمک زیادی به استقرار و نهادی شدن آن می کند. باآموزش و اطــــــلاع رسانی می توان امکان پذیرش بهبود مستمر توسط کارکنان سازمان را فراهم ساخت.
3
ایجاد فرهنگ کار محوری لازمه بهبود است. در فرهنگ کارمحوری تاکید اصلی برروی موفقیتها و دستاوردهای موجود در کار است. این امر دلیل وجود و بقای سازمان است و هیچ چیز نمی تواند در این هدف بزرگ مداخله کند(2).
ج - مرحله عاطفی کردن بهبود بهره وری: برای بهره وری در سازمان ابتدا باید آن را شناخت. کارکنان سازمان بایستی علاقـه مند به بهبود بهره وری باشند و آن را دوست داشته باشند. به عبارت دیگر، بهره وری بایستی باعواطف و احساسات کارکنان عجین گردد و به نتایج آن ایمان آورند.
استقـــرار دائمی چرخه بهبود بهره وری بدون عاطفی کردن آن در سازمان موقتی و مقطعی خواهد بود. اساساً ارتباط عاطفی با بهره وری به این دلیل است که به حسن نیت منتهی می شود و این موضوع باعث خواهد شد که کارکنان بهترین تلاش خود را به کار ببندند و از جان مایه بگذارند(3).
د - مرحله ساختارسازی: در این مرحله بایستی کانال های حرکت فردی و جمعی در سازمان تعریف شوند و اینکه کارکنان چگونه میزان بهره وری را بالا ببرند، نیاز به بسترسازی دارد. بنابراین، در این مرحله بایستی مسیر فعالیتهای افراد سازمان مشخص و تعریف شده باشد.
ه- مرحله عمل: بهره وری، عمل به فرهنگهای ایجادشده مطلوب سازمانی است. در مرحله عمل، کارکنان سازمان در همه سطوح و متناسب با ماموریت خود بایستی دست به کار شوند و در جهت بهبود بهره وری دست به فعالیتهای فکری و جسمی بزنند.
و - مرحله بازنگری: آنچه به چرخه مدیریت بهبود بهره وری مشروعیت می دهد بازنگری است. با بازنگری، مجموعه فعالیتهای انجام شده در سازمان در فرآینــــد چرخه بهبود بهره وری می توان بهبود مستمر بهره وری را تضمین کرد.
سازوکارهای عملی
در استقرار چرخه مدیریت بهبود بهره وری راهکارهای مختلفی وجود دارد که به بعضی از آنها که در عمل تجربــــه شده در زیر اشاره می شود:
1 - نهادی کردن بهره وری در اندیشه: زیربنای استقرار چرخه مدیریت بهبود بهره وری این است که کارکنان یک سازمان تولید فکر کنند. کمبود سازمانها در مقوله بهره وری ، پول، تجهیزات، مواد و امکانات مادی نیست بلکه کمبود اصلی تولید فکر است. سازمانهای موفق و بهره ور علاوه بر نظم بوروکراتیک، تدابیر خاصی برای استفاده از کلیه ظرفیتهای فکری و عملی کارکنان خود اتخاذ کرده اند. علی رغم اینکه اصولاً فعالیت دانشگران و کارکنان علمی و فکری فرمول پذیر نیست سازمانهای پیشرو در بهره وری به تدریج به مکانیسم و شیوه های رهبری و زمینه های مناسب فرهنگی برای همافزایی تلاشها و اندیشه های کارکنان علمی دست یافته اند و موفق شده اند از افکار و ابتکارات و دانش آفرینی سازمانها و توسعه فکری این کارکنان بهره بیشتری ببرند. مدیریت موثر نیروی کار دانشگر و دانشمند نیازمند تدابیری است که حاصل آن توسعه کیفی و کمی ظرفیت دانش اندوزی، استفاده کارساز از دانش و توسعه دانش در سطح ملی و سازمانی است(4).
3
در صورت مدیریت برفکر و دانش کارکنان سازمان، بهره وری در اندیشه حاصل خواهد شد. مدیریت بردانش و اندیشه عبارت از مدیریت دانش سازمان که می تواند گستره ای از ویژگیهای عملکرد سازمانی را بهبود بخشد. فکر و دانش عاملی بنیادی است که کاربرد موفق آن، سازمانها را یاری می کند تا خدمات و کالاهایی بدیع ارائه دهند. این منبع عظیم دانش، بسیاری از گونه های مختلف فرایندهای سازمانی بهترین عملکردها، جلب اعتماد مشتری، نظامهای اطلاعات مدیریت، فرهنگ و هنجارها را دربر می گیرد(5). به طور کلی بهره وری در اندیشه با مکانیســــم های زیر به استقرار چرخه بهبود مدیریت بهره وری کمک می کند:
! نظام پیشنهادات فکرآفرین؛! نظامQ.C کارآفرین؛ ! نظامT.Q.M بهره ور. 2 - نهادی کردن صرفه جویی در کل سازمان: یکی از روشهای استقرار چرخه بهبود مدیریت بهره وری این است که صرفه جویی در همه سازمان به عنوان یک اصل مورد توجه قرار گیرد. دستیابی به بهره وری مستمر از طریق صرفه جویی، باشعار حاصل نمی شود بلکه در این راستا بایستی ساختارهای مناسبی طراحی کرد. معمولاً صرفه جویی از طریق دو مکانیسم ساختـــارسازی و تشویق در سازمان نهادی می شود.
روشهای تجربه شده برای نهادی کردن صرفه جویی در یکی از سازمانهای بزرگ صنعتی را می توان به صورت زیر خلاصه کرد:
ساختاری کردن صرفه جویی در مصرف انرژی از طریق دخیل کردن میزان مصرف در پاداش تولید؛
4
برقراری رابطه بین خوب مصرف کردن و پاداش؛
برقراری رابطه بین کیفیت استفاده از مواد و پاداش؛
پرداخت مستقیم مبلغی از صرفه جویی های انجام شده انرژی به کارکنان؛
تشویق کتبی کارکنانی که ستاره صرفه جویی هستند.
برای استقرار چرخه بهبود مستمر بـــــهرهوری از طریق صرفه جویی لازم است زمینه برای ساختارسازی فراهم شود.
3 - طراحی نظامهای بهره ور: برای استقرار چرخه مدیریت بهبود بهره وری در کنار کارهای فرهنگی و فرهنگ سازی باید ساختارهای مناسب و علمی طراحی و اجرا کرد. بعضاً مشاهده می شود که در سازمانها افراد زیادی هستند که داوطلب تولید بهره وری هستند ولی ساختار مناسبی وجود ندارد که از فکر، توان، استعداد و دلسوزی آنها به شکل معقول و منطقی استفاده شود. براین اساس، سازمانها بایستی به فکر طراحی ساز و کارهای بهره ور باشند. به طور کلی دونوع از ساختارهای بهره ور که در عمل در یکی از سازمانهای صنعتی تجربه شده را می توان به شرح زیر بیان کرد:
طراحی نظام نگهداری و تعمیرات فراگیر(TOTAL PROCUCTIVE MAINTENANCE= T.P.M)
نظامTPM یکی از ساختارهایی است که در سازمانهای تولیدی و صنعتی بهره وری را در عمل ارتقا می دهد. هدف از به کارگیری فرایند TPM عبارت از توانمندساختن همه کارکنان جهت به حداکثررساندن کارآیی عملیات نگهداری و تعمیرات بهره ور جامع است. استفاده از این نـظام، کانونی را فراهم می آورد تا مشارکت کنندگان یا اعضاء بتوانند توانمندیها، قابلیتها، دانش و تجربه خویش را ابــرازکنند. از طریق نت بهره ور جامع، همه می کوشند تا سازمانشان بهترین سازمان در زمینه خود باشد. این به نوبه خود موجب رشد تولید، ارتقای کیفیت برای مشتری و هزینه کمتر برای تولیدکننده می گردد(6). به طور کلی TPM به طرق زیر به استقرار چرخـــه بهبـود بهره وری کمک می کند:
- به حداکثررساندن میزان اثربخشی تجهیزات؛
- ایجاد یک سیستم کارآیی نگهداری و تعمیرات؛
- ایجاد فرصت و شرایط مناسب برای همکاری کلیه بخشهای بهره برداری(7).
پیاده سازی نظام مدیریت کیفیت فراگیر(TOTAL QUALITY MANAGEMENT = TQM)
نظامTQM یک ساختار بهره ور است و این به خاطر این است که در مدیریت کیفیت فراگیر بهجای اینکه مسئولیت افزایش کیفیـــت و بهره وری فقط به دوش یک واحد خاصی در سازمان باشد برعهده مدیران ارشد سازمان قرار می گیرد. مدیریت کیفیت فراگیر فقط به محصول برنمی گردد و یک دیدگاه جامع نسبت به سازمان و محصول دارد و تمام فعالیتها و فرآیندها و جزئیات کار را در بردارد. به طور کلی پیاده سازی نظامTQM در ابعاد زیر بهاستقرار چرخه بهبود مدیریت بهره وری کمک می کند:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
دانشگاه آزاد اسلامیواحد مشهد
دانشکده فنی و مهندسی
گروه هوش مصنوعی
بهبود در تصاویر فشرده شده
1.چکیده
در این مقاله ما روشهایی که در حوزه فشرده سازی ،تصاویر JPEG را بهبود می دهند را مورد بررسی قرار می دهیم بدون این که تصاویر فشرده شده را به طور کامل رمز گشایی کنیم روش اولی که مورد بررسی قرار می دهیم استفاده از یک تابع فازی جهت بهبود تصویر است در این روش ابتدا تابع بهبود را به حوزه فشرده سازی می بریم برای این کار ما نیاز به پیاده سازی عملگر های غیر خطی در حوزه فشرده سازی داریم پس از پیاده سازی این تابع را بر بلاک های 8*8 اعمال می کنیم و نتایج این تابع را بر روی بلاکها یکنواخت وبلاکهای دارای جزییات بررسی میکنیم و در پایان اتلگوریتم را برای بلاک ها متفاوت بهبود می دهیم . در روش دوم ابتدا مقدار کنسترانت تصویر را اندازه گیری کرده و سپس کنسترانت ضرایب را با یک مقدار ثابت بهبود می دهیم
2.مقدمه
امروزه حجم بالا تصاویر باعث شده است تا تصاویر فشرده شده مورد توجه بیشتری قرار گیرد فشرده سازی تصاویر با نگهداشتن کیفیت نسبی تصاویر حجم تصاویر را تا حد زیادی پایین می آورد . حجم پایین تصاویر در جایی که می خواهیم انتقال اطلاعات داشته باشیم بسیار مفید است . برای مثال می توان به انتقال تصاویر پزشکی از طریق اینترنت اشاره کرد
الگوریتم هایی که برای فشرده سازی تصاویر به کار می رود به دو گروه lossy ,lossless تقسیم می شوددر روش lossless اطلاعات تصویر از بین نمی رود و می توان با استفاده از تصویر فشرده شده و با استفاده از یک الگوریتم کدگشایی تصویر اولیه را بدست آورد ولی در روش های lossy مقداری از اطلاعات تصویر از بین می رود [2]
یکی از الگوریتم های معروف و پر کاربرد در فشرده سازی تصاویر الگوریتم فشرده سازی (JPEG) است در این روش ابتدا تصویر به قطعات 8*8 که همپوشانی ندارند تقسیم شده سپس ماتریس DCT را بر روی هر بلاک اعمال می کنیم ضرایب DCT را با استفاده از جدول مقدار دهی (Quantize Table) به یک مقدار گسسته مقدار دهی می کنیم این پردازش یک پردازش لوسی (lossy process) است و مقداری از اطلاعات را از دست می دهیم در این مرحله بسیاری از ضرایب کوچک (معمولاً قرکانس بالا) به مقدار صفر مقدار دهی می شوند حال این ضراین را با استفاده از یک الگوریتم کد گذاری کدگذاری می کنیم این عمل باعث پایین آمدن نسبت بیتی (
bit rate) تصویر می شود [5]
الگوریتم هایی که برای بهبود تصویر فشرده شده ارائه شده اند بر اساس زمان بهبود تصویر می توان به 3 دسته کلی تقسیم کرد :1- بهبود تصویر قبل از فشرده سازی 2- بهبود تصویر بعد از فشرده سازی 3- بهبود تصویردر حین فشرده سا زی[4]
یکی از معایب بزرگ الگوریتم ها دسته اول (بهبود قبل از فشرده سازی ) پایین آمدن قدرت و ضریب فشرده سازی تصویر پس از اعمال الگوریتم بهبود است الگوریتم هایی که در اینجا مورد بررسی قرار می دهیم از الگوریتم های دسته 2و3 است
3.روشهای بکار رفته برای بهبود تصاویر فشرده شده (JPEG)
یک تصویر فشرده شده به دو روش می توان بهبود بخشید در روش اول تصویر کاملاً رمز گشایی کرده و به حوزه پیکسلی می بریم و سپس تصویر بهبود یافته را با الگوریتم فشرده سازی مجدد فشرده می کنیم این امر (compress/decompress) باعث زمانبر شدن الگوریتم می شود علاوه بر این قدرت و ضریب فشرده سازی در تصاویر بهبود یافته در حوزه پیکسلی کم می شود.
روش دیگر برای بهبود تصاویر فشرده شده استفاده از ضرایب DCT تصویر است در این روش ما ابتدا ضرایب را با یک الگوریتم کدگشایی از تصویر بدست می آوریم سپس پردازش را در حوزه فشرده شده (Compressed Domain) بر روی تصویر اعمال کرده و سپس ضرایب را کد گذاری می کنیم در این روش ما زمان لازم برای (compress/decompress) را صرفه جویی می کنیم در این روش بدلیل این که بسیاری از ضرایب پس از عمل (Quantize) صفر می شوند محاسبات کمتری نسبت به حوزه پیکسلی خواهیم داشت
دو روش جهت بهبود تصاویر فشرده شده
1-3.استفاده از تابع فازی INT برای بهبود کنتراست تصویر
تابع فازی (INT-OP) بر اساس حد آستانه عمومی کنتراست تصویر را بهبود می دهد برای اعمال این تابع در حوزه پیکسلی ابتدا نیاز است تا سطوح خاکستری تصویر را در بازه [0 1] نرمال می کنیم
این تابع نقاطی که روشنایی کمتری دارد را تاریک تر می کند و نقاطی که روشنایی بیشتری را دارد را روشن تر می کند این تابع باعث می شود تا سطوح خاکستری ابتدا و انتها بازه فشرده شده و در عوض فاصله سطوح خاکستری میانی را افزایش می دهد که این موجب بالا رفتن کنسترانت تصویر می شود. این تابع یک تابع غیر خطی است
تابع INT در حوزه فشرده شده (Compressed Domain)
برای اعمال تابع در حوزه فشرده شده ما نیاز به پیاده سازی عملگر های خطی (جمع ، ضرب ، ...)و عملگر های غیر خطی (توان) در حوزه فشرده سازی داریم عملگر های خطی به راحتی پیاده سازی می شوند ولی مشکل اساسی ما پیاده سازی عملگر ها غیر خطی است اگر ما سطوح خاکستری هر بلاک 8*8 را با ماتریس U[8*8] نمایش دهیم و ضرایب
DCT هر بلاک Udct(که به طور مستقیم از تصویر فشرده شده بدست می آید) را داشته باشیم آنگاه با روابط زیر می توان عملگر غیر خطی توان را پیاده سازی کرد (Udct*sq)
در روابط بالا چند نکته را باید مورد نظر داشته باشیم اولاً در اغلب مواقع Udct صفر است و دوم این که تابع WQ(y1,y2,w1,w2,x1,x2) در 96% اوقات مقدار صفر را بر می گرداند. این نکات نشان می دهد که هر چند روابط بالا پیچیده و زمانبر است ولی در واقع زمان کمتری برای محاسبه آنها صرف خواهد شد.[1]
حال برای اعمال INT در حوزه فشرده سازی به صورت زیر عمل می کنیم .ابتدا مقادیر سطوح خاکستری را از بازه [0 255] به بازه [-128 127] می بریم تا مقادیر حول عدد صفر متقارن شوند . عدد صفر را به عنوان مقدار حد آستانه در نظر می گیریم (به جای مقدار 0.5 که در حوزه پیکسلی به عنوان حد آستانه در نظر می گرفتیم) و در نهایت تابع INT را به صورت زیر برای هر بلاک محاسبه می کنیم [1]
همانطور که در فرمول بالا مشاهده می کنید مقدار حد آستانه Udct(0,0) برای هر بلاک 8*8 تنها یکبار محاسبه می شود و هر بلاک 64 پیکسلی فقط از یک حد آستانه استفاده می کند در صورتی که در حوزه پیکسلی 64 حد آستانه متفاوت (سطح خاکستری پیکسل ) خواهیم داشت که این امر باعث بروز مشکل در بهبود تصویر می شود این مشکل در بلاک هایی یکنواخت که سطوح خاکستری نزدیکی به هم دارند مشکل کمتری ایجاد می کند نسبت به بلاک هایی که دارای جزییات هستند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 21 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
بهبود جنگلها و مراتع
سطح مراتع کشور ۹۰ میلیون هکتار است که طى برنامه پنج ساله سوم، مدیریت و کنترل مراتع بااجراى برنامه ها و شیوه هاى مشخصى دنبال شده است. وى اجراى طرح تعادل دام و مرتع و طرح بهبود و اصلاح مراتع را از جمله این برنامه ها ذکر کرد.
وى رفع چالش بین تولید گوشت قرمز به عنوان یک نیاز اولیه و تخریب مراتع را نیازمند برنامه ریزى مناسب دانست و افزود: اجراى طرح تعادل دام و مرتع طى دو سال قبل در رفع این مشکل موثر بوده است.
وى گرایش به سوى افزایش پرواربندى و دامدارى سنگین را از راهکارهاى مناسب در حفظ مراتع و کاهش فشار دام سبک در مراتع ذکر کرد و گفت: ۲۵ درصد ارزش مراتع کشور مربوط به بهره بردارى از علوفه است. وى افزود: ۷۵ درصد ارزش مراتع به خاطر حفظ خاک، تولید آب و حفظ ذخایر ژنتیکى مى باشد.
جنگلها، سرمایههای ملی هر کشور محسوب میشوند که حفاظت و استفادة صحیح از آنها، علاوه بر ثروتآفرینی، بقای محیطزیست را نیز تضمین مینماید. در مطلب زیر، راهکارهای بیوتکنولوژی جهت حفظ و استفادة مناسب از این سرمایههای ملی، ذکر گردیده است:
مقدمه
حدود 30 درصد از سطح کرة زمین بهوسیلة جنگلها پوشیده شده است که 25 درصد از آن در قارة اروپا و فدراسیون روسیه و بقیه در سایر نقاط جهان قرار دارند (کل مساحت جنگلهای دنیا تقریبا 9/3 میلیارد هکتار است). جنگلها و مراتع از حیث تأمین مواد غذایی جامعه، مصنوعات چوبی، محصولات کاغذی، تأمین تعداد زیادی از مایحتاج عمومی جامعه، جلوگیری از فرسایش و از بین رفتن خاک و حفظ آب و نزولات آسمانی، نقش مهمی را در اکوسیستمهای طبیعی ایفا مینمایند. بنابراین تلاش برای جلوگیری از نابودی این منابع برای حفظ حیات انسان و همچنین کسب درآمد از این منابع طبیعی، از اهمیت حیاتی برخوردار است.
بهکارگیری بیوتکنولوژی جهت حفظ و استفادة بهینه از جنگلها
3
بهطور کلی، بیوتکنولوژی از طرق زیر میتواند در زمینة حفظ و بهرهبرداری بهینه از جنگلها و مراتع مفید واقع شود:
1- کشت سلول و بافت
با استفاده از روشهای کشت بافت میتوان گونههای درختان جنگلی در معرض انقراض را که در شرایط طبیعی قادر به تکثیر نیستند، از نابودی نجات داد. برای حفظ این گونهها، بیوتکنولوژی با هدف تکثیر انبوه در شرایط کنترل شدة آزمایشگاه و سپس کشت آنها در عرصههای طبیعی، نقش حیاتی در حفظ گونههای جنگلی در حال زوال ایفا میکند. در حال حاضر در شمال کشور گونههایی مانند نارون، هزار، زبانگنجشک و نیز گونههایی از درختان جنگلهای زاگرس با این مشکل مواجه هستند که برای جلوگیری از انقراض آنها میتوان از روشهای بیوتکنولوژی استفاده کرد.
یکی دیگر از موارد استفاده از تکنیک کشت بافت در بخش جنگل، کوتاه کردن دوره تجدید نسل درختان جنگلی و همچنین کوتاه کردن زمان مورد نیاز برای دستیابی به پایداری فنوتیپی در درختان جنگلی میباشد.
2- نشانگرهای مولکولی
2-1- شناسایی سریع و به موقع ژنوتیپها
در بررسی گونهها و ژنوتیپها در برنامههای اصلاحی درختان جنگلی و غیرجنگلی، شناسایی و تمایز سریع بین مواد تحت بررسی، مدت زمان لازم برای انتخاب و اصلاح این گونهها را بهطور چشمگیری کاهش داده و موجب تسریع فرآیند اصلاح میشود. بررسی ضایعات و خصوصیات درختان جنگلی با نشانگرهای فنوتیپی به دهها سال وقت نیاز است که این باعث کندی کار میشود و زمان دستیابی به نتایج را طولانی میکند. کاربرد روشهای بیوتکنولوژی، بهویژه نشانگرهای مولکولی مانند RFLP و AFLP، راهحل مناسبی برای تسریع اصلاح گونههای جنگلی و کاهش مدت زمان بررسی نتایج حاصل از کارهای اصلاحی است. کاربرد روشهای مولکولی، امکان شناسایی و ارزیابی در اولین مراحل رشد گیاه را فراهم میکند و زمان لازم برای رسیدن به اطلاعات مورد نیاز را به حداقل میرساند.
3
2-2- انتخاب بر اساس نشانگر بهمنظور بهبود کمی و کیفی فرآوردههای جنگلی
مهمترین عواملی که انجام برنامههای اصلاح درختان جنگلی را به شیوة سنتی محدود میسازد عبارتند از:
الف) زمان بر بودن (طولانی بودن نسلها در گیاهان جنگلی)
ب) نبود دانش کافی در مورد روابط بین ساختارهای ژنوتیپی و فنوتیپی درختان در یک زمان واحد
ج) وجود مشکلات زیاد در کنترل فرآیند انتخاب در مورد گیاهانی با گردهافشانی باز.
باید توجه داشت که نمیتوان بر اساس خصوصیات ظاهری در مراحل اولیه رشد درختان، خصوصیات درختان بالغ را پیشبینی کرد و بنابراین ارزیابی کامل به روشی سنتی به زمان زیادی نیاز است.
2-3- کاربرد نشانگرها در استفادة صنعتی از جنگلها
سرعت رشد و فرم درخت در جنگلهای صنعتی، تعیینکننده ارزش و بازده اقتصادی آن است. اصلاح و تولید درختان با سرعت رشد زیاد و فرم متناسب، بهمنظور استفادة بهینه از منابع جنگلی، از اولویت خاصی برخوردار است و موجب افزایش بازده اقتصادی جنگلهای موجود خواهد بود. افزایش بهرهوری از جنگل و به خصوص افزایش کیفیت چوب و الوار از موارد مهم در مدیریت جنگل محسوب میشود. در این زمینه، برنامههای وسیعی در نقاط مختلف دنیا و بهخصوص در سطح اروپا با استفاده از برنامههای اصلاح کلاسیک و انتخاب به کمک نشانگر در جریان است. برخلاف بسیاری از گیاهان زراعی، تاریخچة انتخاب و اصلاح گونههای درختان جنگلی نسبتاً کوتاه است (بزرگترین برنامه اصلاحی سیستماتیکی که تاکنون صورت گرفته بروی گونههایی از اکالیپتوس و کاج بوده است)؛ بنابراین برای تسریع چرخة اصلاح این درختان، ابزارهای بیوتکنولوژی و از جمله نشانگرهای مولکولی، میتوانند راهگشا باشند و فرآیند شناسایی صفات کمی و کیفی مطلوب را شتاب بخشند.
5
2-4- سایر کاربردهای نشانگرها
از جمله کاربردهای دیگر نشانگرهای مولکولی در بخش جنگل موارد زیر است:
شناسایی کلونهای برتر، شناسایی آلودگی جنگلها، برآورد تنوع ژنتیکی به منظور استفاده از آن در استراتژیهای نمونهگیری، حفاظت ژنتیکی و حفاظت از کلکسیونهای جمعیتهای اصلاحی. ارزش واقعی نشانگرها را میتوان در بهکارگیری آنها در تحقیقاتی دید که جهت فهم مکانیزمهای پایة ژنتیکی و فیزیولوژیکی صورت میگیرند.
هماکنون تحقیقات هدفمندی در جهت شتابدهی به توسعة استفاده و بکارگیری نشانگرهای مولکولی جهت غربالگری گونههای جنگلی در سطح دنیا در حال انجام است.
3- مهندسی ژنتیک
برخی از استراتژیهای اصلاحی در درختان جنگلی، بر روی افزایش کمی صفاتی است که از قبل وجود داشتهاند. در حالی که در برخی از استراتژیها، هدف، وارد کردن صفاتی جدید به گیاه میزبان است. تکنیکهای DNA نوترکیب در هر دو مورد میتواند مؤثر باشند. مهندسی ژنتیک میتواند جهت اصلاح درختان جنگلی در زمینههای مختلفی بهکار رود. برخی از این زمینهها عبارتند از:
3-1- ایجاد گونههای جنگلی مقاوم به آفات و بیماریها
یکی از روشهای حفظ گونههای مهم جنگلی، حفاظت آنها از آفات و بیماریهای شایع است. گفتنی است که تعدادی از گونههای مهم جنگلی که از اهمیت زیادی برخوردارند، در جنگلهای صنعتی شمال کشور، در اثر حملة برخی از بیماریهایی که اپیدمی شدهاند، رو به انقراض و نابودی هستند (از جمله بیماری مرگ درختان نارون). برای جلوگیری از زیان وارده و انقراض این گونهها، اقدامات جدی باید به عمل آید. از طرفی، استفاده از سموم، موجب برهم خوردن تعادل زیستمحیطی، صرف هزینه زیاد و مقاومت تدریجی آفات به سموم میشود و از نظر عملی نیز کاربرد سموم در چنین سطح گستردهای امکانپذیر نیست. در این رابطه میتوان از روشهای مطمئن و بدون زیانهای زیستمحیطی مانند انتقال ژنهای مقاوم به عوامل قارچی و باکتریایی بیماریزا، استفاده کرد. برای جلوگیری از زیان حشرات، میتوان ژنهایی را که کدکننده یکسری مواد کشنده حشرات هستند به گیاه منتقل کرد و گیاه را در برابر حمله آفات، مقاوم ساخت. در این رابطه، انتقال ژن