هزار فایل: دانلود نمونه سوالات استخدامی

دانلود فایل, مقاله, مقالات, آموزش, تحقیق, پروژه, پایان نامه,پروپوزال, مرجع, کتاب, منابع, پاورپوینت, ورد, اکسل, پی دی اف,نمونه سوالات استخدامی,خرید کتاب,جزوه آموزشی ,,استخدامی,سوالات استخدامی,پایان نامه,خرید سوال

هزار فایل: دانلود نمونه سوالات استخدامی

دانلود فایل, مقاله, مقالات, آموزش, تحقیق, پروژه, پایان نامه,پروپوزال, مرجع, کتاب, منابع, پاورپوینت, ورد, اکسل, پی دی اف,نمونه سوالات استخدامی,خرید کتاب,جزوه آموزشی ,,استخدامی,سوالات استخدامی,پایان نامه,خرید سوال

تحقیق چگونه فرزند خود را برای مدرسه آماده 12 ص ( ورد)

تحقیق چگونه فرزند خود را برای مدرسه آماده 12 ص ( ورد)

تحقیق-چگونه-فرزند-خود-را-برای-مدرسه-آماده-12-ص-(-ورد)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 23 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏چ‏گونه فرزند خود را برای مدرسه آماده کنیم؟
‏می توان گفت ، هیچ ویژگی و مهارتی وجود ندارد که بچه‌ها برای پیشرفت در مدرسه به ‏آن نیاز نداشته باشند. برخی از این ویژگی‌ها و مهارت‌ها عبارتند از : بهداشت خوب و ‏سلامت جسمانی ، بلوغ فکری و اجتماعی ، مهارت های زبانی ، توانایی حل مسأله ، تفکر ‏خلاق ، و اطلاعات عمومی درباره جهان .
‏در حالی که به فرزند خود کمک می‌کنید در ‏هر یک از زمینه های یاد شده پیشرفت کند ، به خاطر داشته باشید که :
О ‏میزان ‏پیشرفت بچه‌ها متفاوت است.
О ‏بعضی بچه‌ها در بعضی زمینه‌ها قوی ترند.
‏همچنین ‏به خاطر داشته باشید که آماده شدن برای مدرسه ، تا حدی به انتظارات مدرسه مورد نظر ‏از دانش آموز بستگی دارد. ممکن است مدرسه ای بخواهد ، کودک در گوشه ای ساکت بنشیند
‏و الفبا بیاموزد و مدرسه دیگری انتظار داشته باشد ، دانش آموز با بچه های دیگر پیش ‏برود.
‏به نظر می‌رسد ، بچه هایی که می‌توانند خود را با انتظارات مدرسه وفق دهند ، ‏ازآمادگی بهتری برخوردارند. ممکن است شما دوست داشته باشید از مدرسه فرزند خود ‏دیدن کنید و از انتظارات مدیر و معلمان مدرسه اطلاع یابید. و درباره اختلافات نظر ‏خود با آن‌ها به بحث بپردازید. هر چند مدرسه‌ها در برنامه های خود اولویت های ‏متفاوتی دارند ، اما بسیاری از مربیان درباره عواملی که در موفقیت دانش آموزان نقش ‏به سزایی دارند ، هم عقیده اند. این عوامل عبارتند از :
‏بهداشت و سلامت جسمانی
‏کودکان به غذای خوب ، خواب کافی ، ‏فضای مناسب برای بازی و مراقبت های پزشکی نیازمندند. اگر این امکانات برای بچه‌ها
‏فراهم شود ، آن‌ها می‌توانند زندگی خوبی را شروع کنند و مشکلاتی را که در زندگی با ‏آنها روبرو می‌شوند ، مانند ، ناراحتی های جسمانی و مشکلات یادگیری ، کاهش ‏دهند.
‏بهداشت مطلوب برای بچه‌ها ، قبل از تولد و با مراقبت های پیش از زایمان ‏آغاز می‌شود. مادران باردار ، در طول دوره بارداری حتماً باید به پزشک یا درمانگاه ‏مراجعه کنند ، غذاهای مقوی بخورند ، از مصرف الکل ، توتون و مواد مخدر بپرهیزند و ‏استراحت کافی داشته باشند. زنان بارداری که از مراقبت های پزشکی مناسبی برخوردار ‏نیستند ، شانس تولد بچه هایی با ویژگی های زیر را افزایش می‌دهند :
О ‏هنگام تولد ‏وزن کمی دارند و امکان این که در طول زندگی با مشکلات جسمی و ناتوانی در یادگیری
‏روبه رو شوند ، زیاد است.
О ‏دچار آسم هستند.
О ‏عقب افتادگی ذهنی دارند.
О ‏دارای مشکلات گفتاری و زبانی هستند.
О ‏قدرت تمرکز ذهنی ندارند .
О ‏بیش ‏فعالند.
‏اگر کودک شما برخی از این مشکلات را دارد و یا قبلاً داشته است ، هر چه ‏زودتر با پزشک حوزه مدرسه یا نماینده های محلی خود مشورت کنید. بسیاری از جمعیت‌ها ، ‏خدمات رایگان یا ارزان قیمتی برای کمک به شما و فرزندتان ارائه ‏می‌دهند.
‏کودکان ، بعد از تولد نیز باید از بهداشت مناسب برخوردار باشند. یک ‏رژیم غذایی خوب می‌تواند در این زمینه بسیار مؤثر باشد. بچه های که در سنین مدرسه

 

دانلود فایل

تحقیق چگونه حافظه خود را تقویت کنیم 16 ص ( ورد)

تحقیق چگونه حافظه خود را تقویت کنیم 16 ص ( ورد)

تحقیق-چگونه-حافظه-خود-را-تقویت-کنیم-16-ص-(-ورد)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏چگونه حافظه خود را تقویت کنیم؟
‏ما بسیاری از مطالب را خوب به یاد می آوریم و برخی را سریعا فراموش می کنیم. ‏بعضی از مردم تاثیر زیادی بر ما می گذارند و می توانیم آنها را مدتها به خاطر بسپاریم ، اما درباره بعضی افراد حتی نامشان را در ذهن خود ثبت نمی کنیم.
‏چرا حافظه ما همواره یکسان عمل نمی کند و چرا برخی افراد حافظه بهتری دارند؟
‏حافظه خوب ، بجز در موارد استثنایی ، هدیه خاص برای افراد خاص نیست ، بلکه اکثرا محصول تلاش آگاهانه و سازمان یافته هر فرد است که از نیاز به دانستن و به یاد آوردن موفقیت آمیز، ناشی می شود.
‏هنر و علم هر دو عواملی هستند که می توانند نتایج شگفت آوری را از طریق تلاش دایم ایجاد کنند. حتی با کمی تمرین و مقداری آگاهی کلی از عواملی که در ایجاد یک حافظه بهتر موثرند، به نتایج مثبتی می توان دست یافت.
‏در اینجا به برخی رموز یک حافظه خوب ، یعنی عواملی که می توانند در ایجاد حافظه قوی موثر باشند، اشاره می کنیم.
‏علاقه
‏این یک قانون است ؛ اگر شما علاقه مند نباشید، به خاطر نخواهید سپرد. ما آنچه را که بدان علاقه مندیم ، به یاد می آوریم ؛ آنچه را که می توانیم خودمان را با آن در ارتباطی تنگاتنگ قرار دهیم ، آنچه را که کنجکاوی ما را برمی انگیزد، یا عمیقا آن را لمس می کنیم.
‏اگر شما اختصاصا به یک موضوع یا رویداد ویژه علاقه مند هستید، احتمال کمی وجود دارد که آن را فراموش کنید. بنابراین برای به خاطر سپردن سعی کنید علاقه به آن را در خود ایجاد کنید.
‏توجه
‏این قانون دوم است: اگر شما علاقه مند نباشید، توجه نخواهید کرد و اگر توجه نکنید، به خاطر نخواهید سپرد.
‏به جزییات توجه کنید و حالت های متمایز را جستجو کنید. چیزها را با هم مقایسه کنید تا شباهت یا عدم شباهت آنها را دریابید. به هر چیزی طوری نگاه کنید که گویی برای اولین بار است آن را می بینید. هنگام مشاهده و تحلیل از شلوغی ذهن پرهیز کنید.
‏بگذارید حواس شما به بهترین نحو عمل کند. ‏فرآیند مشاهده شامل 4 عنصر ضروری به نام توجه کامل ، تمرکز، توجه خلاق و درک آگاهانه است. دقت کنید توجه کامل (Concentration)‏و تمرکز (Focus) ‏به یک منظور اما به طرق متفاوت عمل می کنند.
‏اولی یک نقطه خاص و دومی یک حوزه خاص را دربرمی گیرد. در مورد اول شما جزییات کوچک را می بینید، در حالی که در حالت دوم تصویر بزرگتری را از بخشهای مختلف یک موضوع و کل آن در نظر می گیرید.
‏توجه خلاق به شما کمک می کند هر چیزی را از زوایای مختلف از نو بنگرید و با آنچه مشاهده می کنید، آگاهانه آشنا شوید. اگر در توجه خود درنگ کنید، توجه کامل داشته باشید و تمرکز کنید، به احتمال زیاد به خاطر خواهید سپرد.
‏درک
‏این قانون سوم است. آنچه را که درک نکنید، بخوبی به ذهن نخواهید سپرد. شما آن چیزی را به یاد می آورید که درک کرده اید و مفهومی از آن در ذهنتان نقش بسته است. بنابراین ضروری به نظر می رسد که آنچه را یاد می گیرید، آنالیز و سعی کنید آن را بفهمید.
‏موارد شک را از بین ببرید و در پی آن باشید تا مطلب برایتان واضح شود. یادداشت های ذهنی و توضیحی داشته باشید تا مطمئن شوید آنچه را که باید به یاد بسپارید، کاملا درک کرده اید
.
‏تکرار
‏و اما قانون چهارم ، اجازه دهید خاطره در ذهن شما نقش بندد، به طوری که به مدت طولانی باقی بماند، نه این که مانند ردپایی روی شن به زودی ناپدید شود.
‏مکرر بخوانید، بنویسید، ترسیم کنید و به ذهن بسپارید تا موضوع کاملا در ذهنتان ثبت شود. حفظ برخی موضوعات به تلاش بیشتری نیاز دارد و برخی دیگر سعی کمتری را می طلبد، اما به هر حال در همه موارد تکرار بیشتر به خاطر سپردن بیشتری را تضمین می کند.
‏مرور
‏هر از گاه آنچه را به ذهن سپرده اید، مرور کنید. این یکی از راههایی است که باعث تقویت حافظه ، تداوم اتصالات نورونی و ظاهر کردن دوباره مطالبی است که زیر لایه های جدید دانستنی های تازه کسب شده پنهان شده اند.
‏به کارگیری
‏هر آنچه می آموزید، عملا به کار گیرید. چیزی را که فهمیده اید تمرین کنید. دانش تئوری خود را مورد استفاده عملی قرار دهید.
‏اگر به آموزش یک زبان خارجی مشغول هستید و لغات جدیدی را آموخته اید، استفاده از آنها را در مکالمات آغاز کنید. اگر تکنیک های جدید یک ابزار یا سیستم را آموخته اید، عملا از آن تکنیک ها استفاده کنید.
‏به یاد آوردن
‏عمل یادآوری و مرور یک هدف را دنبال می کنند، اما یادآوری کمی متفاوت از آن است. بدین معنی که اساسا یک تمرین ذهنی است که در آن شما سعی می کنید به طور ارادی آنچه را که زمانی در گذشته تجربه کرده اید، به یاد آورید.
‏در مرور، شما از عوامل خارجی مانند کتاب ، مقالات ، نقشه و غیره کمی می گیرید، در حالی که در یادآوری بیشتر بر ذهن و توانایی خود در فکر کردن ، تجسم فکری و ایجاد مجدد ذهنی به آنچه می خواهید به یاد آورید تکیه می کنید.
‏تداعی معانی
‏به یاد آوردن برخی مطالب مستلزم به یاد آوردن مطالب دیگر است. این به سبب ارتباط و تداعی معانی است که در ذهن خود ایجاد می کنیم.
‏از آنجا که همه دانش انسان نسبی است ، ما مطالب را در ارتباط با موضوعات دیگر به یاد می آوریم. همه ما مایلیم میان دانسته های جدید با دانش قبلی ذخیره شده در ذهنمان ارتباط برقرار سازیم.
‏این فرآیند وابسته به روشی است که اطلاعات را به صورت فایلهایی که آماده مراجعه هستند، سازماندهی می کنیم. شما می توانید حافظه خود را با تعمیق این پدیده تقویت کنید. فرض کنید مطلب جدیدی را درباره اینترنت آموخته اید.
‏سعی کنید این مطلب را به اطلاعاتی که از پیش در ذهن خود درباره اینترنت دارید، ربط دهید. هرگاه مطلب جدیدی می آموزید از خود بپرسید، چگونه می توانم آن را با اطلاعات قبلی خود ارتباط دهم؟ چه نکته جدیدی در آنچه اکنون آموخته ام وجود دارد؟ آن را در کجای متن اطلاعات موجود در ذهن خود می توانم جای دهم؟

 

دانلود فایل

تحقیق از خود بیگانگی 13 ص

تحقیق از خود بیگانگی 13 ص

تحقیق-از-خود-بیگانگی-13-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..DOC) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه

 قسمتی از متن word (..DOC) : 
 

‏2
‏از خودبیگانگی
‏ از خود بیگانگی، یکی از مهم ترین مسائل انسان شناختی است که در رشته های گوناگون علوم انسانی از جمله جامعه شناسی، روان شناسی، فلسفه و حتی روان پزشکی مورد توجه قرار گرفته است.
‏از خود بیگانگی، یکی از مهم ترین مسائل انسان شناختی است که در رشته های گوناگون علوم انسانی از جمله جامعه شناسی، روان شناسی، فلسفه و حتی روان پزشکی مورد توجه قرار گرفته است. مفهوم «alienation‏» که دز زبان فارسی به «از خودبیگانگی» ترجمه شده است، عنوانی است کلی برای بسیاری از دردهای فردی و اجتماعی انسان; و به دلیل همین کلیت، مفهومی است بسیار مبهم. به عبارت دیگر، وقتی همه مشکلات را زیر یک عنوان کلی خلاصه می کنیم، در واقع روشن نیست که درباره چه مشکلی بحث می کنیم. برای مثال، وقتی می گویم: «فلانی بیمار است» چیزی که از این تعبیر دستگیرمان می شود، این است که حال این شخص خوب نیست; یعنی آن گونه که باید باشد نیست. اما اینکه چه مشکلی برای او پیش آمده، یا چه اختلالی در مزاج او رخ داده، که موجب این وضع شده است و چگونه می توان با ایجاد تغییراتی در مزاج او زمینه بهبودی او را فراهم نمود، مشخص نیست. بر همین اساس است اگر فردی دچار از خودبیگانگی شده باشد. سؤال می شود چگونه این مشکل یا بیماری به وجود آمده، راه حل و یا درمان آن چیست؟ چرا بسیاری از انسان ها به این درد مزمن مبتلا هستند؟ راه های پیشگیری از آن کدام است؟ چه اقداماتی باید در زندگی انسان صورت گیرد تا به رفع آن منجر شود؟ مجموعه سؤالاتی از این دست و پاسخ به این پرسش ها، مستلزم بررسی مفهوم از خودبیگانگی، تبیین دیدگاه های مختلف درباره آن و در نهایت، ارائه راه کارهایی برای پیشگیری یا درمان آن می باشد. ابتدا به بررسی مفهوم از خودبیگانگی می پردازیم:
‏● بررسی مفهوم از خودبیگانگی
‏واژه «alienation‏» که در زبان فارسی غالباً به «از خودبیگانگی» ترجمه شده است، در فلسفه غرب سابقه طولانی دارد. ریشه این اصطلاح کلمه لاتینی «alius‏» به معنای «دیگر» است. پسوندen‏ در زبان لاتینی صفت ساز است. بنابراین، «alien‏» به معنای منسوب به دیگری است. از صفت alien‏فعل alienate‏ ساخته شده است، به معنای «از آنِ شخص دیگر کردن» یا به عبارت واضح تر، «انتقال به غیر». سپس از این کلمه، اسم فعل alienation‏به معنای «انتقال به غیر» (الیناسیون) ساخته شده است. مورد استعمال اصلی آن مناسبات حقوقی است به معنای سلب حقی از یک شخص و انتقال آن به شخصی دیگر. اما با گذشت زمان، این مفهوم آن قدر توسعه پیدا کرده، که در جامعه شناسی، روان شناسی، فلسفه و حتی روان پزشکی کاربرد دارد. در روان شناسی و روان پزشکی، الیناسیون عبارت است از حالت ناشی از اختلال روانی یا به اصطلاح، «روانی» بودن.۱ البته این معنا نیز با مفهوم حقوقی کلمه ارتباط دارد; زیرا از یک سو بیمار روانی، شخصی است که سلامت عقل خود را از دست داده است (عقل از او سلب شده است)، و از سوی دیگر، قانون پاره ای از حقوق چنین شخصی را سلب می کند و به ولی یا وارث او انتقال می دهد. این همان مفهوم قضایی «حجر» است. بنابراین، «فرد الینه» از جهت قضایی معادل «محجور» خواهد بود.۲ پس از بررسی مفهوم «الیناسیون»، نگاهی کوتاه به سیر تاریخی آن، به ویژه در فلسفه غرب، می اندازیم.
‏2
‏● دورنمای تاریخی از خودبیگانگی
‏واژه از خودبیگانگی در طول تاریخ گاهی مفهومی با بار ارزشی مثبت و گاهی نیز بار ارزشی منفی و ضد ارزش داشته است. آنچه در محافل علمی و فرهنگی مطرح و در اینجا مدّنظر است، کاربرد منفی آن است. اما به دلیل اینکه در گذشته این واژه بیشتر با بار ارزشی مثبت مورد استفاده قرار گرفته است، اشاره ای کوتاه به معنای مثبت آن می کنیم.
‏الیناسیون یا از خودبیگانگی به معنای مثبت یعنی وارستن از خود یا از خود بی خود شدن است. از این رو، به معنای خَلْسه یا وجد و حال عرفانی است.۳ اگر الیناسیون را به این معنا در نظر بگیریم، در واقع یک روش عرفانی (mystic‏) است برای رسیدن به دانش حقیقی. در این صورت، در مقابل روش عقلانی قرار می گیرد. در روش عقلانی انسان می کوشد با تحلیل و ترکیب مفاهیم به حقایق جهان دست یابد، ولی در روش عرفانی، عارف برای رسیدن به حقیقت سعی می کند از خویشتن خویش بیرون آید و حقیقت را در خود حقیقت درک کند. بنابراین، تجربه عرفانی به معنای توضیح‏ (explanation‏) رازهای نهفته هستی نیست، بلکه به معنای رفتن در دل این رازها و پذیرفتن آن ها به همان صورت سر بسته است. به همین دلیل است که در عرفان ایرانی، در ستایش بیخودی و بیهوشی و نکوهش عقل و هوش مطالب فراوانی بیان شده است.
‏تاریخ این نحوه تفکّر در غرب نیز از دیر زمان وجود داشته است; هم در ادیان بسیار کهن و هم در نظرات برخی از قدیمی ترین فلاسفه غرب (یونان). در اینجا به عنوان شاهد، نمونه هایی را به اختصار ذکر می کنیم:
‏فیلون اسکندرانی (حدود ۴۰ م) این رگه عرفانی و شهودی را داخل در فلسفه و دیانت یهودی می کند. در «سفر خروج» چنین آمده: «موسی به خدا گفت: اینکه چون نزد بنی اسرائیل برسم و بدیشان گویم خدای پدران شما مرا نزد شما فرستاده است و از من بپرسند که نام او چیست، بدیشان چه بگویم که خدا به موسی گفت: هستم آنکه هستم و گفت به بنی اسرائیل چنین بگو: اهیه (هستم) مرا نزد شما فرستاد.»۴تعبیر فیلون از این عبارت آن است که خدا می گوید: ماهیت من هستی است و هستی قابل توصیف و بیان نیست; یعنی ذات خداوند را نه با اندیشه تحلیلی، بلکه با مراقبت عرفانی جذبه، با بیرون آمدن از خویشتن می توان دریافت، و کسانی را که نمی توانند این حال بی خویشتنی را درک کنند، «ساکنان همیشگی تاریکی اند» و سخنان کسانی که «در روشنایی زندگی می کنند» باور ندارند.۵
‏در فلسفه نوافلاطونی قرن سوم نیز در آثار فلوطین (۲۰۵ـ۲۷۰ م) این تعبیر به کار برده شده است. او نیز راه دستیابی به دانش حقیقی را بیرون شدن از خود و جذب شدن به سوی مطلوب می داند.۶ چنانکه می بینیم در فلسفه اشراقی و در یهودیت و مسحیت قرون وسطایی و در عرفان ایران و به طور کلی در تفکر شهودی، بی خویشتنی یا از خود بیگانگی ارزش مثبتی است. اما در عصر جدید، بخصوص از زمان هگل (۱۷۷۰ـ۱۸۳۱) به این سو، مفهوم از خودبیگانگی یا بی خویشتنی معنای منفی پیدا می کند و تقریباً در همه حوزه های علوم انسانی، اعم از جامعه شناسی، روان شناسی، فلسفه و حتی روان پزشکی به عنوان یک آسیب و بحران که هویت انسانی را هدف قرار داده و او را نه تنها از مسیر کمال دور می کند، بلکه سلامتی انسان را نیز تهدید می نماید به کار رفته است. در اینجا برای آشنایی بیشتر با این مفهوم، به بیان فشرده برخی دیدگاه ها درباره از خودبیگانگی می پردازیم.
‏● هگل و از خودبیگانگی
‏در فلسفه هگل دست یافتن به دانش حقیقی (دانش مطلق) به معنای بازیافتن خویشتن است. هگل نیز مانند فلوطین معتقد است که دانش به معنای یگانگی داننده و دانسته است، اما به اعتقاد او این یگانگی با پیوستن انسان به خویشتن خویش حاصل می شود، نه با بیرون آمدن از خویشتن. هگل بر این بارو است که اندیشه باید بر پای خود بایستند و متعلق خود (دانسته عین) و در نتیجه، دانش مطلق، حاصل شود. اما جذب دانسته در داننده به این معناست که داننده ساختگار دانسته را بشناسد و از آنچه در درون آن می گذرد سر در آورد. یعنی داننده دَرِ صندوقچه اسرار را باز کند و محتوای آن را بیرون ریزد. بدین ترتیب، اسراری باقی نمی ماند; نتیجه روش فلسفی یا تحلیلی توضیح اسرار است، و در نتیجه، نفی اسرار. این محور مرکزی اختلاف فلسفه هگل با تفکر شهودی است و گردش مفهوم بی خویشتنی از قدیم به جدید و از مثبت به منفی بر این محور صورت می گیرد.
‏4
‏بنابراین، مفهوم بی خویشتنی در عصر جدید و به ویژه در دست هگل وارونه می شود. هگل مفهوم از خودبیگانگی را در حوزه های مختلف از جمله در حوزه دین به کار می برد و از مجموعه سخنان وی بر می آید که وی دین را یکی از عوامل از خودبیگانگی انسان به معنای منفی آن می داند. هگل می گوید: دو نوع قانون داریم: ۱. قانون طبیعی; ۲. قانون وضع شده. وی دین را مجموعه ای از قضایا می داند که از ناحیه مرجعی وضع شده و ما ملزم به تبعیت از آن هستیم و مبنای چنین دینی را اعتبار و اقتدار آن مرجع می داند نه تشخیص عقل. به نظر هگل، یهودیت یک چنین دینی است. هگل می گوید: پذیرفتن دین یعنی پذیرفتن قوانین وضعی و مقهور اراده غیر شدن و بیرون آمدن از امتداد وجودی خود. هگل این وضع را «بریدن» یا «فصل شدن» انسان از طبیعت خود می داند; زیرا در این حالت دیانت انسان که تعیین کننده رفتار اوست از طبیعت او نمی جوشد، بلکه از بیرون بر او تحمیل می شود.۷ هگل جوهر از خودبیگانگی را در این نکته نهفته می بیند که فرد انسان احساس می کند حیات شخصیت فردی او خارج از ذات او، یعنی در جامعه و دولت وجود دارد. وی پایان از خودبیگانگی را عصر روشنگری می داند که حقایق تقویت کننده بیگانگی کاهش می یابد. انگیزه خارجی امری عینی و صددرصد محسوس و ملموس می شود و دولت و سازمان دینی دیگر حقایقی هراس انگیز و اضطراب آفرین نیستند، بلکه بخشی از عالم مادی هستند که در معرض بررسی و تحقیق علمی قرار می گیرند.۸
‏هگل به از خودبیگانگی در حوزه اقتصاد نیز عنایت داشته و معتقد است تقسیم کار و تنوع آن انسان را از اینکه نیازهای خود را تأمین کند و به آنچه تولید می کند نیازمند باشد، دور می سازد و سبب اعتماد انسان به غیر خود (انسان های دیگر و صنعت و فن) و پیدایش نیرویی برتر از انسان و حاکم بر او می شود که از حیطه قدرت او خارج است و آن موجود بیگانه بر او مسلّط می شود.۹
‏● فوئرباخ و از خودبیگانگی‏
‏فوئرباخ، که در حقیقت واسطه فکری میان هگل و مارکس است، از خودبیگانگی هگل را در دین مطرح کرده است. فوئر باخ، که یک فیلسوف ماتریالیست است، دین را عامل بزرگ از خودبیگانگی انسان می شمارد.۱۰ وی معتقد بود که آدمی حق، محبّت و خیر را می خواهد و چون نمی تواند آن ها را تحقق بخشد، آن ها را به موجودی برتر، یعنی نوع انسان که آن را «اللّه» می نامد، نسبت می دهد و در وجود خدایی با این صفات مجسّم می سازد و به این طریق از خود بیگانه می شود. به همین دلیل، وی دین را مانعی در راه پیشرفت مادی، معنوی و اجتماعی انسان تلقّی می کند. وی معتقد است که انسان در سیر خود برای رهایی از دین و به تعبیری از خودبیگانگی، سه مرحله را گذرانده یا باید بگذراند: در مرحله نخست، خدا و انسان در دامن دین به هم آمیخته بودند; در مرحله دوم، انسان از خدا کناره می گیرد تا روی پای خود بایستد و مرحله سوم، که فوئرباخ همه را به سوی تحقق بخشیدن به آن فرا می خواند، مرحله علم انسانی است که انسان ماهیت خود را باز می یابد، مالک جوهر خویش می شود، نوع انسانی خدای انسان می گردد و به جای رابطه خدا و انسان، رابطه نوع انسانی و انسان مطرح می شود.۱۱
‏● مارکس و از خودبیگانگی
‏کارل مارکس برای «کار» بالاترین ارزش را قایل است و می گوید: «انسان در روند کار، خود را می سازد و سرشت نوعی خود را به جا می آورد. بنابراین، زیستن یعنی کار کردن. به همین دلیل، مارکس کار را «تجلّی زندگی» می نامد.۱۲ این تجلّی از زندگی ممکن است موجب «بیگانگی از زندگی» شود. این مشکل زمانی پیش می آید که انگیزه کار نه «نیاز درونی»، بلکه «نیاز بیرونی» و «اتفاقی» باشد;۱۳ یعنی وقتی که انسان ناچار باشد برای ادامه حیات خود، کار خود را و در واقع، خویشتن خود را مانند کالا بفروشد. کارل مارکس می گوید: «انسان از طریق الوهیت و ایدئولوژی "خود حقیقی اش" را تحقق نمی بخشد، بلکه از طریق اتحاد با جهان به وسیله کار خلّاق، فعالیّت سازنده، و روابط اجتماعی عینی و هماهنگش، ذات خود را محقق می سازد.»
‏مارکس بر این باور است که دین و آموزه های دینی یکی از موانعی است که در مسیر خود شکوفایی کامل انسان قرار دارد و عامل از خودبیگانگی او می شود; به این بیان که دین با دادن وعده و وعیدهای اخروی جلوی حرکت توده های مردمی را می گیرد و نمی گذارد انسان ها در مقابل حکومت های استبدادی قیام کنند و از انسان یک موجود خیالی می سازد و هیچ گاه انسان به هویت حقیقی خودش دست نمی یابد و به این صورت از حقیقت خود فاصله می گیرد و از خود بیگانه می شود. مارکس راه نجات انسان ها را از خودبیگانگی، مقابله با دین و از بین بردن دین می داند.
‏علاوه بر سه متفکر مذکور، توماس هابز (Tomashabbes‏)، بندیک اسپینوزا (Bendict spinozsa‏)، جان لاک (John Locke‏)، ژان ژاک روسو (jean jacuessRousseau‏)، ماکس شلر (Max scheler‏)، یوهان فیخته (Johann Fichte‏)، ولفونگ گوته (Wolfganggoethe‏)، ویلهلم ون هامبولت (Wilhelm vonhumboldt‏)، سورن کی یر که گورد (
‏4
Soern kierkegoard‏) و پل تیلیخ (Paul Tilhich‏) از اندیشمندانی هستند که به مسئله از خودبیگانگی پرداخته اند.۱۴
‏● بررس‏ی‏ و ارز‏ی‏اب‏ی‏
‏تأمّل‏ی‏ کوتاه درباره س‏ی‏ر‏ تار‏ی‏خ‏ی‏ مفهوم از خودب‏ی‏گانگ‏ی‏ در فلسفه غرب و بدون ترد‏ی‏د،‏ پرداختن به مسئله «از خودب‏ی‏گانگ‏ی‏»‏ توسط اند‏ی‏شمندان‏ غرب‏ی‏ به و‏ی‏ژه‏ در سده هجدهم و نوزدهم م‏ی‏لاد‏ی‏ نشان م‏ی‏ دهد که ا‏ی‏ن‏ مسئله ‏ی‏ک‏ی‏ از مهم تر‏ی‏ن‏ مسائل انسان شناخت‏ی‏ است. در واقع، ‏ی‏ک‏ی‏ از دردها‏ی‏ مزمن و خطرناک‏ی‏ است که انسان‏ی‏ت‏ انسان را تهد‏ی‏د‏ م‏ی‏ کند و حداقل فا‏ی‏ده‏ آن هشدار‏ی‏ است به همه انسان ها و رهبران فکر‏ی‏ و فرهنگ‏ی‏ جامعه بشر‏ی‏. اما تب‏یی‏ن‏ی‏ که اند‏ی‏شمندان‏ غرب‏ی‏ از ا‏ی‏ن‏ مسئله ارائه نموده اند، از نظر متفکّران ما به جدّ مورد نقد و بررس‏ی‏ است; ز‏ی‏را‏ ما د‏ی‏ن‏ را م‏انع‏ از خودب‏ی‏گانگ‏ی‏ م‏ی‏ دان‏ی‏م،‏ در حال‏ی‏ که آن ها د‏ی‏ن‏ را عامل از خودب‏ی‏گانگ‏ی‏ انسان م‏ی‏ دانند. وجه مشترک ب‏ی‏شتر‏ ا‏ی‏ن‏ متفکران، به و‏ی‏ژه‏ هگل، فوئرباخ و مارکس در زم‏ی‏نه‏ رابطه د‏ی‏ن‏ و از خودب‏ی‏گانگ‏ی‏،‏ آن است که هر سه د‏ی‏ن‏ را به عنوان ‏ی‏ک‏ی‏ از مهم تر‏ی‏ن‏ علل از خودب‏ی‏گانگ‏ی‏ بشر م‏ی‏ دا‏نند‏ و بر ا‏ی‏ن‏ باورند که تا بشر د‏ی‏ن‏ را کنار نگذارد، نم‏ی‏ تواند خو‏ی‏شتن‏ خو‏ی‏ش‏ را باز‏ی‏ابد‏; ز‏ی‏را‏ آن ها د‏ی‏ن‏ را حاکم بر اند‏ی‏شه‏ بشر‏ی‏ م‏ی‏ دانند و معتقدند پذ‏ی‏رش‏ د‏ی‏ن‏ ‏ی‏عن‏ی‏ مقهور اراده غ‏ی‏ر‏ شدن و ب‏ی‏رون‏ آمدن از امتداد وجود‏ی‏ خود.
‏نقد‏ و بررس‏ی‏ ا‏ی‏ن‏ د‏ی‏دگاه‏ ها به صورت تفص‏ی‏ل‏ی‏ از حوصله ا‏ی‏ن‏ نوشتار خارج است، اما به برخ‏ی‏ از اشکالات اساس‏ی‏ آن ها اشاره م‏ی‏ کن‏ی‏م‏:
‏▪ تقر‏ی‏باً‏ در همه ا‏ی‏ن‏ د‏ی‏دگاه‏ ها به و‏ی‏ژه‏ در سه د‏ی‏دگاه‏ی‏ که ب‏ی‏ان‏ شد، ا‏ی‏ن‏ مطلب به چشم م‏ی‏ خورد که انسان را تنها در زندگ‏ی‏ ماد‏ی‏ ا‏ی‏ن‏ جهان‏ی‏ خلاصه م‏ی‏ کنند و د‏ی‏گر‏ ساحت ها‏ی‏ وجود‏ی‏ انسان را ناد‏ی‏ده‏ م‏ی‏ گ‏ی‏رند‏. حال آنکه، انسان موجود‏ی‏ است چند ساحت‏ی‏ که در جا‏ی‏ خود ا‏ی‏ن‏ مسئله به ‏صورت‏ مستدل به اثبات رس‏ی‏ده‏ است.۱۵
‏▪ ب‏ی‏شتر‏ ا‏ی‏ن‏ د‏ی‏دگاه‏ ها، خدا را موجود‏ی‏ ساخته ذهن خودآگاه ‏ی‏ا‏ ناخودآگاه بشر م‏ی‏ دانند. ا‏ی‏ن‏ ادعا فاقد پشتوانه استدلال‏ی‏ و برهان‏ی‏ است و در جا‏ی‏ خود به اثبات رس‏ی‏ده‏ که خدا ‏ی‏ک‏ موجود خ‏ی‏ال‏ی‏ ساخته ذهن بشر ن‏ی‏ست،‏ بلکه موجود‏ی‏ واقع‏ی‏ و حق‏ی‏ق‏ی‏ است که همه عالم هست‏ی‏ مخلوق، ن‏ی‏ازمند‏ و ع‏ی‏ن‏ ربط به او هستند. به نظر م‏ی‏ رسد، با فرو ر‏ی‏ختن‏ ا‏ی‏ن‏ دو مبنا کل‏ی‏ه‏ تحل‏ی‏ل‏ ها‏ی‏ مبتن‏ی‏ بر آن از ب‏ی‏ن‏ م‏ی‏ رود. به اعتقاد ما ر‏ی‏شه‏ ها و عوامل پ‏ی‏دا‏ی‏ش‏ مسئله «از خودب‏ی‏گانگ‏ی‏»‏ به عنوان ‏ی‏ک‏ مشکل را با‏ی‏د‏ در تعال‏ی‏م‏ و اد‏ی‏ان‏ آسمان‏ی‏ جستوجو کرد و اد‏ی‏ان‏ اله‏ی‏ پ‏ی‏ش‏ از هر متفکر‏ی‏ ‏به‏ ا‏ی‏ن‏ مسئله پرداخته اند و همواره با ب‏ی‏ان‏ ها‏ی‏ گوناگون به انسان ها هشدار داده اند که از ا‏ی‏ن‏ ب‏ی‏مار‏ی‏ خطرناک‏ی‏ که انسان‏ی‏ت‏ آن ها را تهد‏ی‏د‏ م‏ی‏ کند، غفلت نورزند. بنابرا‏ی‏ن،‏ ما در ادامه بحث مسئله از خودب‏ی‏گانگ‏ی‏ را از د‏ی‏دگاه‏ اسلام و روان شناس‏ی‏ مورد بررس‏ی‏ قرار م‏ی‏ ده‏ی‏م،‏ ‏سپس‏ راه کارها‏یی‏ برا‏ی‏ پ‏ی‏ش‏ گ‏ی‏ر‏ی‏ و درمان آن ارائه م‏ی‏ نما‏یی‏م‏.
‏● اسلام و مسئله از خود ب‏ی‏گانگ‏ی‏
‏ب‏ی‏ ترد‏ی‏د‏ همه اد‏ی‏ان‏ آسمان‏ی‏،‏ به و‏ی‏ژه‏ اسلام، برا‏ی‏ هدا‏ی‏ت‏ انسان در مس‏ی‏ر‏ کمال و دگرگون کردن و تعال‏ی‏ بخش‏ی‏دن‏ به هو‏ی‏ت‏ انسان آمده اند. در م‏ی‏ان‏ همه موجودات جهان هست‏ی‏ فقط انسان است که قابل‏ی‏ت‏ ا‏ی‏ن‏ دگرگون‏ی‏ را دارد. انسان م‏ی‏ تواند با اراده و اخت‏ی‏ار‏ خود راه تعال‏ی‏ بخش‏ی‏دن‏ به هو‏ی‏ت‏ خو‏ی‏ش‏ را برگز‏ی‏ند‏ و ‏ی‏ا‏ ا‏ی‏نکه‏ هو‏ی‏ت‏ واقع‏ی‏ خو‏ی‏ش‏ را با علم و آگاه‏ی‏ ب‏ی‏ابد‏ ‏ی‏ا‏ از خود غافل شود و خود را فراموش کند و تا سرحد از خودب‏ی‏گانگ‏ی‏ پ‏ی‏ش‏ رود. با ا‏ی‏ن‏ فرض، همه اد‏ی‏ان‏ اله‏ی‏ برا‏ی‏ انسان هو‏ی‏ت‏ی‏ در نظر گرفته اند۱۶ که هم امکان رشد و تعال‏ی‏ دارد و هم امکان سقوط و ا‏نحطاط‏. از ا‏ی‏ن‏ رو، م‏ی‏ توان گفت: اد‏ی‏ان‏ آسمان‏ی‏ پ‏ی‏ش‏ از هر متفکر‏ی‏ مسئله خودفراموش‏ی‏ ‏ی‏ا‏ از خودب‏ی‏گانگ‏ی‏ را به عنوان خطر‏ی‏ بزرگ که انسان‏ی‏ت‏ انسان را تهد‏ی‏د‏ م‏ی‏ کند، مورد توجه قرار داده اند، و به ب‏ی‏ان‏ ها‏ی‏ مختلف نسبت به آن هشدار داده، مصاد‏ی‏ق‏ از خودب‏ی‏گانگ‏ی‏ و راه ها‏ی‏ پ‏ی‏شگ‏ی‏ر‏ی‏ و درمان آن را ن‏ی‏ز‏ ارائه نموده اند. اکنون ا‏ی‏ن‏ سؤال مطرح م‏ی‏ شود که از منظر د‏ی‏ن،‏ هو‏ی‏ت‏ واقع‏ی‏ انسان چ‏ی‏ست‏ و چگونه انسان از هو‏ی‏ت‏ خود ب‏ی‏گانه‏ م‏ی‏ شود؟
‏● هو‏ی‏ت‏ واقع‏ی‏ انسان از د‏ی‏دگاه‏ اسلام

 

دانلود فایل

دانلود پاورپوینت شیوه های افزایش ارتباط خود با دیگران 1

دانلود پاورپوینت شیوه های افزایش ارتباط خود با دیگران 1

دانلود-پاورپوینت-شیوه-های-افزایش-ارتباط-خود-با-دیگران-1لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل :  powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 23 اسلاید

 قسمتی از متن powerpoint (..ppt) : 
 

بنام خدا
 شیوه های افزایش ارتباط خود با دیگران
مقدمه
امر وزه ما در دنیایی زندگی می کنیم که ناگزیرازارتباط وبرخورد با دیگران هستیم آنچه مسلم است که هیچ کس قادر  نیست بدون کمک ومساعدت وارتباط با دیگران ، نیازهای معمولی خود را برطرف سازد  . حال سئوالی که اینجا مطرح می شود این است که چگونه باید با دیگران ارتباط برقرار کنیم وجهت افزایش این ارتباط چه کارهایی باید انجام دهیم یا اینکه چه کارهایی نباید انجام دهیم.
ارتباطات عامل ومنشا بسیاری از شادیها وغصه ها و رنجها زندگی است ، زندگی شاد ، زندگی سرشار از دوستی است . روشن است که با افراد متفاوت ، رفتارهای متفاوتی خواهیم داشت تاکید بر خصوصیات مشترک ، ارتباط را موثر می کند ، ما انسانها با یکدیگر مشترکات فراوان داریم ،با کمی تمرین می توان خود را همراه دیگران بیابیم و با آنها دوست وهم رای شویم.
 شیوه های (راههای ) افزایش ارتباط خود با دیگران
1- صریح وصادق بودن
2- احساسات خود را بیان کردن
3- زمینه مشترک ونکات مشابه را یافتن
4- همدلی وهمدردی کردن
6- سیستم روحی افراد را شناختن وتقلید از آنها
7- شخصیت افراد را در نظر گرفتن

 

دانلود فایل

دانلود پاورپوینت مکانیک خودرو خود باشید 1

دانلود پاورپوینت مکانیک خودرو خود باشید 1

دانلود-پاورپوینت-مکانیک-خودرو-خود-باشید-1لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل :  powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 16 اسلاید

 قسمتی از متن powerpoint (..ppt) : 
 

مکانیک خودرو خود باشید
مدیریت آموزش و توسعه شرکت ایران خودرو
صفحه درجات و علائم خودرو
چنانچه این لامپ روشن گردد باید خودرو را متوقف کنیم این لامپ زمانی روشن می شود که فشار و گرمای زیادی به موتور وارد شود که غالبا به دلایل طبیعی مثل حرکت زیاد در تابستان بخصوص در گردنه ها و ترافیک ، دنده سنگین و بارزیاد و دلایل فنی که مربوط به سیستم خنک کاری میشود بوجود می آید در این حالت در کاپوت را باز کرده و در ابتدای کار درب رادیاتور را باز نکنید چون بخاطر جوش آمدن آب موتور، آب جوش به سر وصورت ما پاشیده شده و باعث سوختگی شدید میشود .
لامپ اخطار درجه حرارت آب موتور
(جوش آمدن موتور)نورقرمز
سالم بودن تسمه
اگر تسمه پروانه سالم بود نبایستی موتور را خاموش کرد بلکه با ریختن آب روی رادیاتور به خنک شدن سریع موتور کمک کنیم و بعد از چند دقیقه درب رادیاتور را کمی باز کرده تا مقداری از فشار و گرمای داخل رادیاتور خارج شود مجدداْ آب روی بدنه رادیاتور می ریزیم سپس با یک کهنه خیس درب رادیاتور را باز می کنیم و در داخل رادیاتور آب اضافه می کنیم و این عمل را تا زمانی انجام میدهیم تا لامپ اخطار درجه حرارت موتور در جلو داشبورد خاموش شود .

 

دانلود فایل