هزار فایل: دانلود نمونه سوالات استخدامی

دانلود فایل, مقاله, مقالات, آموزش, تحقیق, پروژه, پایان نامه,پروپوزال, مرجع, کتاب, منابع, پاورپوینت, ورد, اکسل, پی دی اف,نمونه سوالات استخدامی,خرید کتاب,جزوه آموزشی ,,استخدامی,سوالات استخدامی,پایان نامه,خرید سوال

هزار فایل: دانلود نمونه سوالات استخدامی

دانلود فایل, مقاله, مقالات, آموزش, تحقیق, پروژه, پایان نامه,پروپوزال, مرجع, کتاب, منابع, پاورپوینت, ورد, اکسل, پی دی اف,نمونه سوالات استخدامی,خرید کتاب,جزوه آموزشی ,,استخدامی,سوالات استخدامی,پایان نامه,خرید سوال

بررسی اثرات متقابل تولید و صادرات در اقتصاد ایران 15 ص

بررسی اثرات متقابل تولید و صادرات در اقتصاد ایران 15 ص

بررسی-اثرات-متقابل-تولید-و-صادرات-در-اقتصاد-ایران-15-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏بررسی اثرات متقابل تولید و صادرات در اقتصاد ایران
‏با روش معادلات همزمان
‏ 
‏چکیده
‏مقاله حاضر به بررسی اثرات متقابل تولید و صادرات با تکیه بر صادرات غیرنفتی وعوامل مؤثر برآنها از طریق روش حداقل مربعات دومرحله‏‌‏ای می‏‌‏پردازد. نتایج نشان می‏‌‏دهند که صادرات غیرنفتی و تولید ناخالص داخلی هر دو بر روی یکدیگر تأثیرات معنی‏‌‏داری می‏‌‏گذارند ولی تأثیرات GDP‏ بر صادرات غیرنفتی به مراتب بیشتر است. از طرف دیگر، تأثیرات متغیرهای پولی مانند نرخ ارز و نرخ مبادله در کنار عواملی مانندکار، موجودی سرمایه و واردات بر صادرات غیرنفتی کشور نیز محاسبه و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته و چگونگی ارتباط و میزان تأثیرات هر یک، تعیین می‏‌‏گردد.

‏مقدمه
‏امروزه، در ادبیات رشد اقتصادی، توجهی خاص به تجارت خارجی به عنوان عامل رشد معطوف شده است. از این رو، استراتژی تشویق صادرات به عنوان یک استراتژی موفق، مورد توجه بسیاری از اقتصاددانان قرار گرفته است. برا ی مثال ، می‏‌‏توان به مطالعات فدر (18982)، کاووسی (1984)، ادواردز (1993)، گرین وی (1994) و بیگم (1998) اشاره نمود.
‏نظریه‏‌‏های رشد سنتی کلاسیکها و نئوکلاسیکها به وجود رابطه‏‌‏ای قوی میان توسعه صادرات و رشد اقتصادی تأکید داشته و معتقدند که توسعة تجارت بین‏‌‏الملل، منجر به افزایش تخصص و کارایی در بخش‏‌‏های صادراتی شده و در نهایت, باعث تخصیص مجدد منابع از بخش‏‌‏های غیرتجاری و غیرکارا به بخش‏‌‏های تجاری می‏‌‏گردد که این پدیده می‏‌‏تواند به رشد تولید کمک نماید. به طور کلی، اثرات جانبی رشد صادرات بر رشد تولید عبارتند از: افزایش بهره‏‌‏وری عوامل تولید، کارایی در تخصیص منابع، پیشرفت تکنولوژی و استفاده از تکنولوژی‏‌‏های روز، فراهم آوردن امکان بهره‏‌‏گیری از صرفه‏‌‏های ناشی از مقیاس و افزایش تخصص نیروی کار . به عبارت دیگر،‏‌‏ هرگاه تخصیص اولیة منابع از نوع بهینة‏‌‏پرتو نباشد، در این صورت ،‏‌‏بهره‏‌‏وری کل عوامل تولید، می‏‌‌‏تواند به وسیلة تخصیص مجدد منابع افزایش یابد و در نتیجه، تولید ناخالص داخلی نیز رشد خواهد یافت.
‏از جمله مشخصه‏‌‏های اصلی اقتصاد ایران، اتکای شدید آن به صادرات نفت می‏‌‏باشد. از آنجا که نفت بیشتر یک کالای سیاسی است تا اقتصادی، لذا غالباً افت و خیزهای قابل ملاحظه‏‌‏ای ‏‌‏در عواید حاصله وجود دارد که موجبات بروز عدم تعادل ساختاری در بخش‏‌‏های گوناگون اقتصادی فراهم می‏‌‏سازد. لذا، اتخاذ سیاست‏‌‏هایی که اتکا به تک محصولی بودن را کم و از طرفی موجبات افزایش صادرات غیرنفتی و کاهش واردات را فراهم سازد، امری ضروری به نظر می‏‌‏رسد.
‏این مطالعه حاضر، با تأکید بر اهمیت حیاتی صادرات غیرنفتی در ایجاد و ابقای رشد صادراتی، سعی گردیده‏‌‌‏ است تا عوامل مؤثر و نهان در توسعة صادرات غیرنفتی ایران، شناسایی و تجزیه و تحلیل گردد. بدین منظور، اثرات متقابل رشد صادرات (غیرنفتی) و رشد تولید در غالب سیستم معادلات همزمان، مورد بررسی قرار می‏‌‏گیرد. البته، در این راستا، تأثیرات سایر متغیرهای اقتصادی از جمله موجودی سرمایه در بخش‏‌‏های تجاری، نیروی کار، واردات نرخ ارز و نرخ مبادله نیز مورد توجه قرار خواهند گرفت. از آن جا که در روش‏‌‏های تک معادله‏‌‏ای ، به دلیل تأثیرگذای متقابل متغیرهای اقتصادی بر یکدیگر، برآوردها احتمالاً از دقت لازم برخوردار نیستند. لذا، روابط در غالب معادلات همزمان مورد مطالعه قرار گرفته‏‌‏اند. دورة مورد مطالعه 1338تا 76 بوده و کلیه ارقام به قیمت ثابت سال 1361 محاسبه گردیده‏‌‏اند.
‏ 
‏1. مروری بر ادبیات موضوع
‏مطالعات اخیر ثابت کرده است که تولید ناشی از رشد بهره‏‌‏وری کل عوامل، از اهمیت بیشتری نسبت به افزایش انباشت سرمایه برخوردار است (دورنبوش 2-1991);‏ (پیچ و پتری 1993). یکی ازمنابع افزایش بهره‏‌‏وری کل می‏‌‏تواند ناشی از آزادسازی تجاری باشد. آزاد
‏‌‏سازی تجاری باعث می‏‌‏شود تا بنگاه‏‌‏های داخلی به عوامل تولید خارجی در سطح گسترده‏‌‏ای با هزینه کمتر دست یابند که منجر به انتقال تابع تولید به سمت خارج می‏‌‏گردد (رومر، 1989).
‏لویز (1991) برای 35 کشور درحال توسعه، شواهدی را در زمینة ارتباط بین تجارت، سیاست‏‌‏های اقتصادی و رشد اقتصادی ارایه می‏‌‏کند. وی مشاهده می‏‌‏کند که اتخاذ سیاست‏‌‏های تشویق صادرات در کشورهایی نظیر کره، تایوان، سنگاپور، مالزی و تایلند به صورت کارایی، رشد را بیشتر از سیاست‏‌‏های محدودسازی واردات افزایش می‏‌‏دهد.
‏ادواردز (1992) به بررسی تأثیرات سیاست‏‌‏های تجاری در تشریح تفاوتهای رشد کشورهای مختلف می‏‌‏پردازد. وی چنین تحلیل می‏‌‏کند کشورهایی که سیاست آزادسازی تجاری را اتخاذ کرده‏‌‏اند، دانش جهانی را با رشد سریعتر و نرخ بالاتری، انباشت می‏‌‏کنند. ادواردز در تحلیل تجربی خود در 35 کشور در حال توسعه، از طریق برقراری رابطه میان نرخ رشد GDP‏ سرانه با متغیرهایی مانند نسبت سرمایه به GDP‏ ومیزان باز بودن اقتصاد، وجود یک رابطة قوی میان تجارت و رشد اقتصادی را تأیید می‏‌‏کند. کلارک (1992) از طریق یک سیستم معادلات، رابطة میان رشد GDP‏، رشد صادرات ، نرخ ارز، رشد بهره‏‌‏وری نیروی کار، رشد واردات و رشد ارزش افزودة بخش کارخانه‏‌‏ای را در کشورهای در حال توسعه مورد بررسی قرارداده و تأثیرات قوی بخش صادرات بر رشد تولید را مورد بررسی قرارداده و تأثیرات قوی بخش صادرات بر رشد تولید را مورد تأیید قرار می‏‌‏دهد.
‏بالاسا (1988 و 1985) و پاک و پیج (1993) در تحقیقات خود نقش مهم و اساسی تجارت و رشد صادرات را در کامیابی کشورهای شرق آسیا به اثبات رسانده‏‌‏اند. آنان در تحقیقات خود نشان داده‏‌‏اند که صادرات این کشورها بیش از دو برابر صادرات دیگر کشورهای در حال توسعه در سه دهة اخیر افزایش یافته است و سهم صادرات در محصول ناخالص داخلی نیز سه برابر شده است. به عبارت دیگر، جریان تجارت و سرمایه‏‌‏گذاری در انتقال تکنولوژی و افزایش بازدهی و بهره‏‌‏وری بسیار اساسی بوده است.
‏پیج و پتری (1993) در مطالعة 87 کشور نتیجه گرفته‏‌‏اند که بییشترین میزان رشد آسیای شرقی را می‏‌‏توان به سرمایه‏‌‏گذاری‏‌‏های وسیع در سرمایه مادی و انسان نسبت داد. کروگر
(985) و بانک جهانی (1993) و دیگر طرفداران نظریة نئوکلاسیک نیزاستدلال می‏‌‏کنند که بازبودن تجارت بین‏‌‏ المللی مهمترین عامل در معجزة شرق آسیا بوده است.
‏ 
‏2. شواهدی بر اهمیت سیاست برون نگر
‏براساس شواهد تاریخی، اصولاً، اقتصاد ایران بیشتر به سیاستهای جایگزینی واردات توجه نشان داده است تا تشویق صادرات. هرگاه به شواهدی که در این زمینه وجود دارد دقت شود، این موضوع قابل تأیید خواهد بود. برای مثال، سیاست‏‌‏های نرخ ثابت ارز و اجرای آن برای سالیان متوالی ،ایجادصنایع مادر مانند فولاد، نساجی و ....، دولتی شدن و یا ملی شدن بسیاری از صنایع و همچنین، دولتی بودن فعالیت‏‌‏های نظام بانکی، همه حاکی از توجه به سیاست جانشینی واردات می‏‌‏باشد. اما درسالهای اخیر و به طور مشخص از ابتدای برنامه اول توسعه، توجه به سیاست‏‌‏های گسترش صادرات معطوف شده است. برای مثال، توجه به خصوصی‏‌‏سازی، گسترش سیاست نرخ شناور ارز، تأسیس مناطق آزاد تجاری، اصلاح قوانین و مقررات گمرکی و اخیراً تأسیس بانکهای خصوصی، حاکی از توجه به این موضوع می‏‌‏باشد.
‏طبق شواهد تجربی گسترده، جهت گیری برون‏‌‏نگر و باز بودن تجارت بین‏‌‏المللی طی سه دهة اخیر، موجبات رشد و ترقی بسیاری از کشورهای در حال توسعه از جمله کشورهای شرق آسیا بوده است. این امر در جدول (1) به وضوح نشان داده شده ‏‌‏است. و همانگونه که مشاهده می‏‌‏شود، پس از سال 1970، کشورهایی نظیر هنگ‏‌‏کنگ،‏‌‏مالزی و سنگاپور، به رغم کوچک بودن، ‏‌‏از بالاترین نسبت صادرات به محصول ناخالص داخلی (حتی در سطح جهانی) برخوردار بوده‏‌‏اند. اندونزی و تایلند با سیاست‏‌‏های جایگزینی واردات، توسعه خود را شروع اما همگی به سوی گسترش صادرا ت روی آورده‏‌‌‏اند. این امر که به همراه افزایش سهم سرمایه‏‌‏گذاری در تولیدناخالص داخلی نیز همراه بوده است، در رشد اقتصادی این کشورها به ویژه در دو دهة اخیر، حایز اهمیت بسیار بوده است. ارقام مربوط به متوسط نرخ رشد GDP‏ در این کشورها، طی دوره‏‌‏های اتخاذ سیاست‏‌‏های برون‏‌‏گرا، صحه‏‌‏ای بر این مدعا است.
‏ 
‏جدول 1 ‏–‏ سهم صادرات و سرمایه‏‌‏گذاری در GDP‏ در چند کشور منتخب
‏(درصد)
‏کشور
‏دورة زمانی
‏صادرات، درصدی‏‌‏از
‏محصول‏‌‏ناخالص داخلی
‏سرمایه‏‌‏گذاری، درصدی‏‌‏ از محصول‏‌‏ناخالص‏‌‏داخلی
‏متوسط‏‌‏نرخ‏‌‏رشدتولید ناخالص داخلی واقعی 95-1970
 
‏تایلند
‏1970
‏1980
‏1990
‏1‏995
‏15
‏24
‏34
‏42
‏26
‏29
‏41
‏43
 
‏7.3
 
‏مالزی
‏1970
‏1980
‏1990
‏1995
‏42
‏58
‏77
‏96
‏22
‏30
‏31
‏41
 
‏6.7
 
‏اندونزی
‏1970
‏1980
‏1990
‏1995
‏13
‏33
‏27
‏28
‏15
‏24
‏30
‏38
 
‏6.4
 
‏هنگ‏‌‏کنگ
‏1970
‏1980
‏1990
‏1995
‏-
‏90
‏-
‏147
‏20
‏35
‏-
‏35
 
‏-
‏سنگاپور
‏1970
‏1980
‏1990
‏1995
‏102
‏207
‏182
‏169
‏39
‏46
‏40
‏44
 
‏7.5
‏ 
 
‏ایران¯
‏1970
‏1980
‏1990
‏1995
‏2.3
‏1.5
‏5.3
‏13.2
‏24
‏21.2
‏13.6
‏16.7
 
‏3.2
‏مأخذ: UNCTAD, Handbook of International Trade and Development Statistics, 1997
¯‏ در محاسبه سهم صادرات وسرمایه‏‌‏گذاری GDP‏ ایران، استفاده از صادرات غیرنفتی، تصویری واقعی‏‌‏تر از موضوع به دست‏‌‏می‏‌‏دهد. لذا از GDP‏ غیرنفتی، صادرات غیر نفتی و سرمایه‏‌‏گذاری منهای سرمایه‏‌‏گذاری در نفت و گاز، برای محاسبه نسبتها استفاده شده است.
‏همانگونه که گفته شد،ارقام در ایران حاکی از توجه کمتر به باز شدن اقتصاد و سیاستهای برون نگر بوده است. در سال 1995،‏‌‏برابر با 13.2 درصد بوده است در حالی که این رقم در کشورهایی نظری مالزی ، هنگ‏‌‏کنگ،‏‌‏ سنگاپور و تایلند به ترتیب 96, 147, 169 و 42 درصد بوده است که تصویر واضحی از وضعیت کشور را دراین مقوله ارایه می‏‌‏دهد.
‏ 
‏3. پایه‏‌‏های نظری مدل
‏در یک اقتصاد کوچک مانند ایران، این فرض معقول به نظر می‏‌‏رسد که تقاضا برای صادرات، باکشش باشد و لذا طرف عرضة صادرات از اهمیت برخوردار می‏‌‏باشد. از این رو، مطالعه حاضر بر روی طرف عرضة اقتصاد تمرکز خواهد نمود.
‏همانگونه که قبلاً اشاره شد، بخش صادرات از طریق منافع جانبی حاصله، قادر خواهد بود تا بر بهره‏‌‏وری کل عوامل تولید اثر مثبت بر جای گذارد و موجبات افزایش کل تولید اقتصاد را فراهم آورد. در حالی که بخش‏‌‏های غیرصادراتی نیز به طور غیرمستقیم از دو طریق، از منافع ناشی از افزایش صادرات بهره می‏‌‏برند: الف) استفاده از خدمات مدیریتی، استراتژی‏‌‏های بازاریابی و نیز بهبود تکنولوژی و ب) استفاده از خدمات ناوگان حمل ونقل و ارتباطات سریع که به واسطة رشد بخش صادراتی گسترش یافته است . از طرفی، ممکن است که بهره‏‌‏وری عوامل صادراتی به دلایلی با بهره‏‌‏وری عوامل در بخش غیر‏‌‏صادراتی (داخلی) تفاوت داشته باشد. اولاً، صنایع صادراتی از نیروی کار متخصص
‏‌‏تر و همنچنین فن‏‌‏آوری برتری استفاده می‏‌‏نماید و دوم،‏‌‏به علت عدم تحرک کامل عوامل تولید، احتمال اینکه بهره‏‌‏وری عوامل تولید در بخش صادراتی بیشتر باشد، وجود دارد (بیگم، 1998).
‏به این ترتیب، توضیحات پیش گفته، این نظر را که صادرات، خود به عنوان یک متغیر مهم و تأثیرگذار در تابع تولید کل وارد شود را توجیه می‏‌‏کند. البته،‏‌‏ به دلیل وجود نفت و سهم عمدة آن در صادرات کل کشور و نیز به جهت تفکیک اثرات این بخش از سایر صادرات، صادرات به دو بخش نفتی و غیرنفتی گرفته شده است و به صورت مجزا درتابع تولید وارد گردیده است. از طرفی، در کشورهای درحال توسعه واردات کالاهای سرمایه‏‌‏ای و واسطه‏‌‌‏ای برای انتقال به مرحلة تولید صنعتی امری ضروری است. زیرا واردات این قبیل کالاها می‏‌‏توانند تنگناهای تولید را برطرف ساخته و با افزایش امکا‏ن کاربرد منابع موجود و برقراری ارتباط پسین و پیشین قوی در روند تولید، باعث افزایش کارایی و بهره‏‌‏وری در تولید گردد. مطالعات متعدد انجام گرفته در کشورهای در حال توسعه از جمله یانگ لی (1995),‏‌‏ صالحی اصفهانی (1991) وگواسمن (1990) نیز حاکی از اهمیت معنی دار واردات کالاهای واسطه‏‌‏ای و سرمایه‏‌‏ای در افزایش تویلد داخلی این قبیل کشورها ست، بنابراین، تابع تولید کل اقتصاد را می‏‌‏توان به صورت زیر در نظر گرفت:
‏(1)Y=f(K, L, Xoil,XNoil ,M) GDP =Y‏واقعی
=K‏ ذخیره سرمایه در بخش‏‌‏های واقعی صادراتی (شامل کشاورزی، صنعت, معدن ‏‍‏، حمل ونقل و ارتباطات)‏1‏. آمار مربوط به ذخیره‏‌‏سرمایه از باستانزاد(1376)‏‌‏گرفته شده است.
[1]
=L‏ نیروی کار
=Xoil‏ صادرات نفتی واقعی
=XNoil‏ ‏واردات غیر نفتی واقعی
=M‏واردات کالاهای واسطه‏‌‏ای واقعی
‏با گرفتن دیفرانسیل کلی از تابع فوق، خواهیم داشت:
‏(2)
‏با تبدیل رابطة‏‌‏فوق به یک معادلة رشد، خواهیم داشت:
‏(3)
‏رابطه (3) تأثیر هر یک از عوامل تولید را به صورت کشش تولیدی آن عامل نشان می‏‌‏دهد . از طرف دیگر، به منظور کاهش اثرات ناشی از پرداختن به یک تابع کلاسیکی تولید کل و نیز به جهت اطلاعات مفیدی که این تابع می‏‌‏تواند منتقل نماید، تابع تولید مذکور به شکل یک تابع تولید کاب ‏–‏ داگلاس در نظر گرفته می‏‌‏شود (آدامز، 1992) . بر این اساس خواهیم داشت:
‏(4) ‎Y=AKα1 Lα2 Xα3oil Xα4Noil MA5
‏با تبدیل رابطه فوق به یک تابع لگاریتمی خطی ساده،‏‌‏خواهیم داشت:
‏(5) LnY=LnA + α1LnK+α2LnL+α3LnXoil+α4LNXNoil +α5LnM+Vt
‏برای سطح معینی از تقاضای کل، صادرات واقعی به رابطه مبادله،‏‌‏تولید واقعی و نرخ ارز واقعی بستگی دارد. دراین حالت می‏‌‏توان تابع عرضة صادرات‏2‏. در مطالعة حاضر منظور از تابع عرضه صادرات،‏‌‏عرضة صادرات غیرنفتی است.
[2]‏ را به‏‌‏صورت زیر نوشت:
‏(6)

 

دانلود فایل

تحقیق ‌تأثیر متقابل‌ فرهنگ‌ و ورزش‌ 31 ص

تحقیق ‌تأثیر متقابل‌ فرهنگ‌ و ورزش‌ 31 ص

تحقیق-‌تأثیر-متقابل‌-فرهنگ‌-و-ورزش‌-31-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 26 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏فرهنگ‏ و‏ ورزش‏........................‏...............................................‏.........‏............. &‏ 1
‏‌تأثیر متقابل‌ فرهنگ‌ و ورزش‌

‏هر‏ ‏مقوله‏‌‏ای‏‌‏ ‏را‏ ‏که‏‌‏ ‏انسان‏‌‏ ‏به‏‌‏ ‏ذهن‏‌‏ ‏می‏‌‏آورد‏ ‏و‏ ‏جزء‏ ‏قضایای‏‌‏ ‏ذهنی‏‌‏ ‏است‏‌‏ ‏و‏ ‏یا‏ ‏در‏ ‏عالم‏‌‏ ‏خارج‏‌‏ ‏مصداق‏‌‏ ‏پیدا‏ ‏می‏‌‏کند،‏ ‏همراه‏‌‏ ‏او،‏ ‏فرهنگ‏‌‏ ‏آن‏‌‏ ‏به‏‌‏ ‏ذهن‏‌‏ ‏می‏‌‏آید‏. ‏فرهنگ‏‌‏ ‏لازمة‏‌‏ ‏لاینفک‏‌‏ ‏هر‏ ‏پدیده‏‌‏ ‏و‏ ‏مقوله‏‌‏ای‏‌‏ ‏است،‏ ‏مثلاً‏‌‏ ‏وقتی‏‌‏ ‏تجارت‏‌‏ ‏و‏ ‏اقتصاد‏ ‏را‏ ‏به‏‌‏ ‏ذهن‏‌‏ ‏می‏‌‏آوریم‏‌‏ ‏و‏ ‏یا‏ ‏در‏ ‏خارج‏‌‏ ‏بدان‏‌‏ ‏اشتغال‏‌‏ ‏داریم‏‌‏ ‏قطعاً‏‌‏ ‏فرهنگ‏‌‏ ‏تجارت‏‌‏ ‏و‏ ‏یا‏ ‏اقتصاد‏ ‏را‏ ‏باید‏ ‏بدانیم‏‌‏ ‏و‏ ‏یا‏ ‏لااقل‏‌‏ ‏فرهنگ‏‌‏ ‏متداول‏‌‏ ‏و‏ ‏رایج‏‌‏ ‏آن‏‌‏ ‏مقوله‏‌‏ ‏و‏ ‏به‏‌‏ ‏عبارت‏‌‏ ‏دیگر،‏ ‏فرهنگ‏‌‏ ‏عمومی‏‌‏ ‏آن‏‌‏ ‏را‏ ‏بدانیم‏‌‏ ‏تا‏ ‏در‏ ‏میان‏‌‏ ‏تجار‏ ‏و‏ ‏اقتصاددانان‏‌‏ ‏دارای‏‌‏ ‏ارزش‏‌‏ ‏باشیم‏‌‏ ‏والا‏‌‏ ‏از‏ ‏مقوله‏‌‏ ‏اقتصاد‏ ‏و‏ ‏تجارت‏‌‏ ‏بیرونیم‏‌‏ ‏و‏ ‏یا‏ ‏لااقل‏‌‏ ‏اقتصاددان‏‌‏ ‏و‏ ‏یا‏ ‏تاجر‏ ‏موفقی‏‌‏ ‏نیستیم‏. ‏لذا‏ ‏فرهنگ‏‌‏ ‏در‏ ‏تمام‏‌‏ ‏مقوله‏‌‏ها‏ ‏و‏ ‏پدیده‏‌‏های‏‌‏ ‏عبادی‏‌‏ ‏و‏ ‏معاملی‏‌‏ ‏وجود‏ ‏دارد‏. ‏مثل‏‌‏ ‏فرهنگ‏‌‏ ‏نماز،‏ ‏فرهنگ‏‌‏ ‏عبادت،‏ ‏فرهنگ‏‌‏ ‏تجارت،‏ ‏فرهنگ‏‌‏ ‏ورزش‏‌‏ ‏و‏... ‏ما‏ ‏در‏ ‏این‏‌‏ ‏مقاله‏‌‏ ‏بر‏ ‏آن‏‌‏ ‏هستیم‏‌‏ ‏تا‏ ‏فرهنگ‏‌‏ ‏ورزش‏‌‏ ‏و‏ ‏خاستگاه‏‌‏ ‏و‏ ‏مبانی‏‌‏ ‏ورزش‏‌‏ ‏را‏ ‏به‏‌‏ ‏نقد‏ ‏و‏ ‏تحلیل‏‌‏ ‏بکشیم‏. ‏نخست‏‌‏ ‏از‏ ‏آن‏‌‏جا‏ ‏که‏‌‏ ‏دین‏‌‏ ‏اسلام‏‌‏ ‏دین‏‌‏ ‏مقدس‏‌‏ ‏و‏ ‏آسمانی‏‌‏ ‏است‏‌‏ ‏و‏ ‏برای‏‌‏ ‏هدایت‏‌‏ ‏بشر‏ ‏آمده‏‌‏ ‏است،‏ ‏تمام‏‌‏ ‏آداب‏‌‏ ‏و‏ ‏رسوم‏‌‏ ‏و‏ ‏فرهنگ‏‌‏ ‏اجتماع‏‌‏ ‏را‏ ‏به‏‌‏ ‏هم‏‌‏ ‏نریخته‏‌‏ ‏است،‏ ‏بلکه‏‌‏ ‏فرهنگ‏‌‏هایی‏‌‏ ‏که‏‌‏ ‏در‏ ‏میان‏‌‏ ‏مردم‏‌‏ ‏متداول‏‌‏ ‏بوده‏‌‏ ‏و‏ ‏با‏ ‏هدف‏‌‏ ‏دین‏‌‏ ‏سازگاری‏‌‏ ‏داشته‏‌‏ ‏و‏ ‏یا‏ ‏می‏‌‏توانست‏‌‏ ‏با‏ ‏اندک‏‌‏ ‏تغییری‏‌‏ ‏آن‏‌‏ ‏را‏ ‏در‏ ‏خدمت‏‌‏ ‏دین‏‌‏ ‏قرار‏ ‏داد،‏ ‏اسلام‏‌‏ ‏آن‏‌‏ ‏را‏ ‏تقویت‏‌‏ ‏و‏ ‏ترویج‏‌‏ ‏نموده‏‌‏ ‏است؛‏ ‏لذا‏ ‏ورزش‏‌‏ ‏یک‏‌‏ ‏مقوله‏‌‏ای‏‌‏ ‏بوده‏‌‏ ‏که‏‌‏ ‏با‏ ‏سکناگزیدن‏‌‏ ‏بشر‏ ‏در‏ ‏روی‏‌‏ ‏زمین‏‌‏ ‏وجود‏ ‏داشته‏‌‏ ‏و‏ ‏ممکن‏‌‏ ‏است‏‌‏ ‏با‏ ‏این‏‌‏ ‏روش‏‌‏ ‏جدید‏ ‏و‏ ‏پیچیده‏‌‏ ‏امروزین‏‌‏ ‏نبوده،‏ ‏ولی‏‌‏ ‏به‏‌‏ ‏شکل‏‌‏ ‏ابتدایی‏‌‏ ‏وجود‏ ‏داشته‏‌‏ ‏و‏ ‏اسلام‏‌‏ ‏به‏‌‏ ‏آن‏‌‏ ‏جهت‏‌‏ ‏بخشیده‏‌‏ ‏و‏ ‏آن‏‌‏ ‏را‏ ‏در‏ ‏خدمت‏‌‏ ‏دین‏‌‏ ‏قرار‏ ‏داده‏‌‏ ‏است‏.
‏تعلیم‏‌‏ ‏و‏ ‏تربیت‏‌‏ ‏در‏ ‏حقیقت‏‌‏ ‏با‏ ‏پیدایش‏‌‏ ‏و‏ ‏سکنا‏ ‏گزیدن‏‌‏ ‏بشر‏ ‏در‏ ‏روی‏‌‏ ‏زمین‏‌‏ ‏آغاز‏ ‏شده‏‌‏ ‏است‏. ‏خاک،‏ ‏سنگ،‏ ‏کوه،‏ ‏تپه،‏ ‏دریا،‏ ‏جنگل،‏ ‏جویبار‏ ‏و‏ ‏دیگر‏ ‏مظاهر‏ ‏طبیعت‏‌‏ ‏و‏ ‏نیز‏ ‏خود‏ ‏زندگی‏‌‏ ‏و‏ ‏نیازهای‏‌‏ ‏آن،‏ ‏نخستین‏‌‏ ‏کتاب‏‌‏های‏‌‏ ‏درسی‏‌‏ ‏بشر‏ ‏بوده‏‌‏اند‏. ‏از‏ ‏قدیم‏‌‏ترین‏‌‏ ‏روزگاران‏‌‏ ‏و‏ ‏حتی‏‌‏ ‏پیش‏‌‏ ‏از‏ ‏پیدایش‏‌‏ ‏خط،‏ ‏نیاز‏ ‏به‏‌‏ ‏تأمین‏‌‏ ‏خوراک‏‌‏ ‏و‏ ‏پوشاک‏‌‏ ‏از‏ ‏راه‏‌‏ ‏شکار‏ ‏حیوانات‏‌‏ ‏و‏ ‏احتیاج‏‌‏ ‏به‏‌‏ ‏کسب‏‌‏ ‏توانایی‏‌‏ ‏برای‏‌‏ ‏مقابله‏‌‏ ‏با‏ ‏خطرهای‏‌‏ ‏طبیعی‏‌‏ ‏و‏ ‏دشمنان‏‌‏ ‏گوناگون،‏ ‏جوامع‏‌‏ ‏کهن‏‌‏ ‏بشری‏‌‏ ‏را‏ ‏واداشته‏‌‏ ‏بود‏ ‏که‏‌‏ ‏به‏‌‏ ‏امر‏ ‏تربیت‏‌‏ ‏بدنی‏‌‏ ‏و‏ ‏ورزش‏‌‏ ‏بعنوان‏‌‏ ‏یکی‏‌‏ ‏از‏ ‏مهم‏‌‏ترین‏‌‏ ‏امور‏ ‏زندگی‏‌‏ ‏توجه‏‌‏ ‏نمایند‏ ‏و‏ ‏این‏‌‏ ‏حقیقت‏‌‏ ‏را‏ ‏دریابند‏ ‏که‏‌‏ ‏قدرت،‏ ‏استقامت،‏ ‏مهارت‏‌‏ ‏و‏ ‏سرعت‏‌‏ ‏را‏ ‏که‏‌‏ ‏در‏ ‏زندگی‏‌‏ ‏انسان‏‌‏ها‏ ‏از‏ ‏اهمیتی‏‌‏ ‏برخوردار‏ ‏است،‏ ‏می‏‌‏توان‏‌‏ ‏با‏ ‏بهره‏‌‏گیری‏‌‏ ‏از‏ ‏تمرین‏‌‏ها‏ ‏و‏ ‏فعالیت‏‌‏های‏‌‏ ‏جسمانی‏‌‏ ‏تا‏ ‏حد‏ ‏قابل‏‌‏ ‏ملاحظه‏‌‏ای‏‌‏ ‏تقویت‏‌‏ ‏کرد‏.
‏فرهنگ‏ و‏ ورزش‏........................‏...............................................‏.........‏............. &‏ 2
‏همراه‏‌‏ ‏با‏ ‏خلقت‏‌‏ ‏انسان‏‌‏ ‏و‏ ‏دست‏‌‏ ‏و‏ ‏پنجه‏‌‏ ‏نرم‏‌‏ ‏کردن‏‌‏ ‏او‏ ‏با‏ ‏زندگی،‏ ‏خصوصاً‏‌‏ ‏انسان‏‌‏های‏‌‏ ‏اولیه‏‌‏ ‏که‏‌‏ ‏در‏ ‏درون‏‌‏ ‏غار‏ ‏زندگی‏‌‏ ‏می‏‌‏کردند،‏ ‏ورزیدگی‏‌‏ ‏و‏ ‏تربیت‏‌‏ ‏بدن‏‌‏ ‏برای‏‌‏ ‏آنان‏‌‏ ‏دارای‏‌‏ ‏اهمیت‏‌‏ ‏فوق‏‌‏ ‏العاده‏‌‏ ‏بوده‏‌‏ ‏و‏ ‏تا‏ ‏به‏‌‏ ‏امروز‏ ‏که‏‌‏ ‏تربیت‏‌‏ ‏بدنی‏‌‏ ‏و‏ ‏ورزش‏‌‏ ‏یکی‏‌‏ ‏از‏ ‏اصول‏‌‏ ‏مسلم‏‌‏ ‏زندگی‏‌‏ ‏فردی‏‌‏ ‏و‏ ‏اجتماعی‏‌‏ ‏و‏ ‏حتی‏‌‏ ‏برای‏‌‏ ‏حکومت‏‌‏ها‏ ‏و‏ ‏دولت‏‌‏ها‏ ‏درآمده‏‌‏ ‏است‏.
‏امروزه‏‌‏ ‏دانشمندان،‏ ‏ورزش‏‌‏ ‏را‏ ‏نه‏‌‏ ‏تنها‏ ‏برای‏‌‏ ‏پرورش‏‌‏ ‏تن‏‌‏ ‏یک‏‌‏ ‏اصل‏‌‏ ‏قرار‏ ‏داده‏‌‏اند،‏ ‏بلکه‏‌‏ ‏به‏‌‏ ‏صورت‏‌‏ ‏یک‏‌‏ ‏اهرم‏‌‏ ‏قدرت‏‌‏ ‏و‏ ‏سیاست‏‌‏ ‏برای‏‌‏ ‏جوامع‏‌‏ ‏بین‏‌‏المللی‏‌‏ ‏مطرح‏‌‏ ‏کرده‏‌‏اند‏. ‏انسان‏‌‏شناسان‏‌‏ ‏در‏ ‏قرون‏‌‏ ‏گذشته‏‌‏ ‏از‏ ‏انسان‏‌‏ ‏بعنوان‏‌‏ ‏هوموارکتوس‏‌‏ (‏انسان‏‌‏ ‏مستوی‏‌‏القامه‏) ‏و‏ ‏هوموفابریگوس‏‌‏ (‏انسان‏‌‏ ‏ابزارساز‏) ‏و‏ ‏هوموپولیتیکوس‏‌‏ (‏انسان‏‌‏ ‏سیاست‏‌‏ورز‏) ‏سخن‏‌‏ ‏گفته‏‌‏اند‏. ‏امروزه‏‌‏ ‏از‏ ‏انسان‏‌‏ ‏بعنوان‏‌‏ ‏هومورلیجیوسرس‏‌‏ (‏انسان‏‌‏ ‏دین‏‌‏ورز‏) ‏سخن‏‌‏ ‏گفته‏‌‏اند؛‏ ‏چرا‏ ‏که‏‌‏ ‏بر‏ ‏وفق‏‌‏ ‏جدیدترین‏‌‏ ‏پژوهش‏‌‏های‏‌‏ ‏جامعه‏‌‏شناختی‏‌‏ ‏چه‏‌‏ ‏در‏ ‏آفریقای‏‌‏ ‏جنوبی‏‌‏ ‏و‏ ‏مکزیک‏‌‏ ‏و‏ ‏چه‏‌‏ ‏در‏ ‏ایرلند‏ ‏و‏ ‏آمریکا،‏ ‏بیش‏‌‏ ‏از‏ ‏نود‏ ‏و‏ ‏شش‏‌‏ ‏درصد‏ ‏انسان‏‌‏ها‏ ‏به‏‌‏ ‏وجود‏ ‏خدا‏ ‏ایمان‏‌‏ ‏دارند‏ ‏و‏ ‏همین‏‌‏ ‏واقعیت،‏ ‏نظریه‏‌‏ای‏‌‏ ‏را‏ ‏که‏‌‏ ‏مدعی‏‌‏ ‏بود‏ ‏با‏ ‏پیشرفت‏‌‏ ‏اجتماعی‏‌‏ ‏و‏ ‏افزایش‏‌‏ ‏رفاه‏‌‏ ‏مادی،‏ ‏دین‏‌‏ ‏و‏ ‏اندیشه‏‌‏ ‏دینی‏‌‏ ‏انحطاط‏‌‏ ‏می‏‌‏یابد،‏ ‏ابطال‏‌‏ ‏می‏‌‏کند‏(1). ‏مؤ‏‌‏ید‏ ‏دیگر‏ ‏برای‏‌‏ ‏دین‏‌‏ورز‏ ‏بودن‏‌‏ ‏سرشتی‏‌‏ ‏انسان،‏ ‏این‏‌‏که‏‌‏ ‏محققان‏‌‏ ‏هیچ‏‌‏ ‏قومی‏‌‏ ‏از‏ ‏اقوام‏‌‏ ‏بشری‏‌‏ ‏را‏ ‏نیافته‏‌‏اند‏ ‏که‏‌‏ ‏دیندار‏ ‏یا‏ ‏به‏‌‏ ‏هر‏ ‏حال‏‌‏ ‏صاحب‏‌‏ ‏نوعی‏‌‏ ‏دین‏‌‏ ‏نبوده‏‌‏ ‏باشند‏.(2)
‌ 1‏- ‏تاریخچه‏‌‏ ‏کلی‏‌‏ ‏ورزش‏‌‏
‏تربیت‏‌‏ ‏بدنی‏‌‏ ‏و‏ ‏ورزش‏‌‏ ‏برابر‏ ‏با‏ ‏پیدایش‏‌‏ ‏انسان‏‌‏ ‏و‏ ‏حیات‏‌‏ ‏اوست‏. ‏طبق‏‌‏ ‏قانون‏‌‏ ‏طبیعت،‏ ‏هر‏ ‏جانداری‏‌‏ ‏در‏ ‏سایه‏‌‏ ‏حرکت‏‌‏ ‏و‏ ‏جنبش‏‌‏ ‏زنده‏‌‏ ‏می‏‌‏ماند‏ ‏و‏ ‏انسان‏‌‏ ‏نیز‏ ‏مستثنا‏ ‏از‏ ‏این‏‌‏ ‏قاعده‏‌‏ ‏نیست،‏ ‏بلکه‏‌‏ ‏متحرک‏‌‏ترین‏‌‏ ‏جانداران‏‌‏ ‏می‏‌‏باشد‏.
‏اگر‏ ‏انجام‏‌‏ ‏کلیه‏‌‏ ‏حرکات‏‌‏ ‏اعضای‏‌‏ ‏بدن‏‌‏ ‏را‏ ‏در‏ ‏سلامت‏‌‏ ‏مؤ‏‌‏ثر‏ ‏بدانیم‏‌‏ ‏و‏ ‏هر‏ ‏حرکت‏‌‏ ‏را‏ ‏که‏‌‏ ‏موجب‏‌‏ ‏سلامتی‏‌‏ ‏می‏‌‏شود‏ ‏یک‏‌‏ ‏نوع‏‌‏ ‏ورزش‏‌‏ ‏بدانیم،‏ ‏باید‏ ‏این‏‌‏ ‏امر‏ ‏را‏ ‏بپذیریم‏‌‏ ‏که‏‌‏ ‏ورزش‏‌‏ ‏با‏ ‏حیات‏‌‏ ‏بشر‏ ‏توأم‏‌‏ ‏بوده‏‌‏ ‏و‏ ‏برای‏‌‏ ‏پیدایش‏‌‏ ‏ورزش‏‌‏ ‏نمی‏‌‏توان‏‌‏ ‏تاریخ‏‌‏ ‏دقیقی‏‌‏ ‏مشخص‏‌‏ ‏کرد،‏ ‏زیرا‏ ‏انسان‏‌‏ ‏در‏ ‏بدو‏ ‏تولد‏ ‏خویش‏‌‏ ‏حیوان‏‌‏ ‏بالفعل‏‌‏ ‏است‏‌‏ ‏و‏ ‏انسان‏‌‏ ‏بالقوه‏. ‏یعنی‏‌‏ ‏جسم‏‌‏ ‏و‏ ‏بدنش‏‌‏ ‏مقدم‏‌‏ ‏بر‏ ‏شخصیت‏‌‏ ‏اوست؛‏ ‏لذا‏ ‏برای‏‌‏ ‏تأمین‏‌‏ ‏زندگانی‏‌‏ ‏خویش‏‌‏ ‏نیاز‏ ‏به‏‌‏ ‏حرکات‏‌‏ ‏مختلف‏‌‏ ‏اعضای‏‌‏ ‏بدن‏‌‏ ‏داشته‏‌‏ ‏و‏ ‏تا‏ ‏آخرین‏‌‏ ‏لحظات‏‌‏ ‏زندگی‏‌‏ ‏مجبور‏ ‏به‏‌‏ ‏انجام‏‌‏ ‏حرکات‏‌‏ ‏لازم‏‌‏ ‏بوده‏‌‏ ‏است‏. ‏بنابراین‏‌‏ ‏باید‏ ‏گفت‏‌‏ ‏ورزش‏‌‏ ‏با‏ ‏انسان‏‌‏ ‏خلق‏‌‏ ‏شده‏‌‏ ‏و‏ ‏با‏ ‏زمان‏‌‏ ‏تکمیل‏‌‏ ‏خواهد‏ ‏شد‏.
‏فرهنگ‏ و‏ ورزش‏........................‏...............................................‏.........‏............. &‏ 3
‏انسان‏‌‏ ‏در‏ ‏دورانهای‏‌‏ ‏اولیه‏‌‏ ‏زندگانی‏‌‏ ‏برای‏‌‏ ‏تهیه‏‌‏ ‏و‏ ‏تأمین‏‌‏ ‏معاش‏‌‏ ‏خود‏ ‏مجبور‏ ‏به‏‌‏ ‏زد‏ ‏و‏ ‏خورد‏ ‏با‏ ‏حیوانات‏‌‏ ‏وحشی‏‌‏ ‏بوده‏‌‏ ‏است‏‌‏ ‏و‏ ‏برای‏‌‏ ‏حفظ‏‌‏ ‏خود‏ ‏از‏ ‏سرما‏ ‏و‏ ‏گرما‏ ‏در‏ ‏غارها‏ ‏و‏ ‏بیشه‏‌‏ها‏ ‏زندگی‏‌‏ ‏کند‏. ‏این‏‌‏ ‏حرکات‏‌‏ ‏و‏ ‏زد‏ ‏و‏ ‏خوردها‏ ‏و‏ ‏تلاشی‏‌‏ ‏که‏‌‏ ‏برای‏‌‏ ‏نیل‏‌‏ ‏به‏‌‏ ‏مقصود،‏ ‏یعنی‏‌‏ ‏تأمین‏‌‏ ‏زندگی‏‌‏ ‏انجام‏‌‏ ‏می‏‌‏شده‏‌‏ ‏و‏ ‏انسان‏‌‏ ‏اولیه‏‌‏ ‏به‏‌‏ ‏آن‏‌‏ ‏مبادرت‏‌‏ ‏نموده،‏ ‏یک‏‌‏ ‏ورزش‏‌‏ ‏طبیعی‏‌‏ ‏به‏‌‏ ‏شمار‏ ‏می‏‌‏رود‏. ‏پس‏‌‏ ‏به‏‌‏ ‏تمام‏‌‏ ‏کارهایی‏‌‏ ‏که‏‌‏ ‏باعث‏‌‏ ‏به‏‌‏ ‏حرکت‏‌‏ ‏درآوردن‏‌‏ ‏اعضا‏ ‏می‏‌‏شود‏ ‏و‏ ‏در‏ ‏بدن‏‌‏ ‏فعالیت‏‌‏ ‏و‏ ‏حرارت‏‌‏ ‏و‏ ‏قدرت‏‌‏ ‏ایجاد‏ ‏می‏‌‏کند‏ ‏می‏‌‏توان‏‌‏ ‏ورزش‏‌‏ ‏گفت‏. ‏البته‏‌‏ ‏نباید‏ ‏تربیت‏‌‏ ‏بدنی‏‌‏ ‏را‏ ‏با‏ ‏ورزش‏‌‏ ‏طبیعی‏‌‏ ‏اشتباه‏‌‏ ‏گرفت؛‏ ‏به‏‌‏ ‏حرکاتی‏‌‏ ‏که‏‌‏ ‏در‏ ‏وجود‏ ‏بشر‏ (‏جسمی‏‌‏ ‏و‏ ‏فکری‏) ‏خستگی‏‌‏ ‏تولید‏ ‏می‏‌‏کند‏ ‏و‏ ‏آن‏‌‏ ‏عملیات‏‌‏ ‏تحت‏‌‏ ‏اصول‏‌‏ ‏و‏ ‏قواعد‏ ‏معین‏‌‏ ‏برای‏‌‏ ‏قسمتی‏‌‏ ‏از‏ ‏بدن‏‌‏ ‏یا‏ ‏تمام‏‌‏ ‏آن‏‌‏ ‏و‏ ‏برای‏‌‏ ‏احتیاج‏‌‏ ‏و‏ ‏منظور‏ ‏خاص‏‌‏ ‏اجرا‏ ‏می‏‌‏شود،‏ ‏تربیت‏‌‏ ‏بدنی‏‌‏ ‏گفته‏‌‏ ‏می‏‌‏شود‏. ‏حضرت‏‌‏ ‏علی‏7 ‏می‏‌‏فرماید‏: ‏بزرگترین‏‌‏ ‏تفریح‏‌‏ ‏و‏ ‏ورزش،‏ ‏کار‏ ‏است‏‌‏ (‏یعنی‏‌‏ ‏فعالیت‏‌‏ ‏بدنی‏).
‏پس‏‌‏ ‏تعلیم‏‌‏ ‏و‏ ‏تربیت‏‌‏ ‏بدنی‏‌‏ ‏و‏ ‏ورزش‏‌‏ ‏با‏ ‏پیدایش‏‌‏ ‏بشر‏ ‏و‏ ‏سکنا‏ ‏گزیدن‏‌‏ ‏بشر‏ ‏در‏ ‏روی‏‌‏ ‏زمین‏‌‏ ‏آغاز‏ ‏شده‏‌‏ ‏است‏. ‏خاک،‏ ‏سنگ،‏ ‏کوه،‏ ‏تپه،‏ ‏دریا،‏ ‏جنگل،‏ ‏جویبار‏ ‏و‏ ‏دیگر‏ ‏مظاهر‏ ‏طبیعت‏‌‏ ‏و‏ ‏نیز‏ ‏خود‏ ‏زندگی‏‌‏ ‏و‏ ‏نیازهای‏‌‏ ‏آن،‏ ‏نخستین‏‌‏ ‏کتابهای‏‌‏ ‏درسی‏‌‏ ‏نوع‏‌‏ ‏بشر‏ ‏بوده‏‌‏اند‏.(3)
‏از‏ ‏قدیم‏‌‏ترین‏‌‏ ‏روزگاران‏‌‏ ‏و‏ ‏حتی‏‌‏ ‏پیش‏‌‏ ‏از‏ ‏پیدایش‏‌‏ ‏خط،‏ ‏نیاز‏ ‏به‏‌‏ ‏تأمین‏‌‏ ‏خوراک‏‌‏ ‏و‏ ‏پوشاک‏‌‏ ‏از‏ ‏راه‏‌‏ ‏شکار‏ ‏حیوانات‏‌‏ ‏و‏ ‏احتیاج‏‌‏ ‏به‏‌‏ ‏کسب‏‌‏ ‏توانایی‏‌‏ ‏برای‏‌‏ ‏مقابله‏‌‏ ‏با‏ ‏خطرهای‏‌‏ ‏طبیعی‏‌‏ ‏و‏ ‏دشمنان‏‌‏ ‏گوناگون،‏ ‏جوامع‏‌‏ ‏کهن‏‌‏ ‏بشری‏‌‏ ‏را‏ ‏واداشته‏‌‏ ‏بود‏ ‏که‏‌‏ ‏به‏‌‏ ‏امر‏ ‏تربیت‏‌‏ ‏بدنی،‏ ‏بعنوان‏‌‏ ‏یکی‏‌‏ ‏از‏ ‏مهم‏‌‏ترین‏‌‏ ‏امور‏ ‏زندگی‏‌‏ ‏توجه‏‌‏ ‏نمایند‏ ‏و‏ ‏این‏‌‏ ‏حقیقت‏‌‏ ‏را‏ ‏دریابند‏ ‏که‏‌‏ ‏قدرت،‏ ‏استقامت‏‌‏ ‏و‏ ‏سرعت‏‌‏ ‏را‏ ‏که‏‌‏ ‏در‏ ‏زندگی‏‌‏ ‏انسان‏‌‏ها‏ ‏از‏ ‏اهمیتی‏‌‏ ‏برخوردار‏ ‏است،‏ ‏می‏‌‏توان‏‌‏ ‏با‏ ‏بهره‏‌‏گیری‏‌‏ ‏از‏ ‏تمرین‏‌‏ها‏ ‏و‏ ‏فعالیت‏‌‏های‏‌‏ ‏جسمانی‏‌‏ ‏تا‏ ‏حد‏‌‏ ‏قابل‏‌‏ ‏ملاحظه‏‌‏ای‏‌‏ ‏تقویت‏‌‏ ‏کرد‏.(4)
‏وقتی‏‌‏ ‏با‏ ‏گذشت‏‌‏ ‏زمان،‏ ‏حکومت‏‌‏ ‏و‏ ‏دولت‏‌‏ ‏ولو‏ ‏به‏‌‏ ‏صورت‏‌‏ ‏اولیه‏‌‏ ‏تشکیل‏‌‏ ‏شد‏ ‏دولتها‏ ‏برای‏‌‏ ‏حفظ‏‌‏ ‏و‏ ‏یا‏ ‏گسترش‏‌‏ ‏مرزها‏ ‏نیازمند‏ ‏قدرت‏‌‏ ‏و‏ ‏بازوان‏‌‏ ‏قوی‏‌‏ ‏بودند‏ ‏که‏‌‏ ‏متناسب‏‌‏ ‏با‏ ‏آن‏‌‏ ‏زمان‏‌‏ ‏در‏ ‏جنگ‏‌‏ ‏پیروز‏ ‏شوند‏ ‏و‏ ‏به‏‌‏ ‏اهداف‏‌‏ ‏خود‏ ‏دست‏‌‏ ‏یابند‏.
‏ویل‏‌‏ ‏دورانت،‏ ‏مورخ‏‌‏ ‏مشهور،‏ ‏در‏ ‏این‏‌‏ ‏باره‏‌‏ ‏می‏‌‏نویسد‏:
‏فرهنگ‏ و‏ ورزش‏........................‏...............................................‏.........‏............. &‏ 4
‏«‏از‏ ‏ضروریات‏‌‏ ‏دولت‏‌‏ها‏ ‏و‏ ‏تأکید‏ ‏بر‏ ‏روی‏‌‏ ‏حفظ‏‌‏ ‏نیروی‏‌‏ ‏جسمانی،‏ ‏پیروزمندی‏‌‏ ‏در‏ ‏جنگ‏‌‏هایی‏‌‏ ‏بوده‏‌‏ ‏است‏‌‏ ‏که‏‌‏ ‏متکی‏‌‏ ‏بر‏ ‏قدرت‏‌‏ ‏بدنی‏‌‏ ‏و‏ ‏نیرومندی‏‌‏ ‏جسمانی‏‌‏ ‏بوده‏‌‏ ‏است‏‌‏ ‏و‏ ‏نیرومندی‏‌‏ ‏و‏ ‏مهارت‏‌‏ ‏بدنی،‏ ‏حاصل‏‌‏ ‏نخواهد‏ ‏شد‏ ‏مگر‏ ‏در‏ ‏ورزش‏‌‏هایی‏‌‏ ‏که‏‌‏ (‏در‏ ‏بازی‏‌‏های‏‌‏ ‏المپیک‏) ‏مقرر‏ ‏گردیده‏‌‏ ‏است‏.»5
‏و‏ ‏بزرگترین‏‌‏ ‏هدفهای‏‌‏ ‏تربیت‏‌‏ ‏بدنی‏‌‏ ‏در‏ ‏اجتماعات‏‌‏ ‏اولیه‏‌‏ ‏عبارت‏‌‏ ‏بودند‏ ‏از‏:
‏1- ‏تکامل‏‌‏ ‏و‏ ‏توسعه‏‌‏ ‏استعدادهای‏‌‏ ‏جسمانی‏‌
‏2- ‏ایجاد‏ ‏گروههایی‏‌‏ ‏برای‏‌‏ ‏بهتر‏ ‏زیستن‏‌
‏3- ‏ایجاد‏ ‏سرگرمی‏.
‏در‏ ‏پژوهش‏‌‏هایی‏‌‏ ‏که‏‌‏ ‏بر‏ ‏روی‏‌‏ ‏زندگی‏‌‏ ‏انسان‏‌‏های‏‌‏ ‏نخستین‏‌‏ ‏و‏ ‏عادات‏‌‏ ‏آنها‏ ‏انجام‏‌‏ ‏شده‏‌‏ ‏است‏‌‏ ‏معلوم‏‌‏ ‏شده‏‌‏ ‏است‏‌‏ ‏که‏‌‏ ‏این‏‌‏ ‏عادات‏‌‏ ‏و‏ ‏رسوم‏‌‏ ‏اغلب‏‌‏ ‏در‏ ‏مراسم‏‌‏ ‏مذهبی‏‌‏ ‏و‏ ‏معتقدات‏‌‏ ‏دینی‏‌‏ ‏ظاهر‏ ‏گشته‏‌‏ ‏است‏.
‌ ‌2‏- ‏تاریخچه‏‌‏ ‏ورزش‏‌‏ ‏در‏ ‏ایران‏‌‏
‏در‏ ‏ایران‏‌‏ ‏به‏‌‏ ‏معنای‏‌‏ ‏قدیم‏‌‏ ‏آن،‏ ‏ورزش‏‌‏ ‏پهلوانی‏‌‏ ‏و‏ ‏رزمی‏‌‏ ‏و‏ ‏وزنه‏‌‏برداری‏‌‏ ‏برای‏‌‏ ‏شرکت‏‌‏ ‏در‏ ‏جنگ‏‌‏ ‏معمول‏‌‏ ‏بوده،‏ ‏همانطور‏ ‏که‏‌‏ ‏حکیم‏‌‏ ‏ابوالقاسم‏‌‏ ‏فردوسی‏‌‏ ‏در‏ ‏رابطه‏‌‏ ‏با‏ ‏پهلوانی‏‌‏ ‏و‏ ‏جنگ‏‌‏آوری‏‌‏ ‏رستم‏‌‏ ‏و‏ ‏سهراب‏‌‏ ‏و‏ ‏کشتی‏‌‏ ‏پهلوانی‏‌‏ ‏دو‏ ‏پهلوان‏‌‏ ‏پدر‏ ‏و‏ ‏پسر‏ ‏یعنی‏‌‏ ‏رستم‏‌‏ ‏و‏ ‏سهراب‏‌‏ ‏بیان‏‌‏ ‏می‏‌‏کند‏ ‏و‏ ‏حتی‏‌‏ ‏حضور‏ ‏زنان‏‌‏ ‏پهلوان‏‌‏ ‏در‏ ‏شاهنامه‏‌‏ ‏فردوسی‏‌‏ ‏می‏‌‏درخشد،‏ ‏حرکت‏‌‏ ‏و‏ ‏حضور‏ ‏گردآفرید‏ ‏بعنوان‏‌‏ ‏یک‏‌‏ ‏زن‏‌‏ ‏قهرمان‏‌‏ ‏و‏ ‏پهلوان‏‌‏ ‏در‏ ‏جنگ،‏ ‏نشان‏‌‏ ‏از‏ ‏روحیه‏‌‏ ‏ایرانیان‏‌‏ ‏برای‏‌‏ ‏تربیت‏‌‏بدنی‏‌‏ ‏و‏ ‏کارکرد‏ ‏آن‏‌‏ ‏در‏ ‏میان‏‌‏ ‏نبرد‏ ‏و‏ ‏جنگ‏‌‏ ‏با‏ ‏غیر‏ ‏ایرانیان‏‌‏ ‏بود‏.
‏در‏ ‏میان‏‌‏ ‏کشورهای‏‌‏ ‏مشرق‏‌‏ ‏زمین‏‌‏ ‏باید‏ ‏گفت‏‌‏ ‏ایران،‏ ‏کشوری‏‌‏ ‏بود‏ ‏که‏‌‏ ‏به‏‌‏ ‏تعلیم‏‌‏ ‏و‏ ‏تربیت‏‌‏ ‏بدنی‏‌‏ ‏و‏ ‏سلامتی‏‌‏ ‏تن‏‌‏ ‏و‏ ‏روان‏‌‏ ‏اهمیت‏‌‏ ‏خاصی‏‌‏ ‏قایل‏‌‏ ‏بود،‏ ‏در‏ ‏این‏‌‏ ‏باره‏‌‏ ‏هرودوت،‏ ‏مورخ‏‌‏ ‏شهیر‏ ‏یونانی،‏ ‏می‏‌‏نویسد‏:
‏ایرانیان‏‌‏ ‏از‏ ‏پنج‏‌‏ ‏سالگی‏‌‏ ‏تا‏ ‏بیست‏‌‏ ‏سالگی‏‌‏ ‏سه‏‌‏ ‏چیز‏ ‏را‏ ‏می‏‌‏آموختند‏:
‏1- ‏سواری‏‌‏
‏2- ‏تیروکمان‏‌‏
‏3- ‏راستگویی‏‌
‏جوانان‏‌‏ ‏تمرینات‏‌‏ ‏روزانه‏‌‏ ‏را‏ ‏از‏ ‏طلوع‏‌‏ ‏آفتاب‏‌‏ ‏با‏ ‏دویدن‏‌‏ ‏و‏ ‏پرتاب‏‌‏ ‏سنگ‏‌‏ ‏و‏ ‏پرتاب‏‌‏ ‏نیزه‏‌‏ ‏آغاز‏ ‏می‏‌‏کردند‏ ‏و‏ ‏از‏ ‏جمله‏‌‏ ‏تمرینات‏‌‏ ‏معمولشان،‏ ‏ساختن‏‌‏ ‏با‏ ‏جیرة‏‌‏ ‏اندک‏‌‏ ‏و‏ ‏تحمل‏‌‏ ‏گرمای‏‌‏ ‏بسیار‏ ‏و‏ ‏پیاده‏‌‏روی‏‌‏های‏‌‏ ‏طولانی‏‌‏ ‏وعبور‏ ‏از‏ ‏رودخانه‏‌‏ ‏بدون‏‌‏تر‏ ‏شدن‏‌‏ ‏سلاح‏‌‏ها‏ ‏و‏ ‏خواب‏‌‏ ‏در‏ ‏هوای‏‌‏ ‏آزاد‏ ‏بود‏. ‏سواری‏‌‏ ‏و‏ ‏شکار‏ ‏نیز‏ ‏دو‏ ‏فعالیت‏‌‏ ‏معمول‏‌‏ ‏و‏ ‏رایج‏‌‏ ‏بود‏ ‏و‏ ‏جستن‏‌‏ ‏بر‏ ‏روی‏‌‏ ‏اسب‏‌‏ ‏و‏ ‏فروپریدن‏‌‏ ‏از‏ ‏روی‏‌‏ ‏آن‏‌‏ ‏در‏ ‏حال‏‌‏ ‏دویدن‏‌‏ ‏و‏ ‏بطور‏ ‏کلی‏‌‏ ‏سرعت‏‌‏ ‏و‏ ‏چالاکی‏‌‏ ‏از‏ ‏ویژگی‏‌‏های‏‌‏ ‏سوارکاران‏‌‏ ‏سواره‏‌‏نظام‏‌‏ ‏ایران‏‌‏ ‏بود‏.(6)

 

دانلود فایل