هزار فایل: دانلود نمونه سوالات استخدامی

دانلود فایل, مقاله, مقالات, آموزش, تحقیق, پروژه, پایان نامه,پروپوزال, مرجع, کتاب, منابع, پاورپوینت, ورد, اکسل, پی دی اف,نمونه سوالات استخدامی,خرید کتاب,جزوه آموزشی ,,استخدامی,سوالات استخدامی,پایان نامه,خرید سوال

هزار فایل: دانلود نمونه سوالات استخدامی

دانلود فایل, مقاله, مقالات, آموزش, تحقیق, پروژه, پایان نامه,پروپوزال, مرجع, کتاب, منابع, پاورپوینت, ورد, اکسل, پی دی اف,نمونه سوالات استخدامی,خرید کتاب,جزوه آموزشی ,,استخدامی,سوالات استخدامی,پایان نامه,خرید سوال

درس 14 میراث فرهنگی ایران در عصر سلجوقی ( ppt )

درس 14 میراث فرهنگی ایران در عصر سلجوقی ( ppt )

درس-14-میراث-فرهنگی-ایران-در-عصر-سلجوقی-(-ppt-)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل :  powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 12 اسلاید

 قسمتی از متن powerpoint (..ppt) : 
 

بنام خدا
درس14
میراث فرهنگی ایران در عصر سلجوقی
در درس گذشته پی بردید که از میان سه سلسله تر ک تبار که بر ایران حکومت کردند، سلجوقیان هم به سبب تأثیری که در تحولات ایران و سایر سرزمی نهای اسلامی و هم به سبب وسعت قلمروشان، اهمیت بیشتری داشتند.
سلجوقیان تشکیلات اداری و حکومتی خود را براساس تشکیلاتی که از سامانیان و غزنویان به جای مانده بود، پایه گذاری کردند. البته تشکیلات آن دوره ها نیز برگرفته از نظام اداری و حکومتی ایران باستان بود و در هر دوره تغییراتی نیزدر آن پدیدمی آمد.
تشکیلات حکومت
در رأس حکومت سلجوقی، سلطان قرار داشت.
در آن دوره، خلیفه عباسی بیشتر ریاست معنوی و دینی داشت و
قدرت سیاسی و نظامی در اختیار سلاطین بود.
سلاطین سعی میکردند برای مشروعیت بخشیدن به
حکومت خود و جلب نظر مردم، خود را مطیع و پشتیبان
دستگاه خلافت نشان دهند. اگرچه شاهان در امور مختلف
با وزرا مشورت میکردند اما رأی و نظر آنها مافوق همه بود.
در این دوره نیز سلاطین با ظلم و خودکامگی
حکومت می کردند و منتقدان و مخالفان خود را به سختی
مجازات می کردند. سلاطین زندگی پرتجملی داشتند و
صاحب املاک و ثروت زیادی بودند.
وزیران: از مهم ترین مقا مهایی که در عهد سلجوقیان
وجود داشت، مقام وزارت بود. حکومت سلجوقی قدرت و
عظمت خود را با سیاست و کفایت وزیران ایرانی به دست
آورده بود.
سلجوقیان، مردمانی گله دار و بیابان گرد بودند که با
زور شمشیر، امور سیاسی و نظامی را در اختیار گرفتند، آنها
از شهرنشینی و کشورداری بی خبر بودند و برای اداره قلمروِ
پهناور خود ناگزیر شدند از وزیران ایرانی استفاده کنند.«عمیدالملک کُندری»وزیر سلطان طغرل نقشی مؤثردر موفقیت های این سلطان داشت.
سردیس شاهزاده سلجوقی
سلاطین
« خواجه نظام الملک » وزیر آلب ارسلان و ملکشاه نیز چنان قدرت و نفوذی داشت که کمتر کاری بدون صلاحدید و مشورت او انجام می گرفت . این وزیران، نقش مهمی در اداره. حکومت سلجوقی داشتند و درنتیجه. تدبیر و مدیریت آنها، اوضاع اقتصادی و فرهنگی بهتر شد و کشاورزی، بازرگانی، صنعت ، هنر و معماری رشد زیادی کرد . یکی از وظایف مهم وزیران، تنظیم رابطه. سلطان با خلیفه و دیگر فرمانروایان بود.

 

دانلود فایل

تحقیق امام خمینى و میراث حکمت عرفانى اسلام 19ص

تحقیق امام خمینى و میراث حکمت عرفانى اسلام 19ص

تحقیق-امام-خمینى-و-میراث-حکمت-عرفانى-اسلام-19صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 22 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏1
‏امام خمینى و میراث حکمت عرفانى اسلام
‏آفتاب - فرهنگ و اندیشه: باید تاکید کرد که علاقه ‏امام خمینى به فلسفه عرفانى اسلامى در مراحل اولیه دوران تحصیلش، نه چیزى بدیع است ‏و نه امرى احساسى. با این‏که منابع مربوط در دسترسند، پیش از این، هیچ محققى به ‏تحلیل منظم نظرات عرفانى و مابعدالطبیعى امام خمینى نپرداخته است. آنچه در پى ‏مى‏آید کوششى است در جهت اداى حق این جنبه از میراث امام خمینى .
‏مقدمه
‏در سال 1968 پنج‏سال پس از اخراج آیت‏الله ‏روح‏الله خمینى از ایران، ساواک، پلیس امنیتى شاه، به خانه او در قم یورش برد و ‏اوراق و نوشته‏هاى وى، از جمله شروح و تفاسیرى را که در دهه 1930 در باب عرفان ‏نوشته بود، ضبط و توقیف کرد.
 ‏پانزده سال بعد، در سال 1983، پاره‏اى از آثار ‏مفقود خمینى را یکى از طلاب در همدان پیدا کرد. 
‏او، که نامش هرگز در گزارشهاى ‏بعدى این واقعه ذکر نمى‏شود، دو کتاب از فروشنده‏اى دوره‏گرد خرید که، چون نتوانسته ‏بود در بازار شهر خریدارى بیابد، به یکى از مدارس دینى آمده بود تا آنها را به مبلغ ‏پنجاه تومان بفروشد.
‏یکى از این دو کتاب، چاپ سنگى‏اى از شرح شرف‏الدین محمود ‏قیصرى
‏3
 (‏متوفاى 751/1350) بر فصوص الحکم ابن‏عربى بود که در قرن نوزدهم در مصر ‏انتشار یافته بود; و خود این قیصرى، هم متفکر عرفانى استثنایى و هم از شارحان ‏پرآوازه مکتب ابن‏عربى است. 
‏در حواشى کتاب، این طلبه ،تعلیقات دست‏نوشته بسیارى ‏دید که، بر طبق سنت دیرپاى دستنویسى مسلمانان، در عین حال، هم شرح‏الشرحى بود بر ‏متن اصلى فصوص‏الحکم و هم شرحى بر کتاب قیصرى. 
‏طلبه مذکور، با کمال تعجب، ‏پى برد که تعلیقات حاشیه، که به زبان عربى نوشته شده بود، امضاى‏ ‏ سید روح‏الله ‏خمینی نیز را در پاى خود داشت. 
‏او، که آنچه را دیده بود باور نمى‏کرد، ‏کتاب‏ها را به سرعت نزد آیت‏الله حسین‏نورى، امام‏جمعه همدان برد، و او بى‏درنگ خط [‏امام] خمینى را در حواشى تشخیص داد.
 ‏و اما کتاب دیگر، معلوم شد که رساله‏اى ‏همراه با شرح و تفسیر است در باب کلام شیعى، که پسر ارشد آیت الله ‏ ‏خمینى،
 ‏سید ‏مصطفى، بر آن تعلیقاتى نوشته بود. 
‏چندین محقق مسلمان، به سرعت دست‏به کار ‏انتشار این آثار به‏تازگى کشف شده گشتند. 
‏این محققان آثار مذکور را متعلق به ‏موضوعات و مطالب عرفانى قلمداد کردند. 
‏ظاهرا متن شرح‏الشرح آیت الله  ‏خمینى، به خودى خود، به چشم گردآورنده و ویراستار به اندازه کافى با ابهت جلوه ‏نکرد. چراکه وى تصمیم گرفت که آن را با شرح‏الشرح دیگرى که آیت الله خمینى در حواشى ‏مصباح الانس نوشته بود تکمیل کند، و این مصباح الانس شرحى است که محمد بن حمزه ‏فنارى (متوفاى 834/1431)، عالم مشهور عثمانى، بر مفتاح الغیب صدرالدین قونى (متوفاى 673/74-1273) ‏نگاشته است.
 ‏این دو شرح‏الشرح کاملا باهم سازگارند و تصورى از ‏دیدگاه عرفانى و فلسفى احتمالا بزرگ‏ترین، یا دست‏کم بانفوذترین، رهبر سیاسى مسلمان ‏در قرن بیستم به ما مى‏دهند. 
‏با توجه به جایگاه نویسنده، گردآورنده و ویراستار ‏،پیش‏نویس دست‏نوشته‏اى را که به خوبى استنساخ شده بود براى آیت الله خمینى فرستاد ‏تا وى تصحیح و تایید کند. 
‏آیت الله خمینى، پس از اعمال چند تغییر جزئى مربوط به ‏سبک نوشته، اجازه انتشار آن را داد. 
‏گردآورندگان و ویراستاران، از چاپهاى ‏سنگى متون اصلى، آن قطعاتى را که وى بر آنها شرح نوشته بود حفظ کردند
‏4
.
 ‏با این ‏همه، کوشش در جهت فهم استدلالهاى پیچیده نویسنده، بدون رجوع به متون اصلى‏اى که آن ‏استدلالها بر آنها توقف دارند، کار نسبتا دشواری است. 
‏بنابراین، براى فهم و ‏ارزیابى درست موضع 
‏آیت الله خمینى در قبال قیصرى و فنارى و کل فلسفه عرفان، ‏متون این دو متفکر لازمند. 
‏از همین آغاز، باید تاکید کرد که علاقه آیت الله ‏خمینى به فلسفه عرفانى اسلامى در مراحل اولیه دوران تحصیلش، نه چیزى بدیع است و نه ‏امرى احساسى. 
‏با این‏که منابع مربوط در دسترسند، پیش از این، هیچ محققى به ‏تحلیل منظم نظرات عرفانى و مابعدالطبیعى‏ ‏ایشان ‏ ‏نپرداخته است. 
‏آنچه در پى ‏مى‏آید کوششى است در جهت اداى حق این جنبه از میراث‏ ‏بنیانگذار جمهوری اسلامی ‏ ‏که، ‏هرچند به اندازه دستاوردهاى سیاسى‏اش‏ ‏ مورد توجه واقع نشده ،درخور مداقه‏اى جدى ‏است.
‏خاستگاه و تحصیلات
[‏امام]خمینى در 24 ‏سپتامبر 1902 در شهر خمین، که شهرى کوچک در جنوب غربى تهران است، در میان خاندانى ‏روحانى از سلاله پیامبر(ص)، برآمد. 
‏علوم دینى را با برادر بزرگ‏تر خود، ‏آیت‏الله مرتضى پسندیده، شروع به فراگیرى نمود و از تعلیم و تربیت دینى استوارى ‏برخوردار گردید; در سنین نوزده سالگى‏ ‏ به شهر اراک، که در نزدیکى خمین بود، عزیمت ‏کرد و در آنجا در حوزه درس عبدالکریم حائرى (متوفاى 1355ه ق./ 1937م.)، که یکى از ‏علماى بزرگ شیعى بود، شرکت نمود.
 ‏وقتى که حائرى در سال 1921 به قم دعوت شد،این ‏طلبه جوان نیز به دنبال وى رهسپار قم گردید و به زودى با میرزا محمدعلى شاه‏آبادى (1292 1369 /1875-1950)‏، جامع معقول و منقول، آشنا شد. 
‏این استاد، به همراه ‏متفکر دینى تا حدى جنجال‏برانگیزى همچون میرزا على‏اکبر حکیم [شاگرد مرحوم حاج ‏ملاهادى سبزوارى (1878/1295)] (1925/1344) و احتمالا چندتن دیگر از علما، خط سیر ‏مطالعات عرفانى او را مشخص نمودند; این اساتید و مشایخ ایشان، آیت‏الله آینده را به ‏سنت دیرپاى تعلیم و تربیت اسلام ایرانى پیوند دادند. 
‏این سنت گرایشهاى عرفانى و ‏حکمى‏اى را باهم تلفیق مى‏کرد که سابقه‏شان به تعالیم شخصیتهاى مؤثرى در تاریخ فکرى ‏شیعه، مانند میرداماد (متوفاى 1040/1630) و ملاصدرا (متوفاى 1050/1640
‏5
) ‏مى‏رسد.
 ‏این دو تن نیز از سلف عظام، همچون حیدر آملى (متوفاى حدود 787/1385)‏، ‏ابن‏عربى و یحیى سهروردى،(کشته شده به سال 
587/1191) ‏الهام گرفته‏اند. 
‏با ‏این مقدمات، کاملا طبیعى به نظر مى‏رسد که کتاب الاسفار صدرا اولین اثر عرفانى‏اى ‏بوده است که امام خمینى زیر نظر شاه‏آبادى فراگرفته است.
 ‏ملاصدرا در این اثر، ‏سیر و سلوک معنوى‏اى را که سالک طریق عرفان دارد تشریح کرده است. و بر وظایف عارف ‏در قبال جماعت اهل ایمان، که ناشى از سیر و سلوک ظاهرا فردگرایانه اوست، تاکید ‏ورزیده است. 
‏صدرا این سیر و سلوک معنوى را به چهار مرحله تقسیم کرده، که از ‏سویى، مطابق با مرتبه توفیق معنوى سالکند و، از سوى دیگر، مطابق با شان او به عنوان ‏پیام‏آور الهى. 
‏سفر اول سیر من النفس والخلق الى الحق، سفر دوم من الحق الى ‏الحق و تردد و آمد و شد میان ذات و صفات الهى، سفر سوم من الحق الى الخلق والنفس، و ‏سفر چهارم من الخلق الى الخلق است که در آن، سالک موهبت جدیدى از سنخ امور معنوى و ‏اخلاقى به جامعه خود ارزانى مى‏دارد.
‏این الگو از سرنوشت انسان که مورد توصیف ‏ملاصدرا و مورد قبول [امام] خمینى قرار گرفت، سابقه‏اش به آموزه‏هاى تصوف متقدم ‏بازمى‏گردد.
 ‏مثلا توصیف ملاصدرا از اسفار چهارگانه، یادآور نظرات ابن‏عربى در ‏مورد انسان کامل است، از این حیث که بر نقش انسان کامل به عنوان رهبر دینى جماعت ‏اهل ایمان تاکید خاص دارد نقشى که بعضى از محققان غربى خواسته‏اند بى‏اهمیت جلوه‏اش ‏دهند، و در عوض، تمام توجه خود را به نقش انسان کامل در نیروى جهانى بسیار مهمى که ‏حلقه اتصال مبدا و معاد است، معطوف کرده‏اند. 
‏متن درسى بعدى آیت الله خمینى ‏در مورد عرفان، شرح فصوص الحکم قیصرى است. 
‏این اثر همراه با شرح فصوص الحکم ‏عبدالرزاق کاشانى (استاد قیصرى) ظاهرا از معروف‏ترین و مؤثرترین شروحى مى‏باشد که ‏بر شاهکار ابن‏عربى نوشته شده است. 
‏لیکن شرح قیصرى آثار عمیق و دیرپایى در ‏شکل‏گیرى نظرات آیت الله ‏ ‏خمینى، عموما، و آراء مابعدالطبیعى وى، خصوصا، داشته است. ‏او در آثار عرفانى خویش از این شرح استفاده‏هاى زیادى کرده است. 
‏بعد از مطالعه ‏شرح قیصرى، آیت الله‏  ‏خمینى توجه خویش را به سرچشمه و منبع اصلى سنت تفسیر عقلى و ‏استدلالى میراث ابن‏عربى، که به صورت چکیده در آثار قونوى دیده مى‏شود، معطوف نمود

 

دانلود فایل

دانلود مقاله میراث زن وشوهر 19 ص

دانلود مقاله میراث زن وشوهر 19 ص

دانلود-مقاله-میراث-زن-وشوهر-19-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏1
‏میراث زن وشوهر
‏زن و شوهر هم از هم دیگر ارث می برند. اگرچه دخول صورت نگرفته باشدو جمع می شوند با جمیع ورثه در صورتی که خالی از موانع باشد (کفرو...) در هر صورت از یکدیگر ارث می برند. مگر ‏در مریض، آن درصوتی است که مرد درحال مریض بودن بازن ازدواج کرده، مرد اززن ارث نمی بردو زن هم از مرد ارث نمی برد.
‏مگراینکه آن مرد‏از آن بیماری رهایی یابد و یا دخول به زن کند. دراین صورت از یکدیگر ارث می برند، اگرچه شوهر پیش از دخول بمیرد.
‏اگر مرد درزمان بیماری بازن ازدواج کند، ازیکدیگر ارث خواهندبرد. اگرچه دخول نباشد. بنابر قول اقرب، این همانند زن صحیح است که بامرد ازدوا ج کرده و بخاطر عمل کردن به اصل (اصل ارث بردن) و تخلف از این اصل که درمورد مرد است و این بخاطر یک دلیل خارجی است که موجب نمی شود زن به مرد الحاق شود، چون این الحاق قیاس است.
‏درطلاق رجعی تا زمانی که عد تمام نشده، اگر هرکدام بمیرند از یکدیگر ارث می برند. بخاطر اینکه مطلقه رجعی ‏درحکم زوجه است.
‏بخلاف بائن که پس ازوقوع طلاق بائن زن وشوهر درمدت عده از یکدیگر ارث ‏ن‏می برند‏، مگر اینکه مرد درحال بیماری زن خود را طلاق دهد،زن تایک سال از مرد ارث ‏م‏ی برد، بخلاف مرد‏که ارث نمی برد.
‏اگرن و شوهر خود فرزند داشته باشد، ازهمه ترکه ارث می برد‏، مانند سایر ورثه بنابر قول مشهور خصوصاً بین متاخرین و نیز مرد ارث می برد زن مطلق.
‏اما زنی که فرزند که فرزند ندارد از عین زمین ارث نمی برد‏. قیمت آن و ابزارآلات ساختمان که مانند درب و پنجره و بناها از قبیل سنگها و آجرها و غیر. اما از‏ قیمت ابزارها و بناها ارث میبردوقیمت گذاری می شود. بناها وخانه هایی که دردروی زمین است‏، منهای زمین پس‏ یا‏ قیمت به زن داده می شود.‏ ‏
‏اقوال ‏
‏ظاهر عبارت منصف آن است که زن عین درختان میوه دار و غیر آن را وارث می برد چون شهید اینها را از ارث زن استثنا نکرد و لذا در عموم ارث باقی می ماند، زیرا هرچه از مستثنی منه بیرون باشد(زمین و آلات ساختمانی) ‏از عین آنها ارث می برد مثل غیر آنها ‏.
‏واین یکی از اقوال درمساله. بلکه از منصف چنین نظری دور است و معروف بین فقهای متاخرین ‏و نزد خودمنصف است که محروم است. زن از عین درختان مثل بناها نه قیمت آنها بلکه از قیمت آنها ارث می برد.
‏و ممکن است حمل کنیم آلات رابر آنچه که شامل درختان هم می شود‏.
‏2
‏ظاهراً در مورد بناها فرقی میان بنایی که برای سکونت ساخته شده و بنایی که برای مصالح ‏و اغراض دیگر مثل آسیا، حمام و اتاق روغن گیر زیتون یا کنجد یا آب انگور تهیه می شود. اصطبل و طویله و غیر اینها وجود ندارد. چون عنوان بنا بر همه اینها شامل می شود.
‏اگر چه دراین موارد عنوان‏«‏باع‏»‏که در بسیاری ازروایات آمده است، داخل نمی شود، چون رباع جمع ربع است به معنای خانه.
‏اگر یکی از زوجه های میت ولد داشته باشد و یکی بدون بچه باشد‏، پس بنا بر قول اقوی ‏عین زمین به صاحب بچه می رسد و‏آنچه که زن بدون ولد از عین آن ومحروم است ‏را به زن صاحب بچه می دهند.(‏قیمت)
‏آن چه زن بدون بچه از عین محروم است و به زن صاحب بچه می رسد، ولی آن زن دارای بچه ‏موظف است که قیمت آن را ارث برده رابه زن بدون بچه بدهد( نه سایرورثه قیمت را بدهند) چون سهم زوجیت مختص به این دو نفر است، پس هر گاه یکی از آنها از مقداری از سهم محروم شد به دیگری اختصاص پیدا می کند.
‏اگر میت دوتا
‏ زوجه داشته
‏ باشد.
‏باید توجه داشت که پرداخت قیمت به زوجه ‏بدون فرزند ‏بروجه قهرو الزام و اجباراست نه اختیارو آن مانند دین است که برذمه آنها آمده ‏(وارث)
‏فرقی ندارد میان آنکه وارث حاضر باشد، عین را به زوجه بدهدیاحاضر نباشد.
‏فرقی ندارد میان آنکه ‏وارث از قیمت امتناع ورزدیانه.
‏بنابراین این قیمت درذمه ورثه باقی است تاآنکه حکم بتواند اورا مجبوربه ادای دین‏ سازد، یا آنکه عین را قهراً برعلیه(برضرر)آن بفروشد.
‏اگر هیچ یک از این امور ممکن نبود دین درذمه آنها باقی می ماند تازمانی که زوجه بتواند آن را وصول نماید‏ ولوبه طریق تقاص چه از عین تقاص کند یا غیرعین فرقی ندارد.‏
‏فرق ندارد
‏روایات زیادی در این باب است که میان زن با فرزند و بدون فرزند فرقی نمی گذارد، بلکه حاکی ازآن است ‏که مشترکاً آنها در محرومیت امور یاد شده و گروهی ‏هم این را پدیرفته اند.تعلیلی که روایت آورده این است ترس از اینکه زن درخانه و زمینی که به ورثه می رسد، کسی را وارد ‏کند( شوهر دیگری) که آنها از(وارث) او کرامت دارند که هردو محروم شدن اشتراک دارند، ولی این تعلیل در مورد زن بدون فرزند قوی تر است

 

دانلود فایل