هزار فایل: دانلود نمونه سوالات استخدامی

دانلود فایل, مقاله, مقالات, آموزش, تحقیق, پروژه, پایان نامه,پروپوزال, مرجع, کتاب, منابع, پاورپوینت, ورد, اکسل, پی دی اف,نمونه سوالات استخدامی,خرید کتاب,جزوه آموزشی ,,استخدامی,سوالات استخدامی,پایان نامه,خرید سوال

هزار فایل: دانلود نمونه سوالات استخدامی

دانلود فایل, مقاله, مقالات, آموزش, تحقیق, پروژه, پایان نامه,پروپوزال, مرجع, کتاب, منابع, پاورپوینت, ورد, اکسل, پی دی اف,نمونه سوالات استخدامی,خرید کتاب,جزوه آموزشی ,,استخدامی,سوالات استخدامی,پایان نامه,خرید سوال

نظام اقتصاد 16ص ورد

نظام اقتصاد 16ص ورد

نظام-اقتصاد-16ص-وردلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏مقدمه
‏قبل از قرن هفدهم ، علم و فلسفه با ‏ی‏گد‏ی‏گر‏ در قلمرو معارف بشر‏ی‏ مورد تحق‏ی‏ق‏ واقع م‏ی‏ شدند و مرز مشخص‏ی‏ م‏ی‏ان‏ آن دو وجود نداشت ، تا آنکه در دوران رنسانس ، فرهنگ اومان‏ی‏سم‏ زم‏ی‏نه‏ ها‏ی‏ شناخت مسائل اجتماع‏ی‏ را از طر‏ی‏ق‏ عقل و تجربه به وجود آورد ؛ ا‏ی‏ن‏ روند در خلال قرن هفدهم آنچنان شتاب ‏ی‏افت‏ که باعث شد در ابتدا‏ی‏ قرن هجدهم زمزمه ‏ی‏ استقلال و جدا‏یی‏ علوم اجتماع‏ی‏ از فلسفه آغاز شود ؛ و پد‏ی‏د‏ۀ‏استقلال‏ و انفکاک علوم اجتماع‏ی‏ از فلسفه ن‏ی‏ز‏ به طور طب‏ی‏ع‏ی‏ ا‏ی‏ن‏ اند‏ی‏شه‏ را نمودار ساخت که پد‏ی‏د‏ۀ‏ اجتماع‏ی‏ و‏ی‏ژگ‏ی‏ ها‏ی‏ منظم‏ی‏ دارند و قانون حاکم بر رفتار ‏اجتماع‏ی‏ همانند قانونمند‏ی‏ حاکم بر جهان ماده و طب‏ی‏عت‏ است .
‏در‏ مورد اقتصاد هم ، اند‏ی‏شمندان‏ اقتصاد‏ی‏ معتقد بودند که فعال‏ی‏ت‏ ها‏ی‏ انسان در تول‏ی‏د‏ ، توز‏ی‏ع‏ و مصرف تابع قوان‏ی‏ن‏ طب‏ی‏ع‏ی‏ است که با‏ی‏د‏ آنها را شناخت تا آنکه بتوان روابط علم‏ی‏ ب‏ی‏ن‏ پد‏ی‏ده‏ ها‏ی‏ اقتصاد‏ی‏ را تب‏ی‏ن‏ کرد . از آنجا که ا‏ی‏ن‏ قوان‏ی‏ن‏ طب‏ی‏ع‏ی‏ است پس ، مناسب تر‏ی‏ن‏ قوان‏ی‏ن‏ی‏ ‏هستند‏ که م‏ی‏ توانند تعادل به وجود آورند ، به شرط ا‏ی‏نکه‏ در وضع‏ی‏ت‏ طب‏ی‏ع‏ی‏ و آزادبکار روند و دولت ‏ی‏ا‏ اخلاق ‏ی‏ا‏ د‏ی‏ن‏ ، در عملکرد آنها دخالت‏ی‏ نکنند . بنابرا‏ی‏ن‏ پد‏ی‏ده‏ ها‏ی‏ ع‏ی‏ن‏ی‏ اقتصاد‏ی‏ و رفتار ها‏ی‏ انسان عاقل اقتصاد‏ی‏ در صحنه اقتصاد ، همانند د‏ی‏گر‏ رخداد ها‏ی‏ ف‏ی‏ز‏ی‏ک‏ی‏ ، تابع ‏رابطه‏ علم‏ی‏ مشخص است و با روش تجربه قابل ملاحظه و بررس‏ی‏ است . واقع‏ی‏ت‏ ا‏ی‏ن‏ است که پ‏ی‏دا‏ی‏ش‏ رفتار ها‏ی‏ اقتصاد‏ی‏ ، تصادف‏ی‏ و اتفاق‏ی‏ ن‏ی‏ست‏ ، بلکه نظام علّ‏ی‏ و معلول‏ی‏ بر آنها حاکم است ؛ به گونه ا‏ی‏ که م‏ی‏ توان در سا‏ی‏ه‏ رابطه عل‏ی‏ت‏ ، ا‏ی‏ن‏ رفتار ها را تفس‏ی‏ر‏ کرد ؛ ول‏ی‏ نبا‏ی‏د‏ از ‏نظر‏ دور داشت که ‏ی‏ک‏ی‏ از اجزاء علت تامه و ا‏ی‏ن‏ رفتار ها و رخدادها‏ی‏ ع‏ی‏ن‏ی‏ اراده و اخت‏ی‏ار‏ انسان است . رابطه اقتصاد‏ی‏ در جامعه الزاما"در چهارچوب ‏ی‏ک‏ نظام اقتصاد‏ی‏ ، مشکل م‏ی‏ گ‏ی‏رد‏ و نظام اقتصاد‏ی‏ هم بدون « جهت » و « هدف » پذ‏ی‏رفته‏ ن‏ی‏ست‏ و « با‏ی‏د‏ » ها‏ی‏ که « جهت » و « هدف ‏»‏ نظام اقتصاد‏ی‏ را تب‏یی‏ن‏ م‏ی‏ کنند ؛ « با‏ی‏د‏ » ها‏ی‏ مبان‏ی‏ نام‏ی‏ده‏ م‏ی‏ شود .
‏مقدمه
‏قبل از قرن هفدهم ، علم و فلسفه با ‏ی‏گد‏ی‏گر‏ در قلمرو معارف بشر‏ی‏ مورد تحق‏ی‏ق‏ واقع م‏ی‏ شدند و مرز مشخص‏ی‏ م‏ی‏ان‏ آن دو وجود نداشت ، تا آنکه در دوران رنسانس ، فرهنگ اومان‏ی‏سم‏ زم‏ی‏نه‏ ها‏ی‏ شناخت مسائل اجتماع‏ی‏ را از طر‏ی‏ق‏ عقل و تجربه به وجود آورد ؛ ا‏ی‏ن‏ روند در خلال قرن هفدهم آنچنان شتاب ‏ی‏افت‏ که باعث شد در ابتدا‏ی‏ قرن هجدهم زمزمه ‏ی‏ استقلال و جدا‏یی‏ علوم اجتماع‏ی‏ از فلسفه آغاز شود ؛ و پد‏ی‏د‏ۀ‏استقلال‏ و انفکاک علوم اجتماع‏ی‏ از فلسفه ن‏ی‏ز‏ به طور طب‏ی‏ع‏ی‏ ا‏ی‏ن‏ اند‏ی‏شه‏ را نمودار ساخت که پد‏ی‏د‏ۀ‏ اجتماع‏ی‏ و‏ی‏ژگ‏ی‏ ها‏ی‏ منظم‏ی‏ دارند و قانون حاکم بر رفتار ‏اجتماع‏ی‏ همانند قانونمند‏ی‏ حاکم بر جهان ماده و طب‏ی‏عت‏ است .
‏در‏ مورد اقتصاد هم ، اند‏ی‏شمندان‏ اقتصاد‏ی‏ معتقد بودند که فعال‏ی‏ت‏ ها‏ی‏ انسان در تول‏ی‏د‏ ، توز‏ی‏ع‏ و مصرف تابع قوان‏ی‏ن‏ طب‏ی‏ع‏ی‏ است که با‏ی‏د‏ آنها را شناخت تا آنکه بتوان روابط علم‏ی‏ ب‏ی‏ن‏ پد‏ی‏ده‏ ها‏ی‏ اقتصاد‏ی‏ را تب‏ی‏ن‏ کرد . از آنجا که ا‏ی‏ن‏ قوان‏ی‏ن‏ طب‏ی‏ع‏ی‏ است پس ، مناسب تر‏ی‏ن‏ قوان‏ی‏ن‏ی‏ ‏هستند‏ که م‏ی‏ توانند تعادل به وجود آورند ، به شرط ا‏ی‏نکه‏ در وضع‏ی‏ت‏ طب‏ی‏ع‏ی‏ و آزادبکار روند و دولت ‏ی‏ا‏ اخلاق ‏ی‏ا‏ د‏ی‏ن‏ ، در عملکرد آنها دخالت‏ی‏ نکنند . بنابرا‏ی‏ن‏ پد‏ی‏ده‏ ها‏ی‏ ع‏ی‏ن‏ی‏ اقتصاد‏ی‏ و رفتار ها‏ی‏ انسان عاقل اقتصاد‏ی‏ در صحنه اقتصاد ، همانند د‏ی‏گر‏ رخداد ها‏ی‏ ف‏ی‏ز‏ی‏ک‏ی‏ ، تابع ‏رابطه‏ علم‏ی‏ مشخص است و با روش تجربه قابل ملاحظه و بررس‏ی‏ است . واقع‏ی‏ت‏ ا‏ی‏ن‏ است که پ‏ی‏دا‏ی‏ش‏ رفتار ها‏ی‏ اقتصاد‏ی‏ ، تصادف‏ی‏ و اتفاق‏ی‏ ن‏ی‏ست‏ ، بلکه نظام علّ‏ی‏ و معلول‏ی‏ بر آنها حاکم است ؛ به گونه ا‏ی‏ که م‏ی‏ توان در سا‏ی‏ه‏ رابطه عل‏ی‏ت‏ ، ا‏ی‏ن‏ رفتار ها را تفس‏ی‏ر‏ کرد ؛ ول‏ی‏ نبا‏ی‏د‏ از ‏نظر‏ دور داشت که ‏ی‏ک‏ی‏ از اجزاء علت تامه و ا‏ی‏ن‏ رفتار ها و رخدادها‏ی‏ ع‏ی‏ن‏ی‏ اراده و اخت‏ی‏ار‏ انسان است . رابطه اقتصاد‏ی‏ در جامعه الزاما"در چهارچوب ‏ی‏ک‏ نظام اقتصاد‏ی‏ ، مشکل م‏ی‏ گ‏ی‏رد‏ و نظام اقتصاد‏ی‏ هم بدون « جهت » و « هدف » پذ‏ی‏رفته‏ ن‏ی‏ست‏ و « با‏ی‏د‏ » ها‏ی‏ که « جهت » و « هدف ‏»‏ نظام اقتصاد‏ی‏ را تب‏یی‏ن‏ م‏ی‏ کنند ؛ « با‏ی‏د‏ » ها‏ی‏ مبان‏ی‏ نام‏ی‏ده‏ م‏ی‏ شود .

 

دانلود فایل

نظام ترفیعات و ارزشیابی عملکرد کارکنان 16ص ورد

نظام ترفیعات و ارزشیابی عملکرد کارکنان 16ص ورد

نظام-ترفیعات-و-ارزشیابی-عملکرد-کارکنان--16ص-وردلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏نظام ترفیعات و ارزشیابی عملکرد کارکنان
‏مقدمه
‏ارزشیابی عملکرد کارکنان تحت عناوین نظام ترفیعات ، تعیین شایستگی و ارزیابی عملکرد و نظایر اینها در اغلب سازمانها و شرکتهای دولتی و خصوصی مطرح است .ارزشیابی ابزار موثری در مدیریت منابع انسانی است که با انجام صحیح و منطقی آن ،ضمن آن که سازمانها با کارایی به اهداف خود می رسند، منافع کارکنان نیز تامین می گردد.در جریان ارزشیابی عملکرد، یک مدیر، رفتارهای کاری کارکنان را ازطریق سنجش ومقایسه آنها با معیارهای ازپیش تنظیم شده ارزیابی می کند، نتایج حاصله را ثبت می کند وآنها را به اطلاع کارکنان سازمان می رساند "رفتار سازمانی ، ص 479". انجام صحیح ودقیق مراحل ارزشیابی امری نسبتا مشکل است زیرا کار ارزشیابی مستلزم نوعی قضاوت و داوری درباره رفتار و عملکرد افراد است ، بنابراین انجام ارزشیابی با کیفیت و روشی که کمترین آثار سوء را داشته باشد ضرورت دارد. در تعدادی از سازمانها و شرکتها امرارزشیابی جنبه ظاهری و تشریفاتی پیدا می کند و نتایج موردانتظار از آن حاصل نمی شود.بیشتر روشهای معمول ارزشیابی حالت ذهنی و کیفی دارند. همین امر سبب عدم رضایت و ناخرسندی کارکنان می گردد. در بسیاری از موارد مشاهده می شود بنابه دلایل متعددشخصی و سازمانی ، معیارهای کیفی ارزشیابی به صورت آگاهانه یا ناخودآگاه با تعصب حمایت از کارکنان خاص و انحراف از اهداف ارزشیابی همراه است . اگر کارکنان سازمان به این نتیجه برسند که اعطای ترفیعات و شایستگی و پرداخت پاداشها بر معیارهای عملکردی استوار نبوده و برمبنای ارزشیابی واقعی صورت نگیرد، اثرات زیانبار و مخربی بر عملکرد آنان خواهد داشت . تاخیر ورود، غیبت ، ترک کار و اتلاف منابع ، سالانه مبالغ هنگفتی زیان به سازمانها وارد می آورد. همچنین عملکرد ضعیف کارکنان ، اثرات منفی وزیانباری بر رهبری و کارکنان سازمان به جای می گذارد. به طوری که امروزه بخش مهمی ازوقت مدیران صرف تفکر درباره چگونگی اقدام درمورد افراد کم کار می شود.
‏با استفاده از نظام صحیح ارزشیابی عملکرد می توان تاحدودی بر این مشکلات فائق آمد، سازمان را در تحقق اهداف آن کمک کرد و انگیزه تلاش بیشتر را در کارکنان فراهم ساخت .
‏اهداف ارزیابی عملکرد
‏بدون تردید انتصابات به جا و متکی بر ضوابط معین و وجود امکانات لازم برای ارتقاو پیشرفت شغلی ، افزایش عملکرد کارکنان را درپی خواهد داشت . اگر ترفیعات به درستی انجام گیرد، قدم موثری در بروز استعدادهای درونی افراد است . استفاده صحیح از نظام ترفیعات موجب می شود تا سازمان از توانائیهای کارکنان خود به بهترین نحو استفاده کندو کارکنان لایق و موفق را از کارکنان نالایق باز شناسد. ازطرف دیگر وجود سیستم ترفیعات می تواند موجب تشویق عملکردهای افراد شود‏. اگر کارکنان متقاعد شوند که کارایی و عملکرد بالا، آنان را به سمت ارتقا سوق می دهد، نهایت ذوق و استعداد خود رابروز خواهند داد. لذا عامل موثر نظام ترفیعات می تواند منتج به کارایی بالای سازمان وافزایش سطح تولید و تقویت روحیه کارکنان شود.
‏مدیران سازمانها با ارزشیابی عملکرد کارکنان از یک سو ضمن شناسایی نیروهای مازاد می توانند نسبت به جابجایی ، نقل وانتقال و خاتمه بخشیدن به خدمت آنان تصمیم گیری کنند و ازسوی دیگر با شناسایی استعدادهای نهفته کارکنان نسبت به ارتقا،ترفیع ، انتصاب و اعطای پستهای بالاتر اقدامات لازم به عمل آورند. با استفاده از ارزشیابی عملکرد، نارسائیهای مهارتی و نقاط قوت و ضعف کارکنان توسط مدیران شناسایی می شود تا براساس آن برنامه های آموزشی برای ارتقا علمی آنان اجرا گردد. ارزشیابی عملکرد همچنین محکی برای ارزیابی برنامه های آموزشی سازمانها محسوب می گردد واز آن طریق می توان پی برد کدامیک از برنامه های آموزشی ، اثربخش ، قابل اعتماد و معتبراست .

 

دانلود فایل

بررسى تطبیقى نقش عقل در نظام حقوقى غرب و اسلام 31ص doc

بررسى تطبیقى نقش عقل در نظام حقوقى غرب و اسلام 31ص doc

بررسى-تطبیقى-نقش-عقل-در-نظام-حقوقى-غرب-و-اسلام-31ص-docلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 32 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏بررسى تطبیقى نقش عقل در نظام حقوقى غرب و اسلام
‏مقدمه
‏این بررسى مختصر شامل چهار قسمت است:
‏الف - تجزیه و تحلیل معرفت‏شناسى عمومى غرب، علل وجود تضاد در آن و بررسى بعضى علل. در نتیجه این معرفت‏شناسى، نظامهاى حقوقى و قانون‏گذارى غربى به‏سوى عقل‏گرایى غیردینى و درنتیجه، ضد دینى حرکت کرد که منتهى به شناخت‏خواست فرد (لیبرالیسم حقوقى) به‏عنوان تنها منبع حقوق شد. از آنجا که مسیحیت در غرب تا حد تنها «ایمان عاطفى‏» کاهش یافته و دیگر داراى نظام حقوقى مستقل قابل اجرا نیست، در این بخش از بررسى مقایسه‏اى، تنها معرفت‏شناسى عمومى غرب - نه مسیحیت - که طبعا متاثر از فرهنگ مسیحیت‏بوده، مورد توجه قرار گرفته‏است.
‏ب - در قسمت دوم، معرفت‏شناسى عمومى اسلام به‏اختصار بررسى شده است.
‏ج - در بخش سوم معرفت‏شناسى حقوق اسلام، یا علم اصول که بهترین منعکس کننده دیدگاه معرفت‏شناسانه عمومى اسلام است، مورد بحث قرار گرفته‏است.
‏د - در آخرین بخش، رشد اصول فقه، مخصوصا قبول حجیت عقل و قاعده تلازم عقل و شرع بررسى شده است. در این قسمت مخصوصا نقش شیخ مرتضى انصارى در تعمیق و گسترش علم اصول فقه و جنبه عقلانى آن مورد توجه قرار گرفته که این قسمت مختصرتر بررسى شده‏است. ما در این گفتار در صدد آن نیستیم که مکررا از نقش بارز شیخ مرتضى انصارى در رشد عقل‏گرایى در اسلام، محدوده عقل در معرفت‏شناسى حقوقى اسلام، حجیت عقل، قاعده تلازم وادله عقلیه بطور سطحى یاد کنیم; بلکه کوشیده‏ایم ابتدا جریان رشد عقل‏گرایى، سپس عقل‏گرایى اسلامى - که کاملا متفاوت با نوع غربى آن است - و بعد از آن، رشد علم اصول به‏عنوان نتیجه عقل‏گرایى اسلامى، و در آخر، حجیت عقل و قاعده تلازم را به‏عنوان منعکس‏کننده کاربرد عقل در علم اصول و در این مسیر موضع شیخ انصارى را نشان دهیم. لازم‏است‏یادآورى شود که مآخذى که در این نوشتار آمده منابع متناسبى براى بررسى بیشتر چهار مطلب فوق است; مخصوصا کتاب «عصر تفکر» نوشته توماس پین براى بخش اول; «مناهج البحث‏»، «توفیق الطویل‏» و «الدین و الفلسفه‏» نوشته على سامى الشار براى بخش دوم و «رابطه دین و فلسفه‏» نوشته ابوالفضل عزتى براى بخش سوم و چهارم.
‏بررسى مختصر معرفت‏شناسى عمومى و حقوقى غرب
‏از آنجایى که فقه تعریف شده است‏به: «العلم بالاحکام الشرعیه الفرعیة عن ادلتها التفصیلیه‏» و علم اصول تعریف شده‏است‏به: علمى که در آن ادله تفصیلیه فقه مورد بررسى و کاوش قرار مى‏گیرد;‏ بنابراین، علم اصول فقه در اصطلاح روز عبارت‏است از عرفت‏شناسى علم فقه (اپیستمولوژى).
‏شناخت معرفت‏شناسى فقه (علم اصول) در حد وسیعى مربوط است‏به شناخت دیدگاه معرفت‏شناسانه عمومى اسلامى. براى این کار لازم است‏یک بررسى تطبیقى مختصر از معرفت‏شناسى غربى و اسلامى صورت‏گیرد.
‏معرفت‏شناسى حاضر در غرب اعتبار و ارزش خود را بر تضاد، رودررویى، دوگانگى و چندگانگى بین ماده و معنا در فلسفه یونان استوار کرده‏است. این دوگانگى و تضاد بعدا به معرفت‏شناسى التقاطى یهودیت - مسیحیت غرب راه یافت. رشد علم و هنر براساس این دیدگاه التقاطى با خود تضاد بین سیاست و دین، عقل و دین، و در حقوق، تضاد بین خواست مردم (دموکراسى) و اخلاق را به همراه داشت.

 

دانلود فایل

طبقه بندی اطفال بزهکار در نظام کیفری انگلستان 8ص doc

طبقه بندی اطفال بزهکار در نظام کیفری انگلستان 8ص doc

طبقه-بندی-اطفال-بزهکار-در-نظام-کیفری-انگلستان-8ص-docلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏طبقه بندی اطفال بزهکار در نظام کیفری انگلستان
‏ر حقوق انگلستان صغر سن در کنار برخی از عوامل دیگر تحت عنوان دفاعیات عام یا مورد بحث قرار می گیرند. دلیل این که این دفاعیات را «عام» می نامند آن است که آنها در مورد همه جرایم قابل استناد هستند و از این جهت با دفاعیات خاص که تنها در جرایم خاصی قابل اعمال می باشند تفاوت می کنند. نمونه دفاعیات نوع دوم، دو دفاع «تحریک» و «مسؤولیت تخفیف یافته» می باشند که تنها در جرم قتل عمد قابل اعمال بوده و موجب تخفیف مسؤولیت مرتکب از قتل عمد بع قتل غیرعمد می گردند. در دفاع «تحریک» متهم تحریک شدن در نتیجه گفتار یا رفتار مقتول یا شخص ثالث و در دفاع «مسؤولیت نخفیف یافته» اختلال دماغی خود (که به حد جنون نمی رسد) را به عنوان عوامل مخففه مطرح می نماید. این دفاعیات را از این حیث که به جای سلب کامل مسؤولیت تنها باعث تقلیل آن می شوند، دفاعیات جزئی یا عذرهای جزئی نیز می نامند.
‏در مورد دفاعیات عام معمولاً بین عوامل موجهه و عوامل معذور کننده تفکیک قائل می شوند. از لحاظ تاریخی حقوق انگلستان این تفکیک را در قتل به رسمیت می شناخت، بدین شکل که برخی از انواع قابل توجیه و بعضی دیگر معذور کننده محسوب می شدند. تا اوائل قرن نوزدهم اثر عملی این تفکیک آن بود که در قتلهای معذور کننده اموال قاتل به نفع دولت مصادره می شد ولی این کار در قتلهای توجیه پذیر ممکن نبود.
‏اخیراً در آمریکا این تفکیک پذیرفته شده است. دفاع توجیه کننده به معنی آن است که عمل متهم قابل رد و سرزنش نیست مثل آنچه که در دفاع مشروع رخ می دهد. از سوی دیگر، در دفاعیات معذور کننده از متهم کار غلطی سرزده است لیکن وی معذور دانسته می شود. بدین ترتیب دفاعیات چون مستی، اشتباه، جنون و صغر سن جزء عوامل معذور کننده محسوب می گردند.
‏تفکیک بین دفاعیات توجیه کننده و دفاعیات معذور کننده آثار عملی چندی دارد که از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
‏1-در عوامل توجیه کننده طرف مقابل حق دفاع و مقاومت ندارد ولی در عوامل معذور کننده فرد می تواند از خود (مثلاً در مقابل یک صغر یا مجنون) دفاع کند.
‏2-در عوامل موجّهه، دیگران هم می توانند به فرد کمک کنند در حالی که در عوامل معذور کننده از چنین حقی برخوردار نیستند و در این صورت است مسؤول شناخته شوند.
‏3-در عوامل موجهه دادگاهها نیازی به حصول اطمینان از عدم تکرار فعل ارتکابی ندارند در حالی که در عوامل معذور کننده دادگاهها ممکن است نیازمند اعمال نوعی مراقبت بر مرتکب باشند.
‏علاوه بر این می توان تفاوتهای دیگری را هم ذکر کرد، مثل این که عوامل موجهه باید در تمتمی جرایم پذیرفته شوند، در حالی که نظم عمومی ممکن است اقتضا نماید که عوامل معذور کننده در برخی از جرائم پذیرفته نشوند. در مورد ماهیت برخی از «دفاعیات» مثل اکراه و اضطرار را جزء عوامل توجیه کننده می دانند. هر گاه اکراه از عوامل توجیه کننده باشد نتایج نامعقولی رخ خواهد داد. مثلاً قربانی حق نخواهد داشت در مقابل کسی که با تهدید «مجبور» به تجاور وی شده است مقاومت کند و شخص ثالثی هم حق دارد که با نگاه داشتن در مقابل شخص مورد تجاوز، متجاوز را قادر به انجام تجاوز کند. به علاوه هرگاه اکراه یک عامل توجیه کننده محسوب می شد محدودیتهایی مثل عدم امکان استناد به اکراه در قتل عمد از بین می رفت. در مورد اضطرار نیز شاید تنها در صورتی بتوان آن را یک عامل توجیه کننده دانست که مرتکب ضرر کمتر را در مقابل ضرر بیشتر پذیرفته باشد و گرنه هرگاه ضرری که به مرتکب می خورده است مساوی ضرری باشد که در نتیجه ارتکاب جرم حاصل شده است آن را بیشتر باید یک عامل معذور کننده دانست که براساس آن مرتکب را، نه از آن جهت که اجتماع کار او را تأیید می کند، بلکه از آن رو که خود به نوعی قربانی جرم دیگری است از مجازات معاف می کنیم. در هر صورت با توجه به این اشکالات است که گاهی پیشنهاد شده است که اکراه و اضطرار از عداد عوامل رافعه مسؤولیت خارج شوند و ، با توجه به این که بیشتر به انگیزه مربوط می شوند، قاضی در مرحله تعیین مجازات، آنها را تنها به عنوان عوامل مخففه (که گاهی نیز باعث معافیتکامل می شوند) در نظر بگیرد.

 

دانلود فایل

آشنایی با نظام قضایی آلمان 16ص doc

آشنایی با نظام قضایی آلمان 16ص doc

آشنایی-با-نظام-قضایی-آلمان-16ص-docلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏آشنایی با نظام قضایی آلمان
‏ا توجه به اینکه سیستم حکومتی آلمان به صورت فدرالی است، نظام قضایی آلمان را هم باید در پرتو آن نظام، مورد توجه قرار داد. براین اساس، محاکم آلمان را در 2 سطح فدرالی و ایالتی می توان در نظر گرفت.
‏1- محاکم در ایالت‌های آلمان
‏در ایالت آلمان، محاکم بر حسب موضوعات تحت صلاحیت آنها، به 5 دسته تقسیم می‌گردند که عبارتند از: دادگاه‌های عادی، دادگاه‌های کار، دادگاه‌های اداری، دادگاه‌های مالی و دادگاه‌های اجتماعی.
‏الف ) دادگاه‌های عادی (Ordinary Courts‏)
‏دادگاه‌های عادی، خود دارای تقسیم بندی‌هایی نیز می‌باشند و در مجموع از صلاحیت رسیدگی به امور کیفری و مدنی برخوردار هستند. در واقع دادگاه‌های عادی به 3 سطح مختلف که عبارتند از دادگاه‌های محلی، دادگاه‌های منطقه‌ای و دادگاه‌های عالی منطقه‌ای تقسیم می‌شوند.
‏1- دادگاه‌های محلی (بخش)
‏در هر ناحیه یک دادگاه محلی وجود دارد که در رابطه با امور مدنی، دعاویی در این دادگاه‌ها قابل طرح هستند که میزان خواسته آنها متجاوز از 3 هزار مارک نباشد. در رابطه با امور کیفری نیز، این دادگاه‌ها صالح به رسیدگی به موارد جنحه و خلاف مانند؛ شهادت نادرست، فحشا، قماربازی، رانندگی در حال مستی، داخل شدن بدون اجازه به منازل و ‏…‏. می‌باشند. همچنین دعاوی مربوط به ثبت شرکتها ، رسیدگی به ورشکستگی و امور خانوادگی(به جز طلاق) نیز در صلاحیت این دادگاه‌هاست.
‏از نظر تشکیلاتی، این دادگاه‌ها دارای یک قاضی می‌باشند و در موارد کیفری و در جرایمی که حداکثر مجازات آنها 3 سال حبس است ، علاوه برقاضی 2 نفر نیز به عنوان اعضای هیأت داوری در دادگاه شرکت می کنند.
‏2- دادگاه‌های منطقه‌ای (شهرستان)
‏دادگاه‌های منطقه‌ای مدنی به آن دسته از دعاوی که خواسته مالی آنها بیش از 3 هزار مارک است، رسیدگی می‌کنند و امور کیفری و جزایی غیرازجنحه و خلاف همانند؛ سرقت، قتل، آدم ربایی، ضرب و شتم و تجاوز به عنف نیز در صلاحیت دادگاه‌های منطقه‌ای کیفری است که برحسب نوع جرایم متشکل از یک یا 3 قاضی به همراه یک هیأت 2 نفری است . دادگاه‌های منطقه‌ای مرجع تجدیدنظر دادگاه‌های محلی نیز به شمار می‌آیند.
‏3- دادگاه عالی منطقه‌ای (دادگاه تجدیدنظر)
‏این دادگاه در هر ایالت، مرجع استیناف آرای محاکم منطقه‌ای می‌باشد والبته در مورد مسائل کیفری دارای صلاحیت محدودی است. در عین حال برای رسیدگی به مسائل جاسوسی و افشای اسرار مهم دولتی، این دادگاه به عنوان دادگاه بدوی رسیدگی‌کننده به موضوع محسوب می شود. این دادگاه در هر ایالت دارای یک یا چند شعبه است که در امور کیفری بر حسب مورد از 3 تا5 قاضی، و در امور مدنی از 3 قاضی تشکیل می‌گردد.

 

دانلود فایل