لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
بررسی اثرات متقابل تولید و صادرات در اقتصاد ایران
با روش معادلات همزمان
چکیده
مقاله حاضر به بررسی اثرات متقابل تولید و صادرات با تکیه بر صادرات غیرنفتی وعوامل مؤثر برآنها از طریق روش حداقل مربعات دومرحلهای میپردازد. نتایج نشان میدهند که صادرات غیرنفتی و تولید ناخالص داخلی هر دو بر روی یکدیگر تأثیرات معنیداری میگذارند ولی تأثیرات GDP بر صادرات غیرنفتی به مراتب بیشتر است. از طرف دیگر، تأثیرات متغیرهای پولی مانند نرخ ارز و نرخ مبادله در کنار عواملی مانندکار، موجودی سرمایه و واردات بر صادرات غیرنفتی کشور نیز محاسبه و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته و چگونگی ارتباط و میزان تأثیرات هر یک، تعیین میگردد.
مقدمه
امروزه، در ادبیات رشد اقتصادی، توجهی خاص به تجارت خارجی به عنوان عامل رشد معطوف شده است. از این رو، استراتژی تشویق صادرات به عنوان یک استراتژی موفق، مورد توجه بسیاری از اقتصاددانان قرار گرفته است. برا ی مثال ، میتوان به مطالعات فدر (18982)، کاووسی (1984)، ادواردز (1993)، گرین وی (1994) و بیگم (1998) اشاره نمود.
نظریههای رشد سنتی کلاسیکها و نئوکلاسیکها به وجود رابطهای قوی میان توسعه صادرات و رشد اقتصادی تأکید داشته و معتقدند که توسعة تجارت بینالملل، منجر به افزایش تخصص و کارایی در بخشهای صادراتی شده و در نهایت, باعث تخصیص مجدد منابع از بخشهای غیرتجاری و غیرکارا به بخشهای تجاری میگردد که این پدیده میتواند به رشد تولید کمک نماید. به طور کلی، اثرات جانبی رشد صادرات بر رشد تولید عبارتند از: افزایش بهرهوری عوامل تولید، کارایی در تخصیص منابع، پیشرفت تکنولوژی و استفاده از تکنولوژیهای روز، فراهم آوردن امکان بهرهگیری از صرفههای ناشی از مقیاس و افزایش تخصص نیروی کار . به عبارت دیگر، هرگاه تخصیص اولیة منابع از نوع بهینةپرتو نباشد، در این صورت ،بهرهوری کل عوامل تولید، میتواند به وسیلة تخصیص مجدد منابع افزایش یابد و در نتیجه، تولید ناخالص داخلی نیز رشد خواهد یافت.
از جمله مشخصههای اصلی اقتصاد ایران، اتکای شدید آن به صادرات نفت میباشد. از آنجا که نفت بیشتر یک کالای سیاسی است تا اقتصادی، لذا غالباً افت و خیزهای قابل ملاحظهای در عواید حاصله وجود دارد که موجبات بروز عدم تعادل ساختاری در بخشهای گوناگون اقتصادی فراهم میسازد. لذا، اتخاذ سیاستهایی که اتکا به تک محصولی بودن را کم و از طرفی موجبات افزایش صادرات غیرنفتی و کاهش واردات را فراهم سازد، امری ضروری به نظر میرسد.
این مطالعه حاضر، با تأکید بر اهمیت حیاتی صادرات غیرنفتی در ایجاد و ابقای رشد صادراتی، سعی گردیده است تا عوامل مؤثر و نهان در توسعة صادرات غیرنفتی ایران، شناسایی و تجزیه و تحلیل گردد. بدین منظور، اثرات متقابل رشد صادرات (غیرنفتی) و رشد تولید در غالب سیستم معادلات همزمان، مورد بررسی قرار میگیرد. البته، در این راستا، تأثیرات سایر متغیرهای اقتصادی از جمله موجودی سرمایه در بخشهای تجاری، نیروی کار، واردات نرخ ارز و نرخ مبادله نیز مورد توجه قرار خواهند گرفت. از آن جا که در روشهای تک معادلهای ، به دلیل تأثیرگذای متقابل متغیرهای اقتصادی بر یکدیگر، برآوردها احتمالاً از دقت لازم برخوردار نیستند. لذا، روابط در غالب معادلات همزمان مورد مطالعه قرار گرفتهاند. دورة مورد مطالعه 1338تا 76 بوده و کلیه ارقام به قیمت ثابت سال 1361 محاسبه گردیدهاند.
1. مروری بر ادبیات موضوع
مطالعات اخیر ثابت کرده است که تولید ناشی از رشد بهرهوری کل عوامل، از اهمیت بیشتری نسبت به افزایش انباشت سرمایه برخوردار است (دورنبوش 2-1991); (پیچ و پتری 1993). یکی ازمنابع افزایش بهرهوری کل میتواند ناشی از آزادسازی تجاری باشد. آزاد
سازی تجاری باعث میشود تا بنگاههای داخلی به عوامل تولید خارجی در سطح گستردهای با هزینه کمتر دست یابند که منجر به انتقال تابع تولید به سمت خارج میگردد (رومر، 1989).
لویز (1991) برای 35 کشور درحال توسعه، شواهدی را در زمینة ارتباط بین تجارت، سیاستهای اقتصادی و رشد اقتصادی ارایه میکند. وی مشاهده میکند که اتخاذ سیاستهای تشویق صادرات در کشورهایی نظیر کره، تایوان، سنگاپور، مالزی و تایلند به صورت کارایی، رشد را بیشتر از سیاستهای محدودسازی واردات افزایش میدهد.
ادواردز (1992) به بررسی تأثیرات سیاستهای تجاری در تشریح تفاوتهای رشد کشورهای مختلف میپردازد. وی چنین تحلیل میکند کشورهایی که سیاست آزادسازی تجاری را اتخاذ کردهاند، دانش جهانی را با رشد سریعتر و نرخ بالاتری، انباشت میکنند. ادواردز در تحلیل تجربی خود در 35 کشور در حال توسعه، از طریق برقراری رابطه میان نرخ رشد GDP سرانه با متغیرهایی مانند نسبت سرمایه به GDP ومیزان باز بودن اقتصاد، وجود یک رابطة قوی میان تجارت و رشد اقتصادی را تأیید میکند. کلارک (1992) از طریق یک سیستم معادلات، رابطة میان رشد GDP، رشد صادرات ، نرخ ارز، رشد بهرهوری نیروی کار، رشد واردات و رشد ارزش افزودة بخش کارخانهای را در کشورهای در حال توسعه مورد بررسی قرارداده و تأثیرات قوی بخش صادرات بر رشد تولید را مورد بررسی قرارداده و تأثیرات قوی بخش صادرات بر رشد تولید را مورد تأیید قرار میدهد.
بالاسا (1988 و 1985) و پاک و پیج (1993) در تحقیقات خود نقش مهم و اساسی تجارت و رشد صادرات را در کامیابی کشورهای شرق آسیا به اثبات رساندهاند. آنان در تحقیقات خود نشان دادهاند که صادرات این کشورها بیش از دو برابر صادرات دیگر کشورهای در حال توسعه در سه دهة اخیر افزایش یافته است و سهم صادرات در محصول ناخالص داخلی نیز سه برابر شده است. به عبارت دیگر، جریان تجارت و سرمایهگذاری در انتقال تکنولوژی و افزایش بازدهی و بهرهوری بسیار اساسی بوده است.
پیج و پتری (1993) در مطالعة 87 کشور نتیجه گرفتهاند که بییشترین میزان رشد آسیای شرقی را میتوان به سرمایهگذاریهای وسیع در سرمایه مادی و انسان نسبت داد. کروگر
(985) و بانک جهانی (1993) و دیگر طرفداران نظریة نئوکلاسیک نیزاستدلال میکنند که بازبودن تجارت بین المللی مهمترین عامل در معجزة شرق آسیا بوده است.
2. شواهدی بر اهمیت سیاست برون نگر
براساس شواهد تاریخی، اصولاً، اقتصاد ایران بیشتر به سیاستهای جایگزینی واردات توجه نشان داده است تا تشویق صادرات. هرگاه به شواهدی که در این زمینه وجود دارد دقت شود، این موضوع قابل تأیید خواهد بود. برای مثال، سیاستهای نرخ ثابت ارز و اجرای آن برای سالیان متوالی ،ایجادصنایع مادر مانند فولاد، نساجی و ....، دولتی شدن و یا ملی شدن بسیاری از صنایع و همچنین، دولتی بودن فعالیتهای نظام بانکی، همه حاکی از توجه به سیاست جانشینی واردات میباشد. اما درسالهای اخیر و به طور مشخص از ابتدای برنامه اول توسعه، توجه به سیاستهای گسترش صادرات معطوف شده است. برای مثال، توجه به خصوصیسازی، گسترش سیاست نرخ شناور ارز، تأسیس مناطق آزاد تجاری، اصلاح قوانین و مقررات گمرکی و اخیراً تأسیس بانکهای خصوصی، حاکی از توجه به این موضوع میباشد.
طبق شواهد تجربی گسترده، جهت گیری بروننگر و باز بودن تجارت بینالمللی طی سه دهة اخیر، موجبات رشد و ترقی بسیاری از کشورهای در حال توسعه از جمله کشورهای شرق آسیا بوده است. این امر در جدول (1) به وضوح نشان داده شده است. و همانگونه که مشاهده میشود، پس از سال 1970، کشورهایی نظیر هنگکنگ،مالزی و سنگاپور، به رغم کوچک بودن، از بالاترین نسبت صادرات به محصول ناخالص داخلی (حتی در سطح جهانی) برخوردار بودهاند. اندونزی و تایلند با سیاستهای جایگزینی واردات، توسعه خود را شروع اما همگی به سوی گسترش صادرا ت روی آوردهاند. این امر که به همراه افزایش سهم سرمایهگذاری در تولیدناخالص داخلی نیز همراه بوده است، در رشد اقتصادی این کشورها به ویژه در دو دهة اخیر، حایز اهمیت بسیار بوده است. ارقام مربوط به متوسط نرخ رشد GDP در این کشورها، طی دورههای اتخاذ سیاستهای برونگرا، صحهای بر این مدعا است.
جدول 1 – سهم صادرات و سرمایهگذاری در GDP در چند کشور منتخب
(درصد)
کشور
دورة زمانی
صادرات، درصدیاز
محصولناخالص داخلی
سرمایهگذاری، درصدی از محصولناخالصداخلی
متوسطنرخرشدتولید ناخالص داخلی واقعی 95-1970
تایلند
1970
1980
1990
1995
15
24
34
42
26
29
41
43
7.3
مالزی
1970
1980
1990
1995
42
58
77
96
22
30
31
41
6.7
اندونزی
1970
1980
1990
1995
13
33
27
28
15
24
30
38
6.4
هنگکنگ
1970
1980
1990
1995
-
90
-
147
20
35
-
35
-
سنگاپور
1970
1980
1990
1995
102
207
182
169
39
46
40
44
7.5
ایران¯
1970
1980
1990
1995
2.3
1.5
5.3
13.2
24
21.2
13.6
16.7
3.2
مأخذ: UNCTAD, Handbook of International Trade and Development Statistics, 1997
¯ در محاسبه سهم صادرات وسرمایهگذاری GDP ایران، استفاده از صادرات غیرنفتی، تصویری واقعیتر از موضوع به دستمیدهد. لذا از GDP غیرنفتی، صادرات غیر نفتی و سرمایهگذاری منهای سرمایهگذاری در نفت و گاز، برای محاسبه نسبتها استفاده شده است.
همانگونه که گفته شد،ارقام در ایران حاکی از توجه کمتر به باز شدن اقتصاد و سیاستهای برون نگر بوده است. در سال 1995،برابر با 13.2 درصد بوده است در حالی که این رقم در کشورهایی نظری مالزی ، هنگکنگ، سنگاپور و تایلند به ترتیب 96, 147, 169 و 42 درصد بوده است که تصویر واضحی از وضعیت کشور را دراین مقوله ارایه میدهد.
3. پایههای نظری مدل
در یک اقتصاد کوچک مانند ایران، این فرض معقول به نظر میرسد که تقاضا برای صادرات، باکشش باشد و لذا طرف عرضة صادرات از اهمیت برخوردار میباشد. از این رو، مطالعه حاضر بر روی طرف عرضة اقتصاد تمرکز خواهد نمود.
همانگونه که قبلاً اشاره شد، بخش صادرات از طریق منافع جانبی حاصله، قادر خواهد بود تا بر بهرهوری کل عوامل تولید اثر مثبت بر جای گذارد و موجبات افزایش کل تولید اقتصاد را فراهم آورد. در حالی که بخشهای غیرصادراتی نیز به طور غیرمستقیم از دو طریق، از منافع ناشی از افزایش صادرات بهره میبرند: الف) استفاده از خدمات مدیریتی، استراتژیهای بازاریابی و نیز بهبود تکنولوژی و ب) استفاده از خدمات ناوگان حمل ونقل و ارتباطات سریع که به واسطة رشد بخش صادراتی گسترش یافته است . از طرفی، ممکن است که بهرهوری عوامل صادراتی به دلایلی با بهرهوری عوامل در بخش غیرصادراتی (داخلی) تفاوت داشته باشد. اولاً، صنایع صادراتی از نیروی کار متخصص
تر و همنچنین فنآوری برتری استفاده مینماید و دوم،به علت عدم تحرک کامل عوامل تولید، احتمال اینکه بهرهوری عوامل تولید در بخش صادراتی بیشتر باشد، وجود دارد (بیگم، 1998).
به این ترتیب، توضیحات پیش گفته، این نظر را که صادرات، خود به عنوان یک متغیر مهم و تأثیرگذار در تابع تولید کل وارد شود را توجیه میکند. البته، به دلیل وجود نفت و سهم عمدة آن در صادرات کل کشور و نیز به جهت تفکیک اثرات این بخش از سایر صادرات، صادرات به دو بخش نفتی و غیرنفتی گرفته شده است و به صورت مجزا درتابع تولید وارد گردیده است. از طرفی، در کشورهای درحال توسعه واردات کالاهای سرمایهای و واسطهای برای انتقال به مرحلة تولید صنعتی امری ضروری است. زیرا واردات این قبیل کالاها میتوانند تنگناهای تولید را برطرف ساخته و با افزایش امکان کاربرد منابع موجود و برقراری ارتباط پسین و پیشین قوی در روند تولید، باعث افزایش کارایی و بهرهوری در تولید گردد. مطالعات متعدد انجام گرفته در کشورهای در حال توسعه از جمله یانگ لی (1995), صالحی اصفهانی (1991) وگواسمن (1990) نیز حاکی از اهمیت معنی دار واردات کالاهای واسطهای و سرمایهای در افزایش تویلد داخلی این قبیل کشورها ست، بنابراین، تابع تولید کل اقتصاد را میتوان به صورت زیر در نظر گرفت:
(1)Y=f(K, L, Xoil,XNoil ,M) GDP =Yواقعی
=K ذخیره سرمایه در بخشهای واقعی صادراتی (شامل کشاورزی، صنعت, معدن ، حمل ونقل و ارتباطات)1. آمار مربوط به ذخیرهسرمایه از باستانزاد(1376)گرفته شده است.
[1]
=L نیروی کار
=Xoil صادرات نفتی واقعی
=XNoil واردات غیر نفتی واقعی
=Mواردات کالاهای واسطهای واقعی
با گرفتن دیفرانسیل کلی از تابع فوق، خواهیم داشت:
(2)
با تبدیل رابطةفوق به یک معادلة رشد، خواهیم داشت:
(3)
رابطه (3) تأثیر هر یک از عوامل تولید را به صورت کشش تولیدی آن عامل نشان میدهد . از طرف دیگر، به منظور کاهش اثرات ناشی از پرداختن به یک تابع کلاسیکی تولید کل و نیز به جهت اطلاعات مفیدی که این تابع میتواند منتقل نماید، تابع تولید مذکور به شکل یک تابع تولید کاب – داگلاس در نظر گرفته میشود (آدامز، 1992) . بر این اساس خواهیم داشت:
(4) Y=AKα1 Lα2 Xα3oil Xα4Noil MA5
با تبدیل رابطه فوق به یک تابع لگاریتمی خطی ساده،خواهیم داشت:
(5) LnY=LnA + α1LnK+α2LnL+α3LnXoil+α4LNXNoil +α5LnM+Vt
برای سطح معینی از تقاضای کل، صادرات واقعی به رابطه مبادله،تولید واقعی و نرخ ارز واقعی بستگی دارد. دراین حالت میتوان تابع عرضة صادرات2. در مطالعة حاضر منظور از تابع عرضه صادرات،عرضة صادرات غیرنفتی است.
[2] را بهصورت زیر نوشت:
(6)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
بررسی اثر صادرات غیرنفتی بر رشد اقتصادی در ایران
در سالهای اخیر، از توسعه صادرات غیرنفتی به عنوان یکی از سیاستهای مورد تأکیددولت نام بردهاند.
در سالهای اخیر، از توسعه صادرات غیرنفتی به عنوان یکی از سیاستهای مورد تأکیددولت نام بردهاند. تحلیلگران اقتصادی کشور نیز، کم و بیش، به موضوع توسعه صادراتغیرنفتی به عنوان راهبردی موفقیتآمیز برای رسیدن به نرخ رشد اقتصادی بالا، اشاره کردهاند.راهبرد توسعه صادرات، در واقع، پس از تجربه موفقیتآمیز در شماری از کشورهای در حالتوسعه، وارد متون اقتصادی گردید. از لحاظ تجربی نیز در سالهای اخیر، در این مورد مطالعاتزیادی صورت گرفته است. در این مقاله، کوشیدهایم تا با دادههای آماری ایران و استفاده از یکمدل تابع تولید، اثرهای رشد صادرات غیرنفتی را بر رشد اقتصادی، بررسی نماییم. در مدلمورد استفاده در این پژوهش، اثر صادرات غیرنفتی بر رشد اقتصادی از طریق اثرهای جانبی وافزایش بهرهوری، توضیح داده میشود. نتایج این پژوهش که براساس دادههای آماری سالهای۱۳۴۶ تا ۱۳۷۶، انجام یافته است، اثرهای مثبتی از رشد صادرات غیرنفتی را بر رشد تولیدناخالص داخلی بدون نفت در ایران، نشان نمیدهد. به نظر میرسد میزان صادرات غیرنفتی درایران و ترکیب آن، در این زمینه، علل اصلی باشند.
رابطه صادرات با رشد اقتصادی که هدف اصلی این تحقیق میباشد در برآورد معادلات تایید میگردد. این رابطه بنابه آنچه که آثار جانبی صادرات بر بقیه بخشهای اقتصادی نامیده میشود بدست میآید. این نتیجه در مورد کالاهای صنعتی از اهمیت بیشتری برخوردار است چونکه منابع جانبی مورد بحث که مواردی مانند گسترش ظرفیت تولیدی جامعه، افزایش بهرهوری عوامل و تخصیص بهینهتر عوامل تولید را دربرمیگیرد، بطور بالقوه از صادرات صنعتی مستقیما" قابل حصول است . صادرات نفت علیرغم آنکه رشد قابل ملاحظهای در اقتصاد ایران را موجب شده است ، لکن بعلت نوسانات شدید آن و همچنین اثرات رکودی آن بر بقیه بخشها در هنگام رشد این متغیر، اثرات سوئی را بر مجموعه اقتصاد ایران بر جای گذاشته است ، در عین حال نمیتوان نقش مثبت تامین مالی درآمدهای نفتی را در رشد اقتصادی انکار کرد. سیاستهای تشویق صادرات در ایران عمدتا" با هدف رفع محدودیت ارزی صورت گرفته است و در این زمینه سیاستهای دولت مهمترین عامل بشمار میآیند. علیرغم این سیاستها، صادرات غیرنفتی کشور همچنان متکی به محصولات و کالاهائی است که بطور سنتی و طی قرون گذشته، دارای بازارهای معین و نسبتا" مطمئن در صحنه جهانی بوده است . صادرات مدرن کشور نیز از مزیت نسبی و تخصیص بهینه منابع برخوردار نبوده و صرفا" بواسطه انگیزههای فراهم آمده توسط دولت رشد یافتهاند. بطور کلی صادرات غیرنفتی کشور از تمرکز کالائی و جغرافیائی برخوردار بوده و چون عمدتا" از کشش پائینی برخوردار هستند هرگونه نوسان درآمدی در بازار جهانی آنها موجبات بی ثباتی درآمدهای غیرنفتی صادراتی را فراهم میآورد و این در حالی است که استراتژیهای توسعه صادرات موفق، چنین نقیصهای را مرتفع کردهاند.
2
اثر تجارت خارجی بر رشد اقتصادی ایران(1338-1380)
ازجمله عواملی که تأثیر به سزایی در رشد اقتصادی اکثر کشورهای در حال توسعه داشته، اتکا به تجارت خارجی بوده است و بعلت وابستگی شدید این کشورها به درآمدهای صادراتی و واردات مورد نیاز جهت پی ریزی صنعتی، تجارت خارجی نقشی اساسی و انکارناپذیر در رشد اقتصادی این کشورها دارد. هدف مقاله حاضر، تعیین جایگاه صادرات و واردات (به تفکیک کالاهای سرمایهای، واسطهای و مصرفی) بر رشد اقتصادی ایران در دوره (1380-1338) است که در برآورد الگوها از بسته نرم افزار Eviews.3 استفاده شده است.
نتایج حاصل از بررسیها نشان میدهند که با افزایش 1درصد در رشد صادرات کالاها و خدمات به نرخ رشد GDP به اندازه 19. درصد اضافه میشود و همچنین با افزایش 1درصد در رشد واردات کالاها و خدمات به نرخ رشدGDP به اندازه 1. اضافه میشود. همانطور که ملاحظه میکنیم اهمیت ضریب صادرات بیشتر از واردات میباشد.
- مقدمه
شاید بتوان گفت مهمترین بحث اقتصادی در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم ـ به ویژه در کشورهای در حال توسعه ـ مسأله رشد اقتصادی بوده است. از این رو نظریههای بسیاری در باب مسأله رشد در طول سالهای پس از جنگ جهانی دوم مطرح شد. هدف اساسی نظریههای رشد، توضیح عوامل تعیین کننده نرخهای رشد در یک کشور و بررسی دلایل تفاوت نرخهای رشد و درآمدهای سرانه بین کشورها میباشد. یکی از عواملی که تأثیر به سزایی بر رشد اقتصادی برخی کشورهای در حال توسعه داشته، تجارت خارجی است. به طور کلی، در مسیر رشد اقتصادی کشورهای جهان سوم، به دلیل وابستگی شدید این کشورها به درآمدهای صادراتی و از طرف دیگر وابستگی به واردات مواد مورد نیاز جهت پیریزی ساختار صنعتی، تجارت خارجی نقشی اساسی و انکارناپذیر و در عین حال حساسی را ایفا میکند. عدم توجه به ا
4
ین عامل مهم در تحقیقات و بررسیهای رشد اقتصادی در این کشورها، نتایج تحقیقات و پیشبینیهای مربوط به اینده را دچار خطا میکند. چنانچه تحقیق به صورت کمّی و با ابزارهای اقتصادسنجی صورت گیرد، حذف این عامل مهم و مؤثر در رشد اقتصادی، ضرایب برآورد شده در مدل را به صورت اریب (تورشدار) برآورد نموده و در نتیجه مدل دارای خطای تصریح میشود.
در زمینه مطالعات تجارت خارجی و رشد اقتصادی، به دلیل نقش گستردهتر صادرات بر رشد اقتصادی، این متغیر کانون توجه بسیاری از محققین را تشکیل میدهد. در این زمینه مطالعات زیادی انجام شده است که میتوان به مطالعات بالاسا (1977) میکائیلی (1977)، گیسینگ (1979)، فدر (1982)، رام (1985)، فوسو (1988)، شیهی (1990)، یغمائیان (1994) و چاوجانگ ـ مارشال، بهمنی اسکویی و الس (1993) اشاره کرد. در همه این بررسیها مدل رشدی را به کار بردهاند که در آن، صادرات به عنوان عامل مؤثردر رشد اقتصادی در کنار عوامل سرمایه و نیروی کار وارد مدل میشود.
- تجزیه و تحلیل کلّی روند تجارت خارجی ایران
نظر به اینکه تجارت خارجی عامل مؤثری در شکل دادن به اقتصاد کشور است و میتواند تمامی بخشهای اقتصادی را تحت تأثیر قرار دهد، نگاهی به تحوّلات تجارت خارجی ایران مفید به نظر میرسد. تجارت خارجی در ایران دو هدف اصلی را دنبال کرده است: از یک سو بر منافع اقتصادی کشور در راستای تأمین نیازمندیهای عمومی تأکید دارد، و از سوی دیگر، مکمل جنبههای خارجی رویههای فرهنگی و دیپلماتیک است.
ایران نیز، همانند اغلب کشورهای در حال توسعه، از فعالیتهای گسترده تجارت خارجی برخوردار است و مانند بیشتر این کشورها مبادلات بینالملل، غالباً قیمت پذیر است. در زمینه صادرات، بیش از 80% عایدی ارزی کشور، از محل صدور نفت خام و گاز تأمین میشود که منبعی پایان پذیر است. روند تولید و صادرات نفت، نه فقط به مسائل اقتصادی، بلکه تا حدود زیادی به حیات سیاسی کشور پیوند خورده است. عدم سرمایهگذاری اساسی و علمی در بخش صادرات غیرنفتی و نیز فقدان احساس نیاز و ضرورت برنامهریزی توسعه صادرات غیرنفتی، به دلیل درآمدهای قابل توجه نفت، مهمترین عوامل اتکای شدید اقتصاد کشور به فروش نفت در سالیان پیش از انقلاب را تشکیل میدهند. سیاست کلی این دوره، صدور هر چه بیشتر نفت و گاز جهت فراهم نمودن امکان مصرف بیشتر کالاهای وارداتی، عنوان میشود. در سالهای پس از انقلاب نیز به دلیل بروز شوکهای مثبت و منفی در قیمت جهانی نفت و نوسانات صدور نفت از کشور (متأثر از وقوع انقلاب اسلام
4
ی و محدودیتهای دوران دفاع مقدس)، شاهد نوسان درآمدهای نفتی کشور هستیم.
عدم شفافیت سیاستهای جامعه در زمینه مالکیت خصوصی، دیدگاه خاص نسبت به سرمایهداری ، بینظمیها در جریان ملی شدن صنایع، وجود شرایط نااطمینانی و ریسکهای سیاسی و غیر اقتصادی، مواردی هستند که میتوان به عنوان مهمترین دلایل تنزّل صادرات غیرنفتی در طول دورة انقلاب و سالهای پس از آن (1362 ـ 1356) نام برد.
پس از این دوره، افزایش صادرات غیرنفتی عمدتاً به دلیل نیاز کشور به ارز، جهت تأمین مخارج جنگ تحمیلی و انجام بازسازیهای پس از آن صورت گرفت. اما اقتصاد ایران هیچگاه نتوانست خود را از رتبه پایین صدور کالاهای اولیه و مواد خام فاقد ارزش افزوده نجات دهد و وابستگی به صادرات نفت همچنان ادامه یافت. فقدان برنامهریزیهای جامع و انعطافپذیر در عرصة صادرات، در کنار بیتوجهی به مسائلی مانند بستهبندی، بازاریابی و سایر خصوصیات بخش صادرات، از مهمترین تنگناها و موانع توسعة صادرات کشور شمرده میشوند.
از نگاه اقتصاد کلان، افزایش توان اقتصادی و دستیابی به مرحله توسعه یافتگی، اهداف مهمی به شمار میایند. به عنوان مثال، گسترش صادرات مشتقات نفتی و کاهش وابستگی به صادرات نفت خام، دستیابی به بازارهای مختلف به نحوی که بتوان بیشترین مقدار کالا را با قیمتهای تعادلی عرضه داشت و از وضعیت مازاد و یا تراز تجاری برخوردار بود، مورد نظر بسیاری از اقتصاددانان کشور در طول سالیان گذشته بوده است ولی عدم طراحی و اجرای استراتژیهای دقیق، منظم و علمی در مورد تجارت خارجی، در کنار اجرای ناقص و پرنوسان سیاستهای اقتصادی، عرضه بازرگانی خارجی ایران را به میدانی پرآشوب، کم بازده و با قابلیت اتکای ضعیف تبدیل کرده و حتی کشور با وجود برخورداری از موقعیت سوقالجیشی خاص و تنوع منابع و اقلیمها به دلیل مدیریت ضعیف در عدم استفاده بهینه از منابع هرگز از توان و قدرت خود استفاده کافی نبرده و از تحولات جهانی فاصله گرفته است؛ تا جایی که امروز در زمره کشورهای در حال توسعه قلمداد میشود. اصلاح این وضعیت، نیازمند طراحی و به کارگیری مجموعهای هدفمند و منظم از سیاستها، خطمشیها و جهتگیریهای اقتصادی ـ سیاسی و فرهنگی است که در آن، ارتباط با دنیای خارج از جایگاه و موقعیت ویژهای برخوردار باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 31 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام خدا
بررسی فرصت ها و تهدیدهای بحران اقتصادی درتامین مالی صادرات
بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه
روزگاری نه چندان دور از جهانی شدن اقتصاد حرف می زدیم ، حال آنکه در این مقاله از جهانی شدن بحران اقتصادی حرف می زنیم . اقتصاد کشور های مختلف در آمریکای شمالی ، اروپا و آسیا چنان ارتباط نزدیکی با هم دارند که بحران اقتصادی مانند یک بیماری مسری به همه شان سرایت می کند و در حال حاضر خطر توسل آنها به سیاستهای حمایتی به وضوح افزایش یافته است . شاید کمتر کسی پیش بینی می کرد چنین بحرانی با این ابعاد در سال 2008 میلادی گریبان گیر اقتصاد جهان شود .
تعریف بحران
بحران ، مفهوم بسیار مهمی در مباحث علوم اقتصادی ، سیاسی و استراتژیک است و مصادیق گوناگون دارد . در حوزه اقتصاد ، در بر گیرنده تغییرات تند و چشمگیر قیمتها ، کاهش گسترده تولیدات ،کاهش رشد اقتصادی، افزایش شدید بیکاری ، کاهش شدید درآمد ، کاهش تند ارزش اوراق بهادار و .....
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 92 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
أ
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد تهران جنوب
دانشکده مدیریت و حسابداری
«پروژه کار آموزی»
(پایان نامه کارشناسی رشته مدیریت صنعتی)
موضوع :
بررسی نقش پیاده سازی مدل EFQM در گروه خودرو سازی بهمن
(مطالعه موردی : شرکت مزدا یدک)
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول : طرح تحقیق
مقدمه 2
تاریخچه 3
اهداف مدل تعالی 7
آشنایی با کلیات مدل 8
مفاهیم بنیادین تعالی 10
معیارهای مدل EFQM 19
معیارهای مدل از دید امتیاز 24
منطق امتیاز دهی RADAR 25
روشهای خود ارزیابی 28
قلمروزمانی و مکانی 32
فرضیه 32
روش تحقیق 32
محدودیت های تحقیق 32
فصل دوم : مروری بر منابع موضوع
ب
سه فقره از مهمترین جوایز کیفیت 34
تاریخچه تکامل مدل EFQM 36
آمار سازمان های برتر جایزه تعالی 38
مدل تعالی EFQM و معیارها 42
کاربردهای مدل تعالی سازمانی 43
مزایای مدل تعالی سازمانی 43
9 معیار مدل تعالی 46
فصل سوم : روش شناسی تحقیق
فرضیه و متغیرهای تحقیق 74
روش تحقیق 74
روش های جمع آوری اطلاعات 74
جامعه و نمونه آماری 75
فصل چهارم : بحث و نتیجه گیری
اظهار نامه آموزشی 77
وضیعت گذشته 79
اعضای کمیته های مدل تعالی 81
طرح جامع IT شرکت مزدا یدک 84
نتیجه کار 99
نتیجه گیری 100
پیشنهاد 102
فهرست منابع 103
ج
تقدیم به
روح بنیان گذار انقلاب اسلامی ایران و رهبر دلسوز حضرت آیت الله العظمی خامنه ای که زحمات بی دریغی برای به بار نشستن درخت پر شکوه انقلاب و اسلام ناب محمدی (ص) کشیده اند.
د
پیشگفتار
بدینوسیله از استاد مهربان و دلسوزم «جناب آقای دکتر عباس پور اسفدن» که مرا با راهنمایی های دقیق و تذکرات به جا در مسیر صحیح جمع آوری اطلاعات یاری کردند کمال تشکر و قدردانی را دارم.
در پایان از تمامی اشخاصی که در گروه خودرو سازی بهمن به من کمک کردند و وقت و تجارب گرانبهای خود را در اختیار من قرار دادند تا بتوانم این مطالب را جمع آوری کنم سپاس گذارم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
بررسی اثرات سوء زیست محیطی ناشی از آلودگی نفتی در دریای خزر
چکیده :
امروزه انواع آلودگی های محیط های آبی( اقیانوس ها ، دریاها ، دریاچه ها و رودها ) به دلیل اهمیت آنها بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته اند . دریای خزر به عنوان بزرگ ترین دریاچه جهان نیز دچار انوع آلودگی ها می باشد . اگر چه بعضی از انواع آلودگی ها از مناطق ساحلی و مستقر در خشکی نشأت می گیرند ، اما عامل عمده آلودگی در دریای خزر آلودگی نفتی می باشد . مواد نفتی اگرچه در اندازه محدود توسط کشتی هایی بسار کهنه با تانگرهای کوچک با گنجایش کمتر از 500 تن در دریای خزر حمل می شوند و افزون بر آن بنادر فاقد محل دریافت و تسهیلات انبار کردن مناسب هستند ، از این رو خطر ریزش این مواد به دریا طی حمل و نقل قابل ملاحظه است . مطالعات و تحقیقات نشان می دهد که با توجه به کمتر بودن عمق دریای خزر در بخش شمالی و بیشتر بودن عملیات اکتشاف و استخراج نفت در این بخش و با توجه به جهت جریانات آب دریای خزر که به سمت بخش جنوبی است ، به نظر می رسد که عملیات حمل و نقل مواد نفتی بیشتر به ضرر بخش جنوبی است این دریا که ایران در آن قرار دارد تمام شود ، هرچند که به دلیل بیشتر بودن عمق دریا در بخش جنوبی ، این موضوع مد نظر قرار نگرفته است. با توجه به اهمیت دریای خزر از نظر شیلاتی ، اقلیمی و اقتصادی ضروری است که به موضوع آلودگی دریای خزر اهمیت ویژه داده شود .
در این مقاله سعی شده است که ابعاد و علل آلودگی نفتی دریای خزر و تاثیرات آن و همچنین راهکارهای مقابله با آن تا حدوده ی مشخص شود.
1- مقدمه
2
تا مدت های مددی این تصور در ذهن بشر وجود داشت که آب دریاها و اقیانوس ها آنقدر گسترده است که می توان از میزان مواد آلوده کننده آن چشم پوشی نمود . اما امروزه این مساله با توجه به اثرات مستقیم و غیر مستقیم آلودگی آب دریاها به زندگی انسان بسیار جدی تر مطرح می باشد . ]11[ آلودگی های محیط های آبی و دریایی در اثر عوامل مختلفی شکل می گیرند که یکی از مهم ترین این عوامل نفت و مسائل مربوط به آن می باشد ]10[ .
دریاچه خزر با مساحت 400 هزار کیلومترت مربع بزرگترین دریاچه روی کره زمین است ، وسعت آن بیش از 5 برابر دریاچه سوپریو، یکی از بزرگترین دریاچه های جهان در آمریکا می باشد ]2[ . از این رو خزر به علت بزرگ بودن آن به عنوان دریا شناخته شده است . همچنین دریای خزر در محل تلاقی خاورمیانه ، اروپا و آسیا ، در منطقه های بسیار پر اهمیت و استراتژیک قرار دارد . این دریا به علت داشتن جزایر ، تالاب ها ، خلیج ها و مصب رودخانه های مختلف و به واسطه ارزش های زیستگاهی برای گونه های کمیاب و ویژگی های تنوع زیستی منحصر به فرد خود از اهمیت اکولوژیکی به سزایی برخوردار است . کشور ایران به دلیل داشتن مرزهای گسترده دریایی در شمال و جوب در معرض خسارات زیست محیطی و اقتصادی ناشی از تردد کشتی ها و انتقال آب توازن آنها قرار دارد . در حال حاضر اگرچه خطرات بیساری محیط زیست دریای خزر را تهدید می کند اما آلودگی حاصل از حمل و نقل مواد نفتی از بقیه تاثیرگذارتر است. به گونه ای که باعث نگرانی های جدی دراین زمینه شده است . امروزه بخش حمل ونقل نیز به عنوان یکی از آلوده کننده ترین بخش های اقتصادی می باشد که آثار و تبعات زیان آور آن در بخش های مختلف به اقتصاد ملی زیان وارد می کند . ورود نفت به دریا می تواند از طریق تراوش های طبیعی نفت و گاز و جریان رودخانه ها و یا توسط انسان از طریق فعالیت های کشتیرانی و حفاری صورت گیرد . از میان تمامی منابع آلودگی نفتی ، حوادث مربوط به نفتکشها و یا انفجار چاه های نفت ، از جمله خطرناک ترین آنها می باشد که در مدت زمان کوتاهی باعث فاجعه می شوند . در این میان نفتکشها و لوله های انتقال نفت و گاز مهم ترین و متداول ترین روشهای انتقال منابع هیدروکربن می باشند . انجام عملیات با اندکی سهل انگاری و نیز ناآگاهی یا آگاهی نادرست از شرایط اقلیمی ، تهدیدات زیان بار زیست محیطی وجبران ناپذیری به همراه خواهد داشت . توجه به ویژگی های منحصر به فرد هر محیط آبی ، پیش از انجام عملیات لوله گذاری در بستر دریا ، آگاهی از شرایط فیزیکی وشیمیایی ، زمین شناسی ، اقلیمی و زیست محیطی مناطق مورد نظر لازم و ضروری است . خوردگی لوله های نفت و گاز در بستر دریا ، فرسودگی آن و از بین رفتن پوشش های حفاظ لوله های فلزی در محیط دریایی می تواند باعث نشت نفت و گاز در اکوسیستم های آبی شود .
4
2- اهمیت دریای خزر و حفظ محیط زیست آن
دریای خزر به لحاظ تاثیر بر شرایط آب و هوای مناطق هم جوار و با برخورداری از جزایر ، تالاب ها ، خلیج ها و مصب رودخانه های مختلف و زیست گاهی منحصر به فرد ، اهمیت بوم شناختی (اکولوژیک) به سزایی دارد ]5[
در اهمیت این دریاچه همین بس که از نظر اقتصادی دارای دو نوع طلای سیاه نفت و خاویار می باشد . منابع آبزیان این دریا برای کشورهای مجاور آن اهمیت حیاتی دارد . متوسط صید آبزیان سالانه حدود 600 هزار تن است که یک موقعیت ممتاز محسوب می شود . ]7[ . به علاوه این دریا محل طبیعی با ارزش ترین آبزیان یعنی ماهی خاویاری است که اهمیت خاصی در سطح جهان دارد . 90 درصد خاویار جهان یعنی سالانه بیش از 700 تن از این دریا استحصال می گردد.]3[ فلات قاره دریای خزر همچنین حاوی مقادیر عظیمی ذخایر انرژی ( نفت و گاز) می باشد که در قسمت بعد امار و ارقام مربوط به آن آورده شده است .
اقلیم حیاتی حوزه خزر سبب گردیده که در بخش هایی از آن به ویژه سواحل جنوبی ، جنگل های مطلوب و منحصر به فرد ایجاد شود و کشاورزی رونق داشته باشد و زمینه اشتغال و بهره گیری اقتصادی ساحل نشینان از این اراضی فراهم آید . همچنین دریای خزر به عنوان یک آبراه مشترک میان 5 کشور ساحلی ، معبری مناسب برای حمل ونقل دریایی و کسب در آمد از طریق تجارت کالاست و در عین حال زمینه لازم را برای انجام سفرهای تفریحی و بهره برداری از سواحل آن برای گردشگری در اختیار کشورهای واقع در حاشیه قرا رداده است .]5[
دریای خزر 5 کشور همسایه دارد که عبارتند از : ایران ، روسیه ، آذربایجان ، قزاقستان و ترکمنستان . جمهوری اسلامی ایران که ساحل جنوبی دریای خزر را در اختیار دارد ، نسبت به سایر کوشرها از لحاظ محصولات کشاورزی ، ماهیگیری و گردشگیری و نیز منابع جنگلی تا حد زیادی متاثر از حیط زیست خزر است . اگر چه دیگر کشورهای ساحلی بیشتر در پی بهره برداری از منابع زیر بستر دریا و افزایش درآمد ارزی خود هستند اما برای ایران حفظ محیط زیست دریا از اولویت بالایی برخوردار است .
3- منابع نفت دریای خزر
تاریخچه بهره برداری از منابع دریای خزر به قدمت تاریخی استحصال نفت است . منطقه دریای خزر دارای ذخایر تایید شده نفت با براورد 17 تا 33 میلیارد بشکه است که در حد پایین قابل قیاس با قطر و درحد بالا قابل قیاس با ایالات متحده است . در سال 2002 تولید نفت منطقه به حدود 6/1 میلیون بشکه تولید در سال 2010 به3 تا 9/4 میلیون بشکه در روز برسد که بیش از تولید سالیانه ونزوئلا ، بزرگ ترین تولید کننده آمریکای لاتین می باشد . برای اطلاعات بیشتر دراین زمینه جدول شماره 1 را مشاهده کنید . رشد تولید نفت از 1992 به این سود با افزایش بیش از 70 درصد ، در درجه نخست در کشورهای آذربایجان و قزاقستان صورت گرفته است ]7[ و ]8[ .
جدول شماره 1 : میزان ذخایر و تولید نفت کشورهای دریای خزر ]7[و ]8[
ذخایر (میلیارد بشکه )
کشور
ذخایر تایید شده نفت
بالقوه
کل
4
کمترین
بیشترین
کمترین
بیشترین
آذربایجان
7
5/12
32
39
5/44
ایران
1/0
15
1/15
قزاقستان
9
6/17
92
101
6/109
روسیه
3/0
7
3/7
ترکمنستان
5/0
17
38
5/38
7/29
کل
2/17
8/32
186
2/302
8/217
تولید
(هزار بشکه در رور)
کشور
1992
2002
2010
کمترین
بیشترین
789
1140
آذربایجان
222
318
789
1140
ایران
در دسترس نیست
قزاقستان
530
939
1617
2400
روسیه
در دسترس نیست
ترکمنستان
110
184
374
964
کل
928
1593
3135
4894
4- علل آلودگی نفتی و اثرات آن
آلودگی نفتی در دریای خزر گاهی به واسطه حفاری نفتی ، اکتشاف منابع جدید و سرریز نفت از چاه ها به دریاها ایجاد می گردد. ]3[
اصولا در عملیات لرزه نگاری برا شناسایی لایه های ژئوفیزیک بستر زمین جهت یافتن مخازن نفت و گاز از امواج صوتی با شدت زیاد و فواصل نزدیک به هم استفاده می شود که نه تنها در شعاع ده متری از محل انفجار موج از بین رفتن ماهیان و پلانکتون هامی شود ، بلکه در فواصل دوتر باعث تغییر مسیر مهاجرت ماهیان می گردد و سروصدای ناشی از این عملیات اثرات سوء بر مراحل رشد ماهیان از قبیل زمان بلوغ ، جفت یابی و تخم ریزی دارد . در بررسی عملیات لرزه نگاری بر روی آبزیان دریای خزر که در سال 1370 د رمنطقه جنوب شرقی دریا انجام گرفت کاهش شدید گوشت و خاویار ماهیان خاویاری کاملا مشهود بوده است . حتی پیش از عملیات حفاری هزاران کیسه سیمان که برای تثبیت دهانه مته در کف دریا ایجاد می شود و همچنین گل و لای ایجاد شده در عملیات حفاری می تواند باعث بروز مشکلات زیست محیطی برای آبزیان آن ناحیه از دریا شود ]6[
نفتکش ها و لوله های انتقال نفت و گاز مهم ترین و متداول ترین روش های انتقال منابع هیدروکربن می باشند . انجام عملیات با هر دو روش یاد شده با اندکی سهل انگاری ونیز نا آگاهی یا آگاهی نادرست از شرایط واقعی ، تهدیدات زیست محیطی و جبران ناپذیر به همراه خواهد داشت . خوردگی لوله های انتقال نفت و گاز در بستر دریا ، فرسودگی آن و از بین رفتن پوشش های حفاظ لوله های فلزی در محیط های دریایی می تواند باعث نشست نفت و گاز در اکوسیستم های آبی شود . ]4[