لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 15 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بسم الله الرحمن الرحیم
تاریخچة سینما در ایران از پیدایش تا پایان دورة پهلوی اول
طی دیداری که مظفرالدین شاه از فرانسه در جریان سفر به فرنگ در سال 1279 ش. داشت، با دیدن دستگاه نمایش فیلم شیفته و مجذوب آن گردید. یک دستگاه آن را خرید تا به ایران بیاورد. میرزا ابراهیم خان عکاس باشی که در شمار همراهان مظفرالدین شاه بود، از این سفر فیلم برداری کرد و از این رو به عنوان نخستین فیلم بردار ایرانی به شمار آمد.
در سال 1286 ابراهیم صحاف باشی در خیابان «چراغ گاز» تهران (امیرکبیر فعلی) اولین سالن سینما را تأسیس کرد. اما فعالیتهای او بعد از حدود یک ماه متوقف شد. صحاف باشی را به دلیل مشکلات مالی، دستگیر و به هندوستان تبعید کردند. پس از آن، کار سینماداری و فیلم سازی در ایران را افراد غیر ایرانی دنبال کردند افرادی چون روسی خان، ایوانف، اسماعیلوف، لوین و یاکوبسن.
روسی خان در سال 1286 سالن نمایشی در خیابان علاءالدوله (فردوسی) تاسیس کرد. همزمان با او، شخصی به نام آقایوف در خیابان چراغ گاز، در قهوه خانة زرگرآباد اقدام به نمایش فیلم کرد. هر چند فعالیت آنها پای مردم را به سینما باز کرد ، اما نخستین کسی که
بهره برداری همگانی از سینما را رواج داد شخصی به نام آراداشس باتماگرایان، معروف به اردشیر خان ارمنی بود که در سال 1291سالن نمایشی در خیابان علاءالدوله باز کرد و در پی آن سالن های دیگری نیز در تهران تاسیس شد.
پس از کودتای 1299، به دستور رضاشاه سینماها تعطیل شدند ولی بعد از مدت کوتاهی به دستور سید ضیاء اجازة بازگشایی یافتند.
در سال 1304 خان بابا معتضدی به عنوان اولین فیلم بردار حرفه ای ایران کار خود را آغاز کرد و تا سال 1310 به فعالیت پرداخت. وی از مجلس مؤسسان و مراسم تاج گذاری رضاشاه فیلم گرفت که این فیلمها نخستین فیلم های خبری ایران محسوب می شوند.
در سال 1305 علی وکیلی، گراند سینما را نمایش میداد تأسیس کرد. این سینما به صورت منظم و در روزهای مشخصی از هفته فیلم. رونق سینماداری باعث شد که وکیلی به فکر تأسیس سینمای دیگری بیفتد و به همین دلیل سینما سپه را در خیابان سپه بنا نهاد.
در سال 1309 اوانس اوگانیاس، روسی تبار تحصیل کردة رشتة سینما در مسکو که به ایران مهاجرت کرده بود، «مدرسة آرتیستی سینما» را در ایران تاسیس کرد. همچنین اولین فیلم صامت ایرانی در تهران به نام «آبی و رابی» را ساخت و به نمایش درآورد. از دیگر فعالیتهای سینمایی در سال 1309، افتتاح سینما پلاس در محل سابق سینما تهران بود با افتتاح این سینما مردم تهران برای نخستین بار سینمای مجلل و بزرگی را دیدند.
این سینما که توسط مرتضی قلی خان بختیاری با مخارج هنگفت ساخته شده بود، فیلم های ناطق پخش می کرد که باعث جذب بیشتر مردم به سینما شد.
ابراهیم مرادی از دیگر کارگردانان پیشگام سینمای ایران در بندرانزلی «استدیو جهان نما» را تأسیس کرد. وی به آثار رمانتیک اروپایی و امریکایی علاقه داشت و در سال 1310 فیلمی با نام «انتقام برادر» یا «روح و جسم» ساخت. عبدالحسین سپنتا سومین فیلمساز ایرانی، بیشتر علاقمند مضامین حماسی بود. وی در سال 1311 اولین فیلم ناطق ایرانی را با نام «دختر لر» در بمبئی ساخت. استقبال از این فیلم موجب فراهم آمدن مقدمات ساخت چند فیلم دیگر شد.
علاوه بر فعالیت افراد مذکور در رواج صنعت سینما در ایران، باید به نقش کنسول گری ها، کمپانی ها و کنسرسیوم های خارجی در ورود و نمایش فیلم برای نیروهای شاغل خود و مردمان بعضی شهرستانهای کشور در دوران مورد نظر اشاره کرد.
با پایان گرفتن دهة اول قرن 14شمسی، سینما در ایران به عنوان یک هنر پذیرفته شد. یعنی علاوه بر سینما، فیلم و تماشاگر، منتقد و مقامهای مسئول ناظر بر فیلم نیز جای خود را پیدا کرده بودند. با بالا رفتن تعداد سالن های سینما، هیأت دولت در سال 1309 قانون «نمایش و سینماها» را تصویب کرد. این قانون سینماداران را موظف به دریافت اجازة کتبی برای افتتاح سینما و نمایش فیلم کرد.
برای دریافت مجوز نمایش فیلم، باید مسئولان فیلم را پیش از نمایش می دیدند. در این زمان امور سینماداری در اختیار وزارت معارف بود و نمایندگان اداره کل شهربانی و وزارت معارف فیلم ها را بازبینی و سانسور می کردند.
در سال 1313 سینمای علمی برای محصلین مدرسة دارالفنون تاسیس شد که یکی اقدامات برای بهر ه گیری از سینما در خدمت آموزش به شمار می آید.
سینمای ایران از سال 1315 به دلیل تغییر فضای سیاسی کشور و اعمال سانسور شدید توسط شهربانی و مواجهه با جنگ جهانی دوم، دچار بحران شد. این وضعیت تا چند سال پس از سقوط رضا شاه نیز ادامه داشت.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 45 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام خدا
طراحی محصولات از ایده تا تولید
طراحی محصولات جدید در صنایع مختلف از جمله صنایع غذایی فرایند پیچیده ای است که متضمن عبور از مراحل مختلف بوده و نیازمند مطالعات گسترده و صرف زمان مناسب است.
این عملیات در واحدهایی تحت عنوان واحدهای تحقیق و توسعه انجام می پذیرد. واحدهای طراحی و توسعه در هر سازمان بعنوان مغز متفکر سازمان محسوب شده و مهمترین اهداف آن ها بشرح زیر است:
1- توسعه محصولات جدید
2- بهینه سازی محصولات تولید شده ثبتی
3- رفع عدم انطباقها و مشکلات تولید محصولات
4- رفع شکایات و نارضایتیهای ناشی از محصول
بعبارت دیگر واحدهای تحقیق و توسعه در هر سازمان نقش رهبری و هدایت کننده فرایند تولید را بر عهده دارند و استراتژی های توسعه محصول در این واحدهای شکل گیری می یابد و به همین علت افرادی که در این واحدها مشغول به فعالیت هستند باید دارای ویژگی ها و توانایی های خاصی باشند.
متاسفانه در ایران به واحدهای تحقیق و توسعه بویژه در صنعت غذا اهمیت کمتری داده می شود و بهمین علت است که محصولات غذایی پس از تولید و ورود به بازار با مشکلات متعددی روبرو می گردد و یا محصولات جدید تولید شده ناشی از ورود تکنولوژی از سایر کشورها است.
ویژگی های افراد شاغل در واحدهای طراحی و توسعه
نظر به اهمیت واحدهای طراحی و توسعه افرادی که در این واحدها مشغول به بکار هستند باید دارای توانایی های خاصی باشند که از جمله مهمترین آن ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
دارای دانش کافی در رابطه با صنعت غذا (حداقل مدرک کارشناسی ارشد و یا کارشناسی باتجربه بالا و مفید)
دارای تجربه و سابقه کاری و فعالیت در صنعت مورد نظر
مسلط به تکنیک های مدیریت
مسلط به زبان انگلیسی
مسلط به روش ها و اصول طراحی و تحقیق و فرمولاسیون محصولات غذایی
مسلط به تکنیک های آماری
مسلط به کامپیوتر مخصوصاً استفاده از اینترنت و نرم افزارهایی از جمله کنترل پروژه ( MSP ) – Minitab و ...
مسلط به شناسایی و بکارگیری استانداردهای ملی و بین المللی در طراحی محصول بویژه سیستم های مدیریت کیفیت ISO-9000 - استاندارد مدیریت ایمنی مواد غذایی ISO-22000 و استاندارد مدیریت کیفیت در آزمایشگاهها ISO-1725 ، GMP ، GLP و ...
مسلط به روش های تست، کنترل و تجهیزات آزمایشگاهی صنایع غذایی
مسلط به آیین نامه ها و مقررات بهداشت مواد غذایی
آشنایی با روشها، فرایندها و تجهیزات تولید
دارای خلاقیت و نوآوری
دارای توانایی در انجام محاسبات دقیق مهندسی و اصول نقشه کشی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
بحث اجرایی
تهیه طرح و نظارت بر اجرا
کارفرما
مشاور
پیمانکار
تامین منابع مالی به عنوان هدف نهایی
(سیر طبیعی پروژه از ابتدا تا مرحله اجرا):
1-مطالعات مقدماتی (فاز مطالعات اولیه)
2-تصویب کلیات طرح
3-تامین اعتبار
4-انتخاب مهندسین مشاور
5-تهیه نقشه های مقدماتی، محاسباتی و اجرایی (فاز طراحی)
6-مناقصه، انتخاب پیمانکار و عقد قرارداد
A- برای اجرای یک طرح کلیات آن طرح می شود.
ملیات طرح مورد نظر می توان مربوط به بیمارستان، مدرسه، دانشگاه، ساختمان مسکونی، سد یا مخزن، تصفیه خانه، راه، پل، جاده و ... باشد.
به عنوان مثال اگر بخواهیم از نقطه A تا B یک راه بسازیم یا در مورد مطالعات اولیه آن برای امکان سنجی محلی برای ساخت دانشگاه اقداماتی مد نظر باشد باید آن را مورد بررسی قرار دهند.
این امکان سنجی به چند دسته تقسیم می شود:
1-مالی و اعتباری. مثل پروژه های نیمه تمام
2- منطقه ای (توپوگرافی) مثل ساخت پل یا یک راه
3- فرهنگی و سیاسی، از لحاظ موقعیت اجتماعی ساخت یک پروژه در یک مکان خاص
4- اقتصادی، مثل برگشت پول یک سد در ظرف سی سال
5- فنی، مثل ساخت یک سازه (ساختمان) روی گسل
2
ذیحساب
B- حال پس از تصویب موارد بالا کلیات طرح به ذیحساب منتقل می شود که در سازمان دارایی با توجه به بودجه های ملی بررسی و در مرحله دوم طرح مورد تایید و تصویب نهایی قرار می گیرد.
معاون مالی مدیر عامل سازمان دارایی
بودجه های جاری، درآمدهای جاری، هزینه هی جاری= که ارگان درآمد دارد و هزینه میکند.
C- در این قسمت که تامین اعتبار می باشد در هر سازمانی که قرار است بودجه ملی مصرف شود شخصی به نام ذیحساب که از وزارت اقتصاد و دارایی و دستور العمل های آن پیروی می کند همراه مدیرعامل و 2 معاون مالی تامین اعتبار می کنند.
بنابراین ذیحساب پول تصویب شده در تهران را به پروژه های عمرانی تخصیص می دهد.
در این زمان وقتی تصویب شد پروژه با توجه به بودجه ای که برای آن تخصیص داده شده آماده ساخت می گردد (تامین اعتبار)
D: انتخاب مهندسین مشاور:
(روال): 1-آگهی در روزنامه و دعوت از مشاوران: مشاور با دادن سوابق و جلسه ای که با کارفرما دارد با توجه به امتیازی که کارفرما می دهد مورد تایید قرار می گیرد.
2-بررسی اسناد ارزیابی ارائه شده توسط مشاوران و گزینش چند مشاور توانمند
3-دعوت از مشاوران گزینش شده جهت شرکت در مناقصه
4-برگزای مناقصه و تعیین مشاور برنده که معمولا مناسبترین قیمت هست.
E: پس از تعیین مشاور او به تهیه نقشه های مقدماتی، محاسباتی و اجرای می پردازد.= (فاز طراحی)
طرح توجیهی را از بررسی نقشه های مقدماتی به کارفرما می دهد و کارفرما پس از تایید به انجام محاسبات دقیق تر می پردازد و آن به نقشه اجرایی می رساند.
F: انتخاب پیمانکار:
1-آگهی روزنامه و دعوت از پیمانکاران برای آوردن اسناد ارزیابی.
2-جلسه بررسی اسناد ارزیابی و گزینش پیمانکاران توانمند که قابلیت اجرا دارند.
3-دعوت از پیمانکاران به شرکت در مناقصه و بررسی اسناد مناقصه
3
(مثل بررسی یک منطقه از لحاظ داشتن آب، برق، شرایط جوی مناسب، منابع ماشین آلاتی به عنوان مثال مناطق مرزی و مدنظر داشتن هزینه ها برای گرفتن مجوز و بررسی معادن نزدیک به کار برای مصالح و حتی میلگرد و در نهایت امن بودن یا ناامنی منطقه از عواملی است که پیمانکار باید در نظر داشته باشد).
4-برگزاری مناقطه و تعیین پیمانکار برنده 3 معمولا پایین ترین قیمت هستند.
توضیح در مورد شماره 3 این است که در این مرحله باید پیمانکاران چک تضمین شده یا مبلغ نقدی یا 5% کل هزینه که برای حسن انجام تعهدات است که اگر در مناقصه قبول شودذ و از انجام تعهدات منع ورزد این چک تضمین شده ضبط می گردد.
تضمین های پیمان:
1-تضمین شرکت در مناقصه توسط چک تضمین شده بانکی یا ضمانتنامه بانکی
2-ضمانت نامه حسن انجام تعهدات که به صورت 5% رقم کل قرار داد می باشد.
3-تضمین اخذ پیش پرداخت که به صورت 8% تحویل زمین و 5/6% تجهیز کارگاه می باشد. (به صورت سفته یا حساب مشترک یا ضامن معتبر ضمانتنامه بانکی مستقیم پرداخت به پیمانکار
4-ضمانتنامه کسور وجه الضمان
5-حسن انجام کار 10% از هر صورت وضعیت کسر و نزد کارفرما باقی می ماند به مدت یکسال
توضیح برای شماره 5 این است که 5% بعد از تحویل موقت و 5% بعد از تحویل قطعی از نزد پیمانکار آزاد می گردد و به جای 80% از وجه حسن انجام کار ضمانتنامه کسور وجه الضمان را پیمانکار به کارفرما می دهد.
4
چارت سازمانی کارگاه
به ترتیب اهمیت
مدیر عامل مدیر پروژه سرپرست کارگاه
....
مباشر عملیات حفاری و انفجار
مباشر عملیات تزریقی
مباشر عملیات بتنی
مباشر عملیات خاک
مسئول اخذ مجوزها و رفع معارض
نگهبانی و حراست
کارپردازی و تدارکات
حسابداری
مسئول دفتر فنی
هیئت مدیره باید سهامدار باشند که با جسه ای مدیرعامل را از داخل یا خارج از مجموعه انتخاب می کنند.
مدیر پروژه رابطه بین مدیر عامل و سرپرست کارگاه می باشد که می تواند همزمان چند پروژه را مدیریت کند.
پیشرفت اجرایی
تفویضی
سنتی
زمان
مدیریت به ترتیب از ابتدا و گذشته به صورت سنتی، مشورتی، مشارکتی و یا تعویض می تواند باشد که در مدیریت سنتی به این ترتیب بود که یک نفر مستقیم گیرنده بود و در مدیریت مشاورتی فقط با مشورت مدیریت انجام می شود ولی در نهایت تصمیم نهای با یک نفر بود و در مشارکتی هم بدین صورت بود که چند نفر تصمیم را با هم می گیرند.
اگر بخواهیم نمودار پیشرفتی دو نوع مدیریت
سنتی و تفویضی را با هم مقایسه کنیم داریم:
پس مدیریت به چهار دسته تقسیم می شود:
تفویضی
مشارکتی
مشورتی
تعویضی
شروط شراکت در مدیریت مشارکتی نیز از اهمیت خاصی برخوردار می باشد که عبارتند از:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تفسیر نمونه جلد 6 صفحه 2
آیه 141
آیه و ترجمه
وَ هُوَ الَّذِى أَنشأَ جَنَّتٍ مَّعْرُوشتٍ وَ غَیرَ مَعْرُوشتٍ وَ النَّخْلَ وَ الزَّرْعَ مخْتَلِفاً أُکلُهُ وَ الزَّیْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُتَشبهاً وَ غَیرَ مُتَشبِهٍ کلُوا مِن ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَ ءَاتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصادِهِ وَ لا تُسرِفُوا إِنَّهُ لا یحِب الْمُسرِفِینَ(141)
ترجمه :
141 - او است که باغهاى معروش (باغهائى که درختانش روى داربستها قرار مى گیرند) و باغهاى غیر معروش (درختانى که نیاز به داربست ندارند) آفرید، و همچنین نخل و انواع زراعت را که از نظر میوه و طعم با هم متفاوتند و (نیز) درخت زیتون و انار را که از جهتى با هم شبیه و از جهتى تفاوت دارند (برگ و ساختمان ظاهریشان شبیه یکدیگر است در حالى که طعم میوه آنها فوق العاده متفاوت ) از میوه آن به هنگامى که به ثمر مى نشیند بخورید و حق آن را به هنگام درو بپردازید، اسراف نکنید که خداوند مسرفین را دوست نمى دارد.
تفسیر :
یک درس بزرگ توحید
در این آیه به چند موضوع اشاره شده است که هر کدام در حقیقت نتیجه دیگرى است .
نخست مى گوید: خداوند همان کسى است که انواع باغها و زراعتها با درختان گوناگون آفریده است که بعضى روى داربستها قرار گرفته ، و بام منظره
تفسیر نمونه جلد 6 صفحه 3
بدیع و دل انگیز خود چشمها را متوجه خویش مى سازند، و با میوه هاى لذیذ و پر برکت کام انسان را شیرین مى کنند، و بعضى بدون احتیاج به داربست بر سر پا ایستاده و سایه بر سر آدمیان گسترده ، و با میوه هاى گوناگون به تغذیه انسان خدمت مى کنند (و هو الذى انشا جنات معروشات و غیر معروشات ).
مفسران در تفسیر کلمه معروش و غیر معروش سه احتمال داده اند:
1 - همان که در بالا به آن اشاره شد، یعنى درختانى که روى پاى خود نمى ایستند و نیاز به داربست دارند، و درختانى که بدون نیاز به داربست روى پاى خود مى ایستند. (زیرا عرش در لغت به معنى برافراشتن و هر موجود برافراشته است و به همین جهت به سقف و یا تخت پایه بلند، عرش گفته مى شود)
2 - منظور از معروش درخت اهلى است که به وسیله دیوار و امثال آن در باغها حفاظت مى شود و غیر معروش درختان بیابانى و جنگلى و کوهستانى است .
3 -
معروش درختى است که بر سر پا ایستاده و یا به روى زمین بلند شده اما غیر معروش درختى است که به روى زمین مى خوابد و پهن مى شود.
ولى معنى اول مناسبتر به نظر مى رسد، و شاید ذکر معروشات در آغاز سخن به خاطر ساختمان عجیب و شگفت انگیز این گونه درختان است ، یک نگاه کوتاه به درخت انگور و ساقه و شاخه پر پیچ و خم آن ، که با قلابهاى مخصوصى مجهز است ، و خود را به اشیاء اطراف مى چسباند تا کمر راست کند، شاهد این این مدعا است .
سپس اشاره به دو قسمت از باغها و جنات کرده مى گوید: و همچنین درختان نخل و زراعت را آفرید (و النخل و الزرع ).
ذکر این دو بالخصوص به خاطر آن است که از اهمیت ویژه اى در زندگانى بشر و تغذیه او برخوردارند (توجه داشته باشید که جنت هم به باغ و هم
تفسیر نمونه جلد 6 صفحه 4
به زمینهاى پوشیده از زراعت گفته مى شود).
بعد اضافه مى کند که این درختان از نظر میوه و طعم با هم متفاوتند یعنى با اینکه از زمین واحدى مى رویند هر کدام طعم و عطر و خاصیتى مخصوص به خود دارند، که در دیگرى دیده نمى شود (مختلفا اکله ).
سپس اشاره به دو قسمت دیگر از میوه هائى مى کند که فوق العاده مفید و داراى ارزش حیاتى هستند، و مى گوید: همچنین زیتون و انار (و الزیتون و الرمان )
انتخاب این دو ظاهرا به خاطر آن است که این دو درخت در عین اینکه از نظر ظاهر با هم شباهت دارند، از نظر میوه و خاصیت غذائى بسیار با هم متفاوتند لذا بلافاصله مى فرماید هم با یکدیگر شبیهند و هم غیر شبیه (متشابها و غیر متشابه )
پس از ذکر این همه نعمتهاى گوناگون ، پروردگار مى گوید: از میوه آنها به هنگامى که به ثمر نشست ، بخورید ولى فراموش نکنید که به هنگام چیدن ، حق آن را باید ادا کنید) (کلوا من ثمره اذا اثمر و آتوا حقه یوم حصاده ).
و در پایان ، فرمان مى دهد که اسراف نکنید، زیرا خداوند مسرفان را دوست نمى دارد (و لا تسرفوا انه لا یحب المسرفین ).
اسراف به معنى تجاوز از حد اعتدال است ، و این جمله مى تواند اشاره به عدم اسراف در خوردن و یا عدم اسراف در بخشش بوده باشد، زیرا پارهاى از اشخاص به قدرى دست و دل بازند که هر چه دارند به این و آن مى دهند و خود و فرزندانشان معطل مى مانند.
تفسیر نمونه جلد 6 صفحه 5
نکته ها
در اینجا به چند نکته باید توجه کرد:
1 - پیوند آیه با آیات قبل - در آیات گذشته از این سوره ، سخن از احکام خرافى بت پرستان در میان بود، که از زراعت و چهارپایان نصیبى براى خدا قرار مى دادند، و عقیده داشتند که این سهام باید به شکل مخصوصى مصرف گردد، و سوار شدن بر پشت بعضى از چهارپایان را تحریم مى کردند و بچه هاى خود را براى بعضى از بتها قربانى مى نمودند.
آیه فوق و آیه اى که بعد از این مى آید در حقیقت پاسخى به تمام این احکام خرافى است ، زیرا صریحا مى گوید
خالق تمام این نعمتها خدا است ، او است که همه این درختان و چهارپایان و زراعتها را آفریده است و هم او است که دستور داده از آنها بهره گیرید و اسراف نکنید، بنابراین غیر او نه حق تحریم دارد و نه حق تحلیل .
2 - در اینکه جمله اذا اثمر (هنگامى که میوه دهد) با ذکر کلمه ثمره قبل از آن چه منظورى را تعقیب مى کند، در میان مفسران گفتگو است ، ولى ظاهرا هدف از این جمله این است که به مجرد اینکه میوه بر درختان ، و خوشه و دانه در زراعت آشکار شود، بهره گرفتن از آنها مباح و جائز است ، اگر چه حق مستمندان هنوز پرداخته نشده است و این حق را تنها در موقع چیدن میوه و در درو کردن (یوم الحصاد) باید پرداخت (دقت کنید).
3 - منظور از این حق که بهنگام درو باید پرداخت چیست ؟ بعضى معتقدند همان زکات واجب ، یعنى یکدهم و یک بیستم است ، ولى با توجه به اینکه این سوره در مکه نازل شده و حکم زکات در سال دوم هجرت و یا بعد از آن در مدینه
تفسیر نمونه جلد 6 صفحه 6
نازل گردیده است ، چنین احتمالى بسیار بعید به نظر مى رسد.
در روایات فراوانى که از اهلبیت (علیهم الاسلام ) به ما رسیده و همچنین در بسیارى از روایات اهل تسنن این حق ، غیر از زکات معرفى شده و منظور از آن چیزى است که بهنگام حضور مستمند در موقع چیدن میوه و یا درو کردن زراعت به او داده مى شود، و حد معین و ثابتى ندارد.
و در این صورت آیا این حکم واجب است یا مستحب ، بعضى معتقدند که یک حکم وجوبى است که قبل از تشریع حکم زکات بر مسلمانان لازم بوده ولى بعد از نزول آیه زکات ، این حکم منسوخ شد، و حکم زکات با حد و حدود معینش به جاى آن نشست .
ولى از روایات اهلبیت (علیهم السلام ) استفاده مى شود که این حکم نسخ نشده و به عنوان یک حکم استحبابى هم اکنون به قوت خود باقى است
.
4 - تعبیر به کلمه یوم ممکن است اشاره به این باشد که چیدن میوه ها و درو کردن زراعتها بهتر است در روز انجام گیرد، اگر چه مستمندان حاضر شوند و قسمتى به آنها داده شود، نه اینکه بعضى از افراد بخیل ، شبانه این کار را بکنند، تا کسى با خبر نشود، در روایاتى که از طرق اهلبیت (علیهم السلام ) به ما رسیده نیز روى این موضوع تاکید شده است .
تفسیر نمونه جلد 6 صفحه 7
آیه 142 - 144
آیه و ترجمه
وَ مِنَ الاَنْعَمِ حَمُولَةً وَ فَرْشاً کلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِعُوا خُطوَتِ الشیْطنِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوُّ مُّبِینٌ(142)
ثَمَنِیَةَ أَزْوَجٍ مِّنَ الضأْنِ اثْنَینِ وَ مِنَ الْمَعْزِ اثْنَینِ قُلْ ءَالذَّکرَیْنِ حَرَّمَ أَمِ الاُنثَیَینِ أَمَّا اشتَمَلَت عَلَیْهِ أَرْحَامُ الاُنثَیَینِ نَبِّئُونى بِعِلْمٍ إِن کنتُمْ صدِقِینَ(143)
وَ مِنَ الابِلِ اثْنَینِ وَ مِنَ الْبَقَرِ اثْنَینِ قُلْ ءَالذَّکرَیْنِ حَرَّمَ أَمِ الاُنثَیَینِ أَمَّا اشتَمَلَت عَلَیْهِ أَرْحَامُ الاُنثَیَینِ أَمْ کنتُمْ شهَدَاءَ إِذْ وَصامُ اللَّهُ بِهَذَا فَمَنْ أَظلَمُ مِمَّنِ افْترَى عَلى اللَّهِ کذِباً لِّیُضِلَّ النَّاس بِغَیرِ عِلْمٍ إِنَّ اللَّهَ لا یهْدِى الْقَوْمَ الظلِمِینَ(144)
ترجمه :
142 - (و او کسى است که ) از چهارپایان براى شما حیوانات باربر و حیوانات کوچک آفرید، از آنچه او به شما روزى داده است بخورید و از گامهاى شیطان پیروى ننمائید که او دشمن آشکار شما است .
143 - هشت جفت از چهارپایان (براى شما آفرید) از میش دو جفت و از بز دو جفت بگو آیا خداوند نرهاى آنها را حرام کرده یا مادهها را؟ یا آنچه رحم ماده هاى آنها در برگرفته ؟ اگر راست مى گوئید (و بر تحریم آنها دلیلى دارید) به من خبر دهید.
144 - و از شتر دو زوج ، و از گاو هم دو زوج ، (براى شما آفرید) بگو کدامیک از اینها را خدا حرام کرده است ؟ نرها را یا ماده ها را؟ و یا آنچه رحم ماده ها را در برگرفته ؟ و آیا شما گواه (این تحریم ) بودید، هنگامى که خدا به این موضوع توصیه کرد؟ بنابراین چه کسى ستمکارتر است از آنها که بر خدا دروغ مى بندند، تا مردم را از روى جهل گمراه سازند، خداوند هیچگاه ستمگران را هدایت نخواهد کرد! .
تفسیر نمونه جلد 6 صفحه 8
تفسیر :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 23 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
آیات 1 - 15، سوره لقمان
ِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
الم (1)
تِلْک ءَایَت الْکِتَبِ الحَْکِیمِ(2)
هُدًى وَ رَحْمَةً لِّلْمُحْسِنِینَ(3)
الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصلَوةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکَوةَ وَ هُم بِالاَخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ(4)
أُولَئک عَلى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُولَئک هُمُ الْمُفْلِحُونَ(5)
وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشترِى لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سبِیلِ اللَّهِ بِغَیرِ عِلْمٍ وَ یَتَّخِذَهَا هُزُواً أُولَئک لهَُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ(6)
وَ إِذَا تُتْلى عَلَیْهِ ءَایَتُنَا وَلى مُستَکبراً کَأَن لَّمْ یَسمَعْهَا کَأَنَّ فى أُذُنَیْهِ وَقْراً فَبَشرْهُ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ(7)
إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ لهَُمْ جَنَّت النَّعِیمِ(8)
خَلِدِینَ فِیهَا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَ هُوَ الْعَزِیزُ الحَْکیمُ(9)
خَلَقَ السمَوَتِ بِغَیرِ عَمَدٍ تَرَوْنهَا وَ أَلْقَى فى الاَرْضِ رَوَسىَ أَن تَمِیدَ بِکُمْ وَ بَث فِیهَا مِن کلِّ دَابَّةٍ وَ أَنزَلْنَا مِنَ السمَاءِ مَاءً فَأَنبَتْنَا فِیهَا مِن کلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ(10)
هَذَا خَلْقُ اللَّهِ فَأَرُونى مَا ذَا خَلَقَ الَّذِینَ مِن دُونِهِ بَلِ الظلِمُونَ فى ضلَلٍ مُّبِینٍ(11)
ترجمه آیات
به نام خدا، که رحمتى عمومى ، و رحمتى خاص مؤ منین دارد
الم (1)
این آیه هاى کتابى است سراسر حکمت ، (کتابى که جایى براى لهو در آن نیست ) (2)
کتابى که هدایت و رحمت براى نیکوکاران است (3)
آن کسانى که نماز گزارند و زکات دهند، و خود به دنیاى دیگرى یقین دارند (4)
آنان قرین هدایتى از پروردگار خویشند، و آنان خود رستگارانند (5)
بعضى از مردم گفتار بازیچه را میخرند، تا بدون علم مردم را از راه خدا گمراه کنند، و راه خدا را مسخره گیرند، آنان عذابى خفت آور دارند (6)
و چون آیه هاى ما را بر آنان بخوانند، تکبرکنان پشت کنند و بروند، گویى آن را نشنیده اند، تو گویى گوشهایشان کر است ، اینگونه افراد را به عذابى غم انگیز نوید ده (7)
(در مقابل ) کسانى که ایمان آورده ، و کارهاى شایسته کرده اند، بهشتهاى پر از نعمت دارند (8)
که جاودانه در آن متنعم باشند، و این وعده درست خدا است ، که نه ضعف در او راه دارد، و نه لغو، بلکه نیرومند و حکیم است (9)
2
آسمان ها را بدون ستونى که شما ببینید بیافرید، و در زمین لنگرها انداخت ، تا که شما را نلرزاند و در آن از همه گونه جانوران پراکنده کرد، و از آسمان آبى نازل کردیم ، و در آن همه گونه گیاه خوب رویاندیم (10)
این خلقت خدا است ، پس شما هم به من نشان دهید، غیر از خدا که شما خدایشان پنداشته اید چه چیزى خلق کرده اند، (خودشان اعتراف دارند که جز خدا خالقى نیست ، پس علت شرکشان خلقت نیست )، بلکه علت شرک این ستمکاران این است که در ضلالتى آشکار قرار دارند (11)
بیان آیات
3
مضامین سوره مبارکه لقمان و غرض از نزول آن
غرض این سوره - به طورى که آغاز و انجام آن ، و نیز سیاق تمامى آیات آن اشاره مى کند - دعوت به توحید و ایقان و ایمان به معاد، و عمل به کلیات شرایع دین است
از ابتداى سوره پیداست که درباره بعضى از مشرکین نازل شده ، که مردم را از راه خدا و شنیدن قرآن ، به وسیله تبلیغاتى دروغ جلوگیرى نموده ، مى خواستند مساله خدا و دین را از یاد مردم ببرند، اتفاقا روایت وارده در تفسیر آیه ((و من الناس من یشترى لهو الحدیث ...(( - به طورى که خواهید دید - نیز همین را مى گوید
پس این سوره نازل شد تا اصول عقاید و کلیات شرایع حق را بیان نماید، و در برابر احادیث سرگرم کننده آنان مقدارى از داستان لقمان و مواعظش را ایراد کرده است
و این سوره - به شهادت سیاقى که آیات آن دارد - در مکه نازل شده ، و یک ى از آیات بر جسته آن آیه ((ذلک بان الله هو الحق و ان ما یدعون من دونه هو الباطل ...(( است .
تفسیر مفردات این آیات در سوره هاى قبل گذشت ، چیزى که تذکرش لازم است این است که : ((کتاب (( را به لفظ ((حکیم (( توصیف کرده ، و این دلالت دارد بر اینکه هیچ لهو الحدیثى در آن وجود ندارد، بلکه نقطه ضعف و درزى ندارد که سخن باطل و لهو الحدیث بخواهد آن را پر کند، و نیز آن را توصیف کرد به دو وصف ((هدى (( و ((رحمه للمحسنین (( تا صفت حکیم بودن قرآن را تکمیل کند، پس قرآن به سوى واقع و حق هدایت مى کند، و به واقع نیز مى رساند، نه مثل لهو الحدیث که انسان را از مهمش باز داشته ، و به واقعى نمى رساند، و نیز قرآن رحمت است ، نه نقمت تا از نعمت باز بدارد
آن گاه محسنین را توصیف و معرفى نموده به این که نماز مى خوانند و زکات مى دهند، که دو رکن مهم عملند، و به این که داراى ایقان به آخرتند، و معلوم است که یقین به آخرت مستلزم یقین به توحید و رسالت و همه شرایط و مراحل تقوى نیز هست ، و همه این توصیف ها که براى کتاب کرده در مقابل لهو الحدیث است ، و دارد به کسى که گوش به لهو الحدیث مى دهد، مى گوید: به این حقایق گوش کن ، نه به لهو الحدیث
نکوهش کسى که براى منصرف ساختن مردم از حقائق و معارف قرآن ، به ترویج ((لهوالحدیث (( مى پرداخته است .
4
کلمه ((لهو(( به معناى هر چیزى است که آدمى را از مهمش باز بدارد، و لهو الحدیث آن سخنى است که آدمى را از حق منصرف نموده و به خود مشغول سازد، مانند حکایات خرافى ، و داستانهایى که آدمى را به فساد و فجور مى کشاند، و یا از قبیل سرگرمى به شعر و موسیقى و مزمار و سایر آلات لهو که همه اینها مصادیق لهو الحدیث هستند
((لیضل عن سبیل الله بغیر علم (( - مقتضاى سیاق این است که مراد از ((سبیل الله (( قرآن کریم ، و معارف حق و صحیح ، از اعتقادات ، و دستور العملها، و به خصوص داستانهاى انبیاء، و امم گذشته بوده باشد، چون لهو الحدیث و خرافات ساخته و پرداخته فکر انسانهاست که است دست به دست گشته ، در درجه اول معارض با این داستانهاى حق و صحیح است ، و در درجه دوم بنیان سایر معارف حق و صحیح را در انظار مردم سست نموده ، و سپس منهدم مى سازد
موید این معنا جمله بعدى است که مى فرماید: ((و یتخذها هزوا((، یعنى حدیث را مسخره مى کند، چون نام خرافات نیز حدیث است ، و همین باعث وهن هر حدیثى مى شود، و سبب مى گردد مردم احادیث واقعى را نیز به سخریه بگیرند
پس همان طور که گفتیم مراد از ((سبیل الله ((، قرآن است ، بدان جهت که مشتمل بر قصص و معارف است ، و گویا مراد کسى که خریدار لهو الحدیث است این است که مردم را از قرآن منصرف نموده و گمراه نماید، و قرآن را به سخریه بگیرد به این که به مردم بگوید این نیز حدیثى است مانند آن احادیث ، و اساطیرى است چون آن اساطیر .
جمله ((بغیر علم (( متعلق به کلمه ((یضل (( است ، و در حقیقت وصف ضلالت گمراهان است ، نه ضلال گمراه کنندگان ، هر چند گمراه کنندگان نیز علم ندارند، آنگاه ایشان را تهدید مى کند به اینکه ((اولئک لهم عذاب مهین - ایشان عذابى خوارکننده دارند((، چون در دنیا مغرور و متکبر بودند
توصیف خریدار لهو الحدیث : گویا گوشش در برابر تلاوت قرآن کر است .
در این آیه آن کسى را که خریدار لهو الحدیث بود، توصیف مى کند و کلمه ((وقر(( به معناى بار سنگین است ، و مراد از اینکه فرمود: ((گویا در دو گوشش وقر است (( این است که گویا چیزى به گوشهایش بسته که از شنیدن جلوگیرى مى کند. بعضى هم گفته اند: ((اصلا این کلمه کنایه از کرى است ((
و معناى آیه این است که چون بر این خریدار لهو الحدیث آیات قرآنى ما قرائت مى شود، پشت مى کند، و از آن رو مى گرداند و استکبار مى ورزد، مثل اینکه اصلا آن را نشنیده باشد، گویى کر است ، پس تو او را به عذابى دردناک بشارت ده