لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
مقدمه :
چاروق دوزی هنر سنتی و دستی شهرستانهای قوچان و بجنورد می باشد و چاروق به نوعی پاپوش گفته می شود که شبیه به قایق بوده و در محل انگشتان پا با قوسی به طرف بالا برگشته است که درگذشته مورد مصرف عموم بوده با این تفاوت که چاروق برای طبقه اعیان دارای تزئینات بوده و مردم عادی بدون تزئین و ساده آن را استفاده می کردند
هدف از انجام این گزارش و تحقیق دراین مورد خاص ، نشان دادن این وصنعت بودکه مخصوص بجنورد است . ضمن آنکه بعد از تحقیق دراین مورد و دیدن مراحل کار خودم بیش از پیش به این حرفه مورد علاقمند شدم و امید آن دارم که بتوانم فرهنگ و آداب و رسوم سنتی منطقه خود را به خوبی بشناسانم .
عمده تحقیق میدانی بود به جز مواردی اندک که لازم بود از مقالات بهره گرفت .لازم است از استادکاران گرامی ،آقایان حسینعلی محمد زاده و حسین محمد زاده ، کمال تشکر و قدردانی راداشته باشم که در رجوع برای این تحقیق ،نهایت راهنمایی را برای من داشتند . همینطور از استاد گرامی ام ، سرکار خانم شریفی نیا که باعث شدند دید من نسبت به صنایع دستی کشور و فرهنگم بازتر شود .
مواد اولیه
چرم دباغی شدة گاو و گوساله قالبهای چوبی ،نخ ابریشم ، نخ گلابتون ،نخ قندی ، ابزارکار کفاشی مانند مشته ، صیقال ،سوراخ کن و ............
دباغ خانه چرم
ساخت خودچرم سنتی است . چرم مورد نیاز برای ساخت چاروق را دباغی شده فراهم می کنند . قدیم دربجنورد ، دو دباغ خانه وجود داشته که چرم مورد نیاز چاروق دوزان را فراهم می کرده است . ولی الان در بیشتر از سه , چهار شهر کشور ، دباغ خانه وجود ندارد که می توان اصفهان ،همدان و زنجان را نام برد و کارگاه های آنها به همان صورت سبک قدیم است .
(( تهیه چرم دباغی به این ترتیب است که پــوست حیــوانی مانندگاو و یا گوسفند را بعد از ذبح از گوشت جدا کرده و پــشت ورویـش را درخمیر
آرد جو می خوابانند و بعـد از30-20 روزآن را خارج می کنـندکه بعد از این مدت ،موهـای پوست به راحتی با کاردک کنده می شــودو بعد از کنـــدن مــو و خشک شدن ، آن را درون خــــوراک مـازو قـــرار مـــی دهند که این مازو از میوه درختی درکردستـــــان تهـیه می شود و این میـــــوه شبیه به فندق بوده که میوه را کوبیـــــده و به آرد تبدیــل می کنند و درون آب حــــل می کنند و بعد از آن چــرم را درونش قرار می دهند و بعد از خارج نمـــودن از مازو , چرم را شسته و خشک می کنند و رنگ گیاهی روی سطح خــــارجی آن می مالند تابه رنگ نارنجی تا قرمز در آید و سپس این چرم دبــاغی شده را به شکل مثلث یا مستطیـــل برش می دهند .))
تعریفی از چاروق
چاروق نوعی کفش سنتی مخصوص شمال خراسان است . حدود 50-40 سال قبل استفاده می شد . از 40 سال به این طرف، کم کم با آمدن ماشین و کفش های جدید ، استفاده نشد تا حدود سال 60 که آقای حسین محمد زاده ، به آن جنبه تزئینی بیشتری دادند . و انواع مختلفی از آن ساختند که دیگر از بین نرود و به واسطه ارتباطی که با ادارات مختلف ازجمله جهاد ، صنایع دستی ، میراث فرهنگی ،ارشاد همبنطور شرکت در نمایشگاهها داشتند باعث شدکه بمانند . در میدان شهید بجنورد ، بازارچه ای است که درقدیم به بازار کفاشان معروف بوده که در آن همه استاد چاروق دوز و نوعی کفش های سنتی دیگر بود ولی امروزه اغلب مغازه ها ی این بازارچه به محل فروش هنرهای دستی ترکمن اختصاص دارد . درخصوص استادکاران قدیمی این بازارچه ،آقای حسین محمد زاده می گویند : قدیمی ترین استادکاران آن بازارچه پدر ما است . 5 تا پسر داشته که من کاراو را ادامه دادم .
نقش هاو مراحل ساخت ، همان طرز قدیم است تمامی مراحل ساخت چاروق از ابتدا تا انتها یعنی ساخت رویه وزیره و .......... توسط خود این دو استاد کار انجام می شود .
ویژگی چاروق اصیل که نکته بسیار جالبی است ،این است که :
دو لنگ کفش ، چپ و راست ندارند .
کلاً زیره ، رویه و پشت آن از یک تکه چرم است یعنی محل دوخت آن فقط ازیک قسمت به نام شیرازه است .مواد اولیه آن ، چرم طبیعی گاو و گوساله است . نوع گاوی آن درکفش های زنانه و مردانه استفاده می شود و نوع گوساله آن برای کفش های بچه گانه . و
دلیل آنکه از چرم گوساله و یا قسمتهای نرم گاو برای چاروق بچه گانه استفاده می شود ، آنست که نرم تر است و پا را اذیت نمی کند .
برش ها اکثراً ذهنی است والگوزیاد استفاده نمی کنند . نخ هایی هم که برای تزئین استفاده می شود بیشتر نخ ابریشم و گلابتون است .
بیشتر قالبهای قدیم را استفاده می کنند که از چوب چنار است و دست ساز هستند ولی نوع های جدید آن کارخانه ای هستند . درقدیم چون آب و هوا خیلی سرد بوده و برف نسبتاً زیاد بوده است , چاروق ها را با جوراب های پشمی ضخیمی می پوشیدند و قالبها را نسب به الان بزرگتر درنظر می گرفتند که چاروق نسبت به پا مقداری بزرگتر بود .
می توان گفت درقدیم ، نوع کفشی که می پوشیدند مخصوصاً مردانه ، همین چاروق ها بودند ولی الان استفاده عمومی ندارد و بیشتر جنبه تزئینی دارند و درمراسم های سنتی به همراه لباس سنتی استفاده می شود .
چاروق نوعی سنتی آن است و لی نوع جدید آن کفش چاروق است که قسمت دماغه چاروق را ندارد و بیشتر به عنوان روفرشی استفاده می شود .
در قدیم ،زیره دیگری به چاروق می خورده ،یعنی یک زیره به قسمت پاشنه ویک زیره به قسمت پنجه و به آنها چاروق های چهارپینه می گفتند ، یعنی هر جفت چهارپینه داشت . اکثرا
ً هم آن زیره را از یک جنس مقاوم مثل پادوش ( چرم گاومیش ) می زدند ولی الان که جنبه تزئینی دارد ، دیگر این کار را نمی کنند .
با آمدن ماشین ، دوخت چاروق برای مدت کوتاهی به فراموشی سپرده شد تا اینکه به توصیه محمد نداقی به دولت که شاهد استقبال کشورها از چاروق های ایرانی بوده است , دوباره این هنر زنده شد .
ابزارکار
ابزارکار ، همان ابزار کارکفاشی است به جزیکی دو مورد.توضیحات مختصری درباره هریک از ابزار :
- مشته ß نازک کردن چرم و کوبیدن آن
- گزن صاف ( تیغ برش ) ßبرش چرم
- گزن سرکش ß لویس کردن ونازک کردن رویه و زیره
- تسمه کش ßعبور دادن تسمه چرمی
- چوب صیقال ß صاف کردن و پرداخت
- قلم سوراخ کن ß سوراخ کردن بندها ( سوراخ کن های بزرگ برای نقش های بزرگ و سوراخ کن های کوچک برای نقش های کوچک )
-درفش ß دوخت و دوز ( سرهای کلفت آن برای دوخت زیره کفش بانخ کلفت )
- قالب کش ßبیرون کشیدن قالب ازکفش چاروق . به این ترتیب که کفش راکه دوخته شده و خشک شده می خواهند از قالب بیرون بیاورند , قسمتی از قالب کش به زیر پا می رود ونوک آن در سوراخ قالب , گیر می کند ومی کشند و به این ترتیب قالب بیرون می آید .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
14
موضوع:
تاریخ هنر چین
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
صنایع دوره سنگی 4
هنر رسمی و عصر مفرغ 10
نقشه 21
1
مقدمه:
چین، در سرتاسر تاریخ طولانی ثبت شدهاش، توانسته است مرزهایش را تقریباً بدون آنکه خود به تهاجمی دست زند حفظ کند. این امر مسلم که هر ادبیات و هم هنرها در چین در طی چندین هزاره وابستگی متقابل بسیار چشمگیری داشتهاند، خود مؤید این نظر است که فرهنگ چین نیز به همین اندازه عاری از گسست بوده است. با این همه، فرهنگ چینی که تجلی آن را در هنرها و هنرهای کاربردی مییابیم، سنتی ناب و خالص نبوده است.
کنجکاوی و علاقه به نقشمایههای خارجی که از همسایگان شرقی و غربی وام گرفته میشده به استادی در فن و گنجینهای غنی از سبکهای مختلف شکل داده است، اما عشق به سنت، حفظ تجانس را تضمین کرده است. هرگاه نقشمایهها و سبکها جذب سنت چینی شدهاند، در طی قرون، هم سو با علاقه به کهنگرایی که در بخش اعظم هنر چینی جاری است بارها از نو سربرداشتهاند. همین علاقه ما را به این دیدگاه سوق میدهد که چین فرهنگ هنری کی پارچه و خود بسندهای دارد.
یکی از پرنفوذترین واردات پذیرش آیین بودایی و در قرن دوم قم بود که فرهنگ دینی و فلسفی جدیدی را با هنر و شمایلنگاری ملازم آن به چین آورد. در پی آن، سبکهای جدید نقاشی فیگور و پیکرهسازی، و نیز الگوهای جدید در طراحی معابد، اثاث و تزیینات آنها لازم افتاد؛ جذب اینها قرنها به طول انجامید.
بخش اعظم هنر بودایی از سنتهای آسیای مرکزی الهام میگرفت که خود ریشه در الگوی اصلی در شمال هند داشتند. در چین، شمایلنگاری بودایی نقشی مهم در پیکرهسازی و نقاشی داشته است. پیکرههای بزرگ مقایس پیش از این، قالب هنری بومی مهمی نبودند، اما در قرون پنجم و ششم دیگر نقش برجستههای باابهت و پیکرهای سنگی بیتکیهگاه برای غار. معبدها و بناها چوبی ساخته میشد. در سدههای میانه، و بعدتر، سبکهای هنری تبتی، مغولی و گورکانیان هند در چین در دورههای محبوبیت و نفوذ یافتند، اما تأثیر آنها در کل چندان گسترده نبود.
رشد لایهبندی در جامعة چین تنوع بیشتر در سبکهای هنری و تنوع بیشتر در مواد و مصالح کار را اقتضا میکرد. از همان مراحل اولیه، مهارت در تزیینات سطح، چه باکنده
2
کاری روی سنگ یا ریختهگری فلزات، در چین به وجود آمد. نقشمایههای به کار رفته به صورت تزیینات نقش شده بر سفالینهها تا به امروز باقی ماندهاند.
از دورة زمامداری دودمان هان، نقاشی و خوشنویسی معتبرترین شاخهها هنر بیانی بودهاند. این هنرها، که اهل قلم نیز دستی در آنها داشتند، با فلسفة زندگی آنان عجین است. خوشنویسی، که از دیرباز یکی از قالبهای جدی هنر تلقی میشده است. بیانگر قدرت شخصیت خطاط است و بنابراین چیزی فراتر از کلمات نوشته شده را بیان میدارد.
در قرن بیستم، به دلایل سیاسی و عقیدتی، شاهد تلاش برای وارد کردن سبک خارجی (به صورت نقاشی رنگ روغن و پیکرهسازی روسی) به منظور پرکردن خلأ مفروض در هنرهای بومی معاصر بودهایم. به سفارش حکومت مؤسساتی برای تعلیم نقاشان و پیکرهسازی برای تولید «هنر رسمی» با سبک و شیوهای بیگانه با سبکهای تثبیت شدة چینی به وجود آمده است. این امر در شکل فعلیاش شاید حرکتی گذرا باشد، اما به هر حال حرکتی است که با خود تغییری عظیم در آموزش هنر و درک بیشتر کاربردهای هنر به همراه آورده است و شاید در چین تأثیراتی ماندگار داشته باشد.
با این که هنرها و هنرهای کاربردی در چین، پیوسته مفاهیم خارجی در جذب کردهاند، همگی گویی سبکی قابل شناسایی دارند؛ و این گواهی است بر ثبات جامعة چین. در جامعهای چین تجاری، تماس با خارج عمدتاً از طریق داد و ستد بوده است، گو که در زمانهایی تجارت به معنای پیشکش دادن و گرفتن و مبادله به معنای ادای احترام بوده است. هر تلاشی برای شناساندن سبک چینی باید پیچیدگی فرهنگیای را لحاظ کند که طی پنج هزار سال ساخته شده بی آن که چیزی را به دور بیندازد. کهنگرایی در چین، که با پیچیدگی بسیار غریبی همراه بوده است، گویی سبب شده که ذوقی متکی به خویش دست نخورده باقی ماند و سبکی چند وجهی خلق شود.
4
صنایع دوره نوسنگی
حدود هزارة پنجم تا قرن هجدهم قبل ازمیلاد
در شبه قارة چین دورة نوسنگی مردمانی میزیستند که در گسترهای وسیع پراکنده بودند، در کنار درههای رود زرد و شاخابههای آن، در دشتهای باتلاقی شاندونگ کنونی، و در سمت جنوب بر کنارة یانگ تسه و دورتر. دست که از هزارة پنجم قم این اقوام گوناگون در دهکدههایی سکونت داشتند، زمین را شخم میزدند، شکار و ماهیگیری میکردند. از همان اوایل این دوره خوک و سگ را اهلی کردند و ظروف گلی و ابزاری ساده از سنگ و استخوان [1] ساختند. امروزه از روی شکل و نقوش سفالینههای آنان ذوق بصریشان را میتوان ارزیابی کرد. تا جایی که ما میدانیم، از دورة نو سنگی هیچ کندهکاری یا دیوارنگارهای باقی نمانده است، و به نظر میرسد که هنرمندان این جوامع سفالگران بودهاند. آنان ظروف سفالی را به روش فتیله چین، ورقهای، یا حجمسازی در اشکال مختلف که رفته رفته متنوعتر میشد میساختند و در دمای پایین میپختند. در اغلب جوامع نوسنگی ظروف با دو کیفیت تولید میشد. سفالینههای خاکستری با اثر ریسمان فشرده بر آن برای استفادة روزمره به تعداد زیاد تولید میشد، اما ظروف با صناعت و تزیینات ظریفتر نیز یافت میشدند. ظروف اولیة منطقة شانشی (هزارة پنجم تا چهارم قم) و ظروف متعلق به جوامع ساکن شمال غرب (هزارة سوم تا دوم قم) یک دست و صیقل خورده بودند و نقوشی با گلابه به رنگهای مشکی، قرمز و سفید بر آنها ایجاد میشد؛ در جانب شرق و جنوب، مردمان سفالینة مشکی ظروفی بیآرایه با اشکالی غریب میساختند.
تصویر دورة طولانی بین حدود 4000 قم تا حدود 1700 قم، که هنوز کامل نشده است، نشان میدهد که نخستین سکونت گاهها در حوضة مرکزی رود زرد و در درة رود وی شکل گرفتند. در میان سکونت گاههای کرانة رود زرد در دورة نوسنگی، سکونت گاه واقع در بانپو در نزدیکی شیان کنونی بهتر از بقیه حفظ شده است؛ در آنجا دهکدهای بزرگ در کرانة رود از حفاری بیرون آمده و حفظ شده است. محوطة بانپو که احتمالاً در دو مرحله و در طی دورهای طولانی (ح 4000 تا 3000 قم) مسکون بوده است، از سکونت گاهی گسترده تشکیل شده با یک تاحیة مسکونی مشخص متشکل از خانههای مدور کوچک [2، 3] و یک محل اجتماعات، یکی ناحیة دفن مردگان دور از دهکده، و ناحیة سفال
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 27 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
بذر گندم و ذرت (کنترل و گواهی بذر)
نوشته شده توسط حسن مافی | چاپ یادداشت | 0 نظر
یکی از مشکلات کشاورزان در فرایند کشت گندم، عدم یکنواختی در سبز شدن بذور و استقرار بوته های گندم به تعداد مناسب در واحد سطح می باشد.با استقرار گیاهچه های گندم در تراکم مناسب در واحد سطح ضمن افزایش بازده مصرف نهاده ها از قبیل کود و سم، گندم به حداکثر ظرفیت تولیدی خودنیز می رسد.عدم آگاهی کشاورزان از تاثیر عوامل مختلف در رسیدن به سبز یکنواخت موجب تکرار این مشکل در هر سال می شود.
عوامل ذیل در استقرار و تراکم مناسب گیاهچه های گندم دخالت دارند.
1- میزان مصرف بذر
عوامل محیطی و ویژگیهای رقم بر میزان مصرف بذر تاثیر می گذارند. ویژگی های رقم گندم مانند وزن هزار دانه ، ارتفاع بوته ، خوابیدگی ( ورس ) ،قدرت پنجه زنی ، درصد جوانه زنی و سرعت رویش بذور از عوامل تعیین کننده میزان مصرف بذر در هر هکتار هستند.
دانه های سبک در هر واحد وزن، تعداد دانه بیشتری نسبت به دانه های سنگین دارند و هر چه وزن هزار دانه گندم کمتر باشد از نظر وزنی میزان مصرف بذر کاهش می یابد.
1
بذر گندم و ذرت (کنترل و گواهی بذر)
نوشته شده توسط حسن مافی | چاپ یادداشت | 0 نظر
یکی از مشکلات کشاورزان در فرایند کشت گندم، عدم یکنواختی در سبز شدن بذور و استقرار بوته های گندم به تعداد مناسب در واحد سطح می باشد.با استقرار گیاهچه های گندم در تراکم مناسب در واحد سطح ضمن افزایش بازده مصرف نهاده ها از قبیل کود و سم، گندم به حداکثر ظرفیت تولیدی خودنیز می رسد.عدم آگاهی کشاورزان از تاثیر عوامل مختلف در رسیدن به سبز یکنواخت موجب تکرار این مشکل در هر سال می شود.
عوامل ذیل در استقرار و تراکم مناسب گیاهچه های گندم دخالت دارند.
1- میزان مصرف بذر
عوامل محیطی و ویژگیهای رقم بر میزان مصرف بذر تاثیر می گذارند. ویژگی های رقم گندم مانند وزن هزار دانه ، ارتفاع بوته ، خوابیدگی ( ورس ) ،قدرت پنجه زنی ، درصد جوانه زنی و سرعت رویش بذور از عوامل تعیین کننده میزان مصرف بذر در هر هکتار هستند.
دانه های سبک در هر واحد وزن، تعداد دانه بیشتری نسبت به دانه های سنگین دارند و هر چه وزن هزار دانه گندم کمتر باشد از نظر وزنی میزان مصرف بذر کاهش می یابد.
3
افزایش ارتفاع بوته و حساسیت به خوابیدگی موجب کاهش مصرف بذر در هر هکتار می شود. هر چه درصد جوانه زنی بذر و قدرت پنجه زنی آن بیشتر باشد می توان میزان بذر کمتری مصرف نمود.
عوامل محیطی مانند رطوبت، حاصلخیزی خاک و علف های هرز در تعیین میزان مصرف بذر موثر هستند. در خاک های مناطق دیم و کم باران وبا حاصلخیزی ضعیف، برای کاهش رقابت بین بوته های گندم در جذب آب و غذا، بذر را به مقدار کمتر مصرف می کنند.
میزان مصرف بذر ممکن است در شرایط دیر کاشت و تراکم زیاد علف هرز افزایش یابد.
2-عمق کاشت
( دمای مطلوب و رطوبت کافی ) لازمه جوانه زنی بذور و سبز شدن گیاهچه های گندم می باشند . در کشت های سطحی و کم عمق جوانه زنی بذور گندم دچار نوسان های شدید رطوبت و دما می شوند.
ویژگی های بذر و عوامل محیطی نیز در تعیین عمق کاشت بذر گندم تاثیر می گذارند. ویژگی های بذر گندم مانند اندازه بذر ،مقدار پروتئین بذر ، طول کلئوپتیل و سرعت سبز شدن بذر در تعیین عمق کشت مطلوب موثرند. در ارقام پاکوتاه و نیمه پا کوتاه طول کلئوپتیل نسبت به ارقام پابلند کمتر می باشد. هر چه طول کلئوپتیل رقم گندم کوتاهتر باشد، عمق کاشت بذر گندم کمتر می گردد. در کشت عمیق تر، بذر های درشت و بزرگ سریع تر از بذر های کوچک سبز می شوند. افزایش مقدار پروتئین بذر موجب رشد سریع تراندام گیاهچه بذر پس از جوانه زنی می گردد. بذررا در خاک های سبک نسبت به خاک های سنگین عمیق تر می کارند. در مناطق دیم کاری و کم باران بذر را نسبت به مناطق پر باران وآبی در عمق بیشتر قرار می دهند.
3- تاریخ کاشت
مهمترین معیار برای تعیین زمان کاشت مطلوب گندم، عملکرد دانه می باشد. در تاریخ کاشت مطلوب، دما و رطوبت برای جوانه زنی بذر مناسب است و در نتیجه باعث افزایش جوانه زنی، قدرت گیاهچه و گسترش ریشه دهی در تمام ارقام گندم می شود. در کشت به موقع پنجه زنی و اجزاء عملکرد دانه گندم افزایش می یابد. در کشت زود هنگام، خاک خشک و رطوبت کمتری دارد و دمای خاک نیز بالا می باشد اما در شرایط دیر کاشت، خاک سرد و شرایط برای جوانه زنی و سبز شدن آن نامساعد است . در هر دو حالت تلفات بذر و مرگ گیاهچه افزایش می یابد .
3
دما و رطوبت از عوامل محیطی بسیار موثر در تعیین زمان کاشت گندم می باشند. برای جبران تلفات بذر و مرگ گیاهچه در کشت دیر هنگام میزان مصرف بذر را افزایش می دهند.
4-تماس بذر با خاک
بذر گندم در صورت تماس کامل با خاک، سرعت جوانه زنی و استقرار گیاهچه آن افزایش می یابد. عملیات خاک ورزی ثانویه ، تاثیر زیادی بر تماس بذر با خاک دارد. هر چه اندازه کلوخه های خاک بزرگتر و فاصله آنها از هم بیشتر باشد امکان تماس بذر با خاک کاهش می یابد و در نتیجه سرعت جوانه زنی بذر کمتر شده و احتمال تلف شدن بذر وجود دارد.
شکل (1)-یکنواختی در سبز شدن بوته های گندم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 27 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
232 مجموعه خلاصه پایان نامه های مرتبط با بانک کشاورزی
232
1
«بررسی عملکرد عملیات بانکداری بدونربا»
(هزینهیابی عقد قرضالحسنه و کارسنجی آن در بانک کشاورزی استان مرکزی)
1- مقدمه
در قانون عملیات بانکی بدونربا که از ابتدای سال 1363 در کشور به مورد اجرا گذاشته شد، جایگاه بانک به عنوان مؤسسهای پولی یا مالی تعریف نشده است، اما با مطالعه اهداف و وظایفی که برای آن شمرده شده، پی میبریم که قانونگذار، بانک را مؤسسهای جامع میپندارد که همه فعالیتهای مربوط به مؤسسات پولی و مالی را انجام میدهد. در حال حاضر انواع سپردهها در نظام بانکداری ایران به سه دسته تقسیم میشوند؛ سپرده قرضالحسنه جاری، سپرده قرضالحسنه پسانداز و سپرده سرمایهگذاری مدتدار.
سپرده قرضالحسنه جاری از جهت ماهیت حقوقی و نحوه عملکرد مانند سپرده دیداری در بانک
232 مجموعه خلاصه پایان نامه های مرتبط با بانک کشاورزی
232
3
های سنتی است. سپرده پسانداز از سپردههای رایج نظام بانکی ربوی است و ویژگی آن این است که اشخاص حقیقی و گاه حقوقی، وجوه مازاد بر هزینههای جاری خود را برای مدت نامعین به چنین حسابی واریز کرده و در قبال آن دفترچه پسانداز دریافت میکنند تا به هنگام نیاز وجوه مذکور را دریافت کنند. در بانکهای سنتی عموماً به اینگونه سپردهها بهره تعلق میگیرد. در بانکداری بدونربا پرداخت بهره ممنوع است، لیکن برای تشویق سپردهگذاران، اولویتها، امتیازات و جوایزی در نظر میگیرند.
ماهیت سپرده قرضالحسنه جاری و قرضالحسنه پسانداز، عقد قرض است و مطابق مفاد عقد قرض مالکیت وجوه به بانک منتقل میشود. این انتقال مالکیت، اختیاراتی را برای بانک به وجود میآورد که آثارش در تخصیص این منابع ظاهر میشود؛ به این ترتیب که بانکها با لحاظ کردن ذخایر قانونی و احتیاطی، بخشی از این وجوه را به اعطای وام
232 مجموعه خلاصه پایان نامه های مرتبط با بانک کشاورزی
232
4
قرضالحسنه اختصاص داده، بخش دیگر را از طریق سایر عقود بانکی به کار گرفته و کسب سود میکنند. قانون و دستورالعملهای عملیات بانکی بدونربا نیز تلویحاً این موضوع را پذیرفتهاند، به طوری که بانکها مطابق دستورالعملهای اجرایی قانون عملیات بانکی بدونربا مجاز شدهاند حداکثر ده درصد از کل تسهیلات اعطایی سالانه خود را در قالب قرضالحسنه پرداخت نمایند، مشروط به این که از جمع کل سپردههای پسانداز قرضالحسنه تجاوز ننماید.
در رابطه با سپرده سرمایهگذاری مدتدار، مطابق قانون عملیات بانکداری بدونربا ماهیت عقد در این گونه حسابها وکالت است؛ لذا این منابع به ملکیت بانک در نمیآید و از این رو بانکها ملزمند به عنوان وکیل سپردهگذاران عمل نموده و سپردههای این حساب را در قالب عقود اسلامی به گونهای بهکار گیرند که بیشترین منافع را برای موکلین خود حاصل نمایند. سود حاصله از محل این منابع با رعایت سهم بانک پس از کسر هزینه
232 مجموعه خلاصه پایان نامه های مرتبط با بانک کشاورزی
232
4
ها و حقالوکاله بین صاحبان این گونه سپرده تقسیم می شود.
طبق ماده 16 آییننامه فصل سوم قانون عملیات بانکی بدونربا، وام قرضالحسنه در موارد زیر پرداخت میگردد:
الف: تامین وسائل و ابزار و سایر امکانات لازم برای ایجاد کار جهت کسانی که فاقد این گونه امکانات میباشند در شکل تعاونی.
ب: کمک به امر افزایش تولید با تاکید بر تولیدات کشاورزی، دامی و صنعتی.
ج: رفع احتیاجات ضروری.
اعطای قرضالحسنه در خصوص بند الف، طبق ماده 2 دستورالعمل اجرایی، به شرکتهای تعاونی تولیدی و خدماتی به منظور ایجاد کار اختصاص مییابد.
اعطای قرضالحسنه مذکور در بند ب، به کارگاهها و واحدهای تولیدی متعلق به اشخاص حقیقی و حقوقی به منظور کمک به افزایش تولید، در موارد ذیل، اختصاص مییابد:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
بررسی روند روبه کاهش سرمایه اجتماعی
بیان مسئله : سرمایه اجتماعی واژه ای است که به تازگی وارد حوزه علوم اجتماعی گردیده است. درزمینه بررسی روند ویافتن علت وعوامل تاثیرگذاربرآن مطالعات وسیعی توسط صاحبنظران و دانشمندان علوم مختلف،ازجمله نظریه پردازانی همچون پیربوردیو، جیمزکلمن،رابرت پوتنام وفرانسیس فوکویاما صورت گرفته که تعاریف متعددی ازسرمایه اجتماعی ارائه کرده اند.
"اصطلاح سرمایه اجتماعی نخستین باردراثرکلاسیک جین جاکوب، به نام مرگ و زندگی در شهرهای بزرگ آمریکایی (1961) به کاررفته است. این اصطلاح در دهه 1980 توسط جیمز کلمن- جامعه شناس آمریکایی- درمعنای وسیع تری مورد استفاده قرارگرفت و رابرت پوتنام - دانشمند علوم سیاسی - نفردومی بود که بحثی قوی و پرشوررا درمورد سرمایه اجتماعی و جامعه مدنی درایتالیا و ایالات متحده برانگیخت." ( فوکویاما ،1379: 10 ).
"پیربوردیو(1985) - جامعه شناس فرانسوی - نظریه بسط یافته ایی ازسرمایه اجتماعی مطرح می کند. ازنظربوردیو سرمایه همزمان هم مربوط به علم اقتصاد است وهم مجموعه ایی از روابط مبتنی برقدرت که قلمروها وتعاملات اجتماعی مختلفی را بوجود می آورد و معمولا نامرتبط با علم اقتصاد تصورمی شود. سرمایه فرآیندی است که ذاتا با قدرت پیوند دارد. درواقع استنباط بوردیو ازسرمایه به گونه ایی است که او تقریبا سرمایه و قدرت را مترادف با هم می داند. او بین شبکه های اجتماعی که یک فرد درآنها جای گرفته، وازدل این این شبکه ها است که سرمایه اجتماعی پدیدارمی شود، و پیامدهای روابط اجتماعی، تفاوت قائل می شود. یعنی، شبکه های اجتماعی را نباید صرفا با تولیدات روابط اجتماعی برابردانست، زیرا چنین کاری شبکه های اجتماعی را نامرئی می سازد. شبکه هایی که می توانند بسیارمتراکم باشند ولی درعین حال به دلیل عدم
3
دسترسی به آنها نمی توانند منابعی را تولید کنند."(فیلیپس،1385: اینترنت) .
"به نظربوردیو سرمایه هرمنبعی است که درعرصه خاصی اثرگذارد و به فرد امکان دهد که سود خاصی را ازطریق مشارکت دررقابت برسرآن بد ست آورد. سرمایه از نظر بوردیو سه شکل اساسی دارد:
اقتصادی: که قابل تبدیل شدن به پول است و به شکل حقوق مالکیت قابل نهادینه شدن است.
فرهنگی: که دربرخی شرایط به سرمایه اقتصادی تبدیل می شود و به شکل کیفیت آموزشی
نهادینه می گردد.
سرمایه اجتماعی: که ازتعهدات اجتماعی ساخته شده است و تحت برخی شرایط قابل تبدیل به سرمایه اقتصادی می باشد و یا ممکن است درشکل یک عنوان اشرافی نهادینه شود."(اکبری، 1383 : 23 ).
"پیربوردیوبرتبدیل پذیری اشکال مختلف سرمایه به نوع اقتصادی آن تاکید دارد. وی سرمایه اقتصادی را به عنوان کارانسانی انباشته شده تعریف می کند. پس کنشگران ازطریق سرمایه اجتماعی می توانند دسترسی مستقیمی به منابع اقتصادی ( وامهای یارانه ایی، راهنمای سرمایه گذاری و...) داشته باشند. آنها می توانند سرمایه فرهنگی خود را ازطریق تماس با کارشناسان یا افراد معتبرافزایش دهند ویا به گونه ایی دیگر، آنها می توانند با موسساتی که اعتبارات با ارزش عرضه می دارند مرتبط شوند."(فیروزآبادی،1384: 117)
جیمزکلمن مانند بوردیو مفهوم سرمایه اجتماعی را ازاقتصاد به جامعه شناسی آورد. " کلمن سرمایه اجتماعی را برحسب کارکردی که دارد تعریف می کند. به عقیده اواین مفهوم نه یک موجود منفرد، بلکه دربرگیرنده موجودیتهای مختلفی است که تمامی آنها دردوعنصر مشترک هستند، یعنی همه آنها جنبه ایی ازساخت اجتماعی را درخود دارند و واکنش معینی ازکنشگران را دردرون این ساختار تسهیل می کنند. سرمایه اجتماعی همانند دیگر اشکال سرمایه مولد
4
است و رسیدن به اهدافی را امکانپذیرمی سازد که درنبود آن، دسترسی به آن اهداف ناممکن خواهد بود. سرمایه اجتماعی همانند سرمایه مادی و سرمایه انسانی، کاملا قابل مبادله نیست، اما می تواند مختص به فعالیتهای مشخصی باشد. شکل مشخصی ازسرمایه اجتماعی که درتسهیل بعضی ازکنشها ارزشمند است، می تواند برای کنشهای دیگربی فایده و یا حتی مضرباشد. سرمایه اجتماعی برخلاف اشکال دیگرسرمایه درذات ساختارروابط میان کنشگران وجود دارد.
کلمن پس ازاین تعریف ازسرمایه اجتماعی، مجموعه های مختلفی ازکنشها، پیامدها و روابط را سرمایه اجتماعی می نامد. ازنظراو سرمایه اجتماعی ذاتا قادربه کاراست و سرمایه اجتماعی هر آن چیزی است که به مردم و نهادها امکان عمل می دهد. بنابراین، سرمایه اجتماعی یک مکانیزم، یک شی و یا یک پیامد نیست، بلکه بطور همزمان هریک یا تمامی آنها است.
سرانجام اینکه سرمایه اجتماعی ازنظرکلمن به لحاظ هنجاری و اخلاقی خنثی است. یعنی نه مطلوب است و نه نامطلوب. و صرفا با فراهم کردن منابع لازم، وقوع کنشها را امکانپذیر می سازد." (برگرفته ازکلمن، 1377 : 462 ).
سرمایه اجتماعی ازنظراو یک شی واحد نیست. انواع چیزهای گوناگونی است که دو ویژگی مشترک دارند:
1 ) جنبه ایی ازیک ساخت اجتماعی هستند.
2 ) تسهیل گرکنشهای افراد درون ساختها هستند.
فوکویاما تعریف دیگری ارائه می دهد. او سرمایه اجتماعی را اینگونه تعریف می کند: "سرمایه اجتماعی را به سادگی می توان به عنوان وجود مجموعه معینی ازهنجارها یا ارزشهای غیررسمی تعریف کرد که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میانشان مجازاست، درآن سهیم هستند. مشارکت درارزشها وهنجارها به خودی خود باعث تولید سرمایه اجتماعی نمی گردد، چرا که این ارزشها ممکن است ارزشهای منفی باشد." (فوکویاما،1379
4
: 11 ).
رابرت پوتنام تعریف دیگری ازسرمایه اجتماعی ارائه می دهد. " او برنحوه تاثیرسرمایه اجتماعی بررژیمهای سیاسی و نهادهای دموکراتیک تاکید کرده است. ازنظراوسرمایه اجتماعی مجموعه ایی ازمفاهیمی مثل اعتماد، هنجار، شبکه های ارتباطی میان افراد یک اجتماع می باشد. سرمایه اجتماعی وسیله ایی برای رسیدن به توسعه سیاسی واجتماعی درسیستمهای مختلف سیاسی است. پوتنام براعتماد تاکید زیادی می کند. ازنظراواعتماد و ارتبا ط متقابل درشبکه های اجتماعی به عنوان منابعی هستند که درکنشهای اعضاء جامعه موجود است." ( علاقه بند،1384: اینترنت).
و بالاخره می توان گفت "سرمایه اجتماعی ازمجموعه هنجارها و ارزشهای موجود درسیستمهای فکری، علمی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جامعه منتج می شود و این هنجارها و ارزشها حاصل تاثیرنهادهای اجتماعی واقتصادی ما است که دارای ویژگی اعتماد متقابل، تعامل اجتماعی، احساس هویت جمعی و گروهی وغیره است."(علاقه بند، 1384: اینترنت).
مفاهیمی همچون اعتماد، همکاری وهمیاری میان اعضاء یک گروه یا جامعه شکل دهنده نظامی هدفمند است که باعث دستیابی به اهداف ارزشمند گروه می شود. ازاین رو شناخت عوامل موثر درتقویت یا تضعیف سرمایه اجتماعی می تواند به جوامع، درگسترش ابعاد سرمایه اجتمای کمک نموده و موجب افزایش عملکرد اجتماعی واقتصادی افراد درجوامع گردد.
"ازجمله عناصرمهم سرمایه اجتماعی اعتماد ومشارکت است. اعتماد مردم به یکدیگر، مردم به حکومت و نهادهای اصلی جامعه، اعتماد نهادهای مذکوربه یکدیگر و اعتماد حکومت و این نهادها به مردم ، وجوه مختلف اعتماد اجتماعی را شکل می دهند. ازسوی دیگردرستکاری، صداقت، وفای به عهد، انصاف وعدالت ارزش های اعتمادآفرین هستند