لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 25 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
امام صادق(ع) و دانش پزشکی................................................................................. & 2
امام صادق (ع) و پزشکی
دانش پزشکى امام صادق علیه السلام و طبیب هندی
بدون تردید، علوم حضرات معصومین علیهم السلام اکتسابى نیست و آنچه از ذهن شفاف و نورانى آن بزرگواران انعکاس مىیابد، اشعههایى از انوار الهى است که از پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله تا معصوم چهاردهم امام زمان(عج) نسلى بعد از نسل، به یادگار مانده و زمینیان را بهرهمند ساخته است. اگر غیر از این بود، مىبایست علوم آنها مقطعى و زودگذر باشد و جز در عصر خویش، کاربردى آن هم در همه زمینهها، بدون کمترین تخلف نداشته باشد و در برخورد با شخصیتهاى علمى هم عصر خود و عالمان قرون بعد، منفعل گردد.
جستجوى مفصل این نکته را به عهده خوانندگان محترم گذاشته و تنها مناظره زیر را که به علم پزشکى امام صادق علیه السلام اشاره دارد. نقل به مضمون مىکنیم.
روزى امام صادق علیه السلام به مجلس منصور دوانیقى وارد شد. طبیب هندى کنار خلیفه نشسته بود. او کتابهایى که در موضوع «علم طب» نگاشته شده بود را براى خلیفه مىخواند تا ضمن سرگرم ساختن او بر معلومات خلیفه بیفزاید.
امام صادق علیه السلام در گوشهى مجلس نشست. بارانى از هیبت و ابهت از چهره حضرت مىبارید. مدتى گذشت. هنگامى که طبیب از خواندن کتابها فارغ شد، نگاهاش به امام صادق علیه السلام دوخته شد. لحظاتى مشغول تماشاى سیماى حضرت شد. ابهت و صلابت امام تنش را لرزاند. نگاهاش را به سوى خلیفه برگرداند و با این سؤال سکوت را شکست:
امام صادق(ع) و دانش پزشکی................................................................................. & 2
- این مرد کیست؟
- او عالم آل محمد(صلی الله علیه و آله) است.
- آیا میل دارد از اندوختههاى علمى من بهرهمند گردد؟
- نگاه خلیفه روى امام قرار گرفت. قبل از این که چیزى بگوید،امام لب به سخن گشود:
- نه!
- طبیب که از پاسخ امام شگفتش زده بود، پرسید:
- چرا؟
- چون بهتر از آنچه تو دارى، در اختیار دارم.
- چه چیز در اختیار دارى؟
- گرمى را با سردى معالجه مىکنم و سردى را با گرمى، رطوبت را با خشکى درمان مىکنم و خشکى را با رطوبت و آنچه را که پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) فرموده به کار مىبندم و نتیجه کار را به خداوند وامىگذارم.
سپس به سخن جدش رسول الله اشاره کرده، افزود: «معده خانه هر بیمارى و پرهیز، سر هر درمان است.»
طبیب هندى براى این که سخنان امام را سبک جلوه دهد، پرسید:
- مگر طب غیر از اینها است که گفتى؟!
- امام فرمود:
- گمان مىکنى من مثل تو اینها را از کتابهاى طبى آموختهام؟!
- حتما، غیر از این، راهى براى فراگیرى علم طب وجود ندارد.
امام صادق(ع) و دانش پزشکی................................................................................. & 3
- نه، به خدا سوگند، جز از خداوند، از دیگرى نیاموختهام. اکنون بگو کدام یک از من و تو در علم طب داناتریم؟
- کار من طبابت است و حتما در طب از شما عالمترم.
- پس لطفا به سوالهایم پاسخ گویید.
- بپرسید.
- چرا سر آدمى یک پارچه نیست و از قطعات مختلف به وجود آمده است؟
- نمىدانم.
- چرا پیشانى مانند سر انسان از مو پوشیده نیست؟
- نمىدانم.
- چرا بر روى پیشانى خطوط مختلفى نقش بسته است؟
- نمىدانم.
- چرا ابروها در بالاى دیدگان انسان قرار گرفته است؟
- نمىدانم.
- چرا چشمهاى انسان به شکل لوزى ساخته شده است؟
- نمىدانم.
- چرا بینى میان دو چشم قرار گرفته است؟
- نمىدانم.
- چرا سوراخهاى بینى در زیر آن خلق شده است؟
- نمىدانم.
- چرا لب فوقانى و سبیل در قسمت بالاى دهان آفریده شده است؟
- نمىدانم.
- چرا دندانهاى جلو، تیز و دندانهاى آسیاب، پهن و دندانهاى انیاب (نیش)، دراز آفریده شده است؟
امام صادق(ع) و دانش پزشکی................................................................................. & 5
- نمىدانم.
- چرا کف دست و پا، مو ندارد؟
- نمىدانم.
- چرا مرد ریش دارد ولى زن فاقد ریش است؟
- نمىدانم.
- چرا ناخن و موهاى سر انسان روح ندارند؟
- نمىدانم.
- چرا قلب، صنوبرى شکل آفریده شده است؟
- نمىدانم.
- چرا ریه در دو قسمت آفریده شده و در جاى خود متحرک است؟
- نمىدانم.
- چرا کلیهها مانند لوبیا خلق شدهاند؟
- نمىدانم.
- چرا کاسه زانوها رو به جلو قرار دارد؟
- نمىدانم.
- چرا میان کف پا، گود است و با زمین تماس ندارد؟
- نمىدانم.
- اى طبیب هندى! ولى من به فضل خداوند، به حکمت و پاسخ این سوالها آگاهام.
طبیب که چارهاى جز تسلیم شدن نداشت، گفت:
- پاسخها را بگویید تا بهرهمند گردم.
آنگاه امام به ترتیب به یکایک سوالهاى مطرح شده، چنین پاسخ گفتند:
- به این جهت سر از قطعات مختلف تشکیل شده و شکافهایى برایش قرار داده شده است تا صداع (سردرد) آن را نیازارد.
- خداوند مو را بالاى سر رویانده تا به وسیله آن روغن لازم به مغز برسد و بخار مغز از طریق موها خارج شود. همین طور، پوششى براى سرما و گرما باشد. ولى در پیشانى مو نیافریده تا چشمها مزاحمى نداشته باشند و بتوانند به راحتى نور بگیرند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
حکومت اسلامی و رهبری آن از نظر امام خمینی(ره)
1 ـ مفهوم حکومت اسلامی
2 ـ ضرورت عقلی ایجاد حکومت اسلامی
3 ـ هدف از ایجاد حکومت اسلامی
4 ـ ویژگی های حکومت اسلامی
5 ـ شرایط زمامدار حکومت اسلامی در عصر غیبت
6 ـ منابع حقوق اسلامی و ضرورت "ولایت فقیه" در زمامداری حکومت اسلامی
دلایل نقلی در اثبات ولایت فقیه
7 ـ تشکیل حکومت اسلامی توسط فقها در عصر غیبت
8 ـ حدودِ اختیارات زمامدار حکومت اسلامی "ولیّ فقیه">
الف) صلاحیت فقیه عادل در قضاوت:
ب) صلاحیت فقیه عادل در تصرف خُمس:
ج) صلاحیت فقیه عادل در امور حسبیه و تصدی امر حکومت:
در این مقاله تلاش بر این است تا با بررسی کتاب های فقهی و فتاوی امام خمینی(س)
مفهوم حکومت اسلامی, تمایز آن با سایر نظام های سیاسی, شرایط حاکم اسلامی و
حوزه اختیارات و صلاحیت ولایت فقیه در سرپرستی حکومت اسلامی را مطالعه و
بررسی کنیم.
به اعتقاد اندیشمندان, دولت مجموعه ای است متشکل از سه رکن اقتدار سیاسی,
قلمرو و جمعیت. بنابراین دولت همان حاکمیتی است که ارکان سه گانه فوق را به هم مرتبط
می سازد. [1] در ابتدا باید خاطر نشان ساخت که در این مقاله هر جا سخن از حکومت اسلامی
به میان می آید مقصود دولت اسلامی و یا حاکمیت سیاسی اسلام است.
1 ـ مفهوم حکومت اسلامی
امام خمینی (س) در نظریات فقهی خود درباره اداره نظام اسلامی و اجرای احکام شرع از
استقرار و ایجاد "حکومت اسلامی" و یا "دولت اسلامی" نام برده اند و در خصوص ِتمایز
|25|
حکومت اسلامی از سایر حکومت ها, از منظر فقهی امام (س), "حکومت اسلامی" با
"سلطنت" متفاوت است.
"حکومت اسلامی از بدو تائسیس بر "سلطنت و ولایتعهدی" خط بطلان کشیده و
بساط آن را در صدر اسلام در ایران و روم شرقی و مصر و یمن بر انداخته
است."> [2]
حکومت اسلامی از نوع "استبدادی" و یا "مشروطه سلطنتی" نیست, بلکه "حکومت اسلامی
حکومت قانون الهی بر مردم است". [3]
"در حکومت اسلامی, حکومت کنندگان در اجرا و اداره مقید به یک مجموعه
شرط هستند که در قرآن کریم و سنت رسول اکرم (ص) معین شده است.
"مجموعه شرط" همان احکام و قوانین اسلام است که باید رعایت و اجرا
شود."> [4]
بنابراین نقطه تمایز نظام اسلامی با سایر دولت هایی که دارای حکومت های
استبدادی, مشروطه سلطنتی و یا سایر حکومت ها است از دیدگاه ایشان در "رعایت و
اجرای قوانین و مقررات اسلامی" است.
2 ـ ضرورت عقلی ایجاد حکومت اسلامی
در مورد دلایلی که تشکیل حکومت اسلامی را خصوصاً در عصر غیبت امام معصوم
ضروری و مقتضی می نماید, امام خمینی (س) به سیره نبوی استناد نموده اند.
دلایل ایشان عبارت اند از:
"سنت و رویّه پیغمبر اکرم (ص) دلیل بر تشکیل حکومت است, زیرا اولاً: خود
تشکیل حکومت داد. و تاریخ گواهی می دهد که تشکیل حکومت داده, و به
اجرای قوانین و برقراری نظامات اسلام پرداخته و به اداره جامعه برخاسته است:
والی به اطراف می فرستاده, به قضاوت می نشسته, و قاضی نصب می فرمود,
یا سفرایی به خارج و نزد ر…سای قبایل و پادشاهان روانه می کرده; معاهده و
|26|
پیمان می بسته; جنگ را فرماندهی می کرده و خلاصه, احکام حکومتی را به
جریان می انداخته است.
ثانیاً: برای پس از خود به فرمان خدا تعیین "حاکم" کرده است. وقتی
خداوند متعال برای جامعه پس از پیامبر اکرم (ص) تعیین حاکم می کند, به این
معناست که حکومت پس از رحلت رسول اکرم (ص) نیز لازم است. و چون
رسول اکرم (ص) با وصیت خویش فرمان الهی را ابلاغ می نماید, ضرورت
تشکیل حکومت را نیز می رساند." [5]
از دیدگاه فقهی امام خمینی (س) "ضرورت اجرای احکام ِشرع" همان طور که تشکیل
حکومت اسلامی را در زمان رسول اکرم (ص) ایجاب می نموده, دلیلی است بر لزوم
ایجاد حکومت اسلامی و تشکیل آن در عصر حاضر.
"بدیهی است ضرورت اجرای احکام, که تشکیل حکومت رسول اکرم (ص) را
لازم آورده, منحصر و محدود به زمان آن حضرت نیست; و پس از رحلت
رسول اکرم (ص) نیز ادامه دارد."> [6]
هم چنین "لزوم وحدت اسلامی" دلیل ِعقلی دیگری است بر ضرورت ایجاد حکومت اسلامی
که توسط امام خمینی (س) ارائه شده است:
"ما برای این که وحدت اسلام را تائمین کنیم, برای این که وطن اسلام را از
تصرّف و نفوذ استعمارگران و دولت های دست نشانده آن ها خارج و آزاد کنیم,
راهی نداریم جز این که تشکیل حکومت بدهیم."> [7]
مضافاً, ضرورت نجات محرومان و مبارزه با ظالمان, "وظیفه مسلمین و علمای
اسلامی" را در ایجاد دولت اسلامی مشخص و محرز می کند:
"ما وظیفه داریم مردم مظلوم و محروم را نجات دهیم. ما وظیفه داریم پشتیبان
مظلومین و دشمن ظالمین باشیم. همین وظیفه است که امیرالمومنین (ع) در
وصیّت معروف به دو فرزند بزرگوارش تذکر می دهد و می فرماید: وَ کُونا لِلظّالِم ِخَصماً, و
لِلمَظلُوم ِعَوناً". [8] "علمای اسلام موظف اند با انحصارطلبی و
|27|
استفاده های نامشروع ستمگران مبارزه کنند; و نگذارند عده کثیری گرسنه و
محروم باشند, و در کنار آن ها ستمگران غارتگر و حرام خوار در ناز و نعمت به
سر ببرند.">
[9]
از سوی دیگر, پیرامون ضرورت ایجاد ارکان حکومتی برای حکومت اسلامی,
امام خمینی (س) ایجاد قوه مجریه و تصدی حاکم اسلامی برای اجرای احکام و مجموعه
مقررات و قوانین شریعت الهی را ضروری و الزامی دانسته اند:
"مجموعه قانون برای اصلاح جامعه کافی نیست. برای این که قانون مایه اصلاح
و سعادت بشر شود, به قوه مجریه احتیاج دارد. به همین جهت, خداوند متعال
در کنار فرستادن یک مجموعه قانون, یعنی احکام شرع, یک حکومت و دستگاه
اجرا و اداره مستقر کرده است. رسول اکرم (ص) در رائس تشکیلات اجرایی و
اداری جامعه مسلمانان قرار داشت. علاوه بر ابلاغ وحی و بیان و تفسیر عقاید و
احکام نظامات اسلام, به اجرای احکام و برقراری نظامات اسلام همت گماشته
بود تا دولت اسلام را به وجود آورد."> [10]
از دیدگاه فقهی امام خمینی (س), تشکیل حکومت اسلامی یکی از احکام اولیه
اسلام است به طوری که ایجاد آن مقدم بر تمامی احکام فرعیه حتی نماز, روزه و حج
است. چه این که حکومت اسلامی "شعبه ای از ولایت مطلقه رسول اللّه (ص)" است. [11]
3 ـ هدف از ایجاد حکومت اسلامی
امام خمینی (س) حفظ نظام جامعه اسلامی, جلوگیری از بی نظمی و هرج و مرج در میان
امت اسلامی, حفظ حدود و ثغور کشور اسلامی از هجوم بیگانگان و اجرای احکام الهی
را از جمله اهداف اصلی در استقرار حکومت اسلامی می دانند:
"با توجه به این که حفظ نظام جامعه از واجبات مورد تائکید شرایع الهی است و
بی نظمی و پریشانی امور مسلمانان نزد خدا و خلق امری نکوهیده و ناپسند
است, و پر واضح است که حفظ نظام و سدّ طریق اختلال, جز به استقرار
|28|
حکومت اسلامی در جامعه تحقق نمی پذیرد, لذا هیچ تردیدی در لزوم اقامه
حکومت باقی نمی ماند. علاوه بر آن چه گفتیم, حفظ مرزهای کشور اسلامی
از هجوم بیگانگان و جلوگیری از تسلط تجاوزگران بر آن, عقلاً و شرعاً
واجب است. تحقق این امر نیز جز به تشکیل حکومت اسلامی میسّر نیست.">
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
حرم مطهر رضوی در دوره تیموریان.............................................................. & 1
حرم امام رضا(ع) در دوره تیموریان
نگاهى به ارزش هاى تاریخى وهنرى بارگاه على بن موسى الرضا(ع)
۱۲ قرن هنرومعمارى ایران درحرم رضوى
• مجموعه بارگاه امام هشتم شیعیان که پیدایى آن به پیش از شهادت آن حضرت بازمى گردد، اکنون ۱۲۳۳ سال قدمت دارد و این در حالى است که شهادت امام رضا(ع) در ۱۲۲۳ سال پیش واقع شده است
• ضریح مبارک شاهکارى است با طراحى «استاد محمود فرشچیان» و پنجمین ضریحى است که مضجع شریف را در برگرفته است
حمیدرضا حسینى
«در بارگاه امام رضا(ع) هیچ یک از شبستان هاى وسیع و هیچ گوشه اى از صحن هاى مزینى که در اطراف ضریح قرار دارد، خالى از هیجان نیست. با این همه در آنجا هر کسى احساس آرامش و انزوا مى کند و تنها جسم افراد است که در یک جا گرد آمده است. یک زمزمه آسمانى خلأ میان گنبد رنگارنگ و دیوارهاى پوشیده از کاشى هاى سبک صفوى و پوشش مرمرین زمین را که با قالى هاى گرانبها فرش شده است، آکنده مى سازد و انسان احساس مى کند که در این مقدس ترین زیارتگاه ایران معجزاتى در شرف وقوع است و راه هایى در پیش پاى انسان به سوى بهشت قرار گرفته است.»
حرم مطهر رضوی در دوره تیموریان.............................................................. & 2
مجموعه بارگاه امام هشتم شیعیان که پیدایى آن به پیش از شهادت آن حضرت بازمى گردد، اکنون ۱۲۳۳ سال قدمت دارد و این در حالى است که شهادت امام رضا(ع) در ۱۲۲۳ سال پیش واقع شده است. این مجموعه علاوه بر محوطه اصلى حرم و گنبد طلا در بر دارنده فضاهاى وسیع معمارى شامل ۲۴ رواق، ۱۰ صحن، ۴ بست، ۳ مدرسه و ۲ مسجد است که در این میان تنها یکى از مساجد آن یعنى «جامع گوهرشاد» یک صحن، چهار ایوان، هفت شبستان، بیست و دو غرفه و بیست و هشت ورودى دارد و ۳۲ کتیبه تاریخى از سال ۸۲۱ ه- . ق تا دوره معاصر را در خود جاى داده است. غیر از اینها مجموعه آستانه مشتمل بر گورستان هاى وسیعى است که نامدارترین شاهان، امیران، دانشمندان و هنروران در آنها فرو خفته اند. نامدارانى چون شیخ بهایى، شیخ طبرسى، شیخ حر عاملى، شاه تهماسب صفوى، امیر علیشیر نوایى، عباس میرزاى قاجار، میرزا حسین خان سپهسالار و...
موزه هاى آستانه با ۱۱ گنجینه بزرگ، آنچنان که «دکتر على شریعتى» به درستى تصریح مى کند؛ جایى است که «در آن مى توان سهم تشیع را در عالم هنر، بخصوص هنر اسلامى به دقت مطالعه کرد.» و بالاخره کتابخانه آستانه با ۳۰ هزار مترمربع زیربنا، ۳۸ هزار کتاب خطى، ۳ هزار قرآن خطى و ۴۰۰ هزار کتاب چاپى، یکى از بزرگترین آرشیوهاى تاریخى در ایران و بلکه پهنه جهان اسلام به شمار مى آید.
با وجود این، ارزش هاى تاریخى و هنرى نهفته در روضه رضوى در پرتو جنبه هاى قدسى و آداب زیارتى آن تا حد زیادى به فراموشى سپرده شده و موجب شده است پاره اى از برنامه ریزى ها و اقدامات در این مجموعه سترگ، خالى از دغدغه هاى مربوط به صیانت از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 97 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
96
1
فصل اول: فطری بودن اعتقاد به وجود امام (عج) و ظهور مصلح کل
گفتار اول: فطرت و جایگاه معلومان فطری در معلومات انسانی
1-1- فطرت در لغت
2-1- جایگاه معلومات فطری در میان معلومات انسانی
گفتار دوم: ویژگیهای بینشها و گرایشهای فطری
1- همگانی بودن و شمول زمانی و مکانی معلومات فطری
2- لایتناهی بودن گرایشهای فطری
گفتار سوم: عوامل رشد و شکوفایی فطرت
1-3- اهتمام در پرورش حس حب به نیکیها
2-3- مراقبت مداوم از خویشتن و نگهداری از ارتکاب به معاصی
گفتار چهارم: شرایط شکوفایی فطرت
گفتار پنجم: فطرت از نظر قرآن کریم و احادیث
2
95
1-5- فطرت از دیدگاه قرآن کریم
2-5- فطرت از دیدگاه احادیث
گفتار ششم: گرایشات از فطری دیدگاه کلی و عرفای اسلامی
1-6- فارابی
2-6- ابن سینا
3-6- محی الدین ابن عربی
4-6 صدرالمتالهین
5-6- حکمای رواتی
6-6- ابن فارض
7-6- سعیدالدین فرغانی
8-6- سید صدر آملی
9-6- خواجه عبدالله انصاری و عبدالرزاق کاشانی
گفتار هفتم: بینشها و گرایشهای فطری از نظر برخی اندیشمندان غرب
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 30 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
1- نخست ایمان آورنده به رسول خدا: از کتاب فضائل امام علی (ع) نوشته عزت السادات ناظری
از مطالبی که دلالت بر ولایت بلافصل علی (ع) دارد و نیز بیانگر یکی دیگر از فضایل ایشان می باشد داستان یوم الدار است که در اولین روز دعوت علی پیامبر(ص) صورت گرفته است و در همان نخستین روز علی (ع) حمایت خود را از پیامبر (ص) اعلام کرده و پیامبر نیز در همان اولین روز علی (ع) را به عنوان برادر و وصی و جانشین خود معرفی کرده است.
طبری در تاریخ خود از امیر المومین علی (ع) در تفسیر آیه ”و انذر معیشرتک الاقربین“ نقل کرده که چون آیه فوق نازل شد پیامبر برخاست و فرمود : خدا فرمان داده که نزدیکان خود را بیم دهم و سختت دلگیرم می دانم وقتی سخن آغاز کنم با من بدی می کنند، خاموش ماندم تا جبرئلی بیامد و گفت : ” از معتمد! اگر آنچه را فرمان داده ام انجام ندهی عذابت می کنم“ اینک طعامی آماده و ظرفی پر از شیر کن و فرندان عبدالمطلب را دعوت نما که با آنها سخن گویم و فرمانی را که دارم برسانم.علی (ع) گفت: آنچه پیامبر فرموده بود انجام داده ام و خویشان را که در حدود چهل نفر بودند دعوت نمودم و عموهای وی ، ابوطالب و حمزه و اوبولهب و عباس در میان آنها بودند چون حاضر شدند پیامبر فرمود: تا طعامی را که آماده کرده بودم بیاورم و چون طعام را آوردم رسول خدا(ع) قطعه گوشتی برداشت و آن را تکه تکه کرد و در اطراف ظرف گذاشت و فرمود : به نام خدای آغاز کنید ، میهمانان غذار را خوردن و همگی سیر شدند سپس پیامبر فرمود: همه میهمانان را نوشیدنی بده .میهمانان متفرق شدند و پیامبر (ص) با آنها سخن نگفت .روز دیگر پیامبر به من فرمود : به همان گونه میهمانی دیگری ترتیب بده فرمان او را اچرا کردم.پس از صرف غذا رسول خدا شروع به سخن کرد و فرمود: ای فرزندان عبدالمطلب به خدا هیچکس از مردم عرب چیزی بهتر از آنچه من آورده ام برای قوم خویش نیاورده است من برای شما خیر دنیا و آخرت را آورده ام و خدای تعالی مرا فرمان داده که شما را به سوی او خوانم، کدامتان مرا در این کار یاری می کنید که برادر و وصی و جانشین من باشید؟ قوم خاموش ماندند و من ه از همه خردسالتر بودم گفتم : از پیامبر خدا من پشتیبان تو خواهم بود و او گردن مرا بگرفت و فرمود: این برادر و وصی و جانیشن من است ، مطیع او باشید.
3
میهمانان برخاستند و به ابوطالب گفتند: به تو گفت که از پسرت اطاعت کنی.این داستان را ” فرات بن ابراهیم“ نیز در تفسیر خود در ذیل آیه مورد بحث آورده است.ضمنا روایات بسیار زیاد دیگری از پیامبر و نیز از خود علی (ع) و صحابه دیگر که مضمون آنها پیشگام بودن علی (ع) در ایمان آورده به رسول خدا(ع) می باشد وارده شده است که نقل آنها موجب تالیف کتابی جداگانه خواهد شده و کتبی حدیث و تاریخ مملو از آنهاست.
ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه از ابی رافع روایت کرده که می گوید: من ربذه رفتم تا ابوذر را دیدار کنم چون خواست از نزد او بروم رو به من کرده و جمعی نیز با من بودند گفت: در آینده نزدیک فتنه و آزمایشی پدید می آید. پس تقوا پیشه کنید و در آن زمان علی بن ابی طالب را رها نکنید و از وی پیروی نمایید که من از رسول خدا(ع) شنیدم که به علی (ع) می فرمود “ انت من آمن بی، اول من یصا فتحی یوم القیامه دامت الصدیق الکبر و انت الفاروق اللذی یفرق بین الحق و الباطل و انت یعوب المومنین و المال یعوب الکافرین و انت اخی و وزیری و خیر من اترک بعدی تعضی دینی و تچزی موعوی“ که از این امت و در روایات مسلمان است که می گوید:“ اول هذا الامه و روا علی نبیعتا الحومن الها اسلاما” علی بن ابی طالب نخستین کسی که از این امت در کنار حومن بر پیامبر در آید نخستن کسی است که اسلام آورده و او علی بن ابی طالب است بود.
ابن هشام از ابن اسحاق آورده است: ” نخستین مردی که به رسول خدا گروید و او را بدانچه که از جانب خدا آورده بود گواهی داد علی بن ابی طالب بود. در آن وقت 10 سال از عمر وی می گذشت و از جمله نعمتهای خدا بر علی آن بود که پیش از اسلام در کنا رسول خدا به سر می برد.
علامه امینی (ع) در کتاب شریف “الغدیر” عقیده بیش از پنجاه نفر از صحابه و تابعین مانند انس بن مالک، بریده اسلمی، زید بن ارقم عبدلله بن عباس ، سلمان فارسی، ابوذر، مقداد، جناب بن ارت حذیفه، عمربن خطاب،و... را از روی کتب بزرگان اهل سنت نقل کرده و بیش از هفتاد حدیث آورده است که همگی گفته اند که علی بن ابی طالب نخستن مسلمان و مومن به رسول خدا بود. زید بن ارقم می گوید: