هزار فایل: دانلود نمونه سوالات استخدامی

دانلود فایل, مقاله, مقالات, آموزش, تحقیق, پروژه, پایان نامه,پروپوزال, مرجع, کتاب, منابع, پاورپوینت, ورد, اکسل, پی دی اف,نمونه سوالات استخدامی,خرید کتاب,جزوه آموزشی ,,استخدامی,سوالات استخدامی,پایان نامه,خرید سوال

هزار فایل: دانلود نمونه سوالات استخدامی

دانلود فایل, مقاله, مقالات, آموزش, تحقیق, پروژه, پایان نامه,پروپوزال, مرجع, کتاب, منابع, پاورپوینت, ورد, اکسل, پی دی اف,نمونه سوالات استخدامی,خرید کتاب,جزوه آموزشی ,,استخدامی,سوالات استخدامی,پایان نامه,خرید سوال

تحقیق اثر شوری بر گیاهان زراعی و راههای مقابله با آن 41 ص

تحقیق اثر شوری بر گیاهان زراعی و راههای مقابله با آن 41 ص

تحقیق-اثر-شوری-بر-گیاهان-زراعی-و-راههای-مقابله-با-آن-41-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 48 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏اثر شوری بر گیاهان زراعی و راههای مقابله با آن‏ ÿ‏ 2
‏اثر شوری بر گیاهان زراعی و راههای مقابله با آن ‏ ‏ ‏ ÿ‏ 1
‏فصل اول
‏مقدمه:
‏در جهان‏،‏ پدیده های متعددی وجود دارد که باعث می شود اطراف خود را به تحل‏یل برد.‏ به عنوان مثال وقتی آب باران روی خاک ها جریان پیدا می کند‏،‏ نمک های‏ ‏سدیم‏،‏ کلسیم‏،‏ منیزیم‏،‏ کلر، سولفات‏،‏ کربنات و تعدادی دیگر از عناصر‏ ‏در جریان آب وارد شده و به درون رودخانه ها‏،‏ دریاچه ها و سرانجام‏ ‏دریاها و اقیانوس ها وارد می شود. فرآیندهای زمین شناسی نیز به حل شدن کند پوسته زمین و آزاد نمودن مقدار قابل ملاحظه ای از یون های سدیم
‏اثر شوری بر گیاهان زراعی و راههای مقابله با آن‏ ÿ‏ 2
‏اثر شوری بر گیاهان زراعی و راههای مقابله با آن ‏ ‏ ‏ ÿ‏ 1
‏،‏ کلسیم‏،‏ منیزیم‏،‏ کلر‏،‏ سولفور‏،‏ کربنات ها وترکیبات غیر آلی دیگر به‏ ‏داخل اقیانوس ها کمک نموده است‏.‏ آب و نمک‏‌‏های حل شده برای رشد گیاه ضروری می باشند اما استفاده‏ ‏مجدد آب و میزان تبخیر بالای آن در نواحی خشک و نیمه خشک باعث تجمع نمک شده که به عنوان یک پدیده عمومی ‏شوری ‏تلقی می شود‏.‏ شوری خاک به دلیل جلوگیری از جذب آب و عناصر به درون گیاه یکی از مهم ترین محدودیت های رش‏د گیاهان زراعی محسوب می شود و به‏ عنوان ‏م‏شکل بزرگ کشاورزی‏،‏ بالاخص در کشاورزی آبی درمنابع گزارش شده‏ ‏است (7).
‏افزایش جمعیت جهان ایجاب می کند که مساحت بیشتری از زمین به‏ ‏امر خانه سازی و فعالیت های صنعتی تخصیص یابد و در این شرایط‏،‏ گسترش مزارع‏ ‏ ‏کشاورزی ‏ ‏به زمین های‏ واقع در حاشیه حاصلخیزی یعنی مرزهای نهایی زمین های قابل کشت‏،‏ اجتناب ناپذیر می گردد‏،‏ در چنین وضعیتی‏،‏ مسمومیت‏،‏ شوری‏،‏ دماهای فوق العاده‏،‏ آلودگی ه‏ا‏ ‏و آثار حاصل از دخالت های شی‏میایی استرس هایی هستند که غالباً‏ بروز می‏‌‏کنند‏.‏ همچنین تغییر محیط ها و اقلیم ها که از فعالیت های انسان نتیجه می‏ ‏شو‏ند‏،‏ شرایط استرسی را که گیاهان باید تحت آن شرایط رشد کرده و زنده بمانند پدیدار و یا‏ ‏تشدید می کنند.‏علم به اثرات استرس های گوناگون روی فیزیولوژی گیاهان برای شناخت مکانیسم های مقاومت و بقایای گیاهان و انتخاب روش های اصلاح به منظور افزایش مقاومت گیاهان در مقابل استرس ضرورت دارد (3).
‏اثر شوری بر گیاهان زراعی و راههای مقابله با آن‏ ÿ‏ 3
‏اثر شوری بر گیاهان زراعی و راههای مقابله با آن ‏ ‏ ‏ ÿ‏ 1
‏شوری عامل مهم در تاریخ بشر و سیستم های کشاورزی بوده‏،‏ که بشر بر آنها تکیه داشته است‏.‏ تمدن های بسیاری در اثر عدم اعمال‏ ‏مدیریت صحیح درامر آبیاری و نتیجتا" دراثر تجمع نمک در سطح خاک‏،‏ نابود شده اند‏.‏ هر گاه بارندگی محدود باشد‏،‏ نمک در خاکی که گیاهان درآن ریشه دوانیده‏ ‏اند‏،‏ شسته نمی شود و بهنگام افزایش شوری ( نمک ) مقدار محصول کاهش می یابد‏.‏
‏مناطق وسیعی از سطح زمین بدلیل تحمل کم گیاهان زراعی نسبت به نمک‏،‏ و نبود اطلاعات کافی در مورد مکانیسم های تحمل‏ ‏دردسترس اصلاح کنندگان گیاه در ارتباط با فزایندهای گزینش‏،‏ برای کشاورزی غیر قابل استفاده می باشند‏.‏ در بعضی از مناطق مستعد برای کشاورزی در ارتباط با ‏موضوع‏،‏ دو دیدگاه وجود دارند که می توانند موردتوجه واقع شوند :
‏کوشش در پیداکردن راهها‏ی‏ موثر و کم هزینه در امر شیرین کردن آب دریاها برای اهداف آبیاری‏.
‏گزینش گیاهان زراعی که‏ ‏قادر به رشد و نمو در شرایط شدیدا" شور باشند‏.
‏مقداری از زمینها با قابلیت استفاده مجدد به دلیل شور بودن در جایی قراردارند که‏ ‏انرژی خورشیدی فراوان وجود دارد که می تواند بوسیله گیاهان برای تولیدمحصول بیشتر مورد استفاده قرار گیرد. از این رو لازم‏ ‏است راههایی که گیاهان می توانند شوری را تحمل کنند‏،‏ بهتر دانسته شود تا از آنها استفاده بیشتری به عمل آید‏،‏ در شرایطی که‏ ‏نیاز به غذا و الیاف با افزایش جمعیت ازدیاد می یاب
‏اثر شوری بر گیاهان زراعی و راههای مقابله با آن‏ ÿ‏ 4
‏اثر شوری بر گیاهان زراعی و راههای مقابله با آن ‏ ‏ ‏ ÿ‏ 1
‏د‏.‏ در خاکهای‏ ‏با مقدار نمک بالا‏،‏ گیاهان به‏ دو صورت تح‏ت استرس قرار می گیرند‏،‏ افزون بر استرس تحمیل شده در اثر کاهش پتانسیل اسمزی در محیط ریشه که نتیجه وجود مقدار بالا از مواد محلول است‏،‏ ضمنا" یک اثر سمی از غلظت های بالا از یونها‏،‏ ناشی می شود. تعدادی از گیاهان ‏ ‏مکانیسم‏ ‏ هایی را برای مقابله با‏ ‏این ‏ ‏گونه‏ ‏استرس‏‌‏ها‏ ‏ دارا می باشند و عده دیگر از گیاهان به صورت سا‏ز‏ش یافته نسبت به آنها در می آیند‏،‏ ولی اکثر گیاهان زراعی حساس هستند و نمی توانند در شرایط شوری بسیار حاد‏،‏ زنده بمانند و درصورت زنده ماندن مقدار محصول اندکی خواهند داشت (3)
‏فصل دوم

 

دانلود فایل

تحقیق اثرات ورزش بر قلب و عروق 21 ص

تحقیق اثرات ورزش بر قلب و عروق 21 ص

تحقیق-اثرات-ورزش-بر-قلب-و-عروق-21-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 25 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏2
‏اثرات ورزش بر قلب و عروق
‏مقدمه
‏اگر بپذیریم که عقل سالم در بدن سالم است و یک فرد با عقل سالم می تواند فرد مفیدی به حال خود و اجتماع باشد، در آن صورت درمی یابیم که چرا جوامع پیشرفته سرمایه گذاری زیادی بر روی این امرخطیر یعنی ورزش می کنند. در متون تاریخی همواره از از ورزشکاران و پهلوانان بعنوان افرادی جسور و جوانمرد یاد می شود. امروزه اثرات مفید ورزش بر ساختار فرهنگی و اجتماعی یک جامعه بر هیچکس پوشیده نیست. اگر در جامعه ای فرهنگ ورزشی جایگاه مناسب خود را پیدا کند، افرادآن جامعه از سستی و کرختی رهایی می یابند و علاوه بر بالا رفتن نیروی کار، از صرف هزینه های گزاف درمان بیماریها کاسته می شود. چون در هنگام ورزش موادی بنام آندورفین در بدن زیاد می شود و دستگاه گردش خون اکسیژن را به تمام بافتهای بدن به مقدار کافی می رساند، یک ورزشکار همواره شاداب بوده و از نشاط کافی برخوردار است. بنابراین نیازی به مواد مخدر برای دستیابی به نشاط ندارد. از طرفی نشاط ورزشی یک نشاط پایداراست و روز بروز سلامتی و نیروی فرد را افزایش می دهد. اما سرخوشی از مواد مخدر یک سرخوشی کاذب وناپایدار بوده و به مرور نیروی فرد را تحلیل برده و او را به کام مرگ می فرستد. در سایه ورزش افراد اجتماع ، افرادی منطقی، منضبط ، با اخلاق و با گذشت خواهند شد. در هنگام ورزش همراه با سمومی که از طریق عرق کردن از بدن دفع می شوند ، پلیدیها و زشتی ها جای خود را به نشاط ، طراوت و انسانیت خواهند داد و یک روح آزاد پرورش خواهد یافت.
‏3
‏ورزش و ذخیره قلبی
‏بنا به تعریف ، ذخیره قلبی عبارت است از نیروی مصرف نشده قلب در حال استراحت ، برای رسانیدن اکسیژن به بافتهای بدن. مکانیزمهای ذخیره قلبی شامل تغییرات در : 1- تعداد ضربان قلب ، 2- حجم انقباضی و انبساطی ، 3- حجم ضربه ای ، 4- جذب اکسیژن توسط بافتهای بدن، می باشد. در یک انسان بالغ جوان ورزشکار در خلال ورزش سنگین، برون ده قلب ممکن است از حالت عادی که 6 لیتر در دقیقه است ، به 25 لیتر در دقیقه یا بیشتر برسد، مصرف اکسیژن از 250 میلی لیتر در دقیقه به 1500 میلی لیتر در دقیقه افزایش یابد، و ضربان قلب ممکن است از حالت عادی که 72 تا در دقیقه است به 180 تا در دقیقه افزایش یابد. افزایش نیاز بدن به اکسیژن، به منظور برآورده کردن نیازهای سوخت و ساز در خلال ورزش با افزایش چشمگیر برون ده قلب ( حجم ضربه ای × تعداد ضربان قلب ) و یا جذب بیشتر اکسیژن توسط بافتها از مویرگها برآورده می شود. در یک انسان بالغ جوان ورزشکار در حال استراحت، خون شریانی حاوی 18 میلی لیتراکسیژن در هر دسی لیتر خون و خون وریدی حاوی 14 میلی لیتراکسیژن در هر دسی لیتر خون می باشد. بنابراین اختلاف اکسیژن شریانی و وریدی در حال استراحت در حدود 4 میلی لیتر اکسیژن در هر دسی لیتر خون می باشد. در خلال ورزش ، افزایش در برون ده قلب حتی اگر به حداکثر مقدار ممکن هم برسد به آن اندازه کافی نیست که بتواند احتیاجات متابولیک بدن را برآورده نماید و مکانیزمی که در اینجا به کمک بدن می آید جذب زیاد اکسیژن توسط بافتها از مویرگها در خلال ورزش است که آنقدر اکسیژن را جذب می کند که اکسیژن وریدی بطور چشمگیری کم شده و اختلاف اکسیژن شریانی و وریدی در حال ورزش به 14 میلی لیتر اکسیژن در هر دسی لیتر خون می رسد.
‏3
‏واکنش قلب و عروق به ورزش
‏در هنگام ورزش جریان خون از پوست ، کلیه ها و احشاء به طرف ماهیچه های در حال فعالیت سرازیر شده ، مقاومت عروق محیطی کاهش می یابد و اختلاف فشار خون ماکزیمم و می نیمم زیاد شده و تعداد تنفس افزایش می یابد.
‏قلب ورزشی
‏یک گروه واکنش های فیزیولوژیک در افراد ورزشکار که به ورزشهای سخت و سنگین می پردازند ایجاد می شود. کاهش تعداد ضربان قلب یکی از مشخصات برجسته این افراد است و بزرگ شدن هر دو بطن قلب در عکس ساده قفسه سینه این افراد به وضوح دیده می شود. این بزرگی قلب که در یک فرد غیر ورزشکار ، غیر طبیعی در نظر گرفته می شود، در افراد ورزشکار نباید اشتباها به عنوان یک بیماری قلب در نظر گرفته شود.
‏5
‏فیزیولوژی قلب ورزشی
‏بزرگی و گشادی قلب از مشخصات برجسته ورزشکاران سخت کوش است. بزرگی و گشادی قلب در ورزشکاران سخت کوش توانایی پمپ کردن قلب را بالا برده و رها شدن اکسیژن در بافتها را چه در هنگام استراحت و چه در هنگام فعالیت افزایش می دهد ، که همه اینها بخاطر بالا رفتن حجم ضربه ای قلب می باشد. افزایش در زمان پر شدن یعنی هنگام انبساط قلب ایجاد می شود. کل مقدار هموگلوبین و حجم خون ورزشکاران سخت کوش هم افزایش می یابد که باعث می شود انتقال اکسیژن به بافتها ساده تر انجام گیرد. تعداد ضربان قلب چه درحال استراحت و چه در ورزشهای سبک در ورزشکاران سخت کوش به طور واضحی کم است.
‏اگر چه افزایش حجم بطنی باعث افزایش کار ضربه ای بطن چپ می شود، اما کم بودن تعداد ضربان قلب باعث به هدر نرفتن اکسیژن شده ومصرف اکسیژن توسط عضله قلب کاهش می یابد واین امر کاملا به نفع قلب می باشد.
‏اگر ورزش سخت در زندگی فرد ادامه پیدا نکند، بزرگی قلب و کم بودن ضربان قلب که از مشخصات این افراد است بتدریج از بین می رود. یک فرد غیر ورزشکار برون ده قلب خود را در موقع فعالیت در درجه اول با افزایش تعداد ضربان قلب بالا می برد ، اما فرد ورزشکارسخت کوش این عمل را با بالا بردن حجم ضربه ای انجام می دهد. فشارهای داخل قلبی را اگر در افراد ورزشکار سخت کوش اندازه گیری کنیم طبیعی است. همچنین فشار داخل حفره های قلب و ریه و عروق محیطی بطور طبیعی به فعالیت پاسخ می دهند.

 

دانلود فایل

دانلود مقاله در مورد داستان خلقت بر حکمت 122 ص

دانلود مقاله در مورد داستان خلقت بر حکمت 122 ص

دانلود-مقاله-در-مورد-داستان-خلقت-بر-حکمت-122-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 124 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏2
‏مقدمــــه
‏هر موجودی در جهان ابتدائی دارد و انتهایی ، تولدی و موتی ، رشد و کمالی و بهاری . وقتی بهار می شود ، گویا که زمستان نبوده است ، گویا که آن همه شبهای تیره و سرد و یلدائی ، جان بوستانها از سموم نفس زمستان نیفسرده است و خون حیات و زندگی در نای خشک ساقه ها از جریان باز نایستاده است .
‏وقتی بهار می شود و زمزمة خیال انگیز جویباران که در تمامی زمستان تیره وسرد یخ بسته بودند ، دوباره به گرمای آفتابی مهربان در عمق دره های کوهساران طنین می اندازد .و ساقة ظریف و معطر پونه ها را می شوید ،گویا که هرگز زمستانی را از سر نگذارنده است.
‏زمین مرده دوباره جان تازه می یابد .پرندگان مهاجر باز می گردند ،چلچله ها که پیک فصل رویش و زندگی هستند دوباره باز میگردند ،تالابها از غریو شوق پرندگان سرشار از عطر زندگی می شود.دانه ها به یاری باران و آفتاب بهاری در دل خاکها جوانه میزنند ، باغستانهای عریان که در امواج بادهای سرد زمستان میلرزیدند ، لباس طراوت می پوشند . در باغ های زمستان زده ، شقایق ها می رویند و لاله ها می شکوفند . چمن های پژمرده سبز دوباره می آراید . دیگر فریاد زندگی وغریو حیات و آوای شادمانة بودن وزیستن و بالیدن است که از هر وجودی بر می خیزد .
‏ایمان و اعتقاد هم بهاری دارد . صراط مستقیم حق نیز در جریان حیات زندگی فرزندان آدم با افت و خیزهائی که جوامع بدست خویش بوجود می آورند از این قاعده مستثنی نیست . در نظام عالم ،اگر خورشیدی هست . اگر کوکبی رخشان طلوع می کند ، در کنارش شبی است و سیاهی و ظلمتی و اگر فرشته ای می باشد دیوی ، عفریتی و تبهکاری نیز رویاروی آن خواهد بود . هیچ نجابتی نیست که اسیر نانجیبی نشده باشد و هیچ رفعتی نیست که در کرانه های خویش دچار حضیضی نشده باشد . اگر موسی هست فرعونی هم قد می افرازد . اگر هابیلی ، قابیلی رویارویش می ایستد . اگر ابراهیمی ظهور میکند ، نمرودی هم جرثومة کفر و ضلا لت زمان می باشد .
‏2
‏مقدمــــه
‏هر موجودی در جهان ابتدائی دارد و انتهایی ، تولدی و موتی ، رشد و کمالی و بهاری . وقتی بهار می شود ، گویا که زمستان نبوده است ، گویا که آن همه شبهای تیره و سرد و یلدائی ، جان بوستانها از سموم نفس زمستان نیفسرده است و خون حیات و زندگی در نای خشک ساقه ها از جریان باز نایستاده است .
‏وقتی بهار می شود و زمزمة خیال انگیز جویباران که در تمامی زمستان تیره وسرد یخ بسته بودند ، دوباره به گرمای آفتابی مهربان در عمق دره های کوهساران طنین می اندازد .و ساقة ظریف و معطر پونه ها را می شوید ،گویا که هرگز زمستانی را از سر نگذارنده است.
‏زمین مرده دوباره جان تازه می یابد .پرندگان مهاجر باز می گردند ،چلچله ها که پیک فصل رویش و زندگی هستند دوباره باز میگردند ،تالابها از غریو شوق پرندگان سرشار از عطر زندگی می شود.دانه ها به یاری باران و آفتاب بهاری در دل خاکها جوانه میزنند ، باغستانهای عریان که در امواج بادهای سرد زمستان میلرزیدند ، لباس طراوت می پوشند . در باغ های زمستان زده ، شقایق ها می رویند و لاله ها می شکوفند . چمن های پژمرده سبز دوباره می آراید . دیگر فریاد زندگی وغریو حیات و آوای شادمانة بودن وزیستن و بالیدن است که از هر وجودی بر می خیزد .
‏ایمان و اعتقاد هم بهاری دارد . صراط مستقیم حق نیز در جریان حیات زندگی فرزندان آدم با افت و خیزهائی که جوامع بدست خویش بوجود می آورند از این قاعده مستثنی نیست . در نظام عالم ،اگر خورشیدی هست . اگر کوکبی رخشان طلوع می کند ، در کنارش شبی است و سیاهی و ظلمتی و اگر فرشته ای می باشد دیوی ، عفریتی و تبهکاری نیز رویاروی آن خواهد بود . هیچ نجابتی نیست که اسیر نانجیبی نشده باشد و هیچ رفعتی نیست که در کرانه های خویش دچار حضیضی نشده باشد . اگر موسی هست فرعونی هم قد می افرازد . اگر هابیلی ، قابیلی رویارویش می ایستد . اگر ابراهیمی ظهور میکند ، نمرودی هم جرثومة کفر و ضلا لت زمان می باشد .
‏2
‏مقدمــــه
‏هر موجودی در جهان ابتدائی دارد و انتهایی ، تولدی و موتی ، رشد و کمالی و بهاری . وقتی بهار می شود ، گویا که زمستان نبوده است ، گویا که آن همه شبهای تیره و سرد و یلدائی ، جان بوستانها از سموم نفس زمستان نیفسرده است و خون حیات و زندگی در نای خشک ساقه ها از جریان باز نایستاده است .
‏وقتی بهار می شود و زمزمة خیال انگیز جویباران که در تمامی زمستان تیره وسرد یخ بسته بودند ، دوباره به گرمای آفتابی مهربان در عمق دره های کوهساران طنین می اندازد .و ساقة ظریف و معطر پونه ها را می شوید ،گویا که هرگز زمستانی را از سر نگذارنده است.
‏زمین مرده دوباره جان تازه می یابد .پرندگان مهاجر باز می گردند ،چلچله ها که پیک فصل رویش و زندگی هستند دوباره باز میگردند ،تالابها از غریو شوق پرندگان سرشار از عطر زندگی می شود.دانه ها به یاری باران و آفتاب بهاری در دل خاکها جوانه میزنند ، باغستانهای عریان که در امواج بادهای سرد زمستان میلرزیدند ، لباس طراوت می پوشند . در باغ های زمستان زده ، شقایق ها می رویند و لاله ها می شکوفند . چمن های پژمرده سبز دوباره می آراید . دیگر فریاد زندگی وغریو حیات و آوای شادمانة بودن وزیستن و بالیدن است که از هر وجودی بر می خیزد .
‏ایمان و اعتقاد هم بهاری دارد . صراط مستقیم حق نیز در جریان حیات زندگی فرزندان آدم با افت و خیزهائی که جوامع بدست خویش بوجود می آورند از این قاعده مستثنی نیست . در نظام عالم ،اگر خورشیدی هست . اگر کوکبی رخشان طلوع می کند ، در کنارش شبی است و سیاهی و ظلمتی و اگر فرشته ای می باشد دیوی ، عفریتی و تبهکاری نیز رویاروی آن خواهد بود . هیچ نجابتی نیست که اسیر نانجیبی نشده باشد و هیچ رفعتی نیست که در کرانه های خویش دچار حضیضی نشده باشد . اگر موسی هست فرعونی هم قد می افرازد . اگر هابیلی ، قابیلی رویارویش می ایستد . اگر ابراهیمی ظهور میکند ، نمرودی هم جرثومة کفر و ضلا لت زمان می باشد .
‏2
‏مقدمــــه
‏هر موجودی در جهان ابتدائی دارد و انتهایی ، تولدی و موتی ، رشد و کمالی و بهاری . وقتی بهار می شود ، گویا که زمستان نبوده است ، گویا که آن همه شبهای تیره و سرد و یلدائی ، جان بوستانها از سموم نفس زمستان نیفسرده است و خون حیات و زندگی در نای خشک ساقه ها از جریان باز نایستاده است .
‏وقتی بهار می شود و زمزمة خیال انگیز جویباران که در تمامی زمستان تیره وسرد یخ بسته بودند ، دوباره به گرمای آفتابی مهربان در عمق دره های کوهساران طنین می اندازد .و ساقة ظریف و معطر پونه ها را می شوید ،گویا که هرگز زمستانی را از سر نگذارنده است.
‏زمین مرده دوباره جان تازه می یابد .پرندگان مهاجر باز می گردند ،چلچله ها که پیک فصل رویش و زندگی هستند دوباره باز میگردند ،تالابها از غریو شوق پرندگان سرشار از عطر زندگی می شود.دانه ها به یاری باران و آفتاب بهاری در دل خاکها جوانه میزنند ، باغستانهای عریان که در امواج بادهای سرد زمستان میلرزیدند ، لباس طراوت می پوشند . در باغ های زمستان زده ، شقایق ها می رویند و لاله ها می شکوفند . چمن های پژمرده سبز دوباره می آراید . دیگر فریاد زندگی وغریو حیات و آوای شادمانة بودن وزیستن و بالیدن است که از هر وجودی بر می خیزد .
‏ایمان و اعتقاد هم بهاری دارد . صراط مستقیم حق نیز در جریان حیات زندگی فرزندان آدم با افت و خیزهائی که جوامع بدست خویش بوجود می آورند از این قاعده مستثنی نیست . در نظام عالم ،اگر خورشیدی هست . اگر کوکبی رخشان طلوع می کند ، در کنارش شبی است و سیاهی و ظلمتی و اگر فرشته ای می باشد دیوی ، عفریتی و تبهکاری نیز رویاروی آن خواهد بود . هیچ نجابتی نیست که اسیر نانجیبی نشده باشد و هیچ رفعتی نیست که در کرانه های خویش دچار حضیضی نشده باشد . اگر موسی هست فرعونی هم قد می افرازد . اگر هابیلی ، قابیلی رویارویش می ایستد . اگر ابراهیمی ظهور میکند ، نمرودی هم جرثومة کفر و ضلا لت زمان می باشد .

 

دانلود فایل

دانلود مقاله در مورد شرحی متفاوت بر غزلِ « طربنامۀ عشق» حافظ 16 ص

دانلود مقاله در مورد شرحی متفاوت بر غزلِ « طربنامۀ عشق» حافظ 16 ص

دانلود-مقاله-در-مورد-شرحی-متفاوت-بر-غزلِ-«-طربنامۀ-عشق»-حافظ-16-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏شرح‏ی‏ متفاوت بر غزلِ « طربنام‏ۀ‏ عشق» حافظ
‏کلام نخست:
‏تحقیقاتی که در بار‏ۀ‏ حافظ بعمل آمده است از حدود شرح دیوان ، ایهامات ، تشبیهات ، تمثیل ، و استعارات و مختصری درباره مکتب و مَشرب و جهان بینی خاص او فراتر نمیرود . در مقایسه با مکتب و فلسفه و غزلیّات عارفانه او که به حد ایجاز رسیده است و او را برای همیش‏ۀ‏ تاری‏خ‏ جاودانه ساخته است -اینهمه ، جز مقدّمه و الفبای حافظ شناسی چیز دیگری نمی تواند باشد بی گمان بحث و صحبت درباره حافظ بسیار سخت است بخصوص اگر قرار باشد پا را فراتر گذ ارد و هر آنچه را که از حافظ و مکتب حافظ مایه میگیرد مورد مداقّه قرار داد. درباره ماهیّت فلس‏فی،‏ علمی، اخلاقی و اجتماعی حافظ ‏–‏تصوّف خاصّ و عرفان عاشقانه و مشرب ملامتی و قلندری او ‏–‏ اصول مکتب رندی ‏–‏ اصطلاحات و رموز دیوان او ‏–‏ آنچه تا کنون موضوع بحث اندیشمندان بوده است بقدری ناکافی و به اختصار بوده است که این باور را بوجود میاورد که حافظ و مکتب او ب‏خوبی‏ و به اندازه کافی شناسانده نشده است و رسالت عظیمی را که ادبا و محققان کوشا بر عهده دارند آنطور که باید و شاید به انجام نرسانیده اند .
‏شناختن حافظ تنها با بر پایی یک نهضت علمی و ادبی میسر میگردد تشنگان وادی عشق و ادب ، علمداران این نهضت خواهند بود شراره های این نهضت عظیم را بزرگانی چون شهریار بر افروخته اند . شهریار باور داشت که حافظ ، شعر قدیم را به کمال رسانده است شهریار نیز از جمله مردان گرانقدری است که پیرو حافظ بوده و به سبک و سیاق او شعر سروده است . گوته درباره او میگوید : دیوان شرقی را در وصف حافظ سروده ام و اعتراف میکند که عشق را تنها از حافظ میتوان فرا گرفت . زبان عشق حافظ دلهای هر آنکه را با غزلیات او آشنایی دارد به وجد میآورد و شوری می آفریند که زیبایی آنرا نهایتی نیست .
‏حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد
‏سرّ عظمت ومحبوبیت حافظ درشوری است که ازاشعارش میبارد . در حرارتی است که از غزلیاتش می تراود. در اسراری است که در دیوانش مستور است . گوته ، قافله سالار ادبیات غرب می گوید : وقتی دوّاوین شعرای جهان را در کتابخانه ام می چینم همیشه دیوان حافظ را در بالای همه قرار میدهم چون میترسم حرارت اشعارش آثار دیگر و کتابهایم را بسوزاند . بعقید
‏ۀ‏ حافظ راز عشق دریافتنی است نه آموختنی .
‏حافظ‏ عقل را وسیله ناقصی میداند که بر پایه طبیعت قرار گرفته است و قادر به درک ماوراء طبیعت و جهان علوی نیست . بعقید او تنها راهی که میتوان از حضیض خاک به اوج افلاک رسید و چون قطره ای در دریای ابدیت فانی شد و بی پرده بوصال جانان و درک جمال بی حجاب او نائل گش‏ت‏ عشق است و بس . حافظ عشق را التهاب و انجذاب و حرکت بسوی معبود مطلق و تأ ثر و شیفتگی در برابر سرچشمه حسن ازلی میداند 1.
‏در‏ طول ادوار و سال‏ی‏ان‏ گذشته ، حافظ شناسان و آشنا‏ی‏ان‏ خواجه همواره سع‏ی‏ در شرح و بسط غزل‏ی‏ات‏ دلنش‏ی‏ن‏ و‏ی‏ داشته و هر ‏ی‏ک‏ با شناخت و بضاعت ادب‏ی‏ خو‏ی‏ش،‏ حافظ را شناسانده است.
‏چندان‏ ب‏ی‏راه‏ نخواهد بود در ا‏ی‏ن‏ مقال به نمونه ا‏ی‏ از شرح غزل باشکوه« طربنام‏ۀ‏ عشق» حافظ بقلم ‏ی‏ک‏ی‏ از اسات‏ی‏د‏ ادب‏ی‏ات‏ کشور بپرداز‏ی‏م‏:
‏در‏ ازل پرتو حسنت ز تجّلی دم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
‏در‏ روز نخست فروغ حسن تو ای محبوب ازلی آهنگ ظهور و جلوه گری کرد ، از این نمایش جمال عشق پدید آمد و چون عشق زاده حسن است، جهان را در شور افکند و همه را در آتش خود سوخت .
‏جلوه‏ ای کرد رخت ، دید مَلَک عشق نداشت عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد
‏جمال‏ تو نمایان شد ، ابلیس دید ، چون در فطرتش عشق نبود تا تو را عاشقانه بپرستد ، از شدّت رشک مانند آتش سوزان شد و راه بر دل آدم زد و به گمراه کردنش پرداخت ( تلمیحی دارد به آیه 16 سوره اعراف = شیطان : حال که مرا نومید ساخته ای ، من هم ایشان را از راه راست تو منحرف می کنم آنگاه از پیش و از پس و از چپ و از راست بر آنها می تازم و بیشترین شان را شکر گزار نخواهی یافت ) .
‏عقل‏ میخواست کزان شعله چراغ افروزد برق غیرت بدرخشید و جهان بر هم زد
‏خرد‏ مصلحت جو مایل بود که از آن درخش ایزدی چراغ خود را فروغی بخشد و سودی جوید ، برق رشک عشق تابان شد و شوری بپا کرد و جهان را دگرگون ساخت .
‏مدّعی‏ خواست که آید به تماشا گه راز دست غیب آمد و و بر سینه نا محرم زد
‏عقل‏ مصلحت اندیش به ادّعای رقابت با عشق خواست که در معرض اسرار غیب گام نهد ، دست نهان حق نمایان شد و برسینه خرد که راز دار غیب نمیتوانست باشد ، کوفت و اورا دور کرد .
‏دیگران‏ قرع قسمت همه بر عیش زدند دل غمدید ما بود که هم بر غم زد
‏جز‏ دل محنت کشیده ما که غم عشق را برگزیدو درصف عاشقان بلا کش درآمد،دیگران بهره مطلوب خودرا درزندگی خوش وآسوده جستند .
‏جان‏ علوی هوس چاه زنخدان تو داشت دست در حلق آن زلف خم اندر خم زد
‏روح‏ قدسی یا جان پاک می خواست که چاه ذقن تورا ببیند بکنایه یعنی خواستار وصال تو بود ، ناگزیر در چنبر گیسوی دراز شکن بر شکن تو دست آویخت ، مقصود آنکه جان از جهان برین به جهان فرودین یا عالم کثرت آمد ، چه جان را در قالب تن برای عشق ورزی با تو آفریده اند .
‏حافظ‏ آنروز طرب نام‏ۀ‏ عشق تو نوشت که قلم بر سر اسباب دل خرّم زد
‏حافظ‏ آن زمان نام‏ۀ‏ شادی فزای عشق تو را به نگارش آورد که بر سرو سامان دل شاد خود قلم محو کشید و به غم تو دل خوش کرد .
‏* * *
‏اما‏ تحق‏ی‏قات‏ ، مطالعات و پژوهش ها‏ی‏ بعمل آمده توسط نگارنده مؤ‏ی‏د‏ ا‏ی‏ن‏ مطلب است که غزل فوق ورا‏ی‏ ا‏ی‏ن‏ تفاص‏ی‏ل‏ بوده و اسرار پ‏ی‏دا‏ و پنهان بس‏ی‏ار‏ی‏ در آن نهفته است. در ا‏ی‏ن‏ مقاله به شرح و توض‏ی‏ح‏ غزل « طربنام‏ۀ‏ عشق» پرداخته ام. ام‏ی‏د‏ است منظور و مقصود خواجه از ا‏ی‏ن‏ غزل بر هم‏گان‏ آشکار گرد‏ی‏ده‏ و ا‏ی‏ن‏ گفتار ، سرآغاز ‏ی‏ک‏ نهضت ادب‏ی‏ - علم‏ی‏ در شناخت بهتر « حافظ » باشد.
‏شرح‏ غزل « طربنام‏ۀ‏ عشق » حافظ :
‏در‏ ازل پرتو حسنت ز تجلّّی دم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
‏در‏ لحظ‏ۀ‏ آفر‏ی‏نش،‏ ( چون این مصرع دلالت بر وقوع فعل‏ی‏ در زمانی معیّن دارد - دم زدن- حافظ اشاره به زمانی دارد که قبل از آن ، وجود و معنی ندارد - مراد از ازل ، آغاز غ‏ی‏ر‏ زمان‏ی‏ است ) عالم از فروغ و پرتو حسن ( کمال و جلال و جمال ) خداوند متجّلی و پد‏ی‏دار‏ گشت( ظهور ی‏افت‏ ) و عشق بی پایان الهی بر آن تابیدن گرفت. یعنی خدا بود و دیگر هیچ نبود ، خلقت هنوز قبای هستی بر عالم نیاراسته بود تا ا‏ی‏نکه‏ ماد‏ۀ‏ نخستین ( حالت چگالی و تراکم بینهایت ماده ) به عشق لا یزال الهی آراسته گشت . دچار انفجار و آتش شد ( آتشگو‏ی‏ نخست‏ی‏ن‏ ) و عالم را ‏تشکیل‏ داد .
‏بزرگتر‏ی‏ن‏ سؤال ف‏ی‏ز‏ی‏کدانان‏ و ک‏ی‏هانشناسان‏ معاصر ا‏ی‏ن‏ است که ا‏ی‏ن‏ روند چگونه و چرا آغاز شد؟ ‏ی‏عن‏ی‏ جهان کنون‏ی‏ ( آتشگو‏ی‏ آغاز‏ی‏ن‏ ) از چه نشأت گرفت؟ طبق نظر‏یۀ‏ کوانتوم‏ی‏- جهان کنون‏ی‏ از خلاء نشأت گرفته است! از ه‏ی‏چ‏!.
‏ول‏ی‏ چگونه چن‏ی‏ن‏ چ‏ی‏ز‏ی‏ ممکن است؟ مطابق نظر‏ی‏ه‏ ها‏ی‏ کوانتوم‏ی‏،‏ خلاء همان ه‏ی‏چ‏ ن‏ی‏ست‏ بلکه آکنده از ذرات بس‏ی‏ار‏ ر‏ی‏ز‏ کوانتوم‏ی‏ است! - اق‏ی‏انوس‏ی‏ از ذرات ر‏ی‏ز‏ نامرئ‏ی‏ ‏–‏ سؤال اساس‏ی‏ تر ا‏ی‏ن‏ است که:بر اق‏ی‏انوس‏ ذرات نامرئ‏ی‏ کوانتوم‏ی‏،‏ شعور‏ی‏ با‏ی‏د‏ حاکم م‏ی‏ بود و گرنه ساز و کار منظم نم‏ی‏ داشت و از حالت ناپا‏ی‏دار‏ و نامرئ‏ی‏- به حالت‏ی‏ پا‏ی‏دار‏ و مرئ‏ی‏- تلاش‏ی‏ نم‏ی‏ ‏ی‏افت‏. دانشمندان مباحث فوق هنوز پاسخ ا‏ی‏ن‏ سؤالات را ن‏ی‏افته‏ اند ول‏ی‏ عرفان ، پاسخ و توض‏ی‏ح‏ی‏ روشن دارد : آ‏ی‏ا‏ «اق‏ی‏انوس‏ی‏ از ذرات پنهان کوانتوم‏ی‏ » توص‏ی‏ف‏ علم‏ی‏ و ف‏ی‏ز‏ی‏ک‏یِ‏ « کنز مخف‏ی‏أ‏ لم اعرف » ن‏ی‏ست؟‏ ‏ی‏عن‏ی‏ « گنج پنهان‏ی‏ ناشناخته»! بعبارت د‏ی‏گر‏ :« اق‏ی‏انوس‏ ذرات پنهان ناشناخته»، تعر‏ی‏ف‏ علم‏ی‏ « خداوند» است که همانا منشأ هست‏ی‏ است.
‏ف‏ی‏ز‏ی‏کدانان‏ دل‏ی‏ل‏ آفر‏ی‏نش‏ ‏ی‏ا‏ بهتر بگو‏یی‏م،‏ دل‏ی‏ل‏ ظهور و آشکار گشتن ا‏ی‏ن‏ «گنج پنهان‏ی‏»‏ را نم‏ی‏دانند‏ ول‏ی‏ عرفا به استناد حد‏ی‏ث‏ کَنز، علت فاعل‏ی‏ و غا‏یی‏ جهان هست‏ی‏ را عشق م‏ی‏ دانند:« فََاََحبَبتُ اَن اُعرَفَ»] چون دوست داشتم شناخته شوم. [ ب‏ی‏ان‏ علت فاعل‏ی‏ است و « لِکَ‏ی‏ اُعرَ‏ف‏ » ، ب‏ی‏ان‏ علّت غا‏ییِ‏ خلقت جهان است. بله ، دل‏ی‏ل‏ آفر‏ی‏نش‏ ا‏ی‏ن‏ بود که خداوند دوست داشت شناخته شود. حال وقت‏ی‏ سؤال م‏ی‏شود‏: خداوند دوست داشته توسط چه و که شناخته شود؟ پاسخ ا‏ی‏ن‏ است که « فخلقت الخلق لکی أعرف» ، پس خلق کردم مخلوقات ( خلق ) را، تا مرا بشناسند. ا‏ی‏ن‏ را ‏خدا‏ شناس‏ی‏ نام‏ی‏م‏.
‏مولانا‏ ن‏ی‏ز‏ معتقد است: جهان از عشق، و برا‏ی‏ عشق پد‏ی‏د‏ آمده است.
‏گنج‏ مخف‏ی‏ بُد ، ز پرّ‏ی‏ چاک کرد خاک را تابان تر از افلاک کرد
‏گنج‏ مخف‏ی‏ بَد ، ز پرّ‏ی‏ جوش کرد خاک را سلطانِ اطلس پوش کرد
‏* * *
‏ظلمت‏ بود ، جهل بود ، عدم بود ، سرد و تاریک
‏و‏ در دایره امکان هنوز تکیه گاهی وجود نداشت .
‏خدا‏ کلمه بود . کلمه ای که هنوز القا نشده بود ، خدا خالق بود .
‏خالقی‏ که هنوز خلا قیتش مخفی بود ، خدا رحمان و رحیم بود.
‏ولی‏ هنوز ابر رحمتش نباریده بود . خدا زیبا بود .
‏ولی‏ هنوز زیباییش تجّلی نکرده بود . خدا قادر و توانا بود .
‏ولی‏ قدرتش هنوز قدم به حوزه عمل نگذاشته بود .
‏در‏ عدم چگونه کمال و جلال و جمال خود را بنمایاند ؟
‏در‏ سکوت چگونه زاییده شود ؟ در جمود چگونه خلاقیت و قدرت تظاهر کند ؟
‏حافظ‏ پژوهان معتقدند: ا‏ی‏ن‏ غزل مصداق حد‏ی‏ثِ‏ نبو‏یِ‏ ] کنت کنزا مخفیا لم اعرف، فأحببت أن أعرف فخلقت الخلق لکی أعرف...[ بوده و ‏ی‏ق‏ی‏ناً‏ حافظ ،علت آفر‏ی‏نش‏ را به انگ‏ی‏زه‏ عشق م‏ی‏ داند و آنرا « حرکت حبّ‏ی‏ » ‏ی‏ا‏ « انگ‏ی‏زش‏ عشق‏ی‏ » م‏ی‏ خواند و اگر ا‏ی‏ن‏ عشق و محبت نبود عالم به ع‏ی‏ن‏ ‏وجود‏ در نم‏ی‏ آمد.
‏ابوالعلاء‏ عف‏ی‏ف‏ی‏ ن‏ی‏ز‏ در کتاب « تعل‏ی‏قات‏»‏ خود آورده است: « حبّ ظهور حق در صور وجود، و حبّ خداوند به ا‏ی‏نکه‏ در آ‏ی‏ن‏ۀ‏ ممکنات خود را بنما‏ی‏اند؛‏ کارساز آفر‏ی‏نش‏ شد. ا‏ی‏ن‏ حبّ علت خلق عالم است و اساس حق‏ی‏ق‏ی‏ ا‏ی‏ست‏ که هست‏ی‏ بر آن استوار است و هم‏ی‏ن‏ حبّ‏ی‏ که مبداء وجود و اصل کل ‏موجود‏ است،همان است که از نظر صوف‏ی‏ه‏( و عرفا )، تنها راه معرفت به خداوند و تحقق وحدت ذات‏ی‏ با اوست».
‏مراد‏ از تجلّ‏ی‏،‏ تجل‏یّ‏ات‏ ازل‏ی‏ است که جنب‏ۀ‏ ذات‏ی‏ و حبّ‏ی‏ دارد وهمان « ف‏ی‏ض‏ اقدس» است و مرتب‏ۀ‏ «عماء». ]عماء اصطلاح‏ی‏ است به معن‏ی‏ ساحت ‏ی‏ا‏ شأن ‏ی‏ا‏ مرتبه ا‏ی‏ که در آن نه مکان‏ی‏ است، نه زمان‏ی‏،‏ نه جهت‏ی‏،

 

دانلود فایل

دانلود مقاله در مورد عوامل مؤثر بر توزیع درآمد 117 ص

دانلود مقاله در مورد عوامل مؤثر بر توزیع درآمد 117 ص

دانلود-مقاله-در-مورد-عوامل-مؤثر-بر-توزیع-درآمد-117-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 118 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏(3-1) عوامل مؤثر بر توزیع درآمد
‏الف) عوامل اقتصادی موثر بر توزیع درآمد
‏رشد تولید ناخالص داخلی
‏ترکیب و ساختار بازار
‏ساختار تولی‏د
‏میزان بهره وری
‏بدتر شدن رابطه مبادله در بخش کشاورزی
‏درآمدهای شهری و درآمدهای روستایی (درآمد سرانه)
‏تفاوت بین کارگر ماهر و غیر ماهر (سرمایه انسانی)
‏بهره مندی از امکانات و خدمات عمومی مانند برق و آب و مسکن
‏بار تکفل اقتصادی
‏میزان دسترسی به بازار
‏کمیت سرمایه به ازاء ه‏ر کارگر
‏توزیع اعتبارات
‏تورم و افزایش سطح عمومی قیمتها
‏مهاجرت
‏کل مالیات دریافتی از هر خانوار
‏هزینه دولتی و پرداخت های انتقالی
‏سهم درآمد شخصی از تولید ناخالص داخلی
‏میل نهایی به مصرف و پس انداز
‏نرخ رسمی ارز
‏میزان اشتغال و بیکاری
‏ب) عوامل مؤثر بر توزیع درآمد
‏جنس
‏سن
‏(3-1) عوامل مؤثر بر توزیع درآمد
‏الف) عوامل اقتصادی موثر بر توزیع درآمد
‏رشد تولید ناخالص داخلی
‏ترکیب و ساختار بازار
‏ساختار تولی‏د
‏میزان بهره وری
‏بدتر شدن رابطه مبادله در بخش کشاورزی
‏درآمدهای شهری و درآمدهای روستایی (درآمد سرانه)
‏تفاوت بین کارگر ماهر و غیر ماهر (سرمایه انسانی)
‏بهره مندی از امکانات و خدمات عمومی مانند برق و آب و مسکن
‏بار تکفل اقتصادی
‏میزان دسترسی به بازار
‏کمیت سرمایه به ازاء ه‏ر کارگر
‏توزیع اعتبارات
‏تورم و افزایش سطح عمومی قیمتها
‏مهاجرت
‏کل مالیات دریافتی از هر خانوار
‏هزینه دولتی و پرداخت های انتقالی
‏سهم درآمد شخصی از تولید ناخالص داخلی
‏میل نهایی به مصرف و پس انداز
‏نرخ رسمی ارز
‏میزان اشتغال و بیکاری
‏ب) عوامل مؤثر بر توزیع درآمد
‏جنس
‏سن
‏رشد جمعیت
‏بهداشت
‏آموزش و پرورش
‏تبعیض های نژادی
‏عوامل حقوقی و اجتماعی
‏مالکیت عوامل تولید
‏همانطور که مشاهده می شود عوامل زیادی بر توزیع درآمد مؤثرند که ما به اختصار به بعضی از آنها اشاره می کنیم.

‏3-2 رابطه بین تولید ناخالص ملی (رشد اقتصادی) و توزیع درآمد
‏3-2-1 دو نظریه مهم در مورد رشد اقتصادی و توزیع درآمد
‏الف) نظریه کوزنتس
‏سیمون کوزنتس در یکی از مقالات خود به عنوان رشد اقتصادی و نابرابری درآمدی (1955) این فرضیه را مطرح نمود که در مسیر رشد اقتصادی در کشورهای نابرابری درآمد سخت افزایش یافته و پس از ثابت ماندن از سطح معینی، به تدریج کاهش می یابد. این الگو بعداً به نام منحنی u‏ وارون کوزنتس (kuzent’s u-Inverted curve)‏ معروف شد. کوزنتس توسعه اقتصادی را به عنوان فرآیند گذار از اقتصاد ‏سنت‏ی (یا روستایی) به اقتصاد نوین ی‏ا‏ شهری نگاه می کند. (بحث دوگانگی اقتصادی و تقسیم اقتصاد به دو بخش سنتی و نوین، قبل از کوزنتس توسط بوئک (j.H.Bocke 1953)‏ و لوئیس‏
(W.A.Leuis 1954)‏ نیز مطرح شده بود. همچنین بحث جهش اقتصادی پس از کوزنتس توسط هیر‏س‏من (A.R.Hirschman 1958)‏ و ‏ر‏وستو (w.w.Rostow 1961)‏ مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
‏نکت‏ه‏ قابل تعمق در فرضیه کوزنتس بیش از آنکه از شواهد تاریخی از عملکرد اقتصادی کشورهای در حال توسعه سرچشمه بگیرد از قدرت تحلیل وی مایه می گ‏ی‏رد.
‏نابرابری و توزیع د‏ر‏آمد در اوایل مراحل توسعه، رشد اقتصادی را افزایش می دهد. چرا که با توجه به بالا بودن میل نهایی به مصرف خانوارهای کم درآمد، تلاش در جهت ایجاد برابری توزیع درآمد وتعدیل فقر اقتصادی خانوارها، سبب افزایش مصرف، و درنتیجه کاهش پس انداز می گردد و این امر بر انباشت سرمایه تأثیر منفی خواهد داشت، در حالیکه میل نهائی، انباشته سرمایه را بوجود آورد و به دنبال آن سرمایه گذاری بیشتر، بیکاری و فقر را محدود خواهد کرد. استدلال این بود که بلافاصله بعد از اینکه اقتصاد مراحل اولیه توسعه را طی نمود مهارت نیروی کار افزایش یافته و سطح دستمزدها بالا می رود. این امر نهایتاً باعث کاهش نابرابری ها خواهد

 

دانلود فایل