لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 39 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
بین جهانبینى و علم اخلاق تاثیر و تاثر متقابل وجود دارد; زیرا از یک سواخلاقیات (علم اخلاق) مانند منطقیات، طبیعیات و ریاضیات از علوم جزئىاست و زیر پوشش «علم کلى» (جهانبینى) قرار دارد; چون این علم موضوعخود راکهنفس و قواى آن است اثبات مىکند (1) ، چنانکه بخشى از اینها را همعلوم طبیعى اثبات مىکند، و از سوى دیگر علم اخلاق نیز درباره جهانبینىاظهار نظر مىکند; به این معنا که در علم اخلاق، ثابت مىشود جهانبینى توحیدى، خیر، ملایم با روح و امرى ارزشى و کمال روح است ولىجهانبینى الحادى، شر، زیانبار و قبیح است و براى روح پیامد ناگوارى دربر دارد.
در علم اخلاق، علوم نافع از علوم غیرنافع شناخته مىشود. پیغمبر اکرمصلى الله علیه و آله و سلم به ذات اقدس اله پناه مىبرد و مىفرماید: «اعوذ بک من علم لا ینفع، وقلب لا یخشع، ونفس لا تشبع» چون علوم از نظر نفع و ضرر به چند قسم تقسیم مىشود، بعضى از علمها نافعند و بعضى نه; بعضى از علوم مانند علوم الحادى، نه تنها نافع نیستند بلکه ضرر هم دارند و بعضى از علوم نه نافع هستند و نه ضار، مانند تاریخ بعضى از اقوام جاهلى که هیچ نکته آموزندهاى در دانستن آن وجود ندارد و هیچ اثر فقهى هم بر آن مترتب نیست.
البته برخى از بخشهاى علم تاریخ و نسب، فواید فراوانى دارد و از علوم نافع به شمار مىآید اما آشنایى با قواعد علمى مربوط به انساب و تاریخ اقوامى که آثار علمى یا صنعتى و هنرى از خود به یادگار نگذاشتند، صرف بیهوده عمر و اتلاف وقت است و مصداق علمى است که رسول خداصلى الله علیه و آله و سلم و امام هفتم (علیهالسلام) در باره آن فرمودهاند: «لا یضر من جهله ولا ینفع من علمه» .
بعضى از علوم فى نفسه نافعند ولى چون به مرحله عمل ننشستهاند علم نافع به شمار نمىآیند و این همان است که در بیان حضرت على (علیه السلام) آمده: «لا تجعلوا علمکم جهلا ویقینکم شکا اذا علمتم فاعملوا واذا تیقنتم فاقدموا» و نیز مىفرماید: «رب عالم قد قتله جهله وعلمه معه لا ینفعه» . بعضى از دانشمندان در عین حال که عالمند، جاهلند. چون عاقل نیستند کشته جهلند و علم آنان به حالشان نافع نیست. کسى که علم را براى مقامهاى دنیا، جلب
1. مراد از «علم کلى» که عهدهدار اثبات موضوع علم اخلاق و سایر علوم جزئى است همان فلسفه نظرى است که متکفل هستىشناسى و شناختحقایق (جهانبینى) است و از آن به «علم اعلى» نیز تعبیر مىشود.
3
توجه و احترام مردم و یا برخوردارى از زرق و برق بیشتر طلب کند، خود را ارزان مىفروشد. او عالم است ولى عاقل نیست. و دیگران که راه دنیا را طى کردهاند، بیشتر و بهتر از این شخص، حطام دنیا را فراهم کردهاند و از آن لذت مىبرند. پس این گونه از علوم هم علوم غیر نافع به شمار مىآید.
نیز حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در خطبه «همام» در وصف متقیان مىفرماید: «ووقفوا اسماعهم على العلم النافع لهم» و این تنها در باره سامعه نیستبلکه در مورد سایر اعضا هم هست، یعنى جز به علم نافع، به چیز دیگرى گوش نمىدهند; به این معنا که الفاظ آن را مىشنوند و معانى را ادراک مىکنند ولى وقتى سودمند نبودن آن را ببینند رها مىکنند; مثلا، درسوره «زمر» مىفرماید: «فبشر عباد× الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه» آنان، نخست اقوال و مکاتب گوناگون را مىشنوند و سپس تشخیص مىدهند که کدام زیانبار و کدام نافع است و آنگاه به آنچه نافع است دل مىسپارند و گوش مىدهند. گوش فرادادن یعنى اطاعت کردن و پذیرش.
قرآن کریم در این زمینه مىفرماید: «لو کنا نسمع او نعقل ما کنا فى اصحاب السعیر» یعنى اگر گوش شنوا مىداشتیم و اطاعت مىکردیم از اصحاب آتش نبودیم. بنابراین، علم اخلاق گرچه جزو علوم جزئى به شمار مىآید ولى در باره کلىترین علم، اظهار نظر مىکند و مىگوید فراگیرى این علم، نافع است، توحید براى نفس خیر و شرک براى آن شر است.
مسئله توحید و شرک، جزو جهان بینى و مسائل الهى به شمار مىآید و در علم کلى مطرح است ولى مسئله پذیرش توحید یا شرک را علم اخلاق بر عهده مىگیرد و جایگاه علم اخلاق از نظر اشراف بر همه علوم و مسائل، جایگاه بلندى است.
در بحثهاى آینده کاملا روشن مىشود که هدف نهایى نبوت، نیل انسان متعالى به لقاء الله استبه طورى که نه ملاقات کننده و نه اصل ملاقات ملحوظ باشد و نه مقصود، بلکه تنها خداوند که ملاقات مىشود، مشهود و مقصود باشد، و به تعبیر دیگر، رهنمود نبوت در ارائه روش روشن و هدف آشکار خلاصه مىشود و آن روش، مجاهدت و این هدف، مشاهدت است، به طورى که نه اصل جهاد اکبر، که راه است مقصود خواهد بود; زیرا جهاد وسیله است نه هدف; و نه اصل شهود، مطلوب بالذات است; زیرا آنچه مطلوب ذاتى است مشهود است نه شهود و نه شاهد، چون سالک واصل فانى، نه فناى خود را مىنگرد و نه خود را که فانى است مىبیند و پژوهش مىکند و مىطلبد بلکه فقط ذات بىکران الهى را که مشهود است مىنگرد و دیگر هیچ. این مطلب در طلیعه این کتاب سنگ زیربناى همه مطالب بعدى است; زیرا اخلاق الهى بر پایه وحدت پىریزى شده و با دستمایه توحید، که اساس و محور جهانبینى اسلامى است، استقرار مىیابد و لازم توحید به نحو اجمال همین است که بازگو شد و به نحو تفصیل در جاى جاى متن کتاب به لطف الهى خواهد آمد.
3
4
اکنون باید بررسى شود، اخلاق با تاثیر شگرفى که در تغییر حقیقت انسان و سازندگى او دارد، از کجا مایه مىگیرد؟
انسان، حقیقتى متفکر و مختار است و معلوم است که امر اعتبارى نمىتواند حقیقتى خارجى را بسازد; ولى امر اعتبارى با واسطههایى از امر حقیقى اخذ مىشود; امر اعتبارى براى پیدایش حقایق اعتبارى، زمینه مىشود; یعنى همان طور که حوادث جهان، که امور حقیقى و تکوینى است، در گیاهان، حیوانات و نباتات مؤثر است و هر کدام کار خود را طبق حوادث خارج، تنظیم مىکنند، انسان هم کارهاى خود را طبق حوادث خارج، تنظیم مىکند، وامور اعتبارى وى منشا حقیقى و تکوینى دارد.
بایدها و نبایدهاى اخلاقى
از آن جا که انسان موجودى ادراکى است و کارهاى خود را با اختیار و اراده انجاممىدهد تا آن جا که مىفهمد آنها را بر اساس «باید» و «نباید» تنظیم مىکند;اما آن جا که ادراک ندارد خود را آزاد مىپندارد; مثلا مىگوید من در هواىسرد باید لباس ضخیم بپوشم تا سرما نخورم و در هواى گرم باید لباسنازکبپوشم تا از گرما آسیب نبینم چنانکه در گرسنگى و سیرى این چنین است.
انسان در فصول گوناگون، تصمیمهاى مختلفى مىگیرد و بایدها و نبایدهاىگوناگونى دارد، حتى در شبانه روز نیز بایدها و نبایدهاى گوناگونى دارد;زیرا حوادث یکسان نیست; مثلا گاهى، وقت کار و گاهى وقت استراحت است. این بایدها و نبایدها از کیفیتبرخورد انسان با حوادث، پیدا مىشود; بهعبارت دیگر، انسان بایدها و نبایدها را بر اساس روابطى که بین خود و جهانتکوین مىبیند تنظیم مىکند. این که مىگوید: «من باید این کار را انجامبدهم»، خود وظیفه و توصیه اخلاقى است; اما وقتى مىگوید: «من اگر این کار را بکنم، چنین اثرى دارد و اگر آن کار را نکنم، آن اثر را ندارد» کار اخلاقى نیست.
بیمارى و درمان جان و تن
به عنوان مثال، پزشک دوگونه دستور و بیان دارد: یکى از آن جهت که پزشک است، راهنمایى پزشکى مىکند و دیگر از آن جهت که انسانى آموزنده است، دستورهاى ارشادگونه دارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 98 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
مقدمه
امکانات ارتباطی که دوران معاصر و کنونی در اختیار انسان قرار میدهد امکان جا به جا شدن شمار قابل ملاحظه ای انسان را در پهنه نسبتا وسیعی ممکن کرده است و حرکت واقعی جهانگردی، جهانگردی توده ای و گروهی به سوی کشف افقهای دور دست خصوصا افق هایی که دارای فرهنگ و عاد فرهنگی اصیل و کهن میباشند از مدتها قبل شکل گرفته و اکنون در حال گسترش میباشد. اگر جابجایی جمعیت را در درون کشورها به این مسئله بیفزاییم اهمیت مسافرت بعنوان یک نیاز طبیعی، روحی، روانی، اجتماعی و ... از هر نظر بیشتر روشن خواهد شد. زمانی گردشگری معنای واقعی خود را خواهد یافت که علاوه بر تسهیل شرایط انجام آن در فضایی مطلوب اتفاق افتد.
در بسیاری از کشورها از جمله کشور ما پدیده مسافرت کردن در حال گسترش میباشد و توسعه آن نیز ضرورت دارد به دلایل مختلف از جمله جاذبههای متنوع و متفاوت در بسیاری زمینه امکان گسترش فعالیت توریستی چه داخلی و چه خارجی وجود دارد و هتل به عنوان یکی از مجموعه فضاهای توریستی اقامتی، فراغتی، اجتماعی، فرهنگی و ... اقتصادی با توجه به جلوههای متعدد و متنوع آن به عنوان زمینه طراحی معماری مورد توجه و مطالعه قرار گرفته است.
نکات مطرح شده حکایت از نگرشی جدید در زمینه فوق دارد به نگرشی که حاصل دورههای جدید حرکت توریسم جمعی و گروهی است یعنی جامعه ای کنجکاو، پرسشگر، آنسوی نگرد رو به پیش که علاوه بر طرح مسائل مختلف و توجه به آنها محیط زیست خود را نیز مطرح میکند.
2
بیان مسئله
با گسترش و توسعه سمع و خارق العاده وسایل و امکانات حمل و نقل هتل داری و هتل به صنعتی واقعی تبدیل گردید به طریقی که هتل به صورت هر محصول صنعتی دیگری تولید میشود، یقینا هتل و هتل داری میباید سود آوری مورد انتظار و متعارف سرمایه گذار را تامین کند، اما هتل دارای وجود دیگری نیز هست بسیار و متنوع و شگرف زیرا فضایی است که مانند دیگر فضاها به شیوه خاص خود انسان- جمعی انسان- را به صورت فردی و گروهی مورد خطاب قرار میدهد جمعی که فرد فرد آن دارای ویژگیهای خاص خود بوده و نباید در قالبی از پیش فرض شده و قرارداده شود. بنابراین میهمان خانه، هتل، هتل آپارتمان، زائرسرا، مسافرخانه، متل، فضای اقامت موقت و ... بخشی از فضای اجتماعی است که در آن برخوردهای اجتماعی باید ممکن گردد و از این منظر هتل بخشی از فضای برخورد اجتماعی و گاه آمیزش با فضای فرهنگی است که باید از اهداف صرفا تجاری فراتر رود.
فضای هتل و جو ایجاد شده توسط آن باید به استفاده کننده امکان تازه کردن نفس را بدهد و نیز عرضه کننده جزیره غنی کردن خود باشد. هتل یا آنچه در این مکان و فضا میگذرد باید امکان تجربه فردی خاطره انگیز یا زمینه ساز اتفاقات و برخوردهای مناسب انسانی، روانی، اجتماعی، فرهنگی و ... را میسر نماید. در این نگرش هتل اهمیتی ویژه مییابد که باید به کمک معماری هماهنگ و منطبق بر نیازها و حالت آن مکان و سازماندهی در خور به طیفی از امکانات دست یافته به طیفی از امکانات هم زبان، بدیع، پویا، زنده، مفرح، متنوع، ساده و به بیانی دیگر هدف و انگیزه باید تلاش در ابعاد و خلق یک فرهنگ فضا (عادت و رفتار) و عملکرد آن یعنی جمع بندی از تمامی یا اکثر خواستهها و تمایلات فرد در جمع انسانها و فرهنگ او باشد.
3
معماری یک هتل میتواند ایجاد حس تعلق به آن فضا و محیط را تسهیل کند و در نتیجه باعث حس امنیت و اطمینان شود. پس میتواند چنین پنداشت که هتل قابل زنجیره شدن و تکرار مشابه از این مکان به آن مکان با تشابهات اغراق آمیز حتی در جزئیات و ابراز آن یعنی فضای مدل هویت خاص نمیباشد بلکه فضایی است مانونس که میتوان به آن احساس تعلق کرد.
4
اهداف پروژه:
شهر مشهد به عنوان یکی از شهرهای زیارتی ، با منابع طبیعی و باستانی بی شمار هر ساله جماعت زیادی را به سمت خود جذب میکند.
بنابراین برنامه ریزی جهت آسایش مسافران و حتی ساکنان خود شهر مشهد ضرورت پیدا میکند.
جهت طراحی روی این پروژه سایت هتل ؟ لاله بنابر دلایلی که در طول مطالعات ذکر خواهد شد انتخاب شده است.
یکی از اهداف طراحی این پروژه ایجاد اقامتگاه جهت مسافران میباشد.
مسافرانی که جهت سیاحت و زیارت به شهر مشهد سفر میکنند و در نزدیکی مجتمع تفریحی کوهسنگی ساکن میشوند.
هدف دیگر از این پروژه اسکان مسافرانی است که به همراه بیماران خود از شهرستانها به بیمارستانهای واقع در خیابان کوهسنگی از قبیل بیمارستانهای 17 شهریور- قائم – مهر و ... و حتی امام رضا مراجعه میکنند.
اما شاید اصلی ترین هدف پروژه بالا بردن سطح فرهنگ عمومی و غنی کردن آن میباشد. بوسیله ایجاد اقامتگاه موقت جهت مسافرانی که در محدوده کوهسنگی اتراق کرده، درکناراستخر آن آشپزی میکنند، بساط خود را پهن کرده و در کنار خیابان شب را به صبح میرسانند.
ایجاد اقامتگاه مناسب جهت این شمار از کسانیکه به مشهد مسافرت میکنند و چهره زیبای کوهسنگی را کمرنگ میکنند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
جو
جو Hordeum vulgare یکی از غلات است. چرخه زندگی این گیاه یک ساله و از خانواده گرامینهها (گندمیان) است. کشت جو احتمالاً از اتیوپی و آسیای جنوبشرقی آغاز شدهاست.
2
4
رده بندی علمی
Kingdom: Plantae
Division: Magnoliophyta
Class: Liliopsida
Order: Poales
Family: Poaceae
مبدا و خاستگاه
خاستگاه واقعی جو هنوز ناشناخته است. اما بسیاری از محققین، خاستگاه این گیاه را کوههای زاگرس در غرب ایران، آناتولی جنوبی و فلسطین میدانند. بر پایه نظریه والیوف، مبداء جوی ریشک دار و غلاف دار، کشور اتیوپی و شمال آفریقا و مبداء نوع بدون ریشک، ریشک کوتاه و کلاهک دار، آسیای جنوب شرقی، به ویژه چین، ژاپن و تبت است جو برای تعداد زیادی از مردمان نواحی سردسیر و خشک (به ویژه خاور میانه و شمال آفریقا) منبع غذایی مهمی به شمار میرود. البته امروزه بیشتر برای خوراک دام و تهیهٔ فراوردههای تخمیری از این گیاه استفاده میکنند.
مقاومت گیاه جو
جو یکی از سازگارترین غلات است که در شرایط آب و هوایی مساعد، در خاک حاصلخیز که قابلیت نگهداری آب در آن زیاد باشد، و همچنین در خاک هایی که پ.هاش آنها بین 7 تا 8 باشد تولید میشود. این گیاه نسبت به گندم در برابر خشکی مقاوم تر است و بنابراین در آب و هوایی که آب، سبب محدود کردن تولید غلات میشود، جو میتواند بیشترین محصول را تولید کند. در شرایط دیم هم عملکرد جو بهتر از گندم و چاودار میباشد. تولید جو در همه نوع زمینی با بارندگی سالیانه 200 تا 250 میلیمتر امکانپذیر است. جو نسبت به دمای بالا (بیش از 32 درجه سانتی گراد) مقاوم است. اما در شرایط آب و هوای مرطوب، در برابر دمای بالا بسیار حساس است. دانه جو نسبت به گندم برای جوانه زدن به رطوبت کمتری نیاز دارد. در مواردی که پس از جوانه زدن دانه، گیاه به علت کمبود رطوبت خشک شود، با فراهم شدن شرایط مساعد رطوبتی، گیاه رشد مجدد خود را با شدت بیشتری آغاز مینماید.
4
جو از لحاظ مقاومت به سرما، نسبت به گندم در ردیف پایین تری قرار میگیرد. بنابراین به نظر میرسد که کشت جوی پاییزه در مناطق سردسیر چندان اطمینان بخش نباشد.در مقایسه با سایر غلات، جو نسبت به شوری خاک، چه در مرحله جوانه زنی و چه در مراحل دیگر مقاوم تر است.
بزرگترین کشورها تولید کننده جو
در ایران بعد از گندم .جو در مقام سطح زیر کشت در رتبه دوم برخوردار است . و علت هم نیاز آبی کم و مقاوت بسیار خوب به سرما و مقاوت به شوری است
(این ارقام متعلق به سال 2005 می باشد)
ردیف
کشور
Menge
(in Tsd. t)
Rang
کشور
Menge
(in Tsd. t)
1
روسیه
15.773
9
ایالات متحده آمریکا
4.620
2
کانادا
12.133
10
اسپانیا
4.448
3
آلمان
11.722
11
دانمارک
3.730
4
فرانسه
10.357
12
لهستان
3.461
5
اوکرائین
9.000
13
چین || style="text-align:right" |3.350
6
ترکیه
9.000
14
ایران
2.900
7
استرالیا
6.640
15
جمهوری چک
2.280
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
مقدمه .............................................................................................. 1
فصل اول : جوان و نیروهای کنترل کننده
دوران حساس جوانی ................................................................................................ 1
عقل ........................................................................................................................ 3
وجدان اخلاقی .......................................................................................................... 4
آداب و رسوم اجتماعی ............................................................................................ 4
احترام به قانون .......................................................................................................... 5
انعطاف پذیری .......................................................................................................... 6
نماز .......................................................................................................................... 6
ایمان عقلی و ایمان قلبی ............................................................................................ 7
تربیت خانوادگی ...................................................................................................... 8
تربیت فرهنگی ........................................................................................................ 8
2
تربیت اجتماعی ......................................................................................................... 9
فصل دوم : مسئولیت جوانان
مسئولیت چهار گانه ................................................................................................ 10
مسئولیت روحی ................................................................................................... 11
مسئولیت اجتماعی .................................................................................................. 12
مسئولیت عبودیت .................................................................................................. 13
جوان و معنویت .................................................................................................... 14
آثار توجه به معنویت ............................................................................................ 15
جوان و فسادهای اجتماعی .................................................................................... 16
منابع و مآخذ ......................................................................................................... 17
مقدمه :
بی تردید رشد و توسعه جوامع انسانی در ابعاد گوناگون فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی ، و رشد همیشگی و بالندگی پیاپی ارزش های بلند معنوی در همه حوزه ها زندگی ، در گرو در یافتن نسل جوان و اهتمام به امور آنان است .
هم از این رو است که جوانان ، همواره تاریخ کانون اصلی توجه مصلحان و نیز هدف اساسی تهاجم مفسدان بوده اند چرا که عالم جوانی – چناکه افتد ودانی - همانگونه که می تواند منشا نیک ترین تحولات زندگی آدمی گردد به همان میزان در معرض فتنه انگیزترین آسیب های اخلاقی و فر هنگی و معنوی نیز ،هست .
3
فصل اول :
جوان و نیروهای کنترل کننده
دوران حساس جوانی :
دوران جوانی ، دوران بسیار حساسی است زیرا از یک طرف در این دوره تمام غرایز و تمایلات در جوان شعله ور است و زبانه می کشد و از طرف دیگر یک دنیا احساسات و عواطف در جوان بروز می کند و شکوفا می شود ( احساساتی که کاملا ً ضربه پذیر و حساس است .)
جوانی که در این دوره حساس با آن خصوصیات ویژه به سر می برد . یعنی سرا پا احساسات است ، تمام تمایلات و غرایزش بالفعل شده است ، تخیل ها ، آمال وآرزو ها وسوسه ها و شبهه ها وجودش را فراگرفته ومهمتر اینکه غرور جوانی هم بر او حکمفرما گردیده ، نیازمند یک نیروی کنترل کننده قوی است تا او را از سقوط انحراف حتمی بازداشته به راه سعادت هدایت کند پس برای جلوگیری از خطر انحراف و سقوط جوانان عزیز – چه دختر چه پسر – باید یک نیروی کنترل کننده وجود داشته باشد .
البته این نیروی کنترل کننده ، یک چیز نیست بلکه مجموعه ای از عوامل گوناگون است که باید باهم به کار افتد و هماهنگ حرکت کند و جوان ، مخصوصا و سایر اقشار جامعه عموما با استفاده از آنها بتوانند راه خود را بیابند و از خطر ها محفوظ بماند اجزای این مجموعه عبارتند از :
عقل
وجدان اخلاقی
آداب و رسوم اجتماعی
احترام به قانون
انعطاف پذیری
نماز
ایمان عقلی و ایمان قلبی
تربیت خانوادگی
4
تربیت فرهنگی
تربیت اجتماعی
عقل:
اولین و بدیهی ترین عامل در مجموعه نیروی کنترل کننده جوان ، عقل است . امیرالمومنین در این باره می فرماید :« عقل ، پاک کننده از بدی ها و امر کننده به خوبی هاست .»
اما ببینیم که عقل چیست ؟
آنچه که می توان که به زبان ساده گفت این است که : عقل درختی است که میوه و ثمره اش ،تفکر ، تذکر،تنبه است و قوه ای که خوبیها را از بدیها تمیز می دهد .
قرآن کریم نیز در تعریف عقل می فرماید :« فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هدیهم ا... و اولئک هم اولوالباب »
« پس (ای رسول) توهم آن بندگان را به لطف و رحمتمن بشارت ده ، بندگانی که چون سخن حق بشنود ، نیکوتر آن را عمل کنند ، آنان کسانی هستند که خدا آنها را به لطف خاص خود هدایت فرموده و هم آنان به حقیقت ، خردمندان عاملند .
وجدان اخلاقی :
دومین عاملی که در نیروی کنترل کننده ی جوان نقش بسزایی دارد ، وجدان اخلاقی
است که به تناسب تمایلات و غرایز جوان ، زنده و بسیار حساس و هوشیار است .
قرآن کریم به وجدان اخلاقی بسیار اهمیت داده است به نحوی که از یک طرف به آن قسم خورده و از طرف دیگر ، آن را در کنار روز قیامت گذاشته است . خداوند در سوره "قیامت" می فرماید:«لا اقسم بیوم القیامـة و لا اقسم بالنفس اللوامة »
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 21 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
1
فهرست مطالب
عنوان صفحه
طلیعه 1
پیشگفتار 3
چرا جوانان عزیز 7
عوامل ابتلا به خودارضایی 9
نظریه پزشکان و متخصصان 15
اسلام چه می گوید؟ 15
راه علاج و پیشگیری 16
پدران ومادران سخت گیر 18
ریشه یابی مفاسد 19
منبع 20
طلیعه
در زمانی که انسان معاصر در باتلاقی از آلودگی های دنیایی- که بر روابط شرک بنا شده – فرو رفته است و در زیر چرخ دنده های دنیای صنعتی و ماشینی ، دست وپا می زند و حقیقت و ذات وجود خود را فراموش نموده ، و دائما در طول زندگی از فطرت پاک و خداجوی خود دور می گردد، و در شرایطی که رسانه ها و موسسات فرهنگی در خدمت به بیگانه هویت دینی او را مسخ نموده اند ، بشر برای نجات خود به مردانی نیازمند است که با جهاد اکبر خویش ، ریشه های کفر و الحاد و شرک را بسوزانند و موانع رشد و بالندگی جامعه را از بین برند .
1
مکاتب شرق و غرب سرابی را از جهت انسان معاصر نمودار ساختند که انسان در آن به
‹‹ خودبیگانی›› رسیده و دیگر نمی تواند حقیقت زیبای خویش را مشاهده کند . آنقدر به ظاهر زندگی و رفاه و لذت دنیوی روی آورده که دیگر نمی تواند خود را بشناسد و تعریفی از خود ارائه دهد . چرا که زنگارهای شرک و حودپرستی و دیگر پرستی ، تمامی وجودش را در برگرفته و دیگر
نمی تواند حقیقت را ببیند و به ارزش ها نگاه کند .
رشد و ارتقاء جامعه انسانی و پالایش آن از آلودگی ها ، به قانونی والا و متعالی نیازمند است . قانونی که با نگاه جامع و هماهنگ به انسان بتواند برنامه زندگی او را ترسیم نماید و راه را از چاه به او نمایان سازد .
دین اسلام با تکیه بر دو اصل ‹‹ قرآن›› و ‹‹عترت›› تمامیت و کمال دین را آشکار نموده است وانسانها با تکیه بر اسلام می توانند به کمال و رشد وهدایت الهی دست یابند . هداتی که می تواند استعدادهای آدمی را بارور نماید و به اعلا علیین کمال برساند .
از طرفی نمرودها و فراعنه زمان در قالب رژیم های سیاسی ناچارند جهت حفظ منافع دنیوی خویش دین و آخرت انسانها را نابود سازند . بنابراین بدیهی است که تمام تلاش خود را جهت تخریب و محو ارزش های دینی بکار می برند و سیاست های دین زدایی خود را در قالب مسائل فرهنگی و اقتصادی وسیاسی در جامعه مخصوصا بر روی نسل جوان اجرا می نمایند . زیرا همگی به این حقیقت آگاهند که نسل جوان می تواند در ساختار نظام فرهنگی جامعه نقش فعال و بالنده ای داشته باشد . پس نابودی فکر و روح و احساسات پاک او جامعه را جهت غارت دشمنان آماده می نماید و این همان آرمانی است که استکبار جهانی به سرکردگی صهیونیسم بین الملل به دنبال آن است .
این جاست که به استناد آیه ‹‹و لتکن منکم امه یدعون الی الخیر یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر›› باید مردانی که قلب شان از ایمان به مبداء و معاد لبریز است و درد جامعه را درک کرده و نیز ترفند های دشمن زبون و معاد لبریز است و درد جامعه را درک کرده و نیز ترفندهای دشمن زبون را شناخته اند ، فد علم کنند و به تلاشی گسترده و مقاومتی والا و ارزشمند دست یازند ، مقاومتی که ریشته در اعتقادات و باورهای آنها داشته باشد که جز خدا سر بر آستان هیچ مخلوقی نسایند وتمامی لحظات زندگی و مرگ شان برای خداوندی که آگاه و مهربان و حکیم است سپری گردد.
2
مردانی که بر اساس یک عهد و پیمان الهی وظیفه دارند از قانون الهی پاسداری نمایند . قانونی که می تواند مسیر زندگی انسان را به سوی ارزش های والای الهی روشن کند وانسان را در زمین ،آماده عروج نماید تا از خاک به افلاک و از ملک به ملکوت سفر کند .
این مردان الهی در طول تاریخ سراسر فراز ونشیب شیعه در برهه های مختلف و حساس ، رسالت خویش را فراموش نکردند و توانستند در کنار دیگر مردان الهی کشتی طوفان زده اسلام را صحیح و سالم به ساحل امن و نجات برسانند.
پیشگفتار
جوانی بخشی از عمر انسان است که بلحاظ ویژگیهای خاص آن ارزنده ترین دوره زندگی محسوب می شود چرا که در این دوره از طریق رشد قوای جسمانی، و شکوفایی استعدادهای نهفته ، بستر و زمینه کمالات روحی و انجام مسئولیت های فردی و اجتماعی فراهم می گردد .
در تبیین اهمیت این بخش از زندگی انسان ،اندیشمندان عرصه های مختلف علمی از تعابیری کمک گرفته اند که هریک آنها بخشی از واقعیت های مربوط به این دوره را روشن می سازند .
علمای اخلاق و عرفان جوانی را بهار تهذیب و بهترین دوران خودسازی معرفی می کنند .
جامعه شناسان برخورداری از نیروهای جوان را بهترین سرمایه جوامع به حساب می آورند و میزان پیشرفت آنها را در آینده از طریق وضع جوانان پیش بینی می کنند .
روان شناسان میزان سلامت روانی افراد جامعه را در گرو چگونگی برخورد با قشر جوان و تامین نیازهای روحی و خواست های درونی آنها می دانند .
در رهنمودهای اولیاء الهی و تعالیم عالیه اسلام نیز در این باره مطالبی به چشم می خورد که همه حکایت از اهمیت این بخش از زندگی دارد در این رهنمودها :
اولا : از جوانی در ردیف های نعمت های بزرگی چون تندرسی و عافیت یاد می شود .
ثانیا:گوشزد می کند که مبادا این فرصت بیهوده از دست داده شود .
ثالثا: قشر جوان از همه اقشار بیشتر به نیکی ها گرایش دارند .
3
در پیشبرد اهداف اساسی جامعه باید از تواناییهای آنها به نحو احسن وشایسته ای بهره برداری شود.
ونیز از بررسی حقایق تاریخ این حقیقت آشکار می گردد که بزرگترین نهضت ها و وقایع تلخ و شیرین بزرگ جوامع بشری که در طول جیات بشر بوقوع پیوسته اند . در همه آنها نقش قشر جوان و استفاده از ویژگیهای خاص دوره جوانی از همه عوامل دیگر موثرتر بوده است اما رهبران این حرکت ها با توجه به اهدافی که داشته اند از ابعاد خاص وجودی این قشر استفاده کرده اند مثلا در نهضت های بزرگ انبیاء مهمترین مسئولیت ها و حساسترین کارها از طریق جوانان انجام یافته است و بیشترین یاران انبیاء از جوانان بوده اند . لذا پیامبر اکرم(ص) در ضمن یکی از رهنمودهای خود خطاب به اصحاب شان می فرماید: به شما توصیه و سفارش می کنم که در حق جوانان و نوجوانان به نیکی رفتار کنید زیرا آنها دلی رقیق تر وقلبی فضیلت پذیرتر دارند . خداوند تعالی مرا به پیامبری برانگیخت تا مردم را به رحمت بشارت دهم و از عذابش بترسانم ؛ جوانان سخنان مرا پذیرفتند ...
و همچنین در وقایع تلخ تاریخی هم خطرناکترین و در عین حال رقت بارترین فجایع متوجه جوانان بوده است چرا که رهبران جنایتکار این وقایع از طریق سوء استفاده از شور و هیجان و احساسات جوانی به کمک تبلیغات گسترده فاجعه های بزرگی چون جنگ های یا وقایع شکست انقلاب الجزایر و سقوط اندلس و...را بوجود آوردند که در آنها میلیون ها نفر جان خود را از دست دادند و سرمایه و امکانات مادی و معنوی بی شماری نابود شد .
در هر حال جوانی یکی از مهمترین زمینه هایی است که استفاده صحیح از آن سعادت افراد و جوامع را در پی دارد و غلفت و سوء استفاده از آن در درجه اول فرد و سپس اجتماع را به ورطه فنا و نابودی سوق می دهد .
آفات دوره جوانی
در این دوره از زندگی عمده استعدادهای مهمی که در سرشت انسان به ودیعت نهاده شده اند شکفته می شوند یعنی در مرحله ای از دوره جوانی و نوجوانی به موازات پدید آمدن مساله بلوغ، تحولات بسیار مهمی در جسم و روان فرد ایجاد می شود که به جهت حساسیت خاصی که این مرحله از عمر دارد گاهی از آن به عنوان دوره بحران و یا آسیب پذیر ترین بخش زندگی یاد می کنند و در توصیف ویژگیهای روحی این مرحله از این امور بحث می شود:
بروز حس استقلال طلبی
رشد گرایش های مذهبی
شک در برخی اعتقادات